دستانش از فشار زیاد کار زبر و ضمخت شده اند

دلش نمی آید دست نوازش بر سر و صورت ظریف کودکانش بکشد

همه فکر میکنند احساس ندارد .

ولی هیچکس نمیتواند شرافت او را وصف کند .

او یک پدر است .


موضوعات: معرفی اساتید
   چهارشنبه 3 دی 1393نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پروردگارا!

از ماه و خورشید شرمنده ایم

از انس و جان شرمنده ایم

حتی از ابلیس شرمنده ایم

که آنها در کار خود ثابت قدم بودند

و ما در عهد و پیمان با تو ثابت قدم نبودیم

خدایا ثابت قدممان کن!!


موضوعات: معرفی اساتید
   چهارشنبه 3 دی 1393نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

 

 

 

 

 

 

 

 

و کوهی از گناه سُر می خورد

از روی شانه هایت بر زمین!

شاید راز سجده های طولانی  این است!


موضوعات: معرفی اساتید
   چهارشنبه 3 دی 1393نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

الهی دردهایی هست كه با هیچ گوشی نمیتوان گفت

گفتنی‌هایی هست كه هیچ قلبی محرم آن نیست…

الهی تلاش‌هایی هست كه جز به مددتو ثمر نمی‌بخشد

تغییراتی هست كه جز به تقدیر تو ممكن نیست

دعاهایی هست كه جز به آمین تو اجابت نمی‌شود

الهی قدم‌های گمشده‌ای دارم كه تنها هدایتگرش تویی

افكار آشفته‌ای دارم، كه تنها سامان دهنده‌اش تویی

الهی مرا تو دعا كن

برای من تو دعا كن

دعای مرا تو دعا كن


موضوعات: معرفی اساتید
   چهارشنبه 3 دی 1393نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

آیت الله مجتهدی تهرانی:

وضو می‌گیری، اما در همین حال اسراف می‌کنی

نماز می‌خوانی اما با برادرت قطع رابطه می‌کنی

روزه می‌گیری اما غیبت هم می‌کنی

صدقه می‌دهی اما منت می‌گذاری

بر پیامبر و آلش صلوات می فرستی اما بدخلقی می کنی

دست نگه دار!

ثواب‌هایت را در کیسهٔ سوراخ نریز!


موضوعات: معرفی اساتید
   چهارشنبه 3 دی 1393نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...


موضوعات: معرفی اساتید
   چهارشنبه 3 دی 1393نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

در خبرها آورده اند که مردی صبح گاهان برای ادای نماز صبح روانه مسجد شد درراه پایش سر خورد و در گودالی اب فرود آمد به منزل برگشت و پس از تعویض لباس دوباره روانه مسجد شد .

دوباره همانجا سر خورد و به گودال افتاد. مرد به سوی خانه برگشت برای بار سوم لباس پوشید و روانه خانه خدا گردید وقتی به گودال آب رسید دید مردی فانوس به دست منتظر او ایستاده … مرد فانوس به دست گفت من منتظر تو هستم تا تو را به سلامت به مسجد رسانم .عابد قصه ما از او تشکر کرد و با هم روانه مسجد شدند

وقتی به مقصد رسیدند مرد عابد قصه ما از مرد فانوس به دست پرسید . تو که هستی و برای چه به من کمک کردی .. مرد فانوس به دست جواب داد …. من شیطانم .. بار اول که به زمین خوردی دوست میداشتم که ازبرگشتن منصرف شدی ولی تو با برگشت خود موجب شدی خداوند تمام گناهان خویشاوندانت را عفو نمایدو در مرتبه دوم که به زمین خوردی لباس پوشیدی و برگشتی خداوند گناهان تمام مردم دهکده ات را بخشید  ترسیدم اگر بار دیگر به زمین بخوری خداوند به خاطر تو از سرتقصیرات تمام مردم زمین بگذرد بنابراین چاره را در آن دیدم که شما را به سلامت به مقصد رسانم.

 


موضوعات: معرفی اساتید
   دوشنبه 1 دی 1393نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

1 ... 86 87 88 ...89 ... 91 ...93 ...94 95 96 ... 257

جستجو
تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          
 
مداحی های محرم