زیاد از روی اعتقاد کامل بگویید ” استغفرالله ” هیچ چیز شما را منصرف نکند ، غیر از ضروریات و و اجبات تا کلیه ی ابتلائات رفع شود ، بلکه بعد از رفع آنها هم بگویید ( استغفرالله) برای اینکه امثال آنها پیش نیاید …و اگر دیدید رفع نشد بدانید یا ادامه نداده اید یا آنکه با اعتقاد کامل نگفته اید …و الله اعلم . ( آیت الله محمد تقی بهجت - ره)


موضوعات: معرفی اساتید
   یکشنبه 16 آذر 1393نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

موش ازشکاف دیوار سرک کشید تا ببیند این همه سروصدا برای چیست . مرد مزرعه دار تازه از شهر رسیده بود و بسته ای با خود آورده بود و زنش با خوشحالی مشغول باز کردن بسته بود…

موش لب هایش را لیسید و با خود گفت :« کاش یک غذای حسابی باشد .»

اما همین که بسته را باز کردند ، از ترس تمام بدنش به لرزه افتاد ؛ چون صاحب مزرعه یک تله موش خریده بود.
موش با سرعت به مزرعه برگشت تا این خبر جدید را به همه ی حیوانات بدهد . او به هرکسی که می رسید ، می گفت :« توی مزرعه یک تله موش آورده اند، صاحب مزرعه یک تله موش خریده است . . . »!

مرغ با شنیدن این خبر بال هایش را تکان داد و گفت : « آقای موش ، برایت متأسفم . از این به بعد خیلی باید مواظب خودت باشی ، به هر حال من کاری به تله موش ندارم ، تله موش هم ربطی به من ندارد.»

میش وقتی خبر تله موش را شنید ، صدای بلند سرداد و گفت : «آقای موش من فقط می توانم دعایت کنم که توی تله نیفتی ، چون خودت خوب می دانی که تله موش به من ربطی ندارد. مطمئن باش که دعای من پشت و پناه تو خواهد بود.»

موش که از حیوانات مزرعه انتظار همدردی داشت ، به سراغ گاو رفت. اما گاو هم با شنیدن خبر ، سری تکان داد و گفت : « من که تا حالا ندیده ام یک گاوی توی تله موش بیفتد.!» او این را گفت و زیر لب خنده ای کرد ودوباره مشغول چرید شد.
سرانجام ، موش ناامید از همه جا به سوراخ خودش برگشت و در این فکر بود که اگر روزی در تله موش بیفتد ، چه می شود؟
در نیمه های همان شب ، صدای شدید به هم خوردن چیزی در خانه پیچید.. زن مزرعه دار بلافاصله بلند شد و به سوی انباری رفت تا موش را که در تله افتاده بود ، ببیند.

او در تاریکی متوجه نشد که آنچه در تله موش تقلا می کرده ، موش نبود ، بلکه یک مار خطرناکی بود که دمش در تله گیر کرده بود . همین که زن به تله موش نزدیک شد ، مار پایش را نیش زد و صدای جیغ و فریادش به هوا بلند شد.
صاحب مزرعه با شنیدن صدای جیغ از خواب پرید و به طرف صدا رفت ، وقتی زنش را در این حال دید او را فوراً به بیمارستان رساند. بعد از چند روز ، حال وی بهتر شد. اما روزی که به خانه برگشت ، هنوز تب داشت . زن همسایه که به عیادت بیمار آمده بود ، گفت :« برای تقویت بیمار و قطع شدن تب او هیچ غذایی مثل سوپ مرغ نیست .»

مرد مزرعه دار که زنش را خیلی دوست داشت فوراً به سراغ مرغ رفت و ساعتی بعد بوی خوش سوپ مرغ در خانه پیچید.
اما هرچه صبر کردند ، تب بیمار قطع نشد. بستگان او شب و روز به خانه آن ها رفت و آمد می کردند تا جویای سلامتی او شوند. برای همین مرد مزرعه دار مجبور شد ، میش را هم قربانی کند تا باگوشت آن برای میهمانان عزیزش غذا بپزد.
روزها می گذشت و حال زن مزرعه دار هر روز بدتر می شد . تا این که یک روز صبح ، در حالی که از درد به خود می پیچید ، از دنیا رفت و خبر مردن او خیلی زود در روستا پیچید. افراد زیادی در مراسم خاک سپاری او شرکت کردند. بنابراین ، مرد مزرعه دار مجبور شد ، از گاوش هم بگذرد و غذای مفصلی برای میهمانان دور و نزدیک تدارک ببیند.
حالا ، موش به تنهایی در مزرعه می گردید و به حیوانان زبان بسته ای فکر می کرد که کاری به کار تله موش نداشتند!

 

نتیجه ی اخلاقی : اگر شنیدی مشکلی برای کسی پیش آمده است و ربطی هم به شما ندارد ، کمی بیشتر فکر کنید.. شاید خیلی هم بی ربط نباشد!

 


موضوعات: معرفی اساتید
   شنبه 15 آذر 13931 نظر »
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: ابی ارام [عضو] 
5 stars

بنی ادم اعضای یکدیگرند دوست خوبم ممنونم خیلی خوب بود.

1393/09/15 @ 14:39


فرم در حال بارگذاری ...

می توانید خوردن غذا در کنار اعضای خانواده و ماندن سر میز غذا تا اتمام غذای تمام افراد خانه را به عنوان یک قانون خانوادگی در نظر بگیرید.

بزرگترین نیاز کودک گذراندن وقت کافی با والدین است.گاهی یافتن زمان برای صرف در کنار اعضای خانواده می تواند مساله ای مشکل باشد.

در بسیاری از خانواده ها پدر و مادر هر دو مجبورند برای گذران زندگی بیرون از خانه کار کنند .این امر باعث محدود شدن زمانی می شود که آنها می توانند برای گذراندن در کنار فرزندان صرف کنند.

همچنین فرزندان نیز زمان زیادی را در مدرسه یا انجام فعالیت های مختلف در خارج از خانه سپری می کنند.

سعی کنید هر روز زمانی را برای با هم بودن اختصاص دهید.این زمان می تواند حین صرف صبحانه یا شام باشد که تمام خانواده دور هم جمع می شوند.برنامه ی زمانبندی شده ومعین می تواند برای فرزندان حایز اهمیت باشد.

در زمان با هم بودن می توانید در مورد مسایل روز مره صحبت کنید.همه باید در بحث ها شرکت کنند.والدین باید به صحبت های فرزندانشان گوش کرده به آن توجه نشان دهند.

می توانید خوردن غذا در کنار اعضای خانواده و ماندن سر میز غذا تا اتمام غذای تمام افراد خانه را به عنوان یک قانون خانوادگی در نظر بگیرید.

این مساله باعث می شود که تمام افراد خانواده با حوصله و بدون عجله غذای خود را تمام کنند و مهم تر از آن فرصت کافی برای صحبت کردن با یکدیگر را پیدا کنند.

فرزندان بسیار علاقه مندند تا برنامه ی زمانبندی شده ای برای انجام برخی فعالیت ها همراه پدر یا مادر در طول هفته داشته باشند.مثلا رفتن به استخر همراه پدر در بعد از ظهر جمعه و…این برنامه ها به استحکام خانواده بسیار کمک می کند.

می توانید به همراه خانواده ی خود بازی های دسته جمعی کنید ، برای گردش در طبیعت روزی را اختصاص دهید یا گاهی همگی به سینما بروید.

 


موضوعات: معرفی اساتید
   شنبه 15 آذر 1393نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

نوشیدن آب هم مثل هر نوع خوردنی و نوشیدنی باید ها و نباید هایی دارد که اگر به درستی رعایت نشوند مشکلات جدی را به ایجاد می کند . در ادامه بدترین و بهترین زمان نوشیدن آب را برایتان خواهیم گفت.

حتما شما هم بارها شنیده اید که بین غذا نوشیدن آب ممنوع است. اگر کسی معده‌اش خیلی گرم باشد مانند کودکان، خوردن آب بین غذا مشکلی ندارد.

باید دقت گنید که خوردن آب بلافاصله بعد از غذا سبب کاهش حرارت معده و سو هاضمه می‌شود. در صورت عطش کاذب یا هوای گرم، وقتی فرد تشنه شود در حین غذا نباید آب نوشید و باید تا بروز عطش صادق صبر کرد.

برخلاف برخی تصورات که نوشیدن آب در حالت ناشتا خوب است باید گفت خوردن آب در حالت ناشتا ممنوع است چرا که نوشیدن آب سبب رسیدن سرما به اعضاء رئیسه می‌شود که خود باعث کاهش حرارت غریزی خواهد شد و بیماری بروز پیدا می‌کند. مهم تر اینکه خوردن آب در حالت ناشتا برای اعصاب مضر است چرا که آب خیلی سریع به احشا می‌رود، و معده آب را سریع جذب می‌کند و به همین دلیل است که بعد از فعالیت ورزشی هم نباید آب نوشید چرا که پس از ورزش کردن اعضا گرم هستند و آب را سریع جذب می‌کنند.

داشتن مکث و وقفه در خوردن آب بسیار مهم است چون سریع آب به اعضا نرسد تا ناگهان دچار سستی نشوند و حرارات غریزی هم تحلیل نرود، البته در طب سنتی حرارات غریزی خیلی مهم است و همه اصول بر پایه حرارت غریزی است، به همین خاطر ورزش در طب سنتی بسیار مهم است چون حرارت غریزی را حفظ می‌کند. همچنین، تغذیه مناسب و به موقع و خوابیدن حرارت غریزی را حفظ می‌کند.

بسیار مهم است که بدانید نوشیدن آب بعد از فعالیت جنسی به دلیل اینکه فعالیت بسیار شدیدی به حساب می‌آید، ممنوع است. در حمام و بعد از استحمام به خصوص اگر معده خالی باشد نوشیدن آب ممنوع است. بعد از مصرف مسهل قوی که بدن تحلیل می رود نوشیدن آب ممنوع است چون در تمام این موارد آب خیلی سریع به اعضا می‌رسد.

مهم تر از همه نوشیدن آب در وقت خواب و بعد از خواب ممنوع است، بنابراین بعد از خواب و در وقت خواب چون مصرف آب باعث کاهش حرارت غریزی بدن می‌شود، ممنوع است.

دقت کنید که نوشیدن آب بعد از خوردن برخی میوه جات اصلا توصیه نمی شود به عنوان مثال بعد از خوردن میوه‌های تر مثل هندوانه و مرکبات مصرف آب سبب ضعف می‌شود زیرا مصرف آب موجب فساد هضم در معده می‌شود. همچنین، نوشیدن آب گرم بعد از غذاهای شور و نوشیدن آب سرد بعد از غذاهای شیرین نیز ممنوع است.

 


موضوعات: معرفی اساتید
   شنبه 15 آذر 13931 نظر »
نظر از: رحیمی [عضو] 

با سلام و تسلیت به مناسبت ایام اربعین حسینیییی

هوالشهید

تیک، تیک ، تیک …

چه با شتاب،این همه عجله …؟

دقایقی که پشت سرهم و پر شتاب در گذرند ، لحظاتی را تداعی می کنند،

که آن بانوی جلیله ، وبا شکوه به زمان التماس می کرد.

مکن ای صبح طلوع مکن ای صبح طلوع

امشبو دلم خوشهِ داداشمو سیر می بینم

لحظه ها چه پرشتابهِ مکن ای صبح طلوع

آه که سالیان درازیست که لحظات چون برق می گذرد و هنوز یاد آن لحظات اندوه ناک و جانکاه سینه ها را می فشرد.

اربعین جدایی عمه ی سادات از دلبر دلها نزدیک است،

زینب و غم جدایی ….

چه سخت است خاطرات عزیزی که دوستش داری و هرروز و هر لحظه،

تشنگی

شیر خوار

گوش واره

آب

آتش

…..

نفسم به شماره افتاده ونگاهم خسته ،

ودل پرالتهابم بی رمق

توان این که قلمم را بر روی صفحه بکشم ندارم

دوست دارم آنقدر فریاد بکشم

که این دل گر گرفته را خاموش کند

یا حســــــــــــــین علیه السلام

التماس دعا

1393/09/16 @ 16:45


فرم در حال بارگذاری ...

آموخته ام که پول شخصیت نمی خرد.

آموخته ام که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم.

آموخته ام که چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهد.

آموخته ام که هیچ کس کامل نیست همانگونه که من کامل نیستم.

آموخته ام که تنها گذشت می تواند به دوستی عمق و معنا ببخشد.

آموخته ام که تنها با بخشیدن دیگران می توانم به آرامش روحی برسم .

آموخته ام که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند.

آموخته ام که این ایمان وعشق الهی است که زخمها را شفا می دهد نه زمان.

آموخته ام که لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن، نگاه را وسعت داد.


موضوعات: معرفی اساتید
   شنبه 15 آذر 1393نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

1-خداوند از تو نخواهد پرسید پوست تو به چه رنگ بود
بلکه از تو خواهد پرسید که چگونه انسانی بودی؟

2- خداوند از تو نخواهد پرسید که چه لباسهایی در کمد داشتی
بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر لباس پوشاندی؟

3- خداوند از تو نخواهد پرسید زیربنای خانه ات چندمتر بود
بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر در خانه ات خوش آمد گفتی؟

4- خداوند از تو نخواهد پرسید در چه منطقه ای زندگی میکردی
بلکه از تو خواهد پرسید چگونه با همسایگانت رفتار کردی؟

5- خداوند از تو نخواهد پرسید چه تعداد دوست داشتی
بلکه از تو خواهد پرسید برای چندنفر دوست و رفیق بودی؟

6- خداوند از تو نخواهد پرسید میزان درآمد تو چقدر بود
بلکه از تو خواهد پرسید آیا فقیری را دستگیری نمودی؟

7- خداوند از تو نخواهد پرسید عنوان و مقام شغلی تو چه بود
بلکه از تو خواهد پرسید آیا سزاوار آن بودی وآن را به بهترین نحو انجام دادی؟

8- خداوند از تو نخواهد پرسید که چه اتومبیلی سوار میشدی
بلکه از تو خواهد پرسید که چندنفر را که وسیله نقلیه نداشتند به مقصد رساندی؟

9- خداوند از تو نخواهد پرسید چرا این قدر طول کشید تا به جست و جوی رستگاری بپردازی
بلکه با مهربانی تو را به جای دروازه های جهنم، به عمارت بهشتی خود خواهد برد.

10- خداوند از تو نخواهد پرسید که چرا این مطلب را برای دوستانت نخواندی
بلکه خواهد پرسید آیا از خواندن آن برای دیگران در وجدان خود احساس شرمندگی میکردی؟

 


موضوعات: معرفی اساتید
   شنبه 15 آذر 1393نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

بعضى از آدم‌ها جلد زرکوب، بعضى جلد ضخيم و بعضى جلد نازک و بعضى‌ها اصلا جلد ندارند.
بعضى از آدم‌ها ترجمه شده‌اند و بعضى‌ها تفسير مى‌شوند.
بعضى از آدم‌ها با کاغذ کاهى و نامرغوب چاپ مى‌شوند و بعضى با کاغذ خارجى.
بعضى از آدم‌ها تجديد چاپ مى‌شوند و بعضى‌ها فقط يک بار چاپ مى‌شوند و بعضى از آدم‌ها فتوکپى آدم‌هاى ديگرند.
بعضى از آدم‌ها داراى صفحات سياه و سفيد هستند و بعضى از آدم‌ها صفحات رنگى و جذاب دارند.
بعضى از آدم‌ها تيتر و فهرست دارند و روى پيشانى بعضى از آدم‌ها نوشته‌اند: حق هرگونه کپى‌بردارى و استفاده بدون اجازه ممنوع و محفوظ است.
بعضى از آدم‌ها قيمت روى جلد دارند بعضى‌ها با چند درصد تخفيف به فروش مى‌رسند و بعضى از آدم‌ها بعد از فروش پس گرفته نمى‌شوند.
بعضى از آدم‌ها را بايد جلد گرفت بعضى‌ها را مى‌شود توى جيب گذاشت و بعضى‌ها را توى کيف و بعضى‌ها را روى قفسه قرار داد.
بعضى از آدم‌ها نمايشنامه‌اند و در چند پرده نوشته و اجرا مى‌شوند و بعضى‌ها فقط جدول و سرگرمى‌اند و بعضى‌ها معلومات عمومى.


موضوعات: معرفی اساتید
   شنبه 15 آذر 1393نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

1 ... 90 91 92 ...93 ... 95 ...97 ...98 99 100 ... 257

جستجو
تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31