دعواکن... ولی با کاغذت
اگرازکسی ناراحتی؛ یک کاغذبردارو یک مداد
هرچه خواستی به او بگویی,روی کاغذبنویس.
خواستی هم داد بکشی تنهاسایزکلماتت را بزرگ کن
نه صدایت را... آرام که شدی،برگردوکاغذت رانگاه کن.
آنوقت خودت قضاوت کن
حالامیتوانی تمام خشم نوشته… بیشتر »
گاهی خودم را مثل یک کتاب ورق می زنم مثل یک کتاب که فرصت ویرایشش به پایان نرسیده . آخر بعضی فکرهایم نقطه میگذارم که بدانم بایدتمامشان کنم. بین بعضی حرفهایم کاما (،)که بدانم باید کمی سکوت ادایشان کنم.
بعد بعضی رفتارهایم علامت تعجب و آخربرخی ع… بیشتر »
مرحوم حاج اسماعیل دولابی می فرمود:
مادرت را ببوس،پایش را ببوس،تا به گریه بیافتد،وقتی گریه افتاد،
خودت هم به گریه می افتی،آن وقت کارت روی غلتک می افتد و
همه درهایی را که به روی خود بسته ای،خدا باز می کند.
این که فرمود بهشت… بیشتر »