خدایا مسیرت چقدر روشن است
ولی راه دنیا چه پیچ وخم است
الهی صراطت زشمشیر برنده تر
وراه نفوذم چو مو باریک سَر
خدایا مرااهل این رانما
به عشق خودت شاد بینا نما


دلنوشته:ز-میراحمدی

   چهارشنبه 23 مرداد 1392نظر دهید »
  1. با کمی تاخیر
    17مرداد 92روز خبر نگار برتلاشگران عرصه رسانه وخبرمبارکبادهمانهایی جدوجهد با پوست وخونشان  عجین وکوشش وتلاش بی وقفه با وجودشان همنشین گشته

موضوعات: مناسبتهاي روز
   یکشنبه 20 مرداد 1392نظر دهید »

ای دوست دل از طلب کام توبردار
چشم ازرخ دنیا وتعلق تونگه دار

ای دوست زبان از سخن دوست توبردار

این وقت گران بهر دل خلق نگه دار



دلنوشته :ز-میراحمدی


موضوعات: مناسبتهاي روز
   یکشنبه 20 مرداد 1392نظر دهید »

روزی لقمان به پسرش گفت : امروز به تو سه پند می دهم که کامروا شوی
اول این که : سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری .
دوم این که : در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی .
سوم این که : در بهترین کاخ ها و خانه ها ی جهان زندگی کنی .
پسر لقمان گفت : ای پدر ما یک خانوادهی بسیار فقیر هستیم ، چطور می توانم این کارها را انجام دهم ؟
لقمان جواب داد : اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری ، هر غذایی که می خوری طعم بهترین غذای دنیا را می دهد .
اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است .
اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای گیری ، آن گاه بهترین خانه های دنیا مال توست .


موضوعات: مناسبتهاي روز
   شنبه 19 مرداد 1392نظر دهید »

اللَّهُمَّ أَنْتَ أَهْلُ الْکِبْرِیَاءِ وَ الْعَظَمَةِ وَ أَهْلُ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ أَهْلُ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ الْمَغْفِرَةِ أَسْأَلُکَ بِحَقِّ هَذَا الْیَوْمِ الَّذِی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمِینَ عِیداً وَ لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ذُخْراً وَ شَرَفاً [وَ کَرَامَةً] وَ مَزِیداً أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُدْخِلَنِی فِی کُلِّ خَیْرٍ أَدْخَلْتَ فِیهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُخْرِجَنِی مِنْ کُلِّ سُوءٍ أَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ خَیْرَ مَا سَأَلَکَ بِهِ عِبَادُکَ الصَّالِحُونَ وَ أَعُوذُ بِکَ مِمَّا اسْتَعَاذَ [مِنْ شَرِّ مَا اسْتَعَاذَ] مِنْهُ عِبَادُکَ الصَّالِحُونَ [الْمُخْلِصُونَ‌]

امام صادق(ع) فرمودند: اى خدا اى شایسته عظمت و بزرگی، و اى شایسته بخشش و قدرت، و ای لایق گذشت و رحمت، و ای سزاوار تقوی و آمرزش، از تو درخواست مى‌کنم به حق این روز که براى مسلمانان عید قرار دادى و براى محمد (ص) اندوخته و ارجمندی و زیادت [مقام] گردانیدى درخواست دارم که بر محمد (ص) و خاندانش درود فرستى و مرا در هر خوبی که محمد (ص) و خاندان محمد را داخل گردانیدى داخل سازى و از هر بدى که محمد (ص) و خاندان محمد را خارج ساختى مرا نیز خارج گردانى. درود های تو بر محمد(ص)و تمام خاندان او باد. اى خدا من از تو درخواست مى‌کنم بهترین چیزى را که بندگان نیکوکارت از تو درخواست کردند و پناه مى‌‌برم به تو از آنچه بندگان درستکارت [مخلصت] به تو پناه بردند.

* روز عبادت و نزدیکی به خدا
خداى متعال، مراسم با عظمت ماه رمضان را این‌گونه مقرّر فرموده است که به آسانى و سادگى پایان نپذیرد. در پایان این ماه - که ماه عبادت است - روزى را قرار داده است که روز عید باشد، روز اجتماع باشد، روز بزرگى باشد؛ برادران مسلمان به هم تهنیت بگویند؛ موفقیت هاى ماه رمضان را قدر بدانند؛ میان خود و خدا محاسبه کنند؛ آنچه را که در این ماه شریف ذخیره آنها شده است، براى خودشان حفظ کنند. آن روز، روز عید فطر است. لذا روز عید فطر هم اگرچه عید است؛ اما روز عبادت و توسّل و تذکّر و تقرّب به خداست که با نماز شروع مى‌شود و با دعا و توسّل و ذکر پایان مى‌پذیرد. این روز را قدر بدانید؛ ذخیره تقوا را مغتنم بشمارید و عید فطر را بزرگ بدانید.

در قنوت نماز فطر، نُه مرتبه به خدا عرض می کنید: «اللّهم انى اسألک خیر ما سألک منه عبادک الصّالحون؛ یعنى بهترین چیزى را که بندگان صالح خدا از او طلب مى‌کنند، به ما عطا کن. «و اعوذ بک مما استعاذ منه عبادک المخلصون»؛(۱) و از آنچه که بندگان مخلص خدا، به خدا پناه مى‌برند، ما نیز به خدا پناه مى‌بریم. آنچه که شما خواسته‌اید، رضاى خداست، تقرّب به خداست، توفیق عمل براى خدا و توفیق عبودیّت الهى است. آنچه که شما از آن به خدا پناه برده‌اید، بندگى نفس است، بندگى هوى است، بندگى غیر خداست، شرک به پروردگار است.

* عید فطر؛ عید کرامت، وحدت و آشتی کنان

در دعاى قنوت نماز عید فطر مى‌خوانیم که: «اسألک بحقّ هذا الیوم الّذى جعلته للمسلمین عیدا»؛ این روز را خداى متعال عید مسلمانان قرار داده است؛ یعنى روزى که براى مسلمانان همواره خاطره‌انگیز است: اجتماع مردم، آشنایى مردم با یکدیگر و نو کردن روز و روزگار و روش زندگى. در دنباله‌ى این جمله مى‌خوانیم که:

«و لمحمّد صلّى اللّه علیه و ءاله ذخرا و شرفا و کرامة و مزیدا»؛ خداوند متعال عید سعید فطر را براى امت اسلام و براى پیامبر عظیم‌الشان مایه‌ى عزت و ذخر و شرف و کرامت قرار داد. این بسته به این است که ما مسلمان ها، با این موقعیت ها و با این مناسبت ها چگونه رفتار کنیم. ملت هاى مسلمان می توانند ماه رمضان را و عید فطر را وسیله‌اى قرار بدهند براى عزت؛ نردبانى قرار بدهند به سمت علوّ معنوى و مادى و عزت دنیا و آخرت. باید بیدار باشیم، باید از این موقعیت ها استفاده کنیم. براى وجود مقدس نبى اکرم این عید یک ذخیره است، وسیله‌ى شرف است، وسیله‌ى کرامت و ازدیاد مقام عالى متعالى آن وجود مقدس است. کى این خصوصیات حاصل می شود؟ آن وقتى که این عید، عید آشتى‌کنان دلهاى مسلمانان با یکدیگر باشد. هم در ابعاد ملى این حرف صادق است، هم در ابعاد وسیع امت اسلامى این حرف صادق است..

* شکرگزاری نعمت های ماه رمضان

نماز روز عید فطر به یک معنا شکرانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى نعمت الهى در ماه رمضان است. شکرانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى این ولادت جدید است. در نماز عید فطر بارها به خداوند عرض می کنیم: «ادخلنى فى کلّ خیر ادخلت فیه محمّدا و آل محمّد»؛ ما را به آن بهشت مصفاى ایمان و اخلاق و عمل که این برگزیدگان را در آن جا دادى، وارد کن. «و اخرجنى من کلّ سوء اخرجت منه محمّدا و آل محمّد صلواتک علیه و علیهم»؛ از آن دوزخ عمل ناشایست، اخلاق ناشایست، عقیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى ناشایست که این بزرگواران و عزیزان عالم خلقت را از آن محفوظ و مصون نگاه داشتى، ما را خارج کن. این هدف بزرگ را براى خودمان در روز عید فطر ترسیم می کنیم، آن را از خدا طلب میکنیم و خودِ ما هم البته وظیفه داریم، تکلیف داریم که سعى کنیم، تلاش کنیم که در این صراط مستقیم بمانیم.

* بازگشت به معنویت و حقیقت اسلام

این روز، عید همه‌ى مسلمانان و مایه‌ى شرف اسلام و پیامبر اسلام و عزت اسلام و ذخیره‌اى تمام نشدنى در طول تاریخ است. با این چشم به عید سعید فطر نگاه کنیم. امروز ملت اسلامىِ بزرگ ما به این ذخیره نیازمند است. از این ذخیره، دو چیز باید مورد استفاده‌ى مسلمانان قرار گیرد: اوّل، وحدت و نزدیکى مسلمین است و دوم، توجّه به معنویت در دنیاى اسلام است. در دنیاى اسلام، هر دو عامل تکامل‌بخش و پیشبرنده، مورد خدشه قرار گرفته است.

امروز وحدت مسلمانان با ایجاد تفرقه‌هاى مذهبى، فرقه‌اى، نژادى، ناسیونالیسم هاى گوناگون، قومیت هاى مختلف و شعارهاى انحرافى، مخدوش شده است. مسلمانان بر فراز همه‌ى شعارهاى خود - چه شعار قومیت، چه شعار مذاهب اختصاصى خودشان، چه شعارهاى مربوط به سیاست هاى خودشان - باید شعار وحدت و یکپارچگى امت اسلامى را قرار دهند. نقطه‌ى دوم هم معنویت است. استعمارگرانى که آمدند سرمایه‌هاى ما را - نفت ما را، استقلال ما را، عزت ما را، وحدت و یکپارچگى ما را - به دست چپاول و غارت سپردند، معنویت ما را هم به یغما بردند و در دنیاى اسلامى، مادیت خودشان را به صورت فرهنگ هاى گوناگون و مبانى باطل گستراندند. امروز باید بازگشت به معنویت اسلام، به حقیقت اسلام و روحانیت دین، شعار مسلمانان باشد. امروز مسلمانان به این احتیاج دارند.

* روشن کردن راه بشریت و خیر رسانیدن به همه جهان
خصوصیت عید فطر و بعضى اعیاد دیگر اسلامى این است که مخصوص به مجموعه‌ى خاصى از جامعه‌ى عظیم اسلامى نیست. حقیقتا ما مسلمین امروز باید به دنبال آن نقاطى باشیم که همه‌ى آحاد مسلمان را در شرق و غرب دنیاى اسلام، از هر ملیتى، با هر نژادى، با هر زبانى و با هر فرهنگى، گرد محور توحید و کلمه‌ى متعالى اسلامى جمع کند. عید فطر از جمله‌ى اینهاست. البته بعضى اعیاد دیگر هم این خصوصیت را دارند. لذا در دعاى قنوت عید فطر - برحسب آنچه وارد شده است، مستحب مى‌دانیم و مى‌خوانیم - عرض مى‌کنیم «الذّى جعلته للمسلمین عیدا»؛ خداى متعال این روز را براى مسلمین عید قرار داده است.

عید، یعنى سالگشتى که مایه‌ى شادى و خشنودى است. چه چیزى براى امت اسلام مایه‌ى خوشحالى است؟ نزدیک شدن به هدف هاى اسلامى. اسلام براى جامعه و امت اسلامى هم مثل فرد مسلمان اهدافى را تعریف و ترسیم کرده است. باید اعتراف کنیم که امروز دنیاى اسلامى متاسفانه از این هدف ها دور است. ما مسلمین عالم، ما امت اسلامى، با آنچه که اسلام براى امّت اسلامى مى‌خواهد و مى‌پسندد، فاصله‌ى زیادى داریم.

امت اسلامى باید امروز در دنیا به برکت اسلام آن‌چنان باشد که مثل مشعلى راه بشریت را روشن کند؛ مثل خورشیدى بر بشریت بتابد و به آنها خیر برساند؛ آنها را گرما ببخشد، آنها را نورانیّت ببخشد، به آنها حرکت ببخشد، به آنها حیات بدهد. آن جامعه‌ى اسلامى که باید «لتکونوا شهداء على النّاس» باشد؛ آن جامعه‌ى اسلامى که باید «یدعون الى الخیر» باشد؛ آن جامعه‌ى اسلامى که باید پیشرو بشریت در همه‌ى خیرات باشد، این‌گونه است. آن جامعه‌ى اسلامى که باید پرتوى از «وللَّه العزة و لرسوله و للمؤمنین» را داشته باشد، با وضع فعلى جهان اسلام و امت اسلامى فاصله دارد.



موضوعات: مناسبتهاي روز
   جمعه 18 مرداد 1392نظر دهید »

 

«عید شریف فطر عید است براى ضیافت الله، و عید شریف قربان عید است براى لقاء الله و آن عید که ضیافة لله است، مقدمه است براى لقاء الله»(صحیفه امام، ج‏18، ص 118)
«فطر، روزى است که خداوند تعالى براى مسلمین عید قرار داده تا با اجتماع خود در نماز و خطابه‌‏هاى مناسب با هر عصر، راه و روش خود را در مقابل اسلام و مقابل دشمنان خونخوار آن بیابند. »(صحیفه امام، ج‏3، ص 170)

«فطر امسال، عید حماسه و جنبش هر چه بیشتر تمام جناح‌هاى ملت ایران بود؛ روزى که رشد فکرى و عملى ملت را به دنیا ثابت کرد و پوچ بودن تبلیغات پر دامنه مخالفین نهضت را ثابت نمود؛ پیوستگى تمام جناح‌ها را ثابت کرده خواستِ تمام ملت را که رفتن شاه و برچیده شدن بساط ظلم و چپاول مردم مسلمان است، با کمال صراحت اعلام نمود. مردم مسلمان ایران به دنبال برگزارى نماز عید، دست به عبادت ارزنده دیگرى زدند که آن فریادهاى کوبنده علیه دستگاه جبار و چپاولگر براى بپاداشتن حکومت عدل اسلام است که کوشش در این راه از اعظم عبادات است‏.» (صحیفه امام، ج‏3، ص 454)


«این ضیافت، همه‏‌اش ترک است؛ ترک شهوات از قبیل خوردنی‌ها، نوشیدنی‌ها و جهات دیگرى که شهوات انسان اقتضا می‌‏کند. خداوند دعوت کرده است ما را به اینکه شما باید وارد بشوید در این میهمان‌خانه و این ضیافت هم جز ترک، چیزى نیست؛ ترک هواها، ترک خودی‌ها، ترک منیها، منیتها. اینها همه در این میهمانخانه است و ما باید حساب کنیم ببینیم که آیا وارد شدیم در این میهمانخانه یا اصلًا، وارد نشدیم، راهمان دادند به این ضیافتخانه یا نه؟… استفاده کردیم از این ضیافت الهى یا نه. شماها در فکر باشید که اگر از این ضیافت درست بیرون آمدید آن وقت عید دارید.


عید مال کسى است که در این ضیافت راه یافته باشد استفاده کرده باشد از این ضیافت. همان طورى که شهوات ظاهرى را باید ترک بکند، از شهوات باطنى که بالاترین سد راه است براى انسان، باید از اینها جلوگیرى کند. تمام این مفاسدى که در عالم حاصل مى‏شود، براى این است که در این ضیافت وارد نشده‏اند یا اگر وارد شده‏اند استفاده نکرده‏اند. خطاب به همه مردم است، همه دعوت شدید به ضیافت اللَّه، همه مهمان خدا هستید و مهمانى به ترک است. اگر ذره‏اى هواى نفس در انسان باشد، این به مهمانى وارد نشده است یا اگر وارد شده است استفاده نکرده است.

تمام این جار و جنجالهایى که در دنیا می‌‏بینید براى این است که استفاده از این ضیافت نکرده‏اند، در این مهمانى وارد نشده‏اند، دعوت خدا را قبول نکرده‏اند. کوشش کنید که این دعوت را لبیک بگویید. …اگر می‌‏بینید در دنیا جنگ و جدال است و در بین شما هم- خداى نخواسته- نمونه‌‏اش هست، بدانید که در این ضیافت وارد نشدید، ماه رمضان را ادراک نکردید. اقبال کرده است به شما ماه رمضان‏… اما شما او را ردش کردید ، پس زدید.»(صحیفه امام، ج‏21، ص45 و 46)

منبع:سایت جماران


موضوعات: مناسبتهاي روز
   جمعه 18 مرداد 1392نظر دهید »

فلسفه رمضانی شدن

آموزه های قرآنی، به دنبال بیان حقیقتی هستند که از آن به متاله، خدایی و ربانی شدن انسان یاد می شود؛ زیرا خداوند انسان را برای هدف والای خلافت الهی آفریده است. (بقره، آیه 30) خداوند در همه فرزندان آدم (ع) این ظرفیت خدایی و ربانی شدن را قرار داده است.

برای رسیدن به این مقام والا، خداوند فرصت استثنایی در بهشت نخستین بودن را نیز به انسان داد تا به دور از هر گونه مشقت های بیرونی چون تشنگی، گرسنگی، آفتاب سوزان و عریانی (طه، آیات 118 و 119) در محیطی مناسب، خلافت الهی را به عهده گیرد، ولی به دلیل فقدان عزم جدی درگام نخست (طه، آیه 115) بی تقوائی نسبت به میوه درخت ممنوع پیشه کرد و در اثر وسوسه ابلیس،این دشمن سوگند خورده، از آن میوه خورد و به شقاوتی که خداوند از آن بیم داده بود، به هبوطی از آن بهشت گرفتار آمد و دچار رنج و مشقت های پیش گفته شد.(طه، آیات 116 تا 120؛ بقره،آیه 30تا 37 و آیات دیگر)

با این همه خداوند به سبب توبه حضرت آدم (ع) با بهره گیری از کلمات تامات الهی (بقره 37) یعنی اهل بیت(ع)، از نفرین و لعن خداوندی به دور ماند و تنها دچار هبوط از آن محیط آسایش شد؛ هرچند که ابلیس به سبب عدم توبه،گرفتار هبوط و لعن شد. (نحل، آیه 98، بقره، آیات 30 تا 38 و آیات دیگر)

خداوند پس از هبوط آدم (ع) راه بازگشت و رسیدن به خدایی و ربانی شدن را درشکل جدیدی به عنوان هدایت وحیانی (بقره، آیه 38، طه، آیه 124) ارائه می دهد تا انسان در شرایط جدید نیز بتواند مسئولیت اصلی خود را به عهده گیرد و بر کائنات به عنوان خلیفه الهی حکومت کند.

آنچه در آموزه های وحیانی کتب آسمانی بویژه قرآن بیان شده راهنمایی فعلیت بخشی به اسماء و صفات الهی است که در انسان سرشته شده است. انسان ها می توانند با بهره گیری از دو پیامبر باطنی (عقل و فطرت)و پـیامبر ظاهری، مسیر فعلیت بخشی اسمای الهی را از طریق عبودیت و اطاعت بپیمایند و با خدایی شدن، مظهر پروردگاری و ربوبیت خداوند شده و خلافت را به عهده گیرند.

از آن جایی که مهم ترین بلای جان آدمی، بی تقوایی است، بسیاری از آموزه های قرآنی با محوریت تقوا سازی بیان شده است. از این رو تقوا در آیات قرآنی از واژگان کلیدی است و بسیاری از اعمال و مناسک به قصد تحقق یا تقویت تقوا در انسان وارد شده است؛ چنانکه احکام تحریمی و یا مصادیق گناه، بیانگر مواردی است که انسان را به بی تقوایی می کشاند و انسان را از فعلیت بخشی اسمای الهی در ذات باز می دارد.

خداوند افزون بر راهکارهای معمولی و عادی حفظ و تقویت تقوا، راهکارهای خاصی را نیز معرفی کرده است که از آن جمله می توان به دوره کوتاه مدت ماه رمضان اشاره کرد که در طول هر سال یک ماه برگزار می شود تا بستری برای تقواگرایی بشر باشد.

در این دوره های کوتاه مدت و فشرده، دشمن بیرونی و سوگند خورده یعنی ابلیس و شیاطین هم پیمان وی، در بند می شوند. شیاطین در طول مدت یک ماه رمضان اجازه ندارند تا بشر را در شرایط توفان وسوسه ها قرار دهند. این گونه است که هر انسانی در شرایطی چون روزهای طولانی و گرم و توانفرسای تابستان، می تواند روزه بگیرد بی آن که فشار مضاعفی را تحمل کند.

در طول این دوره، فرشتگان به محافظت و حمایت خاص از روزه داران می پردازند و این امکان فراهم می آید که تقوا یعنی پرهیز از گناهان بلکه حتی مباحات را بیاموزند و از مهم ترین عناصر تحریکی بشر یعنی خوردن و نوشیدن و لذات جنسی، به دور باشند. لذا هر کسی در بستر مناسب ماه رمضان می تواند تجربه ای از تقوای الهی را داشته باشد.

خداوند درباره فلسفه رمضانی شدن انسان می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید، روزه بر شما مقرر شده است، همان گونه که بر کسانی که پیش از شما بودند مقرر شده بود، شاید که پرهیزگاری پیشه کنید. (بقره، آیه 183)

در این آیه به صراحت هدف از روزه داری در ماه رمضان را دست یابی به تقوا بیان می کند. تأکید بر واژه لعل (شاید) و آوردن فعل مضارع (تتقون) برای این است که این روزه داری در ماه رمضان تنها بسترسازی است تا شما تقوا را پیشه خود سازید و این تقوایی که در ماه رمضان از طریق روزه داری به دست می آورید در ماه های دیگر سال ادامه دهید.

در این آیه بیان نشده که انسان با روزه داری متقی می شود و اسم و عنوان متقی بر چنین شخصی صادق است؛ زیرا عنوان اسمی متقی زمانی صادق است که شخص هرگز در هیچ مکان و زمانی هیچ یک از عوامل تقواشکن را انجام ندهد و همواره خود را در دژ تقوا از گناهان و محرمات و زشتی ها و ناپاکی ها در امان نگه دارد.

اما روزه داری در ماه رمضان این فرصت استثنایی را به بشر می دهد که تقوا پیشه کردن را تمرین کند؛ زیرا شرایط ماه رمضان بسیار استثنایی است. از جمله شرایط مطلوب و مناسبی که در این ماه برای تقواسازی وجود دارد، فرمان وحیانی الهی برای شناخت مصادیق تقوا و راه رسیدن به آن است که در این ماه نازل شده است.

همچنین در این ماه فرقان (قدرت تشخیص حق و باطل) به انسان ها داده شده است؛ چنانکه در این ماه با محدودسازی شیاطین و ابلیس اجازه وسوسه گری به آنان داده نمی شود؛ چنانکه در این ماه به ویژه شب قدر که ارزش و منزل آن برای مردم همچنان ناشناخته خواهد ماند، روح و فرشتگان فرود می آیند و زمینه و بسترهای کمال یابی بشر را رقم می زنند.

خداوند در آیه 185 سوره بقره در مقام منزلت ماه رمضان می فرماید: «ماه رمضان، همان ماه است که در آن، قرآن فرو فرستاده شده است، کتابی که مردم را راهبر و متضمن دلایل آشکار هدایت و میزان تشخیص حق از باطل است.

پس هر کس از شما این ماه را درک کند باید آن را روزه بدارد.»در آیات سوره قدر و نیز آیات نخست سوره دخان، مقام و منزلت ماه رمضان و آثار و برکات آن در تقواسازی بشر و رسیدن به هدایت الهی و دست یابی به مقامات انسانی و الهی بیان شده است.

از این آیات و نیز روایات معتبر این معنا به دست می آید که هدف از رمضانی شدن، آمادگی برای حرکت در مسیر تقوایی است که نهایت آن فعلیت یابی اسمای الهی و قرار گرفتن در مقام خلافت الهی و مظهریت در ربوبیت در مقام فنا و لقای الهی است.

تلاشی که انسان در ماه رمضان با امساک و خودداری از گناهان و حتی مباحات انجام می دهد، میوه ای شیرین دارد که نخستین آثار آن میوه تقوا است و کامل ترین میوه آن فنا و لقای الهی (نجم، آیه 39) و رسیدن به مقام رضوان الله (فجر، آیات 27تا 29؛ توبه، آیه 72) و قاب قوسین او ادنی (نجم، آیه 9) می باشد.

منتهای رمضانی شدن

چنان که گفته شد، رمضانی شدن به معنای قرار گرفتن در مسیری است که از آن به متقی شدن یاد می شود؛ زیرا انسان به طور طبیعی و فطری به سوی کمال می رود، ولی موانعی در سر راه انسان قرار می گیرد که اجازه نمی دهد تا این سیر طبیعی تحقق یابد و اسمای الهی در انسان فعلیت پیدا کند و انسان خدایی (متاله) شود.

از این رو مساله تقوا به معنای پرهیزگاری و دوری و اجتناب از موانع مطرح می شود تا آدمی به دور از هرگونه موانع بتواند مقتضی خدایی شدن را فعلیت دهد. پس تقوا نقش کلیدی در خدایی (متاله) شدن انسان دارد.

با نگاهی به گزارش قرآن درباره هبوط آدم از بهشت آغازین به خوبی این معنا دانسته می شود که تقوا تا چه اندازه در مسیر کمال یابی انسان نقش دارد؛ زیرا لاتفعل (انجام ندادن) و پرهیز از برخی از چیزها که مانع جدی بر سر راه خدایی شدن انسان می باشد، به انسان کمک می کند تا خلافت را بی رنجی به دست آورد. رنج انسان تنها خودداری و اجتناب است؛ چرا که پرهیز از پلیدی و رجس، خود به معنای کار افتادن دستگاه کمال گرایی بشر خواهد بود.

هر انسانی باید با پرهیز و اجتناب از محرمات و انجام ندادن و نزدیک نشدن به برخی از امور که بازدارنده و مانع جدی در سر فعلیت یابی اسمای الهی در انسان می باشد، خود را به مقام خلافت برساند.

پس فلسفه رمضانی شدن، متقی شدن است که خداوند با عنوان لعلکم تتقون در آیه 183 سوره بقره بر آن تاکید دارد و آن را علت وجوب روزه داری بر انسان ها در همه شرایع دانسته است. این گونه است که انسان در مسیر عروج به کمالات تنها لازم است خود را از محرمات و مکروهات باز دارد تا اجازه دهد واجبات و مستحبات فعلیت یابد؛ زیرا مقام خلافت الهی خود به خود مقتضی احسان، ایثار و کارهای نیک و صالح است.

به سخن دیگر، براساس آموزه های وحیانی قرآن، حقیقت هر انسانی، پاکی و نیکی است و تنها عوامل بازدارنده بیرونی و درونی اجازه نمی دهد تا این حقیقت بروز و ظهور کند، پس لازم است تا با تقوا و اجتناب از آن موانع، اجازه داده شود تا حقیقت، خودنمایی کند. این جلوه گری حقیقت باطنی هر انسانی به معنای فعلیت یابی اسما و صفات الهی در شخص و ظهور و بروز آن خواهد بود که همان معنای دیگر خلافت و ربوبیت انسانی است.

راههای رمضانی ماندن

بنابراین، از نظر آموزه های قرآنی، رمضانی شدن هر چند مهم و اساسی است ولی نسبت به رمضانی ماندن بسیار کم اهمیت است؛ زیرا شرایط رمضانی شدن به سبب محدودیت ها و حبس دشمنان سوگند خورده، بسیار آماده و فراهم تر است و هر کسی در شرایط ماه رمضانی به آسانی می تواند از موانع کمال و فعلیت یابی، پرهیز و اجتناب نماید، اما این دوره تمرینی همانند تمرین در استخر است.

اگر انسان بتواند پس از این تمرین ها در فضای مناسب و بسته استخر رمضان، در فضای متلاطم و توفانی دریای زندگی نیز شناگر ماهری باشد و خود را از توفان وسوسه های درونی و بیرونی حفظ کند و غرق دنیا و موانع رشدی نشود، آن گاه است که می توان به او به عنوان انسان رمضانی درود و آفرین فرستاد.

هر انسانی به سبب شرایط بسیار مساعد و مناسب رمضانی می تواند رمضانی شود و تقوای الهی را تجربه نماید، اما اگر بتواند خود را در شرایط توفانی وسوسه های ابلیسی و شیاطینی در طول سال حفظ کند، چنین شخصی به عنوان متقی یعنی رمضانی شده، همان کسی است که در مسیر متاله شدن به پرواز درآمده است و از روی چکاد شب های قدر به آسمان خدایی شدن پریده و در افق های بیکران اوج گرفته است.

اگر انسان بتواند با خود در این ماه عهد ببندد از هر آنچه در ماه رمضان ترک و اجتناب کرده، در طول سال به شکلی دیگر اجتناب کند، این امید هست که رمضانی ماندن را تجربه کند. اگر او تا دیروز حتی از مباحات پرهیز داشته، امروز پس از عید فطر هم بتواند با نوعی محدودیت اختیاری خود را از آن حفظ کند، آن گاه است که می بایست جشن اخلاص و تقوا را برگزار کند و از مقام متقین و آثار آن بهره مند گردد.

خداوند ماه رمضان را همانند حالات اضطراری قرار داده است. انسان در حالات اضطراری این امکان را دارد تا حقیقت توحید را دریابد و در زمانی که دست از همه اسباب ظاهری بریده، به سبب حقیقی بیاویزد و از چنگال توفان بلا و مصیبت برهد.

اما اگر انسانی بتواند به اختیار خویش این اضطرار را در خود حفظ کند و همواره اسباب را در طول اراده و مشیت الهی قرار دهد، آن گاه این امکان را خواهد داشت که همواره مستجاب الدعوه باشد و خداوند در همه حالات او را پاسخ دهد.

اگر انسان رمضانی شده، بتواند این اضطرار و حالت خاص رمضانی شدن را در خود حفظ کند و همواره حتی از مباحات به گونه چشم و دل سیر باشد، آن گاه می توان امید داشت که این شخص در طول سال رمضانی خواهد ماند و عنصر اساسی تقوا در او از حالت فعلی به حالت اسمی درمی آید.

تفاوت دو حالت فعلی و اسمی در این است که انسان از فوتبالیست بودن تفریحی به فوتبالیست بودن حرفه ای تبدیل شود و از حکم و داوری در یک مسأله ای به عنوان حاکم و قاضی دارای پست و منصب درآید.

اگر کسی حالت (تتقون) را به حالت (متقی) درآورد، آن موقع است که تمام زندگی اش، اجتناب و پرهیزگاری خواهد بود و هرگز به زشتی و پلیدی و گناه و محرمات بلکه حتی مباحات به شکل افراط و اسراف و تبذیر و مانند آن نزدیک نخواهد شد و در مباحات نیز اعتدال را مراعات می کند.

خداوند به هر انسانی این امکان را داده تا حقیقت توحید را در مقام اضطرار دریابد و این گونه بر او اتمام حجت می کند، همچنین خداوند به هر انسانی این امکان را بخشیده تا تقوا و لذات و آثار آن را در ماه رمضان به خصوص تجربه کند.

پس با اختیار خود باید تلاش کنیم که در حالت اضطرار باشیم و حقیقت توحید همیشه در ما تجلی کند و به اضطرار، همواره خود را اهل تقوا قرار دهیم. این همان اضطرار بالاختیاری است که انسان را به مقامات عالی خدایی و ربانی شدن می رساند و منتهای سیر انسانی تحقق می یابد.

بنابراین، روز عید فطر می بایست جشن پیمان با حقیقت خلافت و مظهر تمام و کمال خداوندی یعنی پیامبر(ص) باشد و از خداوند بخواهیم تا ما را در همان مسیر کمالی و صراط مستقیم آن حضرت قرار دهد و از هر آنچه آن حضرت(ص) و خاندان پاکش(ع) از پرهیز و اجتناب داشتند، پرهیز کرده و از هر آنچه ایشان بدان گرایش داشته گرایش داشته باشیم.

این گونه می توانیم در مقام مخلصان (به کسر لام» درآئیم تا زمینه برای ورود به مقام صالحان و نیکوکاران فراهم آید و در نهایت خداوند به عنایت خویش ما را نیز همانند پیامبران و اولیای ایشان در جرگه و مقام مخلصون (به فتح لام) درآورد.

اضطرار بالاختیاری که ما برای خود پس از عید فطر پدید می آوریم همان میوه شیرین یک ماه تمرین در استخر اضطرار غیراختیاری و از سر اجبار است. این گونه است که در دریای توفانی بر بال تقوا و نیکوکاری سوار شده و تا اوج بی نهایت خدایی شدن می پریم. باشد با خود این گونه در عید فطر عهد بندیم تا همان گونه که رمضانی شدیم، رمضانی بمانیم و خدایی شدن را تجربه کنیم.



موضوعات: مناسبتهاي روز
   جمعه 18 مرداد 1392نظر دهید »

1 ... 19 20 21 ...22 ... 24 ...26 ...27 28 29 ... 93

جستجو
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31