« ارزش طالب علمشديدترين مصيبت ها »

بیان اخلاقی حجه الاسلام سیدمجتبی نورمفیدی رئیس هیأت امنای مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان

اميرالمؤمنين علي(ع) مي­فرمايد: «مَن نصب نفسه للناس اماماً فعليه أن يبدأ بتعليم نفسه قبل تعليم غيره وليکن تأديبه بسيرته قبل تأديبه بلسانه و معلم نفسه و مؤدبها أحق بالاجلال مِن معلم الناس و مؤدبه» [1]

حضرت مي­فرمايند: کسی که خودش را برای مردم پيشوا و قائد و راهنما قرار مي­دهد - امام يعنی کسی که پيشرو است که مراتب متفاوت دارد؛ گاهی امام کل جامعه است، گاهی امام يک شهر است و گاهی امام يک مسجد است و منظور از امام هم الگو است يعنی کسی که مردم از او اثر مي­پذيرند و فعل و قول او در مردم اثر گذار است و به نحوی هدايت و امامت گروهی در اختيار اوست- بر او لازم است که قبل از تعليم ديگران خودش را تعليم کند و ابتدا به خودش يادآوری کند و بعد به ديگران و بايد تأديب ديگران به عملش باشد قبل از آنکه با زبان بخواهد ديگران را تأديب کند، اگر کسی به زبان نصحيت کند و توصيه اخلاقی کند و مثلاً بگويد ايها الناس نماز شب بخوانيد، تهمت نزنيد، غيبت نکنيد و به دنيا دل نبنديد نفس گفتن اين امور خوب است ولی اگر قبل از تأديب به لسان مردم اين امور را در او تجلی يافته ببينند و ببينند که خود آن شخص اهل غيبت و تهمت نيست و خودش اهل نماز شب است و اهل حرص و ولع نسبت به دنيا نيست طبيعتاً اين اوقع فی النفوس است همان گونه که در روايت است که مي­فرمايد: «کونوا دعاة الناس بغير السنتکم» حال خدای نکرده اگر بين عمل و قول تناقض باشد و مردم ببينند که زبان يک چيز مي­گويد و عمل چيز ديگری است نبايد اميد داشت که در مردم تأثيرگذار باشد. بعد حضرت مي­فرمايند: کسی که نفس خودش را تعليم مي­دهد و در مقام تأديب نفس خودش است سزاوارتر است به گرامی داشتن از کسی که فقط مردم را تعليم مي­دهد و در مقام تأديب مردم است يعنی در دوران امر بين کسی که اهل تعليم و تأديب ديگران نيست و به تعليم و تأديب خود مشغول است و کسی که فقط در مقام تعليم و تأديب ديگران است، شخصی که به تعليم و تأديب خود مشغول است سزاوار تعظيم و تکريم است و شايسته گرامی داشتن است، البته اگر کسی معلم نفس خود باشد و معلم و مؤدب مردم هم باشد طبيعتاً برای تعظيم و تکريم شايسته­تر است. نمي­گوييم هر چه را انسان به ديگران مي­گويد بايد خودش عمل کند چون انسان معصوم نيست و امکان ندارد هر آنچه را مي­گويد ابتدا خودش عمل کند و منظور اين نيست که انسان نبايد هيچ گناهی مرتکب شود تا بعد از آن بتواند به تعليم و تأديب ديگران بپردازد و فقط انبياء و معصومين(ع) به هدايت مردم بپردازند بلکه منظور اين است که انسان بايد سعی کند ابتدا خودش عامل به آنچه مي­گويد باشد تا قول او در ديگران تأثيرگذار باشد. در روايتی از پيامبر گرامی اسلام(ص) وارد شده که حضرت مي­فرمايند: «يطلع قومٌ من اهل الجنّة علی قوم من اهل النّار و يقولون ما أدخلکم النار و قد دخلنا الجنّة لفضل تأديبکم و تعليمکم فيقولون إنّا کنّا نأمر بالخير و لانفعله» [2] گروهی از اهل بهشت بر گروهی از اهل جهنم مي­گذرند و به اهل جهنم مي­گويند شما چرا در آتشيد در حالی که ما به خاطر تعليم و تأديب شما به بهشت آمده­ايم، اهل نار در پاسخ مي­گويند ما به خير و نيکی امر مي­کرديم اما خود عمل نمي­کرديم. اين خيلی سخت است که انسان با تعليم و تأديب ديگران سبب دخول آنان در بهشت گردد اما خودش در جهنم سقوط کند. اميدواريم که خداوند متعال به ما لطف و عنايت داشته باشد که مبادا از کسانی باشيم که به سبب قول و گفته ما ديگران اهل بهشت شوند و خود ما اهل جهنم گرديم و انشاء الله خداوند متعال به ما توفيق عمل و فعل خير عنايت کند و به ما توفيق دهد که بتوانيم خودمان را قبل از ديگران تأديب کنيم و معلم نفس خود باشيم.

«والحمد لله رب العالمين»


[1] . بحار الانوار، ج2، ص56، حديث33.

[2] . مکارم الاخلاق، ج2، ص364، حديث2661.


موضوعات: نکات اخلاقی
   جمعه 1 شهریور 1392


فرم در حال بارگذاری ...

جستجو
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31