« از مهمترین موانع معرفت نفس ، گناه کردن است | داستان مردی که چهار پسر داشت و چهار فصل زندگی » |
فردی چند گردو به بهلول داد و گفت : بشکن و بخور و برای من دعا کن. بهلول گردوها را شکست و خورد ولی دعا نکرد.آن فرد گفت : گردو ها را شکستی خوردی نوش جان ولی من صدای دعاهای تو را نشنیدم. بهلول گفت : اگر گردوها را در راه خدا داده باشی خداوند خودش صدای شکستن گردو ها را می شنود.
فرم در حال بارگذاری ...