یکی از ذمائم اخلاق، که از اسباب هلاکت انسان است و موجب فشار قبر، و انسان را در دو دنیا معذب می دارد، بد خُلقی است؛ که زاییدة غضب و شهوت است. اگر انسان مجاهد، مدتی در صدد برآید که به هنگام پیش آمد ناملایمتی، اگر آتش غضب، شعله ور شد و بنای سوزاندن باطن را گذارد و او را به ناسزا گفتن و بدگویی کردن، دعوت نمود، بر خلاف او اقدام کند و عاقبت بد و نتیجة زشت این خُلق را یاد بیاورد و در عوض، ملایمت به خرج دهد و در باطن، شیطان را لعن کند و از او به خدا پناه ببرد، آن خُلق، به کلی عوض شده و خُلق نیکو در باطن مملکتش منزل می کند. پناه می برم به خدای تعالی از غضب؛ که در یک آن، انسان را در دو دنیا هلاک می کند. …چنان چه دیده ایم مردم را؛ که در حال غضب، کفر گفته اند و مرتد شده اند. … حکما فرموده اند که «کشتی بی ناخدا که در موج های سخت دریا گرفتار شود، به نجات نزدیک تر است، از انسان در حال غضب». امام خمینی- ره ، چهل حدیث ، ص23 ، نشر فرهنگی رجا ، 1368 )
موضوعات: "معرفی اساتید" یا "تدریس" یا "زندگینامه" یا "تحصیلات" یا "فعالیتهای علمی" یا "مقاله" یا "پایان نامه" یا "کتاب"
شهید بابایی در منزل، یک تلویزیون 14 اینچ سیاه و سفید داشت . جانشین فرمانده قرارگاه خاتم الانبیا (ص) که از این موضوع آگاه بود ، به منظور ارج نهادن به زحمات سرهنگ بابایی در زمانی که ایشان در خانه نبودند ، یک دستگاه تلویزیون رنگی به منزلشان می فرستد . فرزندان بابایی با دیدن تلویزیون رنگی خوشحال می شوند ، ولی همسر ایشان علی رغم اصرار بچه ها از باز کردن کارتن تلویزیون خودداری می کند . چند روز از این ماجرا می گذرد و شهید بابایی از مأموریت باز می گردد . بچه ها با ورود پدر خبر خوش رسیدن تلویزیون رنگی را به او می دهند و ایشان ماجرا را از همسرش جویا می شود . شهید بابایی از این که خانمش بدون اجازه او تلویزیون را قبول کرده ناراحت می شود . چون بچه ها منتظر بودند تا پدر از راه برسد و اجازه باز کردن کارتن تلویزیون رنگی را بدهد ، شهید بابایی با شگرد خاصی ، سر بچه ها را گرم می کند و در اوج بازی و خوشحالی، از آنها می پرسد : بچه ها بابا را بیشتر دوست دارید یا تلویزیون رنگی را ؟ بچه ها دسته جمعی می گویند : بابا را . ـ سپس شهید بابایی به آنها می گوید : فرزندانم ! در این شرایط ، خانواده هایی هسـتند که پدرانـشان را از دسـت داده اند و تلویـزیـون هـم ندارند . چـون خداوند به شما نعمت پدر را داده ، پس بهتر است این تلویزیون را به بچه هایی بدهیم که پدر ندارند . [روایتی از خانم اقدس بابایی خواهر شهید بابایی ، برگرفته از سایت شهید سرلشگر خلبان عباس بابایی]
اصلاح امور دنیایمان را خودِ خدا عهده دار شده است ولی مردم دنیا به عکس عمل می کنند؛ بار سنگین دنیا را به دوشِ خود می کشند و آخرتشان را که باید خودشان برای آن تلاش کنند، به خدا وا می گذارند!! ( مرحوم حاج اسماعیل دولابی، مصباح الهدی ، ص151 )
یک روایتی قدیم دیده ام که ریاکار برای چه ریا می کند ؟ نوعاً انسان برای چه ریا می کند؟ برای اینکه در دل مردم جا باز کند انسان عملش را نشان می دهد تا بیشتر مرید پیدا کند. در روایت آمده که خدای تبارک و تعالی به ریا کار می فرماید: «ای ریاکار! برای چه ریا می کنی؟ برای این ریا می کنی تا در دل مردم جا باز کنی و مرید پیدا کنی و مردم مرید تو شوند؟ تو بیا خالص شو و همه ی کارها را برای من انجام بده، من بیشتر برای تو مرید درست می کنم و محبّت تو را بیشتر در دل مردم می اندازم. این تجربه ی عمر ماست و به چشم دیده ایم کسانی که خالص بوده اند، مریدانشان بیشتر بوده است. « آشیخ محمد حسین زاهد رحمه الله علیه» که تعداد مریدهایش از همه ملاّهای تهران بیشتر بود ، چرا؟ چون هوا را بو نکرده بود ، خالص بود. اگر انسان این حدیث را همیشه یادش باشد، هیچ وقت برای کسی کار نمی کند و هیچ وقت ریا نمی کند. پس هر وقت شیطان سراغ شما آمد و به شما گفت که «ریا کن»، به یاد این حدیث بیفتید و ریا نکنید.
( از فرمایشات آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)- در محضر استاد ، ص 180 )
فی الکافی عن الباقر (علیه السلام): کَان ابوذر یقول: یا مبتغَی العِلمَ! اِنَّ هَذا الْلِسانَ مِفتاحُ خَیرٍ و مِفتاحُ شَرٍّ، فَاخْتِمْ عَلیَ لسانِک کَمَا تَخْتِمُ عَلیَ ذَهَبِکَ و وَرِقک. (الشافی صفحه 588)
ای کسی که به دنبال علم هستی ، گویا این را می خواهد بیان کند که این علم را نیز فرا بگیر! آن دانش این است : این زبان تو مفتاح خیر است و مفتاح شرّ است. با این زبان می شود ذکر خدا را گفت، امر به معروف و نهی از منکر کرد، یک حقیقتی را در بین مردمی که جاهل یا معاند نسبت به آن حقیقتند فریاد کرد ، این ها همه کار زبان است. کار خودِ ابی ذر (رضوان الله علیه) هم کار زبانی بود. ( این ) مفتاح خیر است. و (همچنین) می شود با آن ، بین برادران مومن افساد کرد، دو به هم زنی کرد، شایعه پراکنی کرد، دروغ گفت و بسیاری از فسادهای دیگر(این مفتاح شرّ است). پس هم کلید یک گنجینه بی پایان خیر، هم کلید یک مجموعه بی پایان شر، زبان است. این عضو کوچک یک چنین تاثیر شگرفی دارد. (وَرِق) در عبارت حدیث، یعنی نقره. همچنان که بر ثروت خود، بر اندوخته های خود قفل می زنی، مهر می زنی، زبانت هم همین طور باشد. زبانت را نیز مُهر بزن. پول را که انسان در یک صندوق (قفل دار) می گذارد، معنایش این نیست که از آن استفاده نمی کند، معنایش این است که (از) استفاده بی مورد و نا به حق از آن بوسیله دیگران جلوگیری می کند. خودش هم هر وقت لازم داشت، از این پول مصرف می کند. زبان هم همین طور است. «اَختِمْ عَلی لِسانِک»، معنایش این نیست که گنگ شو و حرف نزن ، چنانچه خود جناب ابی ذر در شام، در مقابل معاویه، در مدینه، در مقابل خلیفه، این همه حرف زد؛ یعنی: این حرف در جای خود، به نحو درست مصرف بشود.
(شرح حدیث از مقام معظم رهبری ( مدظله العالی) ( جلسه 279 مورخ 88/2/8))
اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیاقابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می گذارد.
[ حاج اسماعیل دولابی ، کتاب طوبای محبت ]
فی الکافی عن الصادق (علیه السلام) : إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَيْراً زَهَّدَهُ فِي الدُّنْيَا وَ فَقَّهَهُ فِي الدِّينِ وَ بَصَّرَهُ عُيُوبَهَا وَ مَنْ أُوتِيَهُنَّ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ. ( الشافی ، ص 533 ) شرح حدیث از مقام معظم رهبری حضرت آیت ا.. العظمی خامنه ای (مدظلّه العالی)
این سه خصوصیت را خداوند به هرکس داد نشانه این است که به آن بنده محبت دارد.اول اینکه: خدای متعال به این شخصی که مورد محبت اوست، بی رغبتی به دنیا می دهد.دوم اینکه او را در دین فقیه می کند. یعنی عالم به دین و عارف به احکام دین می شود. … ( نسبت به دین بصیرت پیدا می کند. ) سوم عیوب دنیا را به او نشان می دهد. ما غالباً از عیوب دنیا غفلت داریم.مثل بچه ای که یک ظرف شیرینی یا یک اسباب بازی جلوی چشمش هست . این دیگر هیچی نمی فهمد. غیر اینکه آن را بدست آورد…. بعد هم که بدست آورد از اینکه خوردن (شیرینی) برای او ضرر دارد غافل است. (فقط) مجذوب و دلباخته آن است. وضع ما مردم معمولی نسبت به دنیا همین است. نگاه می کنیم به همین ظاهر قضیه. ثروتی ، جاه و جلالی ، زر و زیورهایی ، از این چیزهایی که در زندگی معمول است. تمام هم نمی شود. یعنی انسان از این چیزها سیری هم ندارد. مثل آب دریا،در روایت دارد که هرچه انسان بنوشد تشنه تر می شود . عیوبش را نمی فهمیم لکن کسی که تفضّل خدا شامل حال او شده است،عیوب دنیا را می فهمد … و اگر کسی این سه چیز را داشته باشد خیر دنیا و آخرت به این شخص داده شده است… ( جلسه237 مورخ 30 / 07/ 1387 )