پذيرش عذر برادر ديني | ... | |
اميرالمومنين علي(ع) می فرمايد: «اقْبَلْ عُذْرَ أَخِيكَ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ عُذْرٌ فَالْتَمِسْ لَهُ عُذْراً» . ادامه مطلب : اگر روابط، روابط سالمی باشد قهرا به نوعی سعی می کنند اين مشکلی را که بينشان پيش آمده حل کنند. مثلا ندانسته يا از روی غفلت، کاری کرده که موجب يک ناراحتی و مشکلی نسبت به طرف مقابل شده است. حال اگر طرف مقابل عذر آورد، بايد عذرش پذيرفته شود. يک وقت نيز به روی خودش نمی آورد و د رصدد جبران نيست و عذر نمی آورد. اين جمله اميرالمومنين در واقع نسبت به هر دو فرض ناظر است. يعنی حضرت می فرمايد: اگر برادر دينی تو عذری آورد عذر او را بپذير و اگر عذرش به نحوی بود که قابل قبول نبود شما خودتان عذری برای آن درست کنيد. حتی در جايی که عذری نياورد و آن برخورد دومی را کرد باز شما برای او عذری درست کنيد. اين يک قاعده است در روابط اجتماعی بين برادران ايماني. البته استثناء دارد اين قاعده. مثلا اگر دو نفر با هم بحث می کنند يکی هر روز دير بيايد يک روز عذر بياورد که خواب ماندم و يک روز عذر بياورد که ماشين نبود يا بگويد ترافيک بود، يعنی غالب اوقات اين عذرها وقتی در کنار هم قرار می گيرد، ديگر سوء ظن درست می کند. حال اگر در مواقعی اتفاقی افتاد عذری برای اين کار آورد اين را بپذيريد يا اگر عذری هم نياورد شما برای او عذری در ذهن خودتان درست کنيد يا به او بگوييد حتما اين چنين بوده. همين رفتار چقدر کمک می کند به بهبود روابط اجتماعی و چقدر از مشکلات را کم می کند. حالا شما اين را در کنار بعضی از رفتارها بگذاريد که نه تنها التماس عذر نمی کنند و نه تنها عذر برادرشان را قبول نمی کنند بلکه برای عکس آن دليل و شاهد و مدرک می آورند. يعنی بر خلاف آن چه که او ادعا کرده است تلاش می کنند که عذر او را رد کنند. خيلی از ما اين گونه هستيم که يک برادر دينی عذری می آورد برای کاري، برای حادثه اي؛ ما اين قدر سوء ظن به هم پيدا کرديم که نه تنها عذر يکديگر را قبول نمي کنيم بلکه برای آن يک دليل و بهانه ای می تراشيم و می گوييم او به علت فلان چيز اين کار را کرده و من می دانم. اگر روابط بين ما با اين چارچوب پيش برود آن وقت بعد از مدتی تبديل به عداوت ودشمنی می شود و روز به روز فاصله های ما را زيادتر می کند. ما در اين چارچوب توصيه های بسياری داريم، مثل «ضع امر اخيک علی احسنک»؛ امر بردار دينی خود را بر بهترين وجه حمل کن، سخنش را، گفتارش را، کردارش را. اين ها همه مکمل هم می باشند. ما نه تنها بر احسن الوجوه حمل نمی کنيم بلکه بر بدترين وجه حمل می کنيم و تفسير می کنيم.به هر حال حسن ظن بايد در بين ما تقويت شود، خوش بينی مگر در يک موارد خاص بايد در ما تقويت شود. اين ها باعث تاليف بيشتر قلوب می شود. آرامش روحی و روانی به انسان می دهد. اگر اين مقدار از خوش بينی بين انسان ها حاکم شود قهرا جو عمومی جامعه يک جو آرامی می شود. اگر اين اصول اخلاقی را که ائمه ما (علهيم السلام) به مناسبت های مختلف بيان کردند در حد ابتدايی بين مسئولين و روحانيت و مردم و دانشگاهيان و فعالان اقتصادی حاکم شود، بسياری از مشکلات ما حل مي شود. خيلی از مشکلات ما به خاطر دوری از الگوی اهل بيت است. با زبان سخن از اهل بيت می گوييم و خيلی تبليغ می کنيم اما اين بيشتر تبليغ نام است و در عمل بر خلاف اين آموزه ها رفتار مي کنيم، بنده از خودم می گويم اين گونه نيست چون ما عمامه به سر داريم هر کاری می کنيم لزوما بر مبنای توصيه های اهل بيت است. گاهی خود ما در بعضی از اوقات درست نقطه مقابل آن چه که اهلبيت گفته اند عمل می کنيم. گاهی نيز سيره اهل بيت را تبيين می کنيم اما وقتی خودمان می خواهيم عمل کنيم به صورت خيلی آشکار بر خلاف آن عمل می کنيم. لذا اميدوارم خداوند متعال به ما توفيق دهد که بتوانيم اندکی از اين معارف بلند را در خودمان پياده کنيم و در زندگی به کار ببنديم.
[شنبه 1398-02-14] [ 01:36:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|