براي داشتن شخصيتی سالم، متعالي و قابل دفاع چه بايد كرد؟
با سلام و سپاس از اينكه مركز ما را براي پاسخ و راهنمايي برگزيده ايد.
پرسشگر گرامي؛ پرسش خوبي را مطرح كرده ايد؛ چه آنكه يكي از راه هاي كسب موفقيت، رشد و نوسازي مداوم شخصيت است. كليد و رمزي كه ميتواند قفل درب هاي بسياري را به سوي تعالي، موفقيت و آرامش پايدار بگشايد.
شخصيت عبارت است از ويژگيهاي رفتاري، فكري، اخلاقي، نفساني، تربيتي، آموزشي، فرهنگي، وراثتي، احساسي، انگيزشي، هيجاني و … يك انسان كه تا حدود زيادي منحصر به فرد بوده و از جهات بسياري با ديگران متفاوت است.
برخي از اين ويژگيها اكتسابي هستند و انسان از بدو تولد تا زمان مرگ، آنها را در خود به وجود آورده، كم يا زياد كرده و وجوه متفاوتي را طي گذران عمر، در رفتار و كردار و گفتار خود به نمايش ميگذارد. اما بخش كمي از ويژگيهاي شخصيتي اكتسابي نيستند و تحت تأثير وراثت زيستي قرار مي گيرند.
عوامل مختلفي در رشد و تعالي شخصيت مؤثرند كه در ادامه به گوشه اي از آنها اشاره خواهد شد. بديهي است توجه به اين نكات مي تواند انسان را در پيداكردن راه هاي ديگر در این زمینه ياري رساند :
1. به طور كلي شخصيتي سالم است كه ضمن داشتن ثبات و پايداري بتواند رفتاري سازگارانه و انعطاف پذير در برخورد با محيط و موقعيتهاي متفاوت از خود نشان دهد. بنابراين، چنين شخصيتي قابل پيش بيني است و اطرافيان نيز سازگاري بيشتري با آن نشان خواهند داد. برعكس، ناسازگاري و انعطاف ناپذيري با محيط و اطرافيان، نمايانگر اختلال در شخصيت است. اين افراد غالباً با تغييرات جديد مخالف بوده و واكنشهاي منفي از خود نشان ميدهند.
2. هرچند شخصيت، مفهومي انتزاعي است، اما آثارش آنقدر مشهود و معلوم است كه بخش قابل توجهي از زندگي آدميان در فرايند روابط اجتماعي را تشكيل ميدهد. براي مثال، كسيكه راستگو، امانتدار، به قول و قرارها پايبند، امانتدار، نوع دوست، بخشنده و… است، نزد مردم از شخصيتي سالم برخوردار بوده و مناسبترين رابطه اجتماعي را ميتواند با اطرافيان برقرار كند.
3. ظاهري آراسته داشتن، خوشبو بودن، زيبا و شيرين و آرام سخنگفتن، خوشرويي و خوشخلقي، تحمل مشكلات و سختيها، انتقادپذيري، انعطافپذيري و حتي مثبتانديشي و برقراري روابط گرم با اطرافيان، در پرورش و بازسازي شخصيت انسانها نقش قابل توجهي داشته و از طرف ديگر، تأثيرات مثبت و مطبوعي بر اطرافيان برجاي ميگذارد. در اين رابطه موارد فراواني را نيز ميتوان اضافه كرد كه هركدام بنا بر تجربه هاي فردي ميتوانند در رشد شخصيت حايز اهميت باشند.
4. فراگيري مهارتهاي اجتماعي و استفاده بهينه از عنصر زمان و پرهيز از اتلاف وقت و تنبلي و بيحوصلگي، در رشد شخصيت نقش بالايي دارد. بخش قابل توجهي از خلق شخصيتهاي سياسي، هنري، اجتماعي، مذهبي، ادبي، علمي و… مرهون رعايت اين نكته بوده كه به علاوه، موفقيتي پايدار را به همراه خواهد داشت.
5. رعايت هنجارها، سنتها، آداب و رسوم و قوانين رايج محيطي كه در آن زندگي كرده و به كار و فعاليت مشغوليم، ميتواند شخصيت سالم، جذاب و پرطرفداري را از ما به نمايش بگذارد.
6. مشاهدات نشان داده اند كه چهار ويژگي هدفمند بودن، اميد داشتن، توكل كردن و شاكر بودن نه تنها در رشد شخصيتي زيبا و مطلوب نقش مهمي دارند، بلكه دارا بودن اين صفات، به تنهايي ميتوانند متضمن موفقيت همراه با آرامش باشند.
7. رعايت ارزشهاي اخلاقي، فرهنگي و انساني، شخيصت سالمي را خلق كرده، حتي ميتواند بر آن دسته از زواياي پنهان شخصيتي كه جنبه منفي و ناسازگار داشته و به سبب وراثت يا تأثيرات محيطي، تجربه هاي ناخوشايند گذشته خود و اطرافيان نزديك پديد آمده و بهصورت جبري بر انسان تحميل ميشوند، غلبه كند. مطالعات متعددي نشان دادهاند، كسانيكه به ارزشهاي ديني پايبندي بيشتري داشته باشند و در هر لحظه از زندگي به فكر مرگ و آخرت باشند، شخصيت سالمتري داشته و توانايي بالاتري در رشد و بازسازي شخصيت از خود نشان ميدهند.
8. يكي از روشهاي مؤثر در ارتقاء شخصيت، جمعگرايي يا عدم كنارهگيري از جمع است. دستيابي به شخصيتي دوستداشتني با ويژگيهاي انساني مورد قبول جامعه، از راه اجتماعيبودن و اجتماعيشدن شخصيت و پرهيز از انزواطلبي، گوشهگيري و خودمحوري امكانپذير است. انسان اجتماعي قادر خواهد بود بسياري از نيازهاي طبيعي خود را از طريق برقراري رفتار اجتماعي به اصطلاح «جامعه پسند» تأمين كند.
9. مؤلفه هاي فرهنگي رايج در شكلگيري شخصيت افراد جامعه، نقش مهمي ايفا ميكنند. چون درنهايت مردم سهم مهمي در تشكيل ساختار چنين مؤلفه هايي بهعهده دارند، بنابراين تأثير و تأثر متقابل فرهنگ و شخصيت مردم بر روي يكديگر، غيرقابل انكار است.
10. رفتارهايي كه طي زمان براي افراد به صورت عادت درميآيند و بخشي از تجربه هاي زندگانيشان را تشكيل ميدهند، در شكلگيري شخصيت و بروز آثار آن، سهم فراواني دارند. بديهي است كه تغيير رفتار نامطلوب و الگوپذيري از شخصيت انسانهاي بزرگ، ميتواند در رشد و تعالي شخصيت، بسيار مؤثر باشد.
11. مسؤوليت پذيري نيز در رشد و تعالي شخصيت بسيار مهم است. كسيكه مسؤوليت اعمال خود را مي پذيرد و به آنچه انجام مي دهد آگاهي كامل دارد، بهطور مستمر در رشد شخصيت خويش كوشاست.
12. تطابق حرف با عمل نيز يكي از نشانه هاي شخصيت سالم و جامعهپسند است. براي بازسازي شخصيت، لازم است كه به آنچه مي گوييم عمل كنيم و حرف و سخني را که درصدد انجام آن در زندگي نيستيم، بر زبان نرانيم. پرهيز از دوگانگي در حرف و عمل، شخصيتي واحد خلق كرده و درنهايت، از بروز شخصيتهاي چندگانه كه برخي از افراد مبتلا به آنند، جلوگيري ميكند.
برخورداري از شخصيتي سالم، موفقيت همراه با آرامش را به ارمغان مي آورد. رعايت نكات ساده بالا كه به صورتهاي مختلف مورد تأكيد شرع، انبیا و اولیای الهی و بزرگان و انديشمندان قرار گرفته ( براي هر كدام از موارد ذكرشده ميتوان انبوهي مصاديق گهربار شاهد آورد)، فرد را به سوي پاكي، راستي و آرامش رهسپار كرده و او را در زندگي دنيا سعادتمند خواهد كرد.
پس به خاطر داشته باشيم كه براي رسیدن به موفقيت همراه با آرامش، بايد بهطور مستمر شخصيت خود را نوسازي كرده، در رشد و ارتقاء آن كوشا باشيم. رشد و بازسازي مداوم شخصيت، افقهاي روشني از موفقيت، پيش روي انسان باز كرده، درهاي تازه و جديدي را براي بهتر زيستن و برخورداري از آرامشي پايدار، به روي او خواهد گشود.
با توجه به ويژگي هايي كه براي داشتن شخصيت سالم و موفق ارائه كرديم، مهمترين مشخصه چنين شخصيتي آن است كه زندگي را دوست بداريد و از انجام هركاري (اعمال مشروع) ناراحت نشويد . وقت خود را با شـِكـوه و شكايت يا آرزوي اين كه اوضاع جور ديگري باشد تلف نكنيد ؛ نسبت به امور زندگي احساس شور و هيجان داشته باشيد و خواست و توقع تان از زندگي تا حدي باشد كه دستيابي به آن برايتان امكان پذير باشد.
مأموريت انسان در زندگي ، تغيير دادن جهان نيست . انسان مأمور تغيير خويشتن است. تمامي راه حل ها ، در درون انسانهاست و بايد خودتان نقطه آغاز تغيير باشيد.
موضوع ديگري كه شايد در راستاي پاسخ به سوال شما قرار داشته باشد بحث شايستگي اجتماعي است. اين واژه به معني توانايي فرد در سازمان دادن به توانمندي هاي فردي و منابع محيطي به منظور رسيدن به اهداف تعريف شده است، كه دستيابي به اين اهداف در عين تعامل مثبت اجتماعي و همزمان باحفظ روابط مثبت باديگران صورت مي پذيرد.
حال به عوامل رشد شايستگي اجتماعي مي پردازيم :
شايستگي اجتماعي به وسيله عوامل زير براي فرد ميسر مي گردد و به عبارت ديگر هركس كه از عوامل زير بهره بيشتري ببرد در رشد اجتماعي موفق تر خواهد بود:
1) پاسخگو بودن
2) انعطاف پذيري
3) همدلي و دلسوزي
4) مهارت هاي برقراري ارتباط موثر
5)خوشرويي.
1. پاسخگو بودن؛ يكي از ويژگي هاي افراد موفق، پذيرفتن مسئوليت كارهاي خويش و پاسخگو بودن در قبال آنهاست.
2. انعطاف پذيري؛ انعطاف پذيري به معني اين است كه تغيير موقعيتها و شرايط، انسان را از رسيدن به اهدفش باز ندارد و او با توجه به موقعيت ها و شرايط جديد، روش رسيدن به اهدافش را دوباره تعريف كند و به بيان ديگر هميشه به صورتي پويا و آنلاين، تاكتيك هاي رسيدن به اهداف استراتژيك و راهبردي خود را به روز و آپديت نمايد. مثلا ظلم ستيزي رزمندگان اسلام زمانی اقتضاء مي كرد كه اسلحه به دست گيرند و در مقابل متجاوزين قد علم نمايند، ولي امروز براي ماليدن پوزه استكبار به خاك ذلت، بايد به قله هاي رفيع دانش دست يافت و لذا بايد به حسب شرايط به جاي اسلحه و جنگ سخت، به نبردي نرم انديشيد.
3. همدلي و دلسوزي؛ همدلي و دلسوزي با ديگر افراد اجتماع علاوه بر رشد معنوي و پاداش الهي، موجب ميشود كه آنها در شرايط سخت كنار ما قرار گيرند و ما را در رسيدن به اهدافمان ياری نمايند.
4. مهارت هاي برقراري ارتباط موثر؛ كسب چنين مهارت هايي، ميتواند تاثير بسزايي در رشد شايستگي اجتماعي ما ايفا نمايد.
5. خوشرويي؛ خوشرويي و اخلاق نيكو علاوه برآنكه طبق فرموده حضرت رسول اکرم صلوات الله عليه «باعث ذوب شدن گناهان مي گردد همانگونه كه آفتاب، برف را آب مي كند» ، بيشترين نقش را در رشد اجتماعي ما بازي مي كند.
البته ما با توجه به محدوديت هاي نوشتاري، از پرداختن بيشتر به موارد گفته شده معذوريم و در اين رابطه شما را به مطالعه كتبی که در پایان پاسخ خواهد آمد ارجاع مي دهيم. البته اگر در اين رابطه به سوالي خاص برخورديد مي توانيد آن را با ما در ميان گذاريد.
بحث ديگري كه مي تواند شما را براي داشتن يك شخصيت سالم راهنمايي كند موضوع منابع تكوين خود و يا منابع شناخت خود است. در روانشناسي بحثي به نام «منابع شناخت خود» وجود دارد؛ منابع شناخت خود، هسته اصلي شخصيت هر فرد را تشكيل مي دهد كه شخص با توجه به اين منابع، شخصيت خود را در طول زمان شكل مي دهد و يكي از راهكارهايي كه در «آموزشروان» [1] مطرح مي شود، آموزش تنظيم منابع شناخت خود به افراد، خانوادهها و زوج ها است.
توضيح اينكه، فرد و يا خانواده براي شناخت خود از سه منبع استفاده ميكند :
1- «اظهار نظرهاي ديگران» [2] كه به آن پسخوراند و يا بازخورد اجتماعي نيز گفته ميشود، و به اين معني است كه فرد و يا خانواده به خاطر تشويق هاي ديگران و روبرو شدن با باز خورد مثبت از سوي جامعه (جو گيري اجتماعي) در تكرار عمل خويش اصرار ميورزد و يا به خاطر نظر نامساعد ديگران و دريافت باز خورد منفي از سوي جامعه، اقدام به ترك عمل خود ميكند.
2- «خود مشاهدهگري» منبع ديگر براي شناخت خود است، كه در آن افراد به بازشناسي توانايي ها و ناتواني ها و نقاط مثبت و منفي خود مي پردازند و به آنها ياد داده مي شود كه با تكيه به نقاط مثبت به جبران نقاط منفي منفي خود بپردازند؛ مثلا به شخصي كه فكر مي كند بي پول است پس بيچاره است، ياد داده مي شود كه بي پولي مساوي بيچاره گي نيست، زيرا خيلي از پولدارها هستند كه بيچاره اند و خيلي از بي پول ها هستند كه بسيار با آرامش زندگي مي كنند. لذا به او مي گويند كه از سياه نگري دست بردارد و به توانايي هايش نيز فكر كند و مثلا در كنار نقطه ضعف بي پولي به مهارتهايي كه دارد و مي تواند پول ساز باشد فكر كند و در كنار آن آموزش حل مسئله نيز به او آموخته مي شود تا بتواند منابع خود را در جهت كسب درآمد مديريت كند.
3- «مقايسه اجتماعي» نيز سوّمين منبع براي شناختِ خود محسوب ميشود. يك روان درمانگر براي اصلاح مشكل فرد، زوج، و يا خانواده، بايد سه منبع شناخت خود را در اين ها تنظيم (بالانس) كند. زيرا يكي از عوامل مهّمِ ايجاد مشكل هاي عاطفي و شناختي براي افراد وخانواده ها بهم خوردن تنظيم، توازن وتعادل اين سه عامل است، كه براي بازگشت سلامتي و بسامان شدن، تنظيم دوبارة آنها ضروري است. سهم نرمال و استانداردِ هر يك ازسه منبع، در شناخت خود حدود33% ميباشد، كه اگر يكي از آنها كمتر و يا بيشتر شود آشفتگي و نابساماني آغاز ميشود؛ بعنوان مثال، آدم هايي كه خود مشاهده گري آنها غلبه دارد وسواس هاي فكري وعملي بالايي هم دارند. پس براي اينكه شما طبق فرمودة آية قرآن «وَ نَفسٍ وَ ما سَوّاها» [3] بشويد و شخصيّت معتدل ومتعادلي داشته باشيد، بايد اين سه منبع شناخت خود را باهم مساوي كنيد.
برخی اوقات منبع اول از منابع شناخت كه دهن بيني اجتماعي (social feed back ) است بطور ناهمگوني رشد كرده و از دو منبع ديگر پيش می افتد؛ و در مقابل خود مشاهده گري فرد بشدت تضعيف شده و در سطح بسيار پاييني قرار می گیرد. يكي از مشكلات عديده اي كه اين گونه افراد با آن دست به گريبان هستند خود بازداري از بروز احساسات نهفتة شان است. اين افراد هميشه خود را با توجه به نگاه ديگران تنظيم مي كنند و براي همين اگر احساسي داشته باشند كه فكر مي كنند ديگران آن را نمي پسندند، آن را فرو مي خورند و به درون خود مي ريزند. مثلا اگر در جمعي يك نفر كار اشتباهي مرتكب شود، به جاي بروز احساس خود مبني بر اشتباه بودن رفتار فرد خاطي، اين احساس را به درون خود منتقل مي كنند. اين گونه افراد با مشكلات و آشفتگي هاي زيادي در عرصه هاي فردي و اجتماعي روبرو مي شوند و امكان دارد سرانجام كار آنها به افسردگي حاد ختم شود. يكي از مشكلات شخصيتي اين افراد رفتار ناجرات مندانه است كه در روانشناسي به آن ويژگي شخصيتي non assertive اطلاق مي شود. اين ويژگي شخصيتي، منشاء اختلالات بسياري است و بايد اصلاح شود. براي اصلاح آن راهكارهاي زيادي پيشنهاد شده است و به اندازه اي مهم است كه آموزش رفتار جرات مندانه يك از مهارتهاي اصلي زندگي قرار گرفته است. مهارت جرات مندي به فرد كمك مي كند كه بتواند به خود اطمينان داشته باشد، اعتماد به نفس خود را افزايش دهد، احترام ديگران را جلب كند، توانايي تصميم گيري خود را بهبود بخشد، حقوق خود را حفظ كند، احساس هاي خود را ابراز كند، روابط خود را بهبود بخشد، اعتراض كند، نظر خود را به راحتي بيان دارد، به راحتي درخواست خود را مطرح كند، و به راحتي درخواستی را رد كند.
کتب پیشنهادی برای مطالعه بیشتر :
1- مهارتهاي سازگاري/علی حسين زاده/انتشارات موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)
2- مهارتهاي زندگي/ كريس ال كلينكه/ ترجمه دكتر شهرام محمد خاني/ انتشارات رسانه تخصصي
3- رضايت از زندگي / دكتر عباس پسنديده/ موسسه علمي و فرهنگي دارالحديث.
4- درمان ناهنجاريهاي رواني/ دكتر سيد جلال يونسي/ انتشارات دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي.
پی نوشت ها :
1. psycho education
2. social feed back
3. سوره مبارکه شمس/ آیه شریفه 7
موفق باشید. باز هم با ما مکاتبه کنید.
برگرفته از سایت: http://moshavereh.porsemani.ir/content
موضوعات: معرفی اساتید
[دوشنبه 1393-07-07] [ 06:52:00 ب.ظ ]