عازم يك سفرم

سفري دور به جايي نزديك

سفري از خود من تا به خودم

مدتي هست نگاهم به تماشاي خداست

و اميدم به خداوندي اوست

عازم اين سفرم!سفري تا به خدا

ماه رمضان مبارك


موضوعات: زندگینامه
   سه شنبه 17 اردیبهشت 1398نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

خير مقوله اي به وسعت همه لحظات زندگي

اميرمؤمنان(ع) در نهج البلاغه مي‎فرمايد: «افْعَلُوا الْخَيْرَ وَ لَا تَحْقِرُوا مِنْهُ شَيْئاًفَإِنَ‏ صَغِيرَهُ‏ كَبِيرٌ وَ قَلِيلَهُ كَثِيرٌ».
طبق اين بيان، اميرمؤمنان مي‎فرمايد کار خير انجام دهيد.«افْعَلُوا الْخَيْرَ» اطلاق دارد؛ کار خير، خير است. هيچ‎گاه از خير چيزی را کوچک نشماريد. اميرالمؤمنين تعليل مي‎آورد و مي‎فرمايد چون کوچکِ خير، بزرگ است؛ کمِ خير، زياد است. اين بيان در واقع سفره‎ای به وسعت زندگی در برابر ما پهن مي‎کند؛ سفره‎ای به وسعت همه ايام و لحظاتی که در آن به سر مي‎بريم. اگر در قرآن دستور به سبقت به سوی خيرات مي‎دهد، «فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرات‏» ، در خيرات از هم سبقت و پيشی بگيريد؛ گمان نکنيم که عمل خير فقط عملی است که بزرگ و کثير باشد.

...

الان در عرف، به کسی خيّر اطلاق مي‎شود که مثلاً مدرسه يا بيمارستان مي‎سازد و يک عمل قابل توجهی انجام مي‎دهد. اگر به مردم بگويند اين پيرمردِ زحمت کشی که با گاری دستی امرار معاش مي‎کند، اين آدم خيّری است، کأنّ مردم باور نمي‎کنند. مگر مي‎شود اين شخص خيّر باشد؟! چون در ذهن مردم اين است که خير يعنی کار بزرگ و کار زياد؛ در حالی که در منطق قرآن و اهل بيت، خير به وسعت همه لحظات زندگی انسان است. اين يک واقعيتی است که اگر در آن تأمل کنيم، کاملاً برای ما مشهود است. کار خير در هر روز و هر ساعت و هر ارتباطی که انسان با محيط پيرامون خود دارد، مي‎تواند اتفاق بيفتد. در برخورد با طبيعت، با حيوانات، در برخورد با انسان‎ها که مهم‎ترين جلوه خير است؛ چه همکار و چه هم وطن و چه هم کيش و چه غير آن. اينکه با روی گشاده با برادر ايمانی برخورد کنيم؛ اين يک مصداق بارز خير است. اينکه انسان در برابر عصبانيت ديگران خويشتنداری کند، اين يک خير است. همدردی يک خير است؛ نمک روی زخم ديگران نپاشيدن يک خير است؛ اجتناب از دروغ و غيبت و تهمت، اين‎ها همه خير است. يعنی اين ظرفيت برای همه ما هست که خيّر باشيم. خيّر بودن به تمکن مالی وابسته نيست. خير انواع و اقسامی دارد که يکی از آن‎ها مالی است. خير علمي، خير اخلاقی و… . هيچ کار خيری را کوچک نشماريم؛ چون اصلاً خير کوچک نيست «فَإِنَ‏ صَغِيرَهُ‏ كَبِيرٌ وَ قَلِيلَهُ كَثِيرٌ»؛ هيچ کار خيری را کوچک و کم نشماريد.
در طبع و ذات کار خير، کثرت و بزرگی نهفته است. آثارش بماند که چه آثار و ثمراتی دارد. لذا اميدواريم خداوند تبارک و تعالی به ما معرفتی عنايت کند و توفيقی که بتوانيم خير را بشناسيم و اهل عمل به خير باشيم و خير را در عمل به ديگران بشناسانيم.

 

 


موضوعات: زندگینامه
   دوشنبه 16 اردیبهشت 1398نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...


موضوعات: زندگینامه
   یکشنبه 15 اردیبهشت 1398نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

گاهی وقت‌ها برای تشکر از خدا باید کاری کرد ،دلی را شادکرد، گلی را هدیه داد? دستی راگرفت

وبخششی را تقدیم کرد?


موضوعات: زندگینامه
   یکشنبه 15 اردیبهشت 1398نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

……از فاصله آنچه مي خواستم و آنچه هستم دل گيرم………


موضوعات: زندگینامه
   یکشنبه 15 اردیبهشت 1398نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

اميرالمومنين علي(ع) می فرمايد: «اقْبَلْ عُذْرَ أَخِيكَ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ عُذْرٌ فَالْتَمِسْ لَهُ عُذْراً» .
عذر برادرت را بپذير و چنان چه عذری ندارد برای او يک عذری جستجو کن.
اين يک جمله بسيار کليدی و مهم در روابط اجتماعی است. چيزی که به شدت ما امروز به آن نيازمنديم. به هر حال در ارتباطات بين افراد چه ارتباطات خانوادگی و چه ارتباطات فاميلی و چه ارتباطات کاري، گاهی مسائلی پيش می آيد که مورد پسند اطراف اين ارتباط نيست. دو دوست و هم بحث گاهی بينشان به هر دليلی مسئله ای پيش می آيد که طرف ديگر نمی پسندد.

...

اگر روابط، روابط سالمی باشد قهرا به نوعی سعی می کنند اين مشکلی را که بينشان پيش آمده حل کنند. مثلا ندانسته يا از روی غفلت، کاری کرده که موجب يک ناراحتی و مشکلی نسبت به طرف مقابل شده است. حال اگر طرف مقابل عذر آورد، بايد عذرش پذيرفته شود. يک وقت نيز به روی خودش نمی آورد و د رصدد جبران نيست و عذر نمی آورد. اين جمله اميرالمومنين در واقع نسبت به هر دو فرض ناظر است. يعنی حضرت می فرمايد: اگر برادر دينی تو عذری آورد عذر او را بپذير و اگر عذرش به نحوی بود که قابل قبول نبود شما خودتان عذری برای آن درست کنيد. حتی در جايی که عذری نياورد و آن برخورد دومی را کرد باز شما برای او عذری درست کنيد. اين يک قاعده است در روابط اجتماعی بين برادران ايماني. البته استثناء دارد اين قاعده. مثلا اگر دو نفر با هم بحث می کنند يکی هر روز دير بيايد يک روز عذر بياورد که خواب ماندم و يک روز عذر بياورد که ماشين نبود يا بگويد ترافيک بود، يعنی غالب اوقات اين عذرها وقتی در کنار هم قرار می گيرد، ديگر سوء ظن درست می کند. حال اگر در مواقعی اتفاقی افتاد عذری برای اين کار آورد اين را بپذيريد يا اگر عذری هم نياورد شما برای او عذری در ذهن خودتان درست کنيد يا به او بگوييد حتما اين چنين بوده. همين رفتار چقدر کمک می کند به بهبود روابط اجتماعی و چقدر از مشکلات را کم می کند. حالا شما اين را در کنار بعضی از رفتارها بگذاريد که نه تنها التماس عذر نمی کنند و نه تنها عذر برادرشان را قبول نمی کنند بلکه برای عکس آن دليل و شاهد و مدرک می آورند. يعنی بر خلاف آن چه که او ادعا کرده است تلاش می کنند که عذر او را رد کنند. خيلی از ما اين گونه هستيم که يک برادر دينی عذری می آورد برای کاري، برای حادثه اي؛ ما اين قدر سوء ظن به هم پيدا کرديم که نه تنها عذر يکديگر را قبول نمي کنيم بلکه برای آن يک دليل و بهانه ای می تراشيم و می گوييم او به علت فلان چيز اين کار را کرده و من می دانم. اگر روابط بين ما با اين چارچوب پيش برود آن وقت بعد از مدتی تبديل به عداوت ودشمنی می شود و روز به روز فاصله های ما را زيادتر می کند. ما در اين چارچوب توصيه های بسياری داريم، مثل «ضع امر اخيک علی احسنک»؛ امر بردار دينی خود را بر بهترين وجه حمل کن، سخنش را، گفتارش را، کردارش را. اين ها همه مکمل هم می باشند. ما نه تنها بر احسن الوجوه حمل نمی کنيم بلکه بر بدترين وجه حمل می کنيم و تفسير می کنيم.
به هر حال حسن ظن بايد در بين ما تقويت شود، خوش بينی مگر در يک موارد خاص بايد در ما تقويت شود. اين ها باعث تاليف بيشتر قلوب می شود. آرامش روحی و روانی به انسان می دهد. اگر اين مقدار از خوش بينی بين انسان ها حاکم شود قهرا جو عمومی جامعه يک جو آرامی می شود. اگر اين اصول اخلاقی را که ائمه ما (علهيم السلام) به مناسبت های مختلف بيان کردند در حد ابتدايی بين مسئولين و روحانيت و مردم و دانشگاهيان و فعالان اقتصادی حاکم شود، بسياری از مشکلات ما حل مي شود. خيلی از مشکلات ما به خاطر دوری از الگوی اهل بيت است. با زبان سخن از اهل بيت می گوييم و خيلی تبليغ می کنيم اما اين بيشتر تبليغ نام است و در عمل بر خلاف اين آموزه ها رفتار مي کنيم، بنده از خودم می گويم اين گونه نيست چون ما عمامه به سر داريم هر کاری می کنيم لزوما بر مبنای توصيه های اهل بيت است. گاهی خود ما در بعضی از اوقات درست نقطه مقابل آن چه که اهلبيت گفته اند عمل می کنيم. گاهی نيز سيره اهل بيت را تبيين می کنيم اما وقتی خودمان می خواهيم عمل کنيم به صورت خيلی آشکار بر خلاف آن عمل می کنيم. لذا اميدوارم خداوند متعال به ما توفيق دهد که بتوانيم اندکی از اين معارف بلند را در خودمان پياده کنيم و در زندگی به کار ببنديم.

موضوعات: زندگینامه
   شنبه 14 اردیبهشت 1398نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

آیت الله جوادی آملی:پایین ترین درجه صله رحم ،بازدید از خویشاوندان است و اصلی ترین مرحله آن برطرف کردن حوائج است.


موضوعات: زندگینامه
   شنبه 14 اردیبهشت 1398نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

1 ... 26 27 28 ...29 ... 31 ...33 ...34 35 36 ... 257

جستجو
تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31