فهرست مطالبتماس ورود
آیا عطسه‌ نشانه صبر در انجام کارهاست؟
ارسال شده در 30 آبان 1393 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه تخصصی الزهرا(س) در معرفی اساتید

یکی از مواردی که از سال‌های دور در میان برخی خانواده‌ها رواج داشته و همچنان تعداد قابل تأملی از مردم جامعه بر آن اعتقاد و باور دارند، آمدن صبر (عطسه) است به گونه‌ای که شخص بر این باور است که تعداد عطسه‌هایش در برنامه‌های روزمره و یا کاری او بسیار تأثیرگذار است. از این رو در ذیل به توصیه‌های آیت‌الله شهید دستغیب درباره این موضوع را می‌خوانید:

گاه می‌شود انسان برای انجام کاری از خانه بیرون می‌رود و چون می‌ترسد آن کار را فراموش کند، انگشتر خود را برمی‌گرداند به طوری که نگین آن کف دست قرار گیرد یا ریسمانی به انگشت خود می‌بندد به امید اینکه چشمش به وضع انگشتری یا ریسمان بیفتد آن کار به نظرش بیاید و انجام دهد.

البته گرداندن انگشتر یا بستن ریسمان یا گذاشتن علامت، به تنهایی شرک و مضر نیست، چیزی که شرک است تمام امید بدان داشتن در یادآوری آن کار است در حالی که شخص موحد باید در تمام کارها تنها امیدش به خدا باشد هر چند یادآوری فلان کار جزئی باشد و بداند که اگر خدا نخواهد یادش بیاید، گرداندن انگشتر و مانند آن هم موجب یادآوریش نخواهد شد.

اموری که خداوند منشأ و سبب چیزی قرار نداده و بشر از روی وهم و خیال و پندار نادرست خود آن‌ها را سبب مستقل برای بروز خیر یا شر بیند و به پندار نادرست خود ترتیب اثر دهد، این پندار را «تطیّر» گویند که در حقیقت شریک برای خدا قرار داده است؛ مثلاً می‌خواست از روی میزان عقلی کاری را انجام دهد خودش یا دیگری عطسه‌ای کرد، اگر این عطسه را سبب شومی آن کار پنداشت و آن را از این جهت ترک کرد، این همان تطیّر و شرک است.

این پندار غلط طوری شایع شده که بسیاری از مردم نام عطسه را «صبر» گذاشته‌اند و گاهی که کسی عطسه کند، می‌گوید صبر آمد و دنبال این کار نباید رفت در حالی که عطسه عقلاً و شرعاً منشأ هیچ امری نیست، بلی شرعاً نشانه رحمت و عافیت عطسه‌کننده است و نیز شاهد صدق‌گفته‌ای که در آن حال گفته شده یا تصمیمی است که در آن حال گرفته شده بود.

همچنین مانند کسی که اوضاع فلکی و حرکات کواکب را در حوادث مؤثر ببیند و رسیدن به سود و زیان را از آن‌ها شناسد و کاری را که می‌خواهد انجام دهد اگر به پندار خودش یا به گفته دیگری آن ساعت را نحس شمرد و آن کار را ترک نمود، شرک خواهد بود؛ چنانچه اگر بداند سود و زیان به دست توانای آفریدگار است و به وسیله دعا و صدقه از خدا کمک بجوید و به آن کار اقدام نماید توحید است و جز خیر به او چیزی نخواهد رسید.

کسی که تکیه‌اش در اموری که برایش پیش می‌آید غیر خدا باشد، مبتلا به مرتبه‌ای از مراتب شرک است. مؤمن باید تنها تکیه‌اش خدا باشد «یَا مَنْ عَلَیْهِ مُعَوَّلِی»؛ ای خدا که تکیه من بر تو است بنابراین اکثر خلق به مرتبه‌ای از شرک مبتلایند، هر چند گوینده «لا اله الا الله» هم باشند. چنانکه در سوره یوسف تذکر می‌فرماید: «و ایمان نیاوردند بیشتر ایشان مگر اینکه مشرکند.» شرک پنهان، که نمونه‌اش تکیه بر غیر خداست.

یکی از علما مکرر می‌فرمود: حاجت من این است که مشرک نمیرم و به کسانی که برای زیارت عتبات یا حج مشرف می‌شدند، التماس می‌کرد از خدا بخواهید من با شرک نمیرم.

و راستی پاک شدن از شرک پنهان، بسیار سخت است. کارش برسد به جایی که جز به خدا تکیه نداشته باشد و بیم و امیدش منحصرا به خدا باشد. حتی اگر کسی هم به او احسانی کرد، از خدا بخواهد عوضش دهد. اگر کسی او را ناراحت کرد شکایتش را به خدا ببرد «یَا مَنْ إِلَیْهِ شَکَوْتُ أَحْوَالِی یَا رَبِّ» یا مثلاً کارش به جایی برسد که اگر مالک دنیا باشد و صبح کند در حالی که همه از کفش رفته باشد مثل پرکاهی باشد که از دوشش افتاده است. چنانکه مضمون روایت در معرفی مؤمن است.

می‌بینید دلگرمی بچه و بیم و امیدش به مادر است، تقصیر هم ندارد. حد ادراکش فعلاً همین است، اما وقتی نور عقل آمد و فهمید که مادر هم مسخر پروردگار عالم است، خدا او را معین فرموده و مهر فرزند را به دلش افکنده، مهربانی مادر رشحه‌ای است از رحمت خداوند. آن وقت همان وضعی که بچه نسبت به مادر دارد، به مراتب بیشتر نسبت به خداوند پیدا می‌کند.

نظر دهید »
این حاجت را از خدا نخواهید!!!.....
ارسال شده در 30 آبان 1393 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه تخصصی الزهرا(س) در معرفی اساتید

حضرت رسول (ص) فرمودند:
هر كس از خدا چيزي را بخواهد كه هرگز آفريده نشده، خودش را مسخره كرده است!
پرسيدند:‌ يا رسول‌الله، خداوند چه چيزي را نيافريده است؟
فرمود: آسايش در دنيا.

نظر دهید »
وقت اضافه برای خدا...
ارسال شده در 30 آبان 1393 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه تخصصی الزهرا(س) در معرفی اساتید

ﭼﻘﺪر ﺧﻨﺪه دار است ﮐﻪ ﯾﮏ ﺳــﺎﻋﺖ ﺧﻠﻮت ﮐﺮدن ﺑﺎ ﺧﺪا ﻃﻮﻻﻧﯽ و ﻃﺎﻗﺖ ﻓﺮﺳﺎﺳﺖ، وﻟﯽ 90 دﻗﯿﻘﻪ ﺑﺎزی ﯾﮏ ﺗﯿﻢ ﻓﻮﺗﺒﺎل ﻣﺜﻞ ﺑﺎد ﻣﯽ ﮔﺬرد!

ﭼﻘــﺪر خنده دار است ﮐﻪ ﺻﺪ ﻫﺰار ﺗﻮﻣــﺎن ﮐﻤﮏ در راه ﺧﺪا ﻣﺒﻠﻎ ﺑﺴــﯿﺎر هنگفتی است، اﻣﺎ وﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻤان ﻣﻘﺪار ﭘﻮل ﺑﻪ ﺧﺮﯾﺪ ﻣﯽ روﯾﻢ ﮐﻢ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ می آید!

ﭼﻘﺪر خنده دار است ﮐﻪ ﯾﮏ ﺳــﺎﻋﺖ ﻋﺒﺎدت، ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ می آید، وﻟﯽ دو ﺳﺎﻋﺖ ﻓﯿﻠﻢ دﯾﺪن ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﻣﯽ ﮔﺬرد!

ﭼﻘــﺪر خنده دار است ﮐﻪ وﻗﺘﯽ ﻣﯽ ﺧﻮاهیم دﻋﺎ ﮐﻨﯿﻢ، ﻫﺮ چه ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ، ﭼﯿــﺰی ﺑﻪ ذهن ما نمی آید، اﻣﺎ وﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ خواهیم ﺑﺎ دوستمان ﺣﺮف ﺑﺰﻧﯿﻢ ﻫﯿﭻ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﺪارﯾﻢ!

ﭼﻘﺪر خنده دار است ﮐﻪ وﻗﺘﯽ ﻣﺴــﺎﺑﻘﻪ ورزﺷــﯽ ﺗﯿــﻢ ﻣﺤﺒﻮبمان ﺑﻪ وﻗﺖ اﺿﺎﻓــﯽ ﻣﯽ کشد، ﻟﺬت ﻣﯽ ﺑﺮﯾــﻢ و از ﻫﯿﺠــﺎن در ﭘﻮﺳــﺖ ﺧﻮد ﻧﻤﯽ ﮔﻨﺠﯿﻢ، اﻣﺎ وﻗﺘﯽ ﻣﺮاﺳــﻢ دﻋﺎ و ﻧﯿﺎﯾﺶ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﻣﯽ شود، ﺷــﮑﺎﯾﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ و آزرده ﺧﺎﻃﺮ ﻣﯽ شویم!

ﭼﻘﺪر خنده دار است ﮐﻪ ﺧﻮاندن ﯾﮏ ﺻﻔﺤﻪ و ﯾﺎ ﺑﺨﺸــﯽ از ﮐﺘﺎب آﺳﻤﺎﻧﯽ سخت است، اﻣﺎ ﺧﻮاﻧﺪن ﺻﺪ ﺳﻄﺮ از ﭘﺮﻓﺮوﺷﺘﺮﯾﻦ ﮐﺘﺎب رﻣﺎن دﻧﯿﺎ آسان!

ﭼﻘﺪر خنده دار است ﮐﻪ ﺳــﻌﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﻫﺎی ردیف ﺟﻠﻮ در ﯾﮏ ﮐﻨﺴــﺮت ﯾﺎ ﻣﺴــﺎﺑﻘﻪ را رزرو ﮐﻨﯿﻢ، اﻣﺎ در نماز جماعت تمایل به صف آخر داریم!

ﭼﻘﺪر خنده دار است ﮐﻪ ﺷــﺎﯾﻌﺎت روزﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎ و ﻣﺠــﻼت را ﺑﻪ راﺣﺘﯽ ﺑﺎور ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ، اﻣﺎ ﺳﺨﻨﺎن ﺧﺪا را ﺑﻪ ﺳﺨﺘﯽ ﺑﺎور ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ!

ﭼﻘﺪر خنده دار است ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﺮدم ﻣﯽ ﺧﻮاهند ﺑﺪون اﯾﻨﮑﻪ ﺑﻪ ﭼﯿﺰی اﻋﺘﻘﺎد ﭘﯿﺪا ﮐﻨﻨﺪ و ﯾﺎ ﮐﺎری در راه ﺧﺪا اﻧﺠﺎم ﺑﺪهند ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺮوند!

ﭼﻘﺪر خنده دار است ﮐﻪ وﻗﺘﯽ ﺟﻮﮐﯽ را از ﻃﺮﯾﻖ ﭘﯿﺎم ﮐﻮﺗﺎه و ﯾﺎ اﯾﻤﯿﻞ ﺑﻪ دﯾﮕﺮان ارﺳــﺎل ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ آﺗﺸــﯽ ﮐﻪ در ﺟﻨﮕﻠﯽ اﻧﺪاﺧﺘﻪ شده، ﻫﻤﻪ ﺟﺎ را ﻓﺮا ﻣﯽ ﮔﯿﺮد، اﻣﺎ وﻗﺘﯽ ﺳــﺨﻦ و ﭘﯿﺎم اﻟﻬﯽ را ﻣﯽ ﺷــﻨﻮﯾﻢ دو ﺑﺮاﺑﺮ در ﻣﻮرد ﮔﻔﺘﻦ ﯾﺎ ﻧﮕﻔﺘﻦ آن ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ!

ﺧﻨﺪه دارد، اﯾﻨﻄﻮر ﻧﯿﺴﺖ؟

دارﯾﺪ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯾﺪ؟

دارﯾﺪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟

اﯾﻦ ﺣﺮف ها را ﺑﻪ ﮔﻮش ﺑﻘﯿﻪ ﻫﻢ برسانید و از ﺧﺪاوﻧﺪ ﺳﭙﺎﺳــﮕﺰار ﺑﺎﺷﯿﺪ ﮐﻪ او ﺧﺪای دوﺳﺖ داﺷﺘﻨﯽ و ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ اﺳﺖ.

آﯾﺎ اﯾﻦ ﺧﻨﺪه دار ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ وﻗﺘﯽ ﻣﯽ ﺧﻮاﻫﯿﺪ اﯾﻦ حرف ها را را ﺑﻪ ﺑﻘﯿﻪ ﺑﺰﻧﯿﺪ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ را از ﻟﯿﺴﺖ ﺧﻮد ﭘﺎک ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟

ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ این که مطمئن هستید که آنها ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ اﻋﺘﻘﺎد ﻧﺪارﻧﺪ.

اﯾــﻦ اﺷــﺘﺒﺎه بزرگی است، اگر ﻓﮑــﺮ می کنید که دﯾﮕــﺮان اﻋﺘﻘﺎدشان از ﻣﺎ ﺿﻌﯿﻒ تر است!!

نظر دهید »
حاضر جوابی طفل...
ارسال شده در 30 آبان 1393 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه تخصصی الزهرا(س) در معرفی اساتید

یکی از حکما از طفلی پرسید: اگر به من بگویی که خدا کجا است، یک عدد پرتقال به تو می دهم. آن پسر در جواب گفت: من دو عدد پرتقال به شما می دهم، که بگویی خدا کجا نیست.

نظر دهید »
آیت الله نورمفیدی موسس محترم مدرسه علمیه الزهراء(س) گرگان : عشق به امام حسین (ع) باید عقلانی و منطقی باشد
ارسال شده در 30 آبان 1393 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه تخصصی الزهرا(س) در معرفی اساتید

نماینده ولی فقیه در استان گلستان با انتقاد از کسانی که به عشق امام حسین (ع) مجالش عزاداری سیدالشهداء را به انحراف می کشند، تاکید کرد: عشق به امام حسین (ع) باید از روی عقل و منطق باشد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مدرسه علمیه الزهراء(س) گرگان ، آیت الله سیدکاظم نورمفیدی در گفت وگو با برنامه شکوه نی شبکه 3 سیما افزود: برخی از مجالس عزاداری که در شبکه های افراطی پخش می شوند، مجلس شور و نشاط و در راستای انحراف در عاشورا هستند.

وی با بیان اینکه شبکه های افراطی، عزاداران عاشورا را تشویق به قمه زدن می کند، خاظرنشان کرد: در برخی از این صحنه های دیده شده که مادری به عشق امام حسین (ع) به فرزند شیرخوار خود قمه می زند.

نماینده مردم استان گلستان در مجلس خبرگان رهبری با تاکید مجدد بر اینکه عشق به سیدالشهداء باید با عقل و منطق همراه باشد، ادامه داد: متاسفانه در برخی از عزاداری هایی که شبکه های افراطی مروج آنها هستند، عزاداری کف می زنند و صدای سگ در می آورند.

آیت الله نورمفیدی با تاکید بر اینکه امام حسین (ع) به سگ نیاز ندارد، سگ برای خانه یزید است، نه امام حسین (ع)، اظهار کرد:

سیدالشهداء برای زنده ماندن دین جدش به افراد اندیشمند و اهل علم نیاز دارد.

وی افزود: سیدالشهداء تا جایی برای کرامت انسان ها ارزش قائل بود که حتی نمی خواست کسی به اجبار در این قیام او را همراهی کند، شب عاشورا اگر احساس می کرد کسی تمایل به حضور ندارد، به او اجازه رفتن می داد.

امام جمعه گرگان، چنین تبلیغات افراطی درباره عزاداری امام حسین (ع) را توهین به عزاداری با هدف انحراف در فلسفه عاشورا دانست و گفت: چنین انحرافی در تاریخ بی سابقه بوده و به تازگی پیدا شده است.

آیت الله نورمفیدی توضیح داد: دشمنان اسلام برای انحراف در عاشورا، شعارهای جذاب می دهند و عده ای افراد نادان و غافل هم فریب این شعارها را می خورند.

وی با افتخار از اینکه روضه خوان امام حسین (ع) است، گفت: گاهی اوقات برای بیان حقایق عاشورا و خواندن روضه، سه ساعت مطالعه می کنم تا بتوانم پیام واقعی عاشورا را به مردم منتقل کنم.

نماینده ولی فقیه در استان گلستان با ابراز تاسف از اینکه برخی از مداحان و سخنرانان مطالبی بیان می کنند که مغایر با کلید شخصیت امام حسین (ع) است، خاطرنشان کرد: کلید شخصیت آن حضرت، عزتمندی اوست که در برابر فشارها از پای نیفتاد.

آیت الله نورمفیدی تاکید کرد: اگر عاشق امام حسین (ع) هستیم باید سخنان ایشان را فریاد بزنیم نه اینکه صدای سگ دربیاوریم و یا به خود و فرزند شیرخوارمان، قمه بزنیم.

وی تاکید کرد: امام حسین (ع) به انسان های عزیز، عاشق عاقل و شمشیرزن خالص نیاز دارد نه به افراد ذلیل، جاهل و شمشیرزن مزدور.

نماینده مردم استان گلستان در مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: سیدالشهداء (ع) به چیزهایی که در وجود انسان، فضیلت هستند به همراه خلوص نیت، نیاز دارد، روز قیامت، آن حضرت از ما انتقاد می کند که من آنگونه که شما معرفی کردید، نبودم.

آیت الله نورمفیدی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: برخی از شبکه های افراطی با هدف ایجاد شکاف بین مردم و انقلاب اسلامی اینگونه تبلیغ می کنند که یا باید حسینی باشیم یا انقلابی، این دو با یکدیگر سازگار نیستند.

وی با تاکید بر اینکه کار امام حسین (ع) انقلابی بود، تصریح کرد: آن حضرت، در تمام مصلحت ا ندیشی های خود، یک تنه در برابر تمامی فشارها و مشکلات ایستاد و فریاد زد اگر والی مردم، فردی مانند یزید باشد باید فاتحه اسلام را بخوانیم، بنابراین این کار امام حسین (ع) یک حرکت انقلابی بود نه یک کار سازشکارانه و گام به گام.

امام جمعه گرگان با بیان اینکه فلسفه انقلاب اسلامی و نهضت امام خمینی (ره) در راستای نهضت عاشورا بود، ادامه داد: امام (ره) به دنبال رسیدن به اسلام ناب بود و با اینکه تمامی امکانات در قم برای ایشان فراهم، برای رسیدن به هدف خود، به تمامی آن امکانات، پشت پا زد.

آیت الله نورمفیدی خاطرنشان کرد: امام خمینی (ره)، زندان، تبعید و تمامی مشکلات و فشارها از جمله شهادت فرزند خود را به جان خرید برای اینکه در مقابل حکومتی که راه محو اسلام را درپیش گرفته بود، بایستد.

به گفته وی، بدون تردید، انقلاب اسلامی ایران نشات گرفته از قیام امام حسین (ع) است.

نماینده ولی فقیه در استان گلستان، شناخت امام حسین (ع) یک وظیفه و در عین یک توفیق برای فرد مومن دانست و تاکید کرد: نباید هر حرفی را درباره آن حضرت بپذیریم و یا بر زبان جاری کنیم.

آیت الله نورمفیدی، بهترین راه شناخت امام حسین (ع) مراجعه با سخنان آن حضرت عنوان کرد و گفت: شعرا و مداحان، سخنان ایشان را از مقاتل صحیح استخراج و به مردم عرضه کنند.

نظر دهید »
رئیس هیات امناء مدرسه علمیه الزهراء(س) گرگان سید مجتبی نورمفیدی : برترين افراد در مصاحبت
ارسال شده در 28 آبان 1393 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه تخصصی الزهرا(س) در معرفی اساتید

رسول گرامي اسلام (ص) در روايتي مي‏فرمايد: «لا خَيْرَ لَكَ‏ فِي‏ صُحْبَةِ مَنْ لَا يَرَى لَكَ مِثْلَ الَّذِي يَرَى لِنَفْسِهِ.» ؛ در مصاحبت کسي که براي تو مثل آنچه که براي خود مي‏بيند و مي‏پسندد، آن را براي تو نمي‏پسندد، خيري و نيکي نيست.

از اين روايت ما چند قاعده و مطلب را مي‏توانيم استفاده کنيم؛ چنانچه در جلسه فقه بيان شد يکی از گروه‏ها و افرادی که از مکر و حيله شيطان در امان‏اند، کسانی هستند که برای ديگران آن چيزی را مي‏پسندند که برای خود مي‏پسندند « مَنْ رَضِيَ لِأَخِيهِ الْمُؤْمِنِ بِمَا يَرْضَاهُ لِنَفْسِهِ» چنين شخصی از حيله شيطان مصون است و به ادعای ابليس «ليسَ لِی فِيهِنَّ حِيلَةٌ» [1] راهی برای من شيطان در چنين افرادی وجود ندارد و راه نفوذ من مسدود است.

رسول گرامی اسلام (ص) مي‏فرمايد: در مصاحبت با کسانی که اين چنين نيستند، خير و برکتی نيست؛ البته حضرت نهی نفرموده به اين صورت که بفرمايد با کسانی که اين ويژگی را ندارند مصاحبت نکنيد “اياک و مصاحبة من يری لک …” بلکه مي‏فرمايد: مصاحبت با چنين افرادی برای تو خير و منفعتی ندارد. اين خير اعم از خير و منفعت دنيوی و اخروی است.

اما بر اساس مفهوم اين روايت اگر کسی اين چنين باشد که مثل آنچه را که برای خود مي‏پسندد برای تو بپسندد، در مصاحبت با چنين فردی خير وجود دارد؛ چون چنين فردی از حيله شيطان در امان است و مصاحبت با کسی که راه شيطان به سوی او بسته است، قطعاً برای انسان نفع به همراه دارد.

در روايات زيادی داريم که ما را از مصاحبت با بعضی از افراد نهی کرده‏اند؛ چون مصاحبت با آنها راه شيطان را به سوی انسان باز مي‏کند؛ مصاحبت با چنين فردی چه خيری مي‏تواند برای ما داشته باشد؟ کسی که تو را به اندازه خودش دوست ندارد و برای انسان آن چيزی که برای خود مي‏خواهد، نمي‏پسندند؛ اينچنين فردی در رده بندی و قرار دادن رتبه در رده‏های پايين قرار مي‏گيرد نسبت به کسی که اين چنين نيست و آنچه برای خود مي‏پسندد برای انسان هم مي‏پسندد؛ چون يکی از مهمترين اصول و ارکان در دوستی و مصاحبت، دل سوزی و علاقه‏مندی به سرنوشت و آينده دوست است اما اينکه محبت يک دوست به دوست ديگر به حدی برسد که واقعاً فراز او را، فراز خود و فرود او را، فرود خود و شکست او را شکست خود ببيند؛ معلوم است که در مصاحبت با چنين دوستی ارزش نهفته است؛ چون در مصاحبت با چنين دوستی جز خير خواهي، محبت و نفع چيزی نصيب انسان نمي‏شود؛ اگر مشورتی به انسان مي‏دهد، اين مشورت معلوم است که با آن هدف و نگاه صورت گرفته و اگر خطری را احساس کند که متوجه شما شود آن فرد اين خطر را متوجه خودش مي‏بيند و به شما هشدار مي‏دهد و انسان را آگاه مي‏کند.

پس در مصاحبت و هم نشينی و دوستی اين يک ملاک مهمی است؛ نمي‏گوييم کسانی را که اين چنين نيستند، به طور کلی با آنها قطع رابطه بشود؛ نه بلکه انسان با افراد مختلف ارتباط دارد که مراتب معرفتي، عاطفي، محبت افراد به هم متفاوت است و در حدی که اقتضاء مي‏کند بايد رابطه باشد اما اين را بايد دانست که بهترين مصاحب و بهترين شخص برای دوستی و رفاقت کسی است که اين ويژگی را دارد و بايد برای چنين اشخاصی اهميت قائل شد و قدرشان را دانست.

إن شاء الله خداوند تبارک و تعالی به ما توفيق مصاحبت با چنين افرادی را عنايت کند افرادی که يرون لنا مثلَ الَّذِی يَرون لِانَفسِهم. لذا از گفته‏ها و تذکرات و هشدارهای اين افراد ولو تلخ باشد، بايد استقبال کرد و بايد به جان خريد و انسان نبايد شيرينی افرادی که به ظاهر خير خواهند را بر تلخی چنين افرادي، ترجيح دهد.


[1] . الخصال، ج‏1، ص285، حديث37.

نظر دهید »
رئیس هیات امناء مدرسه علمیه الزهراء(س) گرگان حجه الاسلام و المسلمین حاج آقا مجتبی نورمفیدی : شديدترين گناهان
ارسال شده در 28 آبان 1393 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه تخصصی الزهرا(س) در معرفی اساتید

امير المؤمنين علی (ع) مي‏فرمايند: «أَشَدُّ الذُّنُوبِ‏ مَا اسْتَخَفَ‏ بِهِ صَاحِبُهُ» [1]

شايد در ذهن ما شدت گناه و بزرگی گناه فقط محصور باشد به برخی گناهان و آنچه در دايره شرع تبيين شده؛ مثل شراب خواري، زنا، خوردن مال يتيم و ظلم که از محرمات شرعيه و گناهانی هستند که عقاب و عذاب دردناکی برای آنها مطرح شده، اگر به جامعه دينی هم مراجعه شود در بين همه فرق اسلامی به هر حال يکسری از گناهان به عنوان گناهان بزرگ مطرح هستند، اما يک نکته لطيفی که در اين روايت وجود دارد و امام (ع) آن را فرمودند و بسيار هم مهم است اين است که شديدترين گناهان آن گناهی است که صاحب آن، آن را کوچک بشمارد.

سرش اين است: کسی که گناه را کوچک مي‏شمارد، جرأت بر تجری و نافرمانی در او تقويت مي‏شود؛ معلوم است يک شخصی که مشغول به تحصيل در حوزه هست هيچ وقت هيچ کدام از گناهان کبيره را از جمله شراب خواری مرتکب نمي‏شود اما در مورد برخی گناهان صغيره اين زياد اتفاق مي‏افتد که آنها را کوچک مي‏شمارد گناهانی مانند تهمت، غيبت، دروغ و يکسری از گناهان را کوچک مي‏شماريم که اگر اين گناهان کوچک شمرده شوند مطمئن باشيد که جسارت انسان را در برابر مولا و خداوند بيشتر مي‏کند و وقتی قبح يک گناهی بريزد آن عبد هر گناهی را مرتکب مي‏شود. همه کسانی که بدترين کارهای ممکن مانند قتل و کارهای فجيع و زشت را انجام مي‎دهند از ابتدا که در اين مرحله نبوده‏اند بلکه با انجام کارها و گناهان کوچک و به ظاهر کوچک و کوچک شمردن آنها جرأت و جسارت پيدا کردند و به اين نقطه رسيدند.

لذا بايد هر گناهی را بزرگ شمرد و از هر گناهی بايد توبه کرد که اين توبه باب لطف و عنايت خداوند را به روی ما باز نگه مي‏دارد. اما اگر توبه نشود و گناه کوچک و بی اهميت شمرده شود طبق فرمايش حضرت امير(ع) شديدترين گناهان خواهد بود. کوچک شمردن گناه آثار بسيار مخرب و خطرناکی بر روح انسان دارد و باعث مي‏شود انسان خودش را مصون بداند و گنه کار نداند و گمان کند گناه مرتکب نمي‏شود و آنگاه روز به روز اعمالی را که به زعم او مهم نيست انجام مي‏دهد و اين باعث مي‎‏‏شود که در يک سراشيبی قرار بگيرد که آخر و عاقبت آن معلوم نيست. إن شاء خداوند به همه ما توفيق ترک گناه و معصيت را عنايت بفرمايد.

«الحمد لله رب العالمين»


[1] . بحار الانوار، ج73، ص364، حديث 96.

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 95
  • 96
  • 97
  • ...
  • 98
  • ...
  • 99
  • 100
  • 101
  • ...
  • 102
  • ...
  • 103
  • 104
  • 105
  • ...
  • 259

معاونت فرهنگی مدرسه علمیه تخصصی الزهرا(س) گرگان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    
سرویس وبلاگ نویسی بانوان