فهرست مطالبتماس ورود
پرسش و پاسخ قرآني
ارسال شده در 7 مرداد 1392 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه تخصصی الزهرا(س) در باقرآن, پرسش وپاسخ قرآنی

تهیه کننده:مریم علیجانی ازمبلغین مدرسه علمیه الزهرا(س)

قرآن کریم نوری است که بر اندیشه ی بشری تأیید و راه انسان ها را روشن ساخت . این کتاب منبع عظیم معرفتی و سفری الهی است که می تواند نسل های بشر را از زلال معرفت خویش سیراب سازد. این کتاب به مقام دانش و دانشمندان ارج می نهد و عالمان و جاهلان را مساوی نمی داند.

پرسش کلید دانش است و ذهن پرسشگر ارجمند است وظیفه دانشمندان استخراج پاسخ از منابع قرآن، حدیث، عقل و علوم تجربی و ارائه آن به تشنگان حقیقت است.

از این رو لازم دانستیم در هر یک از شمارگان جزوه نورانی «گلستان آیه ها» به پرسشی از پرسش های نورانی قرآن پاسخ دهیم.


سوال: شک در مورد خدا نقطه آغاز است یا توقف؟ و آیا اگر انسان در مورد خدا شک کرد و فکر نمود مرتکب گناه می شود یا خیر؟

پاسخ: انسان برای جستجوی حقیقت دارای حالتی به نام حس کنجکاوی می باشد. این حس یک «محرک درونی» است که با هر چیزی تماس پیدا کند نظرش جلب می شود و می خواهد آن را بفهمد و درک کند. همین جاست که مسئله ی شک مطرح می شود، یعنی در برابر انسان یک سلسله مجهولات قرار می گیرد که نمی تواند به آنها علم پیدا کند ، این را شک می گویند.

منشأ شک:

ما دو نوع نیاز داریم:

1. نیاز عقلی که به خاطر قرار گرفتن عقل در برابر مجهولات است و حس حقیقت جویی، او را به دنبال حل مجهولات می کشاند و شک عقلی نمایانگر این نیاز است.

2. نیاز قلبی: بشر در برخی موارد با وجود دلیل های فراوان عقلی، قلباً مطلب را نمی پذیرد، و گاهی تردید می کند. احساس نیاز قلبی انسان در برخی پدیده ها با ویژگی های خاص نمایانگر می شود مانند اینکه با صدها دلیل ثابت شده است که شخص مرده، قدرت هیچ کاری را ندارد و نباید از او ترسید، ولی هنوز در انسان ترس وجود دارد و یاور عقلی به قلب او راه نیافته است. در حقیقت عقل او مطمئن است ولی قلب او هنوز مطمئن نشده است.

دررابطه با قسم اول عرض می کنیم که شک هم خوب است هم خوب نیست. شک خوب است چون انسان وقتی متولد می شود با یقین و ایمان متولد نمی شود . زمانی که بالغ می شود با یقین و علم بالغ نمی شود . یقین چیزی است که باید برای انسان پیدا شود اما تا انسان شک نکند به سوی یقین رانده نمی شود. شک برای بشر خوب است اما نه اینکه هدف خوب و منزل خوبی باشد. بلکه دالان و محل عبور خوبی برای رسیدن به علم و یقین است تا انسان از این دالان عبور نکد، به آن سر منزل بسیار عالی که یقین نام دارد نمی رسد.

مثال:

ممکن است به ظاهردرد دندان بد باشد اما در عین حال خوب است . زیرا وقتی داندان درد گرفت، انسان به پزشک مراجعه می کند و به علت وجود درد پی می برد و از فساد آن دندان و دندان های مجاور نیز جلوگیری می کند. حالا اگر درد نبود ما از فساد و خرابی پنهانی دندان بی خبر ماندیم و بقیه دندان ها هم خراب می شدند، شک نیز چنین موقعیتی در مورد باورهای انسان دارد.

قرآن کریم وقتی دعوت می کند به اینکه رشته ی تقلید از گذشتگان را از گردن باز کنید یعنی در آنچه که از پدران و مادران و محیط خودتان فرا گرفته اید و به آن باور دارید, تردید کنید تا بتوانید تحقیق کنید و به یقین برسید. زیرا انسان تا زمانی که در داشته های خود شک نکند، از راهی که می رود بر نمی گردد، و به داشته های خود دلخوش می باشد. همان طور که اگر درد دندان نباشد، انسان به دندان های فاسد خود دلخوش می باشد و از این رو قرآن از زبان مردم می گوید: «ما گذشتگان و اسلاف خود را بر یک طریقه ای یافته ایم و دنبال همان عقاید و باورهای پدران خودمان می رویم.» (زخرف، 23) و در جاهای دیگر می فرماید: «ممکن است پدران اینها اهل تعقل و هدایت نبوده باشند . باز هم باید از پدران شان پیروی کنند؟» (بقره ، 170)

اما شک بد است چون علائم نبودن علم و آگاهی است. و نشان می  دهد که انسان به هدف اصلی که یقین است نرسیده است و در راه سرگردان مانده است. با این حال ، باید تلاش کند و خود را به یقین و سر منزل مقصود برساند.

در رابطه با قسم دوم یعنی، نیاز قلبی باید گفت: بعضی از انسان ها در مورد وجود خدا و وحدانیت خدا و اعتقاد به عالم غیب سوالاتی دارند که موجب شک آنان شده است که هر چه زودتر باید به افراد آگاه و متخصص در این باره رجوع کنند. و خود را از درد این شک ابتدایی نجات دهند. و از فاسد شدن بقیه باورها و عقاید جلوگیری کنند و عقل خود را از دلایل عقلی سیراب نمایند و بعد نوبت به عمل می رسد که اگر انسان اعمال و رفتار خود را مطابق عقاید و باورهای خود مدیریت کند و به دانسته های خود عمل نماید، نور تقوی همه وجود او را فرا می گیرد و اگر شکی هم وجود داشته باشددر پرتو تقوی بر طرف می شود. چنانچه قرآن کریم می فرماید: تقوا پیشه کنید تا خداوند به شما علم عطا کند (بقره، 282) و اگر تقوی نباشد و نافرمانی شود کار آنها به شک در مورد خداوند و شرک و کفر می انجامد . چنان که قرآن می فرماید: «سپس عاقبت کسانی که کارهای زشت انجام دادند، تکذیب آیات الهی شد.» (روم، 10) خلاصه آن که باید ببینیم که شخص در قبال شک به وجود آمد ، چه کند؟ اگر شک را چراغ قرمز قرار دهد برای توقف و در جا زدن این شک تخریب  کننده عقاید و بد است  و اگر شک را چراغ سبز قرار دهد برای عبور و بالا بردن سطح آگاهی نه تنها گناه نیست ، بلکه سبب کمال انسان نیز می باشد. در پایان راه کارهایی در این باره پیشنهاد می کنیم:

1. اگر شک پیدا شد سعی کنیم در اسرع وقت با سوال کردن از متخصصین فن آن را رفع کنیم. زیرا باقی ماندن شک در ذهن انسان موجب نابودی ایمان و به وجود آمدن شک های دیگر است.

2. با تفکر در خلقت آسمان و زمین و نظم آنها و تفکر در مورد انسان سعی کنیم اعتقادات خود را در مورد خداوند، استحکام بخشیم و با تذکر و یادآوری نتایج تفکرات خود را به درجه یقین روز به روز نزدیک کنیم. در روایات اهل بیت و به ویژه قرآن کریم به طور متعدد، به تفکر در آمد و رفت شب و روز و دقایق و لطایفی که در شب و روز است توصیه شد. (سوره یونس، آیه 6)

3. انجام عبادت به همراه با دقت و خلوص نیت موجب می شود باورهای ما تقویت شود و به درجه یقین برسیم. قرآن کریم می فرماید: واعباد ربک حقی یأتیک الیقین (حجر، 99)

4. در پایان باید عرض کنیم همان طور که وسوسه های شیطانی و نا فرمانی خدا و تعلقات مادی و بی تقوایی و غیره باعث ایجاد زنگار بر قلب و قساوت قلب می شود، رعایت تقوی ، ذکر خدا و قرائت و تدبر در ایات قرآن، و شرکت در مجالس اهل بیت (ع) و مجالست با علماء و هم نشینی با دوستان عاقل و با تقوی و … باعث جلای قلب و در نتیجه بر طرف شدن شک و رسیدن به یقین می شود.

منابع و مآخذ: نرم افزار پرسش های قرآنی جوانان

نظر دهید »
حضرت علی (ع) و روزه
ارسال شده در 7 مرداد 1392 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه تخصصی الزهرا(س) در مناسبتهاي روز

امام در قسمتی از یکی از خطبه ها می فرماید: با روزه گرفتن‌های دشوار، در روزهایی که واجب است، اندام‌ها با این کار آرام میگیرد و دیده ها خاشع و جان‌ها خوار می‌گردد و دل‌ها سبک می‌شود و خودبینی از ایشان به وسیله این عبادت‌ها زدوده می‌گردد. و با گزاردن چهره های شاداب با تواضع بر خاک و با نهادن مواضع سجده بر زمین خود را در مقابل خدا خرد می نمایند و اینکه با روزه داری شکم‌ها به پشت می رسند.



نظر دهید »
پیامبر اکرم (ص) و روزه
ارسال شده در 7 مرداد 1392 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه تخصصی الزهرا(س) در مناسبتهاي روز

با تشنگي و گرسنگي خود در آن، گرسنگي و تشنگي روز قيامت را بياد آوريد. به فقيران خود صدقه بدهيد؛ بزرگان خود را در آن احترام كنيد؛‌ كوچكترها را مورد رحمت خود قرار دهيد و صله رحم بجا آوريد. زبانهاي خود را حفظ كرده، ديدگان خود را از آنچه نگاه به آن حلال نيست، نگهداريد.


نظر دهید »
فضائل علي (ع)
ارسال شده در 7 مرداد 1392 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه تخصصی الزهرا(س) در نکات اخلاقی

بیان حجه الاسلام والمسلمین سیدمجتبی نورمفیدی رئیس هیأت امنای مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان

چرا پيامبر گرامي(ص) علي (ع) به عنوان جانشين خود انتخاب کرد؟ مسئله نبوت مسئله ي مهمي است؛ پيامبر گرامي اسلام(ص) يک جايگاه خاصي در بين انبياء ديگر دارند وقتي پيامبر دعوت خود را آغاز کرد و اسلام را تبليغ کرد گروهايي از مسلمين پيرامون او شکل گرفت و ياراني به کمک حضرت شتافتند و البته کم هم نبودند و عدد صحابه علي رغم اختلاف در تعريف صحابه عدد کمي نيست اما چه شده که علي را به عنوان ولي و جانشين و خليفه تعيين شده است؟

در اينکه اين مشيت الهی است اراده الهی به اين تعلق گرفته که از نسل پيامبر فرزندان پيامبر در سمت جانشينان پيامبر و اوصياء بعد از او را قرار گيرند، بحث زياد است اما قطعاً در خود امير الؤمنين (ع) يک شايستگي­ها و قابليت­هايی بوده که اين شايستگي­ها و قابليت­ها موجب شده اراده الهی و مشيت الهی به اين امر تعلق بگيرد و خود پيامبر هم اين را به عنوان جانشين خود قرار دهد.

 

شخصيت امير المؤمنين (ع) اين گونه نيست که همه فضائل آن حضرت غير اکتسابی باشد. بله بعضی فضيلت­ها غير اکتسابی هستند يعنی ما نبايد تصور کنيم امير المؤمنين مجبور بوده به اين خوب بودن و اين درجه از شايستگی که اگر او باشد اين ديگر ارزشی نيست و اگر اين باشد هر کسی را اين گونه بيافرينند او اينگونه خواهد بود و از اين حيث ارزشی ندارد و اين ارزش سجده کردن ملائکه را ندارد. اينها هم اراده و مشيت الهی است و هم ضرورت وجود يک انسان کامل که الگوی انسان­ها در زندگی باشد و شايستگي­هايی داشته باشد مانند آنجا که حضرت ابراهيم مأمور به ذبح اسماعيل شد اين يک نمايش نبود و از ابتدا نمي­دانست که اين ذبيح جايگزينی دارد لذا از اين گونه امتحانات سر بلند بيرون آمدن خيلی کار مهمی است و شايستگي­هايی را مي­طلبد. آنجا که از خوديت و تبعيت از خود و بريدن از تعلقات نفسانی بشود آن وقت است که اين شايستگي­ها بروز پيدا مي­کند و به اين واسطه مقامات اعطاء مي­گردد. اين گونه نبوده که همه فضائل اعطائی باشد چه اينکه اگر اين گونه مي­بود صلاحيت الگو شدن را نداشتند. اگر ما فکر کنيم که اينها انسان­هايی بودند که مجبور بودند به اين امور و فضائل آنها اعطائی صرف باشد ديگر الگو شدن برای انسان­ها معنی نداشت.

 

لذا در مورد فضائل امير المؤمنين هم عنايات و هم توفيقات و هم مشيت الهی و هم شايستگي­های خود حضرت مي­باشد.

 

در مورد اين مطالب مي­توان به کلماتی از رسول خدا استشهاد کرد به اينکه ديگران اصلاً قابل قياس با امير المؤمنين نبودند که در اين وقت کم نمي­توان آنها را بيان کرد.­

 

« والحمد لله رب العالمين»

 


2 نظر »
دعای روزنوزدهم ماه مبارک رمضان
ارسال شده در 6 مرداد 1392 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه تخصصی الزهرا(س) در مناسبتهاي روز

 

نظر دهید »
مناجات شهید چمران در ۱۹ ماه مبارک رمضان
ارسال شده در 6 مرداد 1392 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه تخصصی الزهرا(س) در مناسبتهاي روز

امروز 19 رمضان یعنی روزی است که پیشوای عالیقدر بشریت در خون خویش غوطه می‌خورد. روزی است که مرا به یاد آن فداکاری‌ها، عظمت‌ها و بزرگواری‌های او می‌اندازد. از او خالصانه طلب همت می‌کنم، عاشقانه اشک یعنی عصاره حیات خود را تقدیمش می‌نمایم. به کوهساران پناه می‌برم تا درد تنهایی، از پس هزارها فرسنگ و قرن‌ها سال با او راز و نیاز کنم و عقده‌های دل خویش را بگشایم.

ای خدای بزرگ، تا وقتی که زنده‌ام به وظیفه  خویش تا حد طاقت خود بدون خستگی رفتار می‌کنم. هیچ گاه سنگر را برای دشمن خالی نمی‌کنم، با ظلم و فساد مبارزه می‌نمایم، از بینوایان و ستمدیدگان دفاع می‌کنم، زندگانی خویش را وقف دل‌های دردمند و اشک یتمیان و آه بیوه‌زنان می‌نمایم. همیشه تو را به یاد دارم،‌ در همه کاری از تو استعانت می‌جویم و در هر مشکلی از تو راه حل می‌طلبم.

خدای من، زیبایی‌های طبیعت تو آنقدر دل فریب است که جان و روح مرا مجذوب خویش ساخته. مصنوع اراده خلاق تو آنقدر دل انگیز است که جز ستاش و پرستش راهی برای تسکین دل پرشور من وجود ندارد. ساعت‌ها با ماه تابان تو می‌نشینم و راز و نیاز می‌کنم، در مقابل او اشک می‌ریزم، وقتی که به پشت ابر می‌رود با بی‌صبری انتظارش را می‌کشم، گاهی از زیبایی‌اش چنان شیفته می‌شوم که فریاد می‌کشم و دیوانه‌وار به هر طرف می‌دوم و آنگاه که خسته و کوفته می‌شوم به گوشه‌ای نشسته با سکوت خویش همراه با قطرات اشک عمیق‌ترین درود قلبی خود را نثارش می‌کنم.

اوه، طلوع و غروب آفتاب تو آنقدر زیباست که درباره‌اش نمی‌توانم چیزی بگویم جز آن که در مقابل آن بایستم، سراپا محو شوم، و تو را تقدیس کنم. اوه، خدایا، زیبایی‌های تو آنقدر فراوان است که نمی‌توانم شماره کنم ولی همین زیبایی‌هاست که مرا بی‌تاب کرده. می‌خواهم هر چه زودتر جان و هستی خویش را که خود نیز هدیه اوست سراپا تسلیم وجودش کنم، می‌خواهم که جان خود را در قربانگاه عشق او قربانی نمایم. می‌خواهم به دور شمع وجودش بگردم تا سراپا بسوزم، می‌خواهم در او محو شوم و از خود اثری نیابم.»



1 نظر »
قلب سلیم
ارسال شده در 6 مرداد 1392 توسط معاونت فرهنگی مدرسه علمیه تخصصی الزهرا(س) در نکات اخلاقی

بیان اخلاقی رئیس هیأت امنای مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان

در روايات و آيات قرآني بر قلب سليم خيلي تکيه شده است مثلاً در آيه شريفه: «يوم لاينفع مالٌ و لا بنون إلا مَن أتي الله بقلبٍ سليم» روزي که در آن روز هيچ يک از اسباب اتکاء و تکيه‏گاه‏هاي انسان در اين دنيا به درد انسان نمي‏خورد مگر آن که انسان با قلب سليم در محضر خداوند متعال حاضر شود، مال و فرزند عمده‏ترين تکيه‏گاه‏هاي شخص در دنيا است و آنچه که انسان بيشترين بهره را از آن مي‏برد مال و فرزند است.

خداوند متعال در آيه فوق مي‏فرمايد: هيچ يک از مال و فرزند في‏نفسه در قيامت به درد انسان نخواهد خورد و الا اگر مالی در راه خدا مصرف شده باشد در قيامت هم به انسان نفع مي‏رساند و همچنين است اگر فرزند صالحی داشته باشد ولی في‏نفسه مال و فرزند در قيامت نفعی به انسان نخواهند رساند و تنها چيزی که در قيامت به درد انسان مي‏خورد قلب سليم است، کثرت اعمال و زيارات و دعاها اگر همراه با قلب سليم نباشد هيچ ارزشی ندارد اما اگر قلب سليم باشد ولو اعمال قليل باشد نافع به حال انسان خواهد بود. سلامت قلب آن قدر مهم است که امام باقر (ع) مي‏فرمايد: «لا سلامة کسلامة القلب»؛ هيچ سلامتی مثل سلامت قلب نيست. سلامتی جسم خيلی مهم است و از بزرگ‏ترين نعمت‏های الهی است ولی مهم‏تر از آن سلامت قلب يعنی سلامت روح و جان آدمی است. حال اين قلب سليم که به تصريح آيه قرآن در روز قيامت نافع به حال صاحبش خواهد بود و به تعبير امام باقر (ع) برترين سلامت‏ها و افضل سلامت‏هاست چيست؟ قلب سليم يعنی قلبی که نسبت به خداوند متعال و مردم سليم باشد، قلب نه مي‏تواند فقط به خدا سليم باشد و از مردم غافل باشد و نه مي‏تواند فقط نسبت به مردم سليم باشد و از خدا غافل باشد بلکه قلب سليم قلبی است که اين دو جهت با هم در آن وجود دارد يعنی هم نسبت به خدا و هم نسبت به مردم سليم است. از امام صادق (ع) در مورد آيه فوق سؤال مي‏کنند که قلب سليم چيست؟ حضرت فرمودند: «القلب السليم الذی يلقی ربَّه و ليس فيه احدٌ سواه و کلّ قلب فيه شرکٌ او شک فهو ساقطٌ» [1] قلب سليم يعنی قلبی که از غير خدا خالی باشد و غير خدا در آن جايی نداشته باشد که اين مرتبه کمی نيست و از هر کسی ساخته نيست. در روايت ديگری حضرت مي‏فرمايند: «هو القلب الذی سلم مِن حب الدنيا» يعنی قلبی سليم است که حب دنيا در آن نباشد. يک بعد و وجه ديگر از قلب سليم در ارتباط با ديگران است، دوست داشتن ديگران و محبت به ديگران نه فقط در حد يک محبت عادي. اميرالمؤمنين (ع) مي‏فرمايند: «لايسلم لک قلبک حتی تحبّ للمؤمنين ما تحبّ لنفسک»؛ قلب وقتی سالم و سليم مي‏شود که آنچه را که برای خودت مي‏پسندی و دوست داری برای ديگران هم دوست داشته باشی و آنچه را که برای خودت دوست نداری و نمي‏پسندی برای ديگران هم نپسندی که اين مجاهدت مي‏خواهد. گفتيم قلب سليم دو بُعد دارد؛ يکی در رابطه با خداوند متعال و بُعد ديگر در رابطه با مردم است، وجه مشترک اين دو بُعد که موجب سلامت قلب است اين است که خود محوری و خود خواهی بايد کنار گذاشته شود و غير خداوند متعال نبايد در قلب انسان باشد يعنی انسان خودش را بايد ناديده بگيرد و آنچه را که برای خود دوست دارد برای ديگران هم دوست بدارد يعنی منيّت کنار گذاشته شود، انسان به حسب طبعش حب نفس دارد، البته حب نفس يکی از کمالات انسانی است، مثلاً اگر مادر حاضر است جانش را به خاطر فرزندش از دست بدهد به خاطر حب نفس است چون فرزند خودش است و الا اگر فرزند خودش نبود حاضر نبود جانش را به خاطر او به خطر بياندازد، پس ريشه حب مادر به فرزند که برترين محبت‏ها در دنيا است حب نفس است. پس انسان حب نفس دارد و همه چيز را برای خودش مي‏خواهد اما انقطاع از اين حب سلامت قلب مي‏آورد. پس نشانه سلامت قلب اين است که انسان آنچه برای خودش دوست دارد برای ديگران هم دوست داشته باشد لذا اگر کسی اهل عبادت و تلاوت قرآن و راز و نياز با خداوند باشد اما نسبت به ديگران اين گونه نباشد از قلب سليم برخوردار نيست، پيامبر (ص) علاوه بر عبادت و راز و نياز با خداوند نسبت به مردم مهربان بود و همان گونه که دغدغه هدايت آنها را داشت دغدغه زندگی آنها را هم داشت تا جايی که آيه نازل شد «لعلک باخعٌ نفسک»، لذا دل و قلبی که کينه ديگران را در خود جای داده باشد نمي‏تواند جايگاه حب الهی باشد و مصداق قلب سليم واقع شود. پس بايد سعی کنيم غير از خداوند را از قلب خود خارج کنيم و نسبت به ديگران قلب و دلمان را به مرحله‏ای برسانيم که ديگران را هم‏رديف خود قرار دهيم به حدی که آنچه که برای خود دوست داريم برای ديگران هم دوست داشته باشيم و آنچه را برای خود دوست نداريم برای ديگران هم دوست نداشته باشيم.

«والحمد لله رب العالمين»



[1] . کافي، ج2، ص16، حديث5.

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 177
  • 178
  • 179
  • ...
  • 180
  • ...
  • 181
  • 182
  • 183
  • ...
  • 184
  • ...
  • 185
  • 186
  • 187
  • ...
  • 259

معاونت فرهنگی مدرسه علمیه تخصصی الزهرا(س) گرگان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    
سرویس وبلاگ نویسی بانوان