معاونت فرهنگی مدرسه علمیه تخصصی الزهرا(س) گرگان










جستجو





آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
 
  شهادت امام هادی علیه السلام بر رهروانش تسلیت ...
  16:49 , موضوعات: مناسبتهاي روز

شهادت امام هادی علیه السلام بر رهروانش تسلیت

اوصاف پروردگار

امام هادی علیه السلام می فرمایند :

اِنَّ اللهَ لا یوصَفُ اِلاَّ بِما وَصَفَ به نَفْسَهُ وَ اَنّی یوصَفُ الذَّی تَعجِزُ الحَواسُُّ اَنْ تُدْرِکَهُ وَ الاَوْهامُ اَنْ تَنالُهُ وَ الخَطَراتِ اَنْ تَحُدَّهُ وَ الاَبْصارُ عَنِ الاحاطَهِ بِه نَای فی قُرْبِهِ وَ قَرُبَ فِی نَایهِ، کَیفَ الکَیفَ بِغَیر اَنْ یقال: کَیفَ، وَ اینَ اْلاینَ بِلا أن یقالَ: اینَ هُو، مُنْقَطِعُ الکَیفِیهِ وَ الاینیهِ الواحِدُ الاَحَدُ، جَلَّ جَلالُهُ و تَقَدَّسَتْ اسْماؤُهُ؛ بحارالانوار، ج4، ص303

به راستی که خدا جز بدانچه خودش را وصف کرده است، وصف نشود. کجا وصف شود آن که حواس از درکش عاجز است، و تصورات به کنه او پی نبرند، و در دیده‌ها نگنجد، او با همه نزدیکی‌اش دور است و با همه دوری‌اش نزدیک، کیفیت و چگونگی را پدید آورده، بدون اینکه خود کیفیت و چگونگی داشته باشد. مکان را آفریده، بدون این که خود مکانی داشته باشد. او از چگونگی و مکان برکنار است، یکتای یکتاست، شکوهش بزرگ و نام‌هایش پاکیزه است.

 


  رییس هیات امناء مدرسه علمیه الزهرا (س) گرگان :انشاءالله ایام فاطمیه ایامی باشد که تا می‌توانیم برای تبیین ناموس خدا تلاش کنیم ...

  

  به مناسبت ایام فاطمیه آیت الله سید مجتبی نورمفیدی در آخرین جلسه درس خارج فقه در سال ۱۳۹۴ مطالبی پیرامون شخصیت حضرت زهرا (س) ایراد نمود. مشروح بیانات ایشان از این قرار است: یکی از القاب و عناوینی که در مورد ذوات معصومین (علیهم السلام) بکار می‌رود و در بعضی از روایات و تعابیر هم به آن اشاره شده عنوان «ناموس الدهر» است. در مورد وجود مقدس امام باقر (علیه السلام) روایتی داریم که در آن این عنوان بکار رفته است: «هذا بقیۀ الله فی ارضه…، هذا ناموس الدهر»؛ در مورد وجود مقدس حضرت بقیۀ الله الاعظم (روحی و ارواح العالمین له الفداء) هم این عنوان زیاد بکار می‌رود. این عنوان در موردحضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نیز به کار رفته است. از این بانوی بزرگ به عنوان «ناموس الدهر» یا « ناموس الله الاکبر»( ناموس بزرگ خدا) یاد می‎شود. اصلاً معنای ناموس خدا و ناموس دهر چیست؟ چرا به فاطمه زهرا (سلام الله علیها) این عنوان اطلاق می‌شود؟
ناموس در لغت به معانی مختلفی وارد شده؛ از جمله به معنای وحی، به معنای ملک و فرشته، به معنای احکام الهی، به معنای قانون اعظم، به معنای صاحب سرّ و راز و آگاه به رموز و نهان امور، در اطلاقات روایی و عرفی هم به مناسبت‎های مختلف، از این معانی استفاده شده است. در بعضی موارد به معنای جبرائیل آمده است، در بعضی موارد به معنای وحی آمده است، ولی آنچه که در این مقام مورد نظر است همان معنای صاحب سرّ و صاحب راز و آگاه بر نهان است.
به این وجودات (علیهم السلام) «ناموس الله» و «ناموس الدهر» می‌گویند چون صاحب راز و صاحب سرّ این عالم هستند؛ اهل بیت (علیهم السلام) صاحب سرّ خداوند و صاحب سرّ عالم خلقت، اعم از عالم تکوین و عالم تشریع هستند. نظام این عالم اسرار و رموزی دارد، هم نظام تکوین و هم نظام تشریع، آنچه از عالم تکوین تا بحال مکشوف شده در مقابل رمز و رازهایی که در این عالم وجود دارد ناچیز است، به همین جهت است که در روایت داریم وقتی حضرت بقیۀ الله الاعظم «عجل الله تعالی فرجه الشریف»، ظهور می‌کنند، بخش اعظم رازهای عالم خلقت و عالم تکوین در آن زمان آشکار می‌شود، هرچه بشر تا آن زمان برای کشف مجهولات تلاش کند، باز هم بخش اعظم مجهولات برای او باقی می‌ماند که پس از ظهور برای مردم آشکار می‌شود. این فقط مربوط به نظام تکوین نیست بلکه در نظام تشریع هم این گونه است. حقیقت بسیاری از احکام الهی در آن زمان آشکار می‌شود. بسیاری از احکام شرعی در مرحله انشاء باقی مانده و تنها در زمان حضرت ولی عصر و پس از ظهور فعلیت پیدا می‌کنند. این که گفته می‎شود امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) «ناموس الدهر» است؛ به این معناست که صاحب اسرار تکوین و تشریع است و به همین جهت بشر محتاج به آن وجود نورانی است. اگر به امام باقر (علیه السلام) هم عنوان «ناموس الدهر» اطلاق شده برای این است که امام باقر صاحب سرّ و راز عالم خلقت بوده است، حال این عنوان به وجود مقدس فاطمه زهرا (سلام الله علیها) هم اطلاق شده و حتی در بعضی از تعابیر «ناموس الله الاکبر» نیز وارد شده است. اگر امام زمان (علیه السلام) ناموس الدهر می‌باشند و راز و رمز عالم خلقت و شریعت در آن وجود مقدس به ودیعه گذاشته شده ولی خود حضرت (عج) می‌فرمایند: برای ما اهل بیت (علیهم السلام)، مادرمان فاطمه زهرا (سلام الله علیها) اسوه است؛ پس اگر بخواهیم اینها را باهم بسنجیم، باید بگوییم وجود مقدس فاطمه زهرا (سلام الله علیها) ناموس اکبر خداست، بزرگترین ناموس خدا است، صاحب سرّ خدا است؛ برای همین است که در این صلواتی که بر فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرستاده می‌شود می‌گوییم«اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و السرّ المستودع فیها، بعدد ما احاط به علمک» می‌گوییم: خدایا درود بفرست بر فاطمه(سلام الله علیها) و پدرش (صلی الله علیه و آله)، بر فاطمه (س) و شوهرش (ع) و فاطمه (س) و فرزندانش (ع) و سرّی که در او به ودیعه گذاشته شده است، به تعدادی که علم تو به آن احاطه دارد؛ این نشان می‌دهد که خداوند یک سرّی را در این وجود مقدس به ودیعه گذاشته است؛ این ودیعه هم علم خدا است، هم حکمت خدا و به طور کلی همه آنچه که متجلی کننده شخصیت انسانی است.
اگر به این جهت توجه کنیم، آنوقت معلوم می‌شود چرا امام صادق (علیه السلام) فرمود: «وإنما سمیّت فاطمه لأن الخلق فطمو عن معرفتها»، فاطمه، فاطمه نامیده شد چون مردم از شناخت و معرفت او عاجز هستند و نمی‌توانند به حقیقت او دسترسی پیدا کنند. این ضمن اینکه مسئله مهمی است ولی صرفا یک برجستگی و ویژگی غیر قابل دسترس و یک کمالی که ثمره ای برای عالم انسانیت نداشته باشد نیست، اگر کسی ناموس خدا است، صاحب سرّ خدا است، باید برای بشریت و مسلمین ثمره داشته باشد. به این جهت توجه کنید که وقتی ما می‌گوییم فاطمه زهرا (سلام الله علیها) ناموس خدا است، صاحب سرّ خدا است، صاحب راز و رمز عالم خلقت اعم از تکوین و تشریع است، حتماً یک سنخیتی بین خداوند و این صاحب سرّ وجود دارد و الا صاحب سرّ شدن معنا ندارد. معمولاً در مناسبات انسانی وقتی دو نفر خیلی به هم نزدیک هستند، صاحب سرّ هم شناخته می‌شوند. دو نفری که باهم خیلی رفیق هستند وقتی خیلی احساس سنخیت کنند اسرار خود را برای یکدیگر بیان می‎کنند. اگر کسی به دوست خود اعتماد کند و امین باشد، و کاملاً او را نزدیک به خود ببیند، اسرار خود را برای او بازگو می‌کند، پس در صاحب سرّ شدن این نکته نهفته است که سنخیت و قرابت حتما بین ودیعه گذارنده و ودیعه پذیرنده وجود دارد. بر این اساس اگر فاطمه زهرا (سلام الله علیها) صاحب سرّ خداوند است، این حاکی از قرابت و سنخیت تام این وجود با خداوند است و این بدین معناست که آن حضرت یک انسان الهی است. به تعبیر امام راحل (رضوان الله علیه) تمام هویت انسانی و کمالات انسانی در فاطمه زهرا (سلام الله علیها) جلوه گر شده است، هر فضیلتی که در این عالم برای یک انسان و برای یک زن متصور است در این وجود متبلور شده است. علم و حکمت در حد اعلی، شجاعت در حد اعلی، صبر و استقامت در بالاترین مرتبه، استقامت در مقابل دشمنان، مهربانی و شفقت نسبت به مردم، همه در حد کمال است. اینکه ما حضرت زهرا (سلام الله علیها) را فقط به عنوان یک شخصیتی که کار او گریه کردن در مصیبت‌ها بوده معرفی کنیم، این ارائه یک تصویر ناقص از آن حضرت است. حضرت زهرا (سلام الله علیها) از نظر علم، حکمت، صبر، بردباری، رعایت حال مستمندان و بیچارگان، زهد و عبادت، عدم دلبستگی به دنیا، شوهرداری و فرزند داری برترین است؛ یعنی هر آنچه که خداوند از یک انسان انتظار دارد در این وجود مقدس تجلّی پیدا کرده و به همین جهت صاحب سرّ خدا است. این قرابت و سنخیّت در او بوده که خداوند او را لایق این دانسته که راز و رمز خلقت را در او به ودیعه بگذارد. آنچه ما در آن وجود مقدس می‌بینیم بخش کوچکی از آن عظمت وجودی است. اگر ما می‌گوییم حضرت زهرا (سلام الله علیها) الگو و اسوه است برای این جهت است. اگر می‌گوییم ناموس خدا می‌باشد، برای این است که او نزدیکترین افراد به خداوند است. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرماید: عزیزترین افراد برای من فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است. بنابراین، این شخصیت باید برای بشریت در همه جهات الگو باشد. اوج مهربانی با مردم، حتی با کسانی که با او بی‎مهری کردند. اگر هم جایی لب به شکوه و شکایت می‌گشاید برای این است که می‌خواهد مردم را هدایت کند، نه اینکه حس بغض و کینه و انتقام (نعوذ بالله) در او شعله ور شده باشد؛ بله؛ حضرت (س) از رفتارهای مردم آن زمان بسیار دلگیر بود اما از گمراهی و ضلالت مردم رنج می‎برد دغدغه او مثل پیامبر بزرگوار اسلام هدایت مردم بود. روایتی از پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شده که می‌فرمایند:« ولو کان الحسن هیئتاً لکانت فاطمه، بل هی اعظم، إن فاطمه ابنتی خیر اهل الارض، عنصراً و شرفاً و کرماً» می‌فرمایند: اگر خوبی می‌خواست در قالب یک شخصیت و یک هیئت ظهور کند، قطعاً فاطمه (س) بود. خوبی چیزی نیست که در خارج بشود به آن اشاره کرد و مابإزاء خارجی ندارد، ولی اگر بخواهد در خارج تجلی پیدا کند، در قالب فاطمه متجلی است. پیامبر (ص)می‌فرماید: بلکه فاطمه برتر از خوبی‎ها است، «بل هی اعظم»؛ این یعنی اینکه این شخصیت جامع همه خوبیها است و نقص در وجود او نیست. لذا این شخصیت باید الگو برای بشریت باشد. ما تا می‌توانیم باید شخصیت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را درست معرفی کنیم. این شخصیت اگر درست معرفی شود همه دلهای عالم را به خود جذب می‌کند.
فاطمه (س) اسم اعظم الهی است؛ چون زهرای مرضیه (سلام الله علیها) انسان کامل است و انسان کامل اسم اعظم الهی است و لذا زهرای مرضیه (سلام الله علیا) اسم اعظم الهی است. درست است که ما به کُنه وجودی او نمی‌توانیم معرفت پیدا کنیم، اما در حد توان و در حد مقدورات خود باید بخشی از شخصیت او را برای مردم بیان کنیم.
انشاءالله ایام فاطمیه ایامی باشد که تا می‌توانیم برای تبیین ناموس خدا تلاش کنیم. در حد توان، هم دانش خودمان را افزایش دهیم و بیشتر مطالعه کنیم، هم برای مردم این وجود را بیشتر تبیین کنیم؛ چون اگر حجت بن الحسن (عج) ناموس الدهر است خود ایشان می‌گویند اسوه و الگوی ما فاطمه زهرا (سلام الله علیها) می‌باشند. ببینید این مادر چه عظمتی دارد که کسی مثل امام زمان (علیه السلام) می‌فرمایند او اسوه والگوی ما است.

موضوعات: معرفی اساتید
[دوشنبه 1394-12-24] [ 09:25:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  عمرت گذشت و دست از هوی و هوس برنداشتی ! ...

ای نفس لئیم …که اظهار می‏کنی باید فکری برای روز سیاه کرد و از این بدبختی باید خود را نجات داد، اگر راست می‏گویی و قلبت با زبانت همراه است … چرا این قدر غافلی و قلبت سیاه و شهوات نفسانیه بر تو غالب است و هیچ در فکر سفر پر خطر مرگ نیستی؟ عمرت گذشت و دست از هوی و هوس برنداشتی، عمری را در شهوت و غفلت و شقاوت گذراندی. عن‌قریب اجل می‏رسد و پایبند و گرفتار اعمال و اخلاق زشت و ناهنجار خودی. … خداوندا، ما را از این خواب طولانی بیدار کن، و از مستی و بیخودی هُشیار فرما، و دل ما را به نور ایمان صفا بده، و به حال ما ترحم فرما، ما مرد این میدان نیستیم، تو خود ما را دستگیری نما و از چنگال شیطان و هوای نفس نجات بده. بحق أولیائک محمد و آله الطاهرین، صلوات الله علیهم اجمعین.

( سید روح الله موسوی خمینی(ره) ، چهل حدیث ، ص 162 ، انتشارات طه قزوین ،1366 )

موضوعات: معرفی اساتید
[شنبه 1394-11-03] [ 02:00:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شاید رضای خدا در یک عمل کوچک باشد! ...

علی علیه السلام می فرماید : خداوند رضایت و خشنودی خودش را در طاعتش مخفی کرده، پس هیچ کدام از طاعات و عبادات را کوچک نشمار؛ چه بسا که همان عبادت موافق رضا و خشنودی خداوند است و تو نمی‌دانی. هیچ کدام از کارهای خوب و عبادات را کوچک نشمارید، شاید رضای خدا در همان عمل باشد. در خیابان راه می‌روید، پوست هندوانه یا خیاری را می‌بینید، آن را بردار و کناری بگذار مبادا زنی که بچه در بغل دارد به زمین بخورد. این یک عمل نیک است، همین را کوچک مشمار؛ شاید رضا و خشنودی خداوند در همین عمل باشد. پیرمردی از مسافرت آمده، چمدانش را نمی‌تواند بلند کند، تو کمکش کن و چمدانش را حمل کن. یک وقت می‌بینی همین عمل به ظاهر کوچک، تو را بهشتی کرد؛ چرا؟ چون خداوند رضایت و خشنودی خود را در طاعات مخفی کرده است. نیمه‌های شب از خواب برمی‌خیزی، تشنه‌ای، آب می‌خوری، همان موقع می‌گویی: «صلی الله علیک یا اباعبدالله.» ناگاه در می‌یابی که همین سلام دادن به امام حسین علیه السلام کارت را درست می‌کند و برای همین سلامی که نیمه شب به امام حسین علیه السلام دادی، به بهشت می‌روی.در اتوبوس نشسته‌ای، پیرمردی وارد می‌شود، بلند شو جایت را به او بده و همین عمل خیر را کوچک مشمار؛ یک وقت می‌بینی همین عمل به ظاهر کوچک،‌ نجاتت می‌دهد. همسایه‌ات توانایی دادن کرایه خانه را ندارد، به او کمک کن و این کار را کوچک به حساب نیاور؛ شاید رضای خدا در این عمل باشد.  

( محمودی گلپایگانی ، در محضر آیت الله مجتهدی تهرانی –ره ، ج1 ، ص 59 ، انتشار مستجار ، 1386

موضوعات: معرفی اساتید
 [ 01:56:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  گذشت، مقدمه اصلاح ...

قال رسول الله(ص): شَكَا رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص خَدَمَهُ فَقَالَ لَهُ اعْفُ عَنْهُمْ تَسْتَصْلِحْ بِهِ قُلُوبَهُمْ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّهُمْ‏ يَتَفَاوَتُونَ‏ فِي‏ سُوءِ الْأَدَبِ‏ فَقَالَ اعْفُ عَنْهُمْ فَفَعَلَ

مردی خدمت رسول
خدا شرفياب شد و از دست خدمتکارانش به رسول خدا شکايت کرد. احتمالا کسی بوده که خدمتکار در منزل يا بيرون منزل داشته و آنها او را اذيت می کردند و
او خسته شده بود که از دست آنها خدمت رسول خدا شکايت مي کرد. حضرت رسول يک جمله کليدی فرمودند که دامنه اثر گذاری اين جمله از خصوص محيط
خانواده و رابطه بين زن و شوهر تا محيط کار و به طور کلی هر کسی که به نوعي تدبير و تمشيت امور در دستش است را در بر می گيرد. حضرت فرمود آنها را عفو
کن«تستصلح به قلوبهم» و به اين وسيله قلوب خطا کاران را استصلاح کنيد.
قطعا منظور رسول خدا(ص) اين نيست که در برابر جرم و تخلف آشکار گذشت دائمی بشود و متخلف مجازات نشود و هر کس هر کاری کرد او را عفو کنيم زيرا اثر
مجازات و تنبيه از بين می رود اگر قرار باشد کسی در تمام زندگی مرتکب خطا شود و دائما مورد عفو قرار بگيرد دراين صورت خاصيت و فلسفه مجازات از بين
می رود. بلکه مقصود پيامبر خدا اين است در کنار اعمال مقررات در رابطه با خطا کار عفو را به عنوان استصلاح در نظر بگيريم. در بسياری از مواقع اين
گذشت است که باعث اصلاح می شود. نوعا در ذهن ما انتقام و برخورد شديد تنها را صلاح است. ببينيد بالاخره خدمتکاران آن شخص سطح فکر و فرهنگشان معلوم
بود و حتما خطا و اشتباهی داشتند اما در برابر بعضی خطاها و اشتباهات اگر عفو بشود و بزرگوارانه برخورد شود بهتر به رشد آنها کمک می کند. اگر اين
شخص می خواست دائماً خدمه را تنبيه کند قطعا مشکلاتش حل نمی شد بلکه بيشتر هم می شد. ظاهر روايت اين است که آن شخص به دستور خدا عمل کرد و ديگر کانه مشکلش حل شد. زيرا در ادامه روايت آمده ففعل، درست است که نگفته بعدش چه شد ولی می گويد رسول خدا اين را فرمود و او نيز اين کار را انجام داد؛ کانه
ديگر مشکلش بر طرف شد و برای شکايت مجدد نزد رسول خدا نيامد.
بخشش
واقعا نکته بسيار مهمی است، در محيط خانواده که يک محيط دوستانه است، در روابط بين همسران و در روابط والدين و فرزندان خيلی مهم است که غرور و
پافشاری بر بعضی از امور نداشته باشيم. اينکه چون اين حرف را زدم بايد همين شود درست نيست، گاهی عفو و گذشت يا تغافل مايه اصلاح است. فکر نکنيد با
سخت گيری و خشونت و ايستادگی و قلدری می توانيم محيط خانواده را به يک محيط صالح و سالم تبديل کنيم. نگاهی به پدران و مادرانی که با فرزندانشان
برخوردهای خشک و سخت داشتند بيندازيد؛ آيا در تربيت فرزندانشان تاثيری داشته يا خير. به حکم عقلا و عقل و شرع اين رفتار اثر عکس دارد.
در يک مقياس وسيع تر نيز مطلب از همين قرار است. اگر به همين اصل عمل شود واقعاً بسياری از مشکلات ما در محيط کارمان در مملکتمان در دوائر کوچک و بزرگ قابل حل است. اگر به همين اصل عمل شود دو نفری که در خيابان تصادف می کنند يا دو نفری که در خيابان با هم برخورد می کنند هيچ وقت کارشان به دعوا و
منازعه نمی کشد در حاليکه الان ببينيد مردم سر کوچکترين امور با هم دعوا می کنند اصلا کانه عفو از اين اجتماع رخت بر برسته. اگر جايی شخصی که حق
با اوست گذشت کند ببينيد چه اثری روی شخص مقابل دارد. مخصوصا ما که روحانی هستيم. بعضی از هم لباسهای ما در خيابان و جای ديگر با مردم که مشکل پيدا
می کنند می ايستند به دعوا و برخورد کردن. اين نه تنها اثر ندارد بلکه يک اثر سويی می گذارد که بسياری را از اين لباس دور می کند. اما اگر کسی با کرامت و بزرگواری برخورد کند چقدر اثر مثبت در شخص مقابل خودش می گذارد.
خدا می داند ما بايد روشمان را عوض کنيم روحانيت چه در موقعيت اجرا باشد و چه نباشد در سلوکش با مردم بايد اينچنين عمل کند و گرنه صرف موعظه و اخلاق
و انتقام گرفتن در مقام عمل و عفو و گذشت را در حاشيه نهادن، راه به جايی نمی برد.
«والحمد لله رب العالمين»

موضوعات: معرفی اساتید
[چهارشنبه 1394-10-30] [ 10:27:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  اهميت يادگيري در جواني ...

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ مَنْ تَعَلَّمَ‏ فِي‏ شَبَابِهِ‏ كَانَ بِمَنْزِلَةِ الرَّسْمِ فِی الْحَجَرِ وَ مَنْ تَعَلَّمَ وَ هُوَ كَبِيرٌ كَانَ بِمَنْزِلَةِ الْكِتَابِ عَلَى وَجْهِ الْمَاء
رسول گرامی اسلام(ص) می فرمايد: تعلم در ايام جوانی بمنزله نقش بر سنگ است يعنی به اين زودی زائل نمی شود. اگر نقشی بر سنگ بسته بشود ماندنی و مستمر است. وقتی در طبيعت با کنده کاری علامتی بر روی سنگ می گذارند سالها و قرنها می ماند. اما تعلم در بزرگسالی مثل نوشتن بر روی آب است و نمی ماند و واقعا اين مساله مهمی است.
هر چه می توانيد در جوانی ياد بگيريد، در تحصيل و طلب علم نبايد امروز و فردا کرد. گاهی در ذهنمان می گذرد که حالا فرصت است و اين جدال درونی طالبان علم به اينکه حالا بخوانم يا نخوانم، حالا اگر امروز نخواندم فردا می خوانم، مشکل درست می کند. اين احاله دادن به فردا و فرداها يعنی از دست دادن فرصتها. واقعا هر چه سن بالاتر برود امکان فرا گيری وتعلم ضعيف تر می شود و قوای انسان به مرور تحليل می رود. به هر حال اگر قوه فهم و درک انسان دائماً در حال تلاش نباشد تحليل می رود. همانطور که جسم انسان در اثر بی تحرکی بيمار می شود روح انسان نيز بر اثر بی تحرکی دچار بيماری می شود. گاهی به گذشته خودتان مراجعه کنيد يک سوره قرآن که از کودکی حفظ کرديد هنوز در ذهن شما مانده اما هرچه جلوتر می رود حافظه انسان ضعيف می شود. مگر اينکه کسی دائما در جريان زندگی اين قوا را زنده نگه دارد. به هر حال قدر جوانی را بدانيد. واقعا اين جمله «من تعلم فی شبابه» نکته ای ناب است. فرصت جوانی را از دست ندهيد. جوانی هم اوجش تا 40 سالگی است و طلبه از چهل سالگی به بعد ديگر بايد اطلاعات و دانش خود را عميق کند ولی تا چهل سالگی بايد ياد بگيرد. لذا فرصتها را از دست ندهيد؛ ببينيد روزی چند ساعت مطالعه می کنيد روزی چند ساعت برای مسائل علمی فکر می کنيد؟ اينها وقتی در طول عمر کنار هم انباشته شود می فهميم چقدر کار علمی کرديم و چقدر وقت هدر داده ايم. لذا توصيه می کنم در مورد خودتان و در مورد فرزنداتان دقت کنيد و زمينه يادگيری آنها را فراهم کنيد. «الحمد لله رب العالمين»

موضوعات: معرفی اساتید
 [ 09:22:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  لحظات سخت آدمي ...

امام زين العابدين (عليه السلام) مي‌فرمايد:«اشدّ ساعات ابن آدم ثلاث ساعات: الساعه التى يعاين فيها ملک الموت، الساعه التى يقوم فيها من قبره و الساعه التى يقف فيها بين يدى اللَّه تبارک وتعالى»
امام سجاد (عليه السلام) مي‌فرمايند: سخت ترين لحظات انسان سه لحظه است: اين خيلی عجيب است، گاهی در زندگی مشکلات و و سختيها و شدائدی
پيش ميايد که گمان مي‌کنيم آن سختيها، سختيهای غير قابل تحمل و شديد ترين آنها است، اما به فرموده امام سجاد (عليه السلام) سخت‎ترين ساعات و لحظات
انسان سه لحظه است: 1. آن لحظه‎ای که ملک الموت را مي‌بيند؛ لحظه ديدن ملک الموت، لحظه خيلی سختی است، لحظه‎ای است که مي‌خواهد از همه دلبستگيها
به يکباره جدا شود، همه آن چيزهايی که برايش عزيز هستند، همه آن افراد، موقعيتها، اموال، انسانها، همه اين پيوندها را بايد قطع کند، خيلی سخت است،
ما يک چيز از چيزهايی که داريم وقتی مي‌خواهيم از دست بدهيم ببينيد چقدر سخت است برايمان، يک مال، يک مقداری پول، يک وسيله يا فرزند يا همسر يا
مادر، آنچه که از مصيبتها در اين دنيا برای انسان پيش مي‌آيد به خاطر از دست دادن آن چيزهايی است که دوست دارد. اينها را تک تک از دست مي‌دهد، تازه
اگر در يک شرايط خاصی چندتا رابا هم از دست بدهد خيلی سخت است، اما وقتی ملک الموت به سراغ انسان ميآيد، آن لحظه ای که مي‌خواهد يکباره همه
دلبستگي‌ها را کنار بگذارد، بايد خيلی سخت‎تر باشد، سختی آن وقتی درک مي‌شود که خودمان تفکرکنيم دراينکه وقتی چند چيز را از دست مي‌دهيم
(آبرويمان را از دست مي‌دهيم، مالمان را از دست مي‌دهيم، عزيزمان را از دست مي‌دهيم، موقعيت خود را از دست مي‌دهيم) چقدر فشار دارد، حال آن لحظه،
لحظه ديدار ملک الموت، لحظه‎ای است که مي‌خواهد همه اينها را کنار بگذارد، لذا بايد خيلی سخت باشد.
2. دوم ساعتی که از قبر خود بر مي‌خيزد، «الساعة التى يقوم فيها من قبره»، آن ساعت هم ساعت وحشت و تنهايی و ترس از محاسبه است؛ آنچه که در عالم برزخ طی کرده، اينها مقدمه برای حسابرسی بوده است.
3. و ساعت سوم آن ساعتی است که در برابر خداوند تبارک وتعالی مي‎ايستد؛ آن ساعتی است که احساس شرم و گناه و تقصير و ندامت و پشيمانی و حسرت تمام وجود او را در بر مي‌گيرد در برابر وجود با عظمت خداوند و ذات کبريايی حق تعالي، آن موقع تازه مي‌فهمد، که چه نافرماني‌ها و طغيان‌ها و عصيان‌هايی کرده و چه حقوقی از آن ذات اعظم الهی را پايمال کرده است، احساس ندامت و شرم و پشيمانی و حسرت، آن هم خيلی ساعت سختی است.
برای اينکه اين ساعات سخت، حداقل برای ما کمی آسانتر شود، راه دارد، اگر ما به اين کلمات باور داريم، اگر ايمان داريم به صدق و راستی ائمه (عليهم السلام) اگر
يقين داريم چنيم مواقفی پيش روی ما هست که قطعاً هست، اولی زودتر و دومی کمی ديرتر و سومی ديرتر از هر دو، ولی قطعی است، ما چه مقدار برای برخورد
با اين سه لحظه آمادگی داريم؟ گاهی انسان فکر مي‌کند مي‌بيند اصلادر يک عالم ديگر و خواب است. ما غافل هستيم از اين ساعات و لحظات سختی که پيش روي
ما است، دلمان را خوش کرديم و خودمان را مشغول به چيزهايي….، اگر به اين ساعات فکر کنيم، در اينجا ديگر بسياری از سختيها را تحمل مي‌کنيم، اگر به
اين ساعات فکر کنيم از بسياری از لذت‌ها چشم مي‌پوشيم، اگر به اين ساعات و لحظه‎ها فکر کنيم حريم همديگر را نگه مي‌داريم، با هم با مهربانی و صفا
صميمت برخورد مي‌کنيم، دلهايمان را از کينه و حسد خالی مي‌کنيم، از سوءظن و بدبينی رها مي‌شويم، از لجام گسيختگی زبان و سخن گفتن به هر نحو و کيفيتی
دور مي‌شويم.
اينها يک حقيقت است، مرگ باوری مانع بسياری از رفتارهای انسان است، باور داشته باشيم اينها را، واقعاً اينها يک حقايق و واقعيتهايي است که ما با آنها مواجه خواهيم شد.
خداوند به ما توفيق عبور از اين لحظات سخت را همراه با سربلندی عنايت بفرمايد.
«الحمد لله رب العالمين»

 

موضوعات: معرفی اساتید
 [ 09:21:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  اگر آمریکا به تعهدات برجام عمل نکند، مسئولین باید مواضع شفاف و صریح داشته باشند ...

نماینده ولی فقیه در استان گلستان ،امام ‏جمعه گرگان  و  موسس موسسه آموزش عالی و مدرسه علمیه الزهرا(س) گرگان گفت: اگر آمریکا بخواهد نسبت به تعهدات خود در مساله برجام عمل نکند، مسئولین و دولتمردان باید مواضع صریح، روشن و شفاف خود را در این خصوص داشته باشند. 

آیت‏‏ الله سیدکاظم نورمفیدی در خطبه‏ های‏ نماز عبادی- سیاسی جمعه این شهر با اشاره به بهانه تراشی های آمریکا در عمل به تعهداتشان افزود: آمریکا برای حفظ آبروی خود باید تحریم ها را بردارد، زیرا ما به تعهدات خود عمل کردیم و اورانیوم غنی شده 20 درصد را از کشور خارج و به روسیه فرستادیم و در مساله آب سنگین اراک نیز تعهدات خود را انجام دادیم و آنها به این مساله اعتراف دارند.

نماینده مردم گلستان در مجلس خبرگان رهبری یادآور شد: در مساله برجام هم آمریکا و هم ما دنبال اهدافی بودیم و آنها به اهدافشان رسیدند، اما آمریکا به تعهدات خود مبنی بر برداشتن تحریم های ظالمانه و یک طرفه هنوز عمل نکرد و باعث شده تا ما نیز به اهداف خود نرسیم.

آیت الله نورمفیدی اظهار کرد: با این بازی های وزارت امور خارجه آمریکا، رییس جمهور این کشور و مجلس سنا آمریکا، به آنها شک می کنیم که دنبال چه بودند و چه می خواستند، انجام دهند.

امام جمعه گرگان خطاب به آمریکائی ها گفت: اگر به تعهدات خود عمل نکنید، اولین ضربه را خودتان از حیث بین المللی در دنیا خواهید دید، زیرا ایران امروز دیگر، ایران گذشته نیست که شاه ایران را در اجلاس سران متفقین تحویل نگیرند و به صحبت های او توجهی نکنند.

آیت الله نورمفیدی افزود: در مساله برجام امروز آمریکا در خصوص موشک های ایرانی بهانه تراشی می کند، در صورتی که اصلا موضوعی در این خصوص در مساله برجام مطرح نبوده است.

نماینده ولی فقیه در گلستان تاکید کرد: آمریکا کور خوانده که بخواهد تنها به هدف خود در پای میز مذاکره برسد و از آن بعد برای رسیدن ایران به اهدافش در این مذاکرات، بخواهد ما اذیت کند و هر چه او بگوید ما انجام دهیم.

آیت الله نورمفیدی تصریح کرد: هیچ ایرانی به خود اجازه نمی دهد با توجه به این مساله ای که به وجود آمده و آمریکا به تعهدات خود عمل نکرده، تحت فشار آمریکا قرار بگیرد و اگر آمریکا بخواهد راه را کج کند، ما نیز در مقابل آنها ایستادگی خواهیم کرد و جواب آنها را خواهیم داد و از مساله تعهدات خود برخواهیم گشت.

امام جمعه گرگان در ادامه با اشاره به ورود شناورهای آمریکائی با 10 نیروی تفنگدار و دستگیری آنان از سوی نیروی دریایی سپاه گفت: حتی اگر این ورود اشتباه و غیرعمدی بوده، باید آمریکا به مسائل بین المللی عمل کند و بدون اجازه به حریم کشورها ورود پیدا نکند.

آیت الله نورمفیدی افزود: نیروهای جمهوری اسلامی پس از توقف شناورها و دستگیری نیروهای آمریکایی هیچگونه اذیت و بدرفتاری با آنان نداشتند و بعد از تعاملات و مسائلی که در حقوق بین الملل آمده، آنان را آزاد کردند.

به گفته نماینده مردم گلستان در مجلس خبرگان رهبری توقیف این شناورها و دستگیری نیروها براساس حقوق بین الملل وظیفه جمهوری اسلامی ایران بوده و نباید با توجه به مساله برجام تحت تاثیر قرار بگیریم و این حقوق را رعایت نکنیم و اجازه دهیم آمریکا از این فرصت هر کاری دلش خواست، با ما انجام دهد.

نماینده ولی فقیه در گلستان در بخش دیگری از سخنان خود سالروز ولادت امام حسن عسکری (ع) در هشتم ربیع الثانی و سالروز ورود آن حضرت به شهر جرجان را گرامیداشت و افزود: یکی از مسئولیت های سنگین آن امام، مخفی نگه داشتن فرزندش حضرت مهدی (عج) بود که این خود باعث شده بود تا خود ایشان نیز از برخی دیدارها دوری کنند.

آیت الله نورمفیدی همچنین دهم ربیع الثانی سالروز رحلت حضرت معصومه (س) در قم را گرامیداشت.

خطیب جمعه گرگان، در خطبه اول نیز با اشاره به خطبه طاووسیه نهج‏ البلاغه گفت: هدف اصلی از این خطبه توسط حضرت علی(ع)، این بوده که انسان اگر زیبائی هایی دارد و خدا به او نعمت های مختلفی داده، نباید از ضعف های خود غافل شود و در کبر و غرور این نعمت ها غرق شود.

آیت الله نورمفیدی ادامه داد: قدرتمندان عالم متاسفانه گرفتار این کبر و غرور شده اند، در واقع این افراد روز مبادا را ندیده اند و فراز و فرودهای زندگی را درک نکرده اند.

امام جمعه گرگان تاکید کرد: صفات زشت منشاء گناهان است و باید سعی کنیم این صفات را اگر وجود دارد، دور کنیم، زیرا آنها باعث انجام سایر گناهان می شوند و رذائل اخلاقی نیاز به توبه دارد.

نماینده ولی فقیه در استان گلستان در پایان، خود و دیگران را به تقوای الهی دعوت کرد.

موضوعات: معرفی اساتید
 [ 09:08:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت
 
مداحی های محرم