اوصاف پروردگار

امام هادی علیه السلام می فرمایند :

اِنَّ اللهَ لا یوصَفُ اِلاَّ بِما وَصَفَ به نَفْسَهُ وَ اَنّی یوصَفُ الذَّی تَعجِزُ الحَواسُُّ اَنْ تُدْرِکَهُ وَ الاَوْهامُ اَنْ تَنالُهُ وَ الخَطَراتِ اَنْ تَحُدَّهُ وَ الاَبْصارُ عَنِ الاحاطَهِ بِه نَای فی قُرْبِهِ وَ قَرُبَ فِی نَایهِ، کَیفَ الکَیفَ بِغَیر اَنْ یقال: کَیفَ، وَ اینَ اْلاینَ بِلا أن یقالَ: اینَ هُو، مُنْقَطِعُ الکَیفِیهِ وَ الاینیهِ الواحِدُ الاَحَدُ، جَلَّ جَلالُهُ و تَقَدَّسَتْ اسْماؤُهُ؛ بحارالانوار، ج4، ص303

به راستی که خدا جز بدانچه خودش را وصف کرده است، وصف نشود. کجا وصف شود آن که حواس از درکش عاجز است، و تصورات به کنه او پی نبرند، و در دیده‌ها نگنجد، او با همه نزدیکی‌اش دور است و با همه دوری‌اش نزدیک، کیفیت و چگونگی را پدید آورده، بدون اینکه خود کیفیت و چگونگی داشته باشد. مکان را آفریده، بدون این که خود مکانی داشته باشد. او از چگونگی و مکان برکنار است، یکتای یکتاست، شکوهش بزرگ و نام‌هایش پاکیزه است.

 


موضوعات: مناسبتهاي روز
   پنجشنبه 4 خرداد 1391نظر دهید »

آن قدر راه را گم کرده ایم و آن قدر از قرآن و عترت کناره گرفته و دور افتاده و بیگانه شده ایم که نزدیک است به آمریکا و اروپا برویم و از آنها سوال کنیم که ” شما از قرآن و عترت چه فهمیده اید ” به ما یاد دهید ! علت آن است که ما از آنچه در دست داریم استفاده نمی کنیم و به آن عمل نمی کنیم ؛ لذا وقتی کفار که مزایای اسلام را می دانند چیزی می گویند تصدیق می کنیم و سخنانشان باورمان می آید.و دیگر اینکه ما عبید دنیا هستیم ؛ لذا ما را با تطمیع از کتاب و عترت منحرف و منصرف کــرده اند ! می بینیم ولی گویا نمی بینیم! جلوی ضریح امام رضا (ع) در یک شب ، پنج کرامت دیدم ؛ شفای مریض، کرامت های دیگر! وقتی این مطالب را برای ما نقل می کنند ، گویا داستان رستم و افراسیاب می خوانند!….قرآن و عترت دوای تمام دردهاست! اگر آنها را کنار بگذاریم در دنیا از این هم ذلیل تر می شویم .آیا ذلت از این بیشتر که مسلمانان با این همه قوت و ثروت نوکر کفار هستند و آنها مالک امرشان هستند ؟ یک روز به گرگ پناه می بریم و یک روز به روباه! برای اینکه از قرآن و عترت به کلی کنار نرویم و آنها را از ما جدا نکنند ، از الان باید در فکر اصلاح باشیم ! ” علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد “


موضوعات: معرفی اساتید
   سه شنبه 17 آذر 1394نظر دهید »

می گویند درویشی در راه می رفت و این جمله را برای پند دادن به مردم تکرار می کرد که ” هر چه کنی به خود کنی /گر همه نیک و بد کنی ، پیرزنی که در خانه اش مشغول پختن نان بود این جمله را شنید و گفت : ” من که این جمله را باور ندارم .به این دوریش هم ثابت می کنم که این حرف درست نیست ، آن گاه نانی را به سم آغشته کرد و درویش را صدا زده و به او داد تا درویش هم آن را بخورد. درویش نان را گرفت و روان شد . در راه به مردی خسته و غبارآلود رسید. مرد مسافر به درویش گفت: از راه دور آمده ام و خیلی گرسنه ام ، آیا در بساط خود چیزی داری که به من بدهی تا بخورم؟ درویش گرچه گرسنه بود نانی که پیرزن به او داده بود به مرد مسافر داد .مرد مسافر با حرص فراوان شروع به خوردن نان کرد. دقایقی نگذشته بود که دست به روی دلش گذاشت و شروع به داد و فریاد کرد. خبر آن به سرعت در محل پیچید و مردم دور آن دو جمع شدند. پیرزن نیز خود را به جمعیت رساند و ناباورانه دید نانی که به درویش داده بود نصیب پسر خود او شد که پس از مدت ها از سفر بازگشته بود ” خداوند نیز در قرآن کریم به این مطلب اشاره داد که ” ان احسنتم احسنتم لانفسکم و ان اساتم فلها” اگر نیکی کنید به خود کرده اید و اگر بدی کنید از آن خودتان است. ( سوره اسراء /آیه 7)


موضوعات: معرفی اساتید
   سه شنبه 17 آذر 1394نظر دهید »

ای یک دله ی  صد دله ، دل یک دله کن                        مهر دگران را ز دل خود یله کن

خیلی مرد می خواهد که دلش را از غیر خدا تهی سازد. مستاجر هایی که در دلش خانه کرده اند همه را بیرون کند. یک گوشه دل انسان محبت دنیاست ، یک گوشه دیگرش محبت خانه ، یک گوشه دیگرش محبت زن و بچه ، یک گوشه دیگرش محبت مال ، یک گوشه دیگرش محبت جاه و مقام ، یک گوشه دیگرش محبت …هرکس بالاخره یک مستاجرهایی در خانه دل دارد و محبت هایی در گوشه و کنار دلش هست. مرد آن کسی است که همه اینها را جواب کند .خدا نکند که شیطان هم بیاید و در دل انسان لانه کند.توفیق الهی و اراده و تصمیم می خواهد که کسی بتواند این ها را از دلش بیرون کند. انسان باید تصمیم بگیرد که به سوی خدا برود. خداوند هم فرموده : ” ای بنده من ، اگر تو یک وجب به سوی من بیایی ، من به اندازه ده قدم به تو نزدیک می شوم ، اگر تو یک قدم برداری ، من هروله کنان می آیم …….( در محضر مجتهدی تهرانی /ج 2 / ص 340)


موضوعات: معرفی اساتید
   سه شنبه 17 آذر 13941 نظر »

به واقعیات علم دارد ، ولیکن ایمان ندارد !

گاهی می بینی که ( انسان ) به این واقعیات ( عوالم برزخ ، صراط ، معاد ، قیامت ، حساب، کتاب، بهشت و جهنم) علم دارد ، لیکن ایمان ندارد. مرده شوی از مرده نمی ترسد ، زیرا یقین دارد که مرده قدرت اذیت و آزار ندارد ؛ ….ولی آنان که از مرده می ترسند برای این است که به این حقیقت ایمان ندارند ، فقط علم دارند. به خدا و روز جزا عالمند ولی یقین ندارند ؛ از آنچه عقل درک کرده قلب بی خبر است. طبق برهان می دانند خدایی هست و معاد و قیامتی در کار است ولی همین برهان عقلی ممکن است حجاب قلب شده ، نگذارند نور ایمان بر قلب بتابد تا خداوند متعال او را از ظلمات و تاریکی ها خارج کرده به عالم نور و روشنایی وارد سازد.” والله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور .و آن که خداوند تبارک و تعالی ولی او بوده و او را از ظلمات خارج ساخته است دیگر مرتکب گناه نمی شود. غیبت نمی کند ، تهمت نمی زند ، به برادر ایمانی کینه و حسد نمی ورزد و در قلب خویش احساس نورانیت کرده به دنیا و مافیها ارج نمی نهد….ولی بعضی از شماها همه چیز را پایمال می کنید از بزرگان اسلام غیبت می نمایید و …زیرا ایمان راسخ نشده و کیفر اعمال و کردار خود را باور ندارید. ( امام خمینی / جهاد اکبر / ص 52 و 53 /انتشارات امیر کبیر 1360 )


موضوعات: معرفی اساتید
   سه شنبه 17 آذر 1394نظر دهید »

عظمت و حرمت محرم در کلام حجه الاسلام و المسلمین حاج آقا مجتبی نورمفیدی ( رئیس هیات امنا مدرسه علمیه الزهرا(س) ) 

محرم، نام نخستين ماه از ماه های دوازده گانه قمری است. علت نام گذاری اين ماه به محرم آن بود که در زمان جاهليت، جنگ در اين ماه را حرام می دانستند و روز اول محرم را اول سال قمری قرار می دادند. بنی اميه درسال 61 هجري، با ريختن خون سيدالشهدا و خاندان و يارانش در اين ماه و پديد آوردن حادثه کربلا، احترام ماه حرام را نگه نداشتند. از آنجا که ماه محرم يادآور حادثه کربلا و عاشوراست، فرا رسيدن آن دل ها را اندوهناک می کند. پيروان و شيفتگان امام حسين(ع) نيز از اول محرم همه جا را سياه پوش مي کنند و به ياد آن امام شهيد، به عزاداری می پردازند.
محرم همچون عاشورا، رمز احيای خاطره حماسه های کربلاست. در فرهنگ شيعه، نام محرم با عاشورا، کربلا و امام حسين(ع) آميخته شده است و با يکديگر پيوند دارند و گويی محرم جز حسين و کربلا هيچ ندارد. امام حسين(ع) با شهادت، به قرب الهی رسيد و اين کار بزرگ، چون تابلويی زيبا، برای هميشه در برابر چشمان انسان قرار دارد.
رشد، در پرتو عزاداري

وظيفه پيروان امام حسين(ع) وشيعيان آن حضرت، عمل به سيره و رفتار ايشان است. چراغ فروزانی کهاباعبدالله الحسين(ع) روشن کرد، روشنايی بخش راه پيروان او شد. بنابراين، دوستداران و شيفتگان آن حضرت وظيفه دارند با عزاداری و سوگواری برای آنحضرت و ياران باوفايش، اين مشعل هدايت را همواره روشن نگه دارند. افزون بر اين، عزاداری برای سالار شهيدان از جنبه های ديگر نيز در خور توجه است که
عبارتند از:

1. تولّی و تبرّي: تولّي، دوست داشتن دوستان خدا؛ يعنی پيامبر اکرم(ص) و خاندان اوست. تبری نيز به معنای بيزاری جستن از دشمنان خدا؛ يعنی دشمنان پيامبر و خاندان اوست. عزاداری نيز ادای تکليف تولّی و تبرّی است که از فروع دين و تکاليف شيعه است. اشک ريختن بر حسين(ع)، نوعی بيعت و امضای پيمان دوستی با سيدالشهدا و ابراز تنفر و انزجار از دشمنان و قاتلان آن حضرت است.

2. رشد فردي، اجتماعی و فرهنگي: يکی از آثار و پی آمدهای عزاداری برای سيد شهيدان، ساختن فرد و جامعه بر اساس الگوی عرضه شده امامان معصوم: است؛
عزاداری از روی شناخت و معرفت و رعايت چارچوب های شرعی و عرفي. انجام دادن اين عزاداري، افزون بر اينکه در بعد عاطفی و معرفتي، فرد را به اهل
بيت پيامبر(ص) وابسته می کند، فرهنگ زلال اهل بيت: و مذهب شيعه را نيز با معرفت وعاطفه به نسل های بعدی منتقل می کند و اين بهترين راه برای حيات
فرهنگی مکتب اهل بيت: به شمار می آيد.

3. حفظ و ترويج اسلام ناب:
عزاداری و گريه بر مصايب سالار شهيدان، موجب زنده نگه داشتن راه و هدف نهضت
حسينی است. مجالس عزا، ادامه رسالت پيام رسانان عاشورا؛ يعنی امام سجاد(ع)
و حضرت زينب3 است. سوگواری در محرم و گريه بر مظلوميت شهدای کربلا، سلاح
هميشه برّانی است با فرياد و اعتراض به ستمگران.

آسيب های عزاداری سالار شهيدان

فرهنگ عاشورا و عزاداری امام حسين(ع) نيز مانند هر پديده باارزش ديگر دچار آفت ها و آسيب هايی است که در صورت مقابله نکردن عاقلانه با آن ممکن است به
فرهنگ پربار عاشورايی آسيب هايی وارد شود. برخی از اين آسيب ها عبارت است از:

الف) برخورد عاطفی صرف با مقوله عزاداري: بی شک، عاطفی ترين صحنه
ها در تاريخ عاشورا وجود دارد. اين بُعد از حادثه عاشورا به دليل دو عنصر
حماسه و زيبايی در کنار عاطفه قوي، آن را اثرگذارتر کرده است. در فرهنگ
عامه، بيشتر شاهد پررنگ بودن جنبه تراژيک اين حادثه هستيم، به گونه ای که
تا حدودی عرصه بر جنبه های حماسی و عرفانی حادثه عاشورا تنگ شده است.
متأسفانه در گذر زمان، برای شدت بخشيدن به جنبه عاطفي، داستان ها و مطالبی
بدون ربط و سند برای حادثه عاشورا جعل شده است، مانند عروسی حضرت قاسم در
روز عاشورا… .

ب) تبديل شدن عزاداری به عادت: از آنجا که بار
عاطفی حادثه عاشورا قوی است، ظرفيت عادت پذيری آن به شدت افزايش می يابد.
وقتی موضوعی به عادت تبديل شود، ديگر برای به جا آورنده آن عمل، تنها انجام
دادن آن، هدف خواهد شد و او با اين کار تخيله روانی می شود. ازاين رو،
انتظار معنادار بودن و پويايی عمل، انتظاری بی معنا خواهد بود.

ج)آميخته شدن عزاداری با فرهنگ های قومی و ملي: شيوه های عزاداری هر قوم و
ملت مانند زبان آنها گوناگون است. بنابراين، بايد بکوشيم برای هماهنگ و
اصول مند کردن عزاداری سيدالشهدا، براساس فرهنگ يک ملت، با فلسفه و اهداف و
روح قيام تناسب ايجاد شود.

د) ضعف دانش و بينش عمومي: کمبود
دانش و انديشه در جامعه، زمينه ساز گسترش انحراف ها، تحريف ها و خرافه
هاست. در اين زمينه هر چه ميزان و سطح تحصيلات افراد جامعه بيشتر باشد،
امکان کمتری برای نفوذ انديشه های نادرست و باطل وجود خواهد داشت. اين امر
با روحيه پرسشگري، نقادی و نقدپذيری ارتباط بسياری دارد. بينش بالای جامعه
همواره موجب امنيت روانی جامعه و اعتلای جايگاه عالمان و واعظان مصلح و
آگاه است.


موضوعات: معرفی اساتید
   سه شنبه 19 آبان 13941 نظر »

به گزارش معاونت فرهنگی موسسه آموزش عالی و مدرسه علمیه الزهرا(س) گرگان ، مراسم ” عصر شعر عاشورایی ” با عنوان ” رویت جمیل ” از سوی این موسسه و مدرسه علمیه برگزار شد. در این مراسم آیت الله سید کاظم نورمفیدی نماینده ولی فقیه در استان گلستان و امام جمعه گرگان با اشاره به اینکه شعر نقش بسیار مهمی در جریان ساختن و تبیین نهضت عاشورا دارد بیان داشت: همه عالم تجلی اسماء و صفات ذات اقدس الهی است که در روز عاشورا و بواسطه سپاه اندک اباعبدالله (ع) این تجلی ، متجلی گشت. اشعار عاشورایی نقش بسیار زیادی در جریان ساختن نهضت عاشورا و نیز انتقال پیام آن دارد.
وی افزود: جریان عاشورا تحقق عینی ارزش های الهی است لذا شعرا باید در اشعار خود این مهم را مورد توجه قرار دهند و با اشعار شایسته خود نهضت عاشورا را همچنان زنده نگه دارند.
نماینده ولی فقیه در استان گلستان ادامه داد : لطافت و ظرافت شعر ابزار مناسبی برای انتقال پیام عاشورا است چرا که شعر آمیخته با اشک و احساس است و این اشک و احساس به عنوان یک جریان و پلی است که فاصله انسان را با خوبی ها کم خواهد نمود .
وی با استناد به فرازی از مناجات خمسه عشر پیرامون شیرینی محبت به خدا تصریح کرد : هدف قیام اباعبدالله (ع) بریدن از قفس نفسانیت و منیت و پیوستن به خدا است که این یعنی یک دنیا عرفان و چشیدن محبت الهی که باید شعرا در اشعار خود بتوانند این حقیقت را به مخاطبین انتقال دهند.
امام جمعه گرگان خاطر نشان نمود: مراد از اینکه می گوییم اگر عاشورا نبود از اسلام چیزی باقی نمی ماند این است که آنچه به عنوان لُب اسلام بود هم در بُعد ایمان و توحید و هم در بُعد مسائل اخلاقی و رفتاری توسط امام حسین (ع) در روز عاشورا پیاده شد. در اشعار عاشورایی این حقیقت ها باید جلوه نماید و باید این الگوها به جوانان شناخته شود .امروزه جامعه ی ما مکتب و آرمان می خواهد ، اگر الگوهای درست ارائه نشود قطعا جوانان به دنبال افرادی می روند که شناختی از اسلام ندارند.


موضوعات: معرفی اساتید
   سه شنبه 19 آبان 1394نظر دهید »

به گزارش معاونت فرهنگی موسسه آموزش عالی و مدرسه علمیه الزهرا(س) گرگان ،آیت الله سید کاظم نورمفیدی نماینده ولی فقیه استان گلستان و امام جمعه گرگان ، در جلسه اخلاق در جمع طلاب سطح دو و سه این موسسه و مدرسه علمیه به بحث پیرامون اهداف و رسالت حوزه های علمیه پرداخت و بیان داشت : هدف از تحصیل در حوزه همان هدفی است که در آیه نفر (توبه، 122) توصیف و ترسیم شده است . در این آیه، سه هدف ذکر شده است:1. اولین هدف حوزه های علمیه شناخت صحیح دین است ( لیتفقهوا ) 2. دومین هدف حوزه‌‌های علمیه انذار کردن یعنی ابلاغ دین به مردم است ، (لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم) 3. سومین وظیفه و رسالت که بر دوش طلاب قرار داده شده است وظیفه اصلاح و بر حذر داشتن است (علیهم یحذرون)
نماینده ولی فقیه با تاکید بر جایگاه رفیع طلاب و عنوان جانشینی انبیاء افزود: منذر بودن وظیفه حوزه های علمیه است . در بررسی آیات قرآن به این نکته بر می خوریم که بخش عظیمی از آیات درباره انذار و بشارت است “«ما پیامبران را جز برای بشارت و بیم نمی فرستیم” . انذار کردن کار انبیاست. البته منذر بودن غیر از سخنگو بودن است. پیامبر مکرم اسلام (ص) واولیای الهی از جمله حضرت زنیب کبری (س) در برخورد با مردم جامعه نه فقط به عنوان سخنگو بلکه به عنوان یک منذر به بیان معارف بلند دینی می پرداختند.
وی ادامه داد : امروز جامعه بیش از هر زمان دیگر به حوزه های علمیه نیازمند است. پاسخگویی به شبهات روز جامعه برعهده حوزه های علمیه است لذا شایسته است طلاب با فراگیری علوم دینی به صورت عمیق و درست بتوانند پاسخگوی نیاز جامعه در زمینه های مختلف باشند.
امام جمعه گرگان در پایان خاطر نشان کرد: طلاب علوم دینی باید در راستای تحصیل در این مسیر تمام سعی و تلاش خود را جهت مُبَرَّز شدن در رشته ای که انتخاب می کنند بکار ببندند.آمادگی یک طلبه در مباحث دینی لازم است ولی مُبَرز شدن در یک رشته همچون فقه یا کلام یا مباحث اعتقادی از ضروریات طلاب در حوزه های علمیه است تا بدین وسیله بهتر و مطلوب تر بتوانند به تبلیغ آموزه های بلند دینی بپردازند و در این راه موفق شوند.

 


موضوعات: معرفی اساتید
   سه شنبه 19 آبان 1394نظر دهید »

1 ... 63 64 65 ...66 ... 68 ...70 ...71 72 73 ... 256

جستجو
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31