معاونت فرهنگی مدرسه علمیه تخصصی الزهرا(س) گرگان










جستجو





آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
 
  شهادت امام هادی علیه السلام بر رهروانش تسلیت ...
  16:49 , موضوعات: مناسبتهاي روز

شهادت امام هادی علیه السلام بر رهروانش تسلیت

اوصاف پروردگار

امام هادی علیه السلام می فرمایند :

اِنَّ اللهَ لا یوصَفُ اِلاَّ بِما وَصَفَ به نَفْسَهُ وَ اَنّی یوصَفُ الذَّی تَعجِزُ الحَواسُُّ اَنْ تُدْرِکَهُ وَ الاَوْهامُ اَنْ تَنالُهُ وَ الخَطَراتِ اَنْ تَحُدَّهُ وَ الاَبْصارُ عَنِ الاحاطَهِ بِه نَای فی قُرْبِهِ وَ قَرُبَ فِی نَایهِ، کَیفَ الکَیفَ بِغَیر اَنْ یقال: کَیفَ، وَ اینَ اْلاینَ بِلا أن یقالَ: اینَ هُو، مُنْقَطِعُ الکَیفِیهِ وَ الاینیهِ الواحِدُ الاَحَدُ، جَلَّ جَلالُهُ و تَقَدَّسَتْ اسْماؤُهُ؛ بحارالانوار، ج4، ص303

به راستی که خدا جز بدانچه خودش را وصف کرده است، وصف نشود. کجا وصف شود آن که حواس از درکش عاجز است، و تصورات به کنه او پی نبرند، و در دیده‌ها نگنجد، او با همه نزدیکی‌اش دور است و با همه دوری‌اش نزدیک، کیفیت و چگونگی را پدید آورده، بدون اینکه خود کیفیت و چگونگی داشته باشد. مکان را آفریده، بدون این که خود مکانی داشته باشد. او از چگونگی و مکان برکنار است، یکتای یکتاست، شکوهش بزرگ و نام‌هایش پاکیزه است.

 


  تربیت عبادی و اخلاقی فرزند ...

 

 

 

 

پدر به عنوان الگو و مسئول در خانواده، وظیفه دارد در پرورش اخلاقی فرزندان خود نهایت تلاش را به کار گیرد، که خود مستلزم مراقبت از رفتار، کردار و تهذیب نفس است؛ چراکه او اسوه عینی و عملی برای فرزندان است.
در اسلام یک سری دستورات عبادی مطرح است که فرزند عملاً باید با آن آشنا شود. به عنوان نمونه، لقمان حکیم به فرزندش می فرماید: «يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنكَرِ»؛1 «ای پسرم! نماز را به پا دار و امر به معروف و نهی از منکر نما.»
اهمیت مراقبت بر اعمال عبادی فرزندان تا به جایی است که حضرت ابراهیم علیه‏السلام در دعا برای فرزندانش، آن را از درگاه الهی می طلبند: «رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاَةِ وَمِن ذُرِّيَّتِي»؛2 «پروردگارا! مرا برپا کننده نماز قرار ده، و از فرزندانم [نیز چنین فرما].»
پدر به عنوان الگو و مسئول در خانواده، وظیفه دارد در پرورش اخلاقی فرزندان خود نهایت تلاش را به کار گیرد، که خود مستلزم مراقبت از رفتار، کردار و تهذیب نفس است؛ چراکه او اسوه عینی و عملی برای فرزندان است.
قرآن کریم در سوره لقمان، در قالب بیان پند و اندرزهای لقمان به پسرش، می فرماید: «وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا»؛3 «با بی اعتنایی از مردم روی مگردان، و مغرورانه بر زمین راه مرو!» در آیه بعد میانه روی در راه رفتن و صحبت کردن را متذکر می شود: «وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِن صَوْتِكَ»؛4 «پسرم! در راه رفتنت، اعتدال را رعایت کن و در سخن گفتنت نیز رعایت اعتدال نما و از صدای خود بکاه!»
پی نوشت :
1 . لقمان/ 17.
2 . ابراهیم/ 40.
3 . لقمان/ 18. 4 . همان/ 19. منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره 153.

موضوعات: معرفی اساتید
[شنبه 1393-09-01] [ 04:05:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  همسردارى ...

پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله مى فرمايد: «هر زنى هفت روز به شوهرش خدمت كند، خداوند هفت در دوزخ را به رويش مى بندد و هشت در بهشت به رويش بگشايد تا از هر در كه بخواهد، وارد شود.»
قرآن كريم مى فرمايد: «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً»؛(1) «و از نشانه هاى او اين است كه از [نوع ]خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد و بين شما دوستى و رحمت نهاد.»

 

امام صادق عليه السلام نيز مى فرمايد:
«إِنَّ الْمَرْءَ يَحْتَاجُ فِي مَنْزِلِهِ وَ عِيَالِهِ إِلَى ثَلَاثِ خِلَالٍ يَتَكَلَّفُهَا وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ فِي طَبْعِهِ ذَلِكَ مُعَاشَرَةٌ جَمِيلَةٌ وَ سَعَةٌ بِتَقْدِيرٍ وَ غَيْرَةٌ بِتَحَصُّن؛(2) به درستى كه مرد در خانه و خانواده اش نياز به سه ويژگى دارد كه بايد خود را بدان مكلف نمايد؛ حتى اگر آنها در طبع و خصلت او نباشد: رفتار زيبا، گشاده دستى به اندازه [توان ]و غيرت ورزى [بر ناموس ] با حفظ و پاسدارى»
در دين مبين اسلام همانطور كه مرد به حفظ و رعايت حقوق زن و معاشرت پسنديده با او، امر و ترغيب شده، زن نيز به برخورد و ارتباط صحيح و صادقانه با مرد توصيه و تشويق گرديده است.
پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله مى فرمايد: «اَيُّما اِمْرَأَةٍ خَدَمَتْ زَوْجَها سَبْعَةَ اَيَّامٍ غَلَّقَ اللَّه عَنْها سَبْعَةَ اَبْوابِ النَّارِ وَ فَتَحَ لَها ثَمانِيَةَ اَبْوابِ الْجَنَّةِ تَدْخُلُ مِنْ اَيْنَما شاءَتْ؛(3) هر زنى هفت روز به شوهرش خدمت كند، خداوند هفت در دوزخ را به رويش مى بندد و هشت در بهشت به رويش بگشايد تا از هر در كه بخواهد، وارد شود.»
الگوى زن مسلمان
نخستين زن نمونه و الگوى زن مسلمان، حضرت «خديجه بنت خويلد» است. او تمام همّ و غمّ خويش را صرف پيشبرد اهداف پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله نمود و اوّلين زنى بود كه به او ايمان آورد، آن چنان كه اميرمؤمنان عليه السلام در خطبه «قاصعه» مى فرمايد: «وَ لَمْ يَجْمَعْ بَيْتٌ وَاحِدٌ يَوْمَئِذٍ فِي الْإِسْلَامِ غَيْرَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وَ خَدِيجَةَ وَ أَنَا ثَالِثُهُمَا؛(4) هنوز در اسلام خانه اى جز خانه رسول خداصلى الله عليه وآله و خديجه عليهاالسلام جمع نشده بود كه من سومين آنها بودم.»
او در اوّلين برخورد با پيامبرصلى الله عليه وآله وقتى او را به عنوان امين كاروان تجارى خود برگزيد، يك نفر را به دنبال وى فرستاد و به پيامبرصلى الله عليه وآله گفت: چيزى كه مرا شيفته تو كرده، راستگويى، امانتدارى و اخلاق پسنديده توست. سپس كاروان خود را به او سپرد. (5) او سرانجام به عقد پيامبرصلى الله عليه وآله درآمد و با مهربانى و فداكارى زندگى مشترك را با او شروع كرد و نخستين كسى بود كه خبر رسالت پيامبر اعظم صلى الله عليه وآله را از او شنيد. (6) در دوره رسالت، لبخندها و مهربانيهاى خديجه عليهاالسلام بود كه غبار اندوه را از چهره پيامبرصلى الله عليه وآله مى زدود و او بود كه خاك و خاكسترى كه جاهلان روزگار بر سرش مى پاشيدند، پاك مى كرد و به او قوت قلب مى داد. مهربانى او وقتى بيش تر آشكار شد كه مسلمانان به «شعب ابى طالب» رانده شدند. ثروت و دارايى خديجه بود كه مسلمانان را از خطر نيستى نجات بخشيد؛ چنان كه «زهرى» مى نويسد:
«خديجه عليهاالسلام براى رسول خداصلى الله عليه وآله چهل هزار، چهل هزار انفاق مى كرد.» (7)
از جمله ويژگيهاى خديجه عليهاالسلام اين بود كه همواره سخنان پيامبر اعظم صلى الله عليه وآله را تصديق مى كرد و هر تصميمى كه ايشان مى گرفت، خديجه عليهاالسلام بدون چون و چرا اطاعت مى نمود. (8) رسول خداصلى الله عليه وآله فرمود: «خَيْرُ نِساءِ الْعالَمينَ مَرْيَمُ بِنْتُ عِمْرانَ وَ آسِيَةُ بِنْتُ مُزاحِمٍ وَ خِديجَةُ بِنْتُ خُوَيْلِدٍ وَ فاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ؛(9) بهترين زنان عالم مريم دختر عمران و آسيه دختر مزاحم و خديجه دختر خويلد و فاطمه دختر محمدعليهماالسلام است.»
گفته اند هرگاه پيامبرصلى الله عليه وآله گوسفندى مى كشت، مى فرمود: «از گوشت آن به دوستان خديجه عليهاالسلام بدهيد!» مى پرسيدند: چرا؟ مى فرمود: «چون من دوستداران خديجه عليهاالسلام را دوست مى دارم.» (10)
آن گاه كه عايشه در مورد علاقه پيامبرصلى الله عليه وآله به خديجه عليهاالسلام با ايشان بگو مگو مى كرد، رسول خداصلى الله عليه وآله فرمود: «روزى كه همه مرا تكذيب مى كردند، خديجه عليهاالسلام مرا تصديق كرد و روزى كه همه از من فرار مى كردند، او به من ايمان آورد و مرا تنها نگذاشت و از من حمايت كرد.» (11)
هنوز يك سال از حمايتهاى بى دريغ او در شعب ابى طالب نگذشته بود كه خديجه عليهاالسلام پيامبرصلى الله عليه وآله را تنها گذاشت و به آشيان الهى پر كشيد. اين مصيبت كه با درگذشت ابوطالب عليه السلام در يك سال رخ داد، آن قدر بر پيامبرصلى الله عليه وآله گران آمد كه آن سال را «عام الحزن» ناميدند. (12)
پی نوشت:
1) روم/21.
2) تحف العقول، ص 322؛ بحارالأنوار، ج 75، ص 235.
3) ميزان الحكمه، محمدى رى شهرى، ص 2264، ح 7878.
4) نهج البلاغة، خ 192، ص 300.
5) الكامل فى التاريخ، ابن اثير الجزرى، تهران، نشر اساطير، 1376 ه . ش، ج 2، ص 24.
6) سيرة خديجه بنت خويلد، محمود بن عبدالغفار الحارث، بيروت، دار المجيل، 1408 ه . ق، ص 11.
7) تذكرة الخواص، سبط ابن الجوزى، نجف، مطبعة الحيدرية، 1383 ه . ق، ص 314.
8) الاصابة فى تمييز الصحابة، ابن الحجر العسقلانى، بيروت، دار صادر، 1323 ه . ق، ج 4، ص 275.
9) همان.
10) اسدالغابة، ابن اثير الجزرى، بيروت، دار احياء التراث، بى تا، ج 5، ص 438.
11) همان.
12) بحار الانوار، ج 19، ص 25.
منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 107.

 

موضوعات: معرفی اساتید
 [ 03:56:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  چرا زنان از حرف‌زدن دست نمی‌کشند؟ ... ...

مرد باید بفهمد که زن قصد ندارد به او نشان دهد که هرکاری را اشتباه انجام می دهد.زن دراکثر مواقع واقعا می خواهد به او کمک کند ومرد نباید دقیقا همه چیز را به خودش بگیرد. زن می خواهد به مردی که دوستش دارد کمک کند تا انسان بهتری شود اما مرد اغلب چنین برداشت می کند که به اندازه ی کافی برای زن خوب نیست
تفاوت هایی درساختارمغز، حرف زدن وگوش کردن، تجسم فضایی، احساسات وادراک، بیوشیمی بدن ونهایتا ، تفاوت درنوع عاشق شدن وازدواج. درهربخش ، راه حلهایی برای رویارویی با این تفاوت هانیز پیشنهاد شده است.از آنجا که چگونگی ارتباط با جنس مخالف وتشکیل خانواده ، ازدغدغه های اصلی نسل جوان محسوب می شود ، امیدوارم که این چند مقاله ، بتواند اطلاعات مفیدی را دراختیار شما عزیزان قرار دهد.

چرا زنان، درک سریعتری نسبت به شرایط دارند؟

علم ثابت کرده است که ارتباط بین دونیم کره مغز ، درزنان بهتر صورت می گیرد .نیم کره چپ وراست مغز توسط رشته های عصبی به یکدیگر متصل گشته اند که به نام جسم پینه ای یا رشته پیوندی دونیم کره شناخته می شوند. این رشته پیوندی، امکان ارتباط وتبادل اطلاعات را بین دو نیم کره ی مغز ایجاد می کند.

راجر کروسکی، عصب شناس دانشگاه کالیفرنیا در مطالعات خود تایید کرد که : ” جسم پینه ای درمغز زنان ، نسبت به مغز مردان ضخیم تر است ” و به این خاطر است که درمغز زنان ، ارتباط بین دو نیم کره 30 درصد بیشتر از مردان برقرار می شود. او همچنین نشان داد که در زنان ومردانی که به فعالیت های مشابهی مشغولند، بخش های متفاوتی از مغز فعال می شوند.

مطالعات نشان می دهند که فرد، زمانی به قدرت بیان دست می یابد که پیوند بیشتری بین دو نیم کره مغزش برقرار گردد. همچنین تعداد این پیوندها توانایی زنان را در انجام همزمان فعالیتهای غیرمرتبط توجیه می کند.

به علاوه موجب روشن شدن قضیه درک سریع زنانه می شود. زن نسبت به مرد ، از سنسورهای قوی تری برخورداراست وبا توجه به تعداد زیاد رشته های پیوندی بین دونیم کره مغز برای تبادل سریع اطلاعات، می تواند در مرحله درک شرایط درعرض یک ثانیه ، قضاوتهای بی شمار- وصحیحی را نسبت به انسان ها وموقعیت های آنان ارایه دهد.

مغزیک مرد ، برای اینکه کارها را یکی پس از دیگری انجام دهد، برنامه ریزی شده است، نه اینکه کارهای مختلفی را همزمان انجام دهد، زیرا رشته های پیوندی کمتری بین دونیم کره چپ وراست مغز او وجود دارد . علی رغم اینکه مغز او نسبت به مغز زنان دارای قسمت بندی های بیشتری است. اسکن مغز مردی که درحال مطالعه است، نشان می دهد که درآن لحظه او درست مثل یک فرد ناشنواست

چرا مردان فقط می‌توانند روی یک کار تمرکز کنند؟

تمامی تحقیقات به یک نتیجه رسیده اند :
مغز مردان ، بسیار تخصصی رشد کرده وکشو وقفسه های کوچک زیادی دارد. مغز مردانه طوری برنامه ریزی شده است که به طور کامل تنها برروی یک فعالیت تمرکز می کند. اکثر مردان می گویند، دریک زمان فقط می توانند به یک کار بپردازند.وقتی یک مرد خودرو را متوقف می کند تا خیابانی را از روی نقشه بیابد، ابتدا چه می کند؟ صدای رادیو را کم می کند .در حالیکه کمتر زنی می فهمد که چرا او این کار را می کند. زن می تواند درحالی که گوش می کند، صحبت کند و مطالعه کند. پس چرا مرد نمی تواند؟ چرا وقتی تلفن زنگ می زند، مرد می خواهد که صدای تلویزیون را کم کند؟ اینگونه شکایت ها را در تمام جهان از زنان می شنویم.

پاسخ این است : مغزیک مرد ، برای اینکه کارها را یکی پس از دیگری انجام دهد، برنامه ریزی شده است، نه اینکه کارهای مختلفی را همزمان انجام دهد، زیرا رشته های پیوندی کمتری بین دونیم کره چپ وراست مغز او وجود دارد . علی رغم اینکه مغز او نسبت به مغز زنان دارای قسمت بندی های بیشتری است. اسکن مغز مردی که درحال مطالعه است، نشان می دهد که درآن لحظه او درست مثل یک فرد ناشنواست.

مغزیک زن چندمنظوره برنامه ریزی شده است. او می تواند کارهای مختلف ومتعددی را به طور همزمان انجام دهد.مغز او هیچ گاه بیکارنیست؛ بلکه همیشه فعال است. او می تواند، درحالی که آشپزی می کند به تلویزیون نگاه کند و همزمان با تلفن صحبت کند. او همچنین می تواند همزمان رانندگی کند، وبه رادیو گوش کند. اما اگر یک مرد درحال پخت غذای تازه ای باشد وبا او صحبت کنند به احتمال بسیار زیاد عصبانی میشود، زیرا نمی تواند هم دستور پخت را بخواند وهم به حرف کسی گوش کند. از آنجا که هردو نیم کره مغز زنان فعال است، برای بسیاری ازآنان سخت است که دست چپ وراست را از یکدیگر تشخیص دهند. حدود 50 درصد از زنان نمی توانند بدون اینکه به دنبال یک حلقه یا یک خال بگردند، بدون معطلی بگویند کدام دست چپ وکدام دست راست است.درحالی که مردان ازآنجا که یا نیم کره راست ویا چپ فعال است، مشکل بسیار کمتری در تشخیص چپ وراست دارند.

چرا زنان از حرف‌زدن دست نمی‌کشند؟

مغز مردان به بخش های جداگانه ای تقسیم بندی شده ومی تواند اطلاعات را تفکیک وذخیره نماید. درپایان یک روز پردردسر، مغز مرد تمام مشکلات را به راحتی درکشوهای مغزش قرار می دهد.درحالی که مغز زنان ، نمی تواند اطلاعات را به همین روش نگه داری کند. ناچارا مشکلات مرتبا در سرزن می چرخند. تنها روشی که یک زن می تواند مشکلاتش راحل نماید، این است که با صحبت در مورد آنها، وجود مشکلات را درک کند.اگر زنی درپایان روز صحبت کند، به دنبال راه حل نیست ونمی خواهد نتیجه گیری کند، او تنها می خواهد در مورد مشکلات روحی اش صحبت کند.

چرا زنان و مردان از هم جدا می‌شوند؟

انگیزه بیولوژیکی یک مرد دراین است که زنی را تامین کند واگر زن ، قدر زحماتش را بداند، موفقیت اش تایید می شود. وقتی که زن احساس خوشبختی می کند، مرد مطمئن می شود که وظیفه اش را به خوبی انجام داده است. وقتی زن احساس خوشبختی نکند، مرد احساس عجز وناتوانی می کند، زیرا گمان می کند که او زن را درست ویا به اندازه کافی تامین نکرده است.

مرتبا می شنویم که مردان به دوستانشان می گویند: “نمی تونم اون رو خوشبخت کنم” واین می تواند برای مرد انگیزه کافی ایجاد کند که به جدایی فکر کند . در مقابل ، زنان ، هیچگاه همسرشان را به این دلیل ترک نمی کنند که با آنچه او برایش فراهم کرده است، احساس خوشبختی نمی کند ، بلکه به این خاطر او را ترک می کند که از نظر احساسی تامین نمی شود.زن به عشق، چیزهای رمانتیک ویک هم صحبت صبور احتیاج دارد. برای یک مرد ، مهم این است که زن به او بگوید، کاری که انجام داده است فوق العاده است وآنچه که مرد برای او می تواند فراهم کند، کفایت می کند. اما مرد باید رمانتیک باشد وبه خصوص بتواند وقتی زن با او حرف می زند، بدون آنکه راه حلی ارایه دهد، گوش کند.

مرد باید بفهمد که زن قصد ندارد به او نشان دهد که هرکاری را اشتباه انجام می دهد.زن دراکثر مواقع واقعا می خواهد به او کمک کند ومرد نباید دقیقا همه چیز را به خودش بگیرد. زن می خواهد به مردی که دوستش دارد کمک کند تا انسان بهتری شود اما مرد اغلب چنین برداشت می کند که به اندازه ی کافی برای زن خوب نیست

چرا مردان از اینکه حق با آنان نباشد ناراحت می‌شوند؟

وقتی می خواهید بفهمید چرا مردان اینقدر ناراحت می شوند که حق با انان نباشد، باید نگاهی به تاریخ بشر بیندازید. صحنه زیر را پیش خود تصور کنید: خانواده ای غارنشین دور آتش چمباتمه زده اند. مرد جلوی ورودی غار نشسته وبه بیرون نگاه می کند. او در افق ودر اطراف در جستجوی تکان خوردن چیزی است. زن و فرزندانش روزهاست چیزی نخورده اند و او می داند .پس از آنکه هوا خوب شد به شکار خواهد رفت وتازه هنگامی برخواهد گشت که شکار کرده باشد. این وظیفه اوست زیرا خانواده اش به او وابسته اند. آنان گرسنه هستند، اما به توانایی اوایمان دارند. او با چهره ای بی حرکت آنجا نشسته است ونظاره می کند. حق ندارد ترس خود را به خانواده اش نشان دهد، چون از او ناامید خواهند شد. او باید قوی باشد. وقتی یک مرد برحق نباشد، احساس ناتوانی می کند، چون او قادر نبوده وظیفه اش را به خوبی انجام دهد. به نظر می رسد میلیون ها سال ترس از ناتوان بودن ، به سختی درمغز یک مرد امروزی لنگر انداخته است.

تنها تعداد اندکی از زنان می دانند که وقتی مردی به تنهایی سفر می کند به احتمال زیاد می ایستد وراه را می پرسد. اما وقتی یک زن کنار دست او نشسته باشد، این کار برای او به معنای ناتوانی است، چرا که نمی تواند زن را بدون کمک دیگری به مقصد برساند.

وقتی زنی می گوید: “خب نگه دار، راه را بپرس” مرد چنین احساسی می کند : “تو بی عرضه ای، حتی نمی توانی راهت رو پیدا کنی” به همین دلیل برای مردان سخت است که بگویند : “متاسفم” گفتن این جمله برای مردان،ميگنا دات آي آر، اعتراف به اشتباه است واگر حق با آنان نباشد انگار ناتوانند. یک زن به خصوص باید مراقب باشد که وقتی با مردی راجع به مساله ای حرف می زند، ناخواسته او را سرزنش نکند.

مرد باید بفهمد که زن قصد ندارد به او نشان دهد که هرکاری را اشتباه انجام می دهد.زن دراکثر مواقع واقعا می خواهد به او کمک کند ومرد نباید دقیقا همه چیز را به خودش بگیرد. زن می خواهد به مردی که دوستش دارد کمک کند تا انسان بهتری شود اما مرد اغلب چنین برداشت می کند که به اندازه ی کافی برای زن خوب نیست. یک مرد به هیچ اشتباهی اعتراف نمی کند، زیرا می ترسد که زن دیگر او را دوست نداشته باشد.

جالب این جاست که بدانیم : وقتی مردی به اشتباه خود اعتراف می کند ، زن بسیار بیشتراز قبل او را دوست دارد. واقعا که دنیای عجیبی است!

موضوعات: معرفی اساتید
[جمعه 1393-08-30] [ 06:08:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  جملاتی که کودک شما دوست دارد بشنود ...

«هیچ وقت همه تو را دوست نخواهند داشت». دخترها همیشه دوست دارند بدانند چقدر خاص و مورد توجه هستند اما برخی مردم از این مساله خوششان نمی آید، اشکالی هم ندارد. لازم نیست آنها تغییر کنند یا به سختی خود را با دیگران تطبیق دهند.
گفتن جمله «دوستت دارم» به کودکان بسیار خوب است و به او آرامش می دهد. اما فقط همین یک جمله برایشان کافی نیست. کودک شما جملاتی همچون «دوستت دارم، تو زیبا هستی، تو هر کاری را اراده کنی می توانی انجام دهی » را بسیار شنیده اند. این جملات بسیار مفید و خوب هستند و شما برای بیان آنها به هیچ نوع یادآوری کننده ای نیاز ندارید. اما جملات دیگری نیز وجود دارند که می توانند به افزایش اعتماد به نفس کودکان و تقویت مهارت های آنها کمک کند.

ادامه این مطلب 10 مطلبی را نام برده ایم که کودکان به شنیدن آنها نیاز دارند.

1. اشتباه پیش می آید

«اوه! ظرف غذایت ریخت. برو و دو تا دستمال از آشپزخانه بیاور. من به تو کمک می کنم تا آن را تمیز کنی.» به کودکان خود - حتی کودکان شلخته - بیاموزید اشتباه کردن برای هر کسی پیش می آید و اشکالی ندارد. هنگام خطای کودکان به او نشان دهید که: «مامان عصبانی نیست . . . این مساله حل می شود. دنیا که تمام نشده است. همه آدم های بزرگ نیز اشتباه می کنند.»

2. هیچ کس کامل نیست

«هیچ وقت همه تو را دوست نخواهند داشت». دخترها همیشه دوست دارند بدانند چقدر خاص و مورد توجه هستند اما برخی مردم از این مساله خوششان نمی آید، اشکالی هم ندارد. لازم نیست آنها تغییر کنند یا به سختی خود را با دیگران تطبیق دهند. اگر ما به دختران خود این مساله را بیاموزیم، به آنها کمک کرده ایم تا در آینده کمتر دلشان بشکند و از مردم آزرده خاطر شوند. «مهم نیست که چقدر تلاش می کنیم تا خوب، زیبا و کامل به نظر برسیم، گاهی پیش می آید که فردی از ما خوشش نیاید. این مساله ای شخصی نیست. تو هم هر کسی را دوست نخواهی داشت و دیگران نیز تو را دوست ندارند. این کاملا طبیعی است.»

3. خودت را دوست داشته باش

«بلند شو و کمی در اطراف قدم بزن. اگر کمی با هم نرمش کنیم و دست و پاهایمان را ورزش دهیم، روز خیلی خوبی در انتظارمان خواهد بود.» این کاملا به مادر بستگی دارد که از همان ابتدا به فرزند خود اهمیت ورزش های روزانه را بیاموزد. اگر ما به فرزندان خود بیاموزیم تا بدن خود را با ورزش های مفرح حرکت دهند - مثل فوتبال، بالا رفتن از درخت و … - آنها نحوه ارتباط با بدن خود را خواهند آموخت. این مساله به خصوص برای دختر بچه ها مهم است که اندامشان برایشان اهمیت دارد.

4. تعریف کردن از آنها

«تو خیلی خوب پازل حل می کنی. تو تکه های پازل را خیلی سریع کنار هم چیدی». همین تعاریف بسیار کوچک تاثیر مثبتی روی فکر کودک می گذارد. به طور مداوم به آنها یادآوری کنید تا چه اندازه با استعداد و باهوش هستند. این کار باعث می شود تا کودکان برای خود ارزش بالایی قایل شوند.

5. شانس دوم

«بیا، این اسباب بازی ای است که دیروز از تو گرفتم. می توانی امروز با آن بازی کنی. به قواعد بازی توجه کن.» دادن شانس دوم به کودک بسیار عالیست. حتی اگر کودک شما یک روز قوانین را رعایت نکند و به اخطارهای شما گوش ندهد، در روز بعد به او این فرصت را بدهید تا دوباره شانس خود را امتحان کند. به این ترتب به او نشان می دهید که مطمئن هستید او از عهده انجام آن بر می آید. این مساله، حس اعتماد را در کودکان پرورش می دهد.

6. مسوولیت پذیر بودن

«درست است، تو حق داری. من اشتباه کردم. اجازه بده تا خطای خود را جبران کنم.» گاهی پیش می آید مثلا در بازی، توپ از دست شما می افتد، این گونه خطاها این فرصت را به شما می دهد تا مسایلی همچون پذیرفتن کارهای خود و درست کردن شرایط را به کودک خود بیاموزید. این کار، اعتماد به نفس کودک را نیز افزایش می دهد. والدین با این کار احساس خویشتن پذیری را به کودک القا می کنند .

7. اعتماد به کودک خود

«می توانی وقتی دارم ظرف ها را می شویم، مراقب خواهر کوچکت باشی؟ » اگر به فرزند بزرگ تر خود مسوولیت های این چنینی بدهید و به او بگویید: «من به کسی مثل تو نیاز دارم تا مراقب او باشد»، در واقع حس اعتماد به نفس او را افزایش داده اید. در این حالت فرزندان بزرگ تر به خواهر یا بردار کوچک خود آسیب نمی رسانند. می توانید فرزند کوچک را داخل گهواره یا روی پتویی روی زمین بگذارید و اجازه دهید فرزند بزرگ تر با اسباب بازی یا نوازش فرزند کوچک تر، او را سرگرم کند. به این ترتیب، علاوه بر افزایش اعتماد به نفس متوجه می شود که والدینش به او اعتماد دارند.

8. توضیح بیشتر

«ممنون که عذرخواهی می کنی. می توانی بگویی برای چه عذرخواهی می کنی؟» گاهی برای کودکان کوچک، عذرخواهی کردن مساله ای است که از روی عادت انجام می دهند. کودکان باید بدانند «چرا» عذرخواهی می کنند. به کودک خود بگویید: «صحبت کردن راحت است و عذرخواهی کردن از آن راحت تر، اینکه برای شکستن دل کسی از او عذرخواهی کنید بسیار مهم است اما چیزی که باعث از بین رفتن ناراحتی می شود این است که بدانی واقعا برای چه پشیمان هستی.» به او بگویید که چقدر رفتار او می تواند به دیگران آسیب برساند. از او بخواهید تا توضیح دهد که چرا رفتار او خوب نبوده است.

9. زمان سرگرمی

امروز کارهای خود و خانه را کنار بگذارید. کودک خود را از مهدکودک بردارید و با هم به خانه یا پارک بروید و حسابی تفریح کنید. می توانید به فرزند خود اجازه دهید آشپزی یا در پارک بازی کند. پیغام این کار این است که شما همیشه از بودن با فرزند خود لذت می برید و حتی وقتی کنارش نیستید، باز هم در ذهن و قلب شماست.

10. مسوولیت پذیر بودن

«درست است، تو حق داری. من اشتباه کردم. اجازه بده تا خطای خود را جبران کنم.» گاهی پیش می آید مثلا در بازی، توپ از دست شما می افتد، این گونه خطاها این فرصت را به شما می دهد تا مسایلی همچون پذیرفتن کارهای خود و درست کردن شرایط را به کودک خود بیاموزید. این کار، اعتماد به نفس کودک را نیز افزایش می دهد. والدین با این کار احساس خویشتن پذیری را به کودک القا می کنند.

11. بی شرط عشق ورزیدن

«مهم نیست چه کاری انجام داده ای، هیچ گاه عشق من نسبت به تو تمام نمی شود». کودکان می دانند که شما آنها را دوست دارید اما باید درک کنند که این عشق شرایط ندارد، هیچ گاه تمام نمی شود و بر اساس شرایط تغییر نمی کند. اگر کودک شما لامپی را بشکند مسلما می ترسد تا آن را با شما مطرح کند، بنابراین علاقه خود را به او یادآوری کنید تا جرات بیان پیدا کند.میگناirاین بیان محبت در کودک احساس امنیت و آرامش به وجود می آورد. فرزند شما مهم تر از کارهایی است که انجام می دهد و والدین می توانند از این شرایط آموزنده برای آموزش فرزندان خود برای تکرار نکردن این کار استفاده کنند.

12. فقط گوش کنید

هیچ نگویید. کارهای کودکان بهتر از صحبت های آنها همه چیز را بیان می کند. گاهی، کودکان کلمه ای را برای حرف های خود نمی یابند. اگر توضیح مشکلی که با برادر خود پیدا کرده برای کودک شما سخت است، به چشمان او نگاه کنید و به او اجازه دهید حرفش را بزند. گوش کردن به حرف های او نشان دهنده علاقه و احترام شماست. یعنی شما برای او ارزش قائل هستید و کاملا درک می کنید که در شرایط سختی قرار دارد.

موضوعات: معرفی اساتید
 [ 06:06:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  آیا عطسه‌ نشانه صبر در انجام کارهاست؟ ...

یکی از مواردی که از سال‌های دور در میان برخی خانواده‌ها رواج داشته و همچنان تعداد قابل تأملی از مردم جامعه بر آن اعتقاد و باور دارند، آمدن صبر (عطسه) است به گونه‌ای که شخص بر این باور است که تعداد عطسه‌هایش در برنامه‌های روزمره و یا کاری او بسیار تأثیرگذار است. از این رو در ذیل به توصیه‌های آیت‌الله شهید دستغیب درباره این موضوع را می‌خوانید:

گاه می‌شود انسان برای انجام کاری از خانه بیرون می‌رود و چون می‌ترسد آن کار را فراموش کند، انگشتر خود را برمی‌گرداند به طوری که نگین آن کف دست قرار گیرد یا ریسمانی به انگشت خود می‌بندد به امید اینکه چشمش به وضع انگشتری یا ریسمان بیفتد آن کار به نظرش بیاید و انجام دهد.

البته گرداندن انگشتر یا بستن ریسمان یا گذاشتن علامت، به تنهایی شرک و مضر نیست، چیزی که شرک است تمام امید بدان داشتن در یادآوری آن کار است در حالی که شخص موحد باید در تمام کارها تنها امیدش به خدا باشد هر چند یادآوری فلان کار جزئی باشد و بداند که اگر خدا نخواهد یادش بیاید، گرداندن انگشتر و مانند آن هم موجب یادآوریش نخواهد شد.

اموری که خداوند منشأ و سبب چیزی قرار نداده و بشر از روی وهم و خیال و پندار نادرست خود آن‌ها را سبب مستقل برای بروز خیر یا شر بیند و به پندار نادرست خود ترتیب اثر دهد، این پندار را «تطیّر» گویند که در حقیقت شریک برای خدا قرار داده است؛ مثلاً می‌خواست از روی میزان عقلی کاری را انجام دهد خودش یا دیگری عطسه‌ای کرد، اگر این عطسه را سبب شومی آن کار پنداشت و آن را از این جهت ترک کرد، این همان تطیّر و شرک است.

این پندار غلط طوری شایع شده که بسیاری از مردم نام عطسه را «صبر» گذاشته‌اند و گاهی که کسی عطسه کند، می‌گوید صبر آمد و دنبال این کار نباید رفت در حالی که عطسه عقلاً و شرعاً منشأ هیچ امری نیست، بلی شرعاً نشانه رحمت و عافیت عطسه‌کننده است و نیز شاهد صدق‌گفته‌ای که در آن حال گفته شده یا تصمیمی است که در آن حال گرفته شده بود.

همچنین مانند کسی که اوضاع فلکی و حرکات کواکب را در حوادث مؤثر ببیند و رسیدن به سود و زیان را از آن‌ها شناسد و کاری را که می‌خواهد انجام دهد اگر به پندار خودش یا به گفته دیگری آن ساعت را نحس شمرد و آن کار را ترک نمود، شرک خواهد بود؛ چنانچه اگر بداند سود و زیان به دست توانای آفریدگار است و به وسیله دعا و صدقه از خدا کمک بجوید و به آن کار اقدام نماید توحید است و جز خیر به او چیزی نخواهد رسید.

کسی که تکیه‌اش در اموری که برایش پیش می‌آید غیر خدا باشد، مبتلا به مرتبه‌ای از مراتب شرک است. مؤمن باید تنها تکیه‌اش خدا باشد «یَا مَنْ عَلَیْهِ مُعَوَّلِی»؛ ای خدا که تکیه من بر تو است بنابراین اکثر خلق به مرتبه‌ای از شرک مبتلایند، هر چند گوینده «لا اله الا الله» هم باشند. چنانکه در سوره یوسف تذکر می‌فرماید: «و ایمان نیاوردند بیشتر ایشان مگر اینکه مشرکند.» شرک پنهان، که نمونه‌اش تکیه بر غیر خداست.

یکی از علما مکرر می‌فرمود: حاجت من این است که مشرک نمیرم و به کسانی که برای زیارت عتبات یا حج مشرف می‌شدند، التماس می‌کرد از خدا بخواهید من با شرک نمیرم.

و راستی پاک شدن از شرک پنهان، بسیار سخت است. کارش برسد به جایی که جز به خدا تکیه نداشته باشد و بیم و امیدش منحصرا به خدا باشد. حتی اگر کسی هم به او احسانی کرد، از خدا بخواهد عوضش دهد. اگر کسی او را ناراحت کرد شکایتش را به خدا ببرد «یَا مَنْ إِلَیْهِ شَکَوْتُ أَحْوَالِی یَا رَبِّ» یا مثلاً کارش به جایی برسد که اگر مالک دنیا باشد و صبح کند در حالی که همه از کفش رفته باشد مثل پرکاهی باشد که از دوشش افتاده است. چنانکه مضمون روایت در معرفی مؤمن است.

می‌بینید دلگرمی بچه و بیم و امیدش به مادر است، تقصیر هم ندارد. حد ادراکش فعلاً همین است، اما وقتی نور عقل آمد و فهمید که مادر هم مسخر پروردگار عالم است، خدا او را معین فرموده و مهر فرزند را به دلش افکنده، مهربانی مادر رشحه‌ای است از رحمت خداوند. آن وقت همان وضعی که بچه نسبت به مادر دارد، به مراتب بیشتر نسبت به خداوند پیدا می‌کند.

موضوعات: معرفی اساتید
 [ 06:03:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  این حاجت را از خدا نخواهید!!!..... ...

حضرت رسول (ص) فرمودند:
هر كس از خدا چيزي را بخواهد كه هرگز آفريده نشده، خودش را مسخره كرده است!
پرسيدند:‌ يا رسول‌الله، خداوند چه چيزي را نيافريده است؟
فرمود: آسايش در دنيا.

موضوعات: معرفی اساتید
 [ 06:01:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  وقت اضافه برای خدا... ...

ﭼﻘﺪر ﺧﻨﺪه دار است ﮐﻪ ﯾﮏ ﺳــﺎﻋﺖ ﺧﻠﻮت ﮐﺮدن ﺑﺎ ﺧﺪا ﻃﻮﻻﻧﯽ و ﻃﺎﻗﺖ ﻓﺮﺳﺎﺳﺖ، وﻟﯽ 90 دﻗﯿﻘﻪ ﺑﺎزی ﯾﮏ ﺗﯿﻢ ﻓﻮﺗﺒﺎل ﻣﺜﻞ ﺑﺎد ﻣﯽ ﮔﺬرد!

ﭼﻘــﺪر خنده دار است ﮐﻪ ﺻﺪ ﻫﺰار ﺗﻮﻣــﺎن ﮐﻤﮏ در راه ﺧﺪا ﻣﺒﻠﻎ ﺑﺴــﯿﺎر هنگفتی است، اﻣﺎ وﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻤان ﻣﻘﺪار ﭘﻮل ﺑﻪ ﺧﺮﯾﺪ ﻣﯽ روﯾﻢ ﮐﻢ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ می آید!

ﭼﻘﺪر خنده دار است ﮐﻪ ﯾﮏ ﺳــﺎﻋﺖ ﻋﺒﺎدت، ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ می آید، وﻟﯽ دو ﺳﺎﻋﺖ ﻓﯿﻠﻢ دﯾﺪن ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﻣﯽ ﮔﺬرد!

ﭼﻘــﺪر خنده دار است ﮐﻪ وﻗﺘﯽ ﻣﯽ ﺧﻮاهیم دﻋﺎ ﮐﻨﯿﻢ، ﻫﺮ چه ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ، ﭼﯿــﺰی ﺑﻪ ذهن ما نمی آید، اﻣﺎ وﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ خواهیم ﺑﺎ دوستمان ﺣﺮف ﺑﺰﻧﯿﻢ ﻫﯿﭻ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﺪارﯾﻢ!

ﭼﻘﺪر خنده دار است ﮐﻪ وﻗﺘﯽ ﻣﺴــﺎﺑﻘﻪ ورزﺷــﯽ ﺗﯿــﻢ ﻣﺤﺒﻮبمان ﺑﻪ وﻗﺖ اﺿﺎﻓــﯽ ﻣﯽ کشد، ﻟﺬت ﻣﯽ ﺑﺮﯾــﻢ و از ﻫﯿﺠــﺎن در ﭘﻮﺳــﺖ ﺧﻮد ﻧﻤﯽ ﮔﻨﺠﯿﻢ، اﻣﺎ وﻗﺘﯽ ﻣﺮاﺳــﻢ دﻋﺎ و ﻧﯿﺎﯾﺶ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﻣﯽ شود، ﺷــﮑﺎﯾﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ و آزرده ﺧﺎﻃﺮ ﻣﯽ شویم!

ﭼﻘﺪر خنده دار است ﮐﻪ ﺧﻮاندن ﯾﮏ ﺻﻔﺤﻪ و ﯾﺎ ﺑﺨﺸــﯽ از ﮐﺘﺎب آﺳﻤﺎﻧﯽ سخت است، اﻣﺎ ﺧﻮاﻧﺪن ﺻﺪ ﺳﻄﺮ از ﭘﺮﻓﺮوﺷﺘﺮﯾﻦ ﮐﺘﺎب رﻣﺎن دﻧﯿﺎ آسان!

ﭼﻘﺪر خنده دار است ﮐﻪ ﺳــﻌﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﻫﺎی ردیف ﺟﻠﻮ در ﯾﮏ ﮐﻨﺴــﺮت ﯾﺎ ﻣﺴــﺎﺑﻘﻪ را رزرو ﮐﻨﯿﻢ، اﻣﺎ در نماز جماعت تمایل به صف آخر داریم!

ﭼﻘﺪر خنده دار است ﮐﻪ ﺷــﺎﯾﻌﺎت روزﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎ و ﻣﺠــﻼت را ﺑﻪ راﺣﺘﯽ ﺑﺎور ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ، اﻣﺎ ﺳﺨﻨﺎن ﺧﺪا را ﺑﻪ ﺳﺨﺘﯽ ﺑﺎور ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ!

ﭼﻘﺪر خنده دار است ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﺮدم ﻣﯽ ﺧﻮاهند ﺑﺪون اﯾﻨﮑﻪ ﺑﻪ ﭼﯿﺰی اﻋﺘﻘﺎد ﭘﯿﺪا ﮐﻨﻨﺪ و ﯾﺎ ﮐﺎری در راه ﺧﺪا اﻧﺠﺎم ﺑﺪهند ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺮوند!

ﭼﻘﺪر خنده دار است ﮐﻪ وﻗﺘﯽ ﺟﻮﮐﯽ را از ﻃﺮﯾﻖ ﭘﯿﺎم ﮐﻮﺗﺎه و ﯾﺎ اﯾﻤﯿﻞ ﺑﻪ دﯾﮕﺮان ارﺳــﺎل ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ آﺗﺸــﯽ ﮐﻪ در ﺟﻨﮕﻠﯽ اﻧﺪاﺧﺘﻪ شده، ﻫﻤﻪ ﺟﺎ را ﻓﺮا ﻣﯽ ﮔﯿﺮد، اﻣﺎ وﻗﺘﯽ ﺳــﺨﻦ و ﭘﯿﺎم اﻟﻬﯽ را ﻣﯽ ﺷــﻨﻮﯾﻢ دو ﺑﺮاﺑﺮ در ﻣﻮرد ﮔﻔﺘﻦ ﯾﺎ ﻧﮕﻔﺘﻦ آن ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ!

ﺧﻨﺪه دارد، اﯾﻨﻄﻮر ﻧﯿﺴﺖ؟

دارﯾﺪ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯾﺪ؟

دارﯾﺪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟

اﯾﻦ ﺣﺮف ها را ﺑﻪ ﮔﻮش ﺑﻘﯿﻪ ﻫﻢ برسانید و از ﺧﺪاوﻧﺪ ﺳﭙﺎﺳــﮕﺰار ﺑﺎﺷﯿﺪ ﮐﻪ او ﺧﺪای دوﺳﺖ داﺷﺘﻨﯽ و ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ اﺳﺖ.

آﯾﺎ اﯾﻦ ﺧﻨﺪه دار ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ وﻗﺘﯽ ﻣﯽ ﺧﻮاﻫﯿﺪ اﯾﻦ حرف ها را را ﺑﻪ ﺑﻘﯿﻪ ﺑﺰﻧﯿﺪ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ را از ﻟﯿﺴﺖ ﺧﻮد ﭘﺎک ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟

ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ این که مطمئن هستید که آنها ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ اﻋﺘﻘﺎد ﻧﺪارﻧﺪ.

اﯾــﻦ اﺷــﺘﺒﺎه بزرگی است، اگر ﻓﮑــﺮ می کنید که دﯾﮕــﺮان اﻋﺘﻘﺎدشان از ﻣﺎ ﺿﻌﯿﻒ تر است!!

موضوعات: معرفی اساتید
 [ 05:58:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت
 
مداحی های محرم