خوشا آنان که مسجد یارشان شد
وذکر حق تعالی کارشان شد
خوشاآنان که مسجد برگزیدند
به سجده سوی الله سرخمیدند
خوشا آنان که دروقت عبادت
زمان ووقت آن بهتر گزیدند


دلنوشته طلبه الزهرا(ز-میراحمدی




موضوعات: مناسبتهاي روز
   شنبه 4 خرداد 1392نظر دهید »

باید از زینب گفت
 زینت پدرودلسوخته در صلح حسن بن علی(ع) وگداخته در کربلای حسین(ع)
باید از عقیله هاشمی گفت:تنهاترین یاور حامی برادر وگل سرسبد باغ حیدرباید از شکوفه طوبی گفت شیر زن نینوا وصیانت دار مادران وکودکان دشت بلا
وباید….


5خرداد که مصادف است با وفات عمه سادات حضرت زینب کبری بر امام زمان تسلیت باد.

دلنوشته طلبه الزهرا (س) :ز-میراحمدی


موضوعات: مناسبتهاي روز
   شنبه 4 خرداد 1392نظر دهید »

اصول حاكم بر زندگی انسانی كه نه تنها الگوی ما، بلكه الگوی بزرگترین اولیای الهی،‌امامان معصوم و امام زمان ما است، اصولی قابل توجه و با اهمیت اند.، چرا كه اصولی از یك زندگی ایده آل و الگو هستند كه می تواند تعالی بخش دیگر زندگیها باشد. اما از آنجا كه یك خانواده ایده ال حاصل تلاش و روابط كلیه اعضای آن خانواده است،‌در اینجا، به بررسی اصول حاكم بر زندگی علی (ع) ،‌ فاطمه (س) و حسینین (ع) و زینبین پرداخته ایم.

1- ساده زیستی و زهد خانوادگی

نحوه ازدواج،‌ مهریه،شروع زندگی خانوادگی در یك خانه اجاره ای و ساده پوشی زهرا (س)وعلی (ع) و فرزندانشان نمونه هایی از اهمیت این اصل در زندگی خانوادگی شان است،‌آنچنان كه صحابی جلیل القدری چون سلمان را به تعجب واداشت كه :

- عجبا! دختران پادشاه ایران و قیصر روم بر كرسیهای طلایی می نشینند و پارچه های زربفت به تن می كنند و این دختر رسول خدا است كه نه چادرهای گران قیمت بر سر دارد و نه لباسهای زیبا.

2- مشاركت در امور زندگی و اهمیت دادن به كار و همكاری در بین اعضای خانواده

برای مثال علی (ع) بچه داری می كرد، فاطمه (س) نان می پخت و یا گندم آسیاب می كرد، ،‌علی (ع) به جهاد می رفت و زخم برمیداشت و فاطمه (س) زخمهای او را درمان می كرد و شمشیر او را می شست به همین دلیل هم بود كه علی (ع) در هر بعد از ابعاد زندگی اش بالاترین تلاشها و موفقیتها را داشت و فاطمه زهرا (س) هم در مقام عبادت،‌دفاع از ولایت و كار در خانه و خانه داری و مهمتر از همه تربیت فرزند بالاترین موفقیتها را كسب نمود.

3- ارزشی بودن ازدواج و حاكمیت ارزشها بر خانواده

نمونه هایی همچون بخشیدن پیراهن عروسی توسط حضرت زهرا در شب ازدواج آن حضرت با علی (ع)، فراموش نشدن یاد خدا،‌ گفتن تكبیر و به نماز ایستادن عروس و داماد در شب اول عروسی و ثمره اینها ایثار و انفاق خانوادگیشان كه در بالاترین حد آن سوره انسان مورد اشاره قرآن قرار گرفته است، بیانگر حاكمیت این اصل در خانه علی (ع) است.

4- حاكمتی روح مشورت بر زندگی

مشورت خواهی و مشاوره با پیامبر اكرم (ص) به عنوان فكر برتر و بهره مندی از راهنماییها و ارشادهای ایشان بارها و بارها توسط علی (ع) و زهرا (س) صورت گرفت.

5- حاكم بودن روح برنامه ریزی و نظم در خانه

تقسیم كارهای خانه،‌انجام امور در زمان مناسب،‌ اختصاص مكانی خاص برای عبادت و نماز در خانه و داشتن برنامه جهت تربیت فرزندان از جمله این موارد است.

6- سیاسی بودن، جهانی بودن و فدایی بودن در راه اسلام

گذشته از امیرالمؤمنین كه اسوه جهادی و فدایی بودن و سیاستمداری است،‌خطبه ها و فالیتهای سیاسی حضرت زهرا (س) نشان دهنده این است كه ایشان هم به عنوان یك زن، سرآمد مبارزات سیاسی در زمان پیامبر و بعد از فوت آن حضرت بودند. محسن شهید، فاطمه شهیده، علی زخم خورده، حسن مسموم، حسین سرجدا و زینب و كلثوم به اسارت رفته، همه و همه در این خانه می زیسته اند.

7- علم دوستی

نهج البلاغه، صحیفه فاطمیه،شاگردپروری،آشنایی با تفسیر قرآن و تشكیل كلاسهای دینی در خانه امیرالمؤمنین و حضرت زهرا نمونه هایی از توجه این خاندان به علم دوستی است.

8- جذب و رفت و آمد ملائكه و فرشتگان به خانه

در زیارت جامعه آمده است: ((السلام علیكم یا اهل بیت النبوه و موضع الرساله و مختلف الملائكه…)) چرا كه این قطعه بهشتی در زمین، محل رفت و آمد ملائكه ای همچون جبرئیل، میكائیل و اسرافیل بوده است.

9- عشق و فاطمه و مهربانی همه اعضا به یكدیگر

10- مهمان دوستی، ضیافت در خانه و رسیدگی به احوال خویشاوندان

امیرالمؤمنین می فرمایند :

ای مردم! انسان هر مقدار كه ثروتمند باشد باز ار خویشاوندان خود بی نیاز نیست كه از او با زبان و دست دفاع كنند، خویشان انسان بزرگترین گروهی هستند كه از او حمایت می كنند و اضطراب و ناراحتی او را می زدایند و در هنگام مصیبتها نسبت به او پرعاطفه ترین مردم می باشند.

اگر بیش از شش روز می گذشت و میهمانی برای علی (ع) نمی رسید، تأسف می خورد و می نالید و گاه می فرمود:

((آن كس كه دست دهنده خود را از بستگانش بازدارد، تنها یك دست را از آنها گرفته اما دستهای فراوانی را از خویش دور كرده است.))

همسرداری در خانه علی علیه السلام

از آنجا كه همسرداری امری است دو جا نبه، در این بخش به جای همسرداری علی (ع) ، عنوان همسرداری در خانه علی (ع) انتخاب گردید لذا به چند اصل از اصول حاكم در همسرداری خانه علی (ع) و فاطمه زهرا (س) اشاره می گردد:

1- پرهیز از خواسته های مادی و تلاش در جهت جلب رضایت همسر:

- فاطمه جان! آیا غذایی داری تا از گرسنگی بیرون آیم؟

- دو روز است كه در منزل غذای كافی نداریم آنچه بود به شما و فرزندانم حسن و حسین دادم و خود از غذای اندك موجود استفاده نكردیم.

- فاطمه جان ! چرا به من اطلاع ندادی تا به دنبال تهیه غذا بروم؟

حضرت زهرای اطهر، نگاه نجیبش را بر زمین انداخت و فرمود:

یا ابا الحسن ! انی لا ستحیی من الهران اكلف نفسك ما لا تقدر علیه

ای اباالحسن! من از خدایم شرم دارم كه از تو چیزی درخواست نمایم كه مقدورت نباشد.

و اینگونه خانه علی و زهرا، كانون مودت و محبت و رحمت می شود، و علیرغم وجود همه مشكلات و سختیها و مصائب كه در زندگی مشترك علی (ع) و زهرا (س) بیش از هر خانه دیگر وجود داشت، به اعتراف خود امیرالمؤمنان نگاه به چهره همسر كردن باعث زدوده شدن هرگونه غم و اندوه می گردد:

((سوگند به خدا، من زهرا (س) را تا آن هنگام كه خداوند او را به سوی خود برد، خشمگین و مجبور به كاری ننمودم، او نیز مرا خشمگین نكرد و هیچگاه موجب ناخشنودیمن نشد… من هر گاه به چهره زهرا (س) نگاه می كردم هرگونه غم و اندوه از من برطرف می شد…))

آری این خانه، خانه ای است كه از مظاهر رفاه مادی در آن هیچ یافت نمی كنی و لیكن همجواری با همسر و شریك زندگی را مایه آرامش می یابی.

2- تقسیم كار در خانه:

یكی از عوامل شادابی و تكامل خانواده تعیین حدود مسؤولیت افراد در خانواده است.

رسول خدا در اولین شب ازدواج علی (ع) و زهرا (س) كارهای آنان را به این شكل تقسیم نمود: خمیر كردن آرد و پختن نان و تمیز كردن و جارو زدن خانه به عهده فاطمه (س) باشد و كارهای بیرون منزل از قبیل جمع آوری هیزم و مواد غذایی را علی (ع) انجام دهد.

پس از آن بود كه حضرت زهرا (س) فرمود:

جز خدا كسی نمی داند كه از این تقسیم كار تا چه اندازه خوشحال شدم، زیرا رسول خدا (ص) مرا از انجام كارهایی كه مربوط به مردان است،‌ بازداشت.

3- فرمان پذیری و رعایت حق مدیریت شوهر در خانه:

البیت بیتك و المره زوجتك إفعل ما تشاء

علی جان! خانه، خانه توست و من همسر تو هستم، هر آنچه می خواهی انجام بده.

این پاسخ زهرای اطهر در جواب درخواست علی (علیه السلام) برای ورود عمر و ابوبكر به خانه و پس از ماجرای به آتش كشیدن در منزل و مصدوم شدن حضرت زهرا (س) است.

4- آرایش و زینت برای همسر

رسیدگی به وضع ظاهری به خاطر همسر از اصول زندگی یك زن و مرد مسلمان است و در زندگی علی (ع) و زهرا (س) نیز این اصل خود ر به خوبی نشان می دهد. نقل است پیامبر برای شب عروسی حضرت زهرا (س) دستور داد عطرهایی خوشبو تهیه كنند و زهرا (س) نیز در داخل خانه دائماً معطر بودند.

5- یاری رساندن به همسر

یا رسول الله هر دو دستم به علت آرد كردن گندم با آسیای دستی ورم كرده،‌زخم شده است.

دیشب را تا صبح به آرد كردن گندم مشغول بودم و علی نیز فرزندانم حسن وحسین را نگهداری می كرد.

و همین همراهی و دلجویی علی (ع) بود كه زهرا (س) را در تحمل مصائب و مشكلات كارهای خانه یاری كرده و حتی تحمل زخم دست را هم بر او آسان می كرد. در آن سو هم هنگامی كه علی (ع) از جهاد و جبهه جنگ برمی گشت، فاطمه (س) استقبال گرمی از او می كرد، شمشیر او را گرفته و می شست. در تمام فعالیتهای علی (ع) او را همراهی می كرد و نسبت به مسائل او و جامعه حساسیت نشان می داد و به این شكل با همراهی ، همفكری و رغبتی كه در خود نشان می داد خستگیها و مرارتهای بیرون را از جسم و روح او دور می كرد.

6- حاكمیت روح عاطفی و نگاههای محبت آمیز در خانه

شیرین ترین اوقات زندگی ، لحظاتی است كه انسان چشم به معشوق خود می دوزد و او را می نگرد و عاشقانه با او صحبت می كند و نهایت عشق و عاطفه خود را در كلام و نگاه ابراز می دارد.

زندگانی علی (ع) و زهرا (س) پر است از این لحظات عاشقانه و شیرین.

علی (ع) می گوید: ((دائماً به او می نگریستم و از دلم غم و اندوهها برطرف می شد.))

و فاطمه (س) خطاب به همسرش می گوید:

علی جان ! جانم فدای تو ! جان و روح من سپر بلای جان تو ! یا اباالحسن همواره با تو خواهم بود. چه در خیر و نیكی به سر ببری، چه در سختی ها و بلاها گرفتار شوی، همواره با تو خواهم بود.

و چه نیكو كلام خود را به اثبات رسانید و جان خویش را در طبق اخلاص نهاد و فدایی علی (ع) شد.

7- اهمیت دادن به تفریح، مزاح و شادی در روابط

اگر چه خانه علی و زهرا، كانون ساده زیستی،‌ زهد، ایثار، انفاق، جهاد، سیاست،‌ اندیشه، شجاعت و هزاران فضیلت دیگر بود و اگر چه آنها مظلوم ترین انسانهای عالم هستند و عمری پررنج و مصیبت داشتند !‌و لیكن زندگی آنان خالی از لحظات شیرین و دلپسند تفریح و شادی هم نبود. چرا كه علی (ع) و زهرا (س) هم انسانند و انسان هم به شادی و تفریح احتیاج دارد،‌اما از آنجا كه علی و زهار در بالاترین مراتب انسانیت قرار دارند، تفریح و شادیشان هم متناسب با روح متكاملشان و به دور از هر گونه، افراط و تفریط است.

مروری بر چند نمونه زیبا از زندگی سراسر زیبای این بزرگواران مؤید مطالب فوق است :

- در شب عروسی شان، اگر چه زنان دف می زنند و سرودهای شاد می خوانند، اما فضای مجلس خالی از تكبیر و سرودهای معنوی هم نیست.

- در صحنه ای دیگر زهرا (س) را مشاهده می كنیم كه در حضور علی (ع) با فرزندش حسین مشغول بازی كردن است و به او می فرماید :

انت شبیها بأبی لست شبیها بعلی

تو به پدر من پیامبر شبیهی و به پدرت علی شباهتی نداری

و این موجب خنده و تبسم حضرت علی (ع) می شود.

- در جای دیگری علی (ع) و زهرا (س) را مشاهده می كنیم كه به اتفاق به صحرا رفته اند و به هنگام خوردن خرما و در قالب گفتگو و مفاخره ای شنیدنی، تفریحی شیرین و دلپسند دارند.

علی (ع) می فرماید: ای فاطمه ! رسول خدا ، مرا بیشتر از تو دوست می دارد. و حضرت زهرا (س) پاسخ می گوید: از سخن تو تعجب می كنم ! آیا می شود پیامبر اكرم (ص) تو را بیش از من دوست داشته باشند، در حالیكه من میوه دل او و عضوی از پیكرش و شاخه ای از شاخسارش می باشم و غیر از من فرزندی ندارد.

پس از آن به نزد پیامبر رفتند و صحبتشان را در حضور پیامبر ادامه دادند، ابتدا فاطمه (س) پیش دستی كرده و عرض كرد:

ای رسول خدا ! كدام یك از ما دو نفر نزد تو محبوب تریم، من یا علی؟ رسول خدا (ص) فرمود:

تو به من محبوب تری و علی از تو برای من عزیزتر است !

و پس از آن باز هم علی (ع) است و زهرا (س) و مفاخره ای شیرین و شنیدنی :

علی (ع) : آیا من به تو نگفتم كه فرزند فاطمه باتقوایم؟

زهرا (س) : من نیز دختر خدیجه كبرایم

علی (ع) : من فخر كائناتم

زهرا (س) : من دختر كسی هستم كه نزد خدا آنچنان گرامی شد كه گویی به فاصله دو كمان یا نزدیكتر نسبت به پرودگارش قرار گرفت.

علی (ع) : خدمتگزارم جبرئیل است.

زهرا (س) : خطبه ام را در آسمان، راحیل خوانده است و خدمتگرارانم گروههای فرشتگان یكی پس از دیگری هستند.

علی (ع) : من در جایگاهی رفیع و بلند زاده شدم.

زهرا (س) : من هم در مقام والا و بلند مرتبه به ازدواج و همسری تو در آمدم…

علی (ع) : شیعیان من از دانشم می نگارند.

زهرا (س) : ظرف دانش شیعیان من نیز از دریای علمم لبریز می شود.

علی (ع) : من كسی هستم كه خداوند اسم مرا از اسم خود مشتق ساخته، او عالی است و من علی.

زهرا (س) : من نیز چنین ام، او فاطر است و من فاطمه.

و زندگی كوتاه علی (ع) و زهرا (س) پر است از این قطعات تاریخی و صحنه های زیبا و شنیدنی كه نشانگر با نشاط و زیبا بودن زندگی ایشان است علیرغم تمام مشكلات و گرفتاریهای آنان.

تربیت فرزند در خانه علی علیه السلام

 

چگونگی تربیت فرزند یكی از وجوه درخشنده سیمای خانوادگی امیرالمؤمنین (ع) است. در این متن، برآنیم تا برخی از اصول تربیت فرزند و حقوق آنان بر پدر و مادر را از دیدگاه امیرالمؤمنین (ع) بیان كنیم.

1- انتخاب نام نیكو

2- گفتن اذان و اقامه در گوش فرزندان و انجام عقیقه (قربانی گوسفند) برای آنان

3- بازی با فرزندان :

((اشبه اباك یا حسن واخلع عن الحق الرسن

و اعبد ا لها ذامنن و لا توال ذالاحن))

پسرم،‌مانند پدرت باش، ریسمان ظلم را از حق بركن‌ ! خدایی را بپرست كه صاحب نعمتهای متعدد است و هیچگاه با صاحبان ظلم دوستی مكن. این قطعه، یكی از قطعات اشعاری است كه حضرت زهرا (س) درهنگام بازی با فرزندانش زمزمه می كرد. بدین شیوه هم آنها را سرگرم می نمود وهم حكمت به آنها می آموخت، چرا كه خود امیرالمؤمنین (ع) می فرماید:

((كسی كه كودكی دارد باید در راه تربیت او خود را تا سرحد كودكی تنزل دهد.))

خود امیرالمؤمنین (ع) نیز در كودكی بازیهایی داشته اند كه یكی از آنها كشتی گرفتن است. نقل است ابوطالب بین فرزندانش و پسر عموهایشان مسابقه كشتی برگزار می كرد و همیشه علی (ع) بر همه پیروز می شد و این باعث شادی ابوطالب می گردید. در خانه خود علی (ع) هم بین حسن و حسین (علیهماالسلام) مسابقاتی همچون كشتی، خطاطی و مسابقاتی در انجام كارهای دیگر برگزار می شد، و گاهی پیامبر جهت افزایش این شادی و نشاط حاصل از مسابقه، در جمع ایشان حاضر می شدند و به تشویق طرفین می پرداختند.

4- رعایت اصل بی طرفی، عدالت و مساوات بین فرزندان

یكی از حساسیتهای كودكان جانبداری و توجه خاص پدر و مادر به یكی از فرزندان دیگر است كه در روایات بر رعایت عدالت و مساوات بین فرزندان و محبت كردن، هدیه دادن و توجه نمودن به خصوص توجه به حساسبت بیشتر دختران در این مورد تأكید شده است.

به یك نمونه زیبا از دقت حضرت زهرا (س) در این مورد توجه كنید:

پیامبر (ص) حسن وحسین (علیهماالسلام) را به مسابقه خطاطی تشویق نموده، فرمودند: هر كس خط او زیباتر است قدرت او بیشتر است. حسن و حسین (ع) هم هر كدام خط زیبایی نوشتند. اما رسول خدا (ص) ایشان را به مادرشان هدایت فرمود تا اگر در قضاوت نگرانی پیش آمد، با عاطفه مادری جبران شود. زهرا (س) نیز جهت رعایت اصل بی طرفی به فكرش رسید. قضاوت نهایی را به تلاش خوشان مربوط سازد لذا گردنبند خویش را پاره كرده بر سرآنها ریخت و فرمود: هر كدام از شما دانه های بیشتری بگیرد قدرت او بیشتر است.

5- داشتن برنامه جهت تمرین، تشویق و تربیت عبادی و دینی فرزندان

- به طور مثال نقل شده است كه حضرت زهرا (س) جهت شبهای احیاء فرزندان را در روز خوابانید تا كاملاً استراحت كنند و غذای مناسب و كمتری هم به آنها می داد تا با زمینه مطلوبتری از نظر جسمی و روحی در شب زنده داری شركت كنند. ایشان با شیوه های دیگری كودكانش را در عباداتی مانند نماز، اعمال عبادی ماه رمضان، شركت در جلسات قرآن و شركت دادن آنها در امور خیری مثل كمك به مستمندان و دادن صدقه به نیازمندان شركت می داد كه نقش مؤثر تربیتی همراه كردن كودكان با خود هنگام انجام عبادات را می رساند.

6- مكلف نمودن فرزندان به رعایت ادب و اخلاق اسلامی

تأدیب كودك یعنی ملازم ساختن و مكلف نمودن او به رعایت ادب و اخلاق اسلامی ، بدین معنی كه هر چند كودك نسبت به حكمت آداب مزبور، درك و فهمی ندارد ولیكن از باب تمرین و تمهید، وی را به انجام آنها مكلف می كنیم و مهم این است كه كودك خود را در تكلیف احساس كرده، بداند اگر تن به تكلیف ندهد با الزامهایی روبرو خواهد شد. علی (ع) در این باره می فرماید :

(( آن كس كه ملكف به ادب شود ، بدیهایش اندك می گردد. ))

و در روایات داریم زمانی كه كودك به 6 سالگی رسید او را به نماز و چنانچه تحمل گرفتن روزه را داشت به انجام آن وادار نمایید.

7- استفاده از فرصتهای مختلف جهت انتقال تجربیات و نصایح

امیرالمؤمنین (ع) و حضرت زهرا (س) از هر موقعیتی برای انتقال تجربیاتشان استفاده می كردند . نامه امیرالمؤمنین به امام حسن (ع) یكی از این موارد است.

معرفی شبهات و انحرافات اجتماعی،‌ توصیه به مطالعه تاریخ، انتخاب مسیر مورد علاقه و اشتیاق، تحمل مصائب و مشكلات دنیا، پذیرش مسئولیت در حد توانایی ، برقراری نظم در امور زندگی،‌ تشخیص دوست از غیر دوست و ارتباط گرم با خویشان و تكریم آنان از جمله رئوس برخی از این نصایحند.

بدیهی است خانه ای كه ظریفترین نكات تربیتی ، با چنین دقتی در آن مراعات می گردد محل پرورش انسانهایی چون امام حسن (ع) ، امام حسین (ع) و زینب (س) خواهد بود. در پایان بد نیست متذكر شویم كه اگر چه امیرالمؤمنین (ع) حقوق زیادی برای فرزندان قائل شده اند،‌اما از آن سو هم وظایفی برای فرزند بر شمرده اند كه مهمترین آنها اینست كه فرزند، پدر و مادرش را در هر چیز مگر در نافرمانی از خداوند سبحان اطاعت و پیروی كند:

(( فحق الوالد علی الولد ان یطیعه فی كل شیء الا فی معصیه الله سبحانه ))


موضوعات: مناسبتهاي روز
   شنبه 4 خرداد 1392نظر دهید »

اطاعت و رضایت پدر امری است که برای فرزندان فواید و آثار بسیاری دارد که یکی از مهم ترین آن ها می توان رضایت خداوند را دانست.از دیگر آثار و فواید مهم رضایت پدر و مادر آن است که دعای ایشان در حق فرزندان تاثیر مثبت و شگرفی دارد و این امر را یکی از عوامل استجابت دعا می توان دانست. (فرقان آیه۷۴)


به هر حال هر کسی اگر گرفتاری دارد و مشکلاتی لاینحل در برابر او قرار گرفته است می بایست دست به دامن والدین خویش شود و با جلب رضایت ایشان از آنان بخواهد تا در حق او دعا کنند با دعا و درخواست والدین به ویژه پدر است که خداوند گرفتاری و مشکلات وی را حل می کند و او را به آسایش و آرامش می رساند.اگر دعای برای پدر و مادر از مصادیق احسان در حق ایشان است (اسراء آیه ۲۳ و ۲۴ و احقاف آیه ۱۵) دعای پدر و مادر عامل برآورد نیازها و رهایی از مشکلات است؛ زیرا رحمت خداوند نصیب و بهره کسانی می شود که حقوق والدین را ادا کنند و در حق ایشان احسان روا دارند؛ زیرا از نظر خداوند چنان که آیه ۳ سوره بلد بیان می کند، پدر و مادر در جایگاهی نشسته اند که خداوند به ایشان سوگند می خورد و می فرماید: و والد و ما ولد، سوگند به پدر و آن چه می زاید.خداوند در آیه ۱۵ سوره احقاف از مردم می خواهد تا خدا را به سبب نعمتی به نام پدر و مادر شکر و سپاس کنند چنان که برای نعمت هایی که به پدر و مادرشان و خودشان داده است شکر و سپاس گویند.پدر در جایگاهی نشسته است که به سبب همین جایگاه از حق طبیعی ولایت بر فرزند برخوردار می باشد و این در حالی است که هیچ را برای کسی ولایت نیست. (قصص آیه۲۷ و نیز بقره آیه ۲۳۷ و نحل آیه ۵۹)به هر حال پدر را در اندیشه و تفکر اسلامی قرآنی جایگاهی بس رفیع و بلندی در کنار جایگاه خداوندی است و خداوند پدر و مادر را در پس یاد نام خویش یاد می کند و از فرزندان می خواهد تا با وی همراهی و مماشات داشته باشند و در امر دین و دنیا او را تنها نگذارند مگر آن که شرکت ورزند و یا به شرک و کفر دعوت کنند و یا برخلاف فرمان های خداوندی فرمانی را برانند که در آن صورت با حفظ احترام و ادب و پوزش خواهی به ترک فرمان وی مبادرت ورزند ولی احترام و تکریم وی را فرو نگذارند و از آداب و احترام چیزی نکاهند.حقوق پدردر آیات قرآنی برای پدر اموری به عنوان حقوق پدر مطرح می شود چنان که اموری دیگر به عنوان فرا حقوق و امور اخلاقی مطرح می شود که در حوزه امور عاطفی دسته بندی می شود و ما از آن ها به احسان یاد می کنیم.از نخستین حقوق هر پدر و مسئولیت و وظیفه هر فرزندی می توان به لزوم حفظ حرمت و احترام پدر و مادر و دوری و پرهیز از اهانت و آزار رساندن با کوچک ترین کلام و یا شکلی یاد کرد. آیات 23 و 24 سوره اسراء به این مسئله پرداخته است که انسان می بایست در حق پدر خویش چنان رفتار کنند که حفظ احترام و حرمت او شود. این مسئله نسبت به پدر در زمانی که در عجز و ناتوانی هستند و به اسباب پیری دچار زودرنجی می شوند تشدید می شود و خداوند از مردمان می خواهد به سبب زودرنج و افزایش خواسته ها و نیازهای ایشان حتی اف را بر زبان نرانند چه رسد که سخنی بگویند و اهانتی بکنند.در این زمان بر فرزندان است که همانند پرندگان دست هایشان را باز کنند و ایشان را زیر پر و بال محبت آمیز خویش بگیرند.این معنا از نهایت خضوع و خشوع در برابر پدر و مادر نشان می دهد که خداوند خواستار نهایت تکریم و احترام نسبت به پدر و مادر به ویژه در سنین کهولت و افزایش خواسته ها و نیازهایشان می باشد.هرگونه بی حرمتی و کوتاهی در رعایت حقوق آنان گناهی است که تنها با توبه امکان از میان رفتن آن می باشد.شخصی که نسبت به ایشان بی حرمتی روا داشته است تنها پس از توبه کردن همراه با در پیش گرفتن رفتاری صالح و درست و نیت صادق و پاک، می تواند امید آمرزش را داشته باشد.این حقوق از آن جایی بر پدر و مادر ثابت می باشد که آنان در کودکی به تربیت ایشان و پرورش وی اقدام کرده اند. از این رو از حقوق مساوی احترام و تکریم از سوی فرزندان به ویژه در سن پیری برخوردار می شوند.از دیگر حقوق والدین این است که دارای خلوتگاه خاص خویش باشند و فرزندان بی اذن و اجازه وی وارد بر خلوتگاه ایشان نشوند.آیات 23 و 24 سوره اسراء بیان می دارد که در صورت حضور پدر و مادر نزد فرزندان، مسئولیت های بیش تری بر عهده فرزندان و حقوق مضاعفی برای پدر و مادر پدید می آید که این مسئله به سبب ارتباط نزدیک و تعاملات روزانه است. بسیار دیده شده است که در هنگامی که کسانی به صورت مشترک در یک مکان زندگی کنند، برخی از آداب و احترامات از میان می رود و و نوعی برخوردهای سرد و رفتارهای زننده به شکل عادی درمی آید. بر این اساس است که خداوند هشدار می دهد که در زمانی که پدر و مادر با فرزندان در یک مکان زندگی می کنند نه تنها آداب و احترام و تکریم نمی بایست کاهش یابد بلکه می بایست تقویت و افزایش یابد و احترامات خاصی نسبت به آنان مبذول شود.ترحم و مهربانی با پدر و مادر از وظایف فرزندان است و از حقوق والدین است که آیات 23 و 24 سوره اسراء بر آن تاکید می ورزد.احسان و نیکوکاری در حق پدرافزون بر حقوق پیش گفته بر فرزندان است تا پا را از این فراتر نهاده در حق پدر و مادر احسان و نیکی را به کمال رسانند.آیه 15 سوره لقمان بیان می دارد که ملاطفت و ادب نسبت به پدر و مادر امری لازم و ضروری بر فرزندان است و چنان که حضرت یوسف(ع) انجام داده است در هر کاری پدر و مادر خویش را تکریم کرده و ادب و نزاکت را در حق ایشان به کمال ادا کنند.آیات 42 و 45 سوره احقاف بیان می دارد که در صورت شرک ورزی پدر و مادر، بر فرزندان است که حقوق ایشان را مراعات نمایند و با ادب و ملاطفت با ایشان برخورد کنند و در گفت وگوها بر ایشان تندی نورزند و ایشان را سرزنش و اهانت نکنند.آیه 23 سوره اسراء نیز بیان می کند که یکی از تکالیف و وظایف مهم بر فرزندان این است که در هنگام سخن گفتن با پدر و مادر حرمت مراعات ایشان را نموده و با تکریم و احترام همراه با برخوردهای عاطفی و مودبانه با آنان گفت وگو کنند. بنابر این هنگام گفت وگو با آنان می بایست از هرگونه تندخویی پرهیز شود وگرنه باید خود را برای عذاب سخت الهی آماده سازد.خداوند در آیه 17 و 18 سوره احقاف کسانی را که با پدر و مادر خویش بی ادبانه سخن و رفتار می کنند به عذابی سخت تهدید می کند و آنان را از اهل خسران می شمارد.مومن کسی است که برای هر کاری چون مسافرت و کارهای بزرگ با پدر خویش مشورت می کند و با اذن و اجازه قلبی او کاری را انجام می دهد و یا به سفری می رود.این روش را قرآن درباره فرزندان یعقوب گزارش می کند.گوش سپاری و اطاعت از فرمان ها و خواسته های پدر از وظایف دیگر فرزندان است که آیه 63 و 68 سوره یوسف و نیز 8 سوره عنکبوت و 14 و 15 سوره لقمان بدان اشاره کرده است.این مساله اطاعت از پدر حتی در مواردی که پدر حضور ندارد و ناظر رفتارها و کردارهای ایشان نیست می بایست ادامه یابد چنان که فرزندان یعقوب(ع) در مسافرت خویش به حکم و فرمان آن حضرت از دروازه های مختلف وارد شدند تا مورد چشم زخم اهل مصر قرار نگیرند.چنین اطاعتی را آیه 80 سوره یوسف درباره فرزند بزرگ یعقوب(ع) گزارش می کند و می فرماید که پسر بزرگ وی برای اطاعت فرمان پدر برای بازگرداندن برادر خویش در مصر ماند و کوشش کرد تا فرمان پدر را به هر شکلی اجرا کند.چنین اطاعتی را نیز فرزند حضرت ابراهیم(ع) به اجرا درآورد و حضرت اسماعیل(ع) برای اجرای فرمان سخت ذبح تن به مرگ سپرد تا رضایت و خشنودی پدر را به دست آورد.خداوند در آیه 8 سوره عنکبوت توضیح می دهد که در صورت مخالفت فرمان پدر و مادر با فرمان های خداوند فرزند می تواند به مخالفت با فرمان های پدر و مادر اقدام کند و لازم نیست تا از کفر و شرک و خواسته های مخالف با خواسته ها و فرمان های الهی اطاعت کند. آثار رضایت پدراطاعت و رضایت پدر امری است که برای فرزندان فواید و آثار بسیاری دارد که یکی از مهم ترین آن ها می توان رضایت خداوند را دانست.از دیگر آثار و فواید مهم رضایت پدر و مادر آن است که دعای ایشان در حق فرزندان تاثیر مثبت و شگرفی دارد و این امر را یکی از عوامل استجابت دعا می توان دانست.به هر حال هر کسی اگر گرفتاری دارد و مشکلاتی لاینحل در برابر او قرار گرفته است می بایست دست به دامن والدین خویش شود و با جلب رضایت ایشان از آنان بخواهد تا در حق او دعا کنند با دعا و درخواست والدین به ویژه پدر است که خداوند گرفتاری و مشکلات وی را حل می کند و او را به آسایش و آرامش می رساند.اگر دعای برای پدر و مادر از مصادیق احسان در حق ایشان است .دعای پدر و مادر عامل برآورد نیازها و رهایی از مشکلات است؛ زیرا رحمت خداوند نصیب و بهره کسانی می شود که حقوق والدین را ادا کنند و در حق ایشان احسان روا دارند؛ زیرا از نظر خداوند چنان که آیه 3 سوره بلد بیان می کند، پدر و مادر در جایگاهی نشسته اند که خداوند به ایشان سوگند می خورد و می فرماید: و والد و ما ولد، سوگند به پدر و آن چه می زاید.خداوند در آیه 15 سوره احقاف از مردم می خواهد تا خدا را به سبب نعمتی به نام پدر و مادر شکر و سپاس کنند چنان که برای نعمت هایی که به پدر و مادرشان و خودشان داده است شکر و سپاس گویند.پدر در جایگاهی نشسته است که به سبب همین جایگاه از حق طبیعی ولایت بر فرزند برخوردار می باشد و این در حالی است که هیچ را برای کسی ولایت نیست.


موضوعات: مناسبتهاي روز
   شنبه 4 خرداد 1392نظر دهید »

اسوه تقـوی علی و مظــهر ایمــان علی

عـزت آل پیمـــبر ، عاشــــق جانـان علی

منشــاء جـود و سخاوت ، موج دریای وفا

لعل رخشـــان ولایت ،گوهــر تـابـان علی

افتـــخار شیـعیان و آیت الـرحمــــان علی

قالَ علیٌّ (ع) :
ای مردم‼ از دو چیز بیشتر از هر چیز بر شما بیمناکم: متابعت از هوای نفس وآرزو های دور و دراز .پیروی از هوای نفس٬ انسان را از مسیر حقّ باز می دارد وآرزوی دور ودراز آخرت را از یاد می برد. منبع : نهج البلاغه فیض الاسلام٬ص ١٢٧ ٬ خطبه۴٢.


 


موضوعات: مناسبتهاي روز
   شنبه 4 خرداد 1392نظر دهید »

سوم خرداد سالروز فتح خرمشهر بر رزم آوران ایثارگران دفاع مقدس مبارکباد


موضوعات: مناسبتهاي روز
   پنجشنبه 2 خرداد 1392نظر دهید »

اعتکاف با همه فضیلتش، زن و مرد را به خود می خواند، انسان را می خواند تا در دنیای های و هوی و دود و دم، معراج انسانیت را به تماشا بنشینیم. فرصت طلایی عمر در پیش است و ایام در گذر؛ پس همتی باید تا با حضوری سبز از همسفران کوی دوست بگردیم.اعتکاف در لغت به معنای توقف در جایی است .اما تعریف اصطلاحی اعتکاف: امام خمینی (ره) در تعریف اعتکاف می فرمایند: “وَ هُوَ اللَّبَثُ فِی المَسجِدِ بِقَصدِ التَعّبُدِ بِهِ وَ لا یعتَبَرُ فِیه ضَمُّ قَصدِ عِبادَةٍ اُخری خارِجَةً عَنهُ وَ اِن کانَ هُو الاَحوِط؛


اعتکاف، ماندن در مسجد به نیت عبادت است و قصد عبادت دیگر، در آن معتبر نیست. اگر چه احتیاط مستحب نیت عبادتی دیگر، در کنار اصل ماندن می باشد.

 

اهمیت اعتکاف:

اعتکاف، محو خود خواهى در امواج بلند خداگرایى و خدمت‏ به امت اسلامى است. اعتکاف، بیرون رفتن از خانه خویش و مصمم شدن بر حضور در خانه حضرت حق است. عبادتى مستحبى و تقرب جویانه و داوطلبانه است که روزه روز سوم آن رنگ وجوب مى ‏گیرد. اعتکاف، گریز از لذت گرایى و مهار حس خود محورى و برترى جوئى و بازگشت از قبله دنیاگرایان به سمت و سوى قلب و قبله هستى است. خود سازى، محاسبه نفس، توبه و نیایش، نماز و تلاوت قرآن و استمداد از آستان قدس ربوبى از دیگر برکات‏ اعتکاف است. اسلام، فکر جدایى از زندگى دنیا و گوشه نشینى و کناره گیرى از مردم و به تعبیر دیگر رهبانیت را باطل و ناپسند اعلام کرد، اما اعتکاف را بعنوان فرصتى براى بازگشت‏ به خویش و خداى خویش قرار داد، تا کسانى که از هیاهو و جنجال هاى زندگى مادى خسته مى ‏شوند، بتوانند چند صباحى با خداى خود خلوت کنند و جان و روح خود را با خالق هستى ارتباط دهند .اعتکاف شرایطی را فراهم می کند تا انسانها با توشه معنوى و اعتقادى راسخ و ایمان و امیدى بیشتر، به زندگى خود ادامه داده ، خود را براى صحنه‏ هاى خطر و جهاد در راه خدا آماده سازند ، همیشه با یاد خدا تلاش کنند ، خود را در محضر پروردگار ببینند ، از نافرمانى او بپرهیزند و به سوى سعادت دنیا و آخرت گام بردارند.

اعتکاف در ادیان دیگر:

کسی به درستی نمی داند که این عبادت، از چه زمانی آغاز و کیفیت اجزا و شرایط آن در بدو شکل گیری چه چیزهایی بوده است.

با توجه به آیه 125 سوره بقره، می توان نتیجه گرفت که اعتکاف عملی بوده که در شریعت ابراهیم از مناسک و عبادات الهی محسوب می شده. و پیروان ایشان به این عمل مبادرت می ورزیدند و لذا ابراهیم و اسماعیل (ع) از طرف خداوند موظف شده بودند تا محیط لازم را برای برپایی این مراسم مهیا سازند. واگذاری این مسؤولیت خطیر به آنها، گواه بزرگی بر اهمیت عباداتی چون حج، اعتکاف و نماز در پیشگاه خداوند است.

حضرت موسی (ع) با آن که مسؤولیت سنگین رهبری و هدایت امت را به دوش داشت، برای مدت زمانی آنان را ترک و برای خلوت با محبوب خویش به خلوتگاه کوه طور شتافت. او در پاسخ به پرسش خداوند که فرمود: چرا قوم خود را رها کردی و با عجله به سوی ما شتافتی؟ عرض کرد: پروردگارا! به سوی تو آمدم تا از من راضی شوی (طه :83و84).

بیت المقدس از مکانهایی بود که همواره عده زیادی از انسانها، برای اعتکاف در آن گرد می آمدند و به راز و نیاز با پروردگار خویش مشغول می شدند. بزرگ این گروه، حضرت زکریا (ع) بود و از جمله کسانی که در امر اعتکاف سرپرستی می نمود حضرت مریم (ع) است. قرآن در این باره می فرماید: “وَ کَفّلَها زَکَریا کُلَّما دَخَلَ عَلَیها زَکَریا المِحرابَ وَجَدَ عِندَها رِزقاً؛ کفالت او (مریم) را زکریا بر عهده گرفت و هر زمان که به محل عبادت او می رفت برای او غذایی مهیا می دید (عمران:37).”

از قرآن مجید (مریم:16و 17) استفاده می شود که حضرت مریم (ع) آنگاه که به افتخار ملاقات با فرشته الهی نایل آمد از مردم بریده بود و در خلوت به سر می برد.

علامه طباطبائی می فرماید: گویا مقصود از دوری مریم از مردم، بریدن از آنان و روی آوردن به اعتکاف برای عبادت بوده است.طبق روایات اهل سنت، در دوران جاهلیت هم عملی به عنوان اعتکاف در میان مردم رایج بوده است و مردم توسط این عمل به خدای خود تقرب می جسته اند.

اجداد پیامبر اسلام (ص) از پیروان دین حنیف به شمار می روند. اعتکاف در غارها و بیابانها و کوهها، به عده ای از این حنفاء نسبت داده شده است. آنان در جاهای خلوتی که از مردم دور بود به اعتکاف پرداخته و خود را در آن محبوس می کردند و جز برای نیازهای شدید و ضروری، از آن خارج نمی شدند و در آن اماکن به عبادت و تأمل و تفکر در هستی پرداخته و در جستجوی راستی و حقیقت بودند. آنها در آن اماکن خاموش و آرام مثل غار حراء، به عبادت مشغول می شدند.

پیامبر (ص) نیز مانند خود بر دین حنیف یعنی دین حضرت ابراهیم (ع) بود و عبادات متداول آن دین و از جمله اعتکاف را برپا می داشت.قبل از بعثت حضرت محمد (ص) نیز غار حراء محل عبادت و راز و نیاز بود، حضرت رسول اکرم (ص) نیز به اعتکاف در آن مکان مشغول می شدند و در اندیشه سرنوشت بشریت فرو می رفتند.

ارکان اعتکاف:

ارکان عبادت یعنی اجزایی که اگر عمداً یا سهوا ترک شوند، آن عبادت باطل می شود. اعتکاف نیز ارکانی دارد که عبارت اند از 1) نیت؛ 2) توقف در مسجد جامع شهر یا مساجد چهار گانه معروف؛ 3 کمتر از سه روز نبودن اعتکاف؛ 4) روزه دار بودن معتکف در ایام اعتک

زمان اعتکاف:

اعتکاف در هر زمانی که انسان بتواند حداقل سه روز در مسجد بماند صحیح است، و بهترین زمان برای آن، ماه مبارک رمضان و مخصوصا در دهه آخر آن ماه می باشد.

نیت اعتکاف:

اعتکاف،همانند سایر عبادات،باید با نیت و قصد قربت‏باشد و هر گونه ریا و خود نمایی و قصد غیر الهی آن را باطل می‏کند. در نیت اعتکاف،قصد وجه شرط نیست،یعنی لازم نیست قصد کند که اعتکاف واجب است‏یا مستحب. زمان نیت اعتکاف، وقت شروع اعتکاف است که شروع طلوع فجر می باشد و با استمرار نیت اول شب هم مانعی ندارد.اعتکاف را می توان به سه صورت به جای آورد. 1) برای خود ؛ 2) به نیابت از مردگان 3) به نیابت از زندگان

اگر اعتکاف را به نیابت از کسی که، از دنیا رفته به جای آورد، در این صورت اعتکاف را تنها به نیابت از یک نفر می توان انجام داد ولی اگر مقصود اهدای ثواب باشد می توان ثواب اعتکاف را به چند نفر، زنده یا مرده، هدیه کرد.

در مورد نیابت از شخص زنده، در میان فقها اختلاف نظر وجود دارد. بسیاری از فقها در درستی چنین اعتکافی، تردید کرده اند. در این صورت، هرگاه نایب، اعتکاف را به قصد رجا، یعنی امید به مطلوب بودن عمل نزد خدا، نه به عنوان عبادتی حتمی انجام دهد، مانعی ندارد.

شرایط اعتکاف:

در صحت اعتکاف علاوه بر شرایط عامه تکلیف( ایمان، عقل و قدرت)، اموری شرط است:الف) قصد قربت ب) روزه: ج) سه روز روزه دار بودند. د) وقوف در چهار مسجد: مسجد الحرام، مسجد النبی«ص»، مسجد جامع کوفه و مسجد بصره. ولی به قصد رجاء ( به امید پاداش) می توان در مسجد جامع هر شهر معتکف شد. ه)اجازه شوهر و اجازه پدر و مادر و) پیوستگی اعتکاف

محرمات اعتکاف:

1- پرداختن به امور جنسی به معنای وسیع آن: که شامل هر نوع بهره برداری شهوانی می باشد .

2- بوییدن عطر و هر نوع بوی خوش و گیاهان معطر به قصد لذت بردن

3- مجادله و مناقشه: حرمت جدال مربوط به اموری است که معتکف بخواهد فضل و برتری خود را به دیگران نشان دهد.

4- محرمات روزه: در حال روزه یعنی از طلوع تا غروب خورشید، که معتکف روزه می گیرد، باید از محرمات روزه نیز اجتناب نماید. بعضی از فقها محرمات احرام را بر معتکف مستحب دانسته اند.

5- خرید و فروش

اعمال اعتکاف:

اعمال شب سیزدهم: اعمالی را باید در این شب انجام داد؛ از جمه آن ده رکعت نماز است که اگر به درستی به جا آورده شود، دارای ثواب و پاداش بزرگی است. در روایتی از پیامبر (ص) می خوانیم: « کسی که در شب سیزدهم ماه رجب ده رکعت نماز بخواند؛ بدین گونه که در رکعت اول حمد یک مرتبه و سوره عادیات هم یک مرتبه و در رکعت دوم حمد یک مرتبه سوره تکاثر نیز یک مرتبه بخواند و بقیه رکعت ها را هم به همین نحو تمام کند، خداوند متعال گناهان او را می آمرزد و اگر عاق والدین هم باشد خداوند سبحان از او راضی می شود، و همچنین در قبر نکیر و منکر به او نزدیک نمی شوند و او را نمی ترسانند و بر پل صراط هم چون برق خاطف (سریع) عبور می کند و نامه اعمالش را به دست راستش می دهند و میزان اعمالش سنگینی می کند و در بهشت فردوس هزار شهر به او اعطا می شود.»روز سیزدهم هم روزه اش ثواب فراوان دارد و برای کسی که بخواهد عمل ام داود را به جای آورد، باید این روز و دو روز بعدش را روزه بگیرد.

آشنایی با اعتکاف

تعريف اعتكاف‏

1- اعتكاف، در لغت به معناى توقف در جايى است و در اصطلاح احكام، عبارت است از ماندن در مسجد به قصد عبادت خداوند ، با شرايطى كه خواهد آمد.

2- انسان مى‏تواند، در حال اعتكاف ، بنشيند، بايستد، بخوابد، يا راه برود.

اقسام اعتكاف‏

3- اعتكاف بر دو قسم است، مستحب و واجب، كه در اصل، يك عمل مستحبى است ، ولى ممكن است به سببى واجب شود، كه از جمله اسباب وجوب اعتكاف ، اين امور است:

* نذر، عهد يا قسم؛ مثلاً انسان نذر كند يا با خداى خود عهد كند يا قسم بخورد كه اگر در فلان كار موفق شد، يا از فلان بيمارى شفا پيدا كرد چند روز در مسجد معتكف شود.

* شرط ضمن عقد ؛ مثلاً هنگام قرار داد اجاره منزل، صاحب خانه شرط مى‏كند كه مستأجر هر سال پنج روز در مسجد معتكف شود و مستأجر نيز اين شرط را مى پذيرد.

* اجاره ؛ مثلاً شخصى اجير مى‏شود كه با دريافت مزد - يا بدون دريافت مزد - از طرف ميت در مسجد معتكف شود. (مانند نماز استيجارى).

زمان اعتکاف

4- در طول سال در هر زمانى كه انسان بتواند، حداقل سه روز در مسجد بماند و روزه بگيرد صحيح است . (1)

ولى بهترين زمان براى اعتكاف ماه مبارك رمضان، و در ماه رمضان ، دهه آخر آن است .

5- س : آيا اعتكاف نذرى را مى‏توان در ماه رمضان انجام داد؟

آيت الله بهجت: مانعى ندارد.

آيت الله مكارم :مانعى ندارد، مگر اينكه نيت او غير ماه رمضان باشد.

آيت الله صافى: اگر نذر مطلق يا مقيد به ماه رمضان باشد اشكال ندارد.

6- س : افضل اوقات اعتكاف چه زمانى است ؟ آيا ايام البيض ماه رجب فضيلت خاصى براى اعتكاف‏ دارد؟(2)

آيت الله مكارم: بهترين اوقات اعتكاف ، ماه مبارك رمضان و از همه بهتر دهه آخر آن است.

آيت الله بهجت: افضل اوقات ماه رمضان است خصوصاً در دهه آخر آن و ايام البيض رجب نيز تأكيد شده است .

شرایط اعتکاف

7- در صحت اعتكاف امورى شرط است كه برخى از آنها مربوط به شخص معتكف و برخى مربوط به خود اعتكاف است كه در اينجا به

بيان آن شرايط، و احكام لازم آنها مى‏پردازيم.

شرايط معتكف:

1- عقل. (از ديوانه صحيح نيست)

2- ايمان . (از غير مومن صحيح نيست)(1)

3- قصد قربت . (هرگونه ريا و خودنمايى ، اعتكاف را باطل مى‏كند).

4- روزه‏دارى در ايام اعتكاف.

5- اجازه گرفتن از كسى كه اجازه او لازم است .

شرايط اعتكاف:

1- از سه روز كمتر نباشد. (زمان)

2- در مسجد جامع باشد. (مكان).

3- ادامه ماندن در مسجد و خارج نشدن از آن.

نیت اعتکاف

8- اعتكاف، همانند ساير عبادات ، بايد با نيت و قصد قربت باشد و هرگونه ريا و خودنمايى و قصد غيرالهى آن را باطل مى‏كند.

9- در نيت اعتكاف، قصد وجه شرط نيست؛ يعنى لازم نيست قصد كند كه اعتكاف واجب است يا مستحب.

10- كسى كه بخواهد در نيت اعتكاف، قصد وجه كند، در اعتكاف واجب نيت وجوب و در اعتكاف مستحب ،نيت استحباب مى‏كند و واجب بودن اعتكاف در روز سوم ضررى ندارد، هر چند بهتر است كه از روز سوم نيت وجوب كند.

11- از آغاز تا پايان اعتكاف، بايد با نيت و قصد قربت باشد، بنابراين اگر به همين قصد ، اعتكاف را شروع كند صحيح است،همچنين اگر به قصد اينكه فردا معتكف شود به مسجد برود و از اول وقت (طلوع فجر) در آنجا باشد صحيح است.

12- س: زمان نيت اعتكاف چه وقتى مى‏باشد؟ و آيا اول شب مى‏شود نيت كرد؟

آيت الله تبريزى : زمان نيت اعتكاف، وقت شروع اعتكاف است كه طلوع فجر مى‏باشد و با استمرار نيت اول شب هم مانعى ندارد.

13- س : آيا در اعتكاف نيازى به قصد نمودن عبادات ديگر هم هست؟

آيت الله صافى: احتياط مستحب است .

آيت الله مكارم: قصد عبادت ديگرى در آن شرط نيست .

آيت الله بهجت: ظاهراً معتبر است در اعتكاف منضم شدن قصد عبادت ديگرى كه خارج از اوست.

14- س : آيا تجديد نيت در روزسوم اعتكاف مستحب لازم است؟

آيت الله صافى: بهتر است كه تجديد نيت وجوب نمايد.

آيت الله بهجت: تجديد نيت در روزسوم لازم نيست، گرچه احوط است.

آيت الله مكارم : تجديد نيت لازم نيست.

نیابت در اعتکاف

15- انسان مى‏تواند اعتكاف را براى خود يا براى ديگرى بجاى آورد. به قسم دوم ، اعتكاف نيابتى گفته مى‏شود.

16- اعتكاف به نيابت ميت بى‏اشكال است ولى به نيابت از انسان زنده، بنابر احتياط به قصد رجاء ، اشكال ندارد.

پس به طور خلاصه مى‏توان در اين بخش اعتكاف را اينگونه تقسيم كرد:

1- براى خود

2- براى ديگران : ( به نيابت از ميت —- به نيابت از زنده )

يادآورى :

گرچه روزه به نيابت از انسان زنده صحيح نيست ولى روزه گرفتن در اعتكاف مانند نماز براى طواف است كه به تبع عمل ديگر لازم مى‏شود و

همچنانكه طواف و نماز آن به نيابت زنده‏ها صحيح است اعتكاف و روزه آن نيز صحيح است .

17- اعتكاف به نيابت از دو يا چند نفر، صحيح نيست، ولى مى‏تواند اعتكاف را به نيت خود بجا آورد و ثواب آن را به ديگران اهدا كند،

خواه يك نفر باشد يا چند نفر، زنده يا مرده.

18- س: آيا اعتكاف را به نيابت از كسى كه مرده است و يا به نيابت از كسى كه زنده است مى‏توان انجام داد؟

آيت الله تبريزى : به نيابت از ميت مانعى ندارد ولى به نيابت از حى (زنده) اشكال دارد.

احکام اعتکاف

1- آمادگى و تهيا:

معتكف بايد قبل از ورود به اعتكاف خود را از نظر معنوى و روحى آماده كند. بايد نسبت به اموال دقت كنيد، نسبت به مكان انتخابى بى تفاوت نباشيد.

از قبل بگيريد كه به يك سفر سرنوشت‏ساز مى‏رويد لازم است يك جلد قرآن، مفاتيح الجنان، نهج‏البلاغه و صحيفه سجاديه و خودكار و كاغذ و لباسى پاك

و مختصر پولى كه شبهه‏اى در آن نيست به همراه داشته باشيد.

2- حضور دل:

معتكف با ورود به مسجد عبادت را با رضايت حضرت حق و قريةالى الله شروع مى‏كند . به دليل اهميتى كه حضور قلب در عبادت دارد به شما معتكفين

توصيه مى‏شود هنگام ورود به مسجد در حالى كه از اعمال خود بيم و ترس داريد اما به فضل پروردگار اميدوار باشيد.

3- برنامه‏ريزى و زمانبندى:

معتكفين براى خود برنامه دقيقى داشته باشند كه به عنوان نمونه به چند مورد اشاره مى‏شود:

1-3- در طول اعتكاف با وضو باشيد : اين سنت حسنه كه در تقليل گناه مؤثر است و كمتر در بين جامعه رواج دارد به عنوان يك دستورالعمل به

معتكفين توصيه مى‏شود.

2-3- نماز جماعت : همه نمازهاى واجب را به جماعت بخوانيد و اگر مردم رضايت داشته باشند از امام جماعت بخواهيد كه سجده‏ها ، ركوع ها وقنوقها را طول دهد و حتى الامكان تعقيبات كامل نماز و اوقات آنها مراعات گردد.

3-3- خوردن و آشاميدن : به ميزانى تناول كنيد كه حال عبادت داشته باشيد مطلقاً از پرخورى پرهيز كرده و به ميزان نياز آب و طعام استفاده نماييد.

4-3- قرائت قرآن كريم : در طول برنامه اعتكاف به ميزانى كه ميسر است قرآن بخوانيد و از علمايى كه در بين شما هستند بخواهيد در خصوص بعضى آيات براى شما سخن بگويند.

5-3- اقامه نمازهاى مستحبى: سعى كنيد در اين ايام نوافل را به جا آوريد چهار ركعت نماز پس از نماز مغرب و دو ركعت نماز نشسته پس از نماز عشاء دو ركعت قبل از نماز صبح، هشت ركعت قبل از اذان ظهر و هشت ركعت قبل از نماز عصر و 11 ركعت نماز از نيمه شب تا قبل از طلوع فجر كه نافله ونماز شب است، اين نمازها به صورت دو ركعتى خوانده مى‏شوند.

6-3- انجام مطالعه و تشكيل جلسات علمى : حال كه توفيق داريد در خانه خدا به يكى از بهترين عبادات بپردازيد از علماء حاضر در اين شهر دعوت كنيد تا براى جمع شما سخنرانى و وعظ كنند.

در صورتى كه در اين شهر و مسجد عالمى يافت نشود از مطالعه كتاب غافل نشويد . موضوع مطالعه از قبل آماده شود. اگر مطالعه از عبادات معمول برترنباشد قطعاً كمتر نخواهد بود.

7-3- بهره‏گيرى از مراسم مداحى و قرائت قاريان برجسته : مداحان عزيز مناجاتها و دعاها و قاريان گرامى آيات قرآن را براى معتكفين بخوانند. مناجات اميرالمؤمنين در مسجد كوفه با صداى خوب و مداحى ترجمه آن تحفه‏اى بس گرانبها براى معتكفين خواهد بود.

4- حفظ دستاوردها:

شايسته است معتكفين از دستاورد اعتكاف به خوبى مراقبت كنند. اگر در اين سه روز موفق شدند و محاسبه دقيقى از اعمال خود داشته باشند يا توانسته باشند با قرآن انس پيدا كنند و از عبادات لذت ببرند، اين روش را به تمام روزهاى سال بكشانند. اگر توفيق توبه پيدا شد اين توفيق را به راحتى از دست ندهند و خود را با گناه آلوده نكنند و توبه نشكنند.

5- رعايت دقيق احكام مربوط اعتكاف:

به منظور آگاهى بيشتر معتكفين عزيز به احكام اعتكاف كتابى در اين خصوص تهيه و براى كليه مراكزى كه اين سنت حسنه برگزار مى‏گردد ارسال شده است حتماً نسبت به مطالعه آن اقدام نماييد.

6- خلوت گزينى جهت عبادت:

اگر امكانات مسجد اجازه بدهد معتكف در قسمتى از مسجد جاى ويژه‏اى براى عبادت در نظر بگيرد تا در اين مكان بدون مزاحمت ديگران به انجام مستحبات و اعمال خود بپردازد.

7- رعايت نظافت و بهداشت محيط اعتكاف:

شايسته است معتكفين در اوقات نمازها لوازم خود را جمع و جور كنند و مسجد را براى اقامه نماز جماعت آماده نمايند.

خوابيدن در زمان نمازها و نامرتب بودن لوازم شخصى اثر خوبى براى نمازگزاران ندارد.

8- دعاى خالصانه:


موضوعات: مناسبتهاي روز
   پنجشنبه 2 خرداد 13921 نظر »

1 ... 51 52 53 ...54 ... 56 ...58 ...59 60 61 ... 93

جستجو
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31