دکتر فربد فدايي/ روان‌پزشک

سال‌هاي متمادي، مهم‌ترين دغدغه پزشکان، کنترل بيماري‌هاي عفوني بود. سال‌هاي متمادي، آبله و فلج اطفال و وبا بيداد مي‌کرد و همه امکانات بهداشتي صرف آنها مي‌شد. اما اين روزها خبري از آن بيماري‌ها نيست و انگار عوامل اجتماعي و محيطي، جاي آنها را گرفته؛ عواملي که گهگاه سلامت روان ما را تهديد مي‌کنند و در طولاني‌مدت، همان کاري را با سلامت روان ما مي‌کند که آبله و فلج اطفال با سلامت جسم ما مي‌کرد. در گفتگو با دکتر فربد فدايي، روان‌پزشک، کوشيده‌ايم نقش اين عوامل خطرساز را بر سلامت روان خودمان بهتر بشناسيم.
آقاي دکتر! عوامل اجتماعي و محيطي چگونه بر سلامت روان تاثير مي‌گذارند؟
ببينيد؛ انسان يک واحد «زيستي ـ اجتماعي ـ روحاني» است که سلامت او وابسته است به توجه به همه جنبه‌هاي وجود او. در تعريف سازمان جهاني بهداشت از سلامت تصريح شده است که سلامت فقط نداشتن بيماري نيست بلکه احساس رضايت از زندگي جزو انکارناشدني سلامت است و اين به معني ضرورت توجه به امور اجتماعي و معنوي در زندگي انسان است.
اين عوامل اجتماعي و محيطي که مي‌گوييد، چه چيزهايي هستند؟
تقريبا همه چيز؛ از رويدادهاي سياسي گرفته تا تغييرات درجه حرارت، از اخبار مربوط به زمين‌لرزه احتمالي تا گران شدن قيمت اجناس، از تعطيل اعلام شدن ناگهاني يک روز هفته تا سقوط هواپيما.
بنابراين شايد لازم باشد طبقه‌بندي منظم‌تري از اين عوامل به عمل آيد؟
موافق‌ام. بهتر است ابتدا آنها را به دو قسمت کلي عوامل فيزيکي و عوامل اجتماعي بخش کنيم؛ گرچه اين دو با هم تداخل‌هاي زيادي دارند.

 پس بحث را از عوامل فيزيکي موثر بر روان شروع کنيم.
يکي از ملموس‌ترين اين عوامل، درجه حرارت محيط است. بررسي‌ها نشان مي‌دهد که گرماي زياد باعث حالت برانگيختگي و پرخاشگري غيرارادي در افراد مي‌شود. کارگراني که در کارگاه‌ها يا کارخانه‌هايي کار مي‌کنند که دماي محيط کار بالاست خيلي زياد در معرض حملات خشم و پرخاشگري قرار مي‌گيرند. يکي ديگر از عوامل فيزيکي، سر و صداي محيط است. محيط پر سر و صدا موجب تحريک‌پذيري و پرخاشگري و کاهش توجه و تمرکز مي‌شود. شلوغي و ازدحام نيز از عوامل ديگري است که تاثير منفي بر سلامت روان دارد.اکنون شايد بتوان دريافت که چرا در يک ظهر گرم تابستان در خيابان‌هاي پرازدحام و پر سر و صداي تهران، تصادف‌هاي اتومبيل‌ و درگيري بين عابران آن همه بالا مي‌رود.
ديگر چه عوامل فيزيکي و محيطي بر سلامت روان ما تاثير مي‌گذارند؟
خطوط انتقال برق فشار قوي، امواج فرستنده تلفن‌هاي همراه، اشعه ماوراي‌بنفش و انواع ديگر امواج الکترومغناطيسي از اين جمله هستند که گذشته از صدمات جسمي به طور مستقيم بر دستگاه عصبي مرکزي نيز ممکن است تاثير بگذارند. آلودگي هوا موجب احساس خستگي زودرس و کاهش تمرکز و افزايش پرخاشگري مي‌شود.
چگونه مي‌توان از اين عوامل مضر پرهيز کرد؟
احتمالا با گريختن به جزيره روبينسون کروزو! به شرط آنکه تبديل به يک منطقه توريستي با هتل‌هاي متعدد و باند فرودگاه و غرش صعود و فرود هواپيماهاي بي‌شمار جت نشده باشد.
يعني واقعا کاري نمي‌شود کرد؟
چرا نمي‌شود؟ البته که مي‌شود؛ به شرط آنکه جنبشي براي بازگشت به طبيعت به راه بيفتد و زندگي در روستا و شهرهاي کوچک تشويق شود. در غير اين صورت با افزايش تصاعدي مشکلات ناشي از استرس با برخي نابه‌ساماني‌هاي رواني و بزهکاري و اعتياد رو به رو خواهيم شد.
راجع به عوامل فرهنگي اجتماعي موثر بر سلامت روان هم بگوييد.
قطعا جامعه‌اي که در آن، معنويت و ايمان راستين حاکم باشد جامعه سالم‌تري است. نکته مهم ديگر احساس امنيت رواني حاکم بر جامعه است. اگر جامعه مرتبا با اخبار نااميد کننده بمباران شود تاثير بسيار منفي بر سلامت روان شهروندان خواهد داشت. احساس تعليق و بلاتکليفي هم از ديگر عوامل مخرب سلامت اجتماعي است. اگر قوانين به سرعت تغيير کند، اگر هرچند ماه يک بار صحبت از تعويض شناسنامه و تغيير گواهي‌نامه و تغيير پلاک خانه‌ها و اتومبيل‌ها و نوسان قيمت‌ها باشد موجب اضطراب و تنش عمومي خواهد شد. اگر مردم به‌طور مرتب نگران زلزله، بي‌آبي، سيل، کمبود نفت يا گاز در زمستان يا خطر حمله خارجي باشند طبعا مضطرب خواهند ماند که به تدريج تبديل به نوعي احساس درماندگي و افسردگي مي‌شود.
رسانه‌ها چه نقشي در اين ميان دارند؟
انعکاس صحيح اخبار و حفظ تعادل در ارايه اخبار خوشايند و ناخوشايند سبب جلوگيري از رواج شايعات مي‌شود. شايعات، سلامت رواني جامعه را به هم مي‌زند و گاهي اصولا به همين منظور هم توسط دشمنان ساخته و پخش مي‌شود. گاهي نيز به عوض ارايه يک خبر، تنها تفسيرها و تعبيرها و حواشي آن پخش مي‌شود که اين امر مي‌تواند سبب بروز بي‌اعتمادي در شنونده خبر شود.
هنر چه کاري مي‌تواند براي سلامت اجتماعي انجام دهد؟
هنر ضمن آنکه بازتابي از روحيه جامعه است، مي‌تواند بر روحيه جامعه نيز تاثير بگذارد. به عبارت ديگر هنر از طريق جامعه تغذيه مي‌شود و در عين حال جامعه را نيز از نظر رواني تغذيه مي‌کند. اگر رسانه هنري به نيازها و خواسته‌هاي مردم بي‌توجه باشد تاثير خود را از دست مي‌دهد. سلامت اجتماعي تا حدود زيادي به احساس هويت مثبت گروهي وابسته است. تقويت هويت ملي از طريق پرداختن به دستاوردهاي ملت ايران چه در زمان حاضر و چه در گذشته سبب همبستگي عموم و تقويت سلامت اجتماعي و رواني مي‌شود. کودک و نوجوان بر حسب ذات و سرشت خود نياز به سرمشق و قهرمان دارد. اگر اين نياز به وسيله توجه به قهرمانان ملي و مذهبي ايراني برآورد نشود آنگاه جومونگ کره‌اي يا ضدقهرمان‌هاي آمريکايي تبديل به سرمشق کودک و نوجوان ايراني خواهد شد. به عوض اسطوره‌سازي از ورزشکاران معاصر که به هر حال از خطاها عاري نيستند، بهتر است به سراغ قهرمانان اسطوره‌هاي ايراني که مظهر دينداري و خداجويي و پايمردي و ايران‌دوستي هستند، برويم.
حرف آخر؟
سلامت رواني جامعه موضوعي پيچيده است که بر همه امور کشور تاثير مي‌گذارد. بايد وجودش را به رسميت بشناسيم و بدانيم که نمي‌توان آن را فقط به سياستمداران سپرد. قطعا لازم است به صورت کارشناسي به آن پرداخت.
منبع: http://salamat.com

 

موضوعات: مناسبتهاي روز
[یکشنبه 1391-04-25] [ 10:28:08 ب.ظ ]