آیت الله مجتهدی تهرانی در شرح این فراز «واسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ والکَفافِ»؛ تأکید می کند: خدایا من را به دو چیز مستور کن؛ یکی لباس قناعت و دیگری کفاف. «کفاف» یعنی اینکه زندگی را بگذرانیم. اگر مال و ثروت زیاد داشته باشیم گرفتار می‌شویم و اگر دستمان پیش کسی دراز باشد ذلیل می‌شویم پس از خدا بخواهیم که به اندازه کفاف زندگی به ما بدهد. قناعت هم به انسان عزت می‌دهد و کسی که قناعت دارد خدا او را عزیز می‌کند. بزرگ‌ترین گنج، قناعت است و قناعت سرمایه‌ای بی‌پایان. قناعت، یعنی نخواستن، کم خواستن، راضی بودن به داشته و کندن دندان طمع. وقتی به خواهش‌های بی‌مورد دل جواب «نه» ندادی و به دام خواسته‌های حرص افتادی، اسیر گنداب «دنیا» می‌شوی. باتلاقی که هرچه بیشتر در آن دست و پا می‌زنی و تلاش می‌کنی بیشتر در آن گرفتار می‌شوی. نتیجه آن مشخص است! نفس، چاه ویلی است که هیچ‌گاه پر نمی‌شود. درد «تکاثر» و «افزون‌طلبی»، زخم ناسور بشریت بوده و هست و تنها مرهم آن «قناعت» است.

موضوعات: مناسبتهاي روز
[یکشنبه 1392-04-30] [ 10:16:00 ق.ظ ]