به انسانیت معتقدم | ... | |
موقع بازیهای المپیک بود که در ژاپن برگزار میشد به ژاپن سفر کرده بودم و یه روز برای غذا به رستوران بسیار بزرگ و شلوغی رفتم و بعد چندین ساعت به جاهای دیگری رفتم ناگهان یادم امد که ساکم را که تمام زندگیم داخل آن بود را در آن رستوران جا گذاشته ام سراسیمه رفتم و با کمال ناباوری دیدم ساکم همانجا است و پیرمردی کنار آن نشسته است اوگفت وقتی دیدم ساکت را فراموش کردی با این که وقت دندان پزشکی داشتم ماندم تا بر گردی و وقتی از او تشکر کردم
[یکشنبه 1392-04-09] [ 12:02:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|