حادثه‏ى هفتم تير همچنين نشانه‏ى اقتدار و استحكام هم است؛ چون اگر كسى شهيد بهشتى را مى‏شناخت و قوّت فكر و اراده و ابتكار در تصميم و اقدام را در اين شخصيت ممتاز مى‏دانست، خوب مى‏فهميد كه حذف يك چنين شخصيتى از مجموعه‏ى مديريتى كشور چه معنايى مى‏دهد. شهيد بهشتى حقيقتاً مثل سنگ آسياى گرانى بود كه با گردش خود، ده‏ها كار انجام مى‏داد؛ توليد انرژى مى‏كرد، كار راه مى‏انداخت، پيش مى‏رفت و فكر توليد مى‏كرد. وقتى كسى مثل اين شخصيت را كه در مديريت، در اجرا، در اقدام، در فكر، در مبانى فقهى و فلسفى، در تجربه و جهان‏ديدگى و روشنفكرى و وسعت‏نظر در آن پايه و رتبه بود، از دل مديريت نظامى نوپا بيرون بكشند و آن را از بين ببرند، بايد نظام فلج مى‏شد؛ اما نظام نه تنها با رفتن بهشتى و با رفتن شخصيتهاى برجسته‏ى ديگرى كه چه با او، چه قبل از او و چه بعد از او به شهادت رسيدند، فلج و زمين‏گير نشد، بلكه هر كدام از اين شهادتها مثل خون تازه‏يى در رگ كالبد زنده و پُرطراوت اين نظام جوان دوانده شد و او را سرحال‏تر، بانشاطتر و پُرانگيزه‏تر كرد؛ اين، همان استحكام نظام است، كه تا الان هم همين‏طور است.

به همين دليل، مردم ما براى شهادت شهدا مثل بقيه‏ى متوفى‏ها، به همديگر تسليت نمى‏گويند؛ تبريك مى‏گويند. وقتى بهشتى شهيد شد، مردم مى‏گفتند: «تبريك و تسليت»؛ غم در كنار فتح؛ اين، هويت اين نظام و انقلاب را روشن مى‏كند.

امروز هم حادثه‏ى هفت تير زنده است؛ … و هم شهید بهشتی زنده است.

فرازی از بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار خانواده شهداى هفتم تير

موضوعات: مناسبتهاي روز
[پنجشنبه 1392-04-06] [ 03:26:00 ب.ظ ]