الف ) پرهیز از كارهاى خلاف مروت : فقها فرموده اند: اعمال خلاف مروت مضر به عدالت است و امام جماعت نباید كارى بر خلاف مروت انجام دهد.
میزان در خلاف مروت این است كه انسان كارى را انجام دهد كه عرف جامعه آن را سبك و زننده ، یا براى روحانى غیر مناسب مى دانند؛ مانند وارد شدن به مجالس و محافلى كه متناسب با شاءن طلبه نیست یا انتخاب نوع لباس و پوششى كه عموم مردم آن را زیبنده طلبه نمى دانند یا آرایش مو كه براى طلبه سبك و زننده باشد.
ب ) حلم در برابر جاهلان : طلبه باید حلیم باشد نه اینكه تا كسى جسارتى كرد، او هم مقابله كند. (امام علی علیه السلام می فرماید: اول عوض الحلیم عن حلمه ان الناس انصاره علی الجاهل: اولین عوض و دریافتی که شخص بردبار از بردباری و صبوری اش دریافت می کند این است که مردم یار و یاور او بر علیه جاهل (آنکه هتاکی کرده) می شوند.
این متانت و وقار باعث می شود که دیگران به بزرگواری شخصی که مورد اهانت واقع شده اعتراف کنند و در دل و جان و با زبان و جوارح همراه و همیار او شوند.
شخصى به مرحوم آیه الله سید احمد خوانسارى قدس سره جسارت كرد و لحظاتى به فحش و ناسزا ادامه داد تا موقع اذان نماز رسید.
ایشان فرمودند: ((ببخشید آقا، وقت نماز است اجازه مى فرمایید به نماز بروم .)) آن شخص با دیدن این همه حلم و گذشت از كرده خود پشیمان شد و از ایشان عذرخواهى كرد.
روزى دوچرخه سوارى ، به علامه طباطبایى قدس سره زد و ایشان و دوچرخه سوار به زمین خوردند. علامه بلند شد و با كمال حلم به جاى برخورد با او، لباس وى را تكاند و فرمود: ((دست و پایت كه آسیب ندید.)) (این تواضع خود نشانه علم زیادی است که در وجود او موج می زد.
درختی که پر ثمر می شود افتاده می شود نه مانند کاج که قد علم کرده و سرکشی می کند. امام علی علیه السلام می فرماید: ثمره العلم التواضع: میوه و ثمره علم, فروتنی است.)
ج ) تواضع : پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود: ان التواضع یزید صاحبه رفعه فتواضعوا یرفعكم الله …به درستی که تواضع بر بلندی مقام صاحبش می افزاید پس فروتنی کنید خدا شما را بلندمرتبه و والامقام کند. (1) نیز امیرالمؤ منین على (علیه السلام ) فرمود: ((خفض الجناح زینه العلم .)) زینت و زیور علم فروتنی است(2)
آیه الله حاج شیخ حسین كبیر قمى قدس سره بسیار متواضع بود. خودش در صف نان مى ایستاد و زودتر از نوبت به هیچ عنوان نان نمى گرفت . و به قصاب مى گفت : ((از همان گوشتى كه به سایر مردم مى دهى به من هم بده .))
د) وقار و سنگینى : طلبه - خصوصا ملبس - باید باوقار بوده ، مراقب خود باشد كه زیاد مزاح نكند، زیاد نخندد، یا كارى نكند كه در چشم مردم حقیر جلوه كند.
امام صادق (علیه السلام ) فرمود: اطلبوا العلم و تزینوا معه بالحلم و الوقار.(3) علم بیاموزید و آن را با بردباری و وقار و سنگینی بیارایید.
ه ) تناسب ظاهر: از جمله وظایف طلبه این است كه باید ظاهر طلبگى هم داشته باشد. على (علیه السلام ) فرمود: ((صلاح الظواهر عنوان صحه الضمائر.)) ظاهر درست و خوب و صالح حاکی از درونی پاک و سالم است.(4)
نیز امام صادق (علیه السلام ) فرمود: ((فساد الظاهر من فساد الباطن .)) فساد و خرابی ظاهری ناشی از فساد درونی و باطنی است.(5)
و) آگاهى به زمان : از جمله ویژگیهاى طلبه نمونه آگاهى به زمان و قدرت تحلیل صحیح شرایط زمان است . امیرالمؤ منین على (علیه السلام ) فرمود: لا بد للعاقل من اءن ینظر فى شاءنه فلیحفظ لسانه ولیعرف اءهل زمانه .(6)
انسان عاقل باید جایگاه خود را بداند. پس زبانش را حفظ کند و اهل زمانش را بشناسد. امام خمینی رحمه الله علیه نیز درباره شرایط مجتهد می فرماید: باید عالم به زمانه باشد.
همچنین روایت است که حضرت فرمود: العالم بزمانه لا تهجم علیه اللوابس: هر که به زمانه اش آگاه است, اشتباهات بر او هجوم نمی آورد.
ز) طرح نكردن مشكلات براى دیگران : طرح مشكلات با افراد ناآگاه و غیر حوزوى و كم ظرفیت به خصوص در مجامع عمومى و به ویژه در زمینه تاءمین معاش صحیح نیست و باید حتى المقدور ترك شود؛ زیرا پى آمدهاى غیر قابل جبرانى دارد.
ح ) نماز شب : مرحوم علامه طباطبایى قدس سره مى فرمود:
چون به نجف اشرف براى تحصیل مشرف شدم گاه گاهى به محضر مرحوم آیه الله قاضى شرفیاب مى شدم . یك روز كنار در مدرسه اى ایستاده بودم كه مرحوم آیه الله قاضى از آنجا عبور مى كردند. چون به من رسیدند دست خود را روى شانه ام گذاردند و گفتند: ((فرزندم دنیا مى خواهى نماز شب بخوان ، آخرت مى خواهى نماز شب بخوان .))(7)
ط) توجه به شعائر مذهبى : به حفظ و رعایت شعائر و آداب دینى همچون حضور در مساجد، شركت در نماز جماعت ، نماز اول وقت ، افشاى سلام از وظایف حتمى طلاب است .
ى ) انس با قرآن : تلاوت قرآن باعث رهایى از غفلت است . این ذكر جاودانه ثبات مى دهد، بصیرت مى بخشد، به تفكر وادار مى كند و مغز و دل انسان را سرشار از معنویت مى سازد. (قرآن کریم می فرماید: فاقرأوا ما تیسر من القرآن: هرآنچه می توانید از قرآن بخوانید - مزمل)
یا) امیدوارى در همه حال : طلبه باید همیشه امیدوار باشد. ممكن است كم كم مسائل و مشكلات و نارسایى هاى مختلف دست به دست هم دهند و سبب یاءس و نومیدى شوند.
یاءس باعث مى شود كه طلبه از تحصیل دست بكشد. برخى از این مشكلات عبارتند از: طعنه ها، حرفهاى دیگران ، سختى و مشكلات درس ، طولانى بودن مقصد و مسیر.
براى رفع این مشكلات و نیز دیگر موانع ، ذكر این خاطره مناسب است :
مردى چهل ساله از روى عشق به این هدف مقدس به حوزه علمیه آمد و از جامع المقدمات شروع كرد و به درس خواندن پرداخت .
روزى از یكى از اساتید پرسید: من در این سن تازه ادبیات شروع كرده ام ، كى به مقصد مى رسم ؟ استاد با آرامشى حاكى از اعتماد به فضل الهى ، گفت : ((در این مسیر با شروع رسیده اى و نیازى به پایان نیست ؟))
سپس این آیه را خواند: و من یخرج من بیته مهاجرا الى الله و رسوله ثم یدركه الموت فقد وقع اءجره على الله و كان الله غفورا رحیما.(8)
در این آیه همه فعلها مضارع آمده اند غیر از وقوع اجر: ((وقع )) كه ماضى است . این بدان معناست كه از همان وقت كه حركت را آغاز كردى اجر تو با خداوند متعال است . بنابراین اگر در این راه با درك و عشق و آگاهى آمده اى با شروع رسیده اى . پس همیشه امیدوار باش .
ی ) انس با امام زمان : نام خوبى نهاده اند، سرباز امام زمان ! اگر شایسته چنین عنوانى شدیم ، دیگر نمى توانیم از فرمانده خود غافل باشیم .
وقتى امام زمان (علیه السلام ) فرموده اند: انا غیر مهملین لمراعاتكم و لا ناسین لذكركم (ما نسبت به مراعات احوال شما سستی نمی کنیم و یاد شما را فراموش نمی کنیم.). تكلیف ما معلوم است .(9)
اینجاست كه نیاز به رابطه با آن ((تنها امید نجات )) بخوبى احساس مى شود. این نیاز مانند نیاز به آب و هواست و مى تواند در چند شكل پدیدار شود. توسل ، توجه و انتظار. انتظار یعنى براستى انتظار ظهور داشتن .
منابع:
1- كافى ، ج 2، ص 121، باب التواضع ، ح 1.
2- بحارالانوار، ج 78، ص 80، باب 16، ح 65.
3- بحارالانوار، ج 2، ص 41، باب 10، ح 2.
4- شرح غرر الحكم ، ج 4، ص 196.
5- بحارالانوار، ج 73، ص 395، باب 144، ح 1.
6- بحارالانوار، ج 1، ص 88، باب 1، ح 13.
7- سیماى فرزانگان ، ص 214. براى آگاهى بیشتر در این زمینه رك : سیماى فرزانگان ، ج 3، ص 211 - 243، بخش هفتم : سحرخیزى و نماز شب ، رمز موفقیت .
8- نساء (4): 100.
9- بحارالانوار، ج 53، ص 174 - 175، باب 31، ح 7.
استفاده ازکتاب اخلاق: محمود اکبری
ضرورت و اهمیت اخلاق در حیات طلبگی
تربیت انسان هدف عالی تعالیم اسلامی است و تمامی دستورات فردی و اجتماعی اسلام، رشد و تعالی انسان را هدف گرفتهاند. قرآن معجزه جاوید نبیاکرم (ص) در تمامی آیات خود این هدف را دنبال میکند تا انسان را به منزل مقصود کمال رساند و از ظلمت برهاند.
گرچه منش اخلاقی و سلوک معنوی برای هر فرد مسلمانی ضروری است، اما برای روحانی بخشی از هویت و موجودیت او به شمار میآید و پیوندی ناگسستنی با او دارد.
روحانیت وارث انبیا و نماینده اسلام است و مسئولیت هدایت انسان را پس از آنان بر دوش دارد، بیشک بر دوش کشیدن چنین بار سنگینی نیاز به آن دارد که طلبه ابتدا خود را از رذائل و نفسانیات پاک کرده و پا در مسیر تعالی گذاشته باشد. روحانی که از فرهنگ اسلام و تعالی بشر سخن میگوید باید در مقام عمل نیز پیشگام باشد و عمل خود را نشانهای برای جلب اعتماد و آرامش مخاطب قرار دهد. اگر مخاطب میان رفتار و گفتار روحانی فاصلهای احساس کند، اثری از کلام او نخواهد گرفت، زیرا این امر را نشانه نوعی دورویی و شاهد بیاعتقادی به سخنان خویش مییابد.
بدون تهذیب یادگیری معارف دینی نیز راهگشا نخواهد بود و عالمان بدون تزکیه به حق رهزنان طریق سلوک خوانده شدهاند. تاکید بر تقدم تزکیه بر تعلیم و خطر طی مسیر علم بیتوجه به سلوک معنوی، در اندیشه و سخن امام (ره) در اخلاق روحانیت موج میزند. به توصیه حضرت امام (ره) تهذیب باید از همان اوان جوانی و ورود به عرصه طلبگی مد نظر طلاب و مربیان اخلاق در حوزهها باشد و بیشترین بهره از نیرو و صفای روح جوان انتظار میرود. ایشان بر اصلاح نفس پیش از پرداختن به اصلاح جامعه تأکید کرده و فرمودهاند تا انسان تهذیب نفس نداشته باشد کلامش در مردم تأثیر ندارد. بنابراین قول و عمل روحانی باید انطباق داشته باشد. به توصیه حضرت امام تنها عالم مهذب میتواند در اصلاح جامعه موثر باشد و عالم نامهذب موجب انحراف امت می گردد. روحانی باید همان گونه که به فکر علم آموزی است به فکر تهذیب خود باشد و بلکه تهذیب را بر علمآموزی مقدم گرداند. عالمان دین باید از هواهانی نفسانی برحذر باشند و حب دنیا را از دل خود بیرون کنند تا بتوانند علاوه بر تأثیرگذاری بیشتر در جامعه خود نیز از هدایت الهی و توفیق درک حقایق بهرهمند گردند. همچنین حضرت امام به طلاب در باره استمرار علمآموزی تا اخر عمر، اخلاص، زهد، سادهزیستی، بیاعتنایی به دنیا، پرهیز از رفاهجویی و پرهیز از رذایل اخلاقی مانند ریا و عجب و کبر و غیبت توصیه و تأکید فرمودهاند.
جایگاه اخلاق و تهذیب در زندگی روحانی
انسانسازی، هدف اسلام
اسلام آنقدر که به تهذیب این بچههای ما و جوانهای ما کوشش دارد به هیچ چیز کوشش ندارد. اسلام اصلا برای آدم ساختن آمده است.[i]
… قرآن هم که کتاب زنده الهی است، آن هم آن قدری که دنبال این بوده است که تهذیب کند مردم را، دنبال چیزهای دیگر نبوده است. اصلا، میشود گفت که قرآن برای همین مقصد آمده است؛ برای اینکه بشر به این مطلب از همه چیز بیشتر احتیاج داشتند. قرآن کتابی است برای انسانسازی، در تمام مراحلی که انسان طی میکند، قرآن در همه مراحلش دعوت دارد و راه دارد، و تمام قصههایی که در قرآن نقل شده است ـ گاهی هم تکرار شده است، برای این بوده است که مسئله اهمیت داشته است ـ این قصهها راهنمای مردم بوده است و برای تهذیب بوده است.[ii]
موضوعات: زی طلبگی
[شنبه 1392-05-19] [ 12:11:00 ب.ظ ]