زرگرها وقتی بخواهند بدانند که سکه ای طلا هست یا نه ، آنرا به زمین زده و آنگاه از جنس صدای آن متوجه می شوند . خدا هم زرگر عالم است وقتی بخواهد بفهماند کسی طلا هست یا نه و یا جنس خوبی دارد یا نه ، او را چند صباحی - و به ظاهر - به زمین می زند و مشقات و مشکلاتی را برایش فراهم می سازد و آنگاه از جنس حرف ها و برخوردها و رفتارهایش مشخص می کند که او چگونه آدمی است . دندان پیامبر (ص) را شکستند اما او به جای آن که نفرین کرده و نفرتی در دلش پدید آیددستان خود را به سمت آسمان بلند کرده و می فرمود : اهد قومی انهم لا یعلمون خدایا این ها نمی دانند و تو این ها را هدایت کن .
یعنی جواب بدی را با خوبی می داد . حال اگر اسوه ما پیامبر (ص) باشد ما هم باید بدی ها را با خوبی جواب دهیم .


پارچه های چروک
هر وقت خواستی پارچه ای را بخری آن را در دست خود مچاله و بعد رها کن اگر چروک برنداشت جنس خوبی دارد . حال ماجرای ما آدم ها هم همین طور است ، آدم هایی که بر اثر فشار ها و مشکلات شیوه شان عوض شده و اخلاق و رفتارشان تغییر کرده و چروک بر می دارد ، جنس خوبی ندارند اما جنس پیامبر (ص) جنس خوبی بود .
فرمود : هیچ پیامبری به قدر من اذیت نشد و آزار ندید . اما همین پیامبر هیچگاه خم به ابرو نیاورد و هیچگاه شیوه و شخصیتش تغییر نکرد چون تار و پود شخصیت او با نخ آیات قرآن کریم بافته شده بود . در حقیقت اخلاق پیامبر (ص) اخلاق قرآن بود و قرآنی زندگی می کرد .
ما هم بیاییم پیامبر (ص) را اسوه خود قرار داده و ما نیز بر اساس قرآن کریم مشی و مشق کنیم .


آسمان شهر یزد
شب آسمان شهر یزد بسیار تماشایی و زیباست چون مالامال از ستاره هاست . به شرط آن که کسی شمع روشنی به دست شما ندهد و گرنه از آن همه زیبایی محروم می شوید . پاداشی که مردم به ما می دهند از جنس همان شمع روشن است که مساوی با محرومیت عظیم نسبت به پاداش آسمانی و الهی است لذا پیامبر (ص) می فرمود : لا اسئلکم علیه اجرا
من از شما هیچ توقع اجر و اجرت و مزدی ندارم - چون اگر شما چیزی به من بدهید اولا کم است و دیگر آنکه من از پاداش عظیم الهی می مانم - ان اجری الا علی الله من فقط پاداشم را از خدا می خواهم
یکی از ویژگی های زیبای پیامبر (ص) این بود که از هیچ کس هیچ چشمداشتی نداشت چون این حقیقت را خوب فهمیده بود که اگر کسی چیزی به انسان بدهد در حقیقت نوعی گرفتن است و حرمان و محرومیتی عظیم در پی دارد .


حبه های زغال
حبه های زغال را اول کمی شعله می دهند و بعد در آتش گردان گذاشته و با شدت چرخانده و با شدت چرخانده و به حرکت در می آورند و حرکت هر چه بیشتر باشد نور و روشنایی هم بیشتر خواهد شد و سرانجام هم شعله خواهد کشید . اما اگر حرکت در کار نباشد همان شعله هم کم کم رو به خاموشی می گذارد . انسان ها هم همین طورند یعنی خداوند ابتدا شعله ای از فطرت در نهاد آن ها قرار داده است حال اگر اهل حرکت و تلاش و کوشش باشند و به قول عرفا ، اهل سیر و سلوک باشند ، آن فطرت نیز فروغ بیشتری خواهد یافت و در حقیقت هر چه پیش روند موهبت و لطف حق را بیشتر نصیب می برند . از این رو امام (ره) می فرمود : ناکرده سلوک موهبت یعنی چه یعنی تو که اهل تلاش و کوشش و سیر و سلوک نیستی چه توقعی داری که الطاف الهی را نصیب ببری ؟

دست ها
دست اگر همیشه باز و یا همیشه بسته باشد دلیل بر بیماری است . اساسا سلامت دست در این است که گاه باز و گاهی بسته باسد . یکی از زیبایی های زندگی پیامبر (ص) این بود که هیچگاه زندگی یکنواختی را تمنا و آرزو نمی کرد یعنی دوست نداشت همیشه شاد یا همیشه غمگین باشد و نه دوست داشت همیشه داشته و یا همیشه نداشته باشد . و می گفت : خدایا یک روز داشته باشم و یک روز نه .
چون یکنواختی یعنی مرگ .
بالای سر بیماران قلبی مانیتوری قرار دارد و پیوسته خطی بر آن عبور می کند و اگر نشیب و فراز و یا بالا و پایینی داشته باشد دلیل بر سلامت و بهبودی است اما همین که صاف و ممتد شد یعنی مرگ . زندگی نیز همین طور است . نه همیشه باید شاد بود و نه همیشه غمناک .


حرف الف
اول حرفی که به بچه ها در مدرسه آموزش می دهند حرف - الف - است و تا الف را یاد نگیرند حرف های دیگر را یاد نخواهند گرفت . خدا هم الف هستی است و تا انسان با این الف آشنا نشود با هیچ چیز آشنا نمی شود نه با خود ، نه با دنیا ، نه با زندگی ، و نه با هیچ چیز دیگری . از همین رو بود که امام (ره) فرمود : نا خوانده الف به یا نخواهی ره یافت
یعنی اگر با الف هستی که خداست آشنا نشوی با هیچ چیز آشنا نمی شوی و به هیچ کجا نخواهی رسید .

موضوعات: معرفی اساتید
[دوشنبه 1393-05-06] [ 10:56:00 ق.ظ ]