« فراخوان مقالهمقام علمی امام هادی(ع) »

 

از مسائل مهم و حزن انگيز زندگى فاطمه عليهاالسلام كه در عين حال نكته آموز و سازنده است مسأله مظلوميت فاطمه عليهاالسلام است. او مظلومه اى است فداكار، و شهيده اى است مظلوم. او و خاندانش از پدر و همسر عمرى براى مردم كار كردند و مردم را به سر و سامانى رساندند، از بدبختى نجاتشان دادند و امروز توسط همان مردم صدمه خوردند.

مردم آن روزگار قبل از اسلام چه داشتند؟ و امروز از مدينت و اخلاق و حتى زندگى چه دارند؟ و آنچه بود از بركت چه كسى بود؟ جز از بركت اسلام و قرآن؟ و جز از راه پدر و همسرش؟ و امروز سرنوشت فاطمه عليهاالسلام به جائى رسيد كه از همين مردم كتك مى خورد و به بستر مى افتد.

از نظر ما فاطمه عليهاالسلام از على عليه السلام هم مظلوم تر است. زيرا او مرد بيروت بود و با صحابه راستينى چون ابوذر و سلمان و عمار و مقداد و كميل هم سخن و آشنا. آنها در بسيارى از موارد به پا خاسته و از حق دفاع مى كردند. اما درباره فاطمه عليهاالسلام مسأله چنين نبود. او در جامعه كمتر ظاهر مى شد. عزادار بود.

حامله بود. و كتك خوردن و به خاك افتادن او، آن هم در خانه خود مسأله دردناكى است بويژه كه او نسبت به غيرت على عليه السلام آگاه است و مى داند كه على عليه السلام از تماشاى آن صحنه چقدر زجر مى كشد.

مصائب وارده

فاطمه عليهاالسلام در عمر كوتاهش با مصائب بسيار مواجه شد، مصائبى بودند كه اگر بر كوه وارد مى آمدند آنها را از هم مى پاشاندند. ما را توان آن نيست كه مشكلات و مصائب او را ليست كنيم. ولى به عنوان ذكر مورد چند نمونه را معرفى مى كنيم:

1- مرگ رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله

كه پيامبر عزيزتر از جانش بود و وقتى كه از دنيا رفت همه زندگى در برابر چشمانش تيره و تار شده بود. او اوقات خود را به گريه و اشك ريزى مى گذراند و به زحمت مى توانست آرام بگيرد. رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله از قبل او را تسليت داد و از چهره هاى مهم تسليت او اين بود كه به او خبر داده بود نخستين كسى است كه به او ملحق مى شود و فاطمه عليهاالسلام از شنيدن آن خوشحال شد و خنديد. [به نقل از عايشه.]

رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله به او در مرض فوت فرموده بود: فاطمه عليهاالسلام جان گريه مكن، در مرگ من صورت خود را مخراش، گيسوان پريشان نكن، واويلا مگو، مجلس گريه و نوحه سرائى برپا مكن… و بعد فرمود خدايا اهل بيتم به تو مى سپارم… [بحار 22 ص 460.]

2- دستبرد به حرمت ها:

فاطمه عليهاالسلام مظلومه است از آن بابت كه به حرمت او دستبرد زدند و شأن او را كه آن همه مورد سفارش و توصيه پيامبر بود ناديده گرفتند و كار به جائى رسيد كه مسعودى مى نويسد: در را بر فاطمه عليهاالسلام انداختند، او را در بين در و ديوار فشردند، محسن او را سقط كردند، شوهر او را به زور وادار به بيعت كردند… [ص 262 اثبات الوصيه.]

در انديشه فاطمه عليهاالسلام دستبرد به حرمت على عليه السلام و ولايتش رنج آورتر از دستبرد به حرمت خود بود. او نمى توانست اين مسأله را براى على عليه السلام بپذيرد كه شوهرش را به زور وادار به بيعت كنند و يا بگفته مسعودى او را تهديد به مرگ نمايند. مسعودى گويد دست على عليه السلام را گرفتند و به زور خواستند با دست ابوبكر به نشانه بيعت اصطكاك دهند و على عليه السلام مشت خود را فشرد [ص 262 اثبات الوصيه.] و فاطمه عليهاالسلام نگران و متأثر از اين امر كه اين هوى پرستان چرا چنين مى كنند؟ و چرا توصيه هاى رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله را ناديده مى گيرند؟

3- آتش زدن در خانه او:

اين هم مسأله دردناكى براى فاطمه عليهاالسلام بود كه به در خانه اش آتش افروختند و اين امر توسط عمر انجام شد. [العقدالفريد ج 2 ص 197 و ص 240 شافى سيد مرتضى.] سخن اين است كه براى بردن على عليه السلام به مسجد به او پيام فرستادند، على عليه السلام اطاعت نكرد، بار ديگر هم او را خواستند نرفت و براى بار سوم عمر به همراهى جمعى آمد، با هياهوئى كه دم به دم نزديكتر مى شد كه اين خانه را با اهلش آتش مى زنم،

- پرسيدند كه حتى اگر فاطمه عليهاالسلام در آن باشد؟ گفت آرى و… [ص 64 طرائف.]

- الباقى را از زبان فاطمه عليهاالسلام بشنويم: فَجَمعُوالْحَطب الجَزَل عَلى بابى بر در خانه ام هيزم و خاشاك آوردند

- و آتوا بالنَّار ليُحرقُوهُ وَ يَحُرِقُوْنا

- آتش آوردند كه آن را شعله ور سازد و ما بسوزانند

- فَوَقَعْتُ بِعضادَةِ الباب من در آستانه در قرار داشتم

- وَ ناشَدْتُمُ بِاللّهِ وَ بَابِى اَنْ يَكّفُو وَ يَنْصُروُنا

- آنها را قسم دادم به خدا، و به پدرم كه دست از ما برداريد و به دادمان برسيد فَاخَذ عُمَر السوط مِنْ يَدِقُنْقُذ مَولى اَبُوبكر عمر تازيانه را از دست قنفذ علام ابوبكر گرفت فَضَرَبَ بِهَ عَلى عليه السلام عَضُدى حِتى صار كالدِمْلجِ آن را بر بازويم زد، چنانكه كبود شد. وَ رَكَل البابَ بِرِجله فَردَّهُ عَلىَّ وَ اَنا حامِلٌ لگد محكمى بر در زد و آن را بر رويم انداخت در حالى كه حامله بودم فَسقَطْتُ بِوَجهى به رو در خاك افتادم، والنار تَسْعُرُو يَسْفَح فِى وَجْهى آتش زبانه مى كشيد و چهره ام را داغ مى كرد. فَيَضر بُنِى بِيَدِهِ حَتى اِنتِثَر قِرَطَى مِنْ اُذُنى، مرا چنان سيلى زد كه گوشواره از گوشم فروافتاد فجاءنِى المُخاضِ فَاسقَطْتُ مُحسناً بِغَيرِ جُرمْ درد زايمان مرا گرفت و محسنم را بدون جرم سقط كردم [ص 97 بيت الاحزان.]

4- غصب فدك:

هنوز چند صباحى از مسأله سقيفه نگذشته بود كه حادثه ديگرى رخ داد و آن اخراج كارگزاران فاطمه عليهاالسلام از مزرعه فدك و تصرف آن توسط ابوبكر بود كه گفتيم طرح و نقشه آن را عمر ريخته بود. در اين مشى سياسى هدف ورشكست كردن على عليه السلام و پراكنده ساختن ياران او بود، بويژه مستمندانى كه به علت طرفدارى از على عليه السلام و فاطمه عليهاالسلام از بيت المال محروم شده بودند.

اين كار بر فاطمه بسيار گران آمد مخصوصاً از آن بابت كه صاحب حق بود و بر اساس زور و عوام فريبى آن را از دستش ربودند و فرياد او بجائى نرسيد. او باور نمى كرد كه دشمن تا بدين حد بى شرم و حيا باشد. البته فدك سالها در دست ابوبكر و بعد عمر بود، ولى پاره اى از اسناد نشان مى دهند عمر پس از چندى آن را به على عليه السلام پس داد و مدتها در دست فرزندان فاطمه عليهاالسلام بود و پس از او مجدداً دست به دست مى شد. ولى واقعيت اين است روح فاطمه عليهاالسلام از اين امر شديداً متألم بود. و اين عدم رعايت حق را يك مصيبت تلقى مى كرد فرزندان فاطمه عليهاالسلام مادر را از دست داده بودند ديگر فدك را مى خواستند چه كنند؟

6- نگرانى از عوامفريبى:

از موارد مظلوميت فاطمه عليهاالسلام اين بود كه خصم عوامفريبى مى كرد. مثلاً فدك را كه حق فاطمه عليهاالسلام بود از او گرفت ولى براى حق بجانب نشان دادن خود گفته بود اگر مايل باشى اموال شخصى من در اختيار تو باشد

- يا به صورت مستقيم ميراث او را گرفت بدين بهانه كه پدرت دستور داده و من نمى توانم تخلف كنم.

براى فاطمه عليهاالسلام اين شگفتى وجود داشت كه خدا و انسانيت و اخلاق چه شدند؟ چرا چيزى را به پدرش نسبت مى دهند كه روح پيامبر از آن آزرده است؟ چگونه مى شود مسأله اى توسط پيامبر صورت گرفته باشد و فاطمه عليهاالسلام از آن بى خبر باشد؟ فاطمه اى كه مركز اسرار پيامبر بود چگونه از حديث ميراث كه امروز ابوبكر آن را اعلام مى كند بى خبر است؟ و اين عوامفريبى روح فاطمه عليهاالسلام را آزرده مى ساخت زيرا بخاطر تقوا و انسانيت توان مقابله به مثل را نداشت.

7- اهانت ها:

فاطمه عليهاالسلام در مورد شخصيت خود از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله سندها داشت. جمله معروف فاطمه عليهاالسلام بِضْعةٌ مِنّى بر سر زبانها بود و يا عبارت پيامبر هر كه فاطمه عليهاالسلام را اذيت كند مرا اذيت كرده همگان شنيده بودند. بدين سان بسيار شگفت آور بود كه با وجود آن همه سخنان احترام آميز رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله نسبت به او به فاطمه عليهاالسلام اهانت كنند و يا او را تحقير نمايند.

ابوبكر پس از خطبه فاطمه عليهاالسلام در مسجد به بالاى منبر رفت و سخنان ركيكى درباره او گفت. پناه بر خدا از تكرار آن كلمات! او را نعوذ باللَّه به روباه پيرى تشبيه كرد كه شاهد او دم او مى باشد. و هم گفت فاطمه عليهاالسلام براى اثبات حقانيت خود به ضعيفه ها متمسك شده و از زنان يارى مى طلبد… [ص 362 الزهراء.]

ام سلمه به دفاع برخاست و معترضانه گفت آيا درباره فردى چون فاطمه عليهاالسلام اين سخنان رواست؟ او كه روز تولد ملائكة او را در بر گرفتند در خور اين سخنان است؟ آيا رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فاطمه عليهاالسلام را از ميراث محروم كرده و به او خبر نداده؟ واى بر شما

- زود است بر خدا وارد شويد و ثمره تلخ كردار خود را بچشيد (و بر اثر اين سخنان ابوبكر مقررى ام سلمه را قطع كرد) [ص 363 الزهراء.]

البته ابوبكر بعدها از كار و تلاش خود عليه فاطمه عليهاالسلام پشيمان بود و در دم مرگ گفته بود من سه كار را انجام داده ام كه اى كاش نمى دادم:… اى كاش وارد خانه فاطمه عليهاالسلام نمى شدم اگر چه عليه من به جنگ مى ايستادند… [ص 286 و رياحين الشريعه ج 1.]

برگرفته ازکتاب درمکتب فاطمه(س)

 


موضوعات: مناسبتهاي روز
   دوشنبه 4 اردیبهشت 1391
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(0)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(1)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
3.0 stars
(3.0)
نظر از: جباری معز [عضو] 
جباری معز
3 stars

سلام خدا قوت ممنون از زحمات ارزندتون
ایام شهادت را به شما تسلیت می گوییم .
منتظر حضور سبزتان تو وبلاگمون هستیم .
لطفاً موقع بازدید از وب رای خودتون رو هم در مورد وب ما بذارید ممنون
یا حق .
مدرسه علمیه فاطمیه (س)قروه درجزین

1391/02/04 @ 11:50


فرم در حال بارگذاری ...

جستجو
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31