بدترین دشمن رستگاری و سعادت انسان ، نفس خودبین و هوس مدار اوست.قبل از مبارزه با دشمن بیرون ، باید در سایهٔ تهذیب نفس ، درون را رام کنیم و این همان جهاد اکبر است.

حضرت فاطمه علیه السلام فرمود:از پدرم رسول خدا (ص) درباره ی مردان و زنانی که به نمازشان اهمیت نمیدهند و سبک میشمارند سوال کردم که جزای آنها چیست:

پیامبر اکرم (ص) فرمود: خداوند آنها را به ۱۵ بلا گرفتاری میکند:

 شش عذاب در دنیا:
۱و۲. برکت را از عمر و رزق و روزی او میگیرد؛
۳. سیمای (نیک) صالحین را از چهره اش محو میکند؛
۴. هر کاری بکند، بدون پاداش خواهد بود؛
۵. دعایش مستجاب نخواهد شد؛
۶. برای وی بهره ای از دعای صالحین نخواهد بود.

 سه عذاب هنگام مرگ:
۷.خوار و ذلیل میمیرد؛
۸و۹. گرسنه و تشنه جان خواهد داد، به طوریکه اگر از همه ی نهرهای دنیا به او آب داده شود، تشنگی او برطرف نخواهد شد؛

سه عذاب در قبر:
۱۰. خداوند فرشته ای را برمیگزیند تا آسایش او را در قبر سلب نماید؛
۱۱. قبرش را تنگ گرداند؛
۱۲.قبرش تاریک خواهد بود؛

 سه عذاب در قیامت:
۱۳. ملکی او را به سوی موقف حساب می کشاند، در حالیکه مردم او را مینگرند؛
۱۴. حسابرسی او در قیامت سخت خواهد بود؛
۱۵. خداوند با نظر رحمت به او نمی نگرد، و او را از گناه پاک نمی کند و برای او عذاب دردناک است.

منبع:مستدرک الوسائل، ج۳

به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا(س) گرگان جلسه امامت شناسی با حضور حجه الاسلام موحدی از اساتید حوزه علمیه قم از بنیاد امامت در جمع طلاب این مدرسه برگزار شد. در این جلسه موحدی با اشاره به ایام شهادت حضرت زهرا (س) بیان داشت : در شأن و منزلت حضرت فاطمه زهرا (س) همین بس که پیامبر خدا (ص) درباره‌اش زیباترین سخنان را بیان فرموده که درباره هیچ یک از زنان عالم چنین چیزی نفرموده؛ حتی درباره همسر و سایر دختران خود چنین بیانات و برخوردهایی را نداشت. محبوب‏ترین فرد نزد پیامبر(ص)، فاطمه (س) بود . این علاقه نه تنها به سبب نسبت پدر و فرزندی بلکه به سبب جایگاه و مقام حضرت زهرا (س) بود، زیرا رسول خدا (ص) دارای چند فرزند دختر بود که آنگونه که با حضرت زهرا (س) برخورد میکرد با هیچ یک از فرزندان خود چینین رفتاری را نداشت.
وی ادامه داد : از ویژگی های منحصر به فرد آن حضرت آنست که حضرت رسول خدا(ص) بر دستهای حضرت زهراء بوسه می زد. نه یکبار بلکه چندین بار و نه در یک جا بلکه در جاهای مکرر که هرگاه بر رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد می شد دستش را گرفته و می بوسید و او را در جایگاه خود می نشانید و می فرمود : من بوی بهشت را از زهرا (س) استشمام می کنم.
استاد قم افزود: حضرت زهرا (س) از این مقام و موقعیت بلندی که در نزد خدا و رسول خدا (ص) داشت برای معرفی تمام و کامل امامت استفاده نمود . جديت حضرت در راه احقاق حق امامت که منجر به شهادت مظلومانه اش شد، نشان از توجه ويژه و اهتمام خاص حضرت به مسأله امامت امت و زمامداري جامعه مسلمانان دارد . هیچ کس مانند حضرت فاطمه زهرا(س) عمق و ژرفاى امامت را نشناخت و هیچ فردى چون او در راه تبیین امامت و شناسایى آن و دفاع از امام خویش تلاش نکرد.
وی ادامه داد : حضرت زهرا (س) از طرق مختلف براى دفاع از امامت سعى و کوشش کرد، گاه با بیان خطبه هاى غرّا و روشنگرانه عظمت و فضیلت مقام امامت و شخص امام على(ع) را آشکار ساخت گاه با منطق و استدلال امامت را به اثبات رساند و فواید و مزایاى بى شمار آن را برشمرد و گاه براى اثبات امامت امام على(ع) به دفاع پرداخت و آنجا که لازم دید، براى دفاع از امام خویش، جان خود را به خطر انداخت تا آنجا که اوّلین شهید راه امامت و دفاع از آن لقب گرفت.
موحدی افزود:در روایتی از نبی مکرم اسلام وارد است که می فرمایند : بعد از من امت بنی اسرائیل به 73 فرقه تبدیل خواهند شد که از بین این فرق ها یک فرقه برحق است و باید تمسک به آن نمود. شناخت راه درست با استدلال محکم و پیروی از آن از مهمترین وظیفه ماست .در این بین وحدت در محوریت حق لازم است منتهی پیرامون راه حق این وحدت باشد بطوری که احترام به اعتقادات انان بگذاریم.

با توجه به سیره معصومین و ائمه اطهار (ع) چنین بدست می آید که آنان حتی با دشمنان خود با نرمی و ملایمت رفتار می کردند و چه بسا با نرمی و ملایمت آنان را به دین اسلام دعوت می نمودند.
موحدی خطاب به طلاب این مدرسه بیان داشت: شما طلاب علوم دینی به عنوان رهروان ائمه اطهار (ع) باید در راستای تبیین و تبلیغ درست دین مبین اسلام تلاش نمایید. از مهمترین وظایف در این امر ، شناخت امام (ع) ، دفاع از مقام امام و احقاق ولایت امام علی (ع) و نیز امادگی جهت پاسخگویی به شبهات است.

به گزارش معاونت فرهنگی موسسه آموزش عالی و مدرسه علمیه الزهراء(س) گرگان ، نشستی تربیتی اخلاقی با حضور مریم میرکریمی مدیریت این موسسه و مدرسه علمیه در جمع طلاب برگزار شد.در این نشست میرکریمی با استناد به روایتی از امام زین العابدین (ع) آنجا که می فرمایند : ” من تعجب می کنم از کسی که طالب فضیلت است ولی فریضه را ترک می کند ” بیان داشت: مراد از فریضه در این روایت از امام سجاد(ع) قطعاً ترک نماز و روزه نیست چراکه امکان ندارد کسی بدنبال کمال باشد ولی نماز و روزه اش را ترک نماید بلکه با توجه به آیات قرآن کریم همچون سوره روم آیه 8 ،مراد از فریضه در این روایت از حضرت، معرفت نفس است. این فریضه آنقدر اهمیت دارد که امام علی (ع) شناخت خدا را متوقف بر معرفت نفس می داند.
وی ادامه داد : در آیات عدیده ای از قرآن مجید ، به انسان امر شده که در ذات و صفات خود تفکر نماید و با این تفکر ضعف درونی خود را شناخته و به قدرت لایتناهی الهی پی خواهد برد. انسان با شناخت خود بصیرت درونی پیدا می کند ، چشم ملکوتی اش باز شده و می تواند حق را از باطل تشخیص دهد.
مدیر موسسه آموزش عالی الزهرا(س) در ادامه به بحث پیرامون موانع معرفـت نفس پرداخـت و افــزود : از مهمترین موانع معرفت نفس ، گناه کردن است.آیات زیادی حاکی از این مطلــب است. در سوره یس خداوند خطاب به گناه کاران می فرماید : آنانی که گناه می کنند غل و زنجیری در گردنشان آویخته که نمی توانند سرخم کنند و درون خود را ببینند و لذا از معرفت به خود عاجز می مانند.
وی ادامه داد :قبل از ورود به بحث پیرامون مراتب و آثار گناه ، توجه به دو نکته حائز اهمیت است ؛ اولاً انسانی که طالب فضیلت است و مراقبت دارد گناه در زندگی اش وارد نشود ابتدائاً باید رذایل را از خود خارج نموده تا فضیلت در او حاکم شود و إلا بدون خروج ناپاکی ها ، کسب فضیلت همچون بذری است که بر زمین شوره زار ریخته شود و هیچ ثمره و نتیجه ای نخواهد داشت.
مدیر این مدرسه خاطر نشان کرد: دومین نکته که در مسیر کسب فضایل حائز اهمیت است اینکه ؛ به کوچکی گناه نگاه نکنیم بلکه بنگریم نافرمایی چه کسی را کرده ایم! گاهی برخی کارها در نظر ما بسیار بزرگ جلوه می کند اما از برخی امورات در زندگی غافلیم حال آنکه در اهمیت کمتر از سایر کارها نیستند مانند بی احترامی به والدین ، عدم توجه به حقوق استاد و برخورد با نامحرم و …که چه بسا عدم توجه به این مسائل انسان را از مسیر بندگی دور می کند.
وی تصریح کرد : با توجه به روایات وارده از معصومین (ع) ، در بحث برخورد با نامحرم باید اکتفا به ضرورت نمود .از جمله مواردی که شیطان وعده داده است که در انسان نفوذ می کند در برخورد با نامحرم است که طبق روایات در جایی که دو نفر نامحرم حضور داشته باشند نفر سوم شیطان است.
میرکریمی در بحث آثاری که در جهت کوچک شمردن گناه بر انسان مترتب می شود بیان داشت: از جمله آثار کوچک شمردن گناه اینکه این عمل از خود گناه بزرگتر و بدتر خواهد بود . در روایتی از رسول مکرم اسلام (ص) وارد است که 4 چیز را از خود گناه بدتر دانستند از جمله آنها ؛ کوچک شمردن گناه ، افتخار کردن به گناه ، خوشحال شدن از گناه و نیز ادامه دادن گناه می باشد! دومین اثر کوچک شمردن گناه ، راه غلبه نفوذ شیطان خواهد شد، سومین اثر اینکه هیچ عملی از وی نزد خداوند پذیرفته نخواهد شد. در روایتی از امام صادق(ع) وارد است که فرمودند : شیطان به لشکریان خود نوید داد که اگر در سه جا بر انسان مسلط شوند هیچ عملی از آدمی در نزد خداوند قبول نخواهد شد از جمله آن موارد ؛ کارهای خیر خود را بزرگ ببیند ، گناه خود را فراموش کند و دچار عجب و خودپسندی شود. و چهارمین مورد از آثار کوچک شمردن گناه اینکه خود را بی نیاز از استغفار دانسته و هیچ گاه به فکر توبه نمی افتد.
وی در پایان بیان داشت: در روایتی از معصوم وارد است که خداوند 4 چیز را در 4 چیز پنهان نموده است از جمله ؛ اولیای خدا را در بین سایر مردم لذا باید به همه مردم توجه و احترام نمود ، دومین چیز اینکه شب قدر را در میان سایر شبها پنهان نمود ،گناهی را بین گناهان خود پنهان داشته تا هیچ گناهی سبک شمرده نشود و نیز طاعتی را بین عبادات خود پنهان نموده تا به همه طاعات توجه ویژه نمود.

فردی چند گردو به بهلول داد و گفت : بشکن و بخور و برای من دعا کن. بهلول گردوها را شکست و خورد ولی دعا نکرد.آن فرد گفت : گردو ها را شکستی خوردی نوش جان ولی من صدای دعاهای تو را نشنیدم. بهلول گفت : اگر گردوها را در راه خدا داده باشی خداوند خودش صدای شکستن گردو ها را می شنود.

مردی چهار پسر داشت. آنها را به ترتیب به سراغ درخت گلابی ای فرستاد که در فاصله ای دور از خانه شان روییده بود.
پسر اول در زمستان، دومی در بهار، سومی در تابستان و پسر چهارم در پاییز به کنار درخت رفتند.
سپس پدر همه را فراخواند و از آنها خواست که بر اساس آنچه دیده بودند درخت را توصیف کنند.
پسر اول گفت: «درخت زشتی بود، خمیده و درهم پیچیده.» پسر دوم گفت: «نه… درختی پوشیده از جوانه بود و پر از امید شکفتن».
پسر سوم گفت: «نه… درختی بود سرشار از شکوفه های زیبا و عطرآگین و با شکوه ترین صحنه ای بود که تا به امروز دیده ام.»
پسر چهارم گفت: «نه… درخت بالغی بود پربار از میوه ها، پر از زندگی و زایش!»
مرد لبخندی زد و گفت: «همه شما درست گفتید، اما هر یک از شما فقط یک فصل از زندگی درخت را دیده اید!»
شما نمی توانید درباره یک درخت یا یک انسان بر اساس یک فصل قضاوت کنید. همه حاصل آنچه هستند. و لذا لذت، شوق و عشقی که از زندگی شان برمی آید فقط در انتها نمایان می شود. وقتی همه فصل ها آمده و رفته باشند!
اگر در زمستان تسلیم شوید، امید شکوفایی بهار، زیبایی تابستان و باروری پاییز را از کف داده اید! مبادا بگذاری درد و رنج یک فصل، زیبایی و شادی تمام فصل های دیگر را نابود کند! زندگی را فقط با فصل های دشوارش نبین؛ در راه های سخت پایداری کن. لحظه های بهتر بالاخره از راه می رسند