معنی این جمله این نیست که از خودت مواظبت کن! معنیش این است که هیچکس به اندازه خودت
نمیتونه بهت صدمه بزنه! تحقیقات نشان داده که بیشترین عامل بیماری ها، سختی ها، مشکلات و ناکامی های انسان ها خود آنها هستند. . . اگر دوست دارید بعد از سالها زندگی زمانی که برمیگردید و به منظره گذشته خود نگاه میکنید تصویری زیبا و خاطراتی پر از خرسندی ببینید اینها را به هم پیوند بزنید: تصمیم را با تحقیق هوس را با عقل عصبانیت را با صبر انتقام را با فراموشی عبادت را با بی توقعی خدمت به خلق را با گمنامی و در آخر قلبت را با خدا پیوند بزن. مواظب خودت باش. خیلی مواظب خودت باش.
ذهن ما مانند یک تلوزیون با صدها شبکه است؛ و این ما هستیم که تصمیم میگیریم روی کدام شبکه باشیم! شبکه رنجش، شبکه بخشش، شبکه نفرت، شبکه مهربانی شبکه شادمانی، شبکه برنامه تکراری دیروز! تصمیم ما همان کنترل یا ریموت ماست. شما بیننده کدام شبکه هستید ؟؟؟ لحظاتت را با انتخاب بهترین شبکه ها زیبا کن
ملا محمد محسن فیض کاشانی حکیم،فیلسوف،عارف ،محدث وشاعرقرن یازدهم هجری یعنی دوره صفویه واز دانشمندان شیعه بوده است. ایشان در سال 1007هجری قمری در کاشان متولد شد.وپس از پایان مقدمات علوم ودانش های زمان خویش به شیراز رفت و به حلقه شاگردان ملا صدرا پیوست ولقب فیض را از ایشان دریافت نمود.وی از علمای بزرگ عهد خویش محسوب می شده و تالیفاتی در علوم عقلیه ونقلیه وحکمت و اخلاق دارد.مهمترین آنها عبارتند از :ابواب الجنان،تفسیر صافی،کتاب الوافی ،اسرارالصلوه،شرح صحیفه سجادیه ،محجه البیضا،و….. وی در سال 1090هجری قمری در گذشت ودر کاشان به خاک سپرده شد. کتاب الوافی که از تالیفات گرانسنگ ایشان می باشد یکی از منابع بزرگ روایی است که مشتمل بر پنجاه هزار حدیث همراه با توضیح ها وشرح هایی است که مولف بزرگ آن ،در ذیل روایات آورده است.اما این کتاب آن چنان که در خورو شایسته آن است مورد توجه قرار نگرفته است. در معرفی این کتاب ارزشمند باید گفت: الوافی کتابی حدیثی است که تمام احادیث موجود در کتب اربعه شیعه (الکافی ،من لا یحضره الفقیه ،التهذیب و الاستبصار)را در بر دارد ..مرحوم فیض در این کتاب علاوه بر جمع آوری این روایات ،سعی کرده است تا متون روایات را شرح و مشکلات موجود در آن هارا برطرف سازد.مراجعه به کتاب الوافی برای کسانی که در علوم اسلامی تحقیق می کنندلازم است،زیرا این کتاب مصدر حدیثی وسیعی است که در حدود پنجاه هزار حدیث را در بر دارد و می توان آن را دائره المعارفی شیعی دانست. از طرف دیگر توصیه هایی که مرحوم فیض در ذیل احادیث آورده است مطالعه و فهم آنهارا حتی برای افراد مبتدی آسان می نماید. مولف با توجه به تخصص خود در علوم مختلف از قبیل فقه فلسفه،عرفان،اخلاق،حدیث و کلام و…در هنگام شرح روایات،نکته های ارزشمندی را آورده است .)لازم به ذکر است که این کتاب در کتابخانه مدرسه علمیه الزهرا(س) گرگان موجود می باشد)
جواب:در ابتدا لازم است توجه شما را به چند نكته روان شناختى جلب گردد:
يكم. يكى از ابعاد وجودى انسان، «بعد اجتماعى» او است؛ به گونه اى كه گفته اند: انسان موجودى اجتماعى است. و بايد در بستر اجتماع با هم نوعان خود زندگى كند. پس همان طور كه در ديگر ابعاد مانند بُعد شناختى و زيستى از رشدى مناسب برخوردار مى شود؛ بعد اجتماعى انسان نيز بايد به رشد و تكامل كافى برسد تا بتواند به تدريج در صحنه هاى گوناگون با ديگران، روابط مناسب ترى داشته باشد؛ مهارت هاى اجتماعى را ياد بگيرد و در تكامل با هم نوعان خود، به يك رشد هماهنگ در تمام ابعاد وجودى خود دست يابد. حال اگر به هر دليلى، فرآيند اجتماعى شدن و يادگيرى مهارت هاى ارتباطى با ديگران و اطرافيان، به درستى تحقق پيدا نكند؛ فرد دچار اضطراب و فشارهاى روانى ناشى از آن مى شود و زمانى كه به صحنه هاى متنوع و مختلف اجتماعى گام مى نهد، فشار و ناراحتى و كم رويى را بيشتر احساس مى كند. بنابراين، از همان ابتداى كودكى، بايد به اين بُعد مهم توجه كافى مبذول شود و خانواده ها، معلمان و مربيان، براى رشد و شكوفايى كودك در زمينه اجتماعى شدن و ايجاد ارتباط با همسالان و ديگران، از هيچ تلاشى دريغ نورزند. متأسفانه بعضى از خانواده ها يا معلمان و مربيان، به دليل عدم آگاهى، نداشتن امكانات و قدرت، چنين زمينه اى را براى رشد كودك فراهم نمى سازند! در نتيجه كودك از نظر اجتماعى رشد لازم را نمى كند و وقتى به صحنه هاى بزرگ تر اجتماعى گام مى نهد؛ احساس مى كند قدرت دوست يابى ندارد و نمى تواند، با همكلاسى هايش صميمى باشد، و قادر به ارائه سخنرانى، يا كنفرانس در برابر جمع نيست… . بدين ترتيب، به رغم توان علمى اش، اظهار عجز مى كند و به تدريج گوشه گير مى شود. دوم. انسان ها همان طور كه از نظر ويژگى هاى ظاهرى، متفاوت آفريده مى شوند و هيچ دو فردى - حتى دوقلوهاى همسان - يك سان نيستند؛ از نظر خصوصيات شخصيتى و ويژگى هاى اخلاقى و رفتارى نيز تفاوت هاى بسيار دارند. هر شخص، تحت تأثير عوامل وراثتى و محيطى تقريباً به شخصيتى منحصر به فرد و متمايز از ديگران تبديل مى شود. به همين سبب، روان شناسان بر تفاوت هاى فردى انسان تأكيد بسيار مى ورزند. درون گرا و برون گرا بودن افراد نيز، در شمار اين تفاوت ها قرار دارد. هر يك از اين دو حالت كلى، منشأ رفتارهاى ظاهرى مى شود و به فعاليت هاى ويژه مى انجامد. البته تا وقتى از حد اعتدال و سطح بهنجار خارج نشود؛ نمى توان يكى از اين دو حالت كلى را غلط و ناصحيح خواند. بنابراين، انسان درون گرا، تا وقتى گوشه گير، كم رو و بدون اعتماد به نفس نشود، برچسب نابهنجارى نخواهد خورد. سوم. گاه افراد، به خاطر عدم اعتماد به نفس، نمى توانند ارتباط هاى اجتماعى خود را توسعه دهند و به تدريج دچار خودكم بينى يا احساس ناكارآمدى مى شوند! در نتيجه فكر مى كنند نمى توانند در روابط اجتماعى خود، موفق باشند و انتظارات ديگران را در تعاملات اجتماعى برآورده سازند. اما اگر كم رويى و خجالت را كنار بگذارند، مشكل آنان به مقدار زيادى حل خواهد شد.