روزگاری گفت آن روح لطیف

شامگاهی گفت آن روح ظریف 

طنین لاله را من می شناسم

ودرد، ناله را من می شناسم

ترنم باشقایقها عجین  است

نفیرنینوا دائم همین است

ندای وصلشان میراث یاران

توهم آیا شنیدی اشک باران؟

که اشک تازه هم بویش غریباست

گل سجاده هم تربت نشین است

گل یادش غبار غم گرفته

دل وامانده ام را نم گرفته

بیا اندیشه کن سربندها را

بیا نزدیک کن پیوند ها را

سبو ومشق تو ازآن شهید است

که او سرچشمه نور وامید است

 

 

**********************

بسم رب شهدا ءوالصدیقین

شهیدان چون یاس سپیددر وادع غریبانشان جاودانگی ودرکوچ شان طراوات وزندگی براهل زمین احیاء می کنند چرا نفیر حق ازفراسوی افلاک شنیدند ونوشنده تسنیم وصال گشتند.
دودلنوشته از طلبه الزهرا:ز-میراحمدی

موضوعات: مناسبتهاي روز
[شنبه 1391-10-16] [ 12:58:00 ب.ظ ]