۳۰ مرداد: روز جهانی مسجد و بزرگداشت علامه مجلسی | ... | |
21آگوست مصادف است با به آتش کشیدن مسجدالاقصی توسط صهیونیستها. هفته تکریم و تجلیل مساجد از ۳۰ مرداد ماه تا ۵ شهریورماه در ایران به طور گسترده برگزار میشود. مسجد پایگاه انسجام و یکپارچگی مسلمانان است و نماز جماعت و تشکیل صفوف به هم فشرده نمازگزاران به خوبی بیانگر هماهنگی و انسجامی است که حضور در مسجد فراهم میآورد. در اینجاست که افراد نمازگزار همچون قطرههای آب به یکدیگر میپیوندند تا دریایی از اتحاد را به نمایش درآورند. همه در کنار یکدیگر در برابر پروردگار یکتا رو به سوی یک قبله میکنند و لب به حمد و ثنای آن یگانه نازنین میگشایند و هماهنگ با یکدیگر سرود توحید را زمزمه میکنند. پیامبر گرامی اسلام (ص) پایهگذار اولین مسجد است. او مکانی را پایهگذاری کرد که علاوه بر عهدهدار بودن نقش روحانی و معنوی، کانون فعالیتهای اجتماعی مسلمانان نیز به شمار میرفت. به همین دلیل مسجد در طول تاریخ اسلام از ویژگی برجستهای برخوردار بود. در گذشته همه امور مسلمین در ابعاد مختلف، از جمله عقاید و فعالیتهای فرهنگی، عبادی، سیاسی و اقتصادی در مساجد انجام میشد. ۳۰ مرداد بزرگداشت علامه مجلسی
محمدباقر مجلسی (۱۰۳۷ ه.ق در اصفهان - ۱۱۱۰ ه.ق در اصفهان) (۱۰۰۶ - ۱۰۷۷ شمسی) معروف به علامه مجلسی و مجلسی ثانی فقیه شیعه و ملاباشی ایران در دوران شاه سلیمان و شاه سلطان حسین صفویه بود. معروفترین اثر او بحارالانوار است که مجموعهٔ بزرگی از احادیث را گردآوردهاست. زندگیدر سال ۱۰۳۷ هجری قمری، که این سال برابر است با عدد ابجدی جمله «جامع کتاب بحارالانوار»[۱]، در شهر اصفهان متولد گردید. پدرش محمدتقی مجلسی از شاگردان شیخ بهایی بود و در علوم اسلامی از بزرگان روزگار خود به شمار میرفت. پدربزرگش نیز مقصود علی مجلسی نام داشت. مادرش دختر صدرالدین محمد عاشوری بود. هنوز به سن ۴ سالگی نرسیده بود که نزد پدرش به تحصیل پرداخت[نیازمند منبع]و در مساجد برای نماز حاضر میشد. چنانچه خود میگوید: «الحمدلله ربالعالمین که بنده در سن ۴ سالگی همه اینها را میدانستم؛ یعنی خدا و نماز و بهشت و دوزخ. و نماز شب میکردم در مسجد صفا، و نماز صبح را به جماعت میکردم و اطفال را نصیحت میکردم به آیت و حدیث، به تعلیم پدرم رحمةالله علیه».[۲] او در زمان کوتاهی تمام علوم رسمی زمان خود را فرا گرفت. با وجود اینکه پدرش در علوم نقلی تبحر داشت، ولی بر اثر تغییر جهتی که در پدرش حاصل شده بود و بیشتر متمایل به علوم نقلی و بخصوص شرح و تفسیر احادیث گردیده بود، تنها علوم نقلی را از پدرش فرا گرفت و علوم عقلی را نزد آقا حسین خوانساری استفاده کرد.[نیازمند منبع] علامه مجلسی در برخورد با اصولیان و اخباریان راهی میانه برگزید. وی در پاسخ پرسشکنندگان خود نوشت که «مسلک فقیر در این باب بین و وسط» است. وی مانند دیگر فقهای سلف معتقد بود حکومت در صورت رعایت عدالت و رأفت، مشروع است و در صورت دورشدن از عدالت، مقبولیّت آن مخدوش میشود[۵]مجلسی میگفت: حاکمان باید به شرایع دین پایبند باشند و چون صفویه مروّج دین مبین میباشد، قابل تقدیر است.[۶] علامه در عین همکاری با حاکمان، از نصیحت آنها غفلت نورزید[۷] و در «عینالحیوة» فصلی را به احوال سلاطین و معاشرت نمودن با ایشان و عدل و جودشان اختصاص داد و ظلم ظالمان را مطرح کرده و شاهان و درباریان را از بادهگساری، کبوتربازی و فساد برحذر داشته است.[۸] وی در ۱۴ سالگی از ملاصدرا، اجازه روایت گرفت.[نیازمند منبع] و سپس در حضور استادانی چون علامه حسن علی شوشتری، امیرمحمد مومن استرآبادی، میرزای جزایری، شیخ حرعاملی، ملا محسن استرآبادی، ملا محسن فیض کاشانی، ملا صالح مازندرانی، تحصیل کرد. وی در اندک زمانی بر دانشهای صرف و نحو، معانی و بیان، لغت و ریاضی، تاریخ و فلسفه، حدیث و رجال، درایه و اصول و فقه و کلام احاطه کامل پیدا کرد. وی بعد از مرگ آقا حسین خوانساری در ۱۰۹۹ ه.ق در دوران سلطنت شاه سلیمان صفوی به مقام ملاباشی ایران رسید، عالیترین مقام دینی کشور که تنها پس از پادشاه قرار میگرفت. مجلسی زندگی بسیار مجلل و آراستهای داشت به طوری که سید نعمتالله جزایری همکار و شاگردش نوشته که حتی شلوار زنان خدمتکار و کنیزکان او از گرانبهاترین پارچههای کشمیری بود.[۹] لارنس لکهارت،از جمله مستشرقینی است که اقدام مجلسی مبنی بر گسترش روابط با شاه را بنا به انگیزه دینی میداند نه حرص و آز.[۱۰] وی در زمان خود با توجه به نزدیکی به دربار شاه سلطان حسین، بر ضد آشنایی با دانشهای مبتنی بر خرد و استدلال برخاست و حتی نوشت که نباید پیرامون علم و صفات خداوند و شبهههای مربوط به قضا و قدر اندیشید [۱۱]. در همین دوران است که ملا صدرا تکفیر میشود و گفته می شود مجلسی، ملا محمدصادق اردستانی را از اصفهان بیرون میکند [۱۲] که این ادعا با توجه به توضیح تازه یابی از آقا محمدمهدی پاشنه طلا یزدی (نتیجه ملا محمدصادق اردستانی) در ذیل نگارش شجره نامه اش در صفحه آخر یکی از نسخ خطی محفوظ در کتابخانه ملی ایران رد می شود. [۱۳] علامه علی دوانی نیز متذکر شده است که این مطلب خلاف واقع و تهمتی به مجلسی است.[۱۴] اصفهانی مینویسد:
وی با دخالت در امور کشوری، علاوه بر اینکه از رواج فساد و تباهی و بادهگساری -تا حد امکان- ممانعت کرد، تا حدی توانست اختلافات مذهبی را بکاهد و بدین وسیله از سقوط دولت صفوی جلوگیری کند. چنانکه پس از علامه، اختلافات مذهبی موجب قدرتیابی میرویس افغانی و قدرتیابی افاغنه شد. و نیز علاوه بر نفوذ در شاه، فرمان منع جنگ طوایف و دستهجات را از شاه گرفت و بدین وسیله از سیاست «تفرقه بیندار و حکومت کن» و جنگ قبایل جلوگیری کرد.[۱۶] وی در ۲۷ رمضان سال ۱۱۱۰ درگذشت و در جامع عتیق اصفهان مدفون شد. تالیفاتاو در عمر ۷۳ ساله خویش، بیش از یک صد کتاب به زبان فارسی و عربی نوشت که تنها یک عنوان آن بحار الأنوار است با ۱۱۰ جلد و عنوان دیگر مرآة العقول با ۲۶ جلد. حدود ۴۰ کتاب نیز به او نسبت داده شدهاست. اولین تألیف علامه را کتاب الأوزان و المقادیر یا میزان المقادیر دانستهاند که در سال ۱۰۶۳ تألیف شده. آخرین تألیف او هم کتاب حقالیقین است مربوط به سال ۱۱۰۹ هجری، یعنی یک سال قبل از وفاتش. برخی کتب علامه عبارتاند از:
[چهارشنبه 1392-05-30] [ 07:19:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|