Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA yles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true” DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″ LatentStyleCount="267″> ideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″ />

کند. این دعا نشانه توجه به روح و دل است به عنوان ظرفیت حقیقی آدمی.در زندگی چیزهای زیادی وجود دارد که متعلق به خود فرد است مانند مال ، ثروت ، فرزند و …..که از همه اینها مراقبت و محافظت می نماییم و وقتی آنها را از دست می دهیم آرامش از ما سلب می شود. در کنار مراقبت و محافظت این موارد ، مهمترین مساله توجه و مراقبت از روح آدمی است.مراقبت بدین معنا که حواسمان باشد گناه و معصیتی در خانه دل ما وارد نشود، چرا که طبق روایات بسیار ، وقتی گناه وارد دل و روح آدمی می شود دل را زیر و رو می کند و باعث ویرانی آن می شود همچون بنایی که هر چه خشت آن بیشتر باشد دوامش بیشتر خواهد بود.

وی افزود: در امور عبادی باید مراقب باشیم آیا این عبادت عامل قرب ما به خدا می شود یا خیر؟انسان نسبت به آنچه به خودش مربوط می شود همچون مال و ثروت و فرزند و ….مواظبت دارد.آیا سزاوار است آدمی از حال خود و درون خود غافل باشد ، وقتی میزان سنجش آدمی روح و دل اوست.

موسس این مدرسه در ادامه افزود: وقتی آدمی به دعای ائمه مراجعه می کند مراقبت عجیبی داشتند .با رجوع به مناجات خمسه عشر و دیگر ادعیه ماثوره این مراقبت فهمیده می شود ، از جمله فرازهایی از مناجات خمسه عشر که در آن از خدا طلب آمرزش می کنند که با توجه به فرازهای دیگر فهمیده خواهد شد.آمرزش خواستن ائمه به خاطر گناه و معصیت نبوده چرا که آنان اهل گناه نبودند بلکه از هر لذتی که در دنیا چشیده اند ولو مباح که توام با ذکر و یاد خدا نباشد و هر راحتی که دیده اند اما با انس خداوند همراه نبوده و هر خوشحالی که خالی از قرب خداوند بوده و هر کاری که مبادرت به انجام آن نموده ولی طاعت پروردگار در آن نباشد ، از اینها طلب آمرزش و مغفرت می نمودند.در نهایت عظمت ، مراقبت داشتند و این نشانگر اهمیت بر این امر است همچنانکه بسیاری از علماء و دانشمندان بر این مسئله اهتمام وافر داشتند ، از جمله جناب محقق میرداماد که می فرمودند: من 40 سال است که کار مباح انجام ندادم . آنچه انجام دادم یا واجب بوده یا مستحب.

وی در پایان در جمع بندی مباحث خود اظهار نمودند: دعای حول حالنا  الی احسن الحال به ما این را می گوید که مراقب حالمان باشیم. مرگ فاصله ای با ما ندارد در چند قدمی ماست. باید توجه کنیم در عبادات آیا ادب حضور رعایت می شود و آیا احساس حضور می کنیم ؟

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA yles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true” DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″ LatentStyleCount="267″> ideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″ />


موضوعات: مناسبتهاي روز
   سه شنبه 29 فروردین 13911 نظر »
نظر از: مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل [عضو] 

سلام عليكم
وبلاگ خوبی داريد
موفق باشيد
مدرسه ی علميه ی حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها.آمل

1391/01/31 @ 12:27


فرم در حال بارگذاری ...

هيچ باغباني را سرزنش نمي كنند كه چرا دور باغ خود حصار و پرچين كشيده است، چون باغ بي ديوار، از آسيب مصون نيست و ميوه و محصولي براي باغبان نمي ماند.
هيچ كس هم با نام و بهانه «آزادي» ديوار خانه خود را بر نمي دارد و شبها در حياطش را باز نمي گذارد، چون خطر رخنه دزد، جدي است.
هيچ صاحب گنج و گوهري هم، جواهرات خود را بدون حفاظ، در معرض ديد رهگذران نمي گذارد تا بدرخشد، جلوه كند و چشم و دل بربايد، چون خود جواهر ربوده مي شود.
هر چيز كه قيمتي تر باشد، درصد مراقبت از آن بالاتر مي رود.
هر چه كه نفيس تر باشد، بيم ربودن و غارت بيشتر است و مواظبت لازمتر.
مگر نه اينكه آثار نفيس خطي را در موزه ها و ويترينها مي گذارند، تا با لمس دستهاي اين و آن، خراب نشود و از ارزش نيفتد؟!
اينها همه، فرمان عقل است و اقتضاي تجربه.
اگر در شيشه عطر را باز بگذاري، عطرش مي پرد.
اگر رشته مرواريد را در كمد و صندوق نگذاري و در آن را نبندي، گم مي شود.
اگر در مقابل پنجره خانه ات، توري نزني، از نيش پشه ها و مزاحمت مگسها در امان نخواهي بود.
وقتي راه ورود پشه ها را مي بندي، خود را «مصون» ساخته اي، نه «محدود» و زنداني.
وقتي در خانه را مي بندي، يا پشت پنجره اتاقت پرده مي آويزي، خانه خود را از ورود بيگانه و نگاههاي مزاحم در پناه قرار داده اي، نه كه خود را در قيد و بند و حصار افكنده باشي.
اين را هم عقل و تجربه ات فرمان مي دهد.
قرآن هم مي گويد: زنان خودآرايي و خودنمايي و عشوه گري نكنند، تا مورد آزار بيماردلان قرار نگيرند. (ر.ك: «فَلا تَخضَعنَ بِالقَولِ فَيَطمَعَ الّذي في قلبهِ مرضٌ» (احزاب، آيه 32 و 33 ؛ نيز نور آيه 30 و 31)
اگر براي ايمني از خطرها و آسودگي از مزاحمان، خود را بپوشانيم، نه كسي ايراد مي گيرد، و نه اگر هم ايراد بگيرد، اعتنا مي كني چرا كه سخنش را بي منطق و ناآگاهانه مي داني و مي بيني.
اينكه: «دل بايد پاك باشد»، بهانه اي براي گريز جاهلانه از همين مصونيت است و آويختن به شاخه «لاقيدي»، وگرنه از دل پاك هم نبايد جز نگاه و رفتار پاك برخيزد.
ظاهر، آيينه باطن است و … «از كوزه همان برون تراود كه در اوست».
زن، به خاطر ارزش و كرامتي كه دارد، بايد محفوظ بماند و خود را حراج نكند و در بازار سوداگران شهوت خود را به بهاي چند نامه و نگاه و لبخند، نفروشد.
زن به خاطر لطافتي كه دارد، نبايد در دست هاي خشن كامجويان ديوسيرت، كه نقاب مهرباني و عشق به چهره دارند، پژمرده شود و پس از آنكه گل عصمتش را چيدند او را دور اندازند يا زير پايش له كنند.
زن به خاطر عصمتي كه دارد و ميراث دارِ پاكي مريم است، نبايد بازيچه هوس و آلوده به ويروس گناه شود.
گوهر عفاف و پاكي، كم ارزش تر از طلا و پول و محصول باغ و وسايل خانه نيست.
دزدان ايمان و غارتگران شرف نيز فراوانند.
سادگي و خامي است كه كسي خود را در معرض ديد و تماشاي نگاه هاي مسموم و چشم هاي ناپاك قرار دهد و به دلبري و جلوه گري بپردازد و خيال كند بيماردلان و رهزنان عفاف را به وسوسه نيم اندازد و از زهر نگاه ها و نيش پشه هاي شهوت در امان مي ماند.
هر شاخه كه از باغ برون آرد سر در ميوه آن طمع كند راهگذر
بعضي از «نگاه»ها، ويروس «گناه» منتشر مي كنند و بعضي از چهره ها حشره مزاحمت جمع مي كنند.
تاريخچه اندلس و شكست مسلمانان و سقوط تمدن اسلامي در اسپانيا، مگر جز به خاطر هجوم فساد غربي به كانون عفاف و تقوي مسلمانان بود؟!
خراب كردن همه ديوارها و برداشتن همه پرده ها و بازگذاشتن همه پنجره ها نشانه تيره انديشي است، نه روشن فكري! علامت جاهليت است، نه تمدن.
مي گويي نه؟ به طومار كساني نگاه كن كه پس از رسوايي و بي آبرويي با دو دست پشيماني بر سر غفلت خويش مي زنند و بر جهالت خود لعنت مي فرستند.
كسي كه از «جماعت رسوا» نگريزد «رسواي جماعت» مي شود!
آنكه ايمان را به لقمه اي نان مي فروشد،
آنكه يوسف زيبايي را با چند سكه قلب عوض مي كند،
آنكه «كودك عفاف» را جلوي صدها گرگ گرسنه مي برد و به تماشا مي گذارد، روزي هم «پشت ديوار ندامت»، اشك حسرت بر دامن پشيماني خواهد ريخت، در آخرت هم به آتش بي پروايي خود خواهد سوخت.
از اول كه جامه عفاف، سفيد و شفاف است، نبايد گذاشت چرك آبه گناه بر آن بپاشد.
از اول بايد مواظب بود اين كاسه چيني نشكند و اين جام بلورين تَرَك برندارد.
از اول نبايد به پاي بيگانه، اجازه ورود به مزرعه نجابت داد، كه بوته هاي نورس عصمت را لگدمال كند.
ولي … گريه بي حاصل است و بي ثمر، وقتي شاخه شكست و گل چيده شد!!
به نقل از كتاب «از همدلي تا همراهي»


 




موضوعات: مناسبتهاي روز
   یکشنبه 27 فروردین 1391نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

سلام بر تو اى پرچم برافراشته و دانش ريزان و فريادرس خلق رحمت وسيع حق ، و آن وعده اى كه دروغ نشود

ازعمق ناپيداي مظلوميت ما، صدايي آمدنت را وعده مي داد.

صدا را، عدل خداوندي صلابت مي بخشيد و مهر رباني گرما مي داد. و ما هرچه استقامت، از اين صدا گرفتيم و هرچه تحمل از اين نوا دريافتيم.

در زير سهمگين ترين پنجه هاي شكنجه تاب مي آورديم  كه شكنج زلف تو را مي ديديم. در كشاكش تازيانه ها و چكاچك شمشيرها، برق نگاه تو تابمان مي داد و صداي گامهاي آمدنت توانمان مي بخشيد.

رايحه ات كه مژده حضور تو را بر دوش مي كشيد مرهمي بر زخم هاي نو به نو مان بود و جبرهاي جانهاي شكسته مان. دردها همه از آن رو تاب آوردني بود كه آمدني بودي.

تحمل شدائد از آن رو شدني بود كه ظهورت شدني بود و به تحقق پيوستني. انگار تخم صبر بوديم كه در خاك انتظار تاب مي آورديم تا در هرم حورشيد تو به بال و پر بنشينيم.

سنگيني بار انتظار بر پشت ما، يك سال و دو سال نيست سنگيني يك قرن و دو قرن نيست. حتي از زمان توديع يازدهمين خورشيد نيست.

تاريخ انتظار و شكيبايي ما به آن ظلم كه در عاشورا بر ما رفته است بر مي گردد، به آن تيرها كه از كمان قساوت برخاست و بر گلوي مظلوميت نشست، به آن سم اسبهای كفر كه ابدان مطهر توحيد را مشبك كرد. به آن جنايتي كه دست و پاي مردانگي را بريد.

از آن زمان تا كنون ما به آب حياتِ انتظار زنده ايم، انتظار ظهور منتقم خون حسين.

تاريخ استقامت ما از آن هم دورتر مي رود، از عاشورا مي گذرد و به بعثت پيامبر اكرم مي رسد. هم او در مقابل همه جهل و ظلم و كفر و شرك و عناد و فسادي كه جهانِ آن زمانه را پوشانده بود، وعده مي فرمود كه كسي خواهد آمد. نامش نام من، كنيه اش كنيه من، لقبش لقب من، دوازدهمين وصي من خواهد بود و جهان را از توحيد و عدل و عشق و داد پر خواهد فرمود.

اما تاريخِ صبر و انتظار ما به دورترها بر مي گردد، به مظلوميت و تنهايي عيسي، به غربت موسي، به استقامت نوح  و از همه اينها گذر مي كند


تا به مظلوميت هابيل مي رسد.

انتظار و بردباري ما را وسعتي است از هابيل تا كنون و تا برخاستن فرياد جبرئيل در زمين و آسمان و آوردن مژده ظهور امام زمان.

آري و در آن زمان هستي حيات خواهد يافت، عشق پر و بال خواهد گشود و در رگهاي خشكيده علم، خون تازه خواهد دويد. پشت هيولاي ظلم و جهل با خاك، انس جاودان خواهد گرفت، شيطان خلع سلاح خواهد شد، انسان بر مركب رشد خواهد نشست و عروج را زمزمه خواهد كرد.

” سيد مهدي شجاعي


موضوعات: مناسبتهاي روز
   جمعه 25 فروردین 1391نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 alse” LatentStyleCount="156″>

e="font-size: small;">pan style="font-size: 15pt; color: red;” lang="AR-SA">1- عالی‏ترين مدل انسانيت

اهل‏بيت پيغمبر انسانهای ساخته شده هستند، انسانهای ساخته شده‏ مطابق عالی‏ترين مدل انسانيت ، آن مدلی كه خدای انسان برای انسان معين‏ كرده است . پيغمبر فرمود : « ” انا اديب الله و علی اديبی ” » (2) من‏ تربيت شده خدا هستم و علی عليه السلام تربيت شده من است . علی عليه‏ السلام يعنی يك انسان نمونه ، يك انسان كامل، زهرا عليها السلام يعنی يك‏ انسان نمونه ، يك انسان كامل .

( آشنایی با قرآن ج7ص56)

2- مقام حضرت زهرا (س)

در تاريخ خود اسلام زنان قديسه و عاليقدر فراوانند . كمترمردی است به پايه خديجه برسد ، و هيچ مردی جز پيغمبر و علی به پايه حضرت‏ زهرا نميرسد ، حضرت زهرا بر فرزندان خود كه امامند و بر پيغمبران غير از خاتم الانبيا برتری دارد . اسلام در سير من الخلق الی الحق يعنی در حركت و مسافرت بسوی خدا هيچ تفاوتی ميان زن و مرد قائل نيست ، تفاوتی كه اسلام‏ قائل است در سير من الحق الی الخلق است ، در بازگشت از حق بسوی مردم و تحمل مسئوليت پيغامبری است كه مرد را برای اينكار مناسبتر دانسته است‏ ….

(نظام حقوق زن در اسلام ص150)

3- مقام کشف و شهود حضرت زهرا (س)

بعد از پیامبرباب نبوت يعنی باب پيامبری مسدود شد ، اما باب كشف و شهود و الهام مسدود نشد . ممكن است بشری از لحاظ صفا و كمال و معنويت‏ برسد به مقامی كه به قول عرفا يك سلسله مكاشفات برای او رخ می‏دهد و حقايقی كه از طريق علم الهامی به او ارائه داده می‏شود ، ولی او مأمور به‏ دعوت مردم نيست . حضرت امير در نهج البلاغه می‏فرمايد : « ان الله تعالی‏ جعل الذكر جلاء للقلوب تسمع به بعد الوقرش و تبصر به بعد العشوش و تنقاد به بعد المعاندش » . و بعد می‏فرمايد : « و ما برح لله عزت آلاؤه فی‏ البرهة بعد البرهة و فی ازمان الفترات عباد ناجاهم فی فكرهم و كلمهم فی‏ ذات عقولهم » ( 1 ) . يعنی [ ( هميشه در دنيا افرادی هستند كه خداوند در باطن ضميرشان با آنها حرف می‏زند ) ] . حضرت زهرا اينجور بود با آنكه‏ پيامبر هم نبود ….

(خاتمیت ص 39)

ایام شهادت بانوی دوعالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیه بر محضر فرزندش یگانه منجی عالم بشریت حضرت مهدی عجل الله تعالی علیه و تمامی شیعیان جهان تسلیت باد


موضوعات: مناسبتهاي روز
   جمعه 18 فروردین 13914 نظر »
نظر از: پشتیبانی 2 کوثر بلاگ [عضو] 

با سلام. تصاویر مدرسه دریافت شد . با توجه به نهایی شدن نسخه جدید سامانه در ماه های آتی تامیل بفرمائید قالبهای جدید برسند سپس درخواست شما رسیدگی می شود . با تشکر

1391/01/19 @ 14:13
نظر از: الزهراء(سلام الله علیها) [عضو] 

دیگر آن خنده زیبا به لب مولا نیست
همه هستند ولی هیچ کسی زهرا(س) نیست
قطره اشک علی(ع)تا به ته چاه رسید
چاه فهمید کسی همچو علی(ع) تنها نیست
فرا رسیدن ایام فاطمیه را تسلیت عرض می نماییم.
ممنون از مطلب خوبتون خدا قوت

1391/01/19 @ 09:14
نظر از: معینه [عضو] 

سلام
برای این روز ها تسلیت خدمت شما .
ان شالله انگونه باشیم که موجب خوشحالی ان حضرت باشیم .
موفق باشید .التماس دعا

1391/01/18 @ 14:09
نظر از: ثریا [عضو] 
ثریا

با تشکر موفق و موید باشید.

1391/01/18 @ 13:19


فرم در حال بارگذاری ...

 


فاطمیّه


وقتی یک گل، پرپر گردد، وقتی بلبلی به هجران گل مبتلا شود، چه می ماند؟ جز فصل نالیدن و موسم گریستن؟ «فاطمیّه» همان فصل و موسم است.


دردهای علی علیه السلام بیش از ظرفِ فهم و درک ماست. داغ غربت علی علیه السلام کوه ها را از هم متلاشی می کند. فراق فاطمه، تنها علی را داغ دار نکرد؛ بلکه چشم فضیلت ها در داغ آن محبوبه پیامبر، خون گریست و دیدگان ارزش ها همواره گریانِ آن مظلومه تاریخ ماند. امروز، اگر آسمانِ دلِ ما هم ابری است، اگر هوای چشمان ما هم به یاد «رنج فاطمه» و «غربت علی» بارانی است، این تداوم همان گریستن های حسن و حسین علیه السلام و زینب و کلثوم علیهاالسلام است.



موضوعات: مناسبتهاي روز
   پنجشنبه 17 فروردین 1391نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 alse” LatentStyleCount="156″>

t-size: small;">آنگاه که درون خویش رااز خود تهی یافتی، وبیرون را خالی از خدا…

قرآن بخوا ن

آنگاه که در دریای خروشان زندگی ،در چنگال طوفان جهل وترس اسیر شدی ،وساحل صلاح وصلح و کشتی نجات ورهایی را آرزو کردی،،…

قرآن بخوآن

آنگاه که عقلت ،احساساتت رابه بند کشید وفکرت عشقت را ،وقوه پیوستن به یزدان به نیروی عرفان را از دست دادی …

قرآن بخوان

آنگاه که در کوچه باغهای یأ س ،حیران وسرگردان ،نا امیدو پریشان ،درجستجوی قطره ای آب کشتزار خشک وقحطی زده اندیشه ات را تسلی می دهی ،از دریای بیکران امید لختی گیر و ….

قرآن بخوان

آنگاه که مرگ را« ختم » ومعاد را «وهم» وپندار خود را «حتم» یافتی ،…

قرآن بخوان

آنگاه که غرور وجودت را گرفت وتفاخر شعورت را ،ذلت خویش را عزت ،ونخوت خویش را همت یافتی ،…

قرآن بخوان

آنگاه که خود را دور دیدی ،وحیات خویش را جاوید یافتی ،و دنیا وآخرت را جدااز هم

قرآن بخوان

آنگاه که از درستی، گسستی وبر مرکب سستی نشستی، و به پستی پیوستی، و در منجلاب تباهی ،رهایی را خواستی …

قرآن بخوان

آنگاه که نسیان گریبانت را گرفت و عصیان دامانت را…

قرآن بخوان

آنگاه که نهایت سعادت را در بودن وشهادت را نهایت حیات پنداشتی …

قرآن بخوان

آنگاه که گذشته را حسرت وحال را عسرت و آینده را حیرت احساس کردی …

قرآن بخوان

آنگاه که در دل سیاه شب ودراعماق تاریک ظلمت در جستجوی نور و روشنی ره می پویی، و در آرزوی صبح سپیدی ،افق را به امید نظاره فلق مینگری تا شاید طلوع فجر را در نیمه شب تماشا کنی، قرآن را باز کن تا در فلق برگهایش ودر افق اندیشه ات شفق را در یابی آنگاه

قرآن بخوان


موضوعات: مناسبتهاي روز
   شنبه 13 اسفند 13903 نظر »
نظر از: بارانی [عضو] 
بارانی

واقعا زیبا بوایتان.موفق باشید.د ممنون از مطلب زیب

1390/12/14 @ 08:19
نظر از: fakhre batha [عضو] 

ان شاء الله
با توفیق خودش!!

1390/12/13 @ 20:40
نظر از: جعفری ندوشن [عضو] 

سلام
با تشکر از تذکر جالبتون امیدوارم همه ما طلبه ها قرآن رو بخونیم وعمل کنیم

1390/12/13 @ 15:35


فرم در حال بارگذاری ...

Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 alse” LatentStyleCount="156″>

e="font-size: small;">رنجم نه دیگر تنهایی که جدایی است

واضطرابم نه زاده ی بی کسی که بی اویی

دلی که از بی کسی غمگین است هر کسی را می تواند تحمل کند

هیچ کس بد نیست

ولی دلی که در بی اویی مانده است برق هر نگاهی جانش را می خراشد

هر چهره ای ،نگاهی،طرح اندامی،طنینی،رنگی

در نگاهای او فریاد میکشد که او نیست.

هبوط صفحه 190


موضوعات: مناسبتهاي روز
   شنبه 13 اسفند 13902 نظر »
نظر از: بارانی [عضو] 
بارانی

موفق باشید.

1390/12/14 @ 08:19
نظر از: جعفری ندوشن [عضو] 

سلام
ای کاش می تونستیم باور کنیم که ما طلبه ها سرباز او هستیم وهمه منتظر اوهستند
خدایا کمک کن تا زمینه ساز ظهورش باشیم
ممنون از مطلب جالبتون

1390/12/13 @ 15:38


فرم در حال بارگذاری ...

1 ... 245 246 247 ...248 ... 250 ...252 ...253 254 255 ... 257

جستجو
تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31