-1عنوان کتاب : تقریرات درس اصول و فقه نقش ایشان : نویسنده زبان : فارسی تهیه شده به صورت : فردی وضعیت چاپ : چاپ نشده
2-عنوان کتاب : تقریرات درس فلسفه نهایه و اشارات نقش ایشان : نویسنده زبان : فارسی تهیه شده به صورت : فردی وضعیت چاپ : چاپ نشده
3-عنوان کتاب : در آمدی بر کلام جدیدنقش ایشان : نویسنده زبان : فارسی تهیه شده به صورت : فردی وضعیت چاپ : چاپ نشده
4-عنوان کتاب : فرهنگ فقه نقش ایشان : نویسنده زبان : فارسی سال چاپ : 1382تهیه شده به صورت : فردی
5-عنوان کتاب : کنکاش های اندیشه دینی نقش ایشان : نویسنده زبان : فارسی سال چاپ : 1385تهیه شده به صورت : فردی
بیان اخلاقی حجه الاسلام والمسلمین سیدمجتبی نورمفیدی عضوهیأت امنای مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان
روايتي است که از عيسي مسيح علي نبينا و آله و عليه السلام نقل شده که مي فرمايد:
«القُلوبُ ما لم تَخرِقْها الشَّهَواتُ ويُدَنِّسْها الطَّمَعُ ويُقْسِها النَّعيمُ فَسوفَ تَكونُ أوعيَةً للحِكمَةِ». (تحف العقول، ص504 / منتخب ميزان الحکمه، حديث 1205310)
|
در اين روايت سه شرط مهم برای آمادگی قلب نسبت به پذيرش حکمت و معرفت بيان ميکند؛ طبق آنچه که از روايات بدست ميآيد) برای اينکه انسان به حکمت و علم حقيقی برسد دو چيز لازم است يکی ظرف پاک و تميز باشد و دوم اينکه در اين ظرف چيزی سالم را وارد کند نه داشتن ظرف خالی به تنهايی کافی است و نه داشتن اندوخته به تنهايی بدون ظرف سالم. ما هم ظرف ميخواهيم و هم مظروف؛ هم ظرف بايد سالم باشد و هم مظروف بايد سالم باشد اگر يک ظرف سالمی نباشد شير سالم داخل آن ريخته شود فاسد ميشود اگر ظرف پاکی باشد اما چيز ناسالم داخل ريخته شود باز هم قابل استفاده نيست. استفاده وقتی است که هم ظرف سالم و تمييز باشد و هم مظروف خيلی از ما در اين دو جهت مشکل داريم يک عده به کج راه ميروند و فکر ميکنند اين ظرف به تنهايی خودش پاک باشد اين ديگر معارف سرازير ميشود؛ درست است که درهای حکمت باز ميشود ولی اين گونه نيست که کسی گوشهای بشيند و فقط دعا کند و اجتناب از گناه هم بکند و رو به مقدسی هم بياورد ولی تلاش در جهت درس و تحصيل علم نداشته باشد، معذلک عالم شود. با صرف اين اعمال عبادی کسی عالم و انديشمند نميشود. درست که العلم نور يقذفه الله فی قلب من يشاء» اما اگر قرار بود به صرف اين مطلب کسی عالم و انديشمند و حکيم شود افراد بسيار ميشدند. قلب پاک و سالم زمينه را آماده ميکند که اگر معارف و علوم صحيح در آن ريخته شود آنگاه انسان اهل حکمت ميشود. يک عدهای هم از اين طرف سراغ علوم و معارف ميروند و از آن طرف ديگر غافل ميشوند؛ که در اين صورت ببينيد چه فاجعهای به بار ميآيد عالمان فاسق حکايتشان اين است که اصطلاحات و علوم را ميآموزند اما اينها را در يک ظرف ناسالم ميريزند. تاريکيهای قلب اگر در يک عالم دين هم باشد اين به ديگران سرايت ميکند. پس راه درست و صحيح اين است که هم اين قلب آماده باشد و هم آن علومی که داخل آن ريخته ميشود سالم باشد. کسی ممکن است قلبش سالم باشد ولی پيش کسی ميرود که کج فهم است يا عالم نيست و مطالبی را داخل ظرف قلب بريزد که نادرست است، اين بدرد نميخورد. پس هم ظرف تمييز و پاک لازم است و هم معلومات و علوم و معارف اصيل و مطمئن و الهي. حضرت مسيح (ع) اينجا راجع به ظرف ميفرمايد: قلوب تا زمانی که شهوات آنها را ندريده و تا زمانی که طمع آن را آلوده نکرده و تا زمانی که نعمتها او را سخت نکرده، ميتواند ظرف برای حکمتها باشد. شهوت قلب را ميدرد و پاره ميکند و طمع قلب را آلوده ميکند و نعمت اگر انسان توجه نداشته باشد موجب قسوت و سختی قلب ميشود و آنگاه آمادگی برای پذيرش نخواهد داشت. لذا بايد توجه داشت اگر ميخواهيم قلوب ما مصداق «فَسوفَ تَكونُ أوعيَةً للحِكمَةِ» بشود، بايد شهوات را کنترل و طمع قلب را آلوده نکند و نعمتهايی که داريم قلبمان را سخت نکند. «والحمد لله رب العالمين» |
حادثهى هفتم تير همچنين نشانهى اقتدار و استحكام هم است؛ چون اگر كسى شهيد بهشتى را مىشناخت و قوّت فكر و اراده و ابتكار در تصميم و اقدام را در اين شخصيت ممتاز مىدانست، خوب مىفهميد كه حذف يك چنين شخصيتى از مجموعهى مديريتى كشور چه معنايى مىدهد. شهيد بهشتى حقيقتاً مثل سنگ آسياى گرانى بود كه با گردش خود، دهها كار انجام مىداد؛ توليد انرژى مىكرد، كار راه مىانداخت، پيش مىرفت و فكر توليد مىكرد. وقتى كسى مثل اين شخصيت را كه در مديريت، در اجرا، در اقدام، در فكر، در مبانى فقهى و فلسفى، در تجربه و جهانديدگى و روشنفكرى و وسعتنظر در آن پايه و رتبه بود، از دل مديريت نظامى نوپا بيرون بكشند و آن را از بين ببرند، بايد نظام فلج مىشد؛ اما نظام نه تنها با رفتن بهشتى و با رفتن شخصيتهاى برجستهى ديگرى كه چه با او، چه قبل از او و چه بعد از او به شهادت رسيدند، فلج و زمينگير نشد، بلكه هر كدام از اين شهادتها مثل خون تازهيى در رگ كالبد زنده و پُرطراوت اين نظام جوان دوانده شد و او را سرحالتر، بانشاطتر و پُرانگيزهتر كرد؛ اين، همان استحكام نظام است، كه تا الان هم همينطور است.
به همين دليل، مردم ما براى شهادت شهدا مثل بقيهى متوفىها، به همديگر تسليت نمىگويند؛ تبريك مىگويند. وقتى بهشتى شهيد شد، مردم مىگفتند: «تبريك و تسليت»؛ غم در كنار فتح؛ اين، هويت اين نظام و انقلاب را روشن مىكند.
امروز هم حادثهى هفت تير زنده است؛ … و هم شهید بهشتی زنده است.
فرازی از بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار خانواده شهداى هفتم تير
به یاد مردمانی از قبیله توحید ووارستگانی از چشمه خورشید که نای خداخواهیشان آنان را افلاکی نمود ودید خودآگاهیشان آنان را مفتخر ومقرب ساخت همانی که درپس انسانیت ایثار ندای تسنیم وصال را شنیدن وبه فرمایش الهی قلوبشان رابه قبله توحید گره زدند وشهادت برگزیدند.
یاد وخاطره شهدای 7تیر گرامی باد
علمای جهان اسلام نباید نسبت به این اقدام وحشیانه بیتفاوت باشند؛ چراکه بیشک ترسیم چهره خشن از اسلام که مظهر عطوفت و مهربانی است و هدف پیامبرش اتمام مکارم اخلاق و خود مظهر خلقالعظیم است؛ چیزی جز خواسته آمریکا و دشمنان اسلام نیست.
از دیرباز، پیروان مکتب اهلبیت(علیهمالسلام) در کنار برادران مسلمان خویش از دیگر مذاهب اسلامی، در کمال صلح و آرامش و با رعایت اخلاق و منش اسلامی زیستهاند.
با این حال، همواره، دستهایی در پس پرده خیانت و تزویر، کوشیده است بذر نفاق و دشمنی را بین پیروان مذاهب اسلامی و در سرزمینهای اسلامی بیفشاند و بدین وسیله، گامی به سوی تحقق اهداف پلید خویش بردارند.
خبر حمله تجاوزکارانه عدهای از مسلماننمایان سلفی باردیگر جهان اسلام را در غمی دوباره فرو برد و به شهادت رسیدن چهار انسان بیگناه به جرم هواداری از مکتب اهل بیت پیامبر(ص) در مصر، لکه ننگی بر پیشانی شیوخ مرتجع بوده که با حمایت از تکفیریهای خشن به دنبال حفظ منافع آمریکا و اسرائیل هستند.
اما انتظار میرود در چنين شرايطی كه دشمن به خون عزيزان شيعه و سنی ما در سوريه، لبنان، مصر، عراق، افغانستان، پاكستان و … چشم دارد، علمای اهل سنت و همچنين، ساير علمای جهان اسلام، دولت مصر و آحاد مسلمانان در قبال اين اقدام تروريستی سكوت نكرده و اجازه تكرار چنين اقداماتی را ندهند.
در آذر ماه هزار و سیصد و پنجاه و چهار شمسی برابر دهم ذی الحجه هزار و سیصد و نود و پنج قمری در قم متولد شدم.
از سیزده یا چهارده سالگی دروس حوزوی را در محضر مرحوم والد -که از معاودین و تحصیل کنندگان محضر علمای فقید نجف اشرف رحمة الله علیهم بودند- شروع کرده و سپس به طور رسمی وارد حوزه علمیه قم شدم.
بعد از دروس مقدمات و سطح، در سال 1375 وارد درس خارج علمای نامی حوزه علمیه قم اعلی الله مقاماتهم شدم.
در دوران تحصیل در قم، به تدریس دروس حوزوی نیز اشتغال داشتم و در حال حاضر در حوزههای علمیه شهرستانها مشغول به تدریس سطح عالی و خارج بوده و در طی سالیان مختلف تمام کتابهای دروس رسمی و بعضاً غیر رسمی حوزه را تدریس کردهام.
عفو و گذشت یکی از صفات برجسته مومنین است و تا حد زیادی سلامت جامعه مبتنی برآن است. قرآن هم در این باره می فرماید: خذ العفو وامر بالعرف و اعرض عن الجاهلین( اعراف/ 99) عفو و گذشت را شیوه خود قرار ده و به نیکیها دعوت نما و از جاهلان روی بگردان.پس ادامه حیات اجتماعی مبتنی بر عفو و گذشت است و اگر مردم در گر فتن حق خود سختگیر باشند و از کوچکترین لغزشی چشم پوشی نکنند زندگی بسیار تلخ می شود و روح صفا و صمیمیت و همکاری به کلی از جامعه رخت بر می بندد .همچنین در سوره تغابن آیه 14 در مورد عفو می فرماید: وان تعفوا و تصفحوا و تغفروا بان الله غفور رحیم، اگر عفو کنید و صرف نظر نمایید و ببخشید ( خدا شما را می بخشد) چرا که خداوند آمرزنده و مهربان است.همچنین نبودن روحیه عفو و گذشت در میان مردم آثار سوء روانی به همراه دارد و شادابی و نشاط را از آنها می گیرد و نتیجه ای جز افسردگی و خشم ندارد و به علاوه ، غضب الهی متوجه مردم خواهد شد و خداوند آنها را به حال خودشان واگذار می کند .امام صادق(ع) فرمود: شخصی نزد رسول خدا(ص) آمد و گفت: ای رسول خدا، بستگان من مرا مورد ظلم و ستم و ناسزاگویی قرار داده و با من قطع ارتباط کرده اند ، آیا من هم با آنان همین گونه برخورد کنم، حضرت فرمود: در این صورت خداوند شما را رها می کند و مورد غضب قرار میدهد . پس به دیدار هرکس که با تو قطع ارتباط کرده برو و به هر کس که به تو چیزی نداده ، احسان کن و از کسی که به تو ظلم کرده در گذر و در این صورت ، خدا تو را در برابر آنها یاری می کند . حضرت امیر(ع) در غررالحکم ج1 ، ص 140 می فرماید: العفو تاج المکارم ، عفو و گذشت تاج و زینت فضایل اخلاقی است.