سوزشب است ودل دلدادگی

صحبت عشق است وهمه سادگی

بازشبی بی توبه سرمی شود

عمرخزان دیده هدرمی شود

غربت عشق است درون دلم

من چه بگویم که همه باطلم

شب شده یادگل زهراکنم

پرتوی ازحق به دل واکنم

نام توآرامه جان من است

یادتوروح است وروان من است

منظرچشمان تو.دریایی است

بی تودلم تیره وظلمانی است

ندبه کنم یادتوراجمعه ها

دریَم جانانه نوازم نوا

دل شده بایادرخت بی قرار

سینه شده مخزن اسراریار

مهدی وهادی ولایت تویی

مرهم دردهمه امت تویی

ظلمت وغم پرشده مولابیا

ای توامیدهمه دنیابیا


دلنوشته خانم زهره حقیقی ازطلاب مدرسه

موضوعات: دلنوشته ها
[چهارشنبه 1392-06-20] [ 04:48:00 ب.ظ ]