تجلی عشق | ... | |
عارف از این چشمه می نوشد کمال مژده ای شبنم پرستان گل رسید گل پرستی شیوه بلبل بود گل شد از رخسار زهرا در شگفت در چمن از عشق او سرگشته است خانه نقش آفرین کردگار نقش هستی را مجسم کرده است چون به زلف آفرینش شانه زد نو گلی که باغ عالم دیده است مصطفی را کوثر حق منت است کوثر قرآن بود بنت الرسول تشنگان را مهر او باشد زلال بر شما زهرائیان بادا نوید شد تولد آسمان اختران زینت هستی فدایت جان من غنچه با نام تو می خندد به باغ آن حسینی را که تو پرورده ای تا بود در پیکر عالم خروش مهدیت دارد به کف نبض زمان با چه شوری دُروَش اشعارش سرود شعر از کتاب تجلی عشق . شاعر فضل الله دُروَش متخلص به (دروش)
[پنجشنبه 1391-02-21] [ 08:15:41 ق.ظ ]
لینک ثابت به مناسبت وفات شیخ انصاری” 1391/02/21 @ 09:48 دوباره جمعه و چشم انتظاری ما 1391/02/21 @ 08:31
|