« فامیل خدابایسته های تبلیغ »

ای بهار زندگیم مادر !
و امروز صبحی دگر است بی تو! بی نگاه تو و بی لبخندت مادر .
برایم قاب عکسی مانده و نگاهی مبهم و خیره و چادری گل دار که بوی عبادت شبانه می دهد و سجاده ای که از کثرت بندگی رنگ دیگری به خود گرفته است. کاش بودی ، کاش اینک که در غرور جوانی ، در پیچ و خم زندگی ، راه را از بیراهه نمی شناسم کاش بودی و چراغ تجربه ات را هرچند کم سو برایم روشن می کردی تا راه را از چاه بشناسم .
در چین و چروک پیشانیت ، حرفهای نانوشته ای را خواندم که بوی عشق می داد ، بوی مهر ، بوی مادر .
دستان مهربانت دیگر نوازشگر دل شکسته ام نیست ، بعد تو دیگر دستانم گرمی هیچ دستی را حس نکرد و لبخند عاشقانه کسی را باور نداشت……….
امروز دوباره با من باش حتی در قالب یک نگاه !


موضوعات: معرفی اساتید
   چهارشنبه 4 تیر 1393


فرم در حال بارگذاری ...

جستجو
تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31