قرآن می فرماید: «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکرٍ(قمرآیات40،32،22،17 ) و« فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ » ( دخان، 58 ) که نشان می دهد دستیابی به معانی قرآن براي پند گرفتن، سهل و آسان است؛ لذا با | ... | |
جواب : اگر کسی اندك آشنايي با قرآن و معارف آن داشته باشد، به خوبي مي داند كه علوم و معارف نهفته در قرآن كريم داراي سطوح و مراتب مختلف است و دلالت آيات كريمه بر آن معارف، يكسان نيست، فهميدن قسمتي از اين معارف، براي عموم آسان و دلالت آيات كريمه بر آن، آشكار و نمايان است و هر كسي در صورتي كه به زبان عربي آشنا باشد، بدون نياز به تفسير مي تواند آن معارف را از قرآن كريم فراگيرد، ولي فهميدن بخش عمده اي از معارف بلند اين كتاب عظيم كه در سطحي فراتر از فهم توده مردم است، براي بسياري ازافراد هر چند از ادبيات عرب هم بهره وافري داشته باشند، بدون تفسير ميسر نيست و دلالت آيات كريمه بر آن معارف، براي آنان آشكار نيست. و قرآن، دراین بخشِ خود، سخت نيازمند به تفسيراست “و هذا القرآنُ انَّما هو مستورٌ بين الدّفَّتَينِ لاينطقُ بلسانٍ و لابُدَّ له مِن ترجمانٍ و انَّما ينطقُ عنه الرجالُ “(خطبه 125 نهج البلاغه). در این زمینه قرآن مثل یک اقیانوس است و هر کسی به حد وسعت دید خود، ظاهر آن را میبیند و از زیباییها و فایدههایش بهرهای هم میبرد و چه بسا برخی تا عمق کمتری رفته و به صید ماهی نیز مشغول شوند. اما نمیتوان مدعی شد که همین کافی است و دیگر غواصی و تحقیقات در اعماق دریاها و اقیانوسها لازم نیست،چراکه همگان میتوانند به کنار دریا رفته و از ظاهر آب استفاده کنند.از طرفی قرآن خود تاکید می کند که دارای آیات محکم و متشابه است “مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ” (آل عمران،آیه7) و اهل تقوا و علم، به محکمات آن تکیه میکنند و اهل نفاق به سراغ متشابهاتش میروند ومیخواهند قرآن را از مفهوم اصلیش تحریف كنند یُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِه؛(مائده،آیه۴۱) و بیان شده است که راسخون در علم آن را درست میفهمند و به آن ایمان میآورند.” وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ"(آل عمران،آیه7) از همین رو می بینیم که از ابتدا قرآن در کنار معلمان آن مطرح می شود. اَنْزَلْنا اِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبيِّنَ لِلنّاسِ مُا نُزِّلَ اِلَيْهِمْ »؛ (نحل،آیه44)در اين آيه به صراحت وظيفه رسول خدا تبيين و تفسير قرآن معرفى شده است. علاوه برآن، درست است که قرآن قابل فهم براي همگان است ولي قابل فهم بودن آن براي همگان لازمه اش اين نيست كه مشتمل بر معاني دقيق نباشد. قرآن ظاهري دارد كه همگان مي فهمند وباطني دارد كه عميق است وحظِّ اهل باطن است و بنا به آنچه در آيه لايمسُّه الا المطهَّرون آمده، مسِّ آن مخصوص پاكيزگان است. در این زمینه روايات زيادي از رسول خدا(ص)و ائمه طاهرين (ع)رسيده كه صراحت دارند قرآن ظاهر و باطن دارد:از جمله رسول خدا(ص)فرمود: قرآن ظاهر وباطن دارد و باطنش با طن دارد تا هفت بطن (فيض كاشاني ، تفسير صافي ، ص59) . البته داشتن باطن مخصوص قرآن نیست بلکه هر سخنی، هر نوشتاری و هر بیانی(چه به لفظ باشد یا کتابت یا ترسیم یا تجسم یا عمل) ظاهری دارد و باطنی. ظاهر آن برای عموم قابل استفاده است و باطنش برای کسانی که مایلند بهرهی بیشتری ببرند، یا نگاهی عالمانهتر و تخصصیتر داشته باشند، مفید میباشد. چنان چه شاهدیم اشعار شاعرانی چون: حافظ، مولوی، سعدی و داستانها و رومانهایی چون هملت، بینوایان، گوژ پشت نتردام، جنگ و صلح و حتی نقاشی و عکس و گرافیک، نیز تفسیر میشوند. پس بدیهی است که آیات قرآن که از منبع علم و حکمت الهی صادر شده است و ژرفنای بیشتری دارد ، ضمن امکان بهره وری همگان ازظاهر آن، شناخت بیشترش مستلزم توجه، تعمق، تدبر و علم بیشتر است که اصطلاحاً به آن تفسیر یا همان شناخت علمی وبیشتر باز کردن لایههای یک سخن گفته می شود. از این بيانات روشن می شودكه معارف قرآن كريم از جهت ظهور و خفا، و سهولت و صعوبتِ فهم آن از الفاظ و عبارات آيات، درسه مرتبه قرار دارد: يك مرتبه از آن بي نياز از تفسيروقابل فهم همگان است و يك مرتبه از آن ويژه راسخان در علم است” وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ"(آل عمران،آیه7)؛ ولي در مرتبه ديگري از آن، كه بخش عمده اي از معارف را در بر مي گيرد، نيازمند تفسير است چراکه آیات قرآن دارای آیات ناسخ و منسوخ ، مطلق ومقید، مجمل ومبین و……است و همه افراد توان شناخت این ها را ندارند. اين دسته بندي سه گانه، در روايات نيز مطرح شده است. «ثم ان الله جل ذكره … قَسَّمَ كلامَه ثلثهَ اقسامٍ : قسماً منهُ يعرفُهُ العالمُ و الجاهلُ و قسماً لايعرفهُ الّا مَن صَفا ذهنُه و لَطُفَ حسُّه و صحَّ تمييزُه مِمَّن شرَحَ اللهُ صدرَهُ للاسلامِ و قسماً لایعلمه الا اللهُ و انبيائهُ و الراسخون في العلم» (وسایل الشیعه،ج27،ص194) و همين نياز موجب شده است كه در طول تاريخ ، تفسيرهاي بسيار زيادي براي قرآن تدوين گردد. درپایان باید گفت قرآن به زبان عربی مبین و برای هدایت عموم نازل شده و فهم آن در هیچ دسته و گروهی منحصر نشده و همه می توانند با کسب مقدمات لازم از سفره مواهب بیکران قرآن، طعام های معرفتی و هدایتی بگیرند. ولی چون افراد در معرض بدفهمی و غلط فهمی هستند و چون درک همه معارف قرآن از توان غالب انسان ها خارج است، خداوند پیامبر(ص) و اهل بیتش را به بیان و تفسیر قرآن گمارده و ما باید فهم خود را به آنان ارجاع داده و در صورت تایید آن ها ، به فهممان عمل کنیم و برای فهم معانی متعالی قرآن باید از پیامبر و اهل بیت و شاگردان مکتب آن ها کمک بگیریم.
[شنبه 1393-10-27] [ 09:46:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|