مؤسس مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان آیت الله سیدکاظم نورمفیدی، امام جمعه گرگان، ظهر امروز (4 مرداد) در خطبه های این هفته نماز عبادی سیاسی این شهر گفت: از افتخارات شهر گرگان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، برگزاری اولین نماز جمعه همزمان با تهران در پنجم مرداد سال 1358 است.

وی افزود: در تهران اولین نماز جمعه پس از پیروزی انقلاب در دانشگاه تهران به امامت آیت الله “طالقانی” آن پیرمجاهد برگزار شد.

نماینده ولی فقیه در استان گلستان تصریح کرد: همزمان با این نماز، مردم گرگان نیز با شور و اشتیاق فراوان اولین نماز جمعه را در گرگان به اذن شفاهی ولی فقیه برگزار کردند.

وی ادامه داد: نماز جمعه از فرایض بسیار با اهمیت است که شرکت در آن ثواب یک حج عمره را دارد و هر کس سه هفته بدون دلیل نماز جمعه را ترک کند، براساس روایات منافق محسوب می شود.

آیت الله نورمفیدی اظهارداشت: در این 34 ساله پس از پیروزی انقلاب فواید این اجتماع هفتگی برای ما زیاد بوده، مثلا نیروها برای اعزام به جبهه ها از نماز جمعه بسیج می شدند، همچنین یک مرکز آگاهی بخشی برای مسائل کشور و منطقه است.

وی با اشاره به شب های قدر در هفته آینده، گفت: شب قدر از شب های بسیار مهمی است و باید نهایت بهره و استفاده را از این ایام پربرکت برد.

نماینده مردم گلستان در مجلس خبرگان رهبری در بخش دیگری از سخنان خود افزود: شاخصه نظامی حزب الله لبنان به عنوان یک گروه تروریستی از سوی اتحادیه اروپا معرفی شده است.

آیت الله نورمفیدی ادامه داد: این گروه در جنگ های 33، 22 و 8 روزه لبنان محکم و استوار ایستاد و پیروز شد، این گروه که از کشورشان با جان و مال خود دفاع می کنند، تروریست معرفی می شودند، اما گروه منافقینی که از روز پیروزی انقلاب شروع به آدم کشی کرده اند و 17 هزار انسان را به شهادت رساندند و در عملیات فروغ جاویدان با صدام همکاری کردند، از لیست تروریست ها خارج شدند.

خطیب جمعه گرگان خاطرنشان کرد: ابتدا این جریان را آمریکا و انگلیس و بعد برخی کشورهای دیگر و حالا اتحادیه اروپا راه انداخت که از مهمترین علل آن می توان به حضور شاخه نظامی حزب الله در قضایای سوریه و کارهای مهمی که در آنجا انجام داده است، اشاره کرد.

آیت الله نورمفیدی با اشاره به در پیش بودن روز جهانی قدس، اظهار کرد: امام برای این که مسئله قدس و فلسطین از انحصار یک گروه در بیاید و اسلامی شود، تا همه خود را در دفاع از فلسطین سهیم بدانند روز جمعه آخر ماه رمضان را روز جهانی قدس، نامگذاری کرد.

وی یادآور شد: از روزی که نامگذاری روز قدس انجام شد، فواید مثبتی داشته و امیدواریم بین المللی شدن آن بساط اسرائیل این غده سرطانی را برچیند.

آیت الله نورمفیدی در خطبه اول این هفته نماز عبادی سیاسی جمعه گرگان، گفت: هدف از بعثت انبیاء این بود که مردم از بردگی آزاد شده و بنده خدا شوند.

وی ادامه داد: هدف اساسی و زیربنایی بعثت فراخواندن مردم به سمت بندگی خدا بود و معیار آن نیز قرآن است که خداوند آن را به وسیله پیامبر فرستاد تا مردم را هدایت و راهنمایی کند.

امام جمعه گرگان در پایان خطبه ها، خود و دیگران را به تقوای الهی دعوت کرد.

   جمعه 4 مرداد 1392نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

مؤسس مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان آیت الله سید کاظم نورمفیدی، نماینده ولی فقیه در گلستان و امام جمعه گرگان، ظهر امروز (4 مرداد) به مناسبت پنجم مرداد سالروز اقامه اولین نماز جمعه گفت: برگزاری نماز جمعه یکی از انتظارات بعد از پیروزی انقلاب بود.

وی با بیان اینکه نمازجمعه یک نماز حکومتی و عبادی سیاسی است، افزود: اولین اقدام امام (ره) بعد از پیروزی انقلاب برگزاری نماز جمعه بود که در آن شرایط آیت الله طالقانی را که صلاحیت این کار را داشت و قبول عامه بود را انتخاب کرد.

آیت الله نورمفیدی تصریح کرد: همزمان با برگزاری نخستین نماز جمعه در تهران، با اذن ولی امر و حاکم اسلامی در مصلی قدیم شهر گرگان نیز برگزار شد.

وی ادامه داد: اولین نماز جمعه در 5 مرداد در هوای بسیار گرم و در فضای باز مصلی و با شور و اشتیاق مردم برگزار شده بود.

امام جمعه گرگان خاطرنشان کرد: به منظور بازسازی مصلی قبلی و ساخت مصلی جدید نیز طی سال های گذشته سالن باغ کشاورزی به این منظور اختصاص یافت.

وی با بیان اینکه نماز جمعه غیر از نمازهای روزانه است، گفت: شارع مقدس اسلام در نماز جمعه اهداف بسیار بالایی را مد نظر داشته و به طور قطع اکنون از مجموع آیات و روایات در این زمینه از این مطلب استفاده می شود.

نمازجمعه مظهر بندگی خدا و همچون فریضه حج است

آیت الله نورمفیدی اظهارداشت: نمازجمعه مظهر بندگی خدا و همچون فریضه حج است.

وی افزود: اسلام یک دین اجتماعی است و به جامعه و همبستگی و پیوستگی اسلامی نظر دارد.

نماینده ولی فقیه در گلستان با بیان اینکه در احکام اسلامی یک اجتماع روزانه، هفتگی و سالانه وجود دارد، گفت: اجتماع روزانه همان نمازهای روزانه است که مسلمانان تکلیف دارند آن را به جماعت برگزار کنند.

وی خاطرنشان کرد: اجتماع هفتگی نماز جمعه و اجتماع سالانه فریضه حج است و خود این اجتماع با هم بودن خودش را در قالب های مختلف نشان می دهد.

آگاهی بخشی به مردم یکی از فلسفه های نماز جمعه است

آیت الله نورمفیدی با اشاره به تفاوت نماز جمعه با نمازهای دیگر، گفت: آگاهی بخشی به مردم یکی از فلسفه های نماز جمعه است که در آن مسائل تعتقادی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و جهان اسلام مطرح می شود.

وی افزود: همیشه اسلام از مبدا پیدایشش و روز آغازش تا انجامش همیشه مبتلا به دشمنی ها بوده و خواهد بود و در مقابل راه حق همیشه باطل وجود داشته است.

امام جمعه گرگان با بیان اینکه این تقابل با اشکال مختلف و امروز در قالب جنگ نرم خودش را نشان می دهد، اظهارداشت: این آگاهی بخشی یکی از وظایف خطیب جمعه است و مردم را در مقابل توطئه های دشمنان و جنگ نرم مقاوم می کند.

خطیب نماز جمعه باید بلیغ باشد و فصیح صحبت کند

وی افزود: خطیب نماز جمعه باید بلیغ باشد و فصیح صحبت کند و رعایت مفتضیات زمان را کرده و منزلت اجتماعی داشته و برای مردم موثر باشد.

آیت الله نورمفیدی با بیان اینکه در هر جمعه ای در فاصله یک فرسخ تا یک فرسخ نمی توان نمازجمعه برگزار کرد، گفت: مسلمانان موظف هستند که تا فاصله دو فرسخ (11 کیلومتر) در نمازجمعه شرکت کنند.

وی اضافه کرد: نماز جمعه یک فریضه عبادی است که در آن مسائل اعتقادی، اجتماعی، سیاسی و وظایف اجتماعی را بیان کنند و به طور قطع تاثیر به سزایی خواهند گذاشت.

ساخت مصلی نماز جمعه گرگان تا 22 بهمن به اتمام می رسد

امام جمعه گرگان در خصوص ساخت مصلی گرگان و زمان اتمام آن نیز گفت: ساخت چنین پروژه بزرگی نیازمند بودجه کلان و پشتیبانی دولتی است و با بودجه مردمی تامین نمی شود.

وی خاطرنشان کرد: اخیرا بودجه ای از سوی وزیر اقتصاد و دارایی اختصاص یافته که امیدواریم 80 تا 90 درصد ساخت مصلی تمام و در ایام سالروز پیروزی انقلاب نماز جمعه در آن برگزار شود.

آیت الله نورمفیدی در خصوص آغاز به کار دولت جدید طی هفته های آینده، گفت: دکتر روحانی بنای دولتش را برمبنای اعتدال و شایسته سالاری مطرح کردند که من نیز همیشه مدافع این شعار و حزب بودم.

دولت جدید باید از همه نیروها برای پیشرفت در کارها استفاده کند

وی افزود: برای پیشرفت در کارها باید از همه نیروها استفاده شود و جناح بازی و فرقه گرایی و حذف نیروها نباید در کار دولت وجود داشته باشد.

نماینده ولی فقیه در گلستان اظهارداشت: اعتدال به معنای کنار رفتن خشونت ها، استفاده از نیروها و دلسوزان نظام و شایسته سالاری است.

کشور را نمی توان با نیروهای ضعیف اداره کرد

وی با بیان اینکه کشور را نمی توان با نیروهای ضعیف اداره کرد، گفت: شایسته سالاری را نباید نادیده گرفت و دولت باید بتواند امکانات بالقوه این استان را به فعلیت برساند.

آیت الله نورمفیدی افزود: استان گلستان دارای امکانات و ظرفیت های زیادی در بخش های مختلف است و باید از این ظرفیت استفاده به نحو بهینه استفاده کرد.


   جمعه 4 مرداد 1392نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

هر فردی بر اساس اعمالی که از او سر می زند ،به عنوان هدایت یافته و یا گمراه شناخته می شود و این گونه نیست که افراد بدون انجام عملی هدایت و یا گمراه گردند، به طوری که اگر فردی دستورات و فرامین ذات اقدس پروردگار را اطاعت نموده و از آن تعدی ننماید،و به یقین خداوند نیز بر او عنایت نموده و راه فلاح و رستگاری را به او نشان خواهد داد تا آن که فرد بتواند به درجات عالی انسانی برسد و این درجات عالی انسانی به دست نمی آید مگر با انجام اعمال صالح که همان دستورات ذات اقدس ربوبیت است و بالعکس آن اگر فردی برخلاف دستورات ذات اقدس پروردگار عمل نموده و از حدود الهی تعدی نماید ،خداوند نیز او را در گمراهی خود رها ساخته تا به جایگاه خود که ضلالت ابدی و عذاب و دوزخ است ،دست یابد.

چنانچه ذات اقدسش فرمود :
« وَ يَمُدُّهُمْ في‏ طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ»(بقره/15)
« و خداوند آنها را در گمراهی و طغیانشان رها ساخته تا حیران و سرگردان باشند.»

لذا فردی هدایت یافته است که اعمالش بر اساس دستورات الهی بوده و فردی گمراه است که اعمالش بر خلاف دستورات الهی باشد


موضوعات: مناسبتهاي روز
   جمعه 4 مرداد 1392نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

تهیه کننده:مبلغین مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان

وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ (٥) لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ (٦)
درباره این آیه شریفه تفاسیر گوناگونی شده است. مولانا در مثنوی خود طبق روش همیشگی، همراه با تذکراتی، آیات را تفسیر می‏کند که در این‏جا به گوش ه‏ای از آن اشاره می‏کنیم.
ایشان در دفتر ششم خود این‏گونه آغاز می‏کند که می‏خواهد خیلی از ناگفتنی ‏ها را بگوید. در کلام عارفان، گاه کلماتی است که هر کسی نمی‏ تواند آن‏ها را بفهمد و درک کند، لذا این‏گونه اشاره می‏کند که خداوند متعال نیز به پیامبران خود دستورات را می ‏گفت و از آن‏ها می‏ خواست تا به مردم ابلاغ کنند، چه آن‏ها را گوش کرده و عمل کنند و چه گوش نکنند.
در ادامه می‏گوید: ای انسان، به همه چیز خوب نگاه کن تا بتوانی به حقیقت آن دست پیدا کنی و خدا را در آن ببینی، زیرا تو فقط همین ظاهر نیستی و باطنی عمیق در وجود تو قرار دارد. این جسم، ظاهر توست. وقتی شاه عالم وجود اراده فرماید که روح به او بپیوندد، فرشتگان فریاد می‏زنند: ای ارواح، از مرکوب جسم ‏ها و بدن‏ ها پایین آمده و مجرد شوید. خداوند متعال با پوششی از صوت و حرف و گفتگو پرده ‏ای بر باغ معانی می‏ کشد تا از آن باغ چیزی جز رایحه و بویی به مشام آدمی نرسد. این جاست که می‏ فرماید: ای طالب حقیقت، تا می ‏توانی این بو را به کمک عقل و هوشت بیشتر استشمام کن، بلکه آن بو، گوش تو را گرفته، به سوی اصل می‏ برد. در ادامه تشبیه جالبی می‏کند، این‏که: خودت را از دچار شدن به بیماری زکام محافظت کن، این سرما تو را دچار بیماری‏های نفسانی می‏کند.
می‏دانیم که بیماری زکام، مانع رسیدن بو به مشام انسان می‏شود. در این‏جا نیز کبر، غرور، خودبینی، هواپرستی، دچار شدن به قیل و قال دنیوی و شنیدن و گفتن حرف‏های لغو و بیهوده را زکام معنی می‏کند، زیرا همۀ، این‏ها مانع رسیدن آن بوی حقیقت به مشام جان انسانی می‏شود. می‏فرماید: وقتی دیدی زمین روحت از سردی و انجماد روحی کسانی که تو را به امور دنیوی مشغول می‏کنند، تأثیر پذیرفته، به سوی معارف حقیقی رو بیاور و نصیحت ناصحان حقیقی را گوش کن و به آن‏ها عمل کن. ای کسانی که خورشید حقیقت را نادیده گرفته و خود را به قیل و قال مشغول ساخته ‏اید، نصایح خیرخواهانه حضرت حق و انبیا و اولیاء و مصلحان فقط بر گوش ظاهری شما اثر می‏گذارد، ولی بر گوش باطن‏ تان مؤثر نمی‏ افتد. بنابراین نصیحت ما در شما اثر نمی‏گذارد، البته بدان که نصیحت شما نیز در ما اثر نمی‏گذارد.
مهر آن در جان توست و پند دوست        می‏زند بر گوش تو بیرون پوست
پنــد مــا در تــو نگیــرد ای فلان        پنــد تــو در ما نگیرد هم، بدان(1)
در جایی دیگر، ایشان در قالب داستانی، نکاتی ظریف و عارفانه بیان می‏کند. داستان خریده شدن بلال حبشی توسط یکی از یاران پیامبر(ص) از اُمیّه که از مشرکین قریش بود.
بلال، به دین اسلام پیوسته بود، اُمیّه از این کار بسیار ناراحت شده، او را به سختی شکنجه‏ می‏کرد، اما بلال در مقابل همه شکنجه ها «احد احد» می‏ گفت و از دین خود دست بر نمی‏ داشت. تا این‏که این خبر به پیامبر(ص) رسید. ایشان کسی را برای خریدن بلال نزد اُمیّه فرستاد. قاصد به اُمیّه گفت: من برده‏ ای سپید به تو می‏دهم و تو این برده‏ ی سیاه را به من بده. اُمیّه گفت: 200 درهم نقره هم باید بپردازی و او قبول کرد. اُمیّه بلند خندید و گفت: اگر در خریدن این غلام این‏قدر اشتیاق نشان نمی‏دادی، من حتی حاضر بودم معادل یک دهم مالی که به من پرداختی بفروشم. اما قاصد گفت: ای سبک مغز، تو مانند کودکان، جواهری را با دانه گردویی مبادله کردی. من به ظاهر سیاه او نگاه نمی‏کنم، بلکه روح و باطن اوست که در نظر من به دو جهان می‏ ارزد.
مولانا از این‏جا به بعد نکات اخلاقی را متذکر می‏شود که: همان‏گونه که مسافران کاروان ‏ها، طلاها و جواهرات خود را دود اندود می‏کردند تا از یغمای حرامیان در امان بماند، بلال نیز به منزلۀ طلای نابی است که برای محفوظ ماندن از حسادت حاسدانی که در حماقت خانه‏ ی دنیا زندگی می‏کنند، ظاهرش سیاه شده است. یعنی :
1ـ تو ای انسان نباید کمالات و فضایل خود را برای دیگران  ظاهر کنی، مبادا که حسادت بددلان برانگیخته شود.
2ـ چشم ظاهر بین خود را حقیقت بین کن تا بتوانی از محسوسات ظاهری گذشته و حقیقت روح قدسی را بشناسی، چنان‏که آن کافر، مفتون ظاهر شده بود، لذا نتوانست ضمیر تابناک بلال را بشناسد.
در ادامه گفتگو می‏گوید: بلال، صفت بندگی خود را به تو نشان داد. یعنی تو فقط بندگی او را دیدی، نه آقایی او را. این غلام را بگیر و به جای بلال را به من بده، ما هر دو سود برده‏ ایم، اما سود تو مجازی است و سود من حقیقی. ای کافر به‏ هوش باش که دین شما برای شما و دین من برای من است.
این تو را و آن مرا، بردیم سود            هین لکم دین ولی دین این جهود
خود سزای بت پرستان این بود            جلّش اطلس، اسب او چوبین بود
همچو گور کافران پر دود و نار            وز بـرون بربسته صـد نقش و نگار(2)
سزای بت ‏پرستان یعنی ظاهرپرستان این است که اسبی چوبین با زینی حریر داشته باشند. صورت بدون محتوا مانند قبر کافران است که اندرونش سرشار از دود و آتش است، ولی نمای بیرونی‏ اش از نقش و نگارهای بسیار آراسته شده است.
1- کریم زمانی، شرح جامع مثنوی معنوی، دفتر 6، چ هفتم، تهران: انتشارات اطلاعات، 1383، ص47 و مولانا جلال‏الدین محمد بلخی، مثنوی معنوی، به کوشش محمد استعلامی، چ ششم، ج6، تهران: زوّار، 1372 ص 12.
2- کریم زمانی، همان، ص 313؛ مولانا جلال‏الدین محمد بلخی، همان، ص 55؛ محمد تقی جعفری، تفسیر و نقد تحلیل مثنوی، ج 13، چ یازدهم، تهران: انتشارات اسلامی، 1367، 413.


موضوعات: مناسبتهاي روز
   جمعه 4 مرداد 1392نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

تهیه کننده:مبلغین مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان

وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ حُسْناً وَ إِنْ جاهَداكَ لِتُشْرِكَ بِي ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (8) وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِي الصَّالِحِينَ (9)
8- ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند و اگر آن‏ها تلاش كنند كه براى من شريكى قائل شوى كه به آن علم ندارى، از آن‏ها اطاعت مكن، بازگشت همه شما به سوى من است و شما را از آنچه انجام می‏داديد، با خبر خواهم ساخت.
9- كسانى كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، آن‏ها را در زمره‏ ی صالحان وارد خواهم كرد.
بعضى از مردانى كه در مكه بودند، ايمان و اسلام را پذيرفتند. هنگامى كه مادر آن‏ها از اين مساله آگاه شد، تصميم گرفت كه غذا نخورد، آب ننوشد، تا فرزندش از اسلام بازگردد! گرچه هيچ‏كدام از اين مادران به گفته‏ ی خود وفا نكردند و اعتصاب غذا را شكستند، ولى آيه فوق نازل شد و خط روشنى در برخورد با پدر و مادر در زمينه مساله ايمان و كفر به دست همگان داد.
در طریق هدایت نباید وحشت کرد.
(67) وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُ أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْكافِرِينَ (68) وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ (69)
67- آيا نديدند كه ما حرم امنى براى آن‏ها قرار داديم، در حالى كه مردم را در اطراف آن‏ها (در بيرون اين حرم) می ربايند؟ آيا به باطل ايمان می‏آورند و نعمت خدا را كفران می ‏كنند؟
68- چه كسى ستمكارتر از آن كس است كه بر خدا دروغ مى‏بندد، يا حق را پس از آن‏که به سراغش آمد، تكذيب مى‏كند؟ آيا جايگاه كافران در دوزخ نيست؟
69- و آن‏ها كه در راه ما (با خلوص نيت) جهاد كنند، قطعاً هدايتشان خواهيم كرد و خدا با نيكوكاران است.
« گروهى از مشركان گفتند: اى محمد! اگر ما داخل در دين تو نمى‏شويم، تنها به خاطر اين است كه مى‏ترسيم مردم ما را بربايند (و به سرعت نابود كنند)، چون جمعيت ما كم است و جمعيت مشركان عرب بسيارند.» به محض اين‏كه به آن‏ها خبر رسید كه ما وارد دين تو شده ‏ايم، به سرعت ما را مى‏ربايند و خوراك يك نفر از آن‏ها هستيم، در اين‏جا آيه اولم يروا … نازل شد و به آن‏ها پاسخ گفت.

   جمعه 4 مرداد 1392نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

تهیه کننده:مبلغین مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان

آيات و سوره‏ هاى قرآن كريم به دو بخش مكى و مدنى تقسيم گرديده ‏اند. دليل اين تقسيم، فوايد و ثمراتى بوده كه بر آن مرتبت می ‏شده است. اينك به برخى از آن‏ها اشاره می ‏كنيم.
1ـ شناخت سير دعوت و رسالت پيامبر و نحوه تبيين و تشريع احكام و قوانين در قرآن.
2ـ فوايدى كه از جهت تقييد و يا تخصيص مطلقات و عمومات قرآنى با شناخت تقديم و تاخير آيات و سوره‏ ها و نيز احياناً تشخيص آيات ناسخ از منسوخ حاصل می ‏شود.
3ـ آگاهى بر يكى از ابعاد اعجاز قرآن و تحريف‏ ناپذيرى آن، كه از راه تأمل و تدبر در سوره‏ هاى مكى و مدنى به دست می ‏آيد. توضيح اين‏كه، سوره‏ هاى مكى غالباً سوره‏ هايى كوچك و با آياتى كوتاه و موزونند، برخلاف سوره‏ هاى مدنى. اين ويژگی ‏ها در آغاز نزول قرآن از طرفى اعجاز قرآن در ناحيه تحدى و از سوى ديگر تحريف‏ ناپذيرى آن را به جهت سهولت در فراگيرى و حفظ نمايان می سازد.
اين فوايد سبب گشته است تا بسيارى تأكيد نمايند كه ورود در تفسير و فهم آيات قرآن بدون اطلاع از سوره‏ هاى مكى و مدنى امكان پذير نيست.
ضابطه تقسیم سوره‏ ها به مکی و مدنی
در تفكيك آيات و سوره‏ هاى مكى از مدنى، سه معيار و ضابطه ذكر شده است:
1ـ ضابطه زمانی
2ـ ضابطه مكانى
3ـ ضابطه خطابى
1ـ ضابطه زمانى:
در اين معيار، هجرت پيامبراكرم 6 ملاك قرار گرفته است. هر آيه و سوره ‏اى كه قبل از هجرت و يا در بین هجرت قبل از رسيدن به مدينه نازل شده باشد، مكى و آنچه پس از هجرت نازل گرديده - اگرچه در مكه نازل شده باشد - مدنى است.
2ـ ضابطه مكانى:
در اين معيار، مكان نزول آيه تعيين کننده‏ ی مكى يا مدنى بودن آن است. هرچه در مكه و اطراف آن نازل شده باشد، مكى و هرچه در مدينه و اطراف آن نازل شده باشد، مدنى است. بر اين اساس، آيات و سوره‏ هایی كه نه در مكه و نه در مدينه نازل شده باشند، نه مكی ‏اند و نه مدنى. 3ـ ضابطه خطابى:
آيات و سوره‏ هایی كه خطاب به مردم مكه است، يعنى در آن‏ها خطاب «يا ايها الناس» به كار رفته، مكى و آيات و سوره ‏هایی كه خطاب به مردم مدينه است، يعنى در آن‏ها خطاب «يا ايها الذين آمنوا» به كار رفته، مدنى هستند(ابن مسعود). مشهور در ميان مفسران، انتخاب ضابطه اول در تفكيك بين سوره‏ هاى مكى و مدنى است. (الاتقان، ج 1، ص 26)
ويژگی ‏هاى سوره ‏هاى مكى و مدنى:
به طور كلى، با تدبر در محتواى آيات و سوره‏ هاى قرآن و مقايسه ميان آيات، می ‏توان براى هر يك از آيات و سوره ‏هاى مكى يا مدنى، ويژگیهايى را برشمرد. اين ويژگی ها گرچه نمی ‏توانند كليت داشته باشند، اما راهنماى خوبى براى تشخيص مكى و مدنى بودن آيه‏ها و سوره‏ ها هستند.
ويژگی‏هايى كه غالباً در سوره‏ هاى مكى وجود دارند، عبارتند از:
1ـ دعوت به اصول عقايد: مثل ايمان به خدا و روز قيامت و تصوير نمودن صحنه ‏هاى حساب و حالات بهشتيان و دوزخيان.
2ـ كوچكى سوره ‏ها و كوتاهى و موزون بودن آيه‏ ها و ايجاز در خطابات.
3ـ مجادله با مشركان و ابطال عقايد آن‏ها
4ـ كثرت قسم به خداوند، روز قيامت، قرآن و جزء اين‏ها. در سوره‏ هاى مكى نزديك به سى سوگند وجود دارد، در حالى كه در سوره‏ هاى مدنى تنها در دو مورد ادات قسم به كار رفته است.
5ـ كثرت قصص انبيا و امت‏ هاى پيشين و داستان حضرت آدم و ابليس.
6ـ كثرت استعمال يا ايها الناس و کمی استعمال يا ايها الذين آمنوا (الموجز علوم القرآن، ص 143).
7ـ آيه ‏ها و سوره ‏هاى مكى پرحرارت، تند و با شدت لحن هستند و تجانس صوتى در آيات وجود دارد.
8ـ دعوت به ارزش‏ هاى دينى و اخلاق متعالى: همانند محبت، اخلاص، احترام به غير، اكرام به همسايه، نيكى به والدين و مبارزه با عادات زشت اخلاقى، مانند قتل و خونريزى و خوردن مال يتيم و ضمناً هر سوره ‏اى كه حروف مقطعه در آغاز آن باشد (به جز بقره و آل عمران) مكى است.
ويژگى‏ هايى كه غالباً در سوره‏ هاى مدنى وجود دارد، بدين قرار است:
1ـ طولانى بودن سوره‏ ها و آيات.
2ـ مجادله با اهل كتاب
3ـ رويارويى با منافقان
4ـ كثرت ذكر جهاد و اذن به جهاد و احكام آن
5ـ تشريح احكام حدود، فرايض، حقوق، ارث، قوانين سياسى و اقتصادى و معاهدات
6ـ تفصيل ادله و براهين بر حقايق دينى. (موجز علوم القرآن، ص 144).
منابع:
1 - الاتقان فی علوم القرآن؛ جلال الدین عبدالرحمن ابوبکر سیوطی، دمشق، بیروت، دارابن کثیر.
2 - درس‏نامه علوم قرآنی سطح ٢، نویسنده: جوان آراسته، حسین، ناشر :بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)
3 - موجز علوم القرآن: داود العطار. تهران، مؤسسة قرآن الكريم، 1403ق


   جمعه 4 مرداد 1392نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

برگرفته از جلسه تفسیر عمومی قرآن حضرت آیت‏ الله نورمفیدی مؤسس مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان
ثُمَّ خَلَقْنَا…. فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ(14) ثُمَّ إِنَّكُمْ بَعْدَ ذَلِكَ لَمَيِّتُونَ(15)
خداوند در آیات سوره مؤمنون، به شش مرحله شکل‏ گیری خلقت انسان‏ها اشاره می‏کند. نطفه، علقه، مُضغه، عظام، لحماً و سپس خلق آخر که همان دمیدن روح خداست در وجود انسان.
انسان‏ها در پنج مرحله از این شکل‏ گیری با حیوانات یکی هستند.  البته نباتات هم برای این‏که به خلقت اصلی خود برسند، مراحلی را طی می‏کنند. بنابراین انسان و حیوان و نبات برای شکل‏ گیری وجه مشترکات زیادی دارند. آنچه که بین انسان و آن‏ها فرق می‏گذارد، دمیدن روح خدا در انسان است.  همین امر است که از وجود انسان به بهترین آفرینش تعبیر شده است و خداوند خود را بهترین آفرینندگان معرفی می‏کند. به این موضوع در سوره سجده اشاره شده است: «ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ (٨) ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ(9)» «پس نسل او را از عصاره‏ای از آب ناچیز و بی‏ مقدار آفرید. سپس او را موزون ساخت و از روح خویش در وی دمید و برای شما گوش و چشم‏ ها و دل‏ها قرار داد، اما کمتر شکر نعمت‏های او را به جا می‏ آورید.»
البته حیوانات هم روح دارند، یک حیوان چشم دارد، گوش دارد، می‏ بیند و می‏ شنود، اما آنچه که می‏ بیند و می‏ شنود، با آنچه انسان می‏ بیند و می‏ شنود، کاملاً متفاوت است. مثلاً دیدن یک باغ گل و درک زیبایی آن توسط انسان، با آنچه که یک حیوان  می‏ بیند کاملاً فرق می‏کند. این تفاوت به‏ دلیل همان روح خدایی است که در وجود انسان است و حیوانات آن روح خدایی را ندارند.
روح خدا در وجود انسان باعث می‏شود انسان خیر و شر را درک کند و بفهمد. از وجود خود و اطراف خود بیرون رود و تغییر و تحولات زیادی را در جامعه انسان و زمین و آسمان به وجود آورد و توانایی‏ های شگفت ‏آوری از او سر زند.
در آیه بعد، خداوند متعال می‏فرماید: ثُمَّ إِنَّكُمْ بَعْدَ ذَلِكَ لَمَيِّتُونَ(15) سپس شما بعد از آن می‏ میرید. یعنی انسان بعد از این‏که مدتی را در زمین زندگی کرد، می ‏میرد و انکار مرگ هم برای هیچ‏کس امکان ندارد. مسلمان، کافر، یهودی یا نصرانی همه مرگ را قبول دارند.
اما این‏که مرگ چیست؟ قرآن می ‏فرماید: مردم دو دسته ‏اند:
1ـ دسته‏ ای می‏گویند مرگ آخر سیر زندگی انسان است، مثل حیوانات و گیاهان. همان‏طور که آن‏ها زندگی‏شان با مرگ تمام می‏شود، انسان هم زندگی ‏اش با مرگ به پایان می‏رسد و بازگشتی وجود ندارد. این دسته لقاء خداوند را قبول ندارند.
2ـ دسته ‏ای دیگر که مؤمنین باشند، مطابق با آنچه خداوند فرموده، معتقدند وجود انسان فقط این بدن مادی نیست که با مرگ زندگی ‏اش تمام شود. بلکه روح خدا در وجود انسان است و هنگام مرگ ملک ‏الموت روح را از کالبد و جسم انسان می‏گیرد و جدا می‏کند تا هنگام بازگشت و روز معاد و لقاء الهی فرا رسد و انسان مطابق با آنچه انجام داد،. به پاداش و کیفر اعمالش می‏رسد.
در روایات، قبض روح توسط ملک‏ الموت به این شکل بیان شده است که: همه دنیا مثل یک سکه کوچک در کف دست  عزرائیل است و هر زمان که مصلحت الهی باشد، روح افراد را با خواندن و صدا زدن آن روح می‏گیرد و از بدن مادی انسان جدا می‏کند.

   جمعه 4 مرداد 1392نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

1 ... 178 179 180 ...181 ... 183 ...185 ...186 187 188 ... 257

جستجو
تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          
 
مداحی های محرم