«من میل ندارم رادیو هر وقت باز مى شود اسم من باشد، مدت هاست که از این جهت متنفرم، این کار غلطى است، به اندازه متعارف نسبت به همه خوب است، زیادى اش مضر است.» (صحیفه امام، ج 19، ص 362)
«من مدتهاست که وقتى مى‌بینم رادیو-تلویزیون را هر وقتى بازش مى کنم از من اسم مى برد، خوشم نمى‌آید. ما باید به مردم ارزش بدهیم…  رادیو چند دفعه، تلویزیون چند دفعه، این کارها مردم را خسته مى‌کند هیچ محتوا هم ندارد… اول خبر که مى خواهد شروع کند عکس مرا مى گذارند، آن را بردارید، و اگر کسى از شما سؤال کرد بگویید فلانى گفته است.» (همان، ص 346و347)
در کشورمان، روز 17 مرداد ماه هر سال به نام «روز خبرنگار» به ثبت رسیده است. روزی که یکی از اصحاب رسانه، خبرنگار خبرگزاری ج ا ا، شهید محمود صارمی در افغانستان توسط تروریست‌های طالبان در سال1377 به شهادت رسید. البته شهادت اصحاب رسانه به دست طالبان و محکوم شدن آنها توسط طالبان و اندیشه طالبانی امر عجیب و جدیدی نبوده و نیست، در طول تاریخ بشریت، همیشه تحجر و دگم اندیشی (مثلا طالبانیسم) مخالف و در برابر آزاد اندیشی و اطلاع رسانی سالم بوده است. اصحاب رسانه معمولا کارشان آگاهی بخشی عمومی است و  این البته از طرف قدرتمداران با موانعی روبه رو است. 
به هر حال، به همین مناسبت در نوشته حاضر دیدگاه امام خمینی درباره خبر و خبررسانی سالم را مورد بررسی قرار داده و در صدد پاسخگویی به این پرسش هستیم: «در خبر و خبررسانی اصل بر چیست؟ «مردم محوری» یا «شخص محوری»؟
خبر و خبررسانی چیست؟
پاسخ به این پرسش بخش زیادی از موضوع و ادبیات روزنامه نگاری و خبر و خبررسانی را دربر می گیرد. توضیحات و تعاریف بسیاری بر آن نوشته شده است. خلاصه آنکه قلمرو مفهومی وسیعی را تشکیل می دهد، اما در این یادداشت فقط به یک توضیح و تعریف آن که به موضوع بحث ما و اندیشه حضرت امام نزدیک است، اشاره می کنیم:
خبر آن چیزی است که: «باید فوراً، پس از حادثه به جریان افتد. برای عموم جالب باشد. حاوی اطلاعات تازه باشد. خنثی نباشد و ادراکات فرهنگی جوامع خاصّ خود را منعکس نماید.»
با توجه به این تعریف و توضیح به بررسی دیدگاه حضرت امام می پردازیم.
با بررسی بعضی از فرمایشات حضرت امام که معمولاً در دیدار با اصحاب رسانه، به ویژه صدا و سیما در طول ده سال بعداز پیروزی انقلاب بیان داشته اند، متوجه می شویم که نگاه ایشان به خبر، شخص محور نیست، بلکه موضوع محور و مردمی بودن و عدم تکرار آن است. حضرت امام مخالف این هستند که در ارائه خبر، شخصیت و موقعیت و پست و مقام عامل و موجب توجه و گزارش خبر شود. در این باره می فرمایند:
«اینکه بگویند من هر روز به کى، چى گفتم، این تکرارى است. آخر هر روز من یک مسئله اى را مى گویم، و هى تکرار مى کنند که فلانى چه گفت. این چه فایده اى دارد. اما در هر گوشه کشور اگر اتفاقى افتاده باشد، این خبر است و اخبار را براى مردم گفتن مفید است.» (صحیفه امام، ج 19، ص 362)
و در بخشی دیگر بر مفید بودن خبر بر حال عموم مردم و زندگی جمعی آنان تأکید کرده و خبری را با ارزش و آموزنده می دانند که در آن اطلاع رسانی از کاری باشد و تعلیم دهنده به مردم باشد، نه صرفاً  خبر از یک شخص و شخصیت، لذا می گویند: «باید با اخبار مردم را تعلیم کرد و باید اخبار به صورتى باشد که مفید باشد، باید کارى شده باشد تا اخبار باشد.» (همان، ج 19، ص 363)
در همین راستاست که خطاب به اصحاب رسانه تذکر می دهند: «من میل ندارم رادیو هر وقت باز مى شود اسم من باشد، مدت هاست که از این جهت متنفرم، این کار غلطى است، به اندازه متعارف نسبت به همه خوب است، زیادى اش مضر است، این به ضرر مطبوعات است و مطبوعات را سبک مى کند. اشخاص، شخصیت هایشان با خودشان است، این طور نیست که اگر اسمشان زیاد یا کم مطرح گردد، شخصیتشان زیاد یا کم شود. در ایران هر کس معلوم است چه جورى است. بنابرین، آنچه راجع به خودم مى گویم این است که اگر قرار است عکس مرا بگذارید، به جاى آن، عکس یک رعیت را بگذارید و زیرش بنویسید این رعیت چه کار مهمى کرده است… مردم وقتى مى خوانند استفاده کنند، احساس کنند مطلبى است.» (صحیفه امام، ج 19، ص 362)
در فرازی دیگر در دیدار با مسؤولان و کارکنان صدا و سیما با انتقاد و ناراحتی می‌فرمایند: «من مدتهاست که وقتى مى‌‌بینم رادیو- تلویزیون را هر وقتى بازش مى کنم از من اسم مى برد، خوشم نمى‏آید. ما باید به مردم ارزش بدهیم، استقلال دهیم و خودمان کنار بایستیم و روى خیر و شرّ کارها نظارت کنیم… اما آن [اقشار مختلف مردم] بیچاره ها که کار مى‌کنند هیچ چیز دستشان نباشد، ولى ما که هیچ کاره هستیم دست ما باشد، به نظر من این صحیح نیست. من گفته ام که آن چیزهایى که مربوط به من است گفته نشود… [مگر مسائلی مثل] عید فطر، عید قربان، تنفیذ رئیس جمهور، اینها مسائلى است، اما ما بقى، مثل ملاقات امروز من با شما [کارکنان و مسؤولان صدا و سیما] که با هم صحبت مى کنیم، این دیگر در رادیو - تلویزیون گفتن ندارد که رادیو بگوید، تلویزیون بگوید، رادیو چند دفعه، تلویزیون چند دفعه، این کارها مردم را خسته مى کند هیچ محتوا هم ندارد… اول خبر که مى خواهد شروع کند عکس مرا مى گذارند، آن را بردارید، و اگر کسى از شما سؤال کرد بگویید فلانى گفته است.
[آقاى محمد هاشمى، مدیر عامل وقت رادیو - تلویزیون در این لحظه اظهار می‌کنند: شما در قلب مردم جا دارید که حضرت امام فی الفور پاسخ می‌دهند:]
قلب مردم در غیر از اینهاست. مسئله اینها نیست… آن باب دیگرى است. در هر صورت بعضى مواردى که لازم است مانعى ندارد، در غیر آن موارد، من میل ندارم.»
«واقع آن است که آن قدر که پابرهنه‌ها به رادیو- تلویزیون حق دارند، ما نداریم. این یک واقعیت است و تعارف نیست؛ واقع این است که آنها این نظام را درست کرده اند و این نهضت را به وجود آوردند؛ همین جمعیت هستند که پیروزیها را به دست آوردند؛ از قشر بالا کسى در این مسأله حقى ندارد. البته ما هم در اصل مطلب شرکت داشته ایم، اما حق با آنهاست.» (صحیفه امام، ج 19، ص 346)
کیفیت خبر
در رابطه با کیفیت و منبع خبر حضرت امام نظرات جالب و مهمی دارند که به زبان خیلی ساده بارها در زمان‌های مختلف بیان داشته‌اند. ایشان به صحت و سقم خبر و یا اینکه افرادی که در رسانه‌های جمعی مطلبی را نقل می کنند، به راستی و درستی آن دقت نمایند، تأکید کرده و می فرمایند:
«آنچه در خبرگزارى‌ها مهم است کیفیت آن است؛ زیرا هر کدام که به راستى و راستگویى نزدیکتر باشند، شوق انسان را به گوش دادن بیشتر مى‌کنند. در جمهورى اسلامى، باید صادقانه تمامى اخبار… براى مردم بازگو شود.» (همان، ج 17، ص 13)
یا اینکه درباره منبع خبر تذکر می‌دهند: «رادیو و تلویزیون موظفند اخبارى را نقل کنند که صد در صد صحت آن ثابت مى‌باشد… اخبار را از غیر منابع موثق نقل ننمایند.» (همان، ج 13، ص 228)
در رابطه با بیان اخبار مفید در مطبوعات نیز می‌فرمایند: «اخبار روزنامه ها تکرارى نباشد، آخر کى با کى ملاقات کرده، این چه خبر مهمى است؟ این اصلًا قابل نیست بگوییم خبر، تا بگوییم مهم! اینکه بگویید من هر روز با کى ملاقات و به او چه گفتم، این تکرارى است. آخر هر روز من یک مسأله را مى گویم، و هى تکرار مى کنند که فلانى چه گفت، این چه فایده اى دارد؟ من راجع به خودم مى گویم که عکس من مطلقاً در صفحه اول نباشد، همان طور که گفتم. گاهى لازم است که گفته شود، مثلًا فرض کنید بناست ریاست جمهورى معرفى شود، خوب، این مسئله مهمى است و یا مثلًا هیأت دولت آمده است، خود این مسئله‌اى است، ولى هر چند وقت یک بار از این مسائل پیدا مى‌شود. اما هر روز کى آمد این جا و من چى گفتم و چى شد و یا کى با کى ملاقات کرد، این چه اثر و فایده اى دارد؟» (همان، ج 19، ص 363)
جایگاه مردم در رسانه‌های جمعی
مردم محور اندیشه‌های سیاسی و اجتماعی امام خمینی است. این دیدگاه در نگاه رسانه‌ای ایشان نیز موج می‌زند. در جای جای نظرات مربوط به رسانه‌های جمعی و جراید و مطبوعات امام به مردم توجه شده و اصل، آنها گرفته شده اند، نه مسؤولان و مدیران نظام. در بخشی از فرمایشات امام آمده است:
«رادیو-تلویزیون و مطبوعات مال عموم است… از این جهت، من به سهم خود خیال دارم که راجع به من کم باشد، مگر در مواقع حساسى که لازم است… آنچه خوب است در رادیو- تلویزیون و مطبوعات باشد، آن است که براى کشور اثرى داشته باشد. مثلًا اگر زارعى خوب زراعت کرد و زراعتش خوب بود، شما این شخص را به جاى مقامات کشور در صفحه اول بگذارید و زیرش بنویسید این زارع چگونه بوده است، این منتشر بشود. و یا کارمندى خوب کار کرد، و یا اگر طبیبى عمل خوبى انجام داد، عکس او را در صفحه اول چاپ کنید و بنویسید که این عملش چطور بوده است. این باعث تشویق اطبا مى شود و بیشتر دنبال کار مى روند. یا مثلًا اگر کسى کشفى کرد، باید مفصل با عکس و مطلب باشد، یا اگر کسى سارقى را دستگیر نمود، و یا یک کشاورز و یا هنرمند و یا جراح، که متأسفانه نه اسمشان است و نه عکسشان، در حالى که اینها لایق‌اند تا در روزنامه ها مطرح شوند، خلاصه، باید اساس تشویق اشخاصى باشد [که‏] در این کشور فعالیت مى‌کنند؛ اینها به این کشور حق دارند، به این روزنامه ها حق دارند، به رادیو- تلویزیون حق دارند.» (صحیفه امام، ج 19، ص 361)
در ادامه می‌فرمایند: «روزنامه ها مال طبقه سوم است، مال طبقه اول نیست و این هم نیست که همه‌اش مال حکومت باشد و از چیزهاى حکومتى بنویسید، این صحیح نیست. به نظر من روزنامه ها براى همه مردم است و همه مردم در آن حق دارند و مى شود گفت که گاهى جاى دیگران غصب مى شود.» «اگر مطلبى از این طبقه ها در روزنامه ها آمد، روزنامه ها آبروى خوبى پیدا مى کنند.» (همان، ج 19، ص 363)
نتیجه
بر این اساس، حضرت امام با کمال فروتنی و در نهایت خاکساری، از ذکر مداوم نام خویش، یا در صدر اخبار قرار گرفتن در صدا و سیما و دیگر رسانه های جمعی انتقاد و ابراز عدم رضایت نموده و اصل «مردم محوری» در صدا و سیما و دیگر رسانه های جمعی و گروهی را مورد تأکید قرار می دهد.
ایشان همچنین معتقدند که در جمهوری اسلامی باید اخبار کشور برای عموم مردم که محرم راز انقلاب و کشورند، «صادقانه» بازگو شود و واقعیات همانطور که هست به مردم منعکس گردد، با رعایت کامل «صدق خبری». بالتبع این صداقت و راستی خبرها شامل مصاحبه هایی که با مردم و اقشار مختلف صورت می گیرد، نیز می شود. در اصل مصاحبه ها با مردم نباید حالت «اقرارگیری» از مردم باشد.
منبع: سایت جماران


موضوعات: مناسبتهاي روز
   پنجشنبه 17 مرداد 1392نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

بیان اخلاقی حجه الاسلام والمسلمین سیدمجتبی نورمفیدی رئیس هیأت امنای مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان

رسول گرامي اسلام مي فرمايند:«النّظر إلي عالمٍ عبادة و النّظر إلي امام المُقسط عبادة والنظر إلي والدين برأفة و رحمة عبادة والنظر إلي أخٍ تودّه في الله عبادة»؛ رسول اکرم(ص) مي فرمايند: نظر و نگاه کردن به عالم عبادت است، نگاه کردن به امام عادل عبادت است، نگاه کردن به پدر و مادر از روي رأفت و رحمت عبادت است و همچنين نگاه کردن به برادر ديني که به او مودت و محبت در راه خدا داري عبادت است …

رسول گرامی اسلام مي­فرمايند:«النّظر إلی عالمٍ عبادة و النّظر إلی امام المُقسط عبادة والنظر إلی والدين برأفة و رحمة عبادة والنظر إلی أخٍ تودّه فی الله عبادة»؛ رسول اکرم(ص) مي­فرمايند: نظر و نگاه کردن به عالم عبادت است، نگاه کردن به امام عادل عبادت است، نگاه کردن به پدر و مادر از روی رأفت و رحمت عبادت است و همچنين نگاه کردن به برادر دينی که به او مودت و محبت در راه خدا داری عبادت است.

روايات ديگری هم از معصومين(ع) وارد شده که اموری را به عنوان عبادت نام برده­اند؛ مثلاً امير المؤمنين(ع) مي­فرمايند:«التفکر فی ملکوت السموات و الأرض عبادة المخلصين»؛ تفکر در آسمان و زمين عبادت مخلصين است همچنين از ايشان روايت داريم که مي­فرمايند:«إنّ من العبادة لين الکلام و إفشاء السلام»؛ با نرمی سخن گفتن و همچنين سلام کردن به برادر دينی عبادت است يا مثلاً امام صادق(ع) مي­فرمايند:«حبّنا اهل البيت عبادة» حضرت مي­فرمايند: دوستی ما اهل بيت(ع) عبادت است.

اگر ما اين روايات را کنار هم بگذاريم نتيجه گرفته مي­شود که عبادت در تعاليم اهل بيت(ع) منحصر به اعمال و اوقات خاصی نيست، درست است که برجسته­ترين تجلی عبوديت نماز است و همچنين روزه و حج از جلوه­های زيبای عبادت هستند اما عبادت منحصر در اين امور نيست، عبادت خداوند فقط به اين نيست که انسان خودش يک رابطه شخصی با خداوند تبارک و تعالی پيدا کند چرا که ارتباط شخصی با خداوند متعال قدر متيقن از عبادت است ولی بر طبق آنچه که ائمه معصومين(ع) گفته­اند همه صحنه­های زندگی انسان مي­تواند عبادت باشد البته به شرط اينکه با شرائط خاص خودش باشد؛ مثلاً اينکه گفته مي­شود نظر به عالم عبادت است منظور صرف نگاه کردن به تنهايی نيست بلکه مراد اين است که با نگاه کردن به عالم دل­ها متوجه عالم شود و از علم او بهره گرفته شود.

اينکه گفته مي­شود نظر به عالم و امام عادل و والدين از روی رحمت و رأفت و همچنين نظر به برادر دينی عبادت است يا در روايت آمده که با نرمی سخن گفتن و آشکارا سلام کردن و دوستی اهل بيت(ع) عبادت است، منظور از همه اينها اين است که روح و نفس انسان بايد در يک مسيری قرار گيرد که معرفت و محبت او نسبت به خداوند تبارک و تعالی و همچنين محبت او نسبت به هم نوعان خودش؛ يعنی ساير انسان­ها روز به روز بيشتر شود؛ يعنی خوديت و بُت نفس بايد شکسته شود و ياد بگيرد که به ديگران محبت کند و به ديگران علاقه پيدا کند، پس اگر امر دائر شود بين نماز مستحبی و يا رفع نياز از يک نيازمند و کمک به حل مشکل برادر دينی همه بالاتفاق مي­گويند که رفع نياز از برادر دينی مقدم بر نماز مستحبی است لذا ما مي­توانيم از صبح تا شب بدون اينکه در مسجد و محراب و حرم باشيم عبادت را صيد کنيم و قرب خود را به خداوند تبارک و تعالی بيشتر کنيم؛ مثلاً شرکت در درس برای کسب علم و دانش و يا سلام کردن به ديگران عبادت است. عبادت منحصر در نماز خواندن و روزه گرفتن و غيره نيست، پس فرصت­های زيادی برای قرب الهی در زندگی انسان وجود دارد و انسان عاقل اين فرصت­های پر سود که برای او ايجاد مي­شود و منحصر در نماز خواندن و روزه گرفتن نيست را از دست نمي­دهد، انشاء الله که خداوند متعال توفيق انجام عبادت و عمل به فرامين خودش را به ما عنايت کند.


موضوعات: نکات اخلاقی
   پنجشنبه 17 مرداد 1392نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

شب‌ عید فطر بسیار مبارک است و در فضیلت و اهمیت آن همین بس که در بعضی از روایات آمده است، اهمیت آن کمتر از شب قدر نیست و در روایات توصیه به عبادت و احیای این شب شده است.
برای این شب چند عمل ذکر شده است که در ادامه می‌آید:
اول
غسل است به هنگامی که آفتاب غروب کند.
دوم
این شب را به نماز، دعا و استغفار زنده نگه دارد و در مسجد بیتوته کند، یعنی شب را در آنجا سپری نماید و به عبادت مشغول باشد همانگونه که امام علی بن الحسین (ع) چنین می‌کرد.
سوم
امام صادق (ع) فرمود: پس از نماز مغرب و نماز عشا، نماز صبح و نماز عید، این ذکرها را بگوید:
اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ
خدا بزرگتر است، خدا بزرگتر است، معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگتر است، خدا بزرگتر است.
وَ لِلَّهِ الْحَمْدُ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی مَا هَدَانَا وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلَی مَا أَوْلانَا.
و خدای را سپاس و سپاس خدای را بر آنچه ما را بدان هدایت کرد، و او را شکر بر آنچه به ما ارزانی داشت.
چهارم
طبق روایتی از امام صادق (ع) پس از خواندن نماز مغرب و نافله آن، دست‌ها را به سوی آسمان بلند کند و بگوید:
یا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ یا ذَا الْجُودِ، یا مُصْطَفِی مُحَمَّدٍ وَ نَاصِرَهُ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ لِی کُلَّ ذَنْبٍ أَحْصَیتَهُ وَ هُوَ عِنْدَکَ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ.
ای صاحب نعمت و کرم، ای دارای جود، ای برگزیننده محمد و ای یاور او، بر محمد و خاندان محمد درود فرست و بر من بیامرز هر گناهی که شماره نمودی‏‌اش و آن پیش تو در کتابی آشکار است.
آنگاه به سجده برود و صد مرتبه بگوید: اَتوُبُ الَی اللهِ (بازگشتم به سوی خدا).
سپس هر حاجتی که دارد از خداوند طلب کند که ان‌شاءالله برآورده خواهد شد.
پنجم
زیارت امام حسین (ع) در این شب فضیلت بسیار دارد.
به سند معتبر از امام صادق (ع) روایت شده: هرکه در یک شب از سه شب زیر قبر امام حسین (ع) را زیارت کند، گناهان گذشته و آینده‌‏اش
آمرزیده شود: شب عید فطر یا قربان یا نیمه شعبان.
چون در این دو شب (عید فطر یا قربان) زیارت آن حضرت را اراده کردی بر در بارگاه بایست و به جانب قبر نظر کن و برای اذن دخول بگو:
یا مَوْلای یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ عَبْدُکَ وَ ابْنُ أَمَتِکَ الذَّلِیلُ بَینَ یدَیکَ وَ الْمُصَغَّرُ فِی عُلُوِّ قَدْرِکَ وَ الْمُعْتَرِفُ بِحَقِّکَ
ای مولای من ای ابا عبد اللّه، ای فرزند رسول خدا، بنده‌ات و فرزند کنیزت، خوار در برابرت و کوچک ‏شده در برابر بلندی مقامت و اعتراف‏‌کننده به حقت،
جَاءَکَ مُسْتَجِیرا بِکَ قَاصِدا إِلَی حَرَمِکَ مُتَوَجِّها إِلَی مَقَامِکَ مُتَوَسِّلا إِلَی اللَّهِ تَعَالَی بِکَ
پناه‏‌خواه به سویت آمده، آهنگ حرمت نموده‏، رو به سوی مقامت کرده، به وسیله تو متوسل به خدای تعالی است،
أَ أَدْخُلُ یا مَوْلای أَ أَدْخُلُ یا وَلِی اللَّهِ أَ أَدْخُلُ یا مَلائِکَةَ اللَّهِ الْمُحْدِقِینَ بِهَذَا الْحَرَمِ الْمُقِیمِینَ فِی هَذَا الْمَشْهَدِ.
آیا وارد شوم ای مولای من، آیا وارد شوم ای‏ ولی خدا، آیا وارد شوم ای فرشتگان خدا، ای در بر گیرندگان این حرم، ای مأوی گزیدگان در این
زیارتگاه.
سپس پای راست را جلو بگذار و داخل شو و بگو:
بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ اللَّهُمَّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلا مُبَارَکا وَ أَنْتَ خَیرُ الْمُنْزِلِینَ
به نام خدا و در راه خدا و بر آیین رسول خدا. خدایا مرا در منزلی با برکت فرود آر، که تو بهترین فرود آورندگانی.
آنگاه بگو:
اللَّهُ أَکْبَرُ کَبِیرا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ کَثِیرا وَ سُبْحَانَ اللَّهِ بُکْرَةً وَ أَصِیلا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْفَرْدِ الصَّمَدِ الْمَاجِدِ الْأَحَدِ الْمُتَفَضِّلِ الْمَنَّانِ الْمُتَطَوِّلِ الْحَنَّانِ
خدا بزرگتر است بزرگتر و سپاس بسیار خدای را و منزه است‏ در هر بامداد شامگاه، سپاس خدای را، خدای فرد، بی‏‌نیاز، بزرگوار، تفضل‏‌کننده،
نعمت‏‌بخش، بزرگوار به بخشش، بسیار مهربان،
الَّذِی مِنْ تَطَوُّلِهِ سَهَّلَ لِی زِیارَةَ مَوْلای بِإِحْسَانِهِ وَ لَمْ یجْعَلْنِی عَنْ زِیارَتِهِ مَمْنُوعا وَ لا عَنْ ذِمَّتِهِ مَدْفُوعا بَلْ تَطَوَّلَ وَ مَنَحَ.
آنکه از بزرگواری در بخشش، زیارت مولایم را به احسانش بر من آسان نمود،
و از زیارتش مرا باز نداشت‏ و از پناهش دورم ننمود، بلکه بر من لطف و احسان فرمود.
آنگاه حرکت کن و پس از رسیدن به میان حرم، مقابل قبر مطهر با حال خضوع و تضرع بایست و بگو:
السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ آدَمَ صِفْوَةِ اللَّهِ
سلام بر تو ای وارث آدم برگزیده خدا،
السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ نُوحٍ أَمِینِ اللَّهِ
سلام‏ بر تو ای وارث نوح پیامبر خدا،
السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ
سلام بر تو ای وارث ابراهیم دوست خدا،
السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ مُوسَی کَلِیمِ اللَّهِ
سلام‏ بر تو ای وارث موسی همنشین خدا،
السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ عِیسَی رُوحِ اللَّهِ
سلام بر تو ای وارث عیسی روح خدا،
السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ حَبِیبِ اللَّهِ
سلام‏ بر تو ای وارث محمد(درود خدا بر او و خاندانش)حبیب خدا،
السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ عَلِی حُجَّةِ اللَّهِ
سلام بر تو ای وارث علی‏ حجّت خدا،
السَّلامُ عَلَیکَ أَیهَا الْوَصِی الْبَرُّ التَّقِی
سلام بر تو ای جانشین نیکوکار باتقوا،
السَّلامُ عَلَیکَ یا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ
سلام بر تو ای خون خدا و فرزند خون خدا و ای تنهای ستمدیده،
أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَ آتَیتَ الزَّکَاةَ
گواهی‏ می‏‌دهم که تو نماز بپا داشتی و زکات پرداختی،
وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیتَ عَنِ الْمُنْکَرِ
و امر به معروف نمودی و نهی از منکر کردی،
وَ جَاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّی اسْتُبِیحَ حَرَمُکَ وَ قُتِلْتَ مَظْلُوما.
و در راه خدا به جهاد برخاستی، جهادی شایسته، تا حرم تو مباح شمرده شد و مظلومانه کشته شدی.
پس با دلی خاشع و چشمی گریان نزد سر مقدس بایست و بگو:
السَّلامُ عَلَیکَ یا أَبَا عَبْدِاللَّهِ السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ
سلام بر تو ای ابا عبد اللّه، سلام بر تو ای فرزند رسول خدا،
السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ سَیدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ السَّلامُ عَلَیکَ یا بَطَلَ الْمُسْلِمِینَ
سلام بر تو ای‏ فرزند آقای جانشینان، سلام بر تو ای فرزند فاطمه زهرا، سرور بانوان جهانیان، سلام‏ بر تو ای قهرمان مسلمانان،
یا مَوْلای أَشْهَدُ أَنَّکَ کُنْتَ نُورا فِی الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجَاهِلِیةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْکَ مِنْ‏ مُدْلَهِمَّاتِ ثِیابِهَا
ای مولای من، گواهی می‏‌دهم که تو نوری بودی در صلب‌های والا مرتبه و رحم‌های پاکیزه، جاهلیت تو را به ناپاکی‌هایش نیالود و از جامه‏‌های تیره و تارش به تو نپوشانید،
وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ مِنْ دَعَائِمِ الدِّینِ وَ أَرْکَانِ الْمُسْلِمِینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ الْإِمَامُ الْبَرُّ التَّقِی الرَّضِی الزَّکِی الْهَادِی الْمَهْدِی
و گواهی می‏‌دهم که تو از استوانه‏‌های دین و پایه‏‌های مسلمانان و پناهگاه مردم مؤمنی و گواهی می‏‌دهم که تویی‏ پیشوای نیکوکار، باتقوا، خشنودکننده حق، پاک، هدایت‏گر، هدایت‏ شده،
وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوَی وَ أَعْلامُ الْهُدَی وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَی وَ الْحُجَّةُ عَلَی أَهْلِ الدُّنْیا.
و گواهی می‏‌دهم که امامان از فرزندانت‏ پایه‏‌های تقوا و نشانه‏‌های هدایت و دستاویز محکم و حجت بر اهل دنیا هستند.
آنگاه بگو:
إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ
ما از خداییم و به سوی او باز می‏‌گردیم
یا مَوْلای أَنَا مُوَالٍ لِوَلِیکُمْ وَ مُعَادٍ لِعَدُوِّکُمْ
ای مولای من، من دوستدار دوست شما و دشمن‏ دشمن شمایم،
وَ أَنَا بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِیابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِینِی وَ خَوَاتِیمِ عَمَلِی
به شما مؤمنم، به بازگشتتان یقین دارم، بر پایه قوانین دین و عواقب عملم،
وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ
دلم نسبت به دل شما تسلیم‏ و کارم پیرو کار شماست،
یا مَوْلای أَتَیتُکَ خَائِفا فَآمِنِّی وَ أَتَیتُکَ مُسْتَجِیرا فَأَجِرْنِی وَ أَتَیتُکَ فَقِیرا فَأَغْنِنِی
ای مولای من ترسان به نزدت آمدم، پس مرا ایمنی ده و پناهنده آمدم، پس پناهم ده‏ و تهیدست آمدم، پس بی‏‌نیازم گردان،
سَیدِی وَ مَوْلای أَنْتَ مَوْلای حُجَّةُ اللَّهِ عَلَی الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ
آقا و مولای من، تو مولای منی، حجت خدا بر همه خلقی،
آمَنْتُ بِسِرِّکُمْ وَ عَلانِیتِکُمْ وَ بِظَاهِرِکُمْ وَ بَاطِنِکُمْ وَ أَوَّلِکُمْ وَ آخِرِکُمْ
ایمان آوردم به نهان و آشکارتان، به ظاهر و باطنتان و اول و آخرتان،
وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ التَّالِی لِکِتَابِ اللَّهِ وَ أَمِینُ اللَّهِ الدَّاعِی إِلَی اللَّهِ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ
و گواهی می‏‌دهم که تو البته‏ تلاوت‏‌کننده کتاب خدایی و امین خدا و دعوت‏‌کننده به سوی خدا با حکمت و موعظه حسنه‏‌ای،
لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً ظَلَمَتْکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضِیتْ بِهِ.
خدا لعنت کند امتی را که به‏ تو ستم کردند و تو را کشتند و خدا لعنت کند امتی را که این حادثه را شنیدند و به آن خشنود شدند.
سپس نزد سر آن حضرت دو رکعت‏ نماز بخوان و چون سلام دادی بگو:
اللَّهُمَّ إِنِّی لَکَ صَلَّیتُ وَ لَکَ رَکَعْتُ وَ لَکَ سَجَدْتُ وَحْدَکَ لا شَرِیکَ لَکَ فَإِنَّهُ لا تَجُوزُ الصَّلاةُ وَ الرُّکُوعُ وَ السُّجُودُ إِلا لَکَ لِأَنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ اللَّهُمَ‏ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَبْلِغْهُمْ عَنِّی أَفْضَلَ‏ السَّلامِ وَ التَّحِیةِ وَ ارْدُدْ عَلَی مِنْهُمُ السَّلامَ اللَّهُمَّ وَ هَاتَانِ الرَّکْعَتَانِ هَدِیةٌ مِنِّی إِلَی سَیدِی الْحُسَینِ بْنِ عَلِی عَلَیهِمَا السَّلامُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَیهِ وَ تَقَبَّلْهُمَا مِنِّی وَ اجْزِنِی عَلَیهِمَا أَفْضَلَ أَمَلِی وَ رَجَائِی فِیکَ وَ فِی وَلِیکَ یا وَلِی الْمُؤْمِنِینَ.
خدایا برای تو نماز خواندم و برای تو رکوع کردم و برای تو سجده نمودم یکتایی و شریکی نداری، همانا نماز و رکوع و سجود، جز برای تو
جایز نمی‏‌باشد، زیرا تو خدایی که معبودی جز تو نیست. خدایا بر محمد و خاندان محمد درود فرست و برترین‏ سلام و تحیت را از سوی من به
ایشان برسان و سلام ایشان را به من بازگردان. خدایا این دو رکعت هدیه‏‌ای‏ است از جانب من به آقایم حسین بن علی(درود بر ایشان). خدایا بر محمد و بر او درود فرست‏ این دو رکعت نماز را از من بپذیر و بر آن دو رکعت پاداشم ده به برترین امید و آرزویم نسبت به تو و ولی‌‏ات ای ولی مردم مومن‏.
سپس قبر را ببوس و بگو:
السَّلامُ عَلَی الْحُسَینِ بْنِ عَلِی الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ وَ أَسِیرِ الْکُرُبَاتِ
سلام بر حسین بن علی مظلوم شهید کشته اشک‌ها، گرفتار غم‌ها و غصه‏‌ها
اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِیکَ وَ ابْنُ وَلِیکَ وَ صَفِیکَ الثَّائِرُ بِحَقِّکَ
خدایا شهادت می‏‌دهم او ولی تو و فرزند ولی تو و برگزیده تو و قیام‏‌کننده به حق تو است
أَکْرَمْتَهُ بِکَرَامَتِکَ وَ خَتَمْتَ لَهُ بِالشَّهَادَةِ
او را گرامی داشتی به کرامتت و برای او به شهادت ختم کردی
وَ جَعَلْتَهُ سَیدا مِنَ السَّادَةِ وَ قَائِدا مِنَ الْقَادَةِ
و او را آقایی از آقایان‏ و پیشوایی از پیشوایان قرار دادی
وَ أَکْرَمْتَهُ بِطِیبِ الْوِلادَةِ وَ أَعْطَیتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیاءِ
و به پاکی ولادت گرامی‏‌اش داشتی و میراث‌های پیامبران را به او اعطا نمودی
وَجَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَی خَلْقِکَ مِنَ الْأَوْصِیاءِ
و قرار دادی او را حجت بر خلق از میان پیشوایان
فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النَّصِیحَةَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُِ فیکَ
پس در دعوت به خدا، کوتاهی نکرد و در خیرخواهی کوتاهی ننمود و نثار کرد جانش را در راه تو،
حَتَّی اسْتَنْقَذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلالَةِ
تا بندگانت را از نادانی و سرگردانی و گمراهی نجات داد،
وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَیهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَ بَاعَ حَظَّهُ مِنَ الْآخِرَةِ بِالْأَدْنَی وَ تَرَدَّی فِی هَوَاهُ
در صورتی که بر ضدش همدست شدند، کسانی‏ که دنیا فریبشان داد و بهره خود را از آخرت به پایین‏‌ترین چیزی فروختند و خود را در هوای نفس خویش سرنگون کردند
وَ أَسْخَطَکَ وَ أَسْخَطَ نَبِیکَ وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِکَ أُولِی الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ وَ حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِینَ النَّارَ
و تو را و پیامبرت‏ را به خشم آوردند و از میان بندگانت از نفاق اندازان دورو و آنان‏‌که بارکشان گناه و سزاوار آتش‏ دوزخ بودند اطاعت کردند،
فَجَاهَدَهُمْ فِیکَ صَابِرا مُحْتَسِبا مُقْبِلا غَیرَ مُدْبِرٍ لا تَأْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ حَتَّی سُفِکَ فِی طَاعَتِکَ دَمُهُ وَ اسْتُبِیحَ حَرِیمُهُ
پس با آن‌ها برای تو شکیبایی و به حساب تو جهاد کرد، بدون اینکه از دشمن رو برگرداند، برای تو سرزنش ملامت‏‌گران را به چیزی نگرفت، تا جایی که خونش در طاعت تو ریخته شد و هتک حریمش حلال شمرده شد.
اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ لَعْنا وَبِیلا وَ عَذِّبْهُمْ عَذَابا أَلِیماً.
خدایا آنان را لعنت کن لعنتی ناگوار و سخت‏ و عذابشان کن عذابی دردناک.
آنگاه به سوی قبر علی بن الحسین (ع) (علی اکبر) حرکت کن که در پایین پای امام‏ حسین (ع) واقع است و بگو:
السَّلامُ عَلَیکَ یا وَلِی اللَّهِ السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ
سلام بر تو ای ولی خدا، سلام بر تو ای‏ فرزند رسول خدا،
السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ خَاتَمِ النَّبِیینَ السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ فَاطِمَةَ سَیدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ
سلام بر تو ای فرزند خاتم انبیا، سلام بر تو ای فرزند فاطمه، سرور بانوان جهانیان،
السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیکَ أَیهَا الْمَظْلُومُ الشَّهِیدُ
سلام بر تو ای فرزند امیر مؤمنان، سلام بر تو ای مظلوم شهید،
ِبأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی عِشْتَ سَعِیدا وَ قُتِلْتَ مَظْلُوما شَهِیدا.
پدر و مادرم به فدایت، خوشبخت زندگی کردی و مظلوم و شهید کشته شدی.
بعد از آن به سوی قبور سایر شهدا (رضوان اللّه علیهم) رو می‌کنی و می‌گویی:
السَّلامُ عَلَیکُمْ أَیهَا الذَّابُّونَ عَنْ تَوْحِیدِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیکُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی فُزْتُمْ فَوْزا عَظِیما.
سلام بر شما ای دفاع‌‏کنندگان از توحید خدا، سلام بر شما در برابر آنچه که صبر کردید، چه نیکو سرانجامی است خانه آخرت، پدر و مادرم به
فدایتان، به رستگاری رسیدید، رستگاری بس بزرگ.
آنگاه به سوی حرم عباس بن علی (ع) حرکت کن و نزد ضریح شریف آن جناب بایست و بگو:
السَّلامُ عَلَیکَ أَیهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ وَ الصِّدِّیقُ الْمُوَاسِی
سلام بر تو ای بنده‏ شایسته و صدیق همدرد،
أَشْهَدُ أَنَّکَ آمَنْتَ بِاللَّهِ
گواهی می‏‌دهم که ایمان آوردی به خدا،
وَ نَصَرْتَ ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ
و فرزند رسول خدا را یاری نمودی،
وَ دَعَوْتَ إِلَی سَبِیلِ اللَّهِ
و به راه خدا دعوت کردی،
وَ وَاسَیتَ بِنَفْسِکَ
و با جانت به فداکاری برخاستی،
فَعَلَیکَ مِنَ اللَّهِ أَفْضَلُ التَّحِیةِ وَ السَّلامِ.
از جانب خدا برترین تحیت و سلام بر تو باد
سپس بگو:
بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یا نَاصِرَ دِینِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیکَ یا نَاصِرَ الْحُسَینِ الصِّدِّیقِ السَّلامُ عَلَیکَ یا نَاصِرَ الْحُسَینِ الشَّهِیدِ عَلَیکَ مِنِّی السَّلامُ مَا بَقِیتُ وَ بَقِی اللَّیلُ وَ النَّهَارُ.
پدرم و مادرم فدایت، ای یاور دین خدا، سلام بر تو ای یاور حسین صدیق، سلام بر تو ای یاور حسین شهید، از سوی من سلام بر تو باد تا زنده‏‌ام و تا باقی است شب و روز.
آنگاه دو رکعت نماز بالای سر آن حضرت بخوان و پس از آن، دعایی که بالای سر امام حسین (ع) خواندی، یعنی اللَّهُمَّ إِنِّی لَکَ صَلَّیتُ وَ لَکَ رَکَعْتُ وَ لَکَ سَجَدْتُ در اینجا نیز آن را بخوان و آنگاه به سوی حرم امام حسین (ع) برگرد و نزد آن حضرت هر مقدار که خواستی بمان (به گونه‌ای که مزاحمت برای دیگران نشود) و هنگامی که خواستی وداع کنی بالای سر آن حضرت بایست و بگو:
السَّلامُ عَلَیکَ یا مَوْلای سَلامَ مُوَدِّعٍ لا قَالٍ وَ لا سَئِمٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلا عَنْ مَلالَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِینَ
سلام بر تو ای مولای من، سلام وداع‏‌کننده‏‌ای که او را نه کراهت است نه خستگی، اگر بازگردم از روی ملالت نیست و اگر بمانم نه از جهت
بدگمانی به آنچه خدا صابران را وعده داد،
یا مَوْلای لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیارَتِکَ وَ رَزَقَنِی الْعَوْدَ إِلَیکَ وَ الْمُقَامَ فِی حَرَمِکَ وَ الْکَوْنَ فِی مَشْهَدِکَ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ.
ای مولای من، خدا این زیارتم را آخرین‏ بار از زیارتم قرار ندهد و بازگشت به سویت و توقف در حرمت و بودن در مشهدت را روزی‏‌ام کند،( و خطاب به خداوند متعال می‌گویی…) آمین‏ ای پروردگار جهانیان.
در پایان نیز در صورت امکان قبر آن حضرت را ببوس و به طوری‌که رویت به جانب قبر باشد و تا خروج از حرم، پشت به قبر مکن و هنگام خارج شدن بگو:
السَّلامُ عَلَیکَ یا بَابَ الْمَقَامِ السَّلامُ عَلَیکَ یا شَرِیکَ الْقُرْآنِ السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ الْخِصَامِ السَّلامُ عَلَیکَ یا سَفِینَةَ النَّجَاةِ السَّلامُ عَلَیکُمْ یا مَلائِکَةَ رَبِّی الْمُقِیمِینَ فِی هَذَا الْحَرَمِ السَّلامُ عَلَیکَ أَبَدا مَا بَقِیتُ وَ بَقِی اللَّیلُ وَ النَّهَارُ
و بگو:
إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ.
سلام بر تو ای درگاه مقام، سلام بر تو ای همردیف قرآن، سلام بر تو ای‏ حجت بر اهل دشمنی، سلام بر تو ای کشتی نجات، سلام بر شما ای فرشتگان پروردگارم که بر گرد این حرم هستید، سلام بر تو همیشه، تا زنده‏‌ام و شب‏ و روز باقی است. ما از خداییم و به سوی او باز می‏‌گردیم و جنبش و نیرویی نیست جز بوسیله خدای بزرگ.
قابل توجه اینکه برای این زیارت ثواب عظیمی نقل شده است.
ششم
10 رکعت نماز بخواند.
در شب آخر ماه رمضان، ده رکعت نماز به صورت دو رکعت بخواند، در هر رکعت سوره «حمد»را یک بار و سوره «توحید» را 10 بار و در هر یک رکوع و سجود 10 مرتبه بگوید:
سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ
پاک است خدا و ستایش شایسته اوست و معبودی جز او نیست و خدا بزرگتر است.
و هنگامی‏ که از 10 رکعت فراغت یافت‏ هزار مرتبه استغفار کند و پس از استغفار سر به سجده گذارد و در حال سجده بگوید:
یا حَی یا قَیومُ یا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ یا رَحْمَانَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ رَحِیمَهُمَا یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ یا إِلَهَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ تَقَبَّلْ صَوْمِی وَ صَلاتِی وَ قِیامِی
ای زنده به خود پاینده، ای دارای بزرگی و بزرگواری، ای بخشنده دنیا و آخرت و ای مهربان دنیا و آخرت، ای مهربان‏ترین مهربانان، ای معبود گذشتگان و آیندگان، گناهم را بیامرز، و روزه و نماز و شب زنده داری ام را بپذیر.
هفتم
این ذکر را که در شب جمعه نیز گفتنش مستحب است، 10 بار بگوید:
یا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَی الْبَرِیةِ یا بَاسِطَ الْیدَینِ بِالْعَطِیةِ یا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِیةِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَیرِ الْوَرَی سَجِیةً وَ اغْفِرْ لَنَا یا ذَا الْعُلَی فِی هَذِهِ الْعَشِیةِ.
ای کسی‏ که جود و بخشش تو به آفریدگان، همیشگی است، ای آن‏که دو دست سخاوت خود را برای عطا گشوده‏‌ای، ای صاحب‏ عطاهای گرانبها، بر محمد و خاندان او، نیکوخوترین مردمان درود فرست و من را ای خدای بلند مرتبه‏ در چنین شبی بیامرز.
هشتم
دو رکعت نماز معروف شب عید را بخواند؛
در رکعت اول بعد از سوره حمد، هزار مرتبه سوره توحید(قل هو الله) و در رکعت دوم؛ پس از سوره حمد،‌ یک مرتبه سوره توحید را بخواند پس از سلام سر به سجده بگذارد و 100 مرتبه بگوید: اَتُوبً اِلَی اللهِ. آنگاه بگوید:
یا ذَا الْمَنِّ وَ الْجُودِ یا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ یا مُصْطَفِی مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ افْعَلْ بِی کَذَا وَ کَذَا.
ای دارای نعمت و جود، ای صاحب بخشش‏ و عطا، ای برگزیننده محمد(درود خدا بر او و خاندانش)، بر محمد و خاندانش درود فرست و با من چنین و چنان کن.
بجای افعل “بی‌کذا و کذا” حاجات خود را ذکر کند.
در روایت است که امیر مومنان (ع) این نماز را به همین کیفیت که ذکر شد، انجام می‌داد و سر از سجده برمی‌داشت و می‌فرمود:
“به حق آن خدایی که جانم به دست اوست، هر کس این نماز را بجا آورد، هر حاجتی که از خداوند طلب کند، به وی عنایت خواهد شد و وی گناهان زیادی را از او بیامرزد".
در روایت دیگری از امیر مومنان (ع) به جای خواندن هزار مرتبه سوره قل هو الله، 100 مرتبه آمده است؛ ولی در این روایت آمده است که این نماز را باید بعد از نماز مغرب و نافله آن بجا آورد. (هر دو نماز خوب است).
مرحوم “شیخ طوسی” و “سید بن‌طاووس” این دعای نورانی را بعد از خواندن این نماز نقل کرده‌اند:
یا اللَّهُ یا اللَّهُ یا اللَّهُ یا رَحْمَانُ یا اللَّهُ یا رَحِیمُ یا اللَّهُ یا مَلِکُ یا اللَّهُ یا قُدُّوسُ یا اللَّهُ یا سَلامُ یا اللَّهُ یا مُؤْمِنُ یا اللَّهُ یا مُهَیمِنُ یا اللَّهُ یا عَزِیزُ یا اللَّهُ یا جَبَّارُ
ای خدا، ای خدا، ای خدا، ای مهربان، ای خدا، ای بخشنده، ای خدا، ای فرمانروا، ای خدا، ای پاک، ای خدا، ای‏ سلام، ای خدا، ای ایمنی‏‌بخش، ای خدا، ای چیره‏‌گر، ای خدا، ای عزتمند، ای خدا، ای جبار،
یا اللَّهُ یا مُتَکَبِّرُ یا اللَّهُ یا خَالِقُ یا اللَّهُ یا بَارِئُ یا اللَّهُ یا مُصَوِّرُ یا اللَّهُ یا عَالِمُ یا اللَّهُ یا عَظِیمُ یا اللَّهُ یا عَلِیمُ یا اللَّهُ یا کَرِیمُ یا اللَّهُ یا حَلِیمُ یا اللَّهُ یا حَکِیمُ
ای خدا، ای بزرگمنش‏، ای خدا، ای آفریننده، ای خدا، ای پدیدآورنده، ای خدا، ای صورتگر، ای خدا، ای دانا، ای خدا، ای بزرگ، ای خدا، ای‏ آگاه، ای خدا، ای کریم، ای خدا، ای بردبار، ای خدا، ای فرزانه،
یا اللَّهُ یا سَمِیعُ یا اللَّهُ یا بَصِیرُ یا اللَّهُ یا قَرِیبُ یا اللَّهُ یا مُجِیبُ یا اللَّهُ یا جَوَادُ یا اللَّهُ یا مَاجِدُ یا اللَّهُ یا مَلِی یا اللَّهُ یا وَفِی یا اللَّهُ یا مَوْلَی یا اللَّهُ یا قَاضِی،
ای خدا، ای شنوا، ای خدا، ای بینا، ای خدا، ای نزدیک، ای خدا، ای اجابت‏ کننده، ای خدا، ای سخاوتمند، ای خدا، ای بزرگوار، ای خدا، ای نیرومند، ای خدا، ای وفادار، ای خدا، ای سرپرست، ای خدا، ای داور،
یا اللَّهُ یا سَرِیعُ یا اللَّهُ یا شَدِیدُ یا اللَّهُ یا رَئُُوفُ یا اللَّهُ یا رَقِیبُ یا اللَّهُ یا مَجِیدُ یا اللَّهُ یا حَفِیظُ یا اللَّهُ یا مُحِیطُ یا اللَّهُ یا سَیدَ السَّادَاتِ
ای خدا، ای سریع، ای خدا، ای سخت‏گیر، ای خدا، ای مهربان، ای خدا، ای نگهبان، ای خدا، ای باشکوت، ای خدا، ای نگهدار، ای خدا، ای فراگیر، ای خدا، ای آقای آقایان
یا اللَّهُ یا أَوَّلُ یا اللَّهُ یا آخِرُ یا اللَّهُ یا ظَاهِرُ یا اللَّهُ یا بَاطِنُ یا اللَّهُ یا فَاخِرُ یا اللَّهُ یا قَاهِرُ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا وَدُودُ

ای خدا، ای آغاز، ای خدا، ای انجام، ای خدا، ای آشکار، ای خدا، ای نهان، ای خدا، ای فخرکننده، ای خدا، ای‏ چیره، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای دوست،
یا اللَّهُ یا نُورُ یا اللَّهُ یا رَافِعُ یا اللَّهُ یا مَانِعُ یا اللَّهُ یا دَافِعُ یا اللَّهُ یا فَاتِحُ یا اللَّهُ یا نَفَّاحُ نَفَّاعُ‏ یا اللَّهُ یا جَلِیلُ یا اللَّهُ یا جَمِیلُ یا اللَّهُ یا شَهِیدُ
ای خدا، ای نور، ای خدا، ای بالابرنده، ای خدا، ای بازدارنده، ای خدا، ای دفع‏‌کننده، ای خدا، ای گشاینده، ای خدا، ای بهره ‏رسان، ای خدا، ای‏ با شکوه، ای خدا، ای زیبا، ای خدا، ای گواه،
یا اللَّهُ یا شَاهِدُ یا اللَّهُ یا مُغِیثُ یا اللَّهُ یا حَبِیبُ یا اللَّهُ یا فَاطِرُ یا اللَّهُ یا مُطَهِّرُ یا اللَّهُ یا مَلِکُ،(مَلِیکُ‏)
ای خدا، ای شاهد، ای خدا، ای فریادرس، ای خدا ای حبیب، ای خدا، ای آفریننده، ای خدا، ای پاک کننده، ای خدا، ای پادشاه،
یا اللَّهُ یا مُقْتَدِرُ یا اللَّهُ یا قَابِضُ یا اللَّهُ یا بَاسِطُ یا اللَّهُ یا مُحْیی یا اللَّهُ یا مُمِیتُ یا اللَّهُ یا بَاعِثُ یا اللَّهُ یا وَارِثُ یا اللَّهُ یا مُعْطِی یا اللَّهُ یا مُفْضِلُ
ای خدا، ای نیرومند، ای خدا ای قبض‏‌کننده، ای خدا، ای گستراننده، ای خدا، ای زنده کننده، ای خدا، ای میراننده، ای خدا، ای برانگیزاننده، ای خدا، ای وارث، ای خدا، ای عطابخش، ای خدا، ای فزوین‏ده،
یا اللَّهُ یا مُنْعِمُ یا اللَّهُ یا حَقُّ یا اللَّهُ یا مُبِینُ یا اللَّهُ یا طَیبُ یا اللَّهُ یا مُحْسِنُ یا اللَّهُ یا مُجْمِلُ یا اللَّهُ یا مُبْدِئُ یا اللَّهُ یا مُعِیدُ یا اللَّهُ یا بَارِئُ یا اللَّهُ یا بَدِیعُ
ای خدا، ای نعمت‏دهنده، ای خدا، ای حق، ای خدا،‏ ای آشکار، ای خدا، ای پاکیزه، ای خدا، ای نیکوکار، ای خدا، ای زیباکار، ای آغازگر، ای خدا، ای‏ بازآور، ای خدا، ای پدیدآور، ای خدا، ای نوآفرین،
یا اللَّهُ یا هَادِی یا اللَّهُ یا کَافِی یا اللَّهُ یا شَافِی یا اللَّهُ یا عَلِی یا اللَّهُ یا عَظِیمُ یا اللَّهُ یا حَنَّانُ یا اللَّهُ یا مَنَّانُ یا اللَّهُ یا ذَا الطَّوْلِ یا اللَّهُ یا مُتَعَالِی
ای خدا، ای هدایتگر، ای خدا، ای کفایت‏‌کننده، ای خدا، ای‏ شفابخش، ای خدا، ای بلندپایه، ای خدا، ای بزرگ، ای خدا، ای مهربان، ای خدا، ای نعمت‌‏بخش، ای خدا، ای‏ عطابخش، ای خدا، ای برتر،
یا اللَّهُ یا عَدْلُ یا اللَّهُ یا ذَا الْمَعَارِجِ یا اللَّهُ یا صَادِقُ یا اللَّهُ یا صَدُوقُ، یا اللَّهُ یا دَیانُ یا اللَّهُ یا بَاقِی یا اللَّهُ یا وَاقِی یا اللَّهُ یا ذَا الْجَلالِ یا اللَّهُ یا ذَا الْإِکْرَامِ
ای خدا، ای دادگر، ای خدا، ای صاحب مراتب بلند، ای خدا، ای راستگو، ای خدا، ای راست‌پیشه، ای خدا، ای جزادهنده، ای خدا، ای پایدار، ای خدا، ای نگهدار، ای خدا، ای صاحب بزرگی‏، ای خدا، ای دارای بزرگواری،
یا اللَّهُ یا مَحْمُودُ یا اللَّهُ یا مَعْبُودُ یا اللَّهُ یا صَانِعُ یا اللَّهُ یا مُعِینُ یا اللَّهُ یا مُکَوِّنُ یا اللَّهُ یا فَعَّالُ یا اللَّهُ یا لَطِیفُ یا اللَّهُ یا غَفُورُ یا اللَّهُ (یا جَلِیلُ یا اللّهُ‏)
یا شَکُورُ
ای خدا، ای پسندیده، ای خدا، ای پرستیده، ای خدا، ای سازنده، ای خدا، ای‏ یاری‏ده، ای خدا، ای پدیدآورنده، ای خدا، ای پرکار، ای خدا، ای لطیف، ای خدا، ای آمرزنده، ای خدا، ای سپاسگذار
یا اللَّهُ یا نُورُ یا اللَّهُ یا قَدِیرُ (قَدِیمُ‏) یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ
ای خدا، ای نور، ای خدا، ای توانا، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار،
یا اللَّهُ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَمُنَّ عَلَی بِرِضَاکَ وَ تَعْفُوَ عَنِّی بِحِلْمِکَ وَ تُوَسِّعَ عَلَی مِنْ رِزْقِکَ الْحَلالِ الطَّیبِ وَ مِنْ حَیثُ أَحْتَسِبُ وَ مِنْ حَیثُ لا أَحْتَسِبُ فَإِنِّی عَبْدُکَ لَیسَ لِی أَحَدٌ سِوَاکَ وَ لا أَحَدٌ أَسْأَلُهُ غَیرُکَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ مَا شَاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ
ای خدا، از تو درخواست می‏‌کنم که بر محمد و خاندان محمد درود فرستی و به خشنودی‏‌ات بر من منت نهی و به بردباری‏‌ات از من درگذری و از روزی حلال پاکیزه‏‌ات به من بگستری، از جایی که گمان می‏‌برم و از جایی‌که گمان نمی‌برم، من بنده توام و کسی را جز تو ندارم و نه احدی غیر تو که از او گدایی کنم، ای‏ مهربان‏ترین مهربانان، آنچه را خدا خواهد شود، نیرویی نیست جز به خدای برتر بزرگ.
پس به سجده می‌روی و می‌گویی:
یا اللَّهُ یا اللَّهُ یا اللَّهُ یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ یا مُنْزِلَ الْبَرَکَاتِ بِکَ تُنْزَلُ کُلُّ حَاجَةٍ أَسْأَلُکَ بِکُلِّ اسْمٍ فِی مَخْزُونِ الْغَیبِ عِنْدَکَ وَ الْأَسْمَاءِ الْمَشْهُورَاتِ عِنْدَکَ الْمَکْتُوبَةِ عَلَی سُرَادِقِ عَرْشِکَ أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَقْبَلَ مِنِّی شَهْرَ رَمَضَانَ وَ تَکْتُبَنِی مِنَ الْوَافِدِینَ إِلَی بَیتِکَ الْحَرَامِ وَ تَصْفَحَ لِی عَنِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ وَ تَسْتَخْرِجَ لِی یا رَبِّ کُنُوزَکَ یا رَحْمَانُ.
ای خدا، ای خدا، ای خدا، ای پروردگار، ای پروردگار، ای پروردگار، ای فرو فرستنده برکات، به عنایت تو هر حاجتی فرود آورده شود، از تو درخواست می‌کنم، به هر نامی که در خزانه غیب نزد توست و نام‌های مشهور در پیشگاهت، که بر سراپرده‏ عرشت نوشته شده، این‌که بر محمد و خاندان محمد درود فرستی و ماه رمضان را از من بپذیری‏ و مرا در شمار واردان به خانه محترمت بنویسی و از گناهان من چشم‏ پوشی و گنج‌های خود را برایم بیرون آوری، ای مهربان.
نهم
14 رکعت نماز بخواند (هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعتی، سوره حمد و آیةالکرسی و سه مرتبه سوره قل هو الله را بخواند.
در روایت است هر کس چنین کند، خداوند در برابر هر رکعتی ثواب‌های بسیار زیادی به او می‌دهد.
دهم: مرحوم “شیخ طوسی” در “مصباح المتهجد” فرموده است: در پایان شب نیز غسل کن و تا طلوع صبح در مصلایت (محل خواندن نماز) بنشین (و ذکر خدا بگو).


موضوعات: مناسبتهاي روز
   پنجشنبه 17 مرداد 1392نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

به نقل از خبرگزاری رسا ؛ حضرت آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی از مراجع تقلید در ادامه جلسه تفسیر موضوعی قرآن کریم که در حرم کریمه اهل بیت(ع) برگزار شد، شیعیان را تنها گروه قائل به عصمت انبیا و اولیای الهی در تمام شرایط و زمان ها دانست و تصریح کرد: سایر مذاهب و گروه ها در این حد حتی قائل به عصمت انبیاء نیستند.

وی با اشاره به حدیث ثقلین، جدا شدن از قرآن و عترت را عامل گمراهی دانست و یادآورشد:‌ وقتی حضرت رسول(ص) مسلمانان را به تبعیت از اهل بیت(ع) دستور داده (همان گونه که آنها را به تبعیت از قرآن توصیه کرده است) نشان می دهد که اهل بیت باید معصوم باشند و تبعیت از فرد معصیت کار معنا ندارد.

این مرجع تقلید با بیان این که عصمت به معنای محال عقلی نیست، تصریح کرد: معصومان چنان دانش و معرفتی دارند که باطن گناهان را می بینند و هرگز به سراغ آن نمی روند و این افتخار و امتیازی بزرگ برای آنها است.

حضرت آیت الله مکارم شیرازی با اشاره به این که در حکومت مولا علی(ع) همه مساوی بودند و کسی از بیت المال امتیاز ویژه نداشت، خاطرنشان کرد: اشعث بن غیس از جمله افرادی بود که در زمان حضرت محمد(ص) ظاهرا مسلمان شد اما در باطن منافق بود، بعد از رحلت ایشان در زمره مرتدین قرار گرفت و بعد پیش ابوبکر رفت و به ظاهر توبه کرد، بعد در زمان حضرت علی(ع) در زمره یاران قرار گرفت اما همچنان منافق گری می کرد.

واکنش به حق الوکاله ده میلیاردی در پرونده اختلاس

وی با بیان این که در بسیاری از اوقات رشوه ها با عناوین زیبا جلوه می کند، گفت: اشعث به دلیل این که با یکی از مسلمانان مشکل پیدا کرده بود خدمت حضرت علی(ع) رسید و برای آن حضرت حلوایی تهیه کرد و مولا علی(ع) در پاسخ به او گفت مادرت به عزایت بنشیند آیا خیال می کنی می توانی من را فریب دهی و از دین خدا منحرف کنی؟ حضرت امیرمؤمنان القاب دیگری نیز به او دادند و فرمودند «اگر تمام دنیا را به من بدهند که به یک مورچه ظلم کنم و پوست جویی را از دهان او بگیرم والله این کار را نمی کنم»

این مرجع تقلید تصریح کرد: آنهایی که مقام و پول برایشان مهم است ظلم می کنند؛ در جراید نوشته شده بود که یکی از افرادی که دارای مفاسد اقتصادی بود مبلغ هنگفت ده میلیارد تومان به وکیل داده بود تا از او دفاع کند.

وی در بخش پایانی سخنان خود به تبیین فضائل و مناقب مولا علی(ع) پرداخت و در عزای آن حضرت روضه خوانی کرد.



موضوعات: مناسبتهاي روز
   پنجشنبه 17 مرداد 1392نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

این مرجع تقلید در پاسخ به سئوال تلفنی خبرگزاری حوزه در خصوص میزان فطریه امسال، گفتند: اگر قوت غالب مومنین و روزه‌داران گندم باشد، می‌بایست به ازای هر نفر مبلغ 3هزار تومان معادل 3 کیلو گندم به عنوان زکات فطره پرداخت نمایند؛ البته زکات فطره ساکنین تهران به دلیل شرایط اقتصادی این منطقه و گران تر بودن گندم، مبلغ 3500 تومان می‌باشد.

حضرت ‌آیت‌الله مکارم شیرازی همچنین درباره میزان زکات فطره افرادی که قوت غالب آنان برنج است، یادآور شدند: زکات فطره این دسته از مؤمنین و روزه‌داران، به ازای هر نفر مبلغ 15هزار تومان معادل 3 کیلو برنج متوسط می‌باشد.



موضوعات: مناسبتهاي روز
   پنجشنبه 17 مرداد 1392نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

سخنرانی مؤسس مدرسه علمیه الزهرا(س)دردیدارباکاروان نور

آیت الله سیدکاظم نورمفیدی، نماینده ولی فقیه در گلستان و امام جمعه گرگان، ظهر امروز (16 مرداد) در دیدار با اعضای ششمین کاروان قرآنی نور با اشاره به اینکه رسول اسلام با مشاهده هلال ماه مبارک رمضان از آن به عنوان امانت یاد می کردند، گفت: نگاه ائمه و پیامبر اسلام به ماه رمضان همچون امانت بود.

وی افزود: قرآن کریم نیز امانت خدا و پیامبر بین ما مسلمانان است و باید از این امانت را حفظ کرده و تحویل آینده گان دهیم.

آیت الله نورمفیدی با بیان اینکه قبل از انقلاب ایران از قاریانی همچون مصری برخوردار نبود، تصریح کرد: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، فضای قرائت و تلاوت به همه جا رسیده است.

وی کریم منصوری از قاریان برجسته کشور را از قاریان بسیار خوب دانست و تاکید کرد: ایران باید در نحوه تلاوت قرآن مبدع و مبتکر باشد.

نماینده ولی فقیه در گلستان با بیان اینکه کشورهای عربی در حین قرائت قرآن نیازی به تفسیر ندارند و با فرهنگ و ادبیات عرب آشنایی دارند، گفت: کلام خدا تا عمق جانشان نفوذ پیدا می کند.

به گفته وی، با ترجمه کلام خدا به فارسی ن وحیانی بودن قرآن پائین می آید و متن کلام خدا یک تاثیر دیگری دارد.

آیت الله نورمفیدی با بیان اینکه نهضت قرآن و تلاوت و حفظ قرآن به خوبی راه اندازی شده است، افزود: ترجمه قرآن ثواب ندارد بلکه خود قرآن و کلام آن تاثیرگذار است.

آیت الله نورمفیدی اظهارامیدواری کرد: متولیان امر قرآنی باید یک فکری برای حل این مسئله انجام دهند تا قاریان و تلاوت کنندگان معانی آن را نیز متوجه شوند.

غلامرضا منتظری، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان نیز گفت: کاروان قرآنی نور برای ششمین بار در استان گلستان برگزار شده که با استقبال بی نظیر مردم مواجه شده است.

وی افزود: امسال وویژه برنامه ای برای برادران اهل سنت در شهرستان آق قلا نیز برگزار شد.

در این دیدار طبسی قاری نوجوان به تلاوت آیات قرآن و گروه الوارثین ششمین کاروان قرآنی نور به اجرای برنامه پرداختند.

   پنجشنبه 17 مرداد 1392نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

کاروان قرآنی نور که در روزهای گذشته در شهرهای مختلف استان گلستان به اجرای برنامه پرداختند با آیتالله سید کاظم نورمفیدی مؤسس مدرسه علمیه الزهرا(س)،نماینده ولیفقیه در استان گلستان و امام جمعه گرگان دیدار کردند.

نماینده ولیفقیه در استان گلستان نیز در این مراسم اظهار داشت: یکی از مسائل و خلاهایی که در جامعه قاریان قرآن کشور در سالهای گذشته احساس میشد فاصله داشتن قاریان کشور با سطح بینالمللی و قرائت قاریان برجسته مصری بود.

آیتالله سید کاظم نورمفیدی ادامه داد: به شکر خدا و تلاش جوانان مومن و متعهد کشور این فاصله از بین رفت و امروز حتی قاریان ما بسیار برجستهتر و بهتر از بسیاری دیگر از قاریان بزرگ جهان هستند.

وی تاکید کرد: این مفید است که قاریان سبک برجستهای را تقلید و تمرین میکنند اما ما باید در نحوه قرائت صاحب سبک باشیم و در این عرصه پیشگام شویم.

فهم کلام عربی قرآن بسیار مهم است / مسئولان به فکر باشند

نماینده ولیفقیه در استان گلستان خاطرنشان کرد: در حال حاضر مسئلهای که وجود دارد و به نوعی یک معضل است این است که فهم قرآن باید در جامعه نهادینه شود.

وی گفت: این به این معنی است که زمانی که فردی قرائت عربی قرآن را شنید بی واسطه و ترجمه جان کلام پروردگار را با تمام وجود درک کند.

آیت الله نورمفیدی افزود: اینکه قرآن به فارسی ترجمه میشود خوب است اما بسیاری مطالب در جملههای عربی آن وجود دارد که شاید نتوان به فارسی آن را بیان کرد.

وی تاکید کرد: در این موضوع چون اعراب بدون واسطه و ترجمه و به دلیل آنکه زبان مادری آنها است میتوانند بهتر کلمات را درک و ادا کنند و مسولان و فعالان قرآنی باید در این خصوص راهکاری را بیاندیشند.

این کاروان متشکل از قاریان برجسته کشوری، بینالمللی و همچنین گروههای همخوانی برجسته بوده است.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گلستان در این دیدار اظهار داشت: حدود شش سال است که در استان گلستان طرح قرآنی با عنوان کاروان نور اجرا میشود.

غلامرضا منتظری ادامه داد: این طرح از معدود کارهایی است که ائمه جمعه از قبل از ماه رمضان از آن استقبال میکنند و مشتاق اجرای این طرح قرآنی در شهر خود هستند.

در ادامه این دیدار ابوالفضل طبسی قاری خردسال از خراسان رضوی که رتبههای ممتاز زیادی را در مجامع ملی و بینالمللی کسب کرد به قرائت قرآن پرداخت که مورد تشویق و استقبال آیتالله نورمفیدی و حاضران در جلسه قرار گرفت.

پس از این قرائت نیز گروه همخوانی الوارثین با اجرای دعای سلامتی آقا امام زمان(عج) بر معنویت این مراسم اضافه کردند.



موضوعات: مناسبتهاي روز
   پنجشنبه 17 مرداد 1392نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

1 ... 161 162 163 ...164 ... 166 ...168 ...169 170 171 ... 257

جستجو
تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31