اززمان گسترش جامعه انسانی،مساله روایط میان دختروپسردرجوامع مختلف مطرح بوده است ولی دردوران توسعه ی سیاسی-اجتماعی وظهوررسانه های جمعی وسمعی وبصری،این مسئله شکل دیگری به خودگرفته وبانگرشی نو،باردیگررخ نموده است.ازآنجاکه امروزه این موضوع به ویژه درمحیط هایی ماننددانشگاه ها،سینماها،پارک ها،خیابان هاو…نمودبیشتری یافته است ضرورت بحث وبررسی آن دوچندان شده است.بی شک پاک کردن صورت مسأله دروضعیت کنونی ناممکن است بنابراین بایدراهکارهای درست،الگوی متناسب بافرهنگ جامعه ی اسلامی رابه نسل جوان ارائه داد.

اهداف پژوهش عبارتنداز:

ا-رسیدن به فراتحلیلی ازپژوهش های انجام گرفته درزمینه روابط دختروپسروپیش بینی وضعیت آینده.

2-تحلیل پیامدهای مثبت ومنفی رابطه های بین دختروپسر،به ویژه تحلیل گرایش های جوانان ونوجوانان یه سوی جنس مخالف وتعیین حدودصحیح آن.

3-ارائه راهکارهایی برای برقراری رابطه های صحیح وراههای جلوگیری ازدوستی های غیرصحیح

4-ارائه طرح هایی برای خانواده هادرزمینه شیوه های مواجهه درست بامسائل جوانان بالاخص روابط دختروپسر

5-تحلیل پیامدهای روابط افراطی دختروپسرپیش ازازدواج

پژوهش مزبوردرپنج فصل گردآوری شده است.درفصل کلیات بحث که شامل تعریف،تبیین،ضرورت،اهمیت،اهداف تحقیق وتاریخچه ای ازمساله روابط دختروپسردرقالب دیدگاههای دینی،تالیف کتاب هاوانتشارمقالاتی که دراین زمینه انجام گرفته می باشد.

فصل دوم شامل معیارهاوملاک های انتخاب دوست،رابطه دختروپسروپیامدهای روابط دختروپسرمی باشد.

فصل سوم به دیدگاههاونظریات مختلفی ازجمله دیدگاه افراطی،تفریطی ودیدگاه روان شناختی درروابط سالم ونیزدیدگاه قرآن درمورداین روابط اختصاص دارد.

درفصل چهارم عشق ونقش مهم آن درازدواج،وضع مطلوب درروابط دختروپسرموردتحلیل قرارگرفته است.

فصل پنجم به آسیب شناسی روابط دختروپسراشاره داردکه چه آفات وضررهایی متوجه دختران وپسران جوان جامعه مابااین گونه روابط می باشد.

این تحقیق باهدف بررسی میزان تأثیرگذاری عوالمل مختلف برتربیت کودک به مورداجرادرآمده است.سؤالت اساسی این تحقیق عبرتنداز:مشخص نمودن نقش والدین ومحیط ورسانه برتربیت کودک می باشد.
دامنه تحقیق باتوجه به گستردگی موضوع به مسائل مهم وتأثیرگذاردراهداف وسؤالات می پردازد،درابتداباارائه تعریف تربیت ودیدگاههای موجودپرداخته ایم وبه نقش والدین درتربیت کودک درزمینه های اخلاقی،عاطفی و…اشاره کرده ایم وبه نقش محیط مدرسه،جامعه دربرخوردباکودک پرداخته ایم ودرانتهای امربه نقش رسانه هابه ویژه سیمااشاره کرده ایم.
مواردمورداستفاده ازکتب،مجلات،مقاله هاواینترنت بوده است،وجامعه آماری موردمطالعه دانش آموزان مقطع دبیرستان بوده است ومحقق بااستفاده ازروش تصادفی نمونه موردنظررادرانتخاب ودرتجزیه وتحلیل نتایج ازروش پیمایشی استفاده نموده است.نتایج حاصل ازپژوهش حاکی ازآن است که بین عملکردوالدین محیط،رسانه وآثارتربیت ارتباط مستقیم وجودداردواین عوامل به روشهای متفاوت برتربیت کودک مؤثرمی باشد.
واژگان کلیدی این تحقیق؛تربیت،خانواده،محیط،همسالان،رسانه بوده است.

محقق:خانم مهدیه محمدی

موقع بازیهای المپیک بود که در ژاپن برگزار میشد به ژاپن سفر کرده بودم و یه روز برای غذا به رستوران بسیار بزرگ و شلوغی رفتم و بعد چندین ساعت به جاهای دیگری رفتم ناگهان یادم امد که ساکم را که تمام زندگیم داخل آن بود را در آن رستوران جا گذاشته ام سراسیمه رفتم و با کمال ناباوری دیدم ساکم همانجا است و پیرمردی کنار آن نشسته است اوگفت وقتی دیدم ساکت را فراموش کردی با این که وقت دندان پزشکی داشتم ماندم تا بر گردی و وقتی از او تشکر کردم
و گفتم خدا به شما اجر خواهد داد و او در جواب گفت: من به خدا اعتقاد ندارم من به انسانیت معتقدم.

خانم حسینی واعظ از اساتید مدرسه علمیه الزهرای گرگان در جمع مبلغین این مدرسه ،به بحث پیرامون بحث تبلیغ پرداختند و بیان داشتند: اولین مبلغ روی زمین حضرت آدم (ع) بود و اولین آیات که بر پیامبر (ص) نازل شد بحث تبلیغ بود.

هدف مبلغ ، بیداری فطرت است. هدف یک مبلغ ، نشر قانون خداوند و مبارزه با ظلم و ستم است. پشتیبانه یک مبلغ خداوند است لذا تبلیغ به عنوان منبع کسب در آمد محسوب نمی شود. دامنه تبلیغ محدود به زمان و مکان خاصی نیست. درراستای امر تبلیغ ابزار مختلفی وجود دارد ، ولی بهترین و کارآمد ترین شیوه ، تبلیغ چهره به چهره است.یک مبلغ موفق باید در جمع آوری مطلب به کتب و منابع معتبر مراجعه نماید و مانوس با قرآن باشد. رمز موفقیت یک مبلغ ، آسیب شناسی جامعه و حرکت در راستای رفع مشکل است.از دیگر وظایف تبلیغ موفق ، مخاطب شناسی است و نیزمناسبات را شناخته  و ضروریات در نظر گرفته شود. مبلغین جانشین ائمه اطهار (ع) می باشند و ادامه دهنده رسالت   خطیر آنها هستند لذا لازمه این راه ، اتصاف به ویژگی های آنان است و عمل به آنچه آموخته اند و آنچه را می خواهد به دیگران انتقال دهد.

سخنرانی خانم دوست محمدیان معاون آموزش مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان درشب نیمه شعبان

عیدبزرگ ولادت با سعادت منجی عالم بشریت حضرت بقیه ا… الاعظم امام زمان« عج» که به تعبیر حضرت امام ره ، میلاد بزرگ شخصیتی که بر پا کننده عدالتی است که بعثت انبیاء علیهم السلام برای آن بود

چه مبارک است زاد روز ابر مردی که جهان را از شر ستمگران و دغل بازان تطهیر می نماید و زمین را پس از آنکه ظلم و جور آن را فرا گرفته پر از عدل وداد  می کند  و مستکبران را سرکوب و مستضعفان جهان را وارثان زمین قرار میدهد . عید میلاد امام زمان «عج» از اعیادی است که قران کریم بزرگداشت وگرامیداشت آنرا که بعنوان آیت الهی هستند از نشانه های تقوای قلوب متقین میداند و میفرماید و من یعظم شعائر الله فا نها من تقوی القلوب.  در فضیلت نیمه شعبان پیامبر اکرم «ص» فرمودند که خداوند در شب نیمه شعبان به اندازه  موی گوسفندان قبیله بنی کلب بندگانش را می آمرزد و این بخش کنایه از فراوانی آمرزیده شدگان در این شب مبارک است . این شب از چنان اهمیتی برخوردار است هم ردیف وهم پای شبهای قدر قرار دارد به دلیل اینکه به بعضی از اعمال شب قدر ماه مبارک رمضان را در این شب سفارش شویم . امام صادق «ع» در برابر امشب با لیالی قدر فرمودند همانطور که خداوند به پیامبر گرامی اسلام شب قدر را مرحمت فرمود به ما اهل بیت نیز نیمه شعبان را عطاء کرد .امام باقر «ع» در فضیلت شب نیمه شعبان فرمود که با فضیلت ترین شب پس از لیلة القدر شب نیمه شعبان است که خداوند در این شب از فضل خودش بر بندگانش ارزانی میدارد وبا حسن و کرم خود آنان را می آمرزد پس برای  نزدیکی به خداوند سبحان در این شب تلاش کنید چون خداوند سوگند یاد کرده که هیچ سائلی تا وقتی که امر ناپسند و گناهی نخواسته است محروم نگرداند وتولد امام زمان «عج» در نیمه شعبان که لیلةالقدر است به دلیل اینکه طبق فرمایش بزرگان ،ولی معصوم معادل قرآن مجید است ائمه معصومین حقیقت قرآنند و پیوند ناگسستنی بین قرآن وعترت وجود دارد. اما فلسفه و علت حضرت ولی عصرچیست؟ به اعتقاد بزرگان و علمای دین فلسفه غیبت امام زمان از اسرار الهی است وجز خداوند و پیشوایان معصوم کسی نسبت به آن اطلاع کافی و کامل ندارد. اما، بعضی دیگر از بزرگان ما دلیل غیبت را فراهم نبودن شرایط ظهور و عدم آمادگی ما برای پذیرش امام زمان ذکر نمودند طبیعی است اگر آن حضرت پیش از فراهم شدن مقدمات و آمادگی مردم ظاهر شود مثل ائمه دیگر به شهادت میرسید . محقق طوسی(ره)دراین رابطه میفرماید:"وجوده لطف وتعرفه لطف آخروغیبته منا"وجودآن حضرت لطف بزرگی است برای ماکه رسول گرامی اسلام می فرماید.امام زمان(عج) به واسطه ولایتش درزمان غیبت نفع می رساند مثل نفعی که خورشید به مردم می رسانداگرچه پشت پرده باشد.درنتیجه می فرمایدولی غیبتش به واسطه ماست که امام صادق(ع)ازپدرش امام باقر(ع)نقل می فرماید:که حضرت فرمودندهرگاه قائم قیام نمایدبرای مردم این آیه ی شریفه(۳۱شعراء)راتلاوت می کند:"ففرت منکم لماخفتکم فوهب لی ربی حکماوجعلنی من المرسلین".چون ازشماترسیدم لذادوری رااختیارکردم اماخداوندبزرگ مراازفرستادگانش قراردادومقام فرمانروایی وحکومت برجهان هستی رابه من عطافرموده-پس باید علت رادرخودمان جویا باشیم-شماببینیدیک زمینی رادرنظربگیرید تازمین آمادگی برای پاشیدن بذررا نداشته باشد نمی شود بذرریخت لذامابایدانسان صالحی درجامعه باشیم تازمینه ظهورآقا فراهم گردد.  اما وظیفه ما در زمان غیبت اولا شناخت وکسب معرفت.زیراایمان بدون شناخت امام محقق نمی شود.چنانچه پیامبراکرم(ص)می فرماید : ” من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة” هرکس بمیردوامام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است یادر دعاهایی که درعصرغیبت به خواندن آن سفارش شدیم استفاده می شود شناخت دین منوط به شناخت ائمه معصومین به ویژه امام زمان است می فرماید(اللهم عرفتی حجتک)پروردگارحجت خودرابه من بشناسان واگرحجتت رابه من نشناسانی ازدینت گمراه می گردم لذا راه هدایت جزبا شناخت امام دست یافتنی نیست وجزبا معرفت امام به معرفت دینی نمی توان دست یافت.
نکته دوم این است که شناخت صفات وویژگی های امام سبب درامان ماندن ماازشرشیاطین ودوری ازمعاصی ورسیدن به کمال مطلوب می شودوسبب نجان ازاعمال گمراه کنندگان مدعیان دروغین مهدویت می شود.
نکته سوم،شناخت حضرت می توانددرزندگی فردی واجتماعی منشاء تغییروتحول باشدزیرا گرمثلا به یکی ازصفات حضرت پی ببریم مثلا تعیین کنیم که حضرت دائم شاهدوناظراعمال شیعیان خودمی باشد وخودرادرمحضراوببیند چنین فردی آلوده به معاصی ومحرمات نمی شودوروز به روز برفضایل اوافزوده می شود.چون معرفت سبب اطاعت ازامام غایب می شودکه قرآن کریم می فرماید: یاایها الذّین آمنوااطیعوالله واطیعوالرسول واولی الامرمنکم…
۲-یکی دیگرازوظایف شیعه درزوان غیبت رعایت تقواوپرهیزگاری واجتناب ازمعاصی است که امام صادق(ع)می فرماید هرکس دوست داردازیاران امام مهدی(عج) باشد باید منتظراو بماندودراین حال باپرهیزکاری واخلاق نیکورفتارکندپس اگردراین حال بمیردو پس ازمرگ اوقائم به پاخیزد، پاداش اوهمچون کسی است که آن حضرت رادرک کرده است پس کوشش کنیدواینگونه درانتظاربمانید.امادلیل رعایت تقوا؟الف-چون گناه سبب طولانی شدن غیبت ومحروم شدن شیعیان ازحکومت عدل حضرت می شودبرای تحقق حکومت عدل جهانی افرادبایدزمینه رافراهم کنندپس به افرادصالح نیازمی باشد ب-دلیل دیگراینکه ظهورناگهانی صورت می گیردوممکن است فرصت جبران حاصل نشودکه خودحضرت می فرماید:هریک ازشمابایدآنچه راکه موجب دوستی مامی شودپیشه خودسازدوازهرآنچه موجب خشم مامی شوددوری نمایدزیرافرمان مایکباره می رسدودرآن زمان توبه برای کسی سودی ندارد.

۳- یادحضرت است زیراامام زمان همیشه به حال شیعیان خود نظرداردو لحظه ای آنهارا از یاد نمی برد، راه ورسم آن است که شیعیان هم درهرحال به یادآن حضرت باشندوبرای سلامتی وفرج آن حضرت دعاکنیدوخودحضرت می فرمایدبرای تعجیل فرج من بسیاردعاکنیدکه فرج شمادرآن است.
وارد است که هنگام صدقه دادن قربانی کردن ابتدا سلامتی آقا امام زمان و بعد مطلب و منظور خودشان رادر نظر بگیرید.لذااززیباترین جلوه های یادآن حضرت،دعای عهداست هرروزبااوتجدیدعهدکرده وپیمان وفاداری رااعلام نمایید،امام صادق(ع)می فرماید:هرکس چهل صبح این دعارا بخوانداز یاران حضرت قرارمی گیرداگرپیش ازظهورآن حضرت بمیرد خدا اورا ازقبر بیرون آورد تادرخدمت آن حضرت باشدالبته صرف خواندن مهم نیست بلکه بایدازاعماق وجودبه مضامین آن پایبند باشد وبه عهدی که می دهدوفادارباشد.

از پیامبر اکرم صل الله علیه واله و سلم ،خطاب به سلمان فارسی روایت شده است ، ای سلمان: بر تو باد به قرائت قرآن به درستی که قرائت قرآن کفاره برای گناهان وسپر از آتش وامان ازعذ اب است وکسی که قرآن را قرائت کند به ازای هر آیه به او ثواب صد شهید وبه ازای هر سوره ثواب پیغمبر عطا می شود وبر قاری قرآن رحمت الهی نازل می شود و ملائکه برای او طلب استعفار می کنند وبهشت مشتاق دیدار اوست وخداوند از او راضی می شود .

ای سلمان : زمانی که یک مومن قرآن را قرائت می کند خداوند درهای رحمتش را به روی او باز می کند وبه ازای هر حرفی که ازدهان او خارج می شود ملکی را خلق می کند که تا روز قیامت خداوند را برای او تسبیح می کند وبه درستی که در نزد خداوند بعد از فرا گرفتن علم هیچ چیز محبوبتر ازقرائت قرآن نیست .

یکی از مواردی که رعایت آن بر بندگان لازم است بحث کلام و زبان است.امام صادق (ع) می فرمایند: کلام و سخن آن چیزی است که در قلب شخص وجود دارد و می خواهد آن را اظهار کند

( از کوزه همان برون تراود که در اوست) اگر در آن صفا یا کدروت ، علم یا جهل باشد همان را اظهار می کند و حضرت امیر (ع) می فرماید؟” المرء مخبوء تحت لسانه “شخصیت انسان زیر زبان او مخفی است. لذا درباره اینکه باید چه کار کنیم ، کلام ما در چه جایی مطرح شود ، چگونه متوجه شویم که حرف زدن بهتر است یا سکوت کردن یا اینکه موقعیت هر کدام کجاست؟ امام صادق(ع) در مصباح الشریعه ( باب کلام) می فرماید: کلام را وزن کن و آن را با عقل بسنج وقتی می خواهیم چیزی را وزن کنیم در یک کفه ترازو ، سنگ می گذاریم و در طرف دیگر جنس را قرار میدهیم . کلام اینجا به منزله همان جنس است که آن را با سنگ عقل بسنجیم لذا در فرمایش علمای اخلاق است که می فرمایند: وقتی می خواهی سخن بگویی کلامت را در یک کفه ترازو و عقلت را در کفه دیگر قرار بده. اگر سخنت برای خدا و در راه خدا است آن را بگو ، اما اگر کلامت برای خدا و در راه خدا نیست ، سکوت از حرف ردن بهتر است. در روایت است که سلیمان بن مهران می گوید : با عده ای از شیعیان خدمت حضرت صادق(ع) رسیدیم شنیدم حضرت می فرماید: زینت ما باشید و موجب رنج ما نشوید و وبال ما نباشید بعد از این جمله فرمود: با مردم خوب سخن بگویید و زبانتان را حفظ کنید و زبان خویش را از گفتن کلمات قبیح نگه دارید ( وسایل الشیعه/ جلد ۱۲/ ص ۱۹۲) امام صادق(ع) می خواهد بگوید که شما از طریق زبان می توانید زینت ما باشید بوسیله زبان می توانید شیعه ما باشید. اهمیت زبان تا این اندازه بالاست و در روایتی از پیامبر اکرم (ص) به این مضمون آمده است که هر روز همه اعضاء و جوارح به زبان عرض می کنند اگر تو کارها را درست انجام بدهی خوب هستیم و اگر خراب کاری کنی بد هستیم . در ضرب المثل داریم که زبان سرخ سر سبز را می دهد برباد. سر بیچاره که حرفی ندارد ، چشم که کاری نکرده ، زبان یک چیز گفته ، امام اعضای دیگر باید تاوانش را پس دهند.حضرت امیر(ع) می فرماید: هر کس زبانش را نگه دارد و از آن مراقبت کند خداوند عیبش را می پوشاند. خداوند تضمین کرده است که اگر ما زبان را بپوشانیم او نیز عیب ما را می پوشاند، زیرا او ستارالعیوب است ، بزرگان اخلاق می فرمایند: چشم تنها یک محافظ دارد و آن هم پلک است ، اما محافظان زبان دو تا هستند یکی دندانها و دومی لب که جلوی آن را می بندد ، خلاصه خدا کاری کرده که زبان کمتر خودش را نشان بدهد و ما نیز باید بیشتر مراقب آن باشیم.