شهيد آيتاللّه صدوقي عابدي مخلص، زاهدي بيريا و از ياران صديق و قديمي امام امت(ره) ،صدوقی، ای شهره در صدق و معروف در نهی از منکر! ای حیثیت فداکاری و ایثار، ای آبروی شکوه و افتخار! درود بر تو و سلام بر صلابت تو.درود بر تو که مصداق این معنای بلندی که «العُلماء باقون ما بقی الدّهر»
«هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق ثبت است در جریده عالم دوام ما»
شهادت در آیین تو والاترین مرحله تکامل رابطه «خود» با «خدا» بود.
شهادت در کیش تو، مات شدن در آینه های زلال ذکر بود و تسبیح، فناشدن «قربة الی اللّه » بود. شهادت در آیین تو، آرزویی جاودان بود.
پافشاری بر نسیم صبحگاهی معرفت بود و اصرار بر طلوع آفتاب حضور، «آنان که می گویند پروردگار ما «اللّه » است و سپس پایمردی می ورزند، بر اینان از پروردگارشان درود باد و از فرشتگان و از همه آدمیان»
صدوقی!
در موج موج حادثه های انقلاب، دوشادوش صلابت ایستادی و نگذاشتی که شانه های استوار استقلال، ترک بر دارد که مرتفع ترین قله های امید، در نگاه تو موج می زد.
تو می دانستی که شهادت، سر منزلی است که سر عافیت جو را راهی برای رسیدن به آن نیست.
شهادت، سر منزلی است که با یک اشاره عشق، باید به سر دوید و چه زیبا و زلال فرمودند: «چه کسی اولی به شهادت است از امثال شهید بزرگوار ما، فقیه متعهد و فداکار اسلام، شهید صدوقی عزیز»
شهيد آيت اللّه صدوقي از ياران صديق و باوفا و قديمي امام امت(ره) بود.
او يار امام(ره) در تمامي صحنههاي انقلاب و ياور ملت محروم بود كه به حق در عمل نيز اين چنين بود. او مردي از سلاله پاك تشيع علوي و ادامه دهنده راه ائمه معصومين عليهم السلام بود.
شهيد صدوقي عابدي مخلص و زاهدي بيريا بود. از كار شبانهروزي و در خدمت مردم بودن هيچ احساس خستگي نميكرد و بسيار مقاوم بود. در مبارزه با طاغوت و طاغوتيان بسيار شجاع و فعال بود. او، همچنين حافظه اي بسيار قوي و خوب داشت كه زبانزد همگان بود.
اين مرد پاك طينت و نيكوسيرت داراي چنان جاذبه قوي و نيرومندي بود كه در همان برخورد نخست، افراد را به انقلاب و اسلام و امام(ره) جذب ميكرد. شهيد بزرگوار آيتاللّه صدوقي در ايام حيات پربركت علمي خويش در محضر استادان زيادي زانوي ادب زده و در دروس مختلف از آنان كسب فيض كرده است.
شخصيت آيتاللّه صدوقي تأثيرپذيري فراواني از امام خميني(ره) داشته است و امام(ره) در زمره استادان اين انديشمند متعهد و صادق به شمار ميرود. او همچنين از محضر بزرگاني هم چون: آيتاللّه شيخ عبدالكريم يزدي، آيت اللّه سيدصدرالدين صدر، آيت اللّه سيدمحمدتقي خوانساري، آيتاللّه سيدمحمد حجت كوه كمرهاي، سيدعلي محمد كازروني و شيخ غلامرضاي فقيه خراساني خوشههاي دانش و فضيلت چيده و بهرهها جسته است.
شهيد والا مقام آيتاللّه صدوقي داراي فضايل اخلاقي فراواني بود. او مظهر صداقت و پاكي بود. درون و برونش يكي بود. به آن چه ميخواند و ميفهميد، عمل ميكرد. قرآن كتابي بود كه هيچگاه از او جدا نميشد. ادب و متانت او زبانزد عام و خاص بود و روزهاي عيد وقتي كه مردم و مسئولان به ديدارش ميرفتند، بدون استثنا براي همه برميخاست و اين كار را نه از روي اكراه و بيميلي، كه با نشاط و شوقِ وصف ناپذير انجام ميداد..شهيد صدوقي هم چنين پس از فوت رهبر مذهبي يزد، عالم پرهيزگار و پرآوازه، شيخ غلامرضا فقيه خراساني، با درخواست مردم و توصيه حضرت امام خميني رحمه الله عليه چنان وسيع و فراگير عمل كرد كه تمامي استان يزد و بخشي از مناطق ديگر ايران به صحنه مبارزه عليه رژيم تبديل شد. از آن پس در اكثر مقاطع مهم روحانيان يزد همراه با شهيد صدوقي عليه رژيم مستبد و ستم گر اعلاميه ميدادند و به افشاگري مي پرداختند.
آيتاللّه صدوقي تنها مرد تتبّع، تحقيق و نگارش نبود، بلكه در تدريس و تربيت شاگردان از مردان موفق زمان خود به شمار ميرفت. درس وي يكي از حلقههاي با شكوه درسي حوزه به شمار ميرفت. شهيد صدوقي تدريس علوم ديني را در اولويت زندگي خويش قرار داده بود و حقيقتاً در مسند تدريس از استادان برجسته و ارزشمند حوزه به شمار ميآمد.
او در مدت تدريس، شاگردان فراواني تربيت كرد كه بعدها هريك منشأ خدمات اجتماعي و علمي فراوان گرديدند. از شمارِ بسيارِ شاگردان و آنان كه از محضر وي كسب فيض كردهاند ميتوان به اين افراد اشاره كرد: استاد علامه محمدتقي جعفري تبريزي، شهيد مرتضي مطهري و شهيد قدوسي.
از چندين هفته قبل از شهادت آيت اللّه صدوقي، جواني در حدود ۲۵ سال با لباس بسيجيان در مسجد ايشان پيدا شده بود و زاهدانه به مسجد رفت وآمد ميكرد. اين برخورد او باعث ميشد كسي به او بدبين نشود.
آيت اللّه صدوقي غسل جمعه كرد و به طرف مسجد «ملااسماعيل» حركت كرد. خطبههاي نماز جمعه را خواند و سپس به نماز ايستاد.
شهيد آيتاللّه شيخ محمد صدوقي، در روز جمعه دهم رمضان ۱۴۰۲ پس از اقامه نماز جمعه به دست منافقان به شهادت رسيد و اين همان معراج به سوي اللّه بود كه او آرزويش را داشت و بارها از خدا خواسته بود. آن پرهيزگار خطاب به دشمنان اسلام و نظام اسلامي چنين گفته بود: «به فرض آن كه مرا ترور كرديد؛ چه ميشود؟ مرغابي را از آب ميترسانيد؟».
او اعلاميههايي در محکوم کردن جنايات رژيم از جمله در فاجعه سينما رکس آبادان صادر کرد.
ايشان رهبري نهضت اسلامي در يزد را بر عهده داشت و نيز پيامهاي حضرت امام(یه) را به اطلاع علماي مشهد، تبريز، شيراز و ديگر شهرها ميرساند.حضرت امام در بخشي از پيام خود به مناسبت شهادت ايشان فرمودهاند: “چه کسي اولي به شهادت است در زماني که کفر بنياميه، اسلام را تهديد ميکرد از فرزند معصوم پيامبر اسلام (ص) و فرزندان و اصحاب او و چه کسي اولي به شهادت است در عصري که استکبار جهاني و فرزندان خلف آن در داخل و خارج، اسلام عزيز را تهديد ميکنند، از امثال شهيد بزرگوار ما و فقيه متعهد و فداکار اسلام شهيد صدوقي عزيز - رضوانا… عليه - شهيد بزرگي که در تمام صحنههاي انقلاب حضور داشت و يار و مددکار گرفتاران و مستمندان بود".