معاونت فرهنگی مدرسه علمیه تخصصی الزهرا(س) گرگان










جستجو





آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
 
  شهادت امام هادی علیه السلام بر رهروانش تسلیت ...
  16:49 , موضوعات: مناسبتهاي روز

شهادت امام هادی علیه السلام بر رهروانش تسلیت

اوصاف پروردگار

امام هادی علیه السلام می فرمایند :

اِنَّ اللهَ لا یوصَفُ اِلاَّ بِما وَصَفَ به نَفْسَهُ وَ اَنّی یوصَفُ الذَّی تَعجِزُ الحَواسُُّ اَنْ تُدْرِکَهُ وَ الاَوْهامُ اَنْ تَنالُهُ وَ الخَطَراتِ اَنْ تَحُدَّهُ وَ الاَبْصارُ عَنِ الاحاطَهِ بِه نَای فی قُرْبِهِ وَ قَرُبَ فِی نَایهِ، کَیفَ الکَیفَ بِغَیر اَنْ یقال: کَیفَ، وَ اینَ اْلاینَ بِلا أن یقالَ: اینَ هُو، مُنْقَطِعُ الکَیفِیهِ وَ الاینیهِ الواحِدُ الاَحَدُ، جَلَّ جَلالُهُ و تَقَدَّسَتْ اسْماؤُهُ؛ بحارالانوار، ج4، ص303

به راستی که خدا جز بدانچه خودش را وصف کرده است، وصف نشود. کجا وصف شود آن که حواس از درکش عاجز است، و تصورات به کنه او پی نبرند، و در دیده‌ها نگنجد، او با همه نزدیکی‌اش دور است و با همه دوری‌اش نزدیک، کیفیت و چگونگی را پدید آورده، بدون اینکه خود کیفیت و چگونگی داشته باشد. مکان را آفریده، بدون این که خود مکانی داشته باشد. او از چگونگی و مکان برکنار است، یکتای یکتاست، شکوهش بزرگ و نام‌هایش پاکیزه است.

 


  اطلاعیه مراسم ویژه ارتحال حضرت امام خمینی (ره) ...

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مدرسه علمیه الزهرای گرگان - مراسم بیست و چهارمین سالگرد ارتحال حکیم فرزانه و معمار بزرگ انقلاب حضرت امام خمینی (ره) در مسجد جامع گلشن شهر گرگان باحضورموسس مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان برگزار می گردد.

مقام معظم رهبری (مدظله العالی):امام خمینی یک حقیقت همیشه زنده است

روح پر فتوح بنیانگذار جمهوری اسلامی به ملکوت  اعلی پرکشید و بهار بر بالینش گریست.

بزرگداشت امام خمینی(ره) یاد آور شکستن پشت استعمار و شکوه و عزت دلباختگان حریم عشق و تعظیم و تکریم شهیدان والامقام و امام شهیدان است.با عرض تسلیت ایام شهادت حضرت امام موسی کاظم (ع) مراسم بیست و چهارمین سالگرد ارتحال حکیم فرزانه و معمار بزرگ انقلاب حضرت امام خمینی (ره) و پنجاهمین سالگرد واقعه تاریخ ساز ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ با حضور حضرت آیت الله نورمفیدی نماینده محترم ولی فقیه دراستان گلستان وامام جمعه گرگان ، روحانیون شیعه وسنی ، مسئولین ،خانواده محترم شهدا و ایثارگران و عاشقان امام و رهبری برگزار می گردد.

از عموم مردم شریف استان گلستان و گرگان دعوت میشود دراین مراسم معنوی و پرفیض و صرف شام شرکت فرمایند.

سخنران: حجت الاسلام والمسلمين دكتر واعظي “رئيس محترم دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم”

مداح: برادر موسوی

زمان : دوشنبه ۱۳ /۳/۹۲ همزمان با نماز مغرب و عشاء به امامت حضرت آیت الله نورمفیدی

مکان:مسجد جامع گلشن گرگان

موضوعات: مناسبتهاي روز
[دوشنبه 1392-03-13] [ 09:29:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  آغاز برگزاری امتحانات نیمسال دوم تحصیلی حوزه های علمیه خواهران ...

به گزارش معاونت آموزش مدرسه علمیه الزهرای گرگان،آغاز امتحانات نیمسال دوم تحصیلی این مدرسه از دوشنبه ۹۲/۳/۱۳ برگزار می گردد. لازم به ذکر است ساعت امتحانات متمرکز پایه اول تا سوم ۸ صبح و پایه های چهارم و پنجم ۱۰ صبح و امتحانات غیرمتمرکز سایر پایه ها ۱۰ صبح می باشد ، همچنین ساعت امتحانات سطح سه ( متمرکز و غیرمتمرکز ) ۱۰ صبح می باشد.زمان برگزاری امتحانات نیمسال دوم تحصیلی این مدرسه به تفکیک سطح دو و سه مطابق جداول موجود در لینک های ذیل می باشد.

موضوعات: مناسبتهاي روز
 [ 09:21:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  ماجرای پاره آجر های روزگار !!! ...

 

روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران‌‌قیمت خود با سرعت فراوان از خیابان کم رفت و آمدی می‌گذشت.ناگهان از بین دو اتومبیل پارک شده در کنار خیابان، یک پسربچه پاره آجری به سمت او پرتاب کرد.

پاره آجر به اتومبیل او برخورد کرد. مرد پایش را روی ترمز گذاشت و سریع پیاده شد و دید که اتومبیلش صدمه زیادی دیده است. به طرف پسرک رفت تا او را به سختی تنبیه کند..
پسرک گریان، با تلاش فراوان بالاخره توانست توجه مرد را به سمت پیاده رو، جایی که برادر فلجش از روی صندلی چرخدار به زمین افتاده بود جلب کند.
پسرک گفت : “اینجا خیابان خلوتی است و به ندرت کسی از آن عبور می کند، هر چه منتظر ایستادم و از رانندگان کمک خواستم، کسی توجه نکرد. برادر بزرگم از روی صندلی چرخدارش به زمین افتاده و من زور کافی برای بلند کردنش ندارم برای اینکه شما را متوقف کنم، ناچار شدم از این پاره آجر استفاده کنم.”

مرد متاثر شد و به فکر فرو رفت.. برادر پسرک را روی صندلی‌اش نشاند، سوار ماشینش شد و به راه افتاد..

در زندگی چنان با سرعت حرکت

نکنید که دیگران مجبور شوند برای

جلب توجه شما، پاره آجر به طرفتان

پرتاب کنند!

خدا در روح ما زمزمه می کند و با قلب ما حرف می زند؛ اما بعضی اوقات زمانی که ما وقت نداریم گوش کنیم، او مجبور می شود پاره آجری به سمت ما پرتاب کند.

 

منبع http://rahman68.blogfa.com

 

موضوعات: حکایات
[شنبه 1392-03-11] [ 03:59:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مردنابینا ...

مردي نابينا زير درختي نشسته بود!
پادشاهي نزد او آمد، اداي احترام كرد و گفت:قربان، از چه راهي ميتوان به پايتخت رفت؟»
پس از او نخست وزير همين پادشاه نزد مرد نابينا آمد و بدون اداي احترام گفت:آقا، راهي كه به پايتخت مي رود كدام است؟‌
سپس مردي عادي نزد نابينا آمد، ضربه اي به سر او زد و پرسيد:‌‌ احمق،‌راهي كه به پايتخت مي رود كدامست؟
هنگامي كه همه آنها مرد نابينا را ترك كردند، او شروع به خنديدن كرد.
مرد ديگري كه كنار نابينا نشسته بود، از او پرسيد:‌براي چه مي خندي؟
نابينا پاسخ داد:اولين مردي كه از من سووال كرد، پادشاه بود.
مرد دوم نخست وزير او بود و مرد سوم فقط يك نگهبان ساده بود.
مرد با تعجب از نابينا پرسيد:چگونه متوجه شدي؟ مگر تو نابينا نيستي؟
نابينا پاسخ داد: «‌رفتار آنها … پادشاه از بزرگي خود اطمينان داشت و به همين دليل اداي احترام كرد… ولي نگهبان به قدري از حقارت خود رنج مي برد كه حتي مرا كتك زد. او بايد با سختي و مشكلات فراوان زندگي كرده باشد.» 

موضوعات: حکایات
 [ 03:56:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مادر جسی همان فراش مدرسه ام بود!!! ...

از همان روز اولی که به کلاس رفتم و دانشجوها پیش پام بلند شدند همین که نگاهم به او افتاد ازش بدم اومد.
همین طور بی دلیل دشمنش شدم البته بی دلیل که نبود، دلیلش رو فقط خودم میدونستم و به هیچکس هم نگفتم.
جرات نداشتم که بگویم اما حقیقت این بود که با دیدن “جسی” که پیدا بود دختر یه خانواده فقیره، دوران سخت کودکی خودم که مانند او فرزند یک خانواده فقیر بودم یادم می آمد.
آن روزها را با کمک بعضی ها هر طور که بود گذراندم و درسم رو ادامه دادم تا امروز که استاد دانشگاه بودم…
اما چون دوست داشتم گذشته ام رو فراموش کنم هر چیزی که آن ایام را تداعی میکرد از سر راه کنار میزدم.
.
.
درست مثل جسی که بالاخره یک بهانه از او گرفتم و چقدر خجالت کشیدم آن روز که مادر پیر جسی به دانشگاه آمده بود تا رضایت مرا برای باز گرداندن دخترش به دانشگاه بگیرد.
اری خجالت کشیدم چون مادر جسی همان فراش مدرسه ام بود که هر روز(چون میدونست من با شکم گرسنه به مدرسه می آیم) وقت ظهر از غذای خودش شکم مرا سیر میکرد.

موضوعات: مناسبتهاي روز, حکایات
 [ 03:53:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  نگاه پاک وساده ...

سلامی برنگاه پاک وساده
چرا چشمان من در غم فتاده

نوای نی شنیدم در دل وجان
تمام جان من شدموج حرمان

نوای رفتنش حُزنی به پا کرد
دل واندیشه را او مبتلا کرد



14خردادسال1368 سالروز رحلت روح خدا حضرت امام خمینی را ارج می نهیم

دلنوشته طلبه الزهرا:ز-میراحمدی

موضوعات: دلنوشته ها
 [ 11:18:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  مامسافریم ...

دوجهانگرد به شهری رفتند تا با عارف معروفی ملاقات کنند

وقتی به منزل او رسیدند با کمال تعجب دیدند عارف دراتاقی بسیار ساده زندگی می کند

جهانگردان از عارف پرسیدند : لوازم منزلتان کجاست ؟

عارف گفت: مال شما کجاست ؟

گفتند: لوازم ما؟ مااینجا مسافریم !

عارف گفت : من هم همین طور!

موضوعات: مناسبتهاي روز
[پنجشنبه 1392-03-09] [ 11:22:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت
 
مداحی های محرم