معاونت فرهنگی مدرسه علمیه تخصصی الزهرا(س) گرگان










جستجو





دی 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          
 
  تلاوت قرآن ...

 

درباره تلاوت و قرائت قرآن توصيه زيادي شده که کسي که قرآن قرائت کند مورد توجه خداوند متعال و ملائکه الهي قرار مي‏گيرد و خانه‏اي که در آن قرآن تلاوت شود نزد اهل آسمان مي‏درخشد. درباره تلاوت قرآن و گوش دادن به قرآن روايات زيادي وارد شده که در کتاب فضل القرآن کافي به اين روايات اشاره شده است.

در روايتی از رسول گرامی اسلام وارد شده که: «مَن اشتاق إلی الله فليستمع کلام الله»؛ کسی که به سوی خدا اشتياق دارد پس کلام خدا را استماع کند. در امور ديگر هم مطلب از همين قرار است. اگر کسی مشتاق کسی باشد يکی از جلوه‏های متعارف آن اين است که صدای او را بشنود و شايد سخن گفتن برترين جلوه رابطه محبت بين محب و محبوب است که در اين عالم هم گفتگو يکی از محبوب‏ترين اموری است که اشتياق را ارضاء مي‏کند. بر همين اساس رسول اکرم (ص) مي‏فرمايند: کسی که اشتياق به سوی خداوند متعال دارد کلام خدا را استماع کند. عليرغم همه اين توصيه‏هايی که در رابطه با قرائت و استماع قرآن وارد شده اما خود رسول اکرم (ص) مي‏فرمايند: «ربّ تالٍ للقرآن و القرآن يلعنه» [1] ؛ چه بسا قاريان قرآن و تلاوت کننده‏گان قرآن که قرآن آنها را لعن مي‏‏کند. شايد سرّ اينکه کسی تلاوت کننده قرآن باشد اما مورد لعن قرآن قرار بگيرد با استناد به فرمايش ديگری از رسول خدا (ص) معلوم شود که حضرت مي‏فرمايند: «أنت تقرأ القرآن ما نهاک فإذا لم ينهک فليس تقرئُه»؛ شما قرائت مي‏کنيد قرآن را که شما را نهی کند پس اگر شما را نهی نکرد معلوم مي‏شود که اصلاً نخوانده‏ايد. با اينکه نگاه کردن به قرآن هم ثواب دارد اما اگر خواندن قرآن و تلاوت آن هيچ اثری در قلب و روحيه انسان نگذارد و نهی از فحشاء و منکر نکند مثل اين است که اصلاً انسان قرآن نخوانده است. چه بسا تلاوت کننده‏گان قرآن و حتی مفسرين قرآن نه تنها قلبشان با خواندن قرآن احياء نشده باشد بلکه حجاب برای قلب آنها شده باشد. انشاء الله که خداوند تبارک و تعالی ما را از تلاوت کننده‏گان و عاملين واقعی به قرآن قرار دهد.

«والحمد لله رب العالمين»

 


[1] . بحار الانوار، ج92، ص184، حديث19.

موضوعات: نکات اخلاقی
[سه شنبه 1392-04-25] [ 11:20:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  پيوند با دوستان ...

بیان نکات اخلاقی حجه الاسلام والمسلمی سیدمجتبی نورمفیدی رئیس هیات امنای مدرسه

روايتي از اميرالمؤمنين علي (ع) درباره صديق و دوست و رفيق وارد شده که پيوندهاي دوستي را بايد حفظ کرد: «لاتقطع صديقاً و إ ن کفر». با صديق و دوست قطع ارتباط و پيوند نداشته باش اگرچه کافر شود.

پيوندهای دوستی و محبت بين انسان­ها بر اساس نياز انسان به روابط اجتماعی و ارتباط و تعامل با ديگران شکل مي­گيرد البته اين روابط تحت تأثير عوامل مختلفی است انسان­ها دوستي­هايشان را با ملاک­های مختلف تنظيم مي­کنند بعضی ملاک دوستی را جذب منفعت مي­دانند و بس؛ هر جا منفعتی باشد اين دوستي­ها و پيوندها برقرار است و به محض اينکه منافع کم شود يا از بين برود پيوندها هم بريده مي­شود بعضی در روابط و دوستی تا حدی پيش مي­روند که آسيب و ضرری به آنها نرسد بله اگر پيوندها بخواهد ضررهای دينی و خسارت­های اخلاقی ايجاد کند، قطعاً نه تنها توصيه نمي­شود بلکه بايد پيوندها قطع شود يعنی فرض کنيد دوستی که فاسد الاخلاق است و ارتباط با او باعث کشاندن انسان به سمت معصيت و دوری از خدا مي­شود قطعاً ادامه پيدا کردن آن به صلاح نيست يعنی حضرت هم که مي­فرمايد «لاتقطع صديقاً و إن کفر» قطعاً منظور ايشان اين نيست که دوستی را قطع نکن ولو اينکه ارتباط با او موجب فساد اخلاق و فساد دين تو شود. بلکه منظور اين است که ارتباط و دوستي­ها را بايد حفظ کرد ولو اينکه او عقيده ديگری داشته باشد اما پايبند به مسائل اخلاقی است و به هيچ وجه درتلاش نيست که شما را از دينتان برگرداند. اساس دوستي­ها آن قدر مهم است که اگر دوست به معنای واقعی پيدا شد به هر قيمتی بايد او را حفظ کرد بريدن اين پيوند­ها به هيچ وجه به صلاح نيست چه بسا کسی بتواند از اين طريق تأثير در عقيده و رفتار دوستش بگذارد و جلوی انحراف را بگيرد و او در گرفتاري­ها به او کمک کند. واقعاً اين خيلی مهم است که ما به اين امور توجه نداريم و به سرعت پيوند برقرار مي­کنيم و به سرعت پيوندها را قطع مي­کنيم. دوستي­ها بر اساس معيارهای شرعی و منطقی و عقلی شکل نمي­گيرد مانند کودکان که سريع دوست مي­شوند و بريدنشان هم خيلی زود است. اين رفتارها از انسان­های عاقل و بالغ زيبنده و سزاوار نيست. بايد اين پيوندهای دوستی را محکم نگه داشت و برايش ارزش قائل بود و واقعاً همان گونه که در بعضی روايات ديگر هم وارد شده يک دوست بايد نسبت به دوست خودش بعضی از حقوق را رعايت کند. اينها وظايف سنگينی است که بايد انسان سعی بر رعايت آنها داشته باشد. انشاءالله خداوند به ما کمک کند دوستان خوبی داشته باشيم و دوستان خوبمان را حفظ کنيم.

«والحمد لله رب العالمين»

موضوعات: نکات اخلاقی
[چهارشنبه 1392-04-19] [ 09:11:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  رضاي الهي ...

بیان اخلاقی حجه الاسلام والمسلمین سیدمجتبی نورمفیدی عضوهیات امنای مدرسه علمیه الزهرا(س)

از موسي بن عمران (ع) روايت شده که «رُوي انّ موسي قال: يا ربّ اخبرني عن آية رضاک عن عبدک فأوحي الله تعالي اليه إذا رأيتني اُهيّئُ عبدي لطاعتي و اََصرِفه عن معصيتي فذلک آيةُ رضاي» ؛ موسي بن عمران (ع) به خداوند تبارک و تعالي عرض مي‏کند پروردگارا به من از نشانه رضايتت از عبدت خبر ده؟ خداوند تبارک و تعالي به او وحي کرد که اگر ببيني من عبدم را براي طاعت خودم کمک مي‏کنم و در مسير بندگي او را ياري مي‏کنم نشانه رضايت من از اوست و همچنين اگر مي‏بيني که من عبدم را از معصيت باز مي‏دارم، نشانه رضايت من از اوست.

رضايت الهی همه سرمايه يک مسلمان و مؤمن است يعنی عمر انسان اگر در راه امور دينی و تحصيل علوم اسلامی صرف شود، صبح تا شب به کار ترويج قرآن و روايات مشغول باشد اما رضايت الهی را در پی نداشته باشد فايده‏ای به حال او نخواهد داشت چون همه آن کارها در صورتی ارزش دارد که رضايت الهی را کسب کرده باشد، مقام رضا، مقامی است که همه خلقت و آنچه مربوط به خلقت است به خاطر اين است که انسان به اين مقام برسد و اين مقام هم دارای مراتب است که ما فعلاً قصد نداريم وارد آن شويم، خداوند تبارک و تعالی نسبت به همه انسان‏ها اين لطف عام را دارد. انزال کتب، ارسال رسل، جعل فطرت در انسان سرمايه‏ای است که خداوند در اختيار همه انسان‏ها قرار داده برای اينکه در مسير طاعت او گام بردارند و از معصيت دوری کنند پس به يک معنی همه انسان‏ها اين سرمايه را دارند که در مسير اطاعت خداوند و دوری از معصيت گام بردارند اما گاهی خداوند تبارک و تعالی نسبت به بعضی بندگان نظر ويژه‏ای دارد و آنها را در انجام طاعت الهی و دوری از معصيت کمک مي‏کند که اين دال بر اين است که خداوند متعال عنايت ويژه به او دارد و از او راضی است پس انسان بايد ببيند اگر موفق به طاعت و ترک معصيت شد يقين داشته باشد که خداوند تبارک و تعالی از او راضی است، علامات ديگری هم برای رضايت الهی ذکر شده ولی مهمترين علامت همين است که انسان طاعت الهی را انجام دهد و از معاصی دوری کند. اميرالمؤمنين (ع) هم در روايتی به يکی ديگر از علامات رضايت الهی اشاره کرده و فرموده‏اند: «علامة رضی الله سبحانه عن العبد رضاه بما قضی به سبحانه له و عليه»؛ علامت رضايت الهی از عبد اين است که انسان به قضای الهی راضی باشد چه به نفع او باشد و چه به ضرر او. البته اين به معنای جبر نيست که انسان بگويد خدا چنين امری را برای ما مقرر کرده و هيچ تلاش و کوششی برای جلب رضايت الهی انجام ندهد. انشاء الله خداوند متعال ما را به مقام رضای خودش واصل کند.

«والحمد لله رب العالمين»

موضوعات: نکات اخلاقی
[دوشنبه 1392-04-17] [ 01:44:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  اولين منزل آخرت ...

بیان اخلاقی حجه الاسلام والمسلمین مجتبی نورمفیدی عضو هیأت امنای مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان

رسول اکرم (ص) مي‏فرمايند: «انّ القبر اول منازل الآخرة، فاِن نجي منه فما بعده اَيسر منه و اِن لم ينج منه فما بعده ليس باَقل منه» ؛ انسان وقتي از دنيا مي‏رود منازل متعددي را در پيش رو دارد که مرحله به مرحله بايد آنها را طي کند.

اولين منزل از منال آخرت عالم قبر است- منظور از قبر حفره‏ای که در زمين کَنده مي‏شود نيست بلکه منظور عالم برزخ است- رسول گرامی اسلام مي‏فرمايند: اگر کسی از منزل قبر نجات پيدا کند و راحت عبور کند بعد از اين منزل راحت‏تر خواهد بود و منازل بعدی بر او آسان‏تر خواهد بود، ولی اگر از عالم قبر نجات پيدا نکند نجات بعد از آن هم مشکل است. در بعضی روايات آمده که بعضی از انسان‏ها برای آماده شدن برای ورود به عالم آخرت، گرفتاري‏هايی در عالم برزخ پيدا مي‏کنند تا تطهير شوند و برای ورود به بهشت آماده شوند، اگر انسان از عالم قبر نجات پيدا کرد و راحت عبور کرد بعد از آن هم برای او راحت خواهد بود ولی اگر کسی از عالم قبر نجات پيدا نکند سختی بعد از عالم قبر کمتر از سختي‏های عالم قبر نخواهد بود. ما غافل هستيم از اينکه آسانی و سختی عالم قبر به دست خود ما و در عالم دنيا فراهم مي‏شود، وقتی ما مي‏توانيم کاری کنيم که عبور ما از منزل قبر و منازل بعد از آن آسان و راحت باشد چرا بايد زندگی و عمل و قول و رفتار و ذهن و فکر ما به گونه‏ای باشد که به دست خود عبور از اين منازل را دشوار کنيم؟ پس قبل از منزل قبر، منزل دنيا است که نحوه ورود به منزل قبر و خروج از آن و طی مسير در ساير منازل را آسان يا سخت مي‏کند.

«والحمد لله رب العالمين»

موضوعات: نکات اخلاقی
[شنبه 1392-04-15] [ 12:50:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پرهيز از لجاجت ...

بیان اخلاقی حجه الاسلام والمسلمین سیدمجتبی نورمفیدی عضوهیأت امنای مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان

رسول اکرم (ص) مي‏فرمايند: «ايّاک و اللّجاجة فانّ اولها جهلٌ و آخرها ندامة» ؛ از لجاجت بپرهيزيد که اول آن ناداني و آخرش هم پشيماني است.

اين خيلی مهم است که انسان اعمال و رفتارش را مراقب باشد، در هر زاويه‏ای از زوايای فکر و روح انسان و در هر عملی از اعمال انسان مي‏توان وجوه مختلف شر و خير را تصوير کرد، بايد ببينيم مرز بين استقامت و لجاجت، ايستادگی و لجاجت کجاست، اين خيلی ظرافت مي‏خواهد که انسان در رفتارها و زندگی خود به گونه‏ای عمل کند که رفتارش قلب نشود، چون گاهی بعضی امور باعث مي‏شود که عمل انسان دگرگون مي‏شود، اينکه گفته مي‏شود پل صراط از مو باريک‏تر و از شمشير تيزتر است به اين معنی نيست که حقيقتاً پل صراط مثل شمشير تيز و موی باريک باشد بلکه صراط آخرت و صراط سعادت همين دنياست، همه کارهايی را که ما انجام مي‏دهيم از قبيل درس خواندن، تبليغ رفتن و غيره به حَسب ظاهر و نگاه سطحی برای تبليغ دين و احساس مسؤوليت است و گمان مي‏کنيم در مسير تبليغ و تبيين دين و شريعت گام بر مي‏داريم ولی گاهی ممکن است مسئله به گونه‏ای ديگر باشد و دنيا در عمق وجود ما بيش از کسانی که ما فکر مي‏کنيم اهل دنيا هستند، رسوخ کرده باشد پس انسان بايد دائماً مراقب رفتار و کردار خودش باشد و به نگاه و تعريف و تمجيد ديگران کاری نداشته باشد، پس باريک‏تر از مو و برنده‏تر از شمشير بون صراط به اين معنی است که خيلی انسان بايد دقت داشته باشد تا در مسير مستقيم حرکت کند، عملی ممکن است به ظاهر تبليغ دين باشد ولی باطن آن فخر فروشی باشد. گاهی آن قدر ما از اعمال خود غافل مي‏شويم که بعد از عمری تلاش و کوشش هيچ اندوخته و سرمايه‏ای عايد ما نمي‏شود. لجاجت هم يکی از رذائل اخلاقی است که انسان بايد از آن دوری کند، انسان بايد در زندگی شخصي، خانوادگی و ارتباط با ديگران سعی کند که از پافشاری بي‏خود دوری کند، انسان بايد ببيند آيا پافشاری او بر يک امری لجاجت است يا استقامت در حق و اگر آن پافشاری از روی لجاجت باشد بايد از آن دوری کند چون اول آن با جهل شروع مي‏شود و آخرش پشيمانی خواهد بود، همان گونه که اميرالمؤمنين (ع) مي‏فرمايد: «ليس للّجوج تدبير»؛ انسان لجوج تدبير ندارد، همچنين در جای ديگری مي‏فرمايد: «اللّجوج لا رأی له»؛ لجوج رأی و نظر درستی ندارد. پس انسان بايد سعی کند در ارتباط با خانواده و ديگران از لجاجت دوری کند.

«والحمد لله رب العالمين»

موضوعات: نکات اخلاقی
[چهارشنبه 1392-04-12] [ 11:25:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  فقیه واقعی ...

بیان اخلاقی  حجه الاسلام والمسلمین سیدمجتبی نورمفیدی عضوهیأت امنای مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان

اميرالمؤمنين علي عليه السلام مي فرمايد: «ألا أخبركم‏ بالفقيه‏ حق‏ الفقيه‏ من لم يرخص الناس في معاصي الله و لم يقنطهم من رحمة الله و لم يؤمنهم من مكر الله و لم يدع القرآن رغبة عنه إلى ما سواه الحديث.» (تحف العقول، ص204)

 

حضرت علی (ع) مي­فرمايد: فقيه واقعی کسی است که به مردم ترخيص در ارتکاب معصيت ندهد؛ در مقام فتوی دادن اين خيلی مهم است اينکه اجازه ندهد معنايش اين نيست که بگويد ای مردم از امروز حرام­ها را مرتکب شويد بلکه معنايش اين است که با اينکه واقعاً خودش مي­داند اين عمل حرام است ولی فتوا به جواز مي­دهد حال ممکن است انگيزه­هايی هم داشته باشد از جمله اقبال و تشويق و تکريم عده­اي. همچنين مردم را از رحمت خدا مأيوس نکند؛ آن قدر از عذاب خدا و جهنم نگويد و راه را برای بازگشت به خدا ببندد تا مردم از رحمت خدا مأيوس شوند و همچنين مردم را از مکر خدا ايمن نکند يعنی خيال مردم را از مکر الهی راحت نکند (خدا مکر دارد با اهل مکر و به آنها بگويد که خداوند در کمين شماست) و قرآن را رها نکند به سوی چيز ديگر برود يعنی ترويج کند چيزی را که موجب روی گردانی از قرآن شود.

قرآن خيلی مهم است؛ در بين ما طلبه­ها به چه ميزان اهتمام به قرآن وجود دارد؟ اين مقدار که اهتمام به مفاتيح مي­دهيم اهتمام به قرآن مي­دهيم؟ اين مشکله­ای است که بين ما شيعيان به وجود آمده است متأسفانه؛ عمدتاً انس ما با مفاتيح بيش از انس ما با قرآن است که اين قطعاً روش و کار صحيحی نيست. قرائت قرآن، فهم قرآن و انس با قرآن اين چيزی است که حتماً بايد به آن توجه کرد. حال اگر فقيه رفتاری انجام دهد که باعث شود از قرآن روی گردان شود به غير قرآن روی بياورد و ديگران را به اين سمت ببرد؛ فقيه واقعی کسی است که اين امور را رعايت کند. خداوند انشاء الله ما را در اين مسير قرار بدهد.

«والحمد لله رب العالمين»

موضوعات: نکات اخلاقی
[دوشنبه 1392-04-10] [ 03:47:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  به انسانیت معتقدم ...

موقع بازیهای المپیک بود که در ژاپن برگزار میشد به ژاپن سفر کرده بودم و یه روز برای غذا به رستوران بسیار بزرگ و شلوغی رفتم و بعد چندین ساعت به جاهای دیگری رفتم ناگهان یادم امد که ساکم را که تمام زندگیم داخل آن بود را در آن رستوران جا گذاشته ام سراسیمه رفتم و با کمال ناباوری دیدم ساکم همانجا است و پیرمردی کنار آن نشسته است اوگفت وقتی دیدم ساکت را فراموش کردی با این که وقت دندان پزشکی داشتم ماندم تا بر گردی و وقتی از او تشکر کردم
و گفتم خدا به شما اجر خواهد داد و او در جواب گفت: من به خدا اعتقاد ندارم من به انسانیت معتقدم.

موضوعات: نکات اخلاقی
[یکشنبه 1392-04-09] [ 12:02:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت
 
مداحی های محرم