ابوریحان، محمد بن احمد خوارزمی، از برجسته ترین محققان مسلمان و از بزرگترین دانشمندان ایران عهد اسلامی است. او به سال 362 هجری قمری در بیرون حوالی خوارزم چشم به جهان گشود و به همین سبب، او را «بیرونی» نام نهادند.
او از سرآمدهای روزگار خود و دارای ابعاد مختلف علمی بود. موید این مطلب تعداد زیاد كتابها و عمق نوشتههای این داشمند بزرگ است. او مباحث متعددی را مطرح و نظریات جدیدی را ابداع كرد كه كسی قبل از او آنها را بیان نكرده بود. ابوریحان بیرونی در علوم متعدد، نظریه های جدیدی را پایه گذاری كرد در پزشكی و داروشناسی به ترجمه اصطلاحات دارویی و نامگذاری داروها به زبان عربی و فارسی برای اولین بار از زبان یونانی پرداخت.
در نجوم نظریه ی حركت وضعی زمین، تعیین سمت قبله در شهرهای گوناگون؛ در جغرافیا، محاسبات طول و عرض جغرافیایی شهرها و ترسیم نقشه شهرها بود. وی همچنین به اظهار نظر در مورد زمان پیدایش عالَم، چگونگی پدید آمدن لایه سطحی زمین و تبدیل دریاها به خشكی پرداخت. در شیمی و كانی شناسی، تعیین وزن مخصوص عناصر در شیمی، به خصوص تعیین وزن مخصوص هیجده سنگ و فلز گرانبها برای اوّلین بار از سوی او مطرح شد.
سر انجام ابوریحان بیرونی، پس از سالها تلاش و كوشش در راه علم و فضیلت، در روز جمعه 2 رجب سال 440 ق در سن 78 سالگی چشم از جهان فرو بست.
سلام
بد نیست بدونیم که:
صفر، به معنای خالی، است. کتاب خوارزمی باعث آشنايی اروپايیها با عددهای هندی، که به عددهای عربی مشهور شدند، از جمله صفر گرديد. پيش از آن، اروپايیها از عددهای رومی برای محاسبه بهره میگرفتند که محاسبهی دقيق با آن بسيار دشوار بود. برای مثال، اگر عدد 998 را با عددهای رومی بنويسيم، اين گونه میشود: D C C C C L X X X X V I I I .
خوارزمی در کتاب خود نوشته است:” صفر را بگذار تا اين که جای آحاد خالی نماند و صفر جای آن را پر کند. چون اگر جای آحاد خالی بماند، رتبه تقليل میيابد و رتبهی دوم که عشرات باشد، جای آحاد محسوب میشود.” ورود اين عدد به فرهنگ اروپا با چنان شگفتی همراه بود که در وصف آن شعرها گفتند که نمونهای از آن چنين است:
در صفر چيز مقدسی وجود دارد که آن را ابتدا و انتهايی نيست، مانند خداوند که او نيز مانند صفر نه زياد میشود و نه کم. او نه احتياج به تغذيه دارد … همان گونه که صفر عددها را ده برابر میکند، او نيز نه تنها ده برابر که هزار برابر میکند. آری چنين است. او همه چيز را از هيچ به وجود آورده، نگهبانی و رهبری میکند.
فرم در حال بارگذاری ...
روز تعاون
همهساله، چنین روزی از تقویم رسمی کشور (سیزدهم شهریورماه) بهعنوان «روز تعاون» گرامی داشته میشود.
تعاون میتواند در تحقق رشد و شکوفایی جامعه نقشی مؤثر ایفا کند؛ چرا که با توسعه چنین فرهنگی، وحدت و همدلی در جامعه رشد مییابد و ابتکارها و خلاقیتها پدیدار میگردند و بدینوسیله، جامعه از آسیب دشمنان مصون میماند. در حدیثی از پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) نقل است که فرمودهاند: «اگر همه شما در راه خیر و نیکوکاری به یکدیگر بپیوندید و هماهنگ شوید، دوستدار و علاقهمند به یکدیگر خواهید شد.»
تعاون و همکاری در رشد و شکوفایی جامعه نقش بهسزایی دارد. بدیهی است با گسترش فرهنگ تعاون، وحدت و همدلی در جامعه حاکم و ابتکارها و نوآوریها شکوفا میشود. دین مبین اسلام نیز کمک به همنوعان و همکاری در کارهای نیک را به مردم سفارش میکند. در جهان امروز برای کسب توفیق و سرافرازی در امور اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به همکاری نیازمندیم. بر این اساس، انسانها برای رسیدن به اهداف بلند و عالی خود همواره باید آیه شریفه «تعاوَنوُا عَلَی البِرِّ وَ التَّقْوی» را الگوی رفتاری خویش قرار دهند. بیگمان، ارزشهای معنوی و نتایج مفید اقتصادی تعاون، از دلایل مهم راهیابی آن به متن قانون اساسی جمهوری اسلامی بوده است. روز تعاون، روز احیای ارزشهای مبتنی بر همبستگی و مشارکت، اتحاد، اصول اخلاقی، صداقت و مسئولیتپذیری اجتماعی است. این روز را به تمام کسانی که به نوعی در احیای تعاون و کارهای مشارکتی شرکت دارند تبریک می گوئیم.
فرم در حال بارگذاری ...
رمز اقتدار
تعاون رمز و راز اقتدار است طبیعت بر تعاون استوار است
خدا داده است دستور تعاون تعاون ســنت پروردگار اســت
تعاون مظهر لطف الاهی است تعاون چشمه سار و جویبار است
تعاون قطره را پوینده سازد به اقیانوس و دریا رهسپار است
تعاون عامل سازندگی هاست بَرِ باغ تعاون بی شـــمار است
قوام هر درخت از ریشه اوست تعاون یک درخت ریشه دار است
تعاون راه و رسم زندگانی است تعاون بســتر فرهنــگ کار است
اگر قومی تعاون پیشه گیرد ز فقر و ضعف و ذلت برکنار است
فیض کاشانی
فرم در حال بارگذاری ...
بیان اخلاقی حجه الاسلام سیدمجتبی نورمفیدی رئیس هیأت امنای مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان
رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله وسلم مي فرمايند: «لکل داءٍ دواء و دواء الذنوب الإستغفار».
بر اساس اين روايت گناه يک بيماري است که علاج هم دارد؛ اينکه پيامبر اکرم (ص) گناه را به عنوان داء مطرح فرمودند نکته ي مهمي دارد.
رسول گرامی اسلام صلی الله عليه و آله وسلم ميفرمايند: «لکل داءٍ دواء و دواء الذنوب الإستغفار». [1] بر اساس اين روايت گناه يک بيماری است که علاج هم دارد؛ اينکه پيامبر اکرم (ص) گناه را به عنوان داء مطرح فرمودند نکتهی مهمی دارد. ببينيد اگر جسم انسان آسيب ببيند و مرضی در آن پيدا شود اين در واقع يک نقصی است که جسم را از نقطه کمال دور ميکند. کمال هر شيء به اين است که در آن مسيری که بايد حرکت بکند و ادامهی مسير دهد در آن مسير قرار داشته باشد. حال فرض کنيد در اجزاء يک چيز آفت پيدا شود اين نقص است و باعث دور ماندن از کمال شيء است. در مواقعی که جسم گرفتار داء و مرض و بيماری ميشود دواء برايش تجويز ميکنند دواء طبيعتاً اين نقص را جبران ميکند ولی يک نکته است و آن اينکه اگر اين بيماری زياد تکرار شود و اگر زياد مصرف شود کم کم بنيهی بدنی ضعيف ميشود و بازگرداندن آن به نقطهی کمال و سلامت مشکلتر است. پيامبر اکرم (ص) ميفرمايد: گناه برای روح يک بيماری است البته علاج آن استغفار است. اگر کسی گناه ميکند حتماً بايد استغفار کند و اگر کسی استغفار نکند اين بيماری در روح او ميماند و علاج نميشود. و در صورت تکرار، روح سلامت و طروات خود را از دست ميدهد و ديگر آن قوت و طراوت و شادابی خودش را به زحمت بدست ميآورد. لذا توجه داشته باشيم به اينکه درست است که استغفار علاج گناه است ولی اگر زياد استفاده شود اين طبيعتاً ممکن است انسان را از مرگ نجات بدهد ولی ديگر روح آن روحی که بايد به مراتب اعلی سفر کند، نيست. توجه هم داشته باشيد که همانطوری که بيماری مراتب دارد گناه هم مراتب دارد و يک بيماری مثل سرماخوردگی با يک دارو بهبود پيدا ميکند اما بعضی از گناهان مثل سرطان است. بعضی گناهان است که انسان توفيق علاج آن را پيدا نميکند و روح انسان را ميميراند. خداوند إن شاء الله به همه ما توفيق دهد که روحمان بيمار نشود و اگر بيمار شد توفيق بدهد که إن شاء الله بتوانيم علاجش کنيم. [1] . مستدرک الوسائل، ج5، ص316، حديث5972. |
سلام
مطلب استاد جالب و قابل تامل است. اما بیانات ایشان:«…درست است که استغفار علاج گناه است ولی اگر زياد استفاده شود اين طبيعتاً ممکن است انسان را از مرگ نجات بدهد ولی ديگر روح آن روحی که بايد به مراتب اعلی سفر کند، نيست.» سوالاتی را در ذهنم ایجاد کرده این که روایت در مورد بیماری و دوا دارای اطلاق است و با عبارت کل عمومیت پیدا کرده اندو با عطف موجود می توان استغفار را برای همهءگناهان با درجاتش درمان است.مطلب دیگر این که درک من از روایت این است که:روایت ناظر بر گناه است نه تکرار و اصرار بر گناه(عنایت بفرمائید)لذا استغفار برای گناه درمان است نه برای اصرار و تکرار گناه.
از سوی دیگر ما به استغفار زیاد سفارش شدیم تکلیف این دست از روایات چه می شود؟آیا ما بسان همان داروهای مسکن فقط خود را تسکین می دهیم؟گویی روایت ورای درک ما از دارو به عنوان یک رفع نقص سطحی باشد.
واینکه ما در روایات داریم که از بهترین هدیه ها به میت (مرده)که سبب نجات او حتی بعد از مرگ است استغفار کردن برای مرده است چنان که«
بسند قوى منقولست كه حضرت امام جعفر صادق صلوات اللّٰه عليه كه حضرت فاطمه صلوات اللّٰه عليها هر صباح شنبه زيارت قبور شهدا مىآمدند و به زيارت حمزه مىآمدند و طلب مرحمت مىكردند از جهت او و استغفار مىكردند از براى او.چنانكه زنده خوشحال مىشود به هديه كه از جهت او بياورند بلكه به مراتب بهتر است چون سبب نجات از عذاب و دخول جنت است و تشبيه به اعتبار اصل خوشحالى است.
اصفهانى، مجلسى اول، محمد تقى، لوامع صاحبقرانى، 8 جلد، مؤسسه اسماعيليان، قم - ايران، دوم، 1414 ه ق،ج2ص468وص485»
گویی روایت ناظر به شفا بخش بودن و نجات بخش بودن دارد.
در آخر این که بهتر نیست خوشبینانه تر به روایت نگاه کنیم و از سر بشارت نه انذار بندگان را امیدوار سازیم که استغفار حتی برای سختترین گناهان هم راه علاج است؟و البته نه علاج اصرار برگناه و تکرارش.
درک اندک من سوال ساز بود حتما استاد بزرگوار پاسخ های مستدل و قانع کننده دارند.مشتاقانه منتظر دلایل استاد و تصحیح معایب درک خود هستم.
متشکرم
فرم در حال بارگذاری ...
معبودا،
مخلوق تو را دوست دارم
حتی نیمه ی ناقص وجودش را
همین گونه که هست…
همین گونه سرشار از نیاز و دمی بی نیاز،آنجا که تو را بی نیاز میخواند
قطره ای از بی کران عشق تو،در درونش خانه می کند و خانه ی دلش در دیدگانش حس میشود
اینجاست که دوست داشتنش تا بی کران آسمان آسان میشود
در پس ترس ها،خشم ها و اشک ها،ستاره ی وجودش به زیبایی میدرخشد
و،آسمان بی تاب درخشش دلش میشود و به تیرگی رنگ میبازد و تیرگی هم در بی رنگی وجود متعین مییشود
آری،
بودن را،
زیستن را
همین گونه که هست دوست دارم
شکرأ لله
دلنوشته طلاب
فرم در حال بارگذاری ...
روستای دلوار بندر کوچکی است در پنجاه کیلومتری بوشهر که مرکز یکی از بخشهای ساحلی شهرستان تنگستان است. واژه دلوار به معنای ” دلاور ” است که گاه ” دلبار” هم گفته می شود. شغل مردم دلوار اغلب ماهی گیری و سفر به شیخ نشین هاست. موقعیت دلوار بگونه ای است که کشتی های بزرگ می توانند در ساحل آن پهلو بگیرند و به همین لحاظ در مقاطعی از تاریخ ایران نامی از آن ذکر شده است .
بندر دلوار که جمعیت آن حدود 700 نفر بوده است، بزرگترین نقش را در دفاع از خاک ایران در سال 1914 م.( 1333 ه.ق) در مقابل حمله دوم قوای انگلیس داشته است.
رئیس علی فرزند رییس محمد در سال 1261 ش در دهستانی از توابع بوشهر به دنیا آمد. او در عصر مشروطیت، جوانی 24 ساله، بلند همت، شجاع، در صدق و صفا کم مانند و در حب وطن و توکل به خدا، ضرب المثل بود. اگرچه سواد و معلومات کافی نداشت، اما پاکی و سرشت و صفات حمیده او زبانزد اطرافیان بود. رییسعلی بعد از این که قوای اشغال گر انگلیس بوشهر را به تصرف خود درآوردند، با شجاعتی وصف ناپذیر به مقابله با تجاوزگران پرداخت و شکست های سنگینی بر آنان وارد کرد.
رئیسعلی بعد از این که قوای انگلیس بوشهر را به تصرف خود درآوردند، به مقابله با تجاوزگران پرداخت و شکست های سنگینی بر آنان وارد کرد.
پس از اشغال بوشهر در رمضان سال 1333 ق، نیروهای انگلیسی قصد تصرف دلوار را می کنند. محلی که پیش از آن، چند بار سربازان انگلیسی به آنجا یورش برده و هر بار طعم تلخ شکست را چشیده بودند. رییسعلی همراه با یاران خود، علیه اشغالگران وارد نبرد شده و نیروهای متجاوز را که قریب به پنج هزار نفر بودند، تار و مار می کند.
قیام مردم تنگستان بر روی هم هفت سال به طول انجامید و در این مدت، دلیران تنگستان، دو هدف عمده را دنبال می کردند:
1. پاسداری از بوشهر، دشتستان و تنگستان به عنوان منطقه سکونت خود،
2. جلوگیری از نفوذ قوای بیگانه به درون سرزمین ایران و دفاع از استقلال وطن.
با کودتای ضد انقلابی لیاخوف روسی علیه مشروطهخواهان در هزار و سیصدو بیست و شش هجری قمری و بمباران مجلس شورای ملی و استقرار دیکتاتوری محمدعلی شاه قاجار، رئیس علی به همراه سیدمرتضی علمالهدی اهرمی به مبارزه علیه استبداد صغیر پرداخت. در سال هزار وسیصد و بیست و هفت هجری قمری با کمک تفنگچی تنگستانی، بوشهر را از عناصر مستبد وابسته به دربار محمدعلی شاه پاک کرد و اداره گمرک و انتظامات و دیگر ادارات را تسخیر کرد.
این کار دلیران تنگستان بر انگلیسی ها که اداره گمرک را در اجاره داشتند گران آمد وآنان برای تضعیف مشروطهخواهان و استمرار سلطه بر حیات اقتصادی و سیاسی جنوب ایران به جنگ با دلیران تنگستانی پرداختند و در این راه از دیگر خوانین جنوب ایران یاری جستند.
جنگ میان رئیس علی و دلیران تنگستان از یک سو و انگلیسی ها و خوانین متحد آنان از سوی دیگر به طور پیاپی و پراکنده تا شوال هزار و سیصد و سی و سه ه.ق ادامه یافت و انگلیسی ها نتوانستند بر رئیس علی و یارانش تفوق یابند. تا این که در گیرودار حمله انگلیسی ها به بوشهر در دوازدهم شهریور 1294 ش برابر با 23 شوال 1333 ق (سوم سپتامبر هزار و نهصد و پانزده میلادی) هنگامی که رئیسعلی در محلی به نام «تنگک صفر» قصد شبیخون به قوای انگلیسی ها را داشت، از پشت مورد هدف گلوله یکی از همراهان خائن قرار گرفت و در دم به شهادت رسید.
مبارزات رئیس علی دلواری برگ زرین دیگری در تاریخ مقاومت دلیر مردان ایران در مبارزه با استعمار است.
فرم در حال بارگذاری ...
سالروز شهادت دلاور ایران زمین شهید رئیسعلی دلواری وروز مبارزه با استعمار انگلیس گرامی باد.
سلام
خوب بود کمی درمورد شهید رئیسعلی دلواری صحبت می کردید
فرم در حال بارگذاری ...
<< 1 ... 147 148 149 ...150 ...151 152 153 ...154 ...155 156 157 ... 257 >>