مقاله خانم کشمیری ازاساتیدمدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان

4- دینداری و تقوا

یکی از صفات پسندیده و ارزش های جاودانه و سعادت بخش ، تقوا و دینداری است . دینداری و رعایت حدود احکام الهی و تقید به دستورات شرع مقدس اسلام و پرهیز از گناهان از مسائلی است که نظیر و همتایی نمی توان برای آن یافت . چه اینکه این خصیصه موجب کمال دنیوی و اخروی انسان می گردد . کسی که آراسته به این گوهر گرانبها باشد ، درچ هارچوبه قوانین الهی قرار می گیرد و از بندگان مطیع پروردگار شمرده می شود . این التزام و پای بندی به دستورات خالق متعال موجب رشد مادی و معنوی انسان می گردد و او را از پرتگاه های خطرناک محافظت نموده و از فتنه ها دور می سازد . تقوا به مثابه یک نگهبان قوی و یک کنترل کننده مطمئن ، جلوی سرکشی نفس اماره را سد کرده ، صاحب تقوا را از هلاک معنوی مصون می دارد و از دریچه های نور و هدایت را به او می نمایلند .

در آموزه های دینی سفارش شده که مشاور هم باید فردی دیندار و باتقوا باشد و به افراد توصیه شده با افراد دیندار و با تقوا مشاوره کنند ، زیرا آنان اهل خیانت نبوده ، بر اساس مصالح واقعی افراد قضاوت می کنند . در مشاوره نیز با همفکری با مراجعان آنان را به خیر و نیکی رهنمون نموده و نه تنها مصالح دنیوی بلکه مصالح اخروی انان را نیز در نظر دارند و با دلسوزی و صداقت کامل مشورت کننده را راهنمایی می نمایند . پیامبر گرامی (ص) در این رابطه یم فرمایند : « شاور المتقین الذین یوثروت الاخره علی الدنیا و یوثرون علی انفسهم فی امورکم» با پرهیزکاران که آخرت را بر دنیا و کارهای شما را بر مصلحت خود ترجیح می دهند و ایثار می کنند مشورت نمایید .

در حدیثی دیگر حضرت امام صادق (ع) می فرمایند : استشفر فی امرک الذین بخشون ربهم » ( با کسانی که از خدا ترس دارند و مطیع پروردگارند مشورت کن)

آراستگی به صفت تقوا موجب اعتماد بیشتر مراجع ، نفع دنیوی و اخروی او ، دلسوزی بیشتر از ناحیه مشاور ، مصون بودن از انحراف و … است . در روایتی نورانی از امام صادق (ع) به این مطلب اشاره شده آنجا که می فرمایند : «استشر العاقل من الرجال الورع فانه لا یامر الا بخیر و ایاک و الخلاف ، فان خلاف الورع العاقل مفسده فی الدین و الدنیا » با افراد عاقلی که پرهیزکارند مشورت کن ، به درستی که جز به خیر و صلاح امر نمی کنند و پرهیز کن از مخالفت با افراد با تقوای عاقل ، زیرا موجب ضرر و خسران در دین و دنیای تو می گردد .

5- صمیمی بودن

محبت و صمیمت زیباترین و جذاب ترین ابزاری است که در بسیاری از موارد می تواند نفش آفرین بوده و ثمرات زیادی داشته باشد ، به گونه ای که می توان در پرتو آن نیروی جاذبه و اعتماد متقابل را تقویت کرد . انسان ها را به وسیله آن به سوی حق و عدالت هدایت ، ارتباطات را نیکو ، افراد را به همدیگر خوشبین ساخت . محبت همان مهربانی ، رافت ، مدارا ، دلسوزی ، ترحم ، صمیمیت و صافی دل است که دارای شاخه هایی مانند محبت دوجانبه پدر و مادر با فرزندان ، همسران ، همسایگان ، دوستان ، استاد و شاگرد ، مراجع و مشاور ، امام و امت و … می باشد که سرچشمه آثار درخشان و برکات بوده و پدید آورنده مدینه فاضله و زیبایی زندگی و راوبط اجتماعی خواهد شد . بر همین اساس ، در آموزه های دینی به این مفهوم توجه ویژه ای شده است . قرآن می فرمایند (محمد رسول ا… و الذن معه علی الکفار رحماء بینهم) محمد (ص) رسول خداست و کسانی که با او هستند ، در برابر کفار سرسخت و در میان خود مهربان و با محبت هستند .

امیرالمومنین حضرت علی (ع) می فرمایند « اشرف الشیم رعاینه الود» برترین خوی ها ، رعایت کردن حریم دوستی و محبت است .

محبت و علاقه به همدیگر ، تلخی ها را بی اثر و بذر علاقه مندی و صفا را در دل ها می افشاند . مولانا جلال الدین در دیوان مثنوی می گوید : «لقمان حکیم دارای ارباب با محبت بوده به طوری که هر غذایی را که می خواست تناول کند ، نخست آن را نزد لقمان نهاده ، سپس نیم خورده لقمان را می خورد . روزی ایشان خربزه ای آورد و آن را پاره کرده و یک قاچ به لقمان داد ، لقمان وقتی آن را خورد متوجه شد که بسیار تلخ است ، ولی چیزی نگفت و آن را با لذت و شوق خورد . به این ترتیب ارباب او قاچ های دیگری به لقمان داد و آن را خورد تنها یک قاچ باقی ماند و خودش ان را تناول کرد ، ولی متوجه شد که بسیار تلخ است . زبانش آبله زد و گلویش سوخت و به لقمان گفت : این زهر را چگونه نوش کردی ؟ لقمان گفت : آن همه نیکی به من کردی در میان آنها یکی تلخ بود ، آیا سزاوار است که به خاطر یک تلخی آن همه نیکی ها را فراموش کنم و ناشکری نمایم ؟ از این رو ، این زهر را به خار شیرینی های محبت و صمیمیت تو نوش جان کردم .

از محبت تلخ ها شیرین شود          وز محبت مس زرین شود

از محبت خارها گل می شود           وز محبت سرکه ها مل می شود

از محبت نار نوری می شود           وز محبت دیو حوری می شود

اگر مشاور فردی با صفا و محبت باشد ، افراد شیفته او شده ، توصیه های او را به جان و دل خریده، عمل می کنند حتی اگر به کاری سخت و خوردن دارویی تلخ فرمان دهد ، اطاعت می کنند و از تعامل با او احساس آرامش می کنند . در پرتو این آرامش ، کدورت ها ، افکار منفی و مشکلات زندگی از آنها دور شده ، دل های آنان نورانی می شود . امام صادق (ع) می فرمایند :

مشاور باید دوست صمیمی باشد و اگر دوست صمیمی شد ، سر تو را که بر او آشکار ساخته ای پنهان


موضوعات: مقالات
   پنجشنبه 11 مهر 1392نظر دهید »

مقاله خانم کشمیری ازاساتید مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان

2- دانش و تخصص

در آموزه های دینی و در سیره عقلا و اندیشمندان ، برای تخصص و خبرگی در شغل و حرفه مربوط و در لزوم مراجعه به افراد صاحب نظر و خبره ، جایگاه ویژه ای قائل بوده و آن را یکی از اصول مسلم عقلایی تلقی می کنند . اگر کسانی رای رفع مشکل و سوال خود به افراد غیر متخصص رجوع کنند ، مورد سرزنش و مذمت قرار می گیرند . این سرزنش به این دلیل است که فرد جاهل و کسی که در رشته خود تخصص ندارد ، نه تنها توانایی حل مشکل را ندارد بلکه به دلیل بی تجربگی بر میزان مشکلات می افزاید . در قرآن کریم به روشنی دستور داده شده تا انسان ها به افراد خبره و کاردان رجوع کنند : (فاسالوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون ) (نحل : 43) از اهل اطلاع و خبره سوال کنید اگر نمی دانید .

در تفسیر نموونه ذیل آیه مذکور می فرماید : ذکر به معنای آگاهی و اطلاع است و اهل ذکر مفهوم وسیعی دارد که همه اگاهان و اهل اطلاع را در زمینه های مختلف شامل می شود 21 مشاوره نیز به لحاظ اینکه مورد مراجعه مردم است و باید آنها را هدایت و راهنمایی کند ، باید از علوم و تخصص مربوط به آن مسئله برخوردار باشد . در غیر این صورت ، ضررش بیشتر از نفع آن خواهد بود . حضرت امیر المومنین (ع) می فرماید : بهترین کسی که مشورت کنی صاحبان عقل و علم اند و صاحبان تجربه و دور اندیشی

پیامبر گرامی (ص)در جنگ خندق برای دفاع از مدینه با لشکریان و یاران خود مشورت نمودند.بیشتر به نظر سلمان فارسی ، که تجارب جنگی و تخصص جنگی داشتند ، اهمیت دادند و در نهایت نیز نظر او را پذیرفته و اطراف مدینه را به پیشنهاد ایشان خندق کندند و بدینوسیله از ورود دشمن خطر آفرین به مدینه جلوگیری نمودند . بنابراین ، مشاور می بایستی در حد امکان از بینش قوی و تخصص لازم بهره مند باشد تا بتواند گره مراجع را باز نموده و اندیشه او را در مسیری درست رهنمون شود.


3- رازداری

یکی از اصول اخلاقی و تربیتی اسلام رازداری و فاش نکردن  اسرار خود و دیگران است ، چه بسا ممکن است کرامت انسانی فرد در صورت فاش شدن اسرار و رازهای نهانی اش لطمه نبیند و دیگران از این پیشامد و جریان سوء استفاده کنند . از این رو ، در دستورات اخلاقی و تربیتی دین اسلام توصیه شده که اسرار خود را ، حتی به دوستان صمیمی نگویید . زیرا ممکن است آنان روزی دشمن شما شوند و از این فرصت سوء استفاده نمایند . تاکید به رازداری و کتمان سر در رابطه با اسرار دیگران و مسائل خوصی دیگران که مورد اطلاع فرد است ، بیشتر بوده و سفارش اکید شده که نباید حرف های نهانی مردم و راز و رمز زندگی فردی و اجتماعی آنان را که در اختیار شماست ، فاش گردد و کتمان سر برادران دینی یکی از وظایف اخلاقی مومنان شمرده شده است .

خویشتن داری در حفظ اسرار و راز خود و دیگران یکی از نشانه های وسعت روح و قدرت اراده است . امام رضا (ع) می فرمایند : مومن ، مومن نخواهد بود مگر اینکه سه خصلت داشته باشد : سنتی از پروردگار متعال و سنتی از پیامبر (ص) و سنتی از امام و پیشوا ، سنت پروردگار کتمان اسرار است ، سنت پیامبر مدارا با مردم است و سنت امام شکیبایی در برابر ناراحتی ها و مشکلات می باشد.

مشاوره به عنوان کسی که مورد اعتماد و محرم اسرار آنان است می بایستی رازداری را در حد اعلای آن رعایت نماید . در غیر این صورت ، هم مردم به او کمتر مراجعه و اعتماد خواهند کردو  هم اینکه افشای اسرار مراجعان چه بسا موجب درگیری ها ، سوء ظن ها و اختلاف گردد .

حضرت علی (ع) می فرمایند : « المستشار موتن » مشاور امانت دار است .

کسی که امانت دار باشد در امانت خیانت نمی کند و راز افراد را فاش نمی سازد .


موضوعات: مقالات
   یکشنبه 7 مهر 1392نظر دهید »

مقاله خانم کشمیری ازاساتیدمدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان

کامل بودن و جامعیت از ویژگی های منحصر به فرد دستورات اسلام بوده و در آموزه های آن به تمام ابعاد مسائل اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی ، حرفه ای و … اشاره شده است . به گونه ای که     می توان برای بسیاری از سوال های مطرح در هر عصر و زمانی ، پاسخ دقیق و قانع کننده ای یافت . این پاسخ ها و راه کارها با تتبع و اجتهاد در آیات و روایات و با بهره گیری از نعمت عقل به دست آید . مشاوره و نظرخواهی و هم فکری ، که در دستورات دینی به آن توصیه فراوان شده ، نیز مشمول قوانین اسلامی بوده و شرایط و خصوصیات مشورت و مشاور در آن بیان گردیده است . در اینجا به مهم ترین ویژگی های مشاور از منظر اسلام اشاره میشود :

1- عاقل بودن

از منظر اسلام ، یکی از اصلی ترین تکیه گاه های اسلام در امور دنیوی و اخروی انسان ها قوه تعقل و خردورزی آنان است . از منظر این آیین ابدی ، انسان حق ندارد آنچه را که عقل نادرست می داند ، باور کند و به ان عمل نماید . عقل از نگاه دینی ، حجت باطنی انسان ها و یکی از هدیه های بزرگ الهی ، به بشریت است که در سایه ان ، راه صحیح و درست مشخص می شود . اگرچه عقل به تنهایی این توانایی را ندارد تا انسان ها را به سر منزل کمال و سعادت برساند ولی این مهم در پرتو شرع و دستورات دینی امکان حصول دارد . در منطق قرآن کریم ، عقل به عنوان یکی از اسباب سترگ نجات و هدایت انسان معرفی شده و خردمندان مورد مدح و ستایش این کتاب جاودانه قرار گرفته اند : )(الذین یستمعون القول فیتعون احسنه اوائک الذین هداهم ا… و اولئک هم اواو الالباب ) (زمر ، آیه 18) آن کسانی که به سخن گوش می دهند و از بهترین آن پیروی می کنند ، ایشانند کسانی که خدا هدایتشان کرده و اینان خردمندانند .

این آیه کریمه افراد هدایت یافته را کسانی می داند که صاحب خرد و اندیشه هستند و در سایه خرد و تعقل می توانند گزینه های درست را انتخاب کرده و جزو هدایت یافتگان باشند . از این رو ، با توجه به اینکه خرد و عقل جایگاه ویژه ای در ترقی و پیشرفت معنوی و مادی انسان ها دارد . در دستورات اسلامی بخصوص در فرمایشات ائمه اطهار (ع) به افراد توصیه شده است تا ب اشخاص عاقل مشورت کنند و از فکر و نظر آنان بهره گیرند و از مشورت کردن با افراد جاهل برحذر باشند . امام صادق (ع) در اینباره می فرمایند : مشورتشایسته نیست ، جز با رعایت کردن حدود و شرایط انجام می پذیرد چه در غیر این صورت زیان آن برای مشورت کننده بیش از منافع و سودش خواهد بود . ابن شرایط عبارتند از : خردمندی صاحب نظر بودن مشاور …

و در روایتی دیگر رسول گرامی (ص) می فرمایند : دوراندیشی عبارت است ازمشاوره با عاقل و اطاعت از او … وقتی عاقل خیرخواه به تو مشاوره داد ، قبول کن .

پیامبر گرامی اسلام می فرمایند : مشورت کردن با عاقل خیرخواه ، برکت ، رشد و توفیق از جانب خداوند متعال است . و وقتی که مشاور عاقل خیرخواه به تو توصیه ای کرد ، نباید مخالفت کنی ، به درستی که در مخالفت و توجه نکردن ، هلاک و خسران است .

حضرت علی (ع) نیز می فرمایند ک کسی که باصاحبان خردم شورت کند به سوی رشد (سعادت) هدایت می شود .

در این دو روایت ، چند نکته قابل توجه است :

الف) لزوم مشورت با افراد خردمند و عاقلی که خیرخواه باشند .

ب) مشاوره با افراد خردمند سبب رشد ، برکت ، توفیق الهی و کمال است .

ج) مخالفت با توصیه های مشاور عاقل موجل علام و خسران می باشد


موضوعات: مقالات
   شنبه 6 مهر 1392نظر دهید »

مقاله خانم کشمیری ازاساتیدمدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان

در آموزه های حیات بخش اسلام به موضوع مشورت و هم فکری اهمیت ویژه ای داده شده و حتی به برگزیده و کامل ترین مخلوق الهی یعنی پیامبر گرامی (ص) یا اینکه - قطع نظر ازوحی آسمانی- آنچنان فکر نیرومندی داشت که نیازی به مشاوره نداشت توصیه می شود که در امور عمومی مسلمانان ، که جنبه اجرای قوانین الهی دارد (نه قانونگذاری) و در مسائل سیاسی و اجتماعی مشورت کند . پیامبر گرامی (ص) نیز به ایندستور الهی ملتزم بوده تا آنجا که گاهی از رای خود برای احترام به نظر دیگران ، صرف نظر می نمود . نمونه عینی آن را در جنگ احد مشاهده می کنیم و حتی می توان گفت : یکی از عوامل موفقیت پیامبر (ص) در پیشبرد اهداف اسلامی همین موضوع بوده است .

نظرات آنها به مشورت می نشینند ، کمتر گرفتار لغزش می شوند و بیشتر کارهای آنان قرین موفقیت ، سلامتی و بالندگی بوده است . پیامبر گرامی (ص) می فرمایند : کسی نیست که با دیگران مشورت کند وبه سوی رشد و کمال هدایت نشود .

حضرت امیر المومنین علی (ع) می فرمایند : هر کس با خردمندان مشورت کند با انوار خردهای آنان روشنی می یابد و به راه راست و رستگاری نائل گردد .

همچنین می فرمایند : مشورت کننده از نابودی و سقوط مصون می ماند .

افرادی که گرفتار استبداد رای هستند و خود را بی نیاز از افکار دیگران می دانند ، هرچند از نظر فکری و تعقل فوق العاده باشند ، غالباً مبتلا به خطاهای بزرگ و بنیان کن می شوند . حضرت علی (علیه السلام) در این باره می فرمایند : « من استبد برایه هلک و من شاور شارکها فی هقولهم» کسی که استبداد به رای داشته باشد هلاک می شود و کسی که با افراد بزرگ و صاحب اندیشه مشورت کند ، در عقل آنان شریک می شود . همچنین فرموده ک مشاوره کنید ، چون موفقیت در مشاوره است .

همچنین آن حضرت فرمودند : مشورت عین راه یابی است ، ان کس که به فکر خود متکی گردد ، خود را به مخاطره انداخته است .

افراد مستبد علاوه بر اینکه خود را به خطر می اندازند موجب می شوند پویایی و بالندگی اندیشه در توده مردم بی رونق شده و افکارشان متوقف شود و استعدادها و سرمایه های انسانی آنان از دست برود . سر اینکه خداوند متعال می فرماید : ( … و شاور هم فی الامر …) (آل عمران ، 159) در کارها با مردم مشورت کن .

با خاطر این است که افکار و اندیشه های مردم به شکوفایی و پویایی برسد و در سایه مشورت و هم فکری بتوانند از عقل و اندیشه خویش بهره جسته و آن را باور سازد . در رابطه با تفسیر این آیه از ابن عباس نقل شده است : وقتی این آیه نازل شد ، پیامبر (ص) فرمود : آگاه باشید که خداوند و رسولش از مشورت بی نیاز هستند ، لکن خداوند آن را رحمتی برای امت اسلام قرار داده ، پس کسی که مشورت نماید از ترقی و به راه راست شدن باز نمی ماند و کسی که مشورت را ترک کند ، از گمراهی و ضلالتش کاسته نمی شود .

چنان که افراد کارهای خدو را بر اساس مشورت و هم فکری انجام دهند ، کمتر گرفتار خطا و اشتباه می شوند و اگر به خطا هم گرفتار شوند ، مورد مذمت و سرزنش قرار نمی گیرند ، زیرا وظیفه خود را انجام داده اند و اگر اشتباهی رخ داده به خاطر دیگران و خطای آنان بوده است و اگر به پیروی و موفقیت نایل آیند ، کمتر مورد حسد واقع می شوند ، زیرا دیگران پیروزی وی را از خودشان یم دانند و معمولاً انسان ها نسبت به کاری که خودشان انجام داده اند حسد نمی ورزد . امام کاظم (ع) درذ این باره می فرمایند ک کس که با دیگران مشورت کند ، راهی را که می رود چنانچه صحیح باشد ، مورد مدح و ستایش دیگران قرار می گیرد و چنانچه به نتیجه مطلوب نرسد ، مورد سرزنش قرار نمی گیرد .

زمانی که زمامداران (فرمانروایان) شما برگزیدگان و بهترین شما باشند و توان گر شما ، سخاوتمند و کارهایتان با مشورت و همفکری انجام گیرد ، در این صورت زنده ماندن برای شما بهتر از مرگ است .

به عبارت دیگر ، انسان ها در حیات پاکیزه قرار دارند و امور زندگی آنان بر اساس تدابیر حکیمانه اداره می شود و بخشی از شایستگی حیات در این دنیا متاثر از مشورت و همفکری است .



موضوعات: مقالات
   دوشنبه 25 شهریور 1392نظر دهید »

مقاله خانم حسینی واعظ ازاساتید مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان

قرآن دیدار باخداست ازاین رو،بایدزنده ترین حالات واوقات رابه قرآن اختصاص دادودرخدمت قرآن بسربرد؛ برای زنده ترین حالات ، وقت خاصی رانمی توان معیّن کرد ،لیکن باتوجه به تحولات شب وروز، اغلب می توان باکمی دقت دربرنامه ریزی روزانه ، مناسب ترین حالات رابامناسب ترین اوقات طبیعت همزمان نمود.

وقت طلوع وغروبِ خورشید،دووقتِ مهم درتحولات شبانه روزی است که یکی جانشین دیگری می گردد واوضاع وشرایط جوّی خاصی راپدید می آورد که باقبل ازخود بسیارمتفاوت است ؛ این جریان طبیعی بروجودهای لطیف وحساس تاثیرات عمیقی رامیتواند بجای گذارد وبه انسان طلوع وغروبِ زندگی زودگذرِ سریعِ عمرراهشدار دهد وانسان راسخت به اندیشه درعاقبت زندگی ومقصد حرکتش وادارنماید ؛ ازاین روآغاز تحوّل تاحصولِ تحوّل دراین وقت، جهت تدبّردرقرآن ، خلوت ومناجات باپروردگار ومحاسبه ومشارطه بانفس بسیارتاکید شده است :

وإذاقُرِئَ القُرآن فاستمِعُوا لَهُ وأنصِتُوالَعَلَّکُم تُرحَمُونَ ، واذکُررَبَّکَ فِی نَفسِکَ تَضَرُّعَاوَخُفیَهً وَدُونَ الجَهرِ مِنَ القَولِ بالقُدُّوِّ والآصالِ ولاتَکُن مِنَ الغافِلِینَ إنَّ الَّذینَ عِندَ رَبَّکَ لایَستَکبِرُونَ عَن عِبادَتِهِ وَیُسَبِّحُونَهُ ولَهُ یَسجُدُونَ  (اعراف 204،206)

(هرگاه قرآن خوانده شود به آن گوش فرادهید وساکت باشید شاید شما موردرحمت واقع شوید.

وپروردگارت رادروجودت باحالت ناله وزاری ،وخوف وهراس وبدون آشکارکردن سخن درصبگاه وبعدازعصر،یاد نماوازبی خبران مباش زیراکسانی که نزد پروردگارت بسرمیبرند به هیچ وجه ازعبادتش سرپیچی نکرده وبزرگی نمی ورزند واوراازهر عیب ونقص تنزیه وتقدیس می نمایند وصرفاً به او سجده می کنند)

این دووقت ازاوقات استجابت دعاست، ازاین روشیطان سعی فراوان دراغفال انسان ازاین دووقت دارد  ( اصول کافی کتاب دعا ج 2 ص )522  درروایات نیز همچون آیه شریفه تاکید شده است مبادا ازاین اوقات غفلت شود:

إذا تغیرتِ الشَّمسُ فَاذکُرِاللهَ عَزَّوَجل وَإن کُنتَ مَعَ قَومٍ یَشغَلُونکَ فَقُم وَادعُ ( امام صادق ع )

( هروقت خورشید متغیر گشت پس خدای عزیز وجلیل رایاد کن واگر باقومی هستی که توراسرگرم می کنند پس - ازمیانشان- برخیزودعانما)

دروقتِ قبل ازطلوع درزمینه نشاط صبگاهیِ طبیعت ،انسان ازفراغت فکری وحداکثر نشاط روحی برخوردار بوده فرصت خوبی می یابد که جهت فعالیت روزانه وسلامتیِ معاشرتها وارتباطات باقرآن ودعاتغذیه روحی شود.

وقتِ قبل ازغروب زمان مناسبی است که حاصلِ کارروزانه ،جمع بندی گشته ، بامعیارها وضوابط الهی محاسبه شود، شفق واضطراب طبیعت باحکایتگری گذرعمر وازدست رفتنِ فرصتها ، شورواضطرابی رابرجان انسان ، فرومی ریزد که خود زمینه بسیارمناسبی رابرای اندیشناک شدن ازسرنوشت خود وتدبر درحقایق دنیا وآخرت بوجود می آورد :

فلا اُقسِمُ بالشَّفق واللّیلِ وما وَسَقَ  والقَمَرِ اذاالتَّسق لَتَرکبُنَّ طبقا عن طَبَقٍ فَمالَهُم لایُؤمِنُونَ وإذاقُرِئَ القُرآنُ لایَسجُدُونَ   انشقاق  16،21

(پس نه قسم به شفق وبه شب وآنچه جمع کند وبه ماه وقتی که جلوه گرشود که بی شک مرحله وحالتی عظیم وهولناک راخواهید رهسپرد ، درحالیکه ازمرحله ای عظیم گذرنموده اید ، پس آنها راچه شده است که ایمان نمی آورند وهرگاه قرآن برآنان خوانده می شود تواضع وفروتنی نمی نمایند  - سجده نمی کنند - )

وقت مهم دیگر ،کمی ازدوثلث آخرشب خصوصا ثلث اخر می باشد که ازارزشمندترین ومؤثرترین اوقاتِ مناجات وانس وتدبر درقرآن می باشد که درسوره مزَّمِّل برآن تاکید شده است.

آرامش شب ، سکوت مرموز والهام بخش آن بهمراه خلوت وتنهائی ، تمرکز وحضوری راسبب می شود که دراوقات دیگر کمتر بدست می آید ؛ آمادگی ونشاط روحی دراین وقت نیازبه تمرین وبر نامه ریزی دقیق دارد ، ومهم تر ازآن نیازمندِ درک ومعرفت به شأن ربوبی ودرک واحساسِ فقرونیازخود ، می باشد

درآیات بی شماری برخصوص این سه وقت ، جهت کسب توان روحی تاکید شده است

واذکراسمَ ربِّکَ بُکرهً واصیلاً ومِنَ اللَّیل فاسجد لَهُ وسَبِّحهُ لیلا طویلاً  (انسان 25،26)

(نام پروردگارت راصبح زودوبعد ازعصر یادنما ودرپاره ای ازشب اوراسجده کن واورا شبی طولانی تسبیح نما)

(هود /114،اسرا/71 -78 ، طه /130 ،ق/40 ، -39، طور/ 49 )



موضوعات: مقالات
   چهارشنبه 20 شهریور 1392نظر دهید »

مقاله خانم عادله کشمیری ازاساتید مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان

هر انسان بالغ و خردمندی به طور طبیعی در پی کمال و موفقیت و بالندگی بیشتر در زندگی بوده ، همواره در تلاش است تا به هدف و آرزویی که در حیات دنیوی دارد نایل آید . از این رو ، برای رسیدن به هدف آرمانی خود از هیچ کوششی فروگذار نکرده ، سعی می کند از تمام استعدادها و توانمندی های خود بهره گرفته تا به سر منزل مقصود برسد . اما بسیار اتفاق افتاده که به هدف خود نرسیده و از طی کردن مراتب کمال و پیشرفت باز می ماند .

شاید بتوان علل و منشاء این ناکامی ها و شکست ها را در چند عامل خلاصه نمود :

الف) خطا و اشتباه بودن مسیری که پیوده اند .

ب) روشن نبودن هدف و مقصود

ج) عدم توجه به توانمندی ها

د) انتخاب و گزینش معیارهای نادرست

همه این عوامل می تواند ناشی از استبداد به رای و خودمحوری فرد باشد و اینکه فرد خود را بی نیاز از همفکری ، تبادل نظر و مشورت با دیگران بداند .

روشن است که زندگی فراز و نشیب های فراوانی دارد و هر فردی به تهایی قادر بر فهم ، حل و رفع موانع و مشکلات زندگی نیست و تنها می توان در سایه تعامل اندیشه و تضارب افکار و مشورت ، سره را از ناسره جدا کرد .

اگر اندکی با تامل و دقت به پیرامون خود و حتی به گذشته انسان ها و سایر کشورها توجه کنیم . متوجه می شویم که بیشتر اکتشافات ، اختراعات و نظریه پردازی ها در عرصه های گوناگون ، محصول هم اندیشی ، تعامل و بهره گیری از تجربه ها ، ایده ها و نظریات دیگران بوده است . اگر قرار باشد هر فردی تنها به خود متکی باشد . و هیچ گاه از تجارب و اندیشه دیگران بهره نگیرد ، طبیعی است که به بقالندگی و پیشرفت نائل می شود و به شکوفایی و ترقی زیاد امیدوار نباشد . البته ، روشن است که مراد از پیشرفت و بالندگی در زندگی پیشرفت در عرصه های مادی ، معنوی ، اخلاقی ، اجتماعی ، انسانی است .

دین اسلام به لحاظ جامعیت ، بالندگی ، سعادت بخشی و پویایی ، که در قوانین و آموزه های خود دارد ، به خاطر همفکری و مشورت توجه ویژه ای نموده و اهمیت آن و فواِد آن را گوشزد نموده است . مقاله حاضر در پی آن است تا اهمیت مشاوره را از منظر دینی مورد بررسی قرار دهد .

معنای مشاوره :

«مشاوره» و مشتقات آن از قبیل تشاور و غیره به معنای استخراج رای صحیح است . بدین معنا که انسان وقتی خودش درباره کار یا مسئله ای اطلاع درست و نظر صحیحی ندارد ، به دیگری مراجعه کند و از او نظر درست و محکم را بخواهد .

در لغت نامه دهخدا واژه «مشاوره» چنین تعریف شده است :

کلمه مشورت و مشاوره ، که در تداول فارسی زبانان به کسر «واو» تلفظ می شود ولی تلفظ صحیحی آن مشاوره به فتح «واو» و «راء» است . واژه ای عربی از ریشه شار یشیر به معنای بیرون آوردن ، آراستن و رای زدن است .

مشاوره همچنین در مفهوم جدید و حرفه ای آن ترجمه واژه انگلیسی (Counseling) از ماده (Counsel) به معنای پند ، نصیحت ، راهنمایی و پیشنهاد است .

مفهوم مشورت در اسلام

در قرآن کریم سه بار کلمات هم خانواده مشورت ذکر شده است و به معنای توافق و هم رایی ، اهتمام به جلب نظر و رای مردم در مسائل حکومتی و عاملی از مجموعه عوامل موثر در تشکیل یک جامعه سالم به کار رفته است . موارد مذکور به ترتیب از : بقره 233 ، آل عمران 159 ، سوری 38 . در احادیث و روایات هم مشاوره عمدتاً به معنای گفتگو و تبادل نظر با افراد صاحب نظر و خردمند و استفاده از رای و نظر آنان درتصمیم گیری های مهم و دشوار آمده است .



موضوعات: مقالات
   چهارشنبه 20 شهریور 1392نظر دهید »

تهیه کننده:خانم نصیبه محمدیان ازطلاب مدرسه

پوشش برای بشر باتوجه به آیات قران امری فطری وتکوینی است چنانکه ادم وحوا اولین انسانها چون از درخت ممنوعه خوردند زشتیها وعورتشان نمایان شد برآن شدند با برگ درخت بهشت خودشان را بپوشانند .(اعراف ۳۲)

اما دین اسلام به دلیل جایگاه وارزش والای پوشش صحیح درایجاد امنیت وآرامش روانی فرد واجتماع ودوری از فساد و وسوسه زنان و مردان جامعه واز هم گسیختگی بنیان خانواده ها حد ومرز آن را بهطور مشخص تبیین کرده است.

آیات مربوط به حجاب به تدریج وطی سه مرحله کلی نازل شده است.درابتدا به دلیل جایگاه والای زنان پیامبر وظیفه آنان را تبیین می کند که علاوه بر رعایت پوشش کامل از پشت پرده وحجاب با نا محرمان تماس بگیرندوجز به ضرورت از خانه های خود خارج نشوند.(احزاب ۵۳و۳۲و۳۳)

در مرحله دوم طی آیاتی مقدار وچگونگی پوشش زنان مومن را این گونه بیان می دارد که ضمن رعایت کامل عفت در رفتار تمام بدن و زینت های پنهان خود حتی سر وسینه و گردن را با جلباب (چیزی شبیه چادر) وخمار (روسری بلند )بپوشانند.از این حکم فقط صورت ودو کف دست تا مچ وهمچنین درمقابل محارم سببی ونسبی وکنیزان و بردگان وزنان مسلمان وکسانی که میل جنسی به زنان ندارند معاف می شوند .(احزاب ۵۹ونور۳۱)

در مرحله سوم به زنان پیر وسالخورده اجازه می دهد در صورت نداشتن زینت وبدون قصد خودنمایی جلباب وخمار خود را بردارند هرچند رعایت پوشش کامل بری آنان ترجیح دارد(نور۴۲)


موضوعات: مقالات
   سه شنبه 19 شهریور 13921 نظر »

1 2

جستجو
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31