تهیه کننده:مبلغین مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان

حسابگر کیست؟
اما این‏که چه کسی و یا چه کسانی انسان را مورد محاسبه قرار می‏دهند و اعمال او را بررسی می ‏نمایند، آیات و روایات فراوانی در این زمینه نقل شده، اما اولین کسی که انسان‏ها را مورد محاسبه قرار می‏دهد، خداوند است.
الف) خداوند
با توجه به آیات فراوان از جمله «إِنَّ إِلَيْنَا إِيَابَهُمْ (25) ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُمْ» آری محققاً به‏ سوی ما می‏ آیند و حسابشان به عهده ماست. (غاشیه/26-25)
خداوند می ‏فرماید: بازگشت و محل اصلی مراجعه پس از مرگ، خدا خواهد بود، انسان‏ ها در دنیا هرگونه عمل کنند، در نهایت به سوی او خواهند آمد و پاداش و محاسبه اعمال آن‏ها را او انجام می‏دهد.
آیات در واقع می‏خواهند بین بشارت‏ های الهی به مؤمنان و عذاب کافران در روز قیامت جمع نمایند که ای پیامبر، اگر در دنیا کسی کافر شد، نگران نباش، زیرا در قیامت نزد ما خواهد آمد و ما اعمال همه انسان‏ ها، چه کافر و چه مؤمن را به طور دقیق مورد بررسی قرار می‏دهیم و مخالفان را عذاب و مؤمنان را بهره ‏مند از نعمت‏های الهی قرار خواهیم داد.
باتوجه به این‏که خداوند در آیات قبل از آیات فوق‏ الذکر می‏فرماید: پس تو ای پیامبر، ایشان را تذکر بده که وظیفه تو تنها تذکر است، وگرنه تو تسلطی بر آنان نداری، تذکر را هم تنها به کسانی بده که تذکر پذیرند، نه آن‏ها که اعراض کرده و کفر ورزیدند، که خدا ایشان را به عذاب بزرگ شکنجه خواهد داد و در جای دیگر خداوند به رسول خود می‏فرماید: «فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ ـ لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ ـ  إِلَّا مَنْ تَوَلَّى وَكَفَرَ ـ  فَيُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَكْبَرَ» (غایشه/24-21)
دو آیه مورد بحث می‏خواهد  نوعی دلداری و تسلی خاطر به پیامبر بدهد که اگر چه عده ‏ای با تو مخالفند، لجاجت می‏ ورزند و تو را اذیت و آزار می‏کنند، اما این مسأله نسبت به امر مهم نبوت اهمیت ندارد، زیرا بازگشت همه آن‏ها به‏سوی ماست و اعمال آن‏ها مورد محاسبه دقیق ما قرار خواهند گرفت به ‏گونه‏ ای که هیچ‏ چیز از ما پنهان نخواهد شد. پاداش و مجازات‏ ها نیز به دست ما می‏ باشد.
پس در قیامت، حسابگر خداوند است، خدای عالم و عادل و عزیز که به احدی ظلم نمی‏کند و حساب او از هر حسابگر دیگر کفایت می‏کند «… وَكَفَى بِنَا حَاسِبِينَ»(الانبیاء/ 47) و کافی است که ما حساب کننده باشیم. حسابگری که مهربان است و به تمام ریز و درست کار و افکار ما آگاه است، حسابگری که در یک چشم به ‏هم زدن به حساب خلایق می‏رسد و او سریع ‏ترین حسابگر است. «… وَهُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِينَ»(الانعام/ 62) خدای تعالی حساب عمل مردم را از موقع مناسبش تاخیر نمی‏ اندازد و اگر به ظاهر حساب و پاداش عملی تاخیر می‏افتد، برای رسیدن موقع مقتضی است.
شخصی از حضرت علی(ع) پرسید: خداوند چگونه این همه خلایق را حسابرسی می‏کند؟ به امام فرمودند: همان‏گونه که همه آن‏ها را روزی می‏دهد، حساب همه آن‏ها را می‏رسد. پرسید: چگونه حسابرسی می‏کند در حالی‏که آنان خدا را نمی‏ بینند؟ حضرت فرمودند: «کما یَرُزقُهُم و لایرونه»(نهج البلاغه، کلمات قصار 300) خدای متعال به همه اعمال بندگان علم حضوری دارد، حساب و نتیجه‏ ی اعمالشان بر او روشن است و نیازی به حساب تک تک آن‏ها نیست، گرچه ثمره آن برای بندگان در قیامت آشکار می‏گردد.

   جمعه 1 شهریور 1392نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

تهیه کننده:خانم فاطمه احمدی ازمبلغین مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان

وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ (٥) لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ (٦)
درباره این آیه شریفه تفاسیر گوناگونی شده است. مولانا در مثنوی خود طبق روش همیشگی، همراه با تذکراتی، آیات را تفسیر می‏کند که در این‏جا به گوش ه‏ای از آن اشاره می‏کنیم.
ایشان در دفتر ششم خود این‏گونه آغاز می‏کند که می‏خواهد خیلی از ناگفتنی ‏ها را بگوید. در کلام عارفان، گاه کلماتی است که هر کسی نمی‏ تواند آن‏ها را بفهمد و درک کند، لذا این‏گونه اشاره می‏کند که خداوند متعال نیز به پیامبران خود دستورات را می ‏گفت و از آن‏ها می‏ خواست تا به مردم ابلاغ کنند، چه آن‏ها را گوش کرده و عمل کنند و چه گوش نکنند.
در ادامه می‏گوید: ای انسان، به همه چیز خوب نگاه کن تا بتوانی به حقیقت آن دست پیدا کنی و خدا را در آن ببینی، زیرا تو فقط همین ظاهر نیستی و باطنی عمیق در وجود تو قرار دارد. این جسم، ظاهر توست. وقتی شاه عالم وجود اراده فرماید که روح به او بپیوندد، فرشتگان فریاد می‏زنند: ای ارواح، از مرکوب جسم ‏ها و بدن‏ ها پایین آمده و مجرد شوید. خداوند متعال با پوششی از صوت و حرف و گفتگو پرده ‏ای بر باغ معانی می‏ کشد تا از آن باغ چیزی جز رایحه و بویی به مشام آدمی نرسد. این جاست که می‏ فرماید: ای طالب حقیقت، تا می ‏توانی این بو را به کمک عقل و هوشت بیشتر استشمام کن، بلکه آن بو، گوش تو را گرفته، به سوی اصل می‏ برد. در ادامه تشبیه جالبی می‏کند، این‏که: خودت را از دچار شدن به بیماری زکام محافظت کن، این سرما تو را دچار بیماری‏های نفسانی می‏کند.
می‏دانیم که بیماری زکام، مانع رسیدن بو به مشام انسان می‏شود. در این‏جا نیز کبر، غرور، خودبینی، هواپرستی، دچار شدن به قیل و قال دنیوی و شنیدن و گفتن حرف‏های لغو و بیهوده را زکام معنی می‏کند، زیرا همۀ، این‏ها مانع رسیدن آن بوی حقیقت به مشام جان انسانی می‏شود. می‏فرماید: وقتی دیدی زمین روحت از سردی و انجماد روحی کسانی که تو را به امور دنیوی مشغول می‏کنند، تأثیر پذیرفته، به سوی معارف حقیقی رو بیاور و نصیحت ناصحان حقیقی را گوش کن و به آن‏ها عمل کن. ای کسانی که خورشید حقیقت را نادیده گرفته و خود را به قیل و قال مشغول ساخته ‏اید، نصایح خیرخواهانه حضرت حق و انبیا و اولیاء و مصلحان فقط بر گوش ظاهری شما اثر می‏گذارد، ولی بر گوش باطن‏ تان مؤثر نمی‏ افتد. بنابراین نصیحت ما در شما اثر نمی‏گذارد، البته بدان که نصیحت شما نیز در ما اثر نمی‏گذارد.
مهر آن در جان توست و پند دوست        می‏زند بر گوش تو بیرون پوست
پنــد مــا در تــو نگیــرد ای فلان        پنــد تــو در ما نگیرد هم، بدان(1)
در جایی دیگر، ایشان در قالب داستانی، نکاتی ظریف و عارفانه بیان می‏کند. داستان خریده شدن بلال حبشی توسط یکی از یاران پیامبر(ص) از اُمیّه که از مشرکین قریش بود.
بلال، به دین اسلام پیوسته بود، اُمیّه از این کار بسیار ناراحت شده، او را به سختی شکنجه‏ می‏کرد، اما بلال در مقابل همه شکنجه ها «احد احد» می‏ گفت و از دین خود دست بر نمی‏ داشت. تا این‏که این خبر به پیامبر(ص) رسید. ایشان کسی را برای خریدن بلال نزد اُمیّه فرستاد. قاصد به اُمیّه گفت: من برده‏ ای سپید به تو می‏دهم و تو این برده‏ ی سیاه را به من بده. اُمیّه گفت: 200 درهم نقره هم باید بپردازی و او قبول کرد. اُمیّه بلند خندید و گفت: اگر در خریدن این غلام این‏قدر اشتیاق نشان نمی‏دادی، من حتی حاضر بودم معادل یک دهم مالی که به من پرداختی بفروشم. اما قاصد گفت: ای سبک مغز، تو مانند کودکان، جواهری را با دانه گردویی مبادله کردی. من به ظاهر سیاه او نگاه نمی‏کنم، بلکه روح و باطن اوست که در نظر من به دو جهان می‏ ارزد.
مولانا از این‏جا به بعد نکات اخلاقی را متذکر می‏شود که: همان‏گونه که مسافران کاروان ‏ها، طلاها و جواهرات خود را دود اندود می‏کردند تا از یغمای حرامیان در امان بماند، بلال نیز به منزلۀ طلای نابی است که برای محفوظ ماندن از حسادت حاسدانی که در حماقت خانه‏ ی دنیا زندگی می‏کنند، ظاهرش سیاه شده است. یعنی :
1ـ تو ای انسان نباید کمالات و فضایل خود را برای دیگران  ظاهر کنی، مبادا که حسادت بددلان برانگیخته شود.
2ـ چشم ظاهر بین خود را حقیقت بین کن تا بتوانی از محسوسات ظاهری گذشته و حقیقت روح قدسی را بشناسی، چنان‏که آن کافر، مفتون ظاهر شده بود، لذا نتوانست ضمیر تابناک بلال را بشناسد.
در ادامه گفتگو می‏گوید: بلال، صفت بندگی خود را به تو نشان داد. یعنی تو فقط بندگی او را دیدی، نه آقایی او را. این غلام را بگیر و به جای بلال را به من بده، ما هر دو سود برده‏ ایم، اما سود تو مجازی است و سود من حقیقی. ای کافر به‏ هوش باش که دین شما برای شما و دین من برای من است.
این تو را و آن مرا، بردیم سود            هین لکم دین ولی دین این جهود
خود سزای بت پرستان این بود            جلّش اطلس، اسب او چوبین بود
همچو گور کافران پر دود و نار            وز بـرون بربسته صـد نقش و نگار(2)
سزای بت ‏پرستان یعنی ظاهرپرستان این است که اسبی چوبین با زینی حریر داشته باشند. صورت بدون محتوا مانند قبر کافران است که اندرونش سرشار از دود و آتش است، ولی نمای بیرونی‏ اش از نقش و نگارهای بسیار آراسته شده است.
1- کریم زمانی، شرح جامع مثنوی معنوی، دفتر 6، چ هفتم، تهران: انتشارات اطلاعات، 1383، ص47 و مولانا جلال‏الدین محمد بلخی، مثنوی معنوی، به کوشش محمد استعلامی، چ ششم، ج6، تهران: زوّار، 1372 ص 12.
2- کریم زمانی، همان، ص 313؛ مولانا جلال‏الدین محمد بلخی، همان، ص 55؛ محمد تقی جعفری، تفسیر و نقد تحلیل مثنوی، ج 13، چ یازدهم، تهران: انتشارات اسلامی، 1367، 413.

   جمعه 1 شهریور 1392نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

مؤسس مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان آیت الله سیدکاظم نورمفیدی، امام جمعه گرگان، ظهر امروز (1 شهریور) در خطبه های این هفته نماز عبادی سیاسی این شهر گفت: برخی از تندروهای سیاسی در کشور، دست به تخریب و اتهام زدن به گروه ها و دولت ها می کنند، اما باید بدانند که این کارها در شان و شخصیت یک مسلمان نیست.

نماینده ولی فقیه در استان گلستان با اشاره به آغاز هفته دولت ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان رجائی و باهنر و یارانشان، افزود: تندروها همیشه برای کشور از هر نوع و در هر سطحش و حتی برای جهان، ضرر به همراه دارند.
به گفته وی، این گروه ها و افراد باید اجازه بدهند که دولت ها سرکار بیایند و کارهای خود را در دست بگیرند و انجام دهند و اگر نتوانستند کاری کنند، آنگاه نقد و انتقادات سازنده داشته باشند.

آیت الله نورمفیدی تصریح کرد: این افراد و گروه ها متاسفانه در مکان های مقدس کارها و حرف های تخریب کننده و اتهام زدن های خود را انجام می دهند که این کار گناهان آنها را بیشتر می کند.
وی ادامه داد: رهبر معظم انقلاب اسلامی، نقد سازنده را امری مطلوب و ارزشمند دانسته اند و نقد نیز از نعمت های الهی است و ما باید فرق بین نقد سازنده و کارساز را با تخریب به خوبی بدانیم و درک کنیم.

به گفته آیت الله نورمفیدی، دولتی که هنوز کارش را شروع نکرده نمی توانیم او را نقد سازنده کنیم و به او راهکار ارائه دهیم، چه برسد به آن که بخواهیم دولت را نقد کنیم.

نماینده مردم گلستان در مجلس خبرگان رهبری در بخش دیگری از سخنان خود گفت: امنیت و احساس امنیت، یکی از مسائل مهم است که در نتیجه اعتمادسازی دولت ها به وجود می آید.

آیت الله نورمفیدی افزود: ایجاد اعتماد در جامعه از مهمترین راه هایی که می تواند کشور با به پیش ببرد و دولت ها را نیز در امور و کارها و برنامه های خود موفق کند.

خطیب جمعه گرگان ادامه داد: البته دولت ها باید با مردم صداقت داشته باشند، خلف وعده نکنند و کارهائی که انجام می دهند، منت نگذارند و کارهای خود را چند برابر جلوه ندهند و همچنین خود را خدمتگزار مردم ببینند.


آیت الله نورمفیدی با اشاره به اول شهریور و نیمه ماه شوال، گفت: در چنین روزی حمزه عموی پیامبر (ص) به شهادت رسید و ایشان اولین شهید اسلام بود و پیامبر (ص) نیز به عمویش علاقمندی شدیدی داشت.

وی یادآور شد: همچنین امروز سالروز وفات حضرت عبدالعظیم حسنی است که از رجال اهل بیت (ع) و فرهیختگان اهل بیت (ع) بود و ایشان از مردان با اعتقاد دینی خود، علم را همرامی می کرد.آیت الله نورمفیدی در خطبه اول این هفته نماز عبادی سیاسی جمعه گرگان با اشاره به خطبه 147 نهج البلاغه از سخنان امیر المومنین (ع)، گفت: در این خطبه حضرت به فلسفه وجودی بعثت خاتم الانبیاء (ص) اشاره داشته اند که فلسفه این بود مردم را از همه بندگی ها آزاد کند و همه را به سوی بندگی خدا براساس کتابی که خداوند نازل کرده، سوق دهد.
وی ادامه داد: خداوند در این کتاب آسمانی برای بندگانش تجلی کرده و خود را در این کتاب ارزشمند نشان داده است.

خطیب جمعه گرگان در ادامه گفت: به فرموده خداوند در قرآن کریم، زمانی می رسد که اگر این کتاب آسمانی همانطور که باید تفسیر شود، بازارش کساد می شود، اما اگر قرآن تحریف شود، بازارش رونق خواهد گرفت و در بلاد اسلامی چیزی نامانوس تر از معروف برای مردم پیدا نمی شود.

وی در پایان خطبه ها، خود و دیگران را به تقوای الهی دعوت کرد.


   جمعه 1 شهریور 1392نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

وفات حضرت عبدالعظيم علیه السّلام مورخين راجع به اين كه حضرت عبدالعظيم علیه السّلام در چه سالي ، يا چه ماهي ، يا چه روزي از دنيا رفته چيزي ننوشته اند . آري در كتاب روح و ريحان مي نويسد : آن حضرت در حدود سنه 250 از دينا رفته ، ولي مدركي نقل نمي كند .

بعضي از نويسندگان مي نويسند : از آن روايتي كه از امام علي النقي علیه السّلام به فضيلت حضرت عبدالعظيم علیه السّلام رسيده ( و ما آن را بعد از اين خواهيم نگاشت) استفاده مي شود كه آن بزرگوار در زمان امام علي النقي علیه السّلام از دنيا رفته است و امام علي النقي هم در سنه 254 شهيد شد . عمادزاده در جلد دوم زندگاني حضرت موسي بن جعفر علیه السّلام صفحه 391 مي نويسد : حضرت عبدالعظيم علیه السّلام به عقيده شيخ صدوق در سال 252 شهيد شده ولي معلوم نكرده كه شيخ صدوق اين عقيده را در كدام كتاب هاي خود متذكر شده ؟! علامه مجلسي در مزار كتاب بحار مي نويسد : يكي از شيعيان حضرت رسول اكرم (ص) را در عالم خواب ديد كه فرمود : جنازه مردي از فرزندان من از سكه الموالي ( كه نام كوچه اي بوده ) حمل مي شود و در باغ عبدالجبار بن عبدالوهاب نزديك درخت سيبي دفن خواهد شد . وقتي آن شخص شيعه از خواب بيدار شد نزد عبدالجبار رفت و پيشنهاد كرد كه آن باغ را از او بخرد . عبدالجبار گفت : اين باغ مرا براي چه مي خواهي ؟ آن مرد جريان خوابي را كه ديده بود نقل كرد . عبدالجبار گفت : خوابي كه تو ديده اي من نيز ديده ام ، لذا آن درخت و باغ را براي حضرت عبدالعظيم علیه السّلام و شيعيائي كه در اين جا دفن شوند وقف نموده ام . بعد از اين جريان بود كه حضرت عبدالعظيم علیه السّلام مريض شد و از دنيا رفت . موقعي كه بدن آن بزرگوار را برهنه كردند تا غسل دهند كاغذي در جيب او به دست آمد كه حسب و نسب خود را در آن كاغذ بدين نحو نوشته بود : انا ابوالقاسم ، عبدالعظيم بن عبدالله بن علي بن حسن الامير بن زيد بن الحسن المجتبي بن علي بن ابيطالب علیه السّلام . طريحي در كتاب منتخب مي نويسد كه نقل شده : از جمله افرادي كه زنده دفن شدند حضرت عبدالعظيم علیه السّلام بود كه قبرش در شهرري قرار دارد . و در كتاب روح و ريحان هم مي نگارد : حضرت عبدالعظيم علیه السّلام را دشمنانش در حالي كه زنده بود ، در زير خاك دفن كردند و آن بزرگوار به اجل طبيعي از دنيا نرفت !! العلم عندالله لانه اعلم به حقائق الامور . ولي مرحوم حاج ميرزا حسين نوري در كتاب لؤلؤ و مرجان اين نقل را تكذيب نموده . 2- گنبد و بارگاه حضرت عبدالعظيم علیه السّلام در كتاب منتخب التواريخ از كتاب مجالس المؤمنين نقل مي كند : حرم مطهر حضرت عبدالعظيم علیه السّلام را كه در شهرري قرار دارد مجدالملك قمي در سنه 480 بنيان نهاد . مجدالملك را لشكريان به علت عداوت مذهبي در سنه 492 از نزد سلطان كشيدند و اعضاي او را قطعه قطعه نمودند ، آنگاه آن اعضاء قطعه قطعه شده را در تابوتي نهادند و در جوار حضرت سيدالشهداء دفن كردند . بنيان ايوان و رواق حضرت عبدالعظيم علیه السّلام از آثار شاه طهماسب بن شاه اسماعيل صفوي است. در سنه 944 بود كه مرحوم فتحعلي شاه ضريح نقره اي براي حضرت عبدالعظيم علیه السّلام تقديم كرد . در سنه 1222 بود كه مرحوم ناصرالدين شاه قاجار طلاكاري گنبد و بارگاه حضرت عبدالعظيم علیه السّلام را شروع كرد . آيينه كاري و نقاشي ايوان مطهر حضرت عبدالعظيم علیه السّلام را ميرزا آقاخان نوري كه صدراعظم دولت ايران بود به پايان رسانيد .روضه حضرت عبدالعظيم علیه السّلام داراي چهار در متقابل است . دري كه طرف قبله ضريح قرار دارد و از خاتم هاي بسيار عالي به شمار مي رود از تقديمي هاي فتحعلي شاه است . دري كه سمت پائين ضريح قرار دارد و از خاتم هاي مرغوب است از تقديمي هاي ناصرالدين شاه است . دري كه سمت شمال ضريح قرار دارد و به اصطلاح آن را در ورودي مي گويند از تقديمي هاي محمدشاه قاجار است . دري كه در سمت مغرب ضريح است از تقديمي هاي صدراعظم است . 3- توليت آستانه حضرت عبدالعظيمعلیه السّلام عزيزالله عطاردي در كتاب زندگاني حضرت عبدالعظيم علیه السّلام مي نويسد : در زمان سلطنت شاه طهماسب اوّل كه مقارن با سال 936 هجري بوده يكي از رجال بزرگ مذهبي آن عصر به نام : ميرسيد حسين خاتم المجتهدين كه داماد محقق كركي بود و از فقهاي عظيم الشأن و جليل القدر اماميه و زعماي مذهب به شمار مي رفت ، از جبل عامل به ايران دعوت شد . پس ازورود مرحوم ميرسيد حسين به ايران ، پادشاه وقت توليت بقاع مطهره حضرت معصومه و حضرت عبدالعظيم علیه السّلام و حضرت احمدبن موسي (شاه چراغ) عليهم السلام و هم چنين توليت مقبره شيخ صفي الدين جد سلاطين صفويه را در اردبيل به عهده اين سيد شريف واگذار كرد . و اكنون توليت اين سه بقعه شريفه و اداره امور مقبره صفي الدين در دست اخلاف و احفاد ميرسيد حسين علیه السّلام مي باشد . جناب آقاي دكتر سيدمحمد علي هدايتي وزير سابق دادگستري و استاد عالي قدر دانشگاه تهران كه اكنون توليت آستانه مباركه حضرت عبدالعظيم علیه السّلام را در اختيار دارند دوازدهمين فرزند مرحوم ميرسي حسين خاتم المجتهدين است و نسب ايشان به محمد ديباح فرزند حضرت صادق علیه السّلام مي رسيد



موضوعات: مناسبتهاي روز
   جمعه 1 شهریور 1392نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

در سال 3 هـ در روز جنگ احد حضرت حمزه وسيد الشهداء و 69 نفر از مسلمانان به شهادت رسيدند(1). بعضى جنگ احد را در 17 شوال نقل كرده اند(2).
در اين جنگ مسلمانان هزار نفر بودند كه به نوشته عده اى سيصد نفر در بين راه برگشتند و براى جنگ 700 نفر باقى ماند. كفار 3000 نفر بودند و 2000 نفر و 4000 نفر و 5000 نفر هم گفته اند تعداد كشته هاى كفار 22 يا 23 يا 28 نفر و تعداد شهداء 70 نفر بود(3).  در اين روز دندان و پيشانى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم را شكستند(4).

فداكارى هاى اميرالمومنين عليه السلام

در اين روز بر اثر فداكاريها و شجاعت هايى كه اميرالمومنين على عليه السلام در دفاع از وجود شريف خاتم الانبياء صلى الله عليه و آله  و حفاظت از آن حضرت نشان داد جراحت هاى زيادى بر بدن مباركش رسيد اين در حالى بود كه ديگران فرار كرده بودند و پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود يا على آيا مى شنوى كه از آسمان تو را مدح مى كنند. يكى از ملائكه به نام رضوان مى گويد «لا سيف الا ذوالفقار و لا فتى الا علي» اميرالمومنين عليه السلام مى فرمايد : از خوشحالى گريستم و خداوند سبحان را بر اين نعمت حمد كردم در اين جنگ پيروزى در ابتداء از آن مسلمانان بود ولى مقدارى كه به تعقيب دشمن رفتند و ميدان خالى شد بازگشتند و مشغول جمع غنايم شدند و اكثر نگهبانان از دستور پيامبر صلى الله عليه و آله پيروى نكردند، و محل نگهبانى خود را رها كردند و مانند بقيه مشغول جمع غنايم شدند.
خالد بن وليد كه از سردسته هاى كفار در اين جنگ بود از همان قسمت با كفار حمله كردند تعداد اندكى از نگهبانان دره كه از دستور پيامبر سرپيچى نكرده بودند، شهيد شدند و كفار از پشت سر به مسلمانان حمله كردند. فراريان كفار هم تا اين وضع را ديدند بازگشتند و حمله به مسلمين شدت گرفت. جراحتهاى فراوانى بر بدن پيامبر صلى الله عليه و آله رسيد و شيطان فرياد برآورد كه محمد كشته شده است مسلمانان با شنيدن اين ندا فرار كردند، و فقط چند نفرى از وجود مبارك پيامبر صلى الله عليه و آله محافظت كردند كه عبارت بودند از اميرالمومنين عليه السلام و ابودجانه كه شهيد شد و زنى به نام نسيبه و انس بن نضر كه تازه از مدينه رسيده بود(5).

بانويى به نام نسيبه

در اين روز يكى از كسانى كه جانفشانى كرد و فرار نكرد بلكه مانع از فرار ديگران نيز شد بانويى به نام نسيبه دختر كعب بن مازنيه بود و به او ام عماره مى گفتند او با شوهر و دو پسر خود در جنگ احد شركت داشتند. نسيبه مشك آبى به دوش داشت و سقايت لشكر اسلام را مى نمود هنگامى كه موقعيت را چنان ديد كه مسلمين در حال فرار هستند مشك را به كنار انداخت و خود را پيش روى پيامبر صلى الله عليه و آله سپر كرد به گونه اى كه جراحات زيادى بر او وارد شد كه مداواى يكى از آنها تا يك سال بعد ادامه داشت.
اين زن فداكار دست به شمشير برد و چنان ضربه اى بر ابن حميه كه قصد كشتن پيامبر صلى الله عليه و آله را داشت زد كه او فرار كرد عبدالله فرزند سبيه خواست فرار كند كه مانع او شد و او را تشويق به جنگ و دفاع از پيامبر صلى الله عليه و آله نمود و او قبول كرد. پيامبر صلى الله عليه و آله به نسيبه فرمود «بارك الله عليك ِ يا نسيبه» در اين حال پيامبر صلى الله عليه و آله ديد يكى از مهاجرين فرار مى كند در حاليكه سپرش را به پشتش بسته است آن حضرت فرمودند اى صاحب سپر سپرت را بينداز و خودت به جهنم برو سپس آن حضرت به نسيبه فرمود سپر او رابردار او آن را برداشت و مشغول جنگ با مشركين شد در اين هنگام حضرت فرمود مقام نسيبه از مقام فلان و فلان و فلان افضل است چه اينكه آنان فرار كردند(6).

شهادت حضرت حمزه عليه السلام

در اين روز جناب حمزه بن عبدالمطلب عموى پيامبر صلى الله عليه و آله به شهادت رسيد.
آن حضرت برادر رضاعى پيامبر صلى الله عليه و آله بود چون هر دو بزرگوار از زنى به نام ثويبه شير خورده بودند(7).

آن حضرت مردى شجاع و با هيبت بود و در اين جنگ به دست وحشى و به دستور هند همسر ابوسفيان كشته شد. هند به خاطر كشته شدن پدر و برادر و عمويش در جنگ بدر ابتدا قصد نبش قبر مادر پيامبر را داشت ولى كفار قريش از ترس نبش قبور امواتشان مانع شدند. اين بود كه او وحشى را با وعده هايى به كشتن پيامبر صلى الله عليه و آله يا على مرتضى و يا حمزه عليهما السلام تحريك كرد. وحشى گفت از كشتن پيامبر صلى الله عليه و آله و پسر عمويش على عليه السلام عاجزم ولى براى كشتن حمزه كمين مى كنم.
او در ميدان جنگ با نيزه اى بر سينه و يا شكم مبارك آن حضرت زد و آن حضرت را شهيد كرد وقتى خبر به هند دادند آن خبيث دستور داد سينه آن حضرت را بشكافد و جگر مبارك آن حضرت را بيرون آورد وقتى خواست به جگر حمزه دندان بزند دندانهاى نحسش كارگر نشد همچنين هند با خنجرى گوشها بينى و … آن حضرت را جدا كرد و به گردن انداخت.

پيامبر صلى الله عليه و آله سلم هنگامى كه حمزه را با آن وضع ديدند گريستند و عباى مبارك را روى او كشيدند كه خواهرش صفيه او را به آن حال نبيند و فرمودند «يا عم رسول الله و اسد الله و اسد رسوله .. يا فاعل الخيرات كاشف الكربات …» اميرالمومنين و فاطمه زهرا عليهما السلام و صفيه و ديگران بر آن حضرت گريستند(8) پيامبر صلى الله عليه و آله بر بدن مبارك او نماز خوانده و او را در اُحد دفن نمودند. بعد از چهل سال معاويه خواست نهرى از احد عبور دهد با قبر حضرت حمزه برخورد نمود و سر بيلها به پاى حمزه رسيد و فورا خون جارى شد.
حضرت رضا عليه السلام به نقل از رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند بهترين برادران من على عليه السلام و بهترين عموهاى من حمزه عليه السلام است.(9)


پى‏نوشتها:
* برگرفته شده از كتاب تقويم شيعه نوشته حجت الاسلام و المسلمين عبدالحسين نيشابورى.

1.مسار الشيعه ص 15-17 بحار الانوار ج 20 ص 18 توضيح المقاصد ص 27 سيره ابن هشام ج 3 ص 67 الموسوعه الكبرى فى غزوات النبى الاعظم صلى الله عليه و آله و سلم ج 2 ص 110 تقويم المحسنين ص 12.

2. بحار الانوار ج 97 ص 168.
3. مسار الشيعه ص 15.
4. بحار الانوار ج 20 ص 18.
5. ارشاد ج 1 ص 87 اسدالغابه ج 4 ص 21 مسار الشيعه ص 16 مصباح كفعمى ج 2 ص 600.
6. بحار الانوار ج 20 ص 54.
7. بحارالانوار، ج15، ص281.
8. بحارالانوار: ج20، ص55. حمزه سيدالشهدا عليه السلام، ص28_29.
9. عيون اخبار الرضا عليه السلام، ج2، ص61. رياحين الشريعه، ج4، ص350.


منبع: سایت آیت الله شیرازی



موضوعات: مناسبتهاي روز
   جمعه 1 شهریور 1392نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

حمزه کسي است که پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله درباره‏اش فرمود: هر کس مرا زيارت کند، ولي به زيارت حمزه نرود، جفا کرده است.

فردا 15 شوال، سالروز غزوه احد است. جنگي که در سال سوم هجرت در دامنه کوه احد روي داد و به شهادت 72 نفر از ياران پيامبر گرامي اسلام(ص) از جمله عموي پيامبر حضرت حمزه (ع) انجاميد.

حضرت حمزه سيدالشهدا (ع)
در «اعيان الشيعه» مي خوانيم: نام او، قبل از اسلام و بعد از اسلام حمزه به معناي شير يا شدت بود، به فرمان پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله لقب او «اسداللَّه» و «اسدرسوله» و «سيدالشهدا» گذاشته شده.

حضرت حمزه در سال دوم بعثت اسلام آورد و همراه پيامبر عزيز صلي الله عليه وآله هجرت نمود. او از نامداران قريش بود، همين که شنيد ابوجهل توهين و جسارت به پيامبر صلي الله عليه وآله کرده، با شدت ناراحتي وارد مسجدالحرام شد، ديد که ابوجهل در کنار کعبه نشسته است با کمان خود چنان بر سر او زد که شکافته شد و گفت: من دين محمد صلي الله عليه وآله را پذيرفته ام، چرا به او توهين کرده‏اي؟

مسلمان شدن حمزه، در قدرت اسلام و جلوگيري از آزار پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله نقش مهمي داشت. پيامبر صلي الله عليه وآله ميان حمزه و زيدبن‏حارثه برادري برقرار کرد.

حضرت علي عليه السلام مي‏فرمود: اي کاش، بعد از رحلت پيامبر اسلام، دو يار همچون جعفر طيار و حمزه داشتيم.

حمزه در سال اول هجري پرچمدار رسول اللَّه صلي الله عليه وآله در جنگ بواط و جنگ بني‏قينقاع بود. (1) او در جنگ بدر، افراد متعددي را به هلاکت رساند و در جنگ احد به هر سو حمله مي‏کرد، دشمن را تار و مار مي‏نمود.

رسول خدا صلي الله عليه وآله همين که بدن مقدس حمزه را در احد قطعه قطعه ديد، تصميم گرفت (2) که 70 نفر از مشرکان را به اين سرنوشت برساند، ولي آيه نازل شد که: «هرگاه خواستيد مجازات کنيد، فقط به مقداري که به شما تعدّي شده، کيفر دهيد نه بيشتر از آن و اگر صبر و شکيبايي کنيد، اين کار براي شکيبايان بهتر است» (3)

بعد از نزول آيه شريفه، بلا فاصله پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله گفت: «صبر مي‏کنم، صبر مي‏کنم». با اينکه براي پيامبر زماني سخت تر از هنگامي که بدن مبارک حضرت حمزه را با آن وضع در ميدان ديد، وجود نداشت ولي به خاطر رضاي خداوند چنان صبر و بزرگواري از خود نشان داد که قابل بيان نيست.

همين مشرکان مکّه که در احد، آن چنان رفتار کردند، بعد از چند سال (روز فتح مکّه) به فرمان رسول گرامي صلي الله عليه وآله مورد عفو عمومي قرار گرفتند. اگر رفتار مشرکان را در احد، کنار رفتار پيامبر صلي الله عليه وآله با مردم مکّه قرار دهيم عواطف و بزرگواري و انسانيت را مشاهده مي‏نماييم.

حمزه شهيدي است که امام سجاد عليه السلام در خطبه مسجد شام (بعد از شهادت امام حسين عليه السّلام) به خويشاوندي او افتخار نمود. (4)

او به فرمان پيامبر بزرگوار صلي الله عليه وآله در بعضي جنگها فرمانده بود و با تهديدات خود، جلوي سوء قصدها و توطئه‏ها را نسبت به پيامبر عزيز صلي الله عليه وآله مي‏گرفت. (5)

حمزه کسي است که در جنگ بدر، يکي از سرکردگان ارتش کفر را که به قدرت خود مغرور بود، هلاک نمود. (6) او کسي است که روز قيامت بر مرکب رسول خدا صلي الله عليه وآله سوار مي‏شود. (7)

حضرت فاطمه زهرا عليها السلام هر هفته به زيارت قبر او رفته، اشک مي‏ريخت. (8) حمزه کسي است که پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله درباره‏اش فرمود: هر کس مرا زيارت کند، ولي به زيارت حمزه نرود، جفا کرده است. (9)

حمزه شهيدي است که سينه‏اش را بعد از شهادت، شکافته، جگرش را بيرون آوردند و جويدند، گوش و بيني و دست و پاي مبارکش را قطعه قطعه نمودند. (10)

پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله لباس خود را از تن بيرون آورد و بر روي جنازه قطعه قطعه شده حضرت حمزه انداخت. (11)

وقتي که صفيه خواهر حمزه (عمه رسول خدا صلّي اللَّه عليه و آله) به احد آمد تا بدن برادر شهيدش را ببيند، پيامبر اکرم به فرزند صفيه گفت: مادرت را منصرف کن. آن بانوي اسلام گفت: من مي‏دانم؛ برادرم شهيد شده است و بدن مبارکش را قطعه قطعه کرده‏اند، مي‏توانم صبر کنم، اين شهادتها در راه خدا کم است، ما از اين پيشامد خشنوديم و صبر کرده و در راه خداوند متعال به حساب مي‏آوريم.

پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله که روحيه را آنقدر بالا ديدند، اجازه دادند که خواهر بر سر جنازه برادر حاضر شود، ولي در عين حال رسول خدا صلي الله عليه وآله دست مبارکش را بر قلب اين بانو (که عمه اوست) گذارد، خواهر گريه‏ها کرد، رسول خدا صلي الله عليه وآله هم گريه کرد، ولي جمله‏اي برخلاف رضا و تسليم نگفت. (12)

پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله هفتاد و دو بار، بر بدن حمزه نماز خواند به اين ترتيب که اول بر حمزه نماز خواند، سپس هر يک از شهدا را که مي‏آوردند در کنار بدن مقدس حمزه قرار مي‏دادند و پيامبر صلي الله عليه وآله بر هر دو نماز مي‏گزاردند. (13)

حمزه کسي بود که رسول خدا صلي الله عليه وآله درباره‏اش فرمود: «احبُّ اَعمامي اليَّ حمزةُ». (14) شهيدي است که پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله همين که ديد، زنان مدينه براي ساير شهدا عزاداري و گريه مي‏کنند، با چشمان اشکبار فرمود:
«لکِنْ حَمزةُ لا بَواکيَ لَهُ» (15)، «حيف، که براي عموي شهيدم گريه کننده‏اي نيست».

زنان مدينه از آن پس براي حمزه به قدري عزاداري کردند که رسول خدا صلي الله عليه وآله در حق آنان فرمود: به خانه‏هايتان برگرديد، خداوند پاداش اين عزاداري شما را با رحم و الطاف خود جبران کند، انصافاً حق ياري را ادا نموديد. (16)

پي نوشت:
1- جنگ با يهودياني که پيمان خود را شکستند و اين واقعه بعد از جنگ بدر بود، کامل ابن اثير جلد 2 صفحه 137
2- نورالثقلين، جلد 3 صفحه 96 ذيل آيه 126 سوره نحل
3- وَ اِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقبْتُمْ وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصّابِرينَ سوره نحل آيه 126
4- منتهي الامال صفحه 461
5- فروغ ابديت ، جلد 1 صفحه 273 و صفحه 272
6- فروغ ابديت جلد 1 صفحه 506
7- سفينةالبحار، حمزه
8- بحارالانوار، جلد 10، صفحه 442
9- سفينةالبحار، حمزه
10- سفينةالبحار، هند
11- سفينةالبحار ج 1 ص 338
12- اعيان الشيعه جلد 6 صفحه 246
13- اعيان الشيعه جلد 6 صفحه 246
14- تنقيح المقال مامقاني جلد 1 صفحه 375
15- سيره ابن هشام جلد 3 صفحه 104
16- سيره ابن هشام جلد 3 صفحه 105

«کتاب عمره، تأليف حجةالاسلام محسن قرائتي»



موضوعات: مناسبتهاي روز
   جمعه 1 شهریور 13921 نظر »
نظر از: مرتضي جهانگرد [بازدید کننده]
مرتضي جهانگرد

سلام چقدر مظلوم بود كه كسي براي حمزه ع گريه نمي كرد خدايا من را با حمزه محشور گردان

1395/07/10 @ 20:24


فرم در حال بارگذاری ...

روزمسجدروز معیاد درون
پاک صافی میکند دل از برون
روز مسجدروز محراب وگُل است
منبر دل درکدامین محفل است؟

30مرداد92روزمسجدبرخدامان ووارستگان درگاه الهی مبارکباد

دلنوشته:ز-میراحمدی


موضوعات: مناسبتهاي روز
   پنجشنبه 31 مرداد 13921 نظر »
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: گلپونه [عضو] 
5 stars

سلام
از تلاش شما در مسیر تبلیغ مجازی تشکر می کنم.
با داداشم حسین به روزم منتظر نظرات سازنده شما.

1392/06/02 @ 14:49


فرم در حال بارگذاری ...

1 ... 154 155 156 ...157 ... 159 ...161 ...162 163 164 ... 257

جستجو
تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31