اوصاف پروردگار

امام هادی علیه السلام می فرمایند :

اِنَّ اللهَ لا یوصَفُ اِلاَّ بِما وَصَفَ به نَفْسَهُ وَ اَنّی یوصَفُ الذَّی تَعجِزُ الحَواسُُّ اَنْ تُدْرِکَهُ وَ الاَوْهامُ اَنْ تَنالُهُ وَ الخَطَراتِ اَنْ تَحُدَّهُ وَ الاَبْصارُ عَنِ الاحاطَهِ بِه نَای فی قُرْبِهِ وَ قَرُبَ فِی نَایهِ، کَیفَ الکَیفَ بِغَیر اَنْ یقال: کَیفَ، وَ اینَ اْلاینَ بِلا أن یقالَ: اینَ هُو، مُنْقَطِعُ الکَیفِیهِ وَ الاینیهِ الواحِدُ الاَحَدُ، جَلَّ جَلالُهُ و تَقَدَّسَتْ اسْماؤُهُ؛ بحارالانوار، ج4، ص303

به راستی که خدا جز بدانچه خودش را وصف کرده است، وصف نشود. کجا وصف شود آن که حواس از درکش عاجز است، و تصورات به کنه او پی نبرند، و در دیده‌ها نگنجد، او با همه نزدیکی‌اش دور است و با همه دوری‌اش نزدیک، کیفیت و چگونگی را پدید آورده، بدون اینکه خود کیفیت و چگونگی داشته باشد. مکان را آفریده، بدون این که خود مکانی داشته باشد. او از چگونگی و مکان برکنار است، یکتای یکتاست، شکوهش بزرگ و نام‌هایش پاکیزه است.

 


موضوعات: مناسبتهاي روز
   پنجشنبه 4 خرداد 1391نظر دهید »

آیت الله نورمفیدی مؤسس مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان وامام جمعه گرگان در خطبه های نماز جمعه (10 آبان):  همه دنیا به لانه جاسوسی بودن سفارتخانه‌های آمریکا پی بردند

امام‌ جمعه گرگان گفت: اگر ملت ایران 34 سال گذشته شعار مرگ بر آمریکا را سرداده‌اند و سفارتخانه این کشور را لانه جاسوسی معرفی کرده‌اند اکنون تمام دنیا پی به این حقیقت برده‌اند.آیت‌الله سید‌کاظم نورمفیدی در خطبه‌های امروز نماز‌ جمعه گرگان اظهار داشت: شعار مرگ بر آمریکا تنها متعلق به ملت ایران نیست و همه دنیا باید شعار مرگ بر آمریکا را سر دهند.

وی افزود: اگر ملت ایران 34 سال گذشته این شعار را سرداده‌اند و سفارتخانه این کشور را لانه جاسوسی معرفی کرده‌اند اکنون تمام دنیا پی به این حقیقت برده‌اند.

نماینده ولی فقیه در استان گلستان خاطرنشان کرد: زمانی می‌توان شعار مرگ بر آمریکا را ترک کرد که دولت آمریکا از مرکب شیطان پیاده شده و دست از شیطنت‌های خود علیه ملت‌های مظلوم بردارد.

نورمفیدی با اشاره به جنایت‌های دولت آمریکا علیه ملت ایران گفت: دولت آمریکا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی حمایت‌های همه‌جانبه‌ای را از رژیم گذشته به عمل آورد، کودتای 28 مرداد‌ را در ایران انجام داد و برای جلوگیری از پیروزی انقلاب اسلامی برنامه‌های مختلفی را به اجرا گذاشت.

به گفته وی، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز دولت آمریکا چندین کودتا علیه دولت و ملت ایران طراحی کرد، دارایی‌های ایران را در خارج از کشور بلوکه و از تروریست‌ها برای کشتار ملت مظلوم ایران حمایت کرد.

نماینده مردم استان گلستان در مجلس خبرگان رهبری اضافه کرد: علاوه بر اینها دولت آمریکا در طول 34 سال گذشته علاوه بر حمله نظامی مستقیم به طبس به سکوهای نفتی ایران نیز به طور مستقیم حمله کرد و حتی هواپیمای مسافربری ایران را در خلیج‌فارس مورد حمله قرار داد.

نورمفیدی در ادامه با اشاره به مسائل سوریه اظهار داشت: مسائل این کشور به جایی رسیده که طرفین به این نتیجه رسیدند تنها راه پایان مشکلات مذاکره است.

وی خاطرنشان کرد: دولت‌های غربی دیگر به این نتیجه رسیدند که آنچه را که در سوریه انجام داده‌اند دیگر به نتیجه نمی‌رسد بنابراین جنایات خود را در عراق انجام می‌دهند.

امام جمعه گرگان ادامه داد: عده‌ای که مخالف خودساخته و مزدور غرب هستند علم مخالفت با دولت سوریه را برافراشته‌اند و شرط گذاشته‌اند که اگر بشار اسد از قدرت کناره‌گیری کند در مذاکرات آینده حضور می‌یابند. حال باید دید که آیا حق با آنهاست یا با ملت سوریه.

نورمفیدی تصریح کرد: دولت سوریه معتقد است کار باید به دست مردم سپرده شود و آنها از طریق برگزاری انتخابات برای آینده خود تصمیم‌گیری کند. آیا این منطق درست است و یا منطقی که از غرب تبعیت می‌کند.

به گفته وی، بشار اسد هنوز هم پایگاه مردمی دارد و مردم خواهان حضور وی در سوریه هستند.

نماینده ولی فقیه در بخش دیگری از خطبه‌های خود با اشاره به در پیش بودن ماه محرم گفت: عاشورا در تاریخ بی‌نظیر است یک سویه آن نماد جنایت بود که چهره بشریت را تاریک کرد و در سوی دیگر آن نماد عدالت‌خواهی و ظلم‌ستیزی بود.

نورمفیدی افزود: انسان باید به خود ببالد که در میان کاروان انسانیت شخصیت نورانی مانند ابا‌عبدالله الحسین (ع) وجود داشت که تمامی خوبی‌ها و مردانگی و عزت در او نمایان بود.

وی تأکید کرد: گریه برای امام حسین(ع) باید عالمانه باشد. گریه برای امام حسین به این معناست که ما عضو گروهی هستیم که رهبر آن برای مبارزه با ظلم و برقراری عدالت تمام هستی خود را فدا کرد و ما به پیروی از او عدالت‌خواه و ظلم‌ستیز هستیم.


   چهارشنبه 15 آبان 1392نظر دهید »

آیت الله نورمفیدی در جمع پیرغلامان حسینی عنوان کرد: امروز دنیا بیشتر از هر زمان به امام حسین(ع) نیاز دارد

نماینده ولی فقیه در گلستان با بیان اینکه امروز دنیا به امام حسین(ع) بیشتر از هر زمان نیاز دارد، گفت: در مقابل اختلافات و انحراف های فکری نحله ای و فرقه ای بهترین مقابله امام حسین (ع) است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مدرسه علمیه الزهرای (س) گرگان ، آیت الله سید کاظم نورمفیدی، نماینده ولی فقیه در گلستان و امام جمعه گرگان، در اختتامیه یازدهمین اجلاس پیر غلامان حسینی در مصلی گرگان گفت: حق و باطل در طول تاریخ از اول خلقت آدم ادامه دارد وجنگ همیشه بین متکبران است و خواهد بود.
وی با بیان اینکه چرا حادثه کربلا در میان همه جنگ ها در طول تاریخ ممتاز بوده است چرا عاشورا به اندازه جلوه پیدا کرده است، افزود: باید در کربلا رمزی نهفته باشد و دارای خصوصیاتی باشد که حتی قبل از تولد حضرت امام حسین(ع) و حادثه عاشورا پیامبر برای آن اشک ریخته است.

آیت الله نورمفیدی اظهارداشت: با توجه به اینکه همه ائمه معصومین خود به شهادت رسیدن اما بازهم انگشت اشاره آنان به سوی کربلا است.

وی با اشاره به اینکه چه رمزی در کربلا وجود دارد تصریح کرد: اوج درگیری حق و باطل در روز عاشورا در صحنه کربلا اتفاق افتاد.

نماینده ولی فقیه در گلستان گفت: ورود امام حسین در صحنه عاشورا به معنای تمام اسلام است. که از توحید گرفته تا به کوچکترین مسائل اخلاقی به وسیله امام حسین (ع) در آن روز نشان داده شده است.

وی افزود: دشمنان به دنبال این هستند که اگر می خواهید از حرکت شیعه جلو گیری شود باید عاشورا را از آنان گرفت که امروز این کار از سوی استکبار ادامه دارد.

آیت الله نور مفیدی اظهارداشت: امام حسین(ع) قیام کرد تا جهل و نادانی را از بین ببرد.

وی با بیان اینکه امروز دنیا به امام حسین(ع) بیشتر از هر زمان نیاز دارد، تصریح کرد: در مقابل اختلافات و انحراف های فکری نحله ای وفرقه ای بهترین مقابله امام حسین (ع) است.


   چهارشنبه 15 آبان 1392نظر دهید »

علم تهذیب نفس است كه انسان را به مقام انسانیت می رساند.

امام خمینی(ره) برای اخلاق جایگاه ویژه ای قائل بود  و آن را سرمایة سعادت دو جهان می دانست. این جایگاه ویژه از نگاه عارفانه و حكیمانه ایشان به مقولة اخلاق نشأت می گرفته است و این بدان معنا می باشد كه ایشان رذایل و فضایل اخلاقی را به دقت تحلیل می كرد و آن را فیلسوفانه به بحث می گذارد و محاسن و معایب هر یك را بر می شمرد. امام خمینی(ره) اخلاق را مبتنی بر اصول و آموزه های عمیق فلسفی و كلامی انسان شناسی می دانست. امام خمینی(ره) عمیقاً به اخلاق دینی اعتقاد داشت؛این بدان معنا می باشد كه ایشان رذایل و فضایل اخلاقی را از دل احادیث معصومین(ع) بیرون می كشید؛ لیكن سنت نقل اكتفا نمی كرد و برای تحلیل این احادیث از عقل نیز بهره می گرفت.

در آثار امام شواهدی وجود دارد كه ایشان اخلاق را به معنای جمع خُلق و خصلت های درونی و ملكات نفسانی می دانست كه منشأ صدور اعمال از انسان، بدون رویه و تأمل آگاهانه می شود و در بر گیرندة فضایل و رذایل اخلاقی می باشند. ایشان در این زمینه و در تعریف خُلق می نویسند:

«بدان كه خُلق عبارت است از حالتی است در نفس كه انسان را دعوت به عمل می كند، بدون رویه و فكر، مثلاً كسی كه دارای خُلق سخاوت است. آن خُلق او را وادار به جود و انفاق می كند، بدون آنكه مقدماتی تشكیل دهد و و مرجّحاتی فكر كند، گویی كه یكی از افعال طبیعه او است، به طوری كه حفظ نفس كند كه گویی یكی از افعال طبیعه او است.»(1)

اخلاق مورد نظر امام صرفاً اخلاق فردی و شخصی نمی باشد و سطوح مختلف اجتماعی اخلاق نیز مد نظر ایشان بوده است. برای مثال می توان بیان كرد كه آنگاه كه امام از عدالت فقهی و الهی صحبت می كند، عدالت را فضیلتی اجتماعی قلمداد می كند یكی از ویژگی های حاكم اسلامی می شمارد. او عدالت را هدف برپایی نظام سیاسی و غایت آن معرفی می كند و از مدیران و مسئولان می خواهد كه پاسدار عدالت باشند. ایشان اخلاق فردی را مقدم بر اخلاق سیاسی و اجتماعی می دانند و برنامةتربیتی و اصلاحی امام نیز مبتنی بر همین دیدگاه قرار گرفته است. ایشان معتقدند كسانی كه بدنبال برپایی عدالت در جامعه هستند ابتدا باید خود از این فضیلت برخوردار گردند. ایشان می فرمایند:

«ما تا اصلاح نكنیم خودمان را، نمی توانیم كشور خودمان را اصلاح كنیم.»(2)

یا بیان می دارند:«هر كسی از خودش باید شروع كند. و عقاید و اخلاق و اعمالش را تطبیق با اسلام بدهد و بعد از اینكه خودش را اصلاح كرد، آن وقت دنبال این باشد كه دیگران را اصلاح كند.»(3)

و یا:«سازندگی های روحی مقدم بر همة سازندگی هاست، جهاد سازندگی از خود افراد باید شروع شود.»(4)

«علم تهذیب نفس است كه انسان را به مقام انسانیت می رساند.»(5)

شرح چهل حدیث، شرح حدیث جنود عقل و جهل، جهاد اكبر و مبارزه با نفس عمده آثار اخلاقی امام به حساب می آیند. در كتاب های اسرار الصلاه، آداب الصلاه و تقریرات فلسفی نیز مطالب اخلاقی به طور پراكنده ارائه شده است. برخی از مبانی مورد پذیرش امام، كه اثر مستقیمی بر تفكر اخلاقی او داشته است به قرار زیر می باشند:

اول. امام به طریق پیشینیان خود انسان را دارای دو نشئه می داند: نشئه ظاهرة دنیوی كه بدن اوست و نشئه باطنیه غیبیة ملكوتیه كه از عالم دیگر است.

دوم. مقامات سه گانة نفس انسانی. نفس انسان دارای مراتب و درجاتی است و هر درجه جنودی رحمانی یا شیطانی دارد كه همیشه میان آنها نزاع و جدال است.

سوم. قابلیت انعطاف و تغییر پذیر بودن انسان. شرط لازم برای دگرگونی خلقیات انسان، تحول پذیری روح انسان می باشد. امام بارها بر این موضوع تأكید كردند كه انسانها (به خصوص جوان ها ) مادامی كه در دنیا به سر می برند راحت تر می توانند اخلاق خود را اصلاح كنند. ارسال پیامبران و اصلاح اخلاق و كیفر و پاداش انسان مبین این مطلب می باشد.

چهارم. ابتنای اخلاق  بر دین. «دستیابی به معرفت الهی و فهم اسرار شریعت و علم باطنی با رعایت ظاهر شریعت، عمل به دستورات شرع و تأسی به سنت رسول الله حاصل می شود. جهاد اكبر نیز غلبة انسان بر قوای ظاهری و بیرون راندن جنود شیطان از تن است. امام خمینی در این ارتباط بیان می دارد:

«تا انسان متأدب به آداب شریعت حقه نشود، هیچ یك از اخلاق حسنه از برای او به حقیقت پیدا نشود و ممكن نیست كه نور معرفت الهی در قلب او جلوه كند و علم باطن و اسرار شریعت از برای او منكشف شود.»(6)

پنجم. سعادت. فهم سعادت و عوامل مؤثر در آن در اندیشة امام خمینی(ره)، كلید فهم بسیاری مباحث اخلاقی و اجتماعی وی و راه دریافت فهم ارتباط اخلاق و سیاست در اندیشة اوست. امام، سعادت را دریافتن لذت و امور ملایم می داند، از این رو، ملاك آن یافتن و دریافت ملایمات است. با این حال درك سعادت در مورد انسان كمی دشوارتر است؛ نخست به دلیل پیچیدگی وجود انسانی از این جهت كه صاحب قوا و مراتب گوناگون است و باید سعادت تمامی قوا را بدست آورد و سپس به دلیل محدود نبودن حیات انسان به این دنیا و در نظر گرفتن سعادت با تصور وجود دنیایی دیگر برای انسان.

سعادت با تزكیه مراتب سه گانه انسان، یعنی قوای جسمانی، خیال و باطن و قوة عاقله به دست می‎آید این قوا بایستی با عمل به قوانین الهی به صورت قوای انسانی در آید. برای رسیدن به سعادت، تعدیل و تقویت عقل عملی و نظری لازم است. عقل نظری باید به مقام فعلیت درآید و حقایق عالم را آن چنان كه هست و نظام وجود را به آن نحوی كه مبدأ و معاد است درك كند. عقل عملی نیز باید انسان را به عمل صالح و تصفیة قوای جسمانی رهنمود كند. برای تعدیل قوای جسمانی وجود عدالت ضروری است.

بنابراین، امام اعتقاد داشتند كه علاوه بر دارا بودن عقاید صحیح، اخلاق و هر عملی كه انسان را در زندگی فردی و اجتماعی او به سعادت نزدیك سازد، از لوازم سعادت به شمار می آید.

ششم. معیار بودن عدالت در اخلاق. عدالت غایت اخلاق محسوب می شود زیرا به معنای صحّت و درستی تمام قوا است. امام همچون ارسطو عدالت را عبارت از تمام فضایل می داند و آن را حدّ وسط بین افراط و تفریط تعریف می نماید.

امام عدالت را همان صراط مستقیم می داند و در این باره می نویسد:

« … طریق سیر انسان كامل از نقطة نقص عبودیت تا كمال عز ربوبیّت، عدالت است كه خط مستقیم و سیر معتدل است و اشارات بسیاری در كتاب و سنت بدین معناست، چنان چه صراط مستقیم، كه انسان در نماز طالب آن است، همین سیر اعتدالی است … و اعتدال حقیقی جزء برای انسان كامل كه از اول سیر تا منتهی النهایه وصول هیچ منحرف و معوج نشده است، برای كسی دیگر مقدور و میسور نیست، … و چون خط مستقیم و اصل بین دو نقطه، بیش از یكی نیست، از این جهت، فضیلت به قول مطلق و سیر بر طریق عدالت و بر سبیل اعتدال، بیش از یكی نیست، ولی رذایل را انواع بسیار، بلكه غیر متناهی است. »(7)

امام خمینی عدالت را خواست فطری بشر، از جمله سنن الهی، یكی از مقاصد قرآن، هدف اسلام و هدف ارسال پیامبران می دانست. به همین خاطر، معتقد به تأثیر غیر قابل انكار آن در سعادت انسان بود .

هفتم. تقدم اخلاق شخصی و فردی بر اخلاق جمعی و توّجه به بعد اجتماعی اخلاق. در كتاب هایی مانند چهل حدیث و جهاد اكبر بحث اصلاح احوال شخصی ارائه شده است. امّا این به معنای آن نیست كه امام نگاهی شخصی و فردی به اخلاق داشته است. با دقت در این كتب و آثار دیگر امام مشخص می گردد كه امام از زاویه فردی به اخلاق می نگریسته است زیرا كه اخلاق به احوال درون انسان می پردازد و اصلاح جامعه نیز در گرو اخلاق صحیح رهبران و شهروندان آنان است و این باعث كاركرد اجتماعی اخلاق می شود.

در كتاب های اخلاقی امام همانند كارهای سیاسی و فقهی ایشان به این كاركرد اجتماعی اشاره شده است. برای مثال در حدیث هفتم از كتاب چهل حدیث به غضب پرداخته شده است. در آن جا اشاره شده است كه حدّ اعتدال این قوّه باعث فوایدی چون دفع موذیات و مضرّات از جامعه و شخص، جهاد با دشمنان دین و حفظ جان و مال و ناموس بشر، رفع مفسدات نظام عائله و نظام جامعه و مدینة فاضله، سدّ‎ ثغور و حدود مملكت و حفظ نظام ملّت و بقای قومیّت، نگهبانی از تهاجم اشرار به مدینة فاضله، جهاد با دشمنان انسانیت و دیانت، اجرای حدود و تعزیرات و سیاسات الهی جهاد با نفس می شود. از طرف دیگر، سستی و تفریط در قوّة غضبیه نیز آسیب های اجتماعی زیادی نیز همچون سستی در امر به معروف و نهی از منكر، جلوگیری نكردن از ظلم ستمكاران، قلّت ثبات و فرار از جنگ و فرو نشستن اقدام در مواقع ضرورت و تن در دادن به ننگ و عار و ذلّت و مسكنت را به همراه دارد.

هشتم. تربیت انسان هدف بعثت انبیاء. مطابق با نظریات امام، هدف از ارسال انبیاء انسان سازی و رساندن انسان به سعادت و تكامل است. امام نیز برنامة خود را انسان سازی كه همان ادامة راه انبیاء است می‎داند.

امام مانند تعاریف مشهور علمای اخلاق، اخلاق را تعدیل قوای آدمی و رسیدن به عدالت و رعایت حدّ وسط می داند. امّا آن چه نزد امام بیش از اخلاق نظری دارای اهمیّت است اخلاق عملی و تأثیر اخلاق بر زندگی افراد است. امام بر خلاف سایر علمای علم اخلاق در بدو امر به بحث از قوای چهارگانة نفس نمی پردازد بلكه این مبحث را در ذیل بحث كلی تری قرار می دهد و آثار و راه حل های بیشتری برای آن می یابد. ایشان در جایی اشاره كرده است:

«علمای فنّ اخلاق مجموع فضایل نفس را در تحت چهار جنس داخل كرده اند كه عبارت است از: حكمت، عفّت، شجاعت و عدالت و حكمت را فضیلت نفس ناطقه ممیزه دانسته اند؛ و شجاعت را از فضایل نفس غضبیه؛ و عفّت را از فضایل نفس شهویّه و عدالت را تعدیل فضایل ثلاث شمرده اند. و سایر فضایل را به این چهار فضیلت ارجاع داده اند و تفصیل و تحدید هر یك از آنها از عهدة این اوراق خارج است و برای امثال ما چندان مفید نیست.»(8)

امام به این علّت كه مراد از علم اخلاق و تهذیب نفس و حصول حقایق معارف و لیاقت نفس برای جلوة توحید می دانستند، كتبی چون طهارت الاعراق ابن مسكویه ، اخلاق ناصری خواجه نصیرالدین طوسی و احیاء العلوم غزالی را كتاب اخلاقی نمی دانستند. از نظر ایشان این كتاب ها تأثیری در تهذیب باطن انسان ندارند. در حالی كه كتاب اخلاقی باید دوای درد باشد و نسخة درمان.

امام نشانه هایی برای فعل اخلاقی برشمرده اند كه برخی از آنان به قرار زیر می باشد :

«1. آزادانه و اختیاری بودن فعل اخلاقی. پذیرش تغییر در اخلاق انسان و ارائه روش های درمان آن، به معنای قبول اختیار انسان در اصلاح رفتار و اخلاق خویش است. در كتاب طلب و اراده، مبانی چنین بحثی از دیدگاه امام خمینی بیان شده است این بحث به ویژه با مسئلة سعادت در ارتباط است …

2. تكرار و ممارست در انجام افعال اخلاقی. امام خُلق را حالتی نفسانی می داند كه انسان را بدون رویه و فكر دعوت به عمل می كند. اخلاق زمانی حاصل می شود كه ریاضت و تفكر و تكرار وجود داشته باشد. آدمی تا زمانی كه در این دنیا زیست می كند، می تواند اخلاق خود را تغییر دهد و اكمال مكارم اخلاق، هدف از بعثت تمامی انبیاء است.

3.اكتسابی بودن فعل اخلاقی. اگر اخلاق و منش انسان را بر عواملی مانند ارث و اقتضائات مختلف اجتماعی و اقتصادی مبتنی سازیم، بحث از تغییر خلق و خوی، بی معنا خواهد بود. طرح مباحث تربیتی و تلاش در تغییر اخلاق جامعه به معنای اكتسابی بودن اخلاق است. ارائة روش های مختلف برای كسب فضائل و درمان اخلاق نادرست به این معناست كه امام آن را پذیرفته است.»(9)

روش هایی كه امام برای اصلاح اخلاق ارائه می كند با ویژگی هایی كه برای اخلاق بر شمرده است مرتبط می باشد. از نظر ایشان ابتدا باید ملكات نادرست تشخیص داده شود و تا مدّتی با استعانت از خدا بر ضدّ آنها رفتار شود. برای این منظور هم از روش های علمی چون تذكّر، تفكّر، ضبط خیال و هم از روش های عملی چون عظم و اراده و عمل كردن بر خلاف عادت نادرست استفاده می شود. مراحلی چون مشارطه، مراقبه و محاسبه نیز در جهت تكمیل موارد فوق می باشد.

راه حل یا درمان هایی كه امام برای علاج اخلاق قبیح و فاسد در كتاب چهل حدیث ارائه می كند اغلب درونی می باشد و فرد باید با ریاضت و تكرار و تذكّر و غیره خود را اصلاح نماید. در این كتاب امام برای حكومت یا جامعه كارویژه ای ارائه نكرده است امّا در آثار دیگری امام برای علاج اخلاق راه كارهای بیرونی ارئه كرده است كه این نشان دهندة اهمیّت محیط در وضعیّت اخلاق جامعه می باشد. امام معتقد بودند كه موانع اخلاق صحیح درونی و بیرونی می باشند. موانع درونی با تلاش اشخاص در اصلاح اخلاقشان بر طرف می شود امّا موانع بیرونی كه شامل استبداد و اختناق حاكم بر جامعه می باشد نیاز به مبارزة جمعی افراد جامعه دارد. در این نقطه امام از فاز اصلاح وارد فاز انقلابی می شود واین تحول در كتاب امام نمایان است. «در گفتمان انقلاب، تهذیب اخلاق نه تنها برای نیل به سعادت فردی افراد، بلكه گامی ضروری در راه بهبود اخلاق جامعه است. امام در جایی مبارزه با ایادی استعمار و دشمنان را منوط به مقاومت در برابر حبّ نفس و جاه و كبر و غرور كرده است.»(همان؛172)

در مجموع باید بیان داشت دیدگاه های اخلاقی امام خمینی(ره) مبتنی بر نگاه ایشان به انسان و جهان می باشد. بر اساس دیدگاه ایشان، انسان موجودی محدود است ولی در صورت تحصیل كمالات و مكارم والای انسانی قابلیّت حركت تا بی نهایت را دارا می باشد انسان دارای مقام خلیفة الهی بر روی زمین است منتها رسیدن به این مقام مبتنی بر مسیری است كه انسان برای خود انتخاب می كند.

از نظر امام حیات اصلی و راستین انسان، حیات اخروی می باشد و زندگی او در این دنیا، با زندگی مادی و حیوانی آمیخته است. انسان برای رسیدن به مقام خلیفة الهی باید به تزكیه و پاك كردن نفس بپردازد و همواره خود را در خدمت به دین و خلق خدا قرار دهد.

باید بیان داشت كه دیدگاه های اخلاقی امام مبتنی بر اصول و آموزه های عمیق فلسفی و كلامی است كه از نگرش ایشان به انسان و هستی سرچشمه می گیرد.

منابع:

1- امام خمینی، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)،1371،ص 510.

2- امام خمینی، صحیفة امام،ج14، تهران، مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)،1378،ص16.

3-     همان؛ج14،ص 244.

4-     همان؛ج11، 379.

5-     همان؛ج18، 405.

6- امام خمینی، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)،1371،ص51.

7-    امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)،1378،ص147.

8- امام خمینی، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)،1371،ص511.

9-  كیخا، نجمه، مناسبات اخلاق و سیاست در اندیشة اسلامی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی،1386.



موضوعات: مناسبتهاي روز
   چهارشنبه 15 آبان 13921 نظر »

باز هم دشت بلا گل داده است
درمیان اشک خدا افتاده است
باز هم دیده ماسنگین شد
نم نم اشک به جان آذین شد
بازهم  کوچه ما رنگ غم است
بیرق ،سنچ وعلم خود ماتم است
باز هم ازغم ترک خورده لبی
آب سوزداز حیاءنیمه شبی
باز هم این آب به آب افتاده است
حجله غم برفرات افتاده است


دلنوشته :ز-میراحمدی


موضوعات: مناسبتهاي روز
   شنبه 11 آبان 1392نظر دهید »

اشک برافشانید که موسم محرم حسین فاطمه(س)می آیدوکوچه ها را معجر مشکین ببندیدکه فصل پرپر شدن آلاله هادربزم فرات است.

دلنوشته:ز-میراحمدی


موضوعات: مناسبتهاي روز
   شنبه 11 آبان 1392نظر دهید »

رخداد غدیر در ذی الحجه سال دهم هجری ، تنها یک حادثه تاریخی نیست. غدیر تنها نام یک سرزمین نیست ، یک تفکر است ، نشانه ایست از تداوم خط نبوت . چشمه ایست که تا پایان هستی می جوشد. غدیر روز اکمال دین، اتمام نعمت و موجب خشنودی خداست. روز بزرگ ، روز گشایش و روز تکامل است. غدیر نه تاریخ است نه جغرافیا و نه روایت بلکه ولایت است. پیشوند غدیر رسالت است و پسوند آن ولایت و امامت .

امام خمینی (ره) : عید غدیر روزی است که پیغمبر(ص) وظیفه حکومتی را معین فرمود و الگوی حکومت اسلامی را تا آخر تعیین فرمود.

آیت الله خامنه ای ( حفظه الله ): عید غدیر عید ولایت است ، عید سیاست است، عید دخالت مردم در امر حکومت است. عید آحاد ملت و امت اسلامی است.



موضوعات: مناسبتهاي روز
   چهارشنبه 1 آبان 13921 نظر »

بیان اخلاقی حجه الاسلام والمسلمین سیدمجتبی نورمفیدی ریس هیات امنای مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان

روايتی از رسول گرامی اسلام صلی الله عليه و آله و سلّم وارد شده است که مي­فرمايند:

«قال رسول الله (ص) اذا أراد الله بعبدٍ خيراً فقّههُ فی الدين و زهّده فی الدنيا و بصّره بعيوب نفسه» [1]

اگر خداوند تبارک و تعالی نسبت به بنده­ای اراده خير داشته باشد و خير او را بخواهد او را در فقيه در دين قرار مي­دهد و نسبت به دنيا زاهد مي­گرداند و او را به عيوب خويش بصير و آگاه مي­گرداند.

اين سه مسئله و سه مطلب اگر در کسی جمع شد طبق اين حديث نشانه اراده خير توسط خداوند تبارک و تعالی نسبت به اوست؛ اين خيلی مهم است که خداوند تبارک و تعالی نسبت به بنده­ای اراده­ی خير کند؛ يعنی به طور ويژه مورد توجه قرار بدهد. خداوند تبارک و تعالی نسبت به هيچ بنده­ای اراده شر ندارد اگر در اين روايت مي­فرمايد: «قال رسول الله (ص) اذا أراد الله بعبد خيراً» اين به معنای آن نيست که مثلاً در مقابل، خداوند تبارک و تعالی نسبت به بعضی اراده شر دارد. اصلاً چنين چيزی از ساحت خداوند تبارک و تعالی به دور است. آنچه که به طور معمول وجود دارد اين است که خداوند انسان­ها را مي­آفريند، اسباب و وسايل را در اختيار انسان قرار مي­دهد حال انسان يا شاکر مي­شود يا کفور (يا مؤمن مي­شود يا منافق يا راه سعادت طی مي­کند و راه شقاوت) پس اصلاً امکان ندارد و عقلاً محال است که خداوند نسبت به انسان اراده شر داشته باشد. پس منظور از اين اراده خير يعنی توجه و عنايت ويژه و ايجاد زمينه­های تعالی و پيشرفت؛ يعنی توفيق، توفيق الهی يعنی خداوند با لياقتی که انسان از خود نشان مي­دهد، او را مورد عنايت و حمايت ويژه قرار مي­دهد. پس پيش شرط توجه خير از طرف خداوند به انسان اين است که انسان در ابتدا لياقت­هايی از خود نشان دهد مانند محصلی که در کلاس درس شايستگی از خود نشان مي­دهد و مورد توجه معلم و مدير مدرسه قرار گرفته و مورد تشويق واقع مي­شود. ما الآن در مقام بيان آن شايستگي­ها و لياقت­ها نيستيم که انسان چه شايستگي­هايی بايد داشته باشد که از ناحيه خداوند تشويق شود. اما فرض کنيد که انسانی به اين مرحله رسيده که خداوند نسبت به او توجه ويژه کند و خير او را بخواهد و به او مساعدت کند؛ نشانه­های اين توجه چيست؟

1- يکی از نشانه­ها، تفقه در دين است؛ تفقه در دين نه فقط به معنای آموختن علم فقه که البته اين هم مهم است ولی قطعاً منظور رسول گرامی اسلام از تفقه در دين فقط فقاهت به معنای مصطلح نيست. فقاهت در دين يعنی فهم درست دين و معرفت حقيقی و شناخت مستقيم از دين. کسی که خداوند نسبت به او اراده خير کند فهمش از دين فهم درستی مي­شود معرفت او معرفت کاملی مي­شود يعنی در واقع خدا ترسی و دوری از تعلقات دنيوی و دوری از گناه اين­ها اموری هستند که نشان دهنده وصول به آن معرفت حقيقی و فقاهت است. فقاهت صرفاً چند اصطلاح نيست؛ ممکن است کسی اين اصطلاحات را هم به خوبی ياد بگيرد اما اگر ثمره­ای به دنبال آن نباشد؛ خشيت، اخلاص، عبادت، خضوع، خشوع نباشد، معلوم مي­شود فقاهت در دين برای او حاصل نشده است. پس فهم درست از معارف دينی اگر برای انسان حاصل شد اين نشان مي­دهد که اراد الله به خيراً.

خداوند تبارک و تعالی گاهی به يک قوم و جامعه چنين توجهی دارد يعنی يک قوم و يک جامعه ممکن است مشمول عنايت ويژه خداوند واقع شود. در روايتی وارد شده: «إذا اراد الله بقوم خيراً اکثر فقهائهم و اقل جهالهم» يک قوم و جامعه­ای مشمول خير و عنايت الهی قرار گيرد آن که در آن جامعه فقها زياد هستند و جهال آن کم؛ «فإذا تکلم الفقيه وجد اعواناً و إذا تکلم الجاهل قُهر» جامعه مورد عنايت و جامعه­ای که خداوند نسبت به آنها خير اراده مي­کند به گونه­ای است که اگر يک فقيه سخن بگويد ياران خودش را پيدا مي­کند و دل­ها و انظار به او متوجه مي­شود و اگر جاهل سخن بگويد مورد بی توجهی قرار مي­گيرد يعنی جاهل در جامعه دينی مقهور است. اين يک ميزان قوی و روشن برای اين است که بفهميم يک جامعه و قوم و ملتی جامعه­ای الهی هستند يا نه. اگر در جامعه­ای سخن جهال خريدار دارد و طرفدارانی پيدا مي­کنند، معلوم مي­شود اين جامه از خير دور است. ممکن است در يک جامعه همه مسلمان باشند و همه پيرو مذهب اهل بيت هم باشند اما اگر در آن سخن جاهل خريدار داشته باشد اين حاکی از آن است که جامعه الهی نيست. نشانه جامعه الهی اين است که سخن جاهل مورد اعراض واقع مي­شود و سخن فقيه و عارف و اهل حق در جامعه جا دارد و مردم را به سوی خودش جلب مي­کند.

پس يک نشانه از اينکه اراده خير خداوند شامل شخصی و قومی شده اين است که فقيه در دين شده و در آن جامعه فقها زياد مي­شوند.

2- «و زهّده فی الدنيا» اگر فردی مورد عنايت خداوند تبارک و تعالی باشد، نسبت به دنيا او را زاهد مي­گرداند. زهد در دنيا به معنای آن است که کسی وابستگی و تعلق به دنيا نداشته باشد. رسول گرامی اسلام مي­فرمايد: «الزهد فی الدنيا قصر الامل و شکر کل نعمةٍ و الورع عن کل ما حرم الله» [2] زهد در دنيا به معنای فقر، ناداري، و لباس پينه­ دار نيست بلکه زهد در دنيا طبق فرمايش رسول گرامی اسلام يعنی کوتاهی آرزو لذا کسی که اهل طول الامل است، ولو فقير باشد زاهد نيست. «و شکر کل نعمةٍ» زاهد در دنيا کسی است که هر نعمتی را خداوند به او مي­دهد شاکر است و اهل گلايه و ناشکری نيست. و همچنين کسی است که از محرمات الهی اجتناب مي­کند. چنين شخصی زاهد است و نشانه آن است که اسير شهوات دنيويه نيست. ممکن است کسی فقير باشد ولی اهل اجتناب از محارم الله نباشد؛ هر فقيری زاهد نيست و هر زاهدی هم فقير نيست.

پس يکی از نشانه اراده خير خداوند به انسان اين است که خداوند تبارک و تعالی انسان را نسبت به دنيا زاهد مي­گرداند.

3- «و بصّره بعيوب نفسه» اگر به عيوب خودش بصير و آگاه باشد معلوم مي­شود که خداوند به او عنايت و توجه خاص کرده؛ خيلی مهم است که انسان به عيوب خودش آشنا باشد و خودش را بشناسد و به زوايای پنهانی نفس خودش آگاه باشد و هر حرکت و عملی را که انجام مي­دهد، ملاحظه کند آيا از روی خود خواهی است يا از روی تکليف و وظيفه است؟ ما خيلی از کارها را انجام مي­دهيم اما واقعاً چه مقدار از اين کارها از روی تکليف و وظيفه و امتثال اوامر الهيه است و چه مقدار بر خواسته­های خودمان دور مي­زند؟ انسان الهی انسانی است که به عيوب خودش آگاه است؛ بعضی از افراد به عيوب ديگران آگاه­تر هستند تا به عيوب خودشان. بعضی از اوقات جستجوی عيوب ديگران را مي­کنيم اما در پی يافتن عيوب خودمان نيستيم. اگر کسی اين چنين بود اين معلوم مي­شود که مشمول «اراد الله به خيراً» نيست.

پس طبق اين فرمايش و اين بيان نورانی رسول گرامی اسلام (ص) انسانی که در دين فقاهت پيدا کرده، انسانی که نسبت به دنيا زاهد باشد و از محارم الهی اجتناب کند، اين معلوم مي­شود که «اراد الله به خيراً» .

فقاهت در دين چيست؟ همان چيزی است که امام باقر (ع) مي­فرمايد: «إنّ الفقيه حق الفقيه الزاهد فی الدنيا و الراغب فی الآخرة المتمسک بسنة النبی صلی الله عليه و آله و سلّم» [3] فقيه واقعی کسی است که نسبت به دنيا زاهد است و نسبت به آخرت راغب است و به سنت پيامبر(ص) تمسک مي­کند. زهد در دنيا گفتيم به چه معناست امير المؤمنين (ع) در يک بيان نورانی مي­فرمايند: «الزُّهْدُ كَلِمَةٌ بَيْنَ كَلِمَتَيْنِ مِنَ الْقُرْآنِ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ‏ لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ‏ فلم [فَمَنْ‏] لَمْ يَأْسَ عَلَى الْمَاضِی وَ لَمْ يَفْرَحْ بِالْآتِی فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَيْهِ.» [4] زهد بين دو کلمه است کسی که از گذشته ناراضی و مأيوس نباشد و نسبت به آينده شادمان نشود. اگر نسبت به آنچه برايش مي­آيد فرح پيدا بکند و نسبت به آنچه از دست داده ناراحت شود، چنين شخصی زاهد نيست بلکه زاهد کسی است که حسرت از دست رفته­های اين دنيا را نمي­خورد و نسبت به نصيب اين دنيا هم مغرور و شادمان نمي­شود.

در هر صورت به حسب اين کلام نورانی رسول گرامی اسلام (ص) درس خواندن ما مقدمه­ای است برای تفقه در دين؛ اگر درس فقه مي­خوانيم صرف اين درس و حضور در اين درس­ها و تعلم فقه مصطلح باب خير را برای ما مي­گشايد اما لزوماً اين چنين نيست که با تعلم فقه و فقاهت در وادی خير بمانيم. تعلم فقاهت زمينه­ای است برای ورود به معرفت دينی و تفقه و فهم درست دين اگر ما از اين باب گذشتيم و به آن وادی اصلی نزديک شديم مشمول اراده خداوند به خير نسبت به خودمان هستيم آنگاه مشمول اين روايت هستيم «إذا اراد الله بعبد خيراً فقّهه فی الدين» البته در کنار آن بايد زهد در دنيا و بصيرت نسبت به خودمان پيدا کنيم.

بهرحال اين فرصت­ها و اين درس­ها مي­گذرد. چنانچه امروز روز اول سال تحصيلی جديد است، به سرعت باد روز آخر اين سال تحصيلی خواهد رسيد چنانچه سال­های گذشته اين گونه بود. حال که بنا است ما اين ساعت از روز را در ايام تحصيلی در درس­ها شرکت کنيم، اهميت بدهيم بر حضور در کلاس درس. واقعاً آنهايی که به جايی رسيدند از هر نظر کسانی بودند که هميشه اهل همت بودند. اين يک جلسه درس در اين روز و در اين مدرسه از ناحيه من و شما ممکن است به نظر بيايد که در جريان تاريخ هيچ اثری نمي­گذارد ولی زندگی خودمان را عوض مي­کند. اهميت دادن به حضور در درس و مطالعه درس و مباحثه آن و جديت را بابی بدانيم که ما را به آن وادی ايمن و عنايت خداوند مي­رساند. بالاخره حيف است اگر بی توجه باشيم چرا که عمر در يک چشم بهم زدن مي­گذرد و البته دغدغه و مشکلات زندگی قهراً هست و بايد باشد ولی اگر ما به اين راه ايمان داريم اين حديث را سر لوحه زندگی خودمان قرار بدهيم که مي­فرمايد: «من طلب العلم تکفل الله له برزقه» کسی که طلب علم بکند رزق و روزی او را خداوند متکفل است. البته اين بدين معنی نيست که انسان اهل تدبير نباشد؛ انسان در همه چيز بايد اهل تدبير باشد اما اعتماد قلبی و ايمان قلبی بايد باشد در عين حال تلاش هم بايد بکند اما اين تلاش نبايد به گونه­ای رقم بخورد که انسان طالب علم را از مسير تحصيل علم دور بکند. اگر ما به صدق گفتار رسول خدا (ص) ايمان داريم (که داريم) نبايد نگران رزق و روزی باشيم و در طلب و تحصيل علم جديت داشته باشيم با همه مشکلاتی که قبلاً بوده و هست ولی اين مشکلات مي­گذرد و آنچه برای انسان باقی مي­ماند بايد ببينيم که چيست.

إنشاء الله خداوند به همه ما توفيق بدهد و تلاش و جديت کنيم تا بتوانيم اهل تفقه در دين باشيم و از عمر و لحظات خود استفاده کنيم. در روايتی با همين مضمون «اذا اراد الله» آمده که اگر اراده خير خداوند شامل کسی بشود اعمال صالح او بيشتر مي­شود و چه عمل صالحی بالاتر از تحصيل علم؛ آيا اجری بالاتر از جهاد داريم که مجاهدان بدون حساب وارد بهشت مي­شوند؟ در حالی که مي­گويند روز قيامت يک ميزان مي­گذارند که مداد علما و دماء شهدا را در آن ميزان مي­گذارند و در عين حال مداد علما سنگين­تر است از دماء شهدا. لذا بايد قدر لحظات را دانست إنشاء الله خداوند هم به ما توفيق بدهد.



[1] . بحار الانوار، ج77، ص80، حديث3.

[2] . تحف العقول، ص58.

[3] . اصول کافي، ج1، ص70، حديث8.

[4] . بحار، ج77، ص172، حديث8.



موضوعات: نکات اخلاقی
   دوشنبه 29 مهر 13922 نظر »

1 ... 130 131 132 ...133 ... 135 ...137 ...138 139 140 ... 256

جستجو
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31