چرا اين شب، شب قدر ناميده شده، در آن چه اسراري نهفته و چه وقايع و حوادثي در آن رخ داده و رخ ميدهد؟
مفسران قرآن كريم با استفاده از قرآن و احاديث پيشوايان معصوم(عليهمالسلام)، درباره نامگذاري اين شب به شب قدر مطالب و دلايل زيادي آوردهاند كه مهمترين و مناسبترين آنها بدين شرح است:
1- شب قدر، يعني شب بزرگ و باعظمت، زيرا در قرآن كريم قدر به معناي منزلت و بزرگي خداوند عالم آمده همچنان كه در اين آيه ميخوانيم: ما قدر وا… حق قدره3 آنان عظمت خداوند را نشناختند و حبيش در كتاب وجوه القرآن ليله القدر را به ليله العظمه معنا كرده4 رمز اين بزرگي هم در خود سوره قدر بيان گرديده است آنجا كه ميفرمايد: شب قدر، از هزار ماه بهتر است.
2- شب باارزش و پرقيمت، جهت ديگري براي معناي قدر ميتواند باشد، زيرا از يك سو در همين سوره ميخوانيم: عبادت در اين شب از عبادت در هزار ماه بهتر و باارزشتر است در فارسي هم ميگوييم: قدر جواني، قدر سلامت و نعمتي را كه در اختيارداري، بدان.
3 -قدر به معناي سختي معيشت نيز آمده، در قرآن كريم ميخوانيم: و من قدر عليه رزقه فلينفق مما آتاه ا… هر كس گرفتار تنگي روزي و تنگدستي در زندگي شود، مقداري از آنچه را خداوند به او عطا كرده، در راه خدا انفاق نمايد.
4- طبق آيات متعدد قرآن كريم، قدر بهمعناي اندازهگيري، تقدير و تنظيم امور آمده است. در آيهاي ميخوانيم: ما قرآن را در شب مباركي نازل كرديم و ما همواره بيمدهنده بودهايم و در آن شب: فيها يفرق كل امر حكيم هر كاري، بر طبق حكمت خداوند، تعيين و تنظيم ميگردد.
راغب اصفهاني، مينويسد: ليله القدر اي ليله قيضها لامور مخصوصه شب قدر، يعني شبي كه خداوند براي تنظيم و تعيين امور مخصوصي، آن را آماده و مقرر فرموده است.
طبق روايات فراواني كه وارد شده، در شب قدر سرنوشت افراد براي سال آينده، مانند: رزق و روزي، مرگ و مير، خوشي و ناخوشي و امور و حوادث ديگر زندگي، براساس استعدادها و لياقتها، رقم ميخورد و اين تقدير و تنظيم حكيمانه هم در انسان هيچگونه اجبار و سلب اختياري بهوجود نميآورد.
درباره تنظيم و تقدير سرنوشت افراد در شب قدر براي سال آتي آنان، امام صادق (علیه السّلام) فرموده است: التقدير في ليله القدر تسعه عشر، والابرام في ليله احدي و عشرين، والامضاء في ليله ثلاث و عشرين تقدير امور و سرنوشتها در شب نوزدهم، تحكيم آن در شب بيست و يكم و امضاي آن در شب بيست و سوم صورت ميگيرد.
آري، بهخاطر اهميت شب قدر، ارزش و عظمت آن، نزول فرشتگان بيشمار آسماني به زمين و سرنوشتسازي اين شب الهي دهها روايت در كتابها و تفسيرهاي شيعه و اهل سنت وارد شده است. در بيان پيامبر گرامي اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) هم ميخوانيم: من قام ليله القدر ايمانا و احتسابا، غفر له ما تقدم من ذنبه هر كس در شب قدر از روي ايمان و اخلاص، به قيام و عبادت ايستد، گناهان گذشته او، بخشيده و آمرزيده ميشود.
ثواب قرائت
امام باقر (علیه السّلام) فرموده است: هر كس سوره انا انزلناه را با صداي بلند بخواند، مثل كسي خواهد بود كه شمشير به دوش گرفته و در راه خداوند جهاد ميكند و هر كس آن را پنهان و آهسته بخواند، مانند كسي است كه در راه خدا، به خون خود غلتيده است (تفسير نورالثقلين، ج 5، ص 622؛ الدر المنصور في التفسير الماثور، ج 6، ص 371.)
بیان اخلاقی عضو هیأت امنای مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان
روايتي از امير المؤمنين علي(ع) در مورد تفاخر و فخر فروشي وارد شده حضرت مي فرمايد: «من صنع شيئاً للمفاخرة حشره الله يوم القيامة أسود» کسي که کاري را براي فخر فروشي انجام دهد خداوند متعال روز قيامت او را سياه محشور مي کند؛
فخر فروشی در جزئی ترين حالات مربوط به انسان شروع ميشود تا امور مهمه، از افراد عادی گرفته تا کسی که يک رياست و موقعيتی دارد. نبايد فکر کرد که فخر فروشی منحصر در کسی است که مثلاً از يک قدرت و موقعيتی برخوردار است يا از زيبايی برخوردار است. فخر فروشی يک حالت نفسانی است که جلوه ميکند ممکن است دو نفر که هر دو در شرايط اجتماعی و مالی يکسانی باشند مثلاً فقير باشند اما همين انسان فقير اگر به يک خودکار و تسبيحی که دستش ميگيرد و ساير کارها و چيزهايش بخواهد تفاخر کند اين هم فخر فروشی است. تا برسد به کسی که به حسب ظاهری ابزار تفاخر برايش بيشتر فراهم است، اين خيلی مهم است که فخر فروشی ضد تعالی و کمال انسان است. خداوند متعال ميخواهد دائماً خوديتها و منيتها در انسان از بين برود و خودش را نبيند و اين هوای نفس در انسان ضعيف شود. خداوند متعال ميخواهد انسان از اين اموری که ممکن است فريبنده باشد، او را رهايی بدهد. انسان گاهی روايات را که ميشنود با خودش ميگويد که ما که اصلاً مشمول اين روايات نيستيم ولی اينگونه نيست با دقت در احوال شخصيه خودمان اگر به لايههای پنهانی روح و روان خود مراجعه کنيم بعضاً ميبينيم گرفتار هستيم. از همين درس و ساير اعمال و رفتار متوجه خواهيم شد که واقعاً فخر فروشی کردهايم لکن تفاخر مراتب دارد. امام رضا(ع) ميفرمايد: اميرالمؤمنين(ع) روزی به عيادت صعصعة بن صوحان رفتند که از اصحاب خاص و از خواص اصحاب حضرت است «إن اميرالمؤمنين عاد صعصعة بن صوحان فی مرضه فلما قام من عنده قال(ع) يا صعصعة لاتفتخرنّ علی اخوانک بعيادتی إياک و اتق الله» [1] اميرالمؤمنين(ع) ميفرمايد: ای صعصعة با اينکه من از تو عيادت کردم بعداً به برادرانت فخر فروشی نکني. وقتی امکان داشته باشد صعصعة به عيادت اميرالمؤمنين فخر فروشی بکند معلوم ميشود در ديگران امکان آن زياد است؛ به نظر خودشان به برترين امور تفاخر کنند ولی اين تفاخر هم مهلک است. علي(ع) ميفرمايد: يک وقت نکند به اشخاص ديگر مفاخره شود به واسطه اينکه من علی به عيادت تو آمدهام. لذا توجه به اين مسئله خيلی مهم است چون باعث سقوط انسان است اگر توجه نداشته باشد. «والحمد لله رب العالمين» [1] . مستدرک الوسائل، ج12، ص900. |
سخنرانی حجه الاسلام والمسلمین سیدمجتبی نورمفیدی رئیس هیأت امنای مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان
اميرالمؤمنين علي (ع) به عنوان اولين امام و پيشواي ما شيعيان آن قدر برجستگي دارد که توجه عالمان غير مسلمان را هم به خودش جلب ميکند يعني کسي که اهل تحقيق و بررسي باشد و در احوال اميرالمؤمنين (ع) تأمل کرده باشد نا خود آگاه شيفته شخصيت ايشان ميشود
امير المؤمنين (ع) به اذعان همه صحابه افضل صحابه پيامبر (ص) است، جدا از اينکه وصی پيامبر (ص) است و اولين مردی بوده که به پيامبر (ص) ايمان آورده و تا آخرين لحظه همراه پيامبر (ص) بود به اذعان عالمان و بزرگان اهل سنت افضل صحابه پيامبر (ص) هم بوده است تا جايی که حتی کسانی که غاصب حق اميرالمؤمنين (ع) بودهاند در فضائل او احاديث و مطالب زيادی را نقل کردهاند، صرف نظر از معاويه که به خاطر اينکه اساساً ايمان نداشت و شيفته قدرت و شهوت بود و دستگاه جعل او احاديث زيادی را عليه علی (ع) جعل کردند به اذعان خلفاء ثلاثه اميرالمؤمنين (ع) افضل صحابه پيامبر (ص) بوده است. وقتی شما به جوامع روايی اهل سنت هم مراجعه ميکنيد ميبينيد فضائل و ويژگيهايی برای اميرالمؤمنين (ع) ذکر شده که برای هيچ يک از صحابه نقل نشده است. اميرالمؤمنين (ع) در همه لحظات زندگی به دنبال جلب رضايت الهي، تقويت دين خدا و عمل به تکليف و وظيفه بود، اينکه در سختترين شرائطی که بر او ميگذشت تحمل و صبر ميکرد خيلی مهم است، اينکه انسان در شرائط عادی همراه دين خدا و ياور دين خدا باشد فی نفسه ارزشمند و فضيلت است ولی جوهر انسانها در شرائطی معلوم ميشود که همراهی دين خدا آميخته با مشکلات باشد، حمايت دين خدا و پيامبر خدا در شرائط عادی و پيروزی نه تنها مشکلی ندارد بلکه چه بسا مزايايی هم داشته باشد، عدهای در شرائطی که در سايه حکومت اسلامی از مواهب آن بهرهمند ميشدند همراه پيامبر (ص) بودند که اين نوع همراهی هم خوب است اما ارزش و فضيلت يک شخص اين است که در سختيها و شدائد همراه پيامبر (ص) باشد و علی (ع) کسی بود که در سختترين شرائط فداکارانه همراه پيامبر (ص) بود و حتی بعد از رحلت پيامبر (ص) که مورد هجمه قرار گرفته و همسر او مورد هتک حرمت واقع شد به خاطر حفظ دين الهی و جلب رضايت الهی بر اين مشکلات صبر کرد و هيچ گاه اين امور تأثيری در اعمال و رفتار ايشان نداشت، حتی در جنگ خندق وقتی عمرو بن عبدود آب دهان بر صورت اميرالمؤمنين (ع) انداخت ديدند حضرت (ع) برخاست و دور ميدان دوری زد و دوباره برگشت و سر او را از بدن جدا کرد تا خشمش فرو نشيند و نکند ذرهای ناخالصی در اين امر باشد و خشم و غضبش در آن دخيل باشد، اگر اعمالی که انسان انجام ميدهد رنگ خلوص داشته باشد و در مسير آخرت باشد ماندگار ميشود و باعث رفعت و کمال انسان ميشود و در عالم قبر و قيامت از انسان دستگيری ميکند، پس اميرالمؤمنين (ع) مظهر تمام فضائل و کمالات اخلاقی است اما اگر بخواهيم يک عامل برجسته و يکی از فضائل مهم ايشان را ذکر کنيم اين است که ايشان مظهر تسليم در برابر اراده و رضايت خداوند تبارک و تعالی بود و رضايت الهی را بر رضايت خويش مقدم ميداشت، ما بايد سعی کنيم خود را در اين جهت تقويت کنيم و در مسير رضايت الهی قدم برداريم، درست است که فاصله ما با اهل بيت (ع) زياد است اما اين بدين معنی نيست که ما نتوانيم در مسير آنها گام برداريم و رنگ و بوی علوی را به خود و اعمالمان بزنيم که هر چه بيشتر رفتار ما رفتاری علوی باشد قطعاً موجب جلب رضايت اميرالمؤمنين (ع) و ساير ائمه (ع) خواهد شد و قطعاً در اين دنيا برای ما موجب کمال معنوی خواهد شد و سعادت ابدی را به دنبال خواهد داشت. «والحمد لله رب العالمين» |
سخنرانی آیت الله نورمفیدی مؤسس مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان درهفدهمین سحرماه مبارک رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد الله رب العالمین الصلاه والسلام علی سیدنا و نبینا محمد و علی اهل بیت الطیبین الطاهرین و سحبه المنتجبین سیما بقیه الله و امامالعصر (عج) و لعنت الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.
در آستانه شبهای قدر در ماه مبارک رمضان قرار داریم. برای اینکه برادران و خواهران ایمانی برای حضور در این شبها و بهرهبرداری از آنها از قبل آمادگی پیدا کنند برخی از نکات را به اطلاع شما میرسانم. پروردگار عالم میفرمایند: «ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم». نام دیگری هم برای آن انتخاب شده و آن «شب مبارک» است.
این سئوال در ذهن ایجاد میشود که چرا این شب را «قدر» نامیدند؟ 1- قدر شبی است که ذات اقدس الهی مقدرات انسان را تا سال آینده مشخص میکند. این نکته مهمی است و همه ما را متوجه عظمت این شب میکند. چرا که با رفتن به درگاه احدیت، دعا و ناله به درگاه او میتوانیم در مقدراتی که برای ما تعیین میشوند تاثیرگذار باشیم. ذات اقدس الهی در سوره «دخان» میفرمایند: «این شب شبی است که هر امر و مطلبی که در یم وضع خاص قرار دارد تقریبا مشخص میشود.»
2- میگویند چون این شب با قدر و منزلت است.
3- قرآن با قدر و منزلت در این شب با قدر و منزلت بر قلب با قدر و منزلت پیامبر عظیمالشان اسلام (ص) نازل شد.
4- انسانها میتوانند با بهرهبرداری از این شب و رفتن به درگاه الهی و دعا برای خود قدر و منزلت کسب کنند.
5- در این شب ملائکه از آسمان به زمین نازل میشوند به اندازهای که دیگر زمین تنگ شده و جای خالی پیدا نمیشود. نکته مهم درباره شب قدر این است که در این شب مقدرات سال آیندهمان تعیین میشود باید برای رفتن به درگاه ذات اقدس الهی آماده شویم و قدر و منزلت آن را بدانیم.
در برخی از روایات آمده است که در شب قدر دعاها مستجاب میشوند به جز چند دسته: 1- کسی که به پدر و مادر بیاحترامی کرد و مورد نفرت آنها واقع شده است. اگر چنین وضعی ایجاد شده ناراحتی را از قلب پدر و مادر خود بیرون آورد.
2- قطع کننده رحم
3- کسی که مشروبات الکلی مصرف میکند.
4- بیدلیل با دل پرکینه و تیره و تار نسبت به مومنی احساس دشمنی داشته باشد. این فرصتها همیشه در دوران زندگی به دست نمیآیند. این فرصتهای معنوی و آسمانی را باید مغتنم شمرد که مثل ابر آسمانی میآیند و میروند. شبهای قدر فرصتی هستند تا دلهای زنگار گرفته از گناه که از ساحت قدس الهی دور شدهاند از راه انحراف به سوی پروردگار بازگردند.
در این شب باید دلهایمان را متوجه پروردگار کنیم. وقتی روی دلمان به سوی او باشد او هم به ما توجه میکند.
آيت الله سيدكاظم نورمفيدي : از روزي كه نامگذاري روز قدس انجام شد اين امر فوايد مثبتي داشته و اميدواريم بين المللي شدن آن بساط اسرائيل اين غده سرطاني را برچيند.
وي در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به اعلام شدن شاخه نظامي حزب الله لبنان به عنوان يك گروه تروريستي از سوي اتحاديه اروپا اين اقدام را محكوم كرد .
به گفته وي، اين گروه در جنگ هاي ۳۳، ۲۲ و ۸ روزه لبنان محكم و استوار ايستاد و پيروز شد، اين گروه كه از كشورشان با جان و مال خود دفاع مي كنند، تروريست معرفي مي شوند، اما گروهك منافقين كه از روز پيروزي انقلاب شروع به آدم كشي كردند و ۱۷ هزار انسان را به شهادت رساندند و در عمليات فروغ جاويدان با صدام همكاري كردند، از ليست تروريست ها خارج مي شوند.
مؤسس مدرسه ادامه داد: ابتدا اين جريان را آمريكا و انگليس و بعد برخي كشورهاي ديگر و حالا اتحاديه اروپا راه انداخت كه از مهمترين علل آن مي توان به حضور شاخه نظامي حزب الله در قضاياي سوريه و كارهاي مهمي كه در آنجا انجام داده است، اشاره كرد.
نماينيده مردم گلستان در مجلس خبرگان رهبري با اشاره به پنجم مرداد، سالروز اقامه اولين نماز جمعه كشور گفت: از افتخارات شهر گرگان، برگزاري اولين نماز جمعه همزمان با تهران است.
آيت اله نورمفيدي يادآور شد: پس از پيروزي انقلاب اسلامي، برگزاري اولين نماز جمعه گرگان همزمان با تهران در پنجم مرداد سال ۱۳۵۸ انجام شد.
نماينده ولي فقيه در استان گلستان افزود: در تهران اولين نماز جمعه پس از پيروزي انقلاب در دانشگاه تهران به امامت آيت اله طالقاني آن پيرمجاهد برگزار شد.
به گفته وي، همزمان با اين نماز، مردم گرگان نيز با شور و اشتياق فراوان اولين نماز جمعه را در گرگان به اذن شفاهي ولي فقيه برگزار كردند.
وي تصريح كرد: نماز جمعه از فرايض بسيار با اهميت است كه شركت در آن ثواب يك حج عمره را دارد و هر كس سه هفته بدون دليل نماز جمعه را ترك كند، براساس روايات منافق محسوب مي شود.
وي ادامه داد: در اين ۳۴ ساله پس از پيروزي انقلاب فوايد اين اجتماع هفتگي براي ما زياد بوده، مثلا نيروها براي اعزام به جبهه ها از نماز جمعه بسيج مي شدند، همچنين يك مركز آگاهي بخشي براي مسائل كشور و منطقه است.
به گفته آيت الله نورمفيدي، هفته آينده شب هاي قدر را در پيش داريم كه شب هاي بسيار مهمي است و بايد نهايت بهره و استفاده را از اين ايام پربركت ببريم.
آيت اله نورمفيدي در خطبه اول اين هفته نماز عبادي سياسي جمعه گرگان گفت: هدف از بعثت انبياء اين بود كه مردم از بردگي آزاد شده و بنده خدا شوند.
وي ادامه داد: هدف اساسي و زيربنائي بعثت فراخواندن مردم به سمت بندگي خدا بود و معيار آن نيز قرآن است كه خداوند آن را به وسيله پيامبر فرستاد تا مردم را هدايت و راهنمائي كند.
وي در پايان خود و ديگران را به تقواي الهي دعوت كرد
سخنرانی آیت الله نورمفیدی مؤسسدمدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان د رشانزدهمین سحرماه مبارک رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد الله رب العالمین الصلاه والسلام علی سیدنا و نبینا محمد و علی اهل بیت الطیبین الطاهرین و سحبه المنتجبین سیما بقیه الله و امام العصر (عج) و لعنت الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.
امام زین العابدین جملات بسیار زیبا و پرمعنایی در مناجاتالخائفین دارد. آن حضرت در این مناجات میفرمایند: «در روز قیامت بعضی از گوشها کر میشوند و صدای دلنواز ملائکه را نمیشوند، آیا گوشهایی که صدای تو را میشنیدند کر میشوند؟ من آین بندهای بودم که وقتی صدای دلنواز اذان و ندای گوش نواز اشهدان لااله الا الله بلند میشد دل مرا به سمت مقام و عظمت تو فرامیخواند و مرا به نماز و عبادت میکشاند. آیا این گوشها را روز قیامت کر میکنی؟
آیا دستهایی را که به امید مهربانیت آرزوهای بسیاری آنها را به سوی تو بلند میکرد روز قیامت در غل و زنجیر قرار میدهی؟ آیا دستهایی که در شب و روز ماه مبارک رمضان برای آمدن به درگاه تو التماس و تضرع میکند را فردای قیامت در غل و زنجیر قرار میدهی؟ آیا این بدنهایی که در راه دستورات تو عمری سپری کردند و در هوای گرم ماه مبارک رمضان روزه گرفتند و در انجام این تکلیف نحیف شدند را عذاب میکنی؟
پروردگارا! این بدنها با طاعت تو و به اندازه ظرفیت خود نحیف شدند نه آنگونه که اولیاء مقرب تو عمل میکردند، آیا اینها را روز قیامت عذاب خواهی کرد؟ این پاهایی که به سوی عبادت تو آمده اند، حج و مسجد رفتند، سعی صفا و مروه انجام دادند و برای انجام کارهای خیر حرکت کردند آیا این پاها را فردای قیامت عذاب میکنی؟
پروردگارا تو انچنین نیستی. درگاه تو هیچگاه به روی کسی بسته نیست. شاید بندگان تو کار را به جایی رسانده باشند که این در بسته شود، اما هیچگاه خودت این در را بر روی کسی نمیبندی. پروردگارا! درهای رحمت خود را بر روی موحدین یعنی کسانی که تو را عبادت میکنند نبند. پروردگارا، مشتاقانت را از مشاهده زیبایی دیدارت محروم نکن.»
از این سخن امام زینالعابدین اینگونه برداشت میشود که بشر صلاحیت دیدار جمال حق را دارد. در معارف اهل بیت (ع) و دعاهای معصومین به بیانهای مختلف وارد شده است. امام سجاد (ع) در دعای ابوحمزه ثمالی میفرمایند: «پروردگارا! تو که پشت پرده نیستی، ما این پرده را قرا میدهیم.
اگر ما اینکار را نکنیم تو با چشم دل دیده میشوی». یا در دعای معروف ائمه اطهار (ع) در مناجات شعبانیه آمده است: «پروردگارا! چشم دل ما را به روشنایی دیدارت روشن کن. آنقدر روشن کن و حجابهای ظلمانی و پردههای نورانی را کنار بزن تا به مقام عظمت تو برسیم».
از این جمله امام زینالعابدین اینگونه استفاده میشود که دل ما باید مشتاق دیدار حق باشد. پروردگارا به ما دلی بده که لحظه به لحظه مشتاق دیدار تو و اهل آن و سوز و ناله باشد. پروردگارا! به ما دلی بده که نماز خواندن و روزه گرفتن و سایر عبادتهای ما از روی اشتیاق باشند چون امر توست.