فضیلت شب قدر به بیان حضرت علامه طهرانی رضوان الـله علیه
بزرگان طريق در توصيه به شاگردان خود حتي آنان را از فكر خلاف رضاي الهي بر حذر مي داشتند و آنرا موجب كدورت نفس و محروميّت از استجلاب فيوضات خاصّه بر مي شمردند. صحبتهاي زايد و بي محتوا ، انباشتن ذهن از اخبار و تصاوير، پرخوري در هنگام سحر و افطار ،رفت و آمد با اهل دنيا و شب نشينيهاي تلف كننده فرصتها و وقت ،مشاجره بر سر امور عبث و لغو ،پرداختن به عيوب ديگران و غفلت از عيوب خويش ، عدم رعايت در مسائل اجتماعي و داد و ستدهاي روز مره ، شركت در مجالس و هيأتهائي كه بيشتر به جنبۀ تفاخر و اهواء نفساني مي پردارند و با سر و صدا و شلوغي و ازدحام و تبليغ ها و جار و جنجالها و اعلانها در وسايل ارتباط جمعي در صدد رونق بخشيدن به مجلس و محفل خويشند ، تماماً انسان را از ادراك فيض و نفحات اين ماه عظيم و فرصت استثنايي و غير قابل جبران محروم خواهد ساخت. هر چه انسان دراين مدت از ماه مبارك رمضان در صدد تصفيه باطن و تزكيه نفس برآيد . كم كار كرده است. در شب قدر به ميزان اتصال هر شخص با وليّ كامل كه حضرت بقية الله ارواحنا فداه مي باشد تقدير او رقم مي خورد وكيفيت ارتباط انسان با نفس حضرت وليّ عصر (عليه السلام) نقش تعيين كننده اي در سرنوشت سال آينده او دارد و به هر اندازه كه اين اتصال خالص تر و بي غلّ وغش تر و بي شائبه تر و صاف و پاكيزه تر باشد به همان ميزان نسبت توفيق سعــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــادت ايّام و روزگار او تغيير خواهد كرد و لذا در شب قدر انسان بايد حساب خود را با خداي خود و واسطۀ فيض در عالم وجود پاك و تصفيه كند و ببينيد كه واقعا چه جايگاهي در نزد خداي متعال و آن حضرت براي خود مهيّا نموده است
شب قدر
حضرت امام خمینی (ره) :
اگر سرّ «لیلة القدر» و سرّ «نزول ملائكه» در شبهاى قدر- كه الآن هم براى ولىّ اللَّه اعظم حضرت صاحب- سلام اللَّه علیه- این معنا امتداد دارد- سرّ اینها را ما بدانیم، همه مشكلات ما آسان مىشود
مقام معظم رهبری:
لیله’القدر، شب ولایت است. هم شب نزول قرآن است، هم شب نزول ملائکه بر امام زمان است، هم شب قرآن و شب اهل بیت(علیهمالسلام) است.
در کلام علما و بزرگان
حضرت امام خمینی (ره) :
قرآن کریم یک سفره ای است که خدای تبارک و تعالی به وسیله پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله در بین بشر گسترده است، که تمام بشر از آن، هر یک به مقدار استعداد خودش استفاده کند .
مقام معظم رهبری:
در اين فـضاي آلوده مـاديات، شايسته است در درياي بي كـران معنويت قـرآن كريم شنا كرد، تا از پليديهاي دنيا پاك شد و اين، جز با انس مدام با اين كتاب آسماني ممكن نيست.
آیت الله قاضی:
من هر چه دارم از قرآن و سيد الشهداء (عليهالسلام) دارم
آیت الله میرزا ملکی تبریزی:
آن كه در قرآن به تدبر بنگرد، ناگزير به اندازه تدبر و تامل خويش شكوه و عظمت قرآن و آورنده قرآن و معاني و مفاهيم آن را در خواهد يافت ، و همين درك و دريافت سبب خواهد شد تا به هنگام قرائت ، ذهن و ضمير خويش را از پراكندگي دور دارد و بر تامل و تدبر خويش در فهم معاني و مقاصد قرآن بيفزايد، و از آنچه را فهم آن ها را مي بندد، بپرهيزد و هر امر و نهي و حكم و دستور و پند و موعظه اي مي بيند، همه را ويژه خود بپندارد، اينجاست كه قرائت و تدبر قرآن بر او اثر مي گذارد، و روح و جان او را بر مي انگيزد و از اين پس است كه به دنياهايي نيكو و نوراني راه مي يابد، و به مقامهايي بس والا و بالا فرا مي رسد
آیت الله جوادی آملی :
قرآن، حبل الهی است که انس با آن و تدبّر در آن و ایمان و عمل به آن، انسان را بالا می بردو مقام صالحین ملحق می سازد تا مستقیماً تحت ولایت الله قرار گیرد.
استاد مرتضی مطهری:
قرآن را با تامل و تدبیر بخوانید. آنجا که به شگفتی های قرآن میرسید،توقف کنید ،زود رد نشوید اگر به نکته ای برخورد کردید همان جا بایست و روی آن تامل کنید . دلها را به وسیله قرآن به حرکت درآورید
حضرت علی (ع):
اگر آسمان ها و زمين راه را بر بنده اى ببندند و او تقــــواى الــهى پيشه كند، خداوند حتما راه گشايشى براى او فراهم خواهـد كــرد و از جايى كه گمان ندارد روزى اش خـــواهــد داد.
نهج البلاغه، خطبه 184
امام حسن علیه السلام می فرماید:
در این قرآن، چراغ های نور و شفای سینه هاست. پس باید سالک، در نور آن سلوک کند و با این ویژگی، دل خود را لگام زند؛ زیرا این اندیشیدن (و از نور قرآن بهره بردن) حیات دل بیناست؛ همان سان که آدمی در تاریکی ها، با (تابش) نور، روشنایی می گیرد.
کشف الغمة، ج1، ص573؛ بحارالانوار، ج78، ص112 و ج92، ص32.)
امام حسن علیه السلام می فرماید:
شما را به پرهیزگاری و ترس از خدا وادامه تفکر و اندیشه سفارش می کنم زیرا تفکر و اندیشه سرچشمه همه خوبیها است.
(از هر معصوم چهل حدیث، ص 114
توصیه آیت الله شاهآبادی درباره ذکر
حضرت امام (ره) از قول استادشان مرحوم آیت الله شاهآبادی این مطلب را نقل میکند که استادمان مرحوم شاه آبادی میفرمود وقتی که میخواهید ذکر بگویید مثل کسی که میخواهد یک بچه را زبان یاد بدهد، لغت یاد بدهد، اینجوری سعی کنید ذکر بگویید. چطور به یک بچهای که میخواهند زبان یاد بدهند، بچه را مخاطب قرار میدهند و هی به بچه مثلا میگویند: بگو سلام. آنقدر به این بچه میگویند بگو سلام، که این بچه زبانش باز میشود. آن موقع، ارتباط پدر و مادر با این بچه صریح انجام میگیرد، دیگر در مقام سختی نیست که نمیتوانست بگوید سلام. مرحوم شاهآبادی میفرمود: وقتی که میخواهید ذکر بگویید، ذکر را به قلب تزریق کنید تا قلب به زبان بیاید. این نیست که حالا یک تسبیح دست بگیرید در حالی که حواس پرت و تمرکز نداشته باشید. اذکار را باید به قلب تزریق کرد. قلب خود را، جان خود را مثل بچهای فرض کنید که هنوز زبان بلد نیست، آنقدر به قلبتان اذکار را تزریق کنید تا قلب هم ذاکر شود. تفهیم یکی از مسائل بسیار مهم در امر ذکر و در امر عبادت است. روایتی از امام صادق (ع) داریم که حضرت از قول امیرالمؤمنین (ع) در ضمن بیانی در باب قرائت قرآن فرمود: «وَ لَکِنْ أَفْزِعُوا قُلُوبَکُمُ الْقَاسِیَةَ وَ لَا یَکُنْ هَمُّ أَحَدِکُمْ آخِرَ السُّورَة» یعنی وقتی که قرآن تلاوت میکنید جوری باشید که به این دلهای سختتان این را بکوبید، بزنید به این دلها و این دلها بیدار بشود، نه اینکه همت شما و تصمیمتان این باشد که سوره قرآن را تمام کنم، همتتان این نباشد که حالا که سوره آغاز شده حتماً این را تمامش کنم، همتتان این باشد که این آیات به دلها بنشیند. البته نمیخواهیم بگوییم که ذکر زبانی، مطلقا بیتأثیر است، نه اما سخن در بالا رفتن کیفیت است.