معاونت فرهنگی مدرسه علمیه تخصصی الزهرا(س) گرگان










جستجو





آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
 
  شهادت امام هادی علیه السلام بر رهروانش تسلیت ...
  16:49 , موضوعات: مناسبتهاي روز

شهادت امام هادی علیه السلام بر رهروانش تسلیت

اوصاف پروردگار

امام هادی علیه السلام می فرمایند :

اِنَّ اللهَ لا یوصَفُ اِلاَّ بِما وَصَفَ به نَفْسَهُ وَ اَنّی یوصَفُ الذَّی تَعجِزُ الحَواسُُّ اَنْ تُدْرِکَهُ وَ الاَوْهامُ اَنْ تَنالُهُ وَ الخَطَراتِ اَنْ تَحُدَّهُ وَ الاَبْصارُ عَنِ الاحاطَهِ بِه نَای فی قُرْبِهِ وَ قَرُبَ فِی نَایهِ، کَیفَ الکَیفَ بِغَیر اَنْ یقال: کَیفَ، وَ اینَ اْلاینَ بِلا أن یقالَ: اینَ هُو، مُنْقَطِعُ الکَیفِیهِ وَ الاینیهِ الواحِدُ الاَحَدُ، جَلَّ جَلالُهُ و تَقَدَّسَتْ اسْماؤُهُ؛ بحارالانوار، ج4، ص303

به راستی که خدا جز بدانچه خودش را وصف کرده است، وصف نشود. کجا وصف شود آن که حواس از درکش عاجز است، و تصورات به کنه او پی نبرند، و در دیده‌ها نگنجد، او با همه نزدیکی‌اش دور است و با همه دوری‌اش نزدیک، کیفیت و چگونگی را پدید آورده، بدون اینکه خود کیفیت و چگونگی داشته باشد. مکان را آفریده، بدون این که خود مکانی داشته باشد. او از چگونگی و مکان برکنار است، یکتای یکتاست، شکوهش بزرگ و نام‌هایش پاکیزه است.

 


  مساجد باغ های بهشت ...


پيامبر خدا صلى الله عليه و آله‏ :

إنَّ رِياضَ الجَنَّةِ المَساجِدُ

همانا باغ هاى بهشت ، مساجدند .

الفردوس: ج 5 ، ص 305 / فرهنگ نامه مسجد : ص29


مناسبتهاي روز:

روز بزرگداشت علامه مجلسى ـ روز جهانى مسجد


موضوعات: مناسبتهاي روز
[چهارشنبه 1392-05-30] [ 07:07:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  سه شرط محافظت خدا از شيعيان ...

همان‌طور كه در قرآن كريم اوصاف خاصي براي مؤمنين ذكر شده، در روايات شريفه هم همين عناوين، به‌ اضافه عناوين ديگر در مقام معرفي آنها و اوصافشان آمده است؛ به ويژه درباره‌ي عنوان “شيعه “، حساسيت خاصي در روايات وجود دارد. كلمه شيعه در نظر اهل بيت صلوات الله عليهم اجمعين ويژگي خاصي دارد. بوده‌اند بسياري از كساني كه خود را محب اهل بيت(ع) مي‌دانستند- و واقعاً هم علاقه داشتند - اما در عين‌حال ائمه اطهار سلام‌الله‌عليهم‌اجمعين به آن‌ها مي‌گفتند: شما شيعه نيستيد؛ بگوييد مؤمن يا محب اهل بيت هستيم؛ اما نگوييد شيعه‌ايم. چنين ادعايي را گاهي در روايات به عنوان دروغي كه موجب كيفر است معرفي كرده‌اند. عنوان شيعه قداست خاصي دارد و در كلام اهل بيت(ع) تأكيد شده كساني كه خود را شيعه مي‌دانند بايد اوصاف ممتازي داشته باشند. به همين مناسبت و براي تذكر بعضي از روايات را كه درباره اوصاف شيعه است مي‌‌خوانيم. تا بدانيم از نظر اهل بيت(ع) شيعه واقعي چه‌گونه آدمي است و خودمان را محك بزنيم تا ببينيم آيا مي‌توانيم ادعاي شيعه بودن بكنيم يا نه؟!

سه شرط محافظت خدا از شيعيان

—————————————
دَخَلَ سَدِيرٌ الصَّيْرَفِيُّ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) وَ عِنْدَهُ جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِهِ؛ سدير وارد مجلس حضرت امام صادق(ع) شد در حالي كه عده زيادي در آنجا حضور داشتند. حضرت رو به سدير كردند و اين فرمايشات را به او فرمودند: فَقَالَ يَا سَدِيرُ لَا تَزَالُ شِيعَتُنَا مَرْعِيِّينَ، مَحْفُوظِينَ، مَسْتُورِينَ، مَعْصُومِينَ1؛ شيعيان ما در پناه خداوند خواهند بود، از چشم دشمنان مستورند و آفتي به آن‌ها نمي‌رسد، به شرط آن كه سه مطلب را رعايت كنند؛ اگر اين سه مطلب را رعايت كنند، به شيعه‌بودن هم پذيرفته شده‌اند و خداي متعال به آن‌ها عنايت خاصي دارد و ايشان را از آفات و بليات حفظ مي‌كند. اول اين كه رابطه‌شان را با خدا تصحيح كنند. مَا أَحْسَنُوا النَّظَرَ لِأَنْفُسِهِمْ فِيمَا بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ خَالِقِهِمْ. خوب فكر كنند، ببينند رابطه‌شان با خدا چگونه است؟ آيا حق بندگي خدا را به جا مي‌آورند؟
دوم آن كه رابطه‌شان را با امامشان تصحيح كنند. آيا در هر حالي مطيع امامشان هستند؟! بايد “ناصح للامام ” باشند. “ناصح ” در عربي يعني صاف، خالص، يك رو، دل‌سوز. “النصيحه لأئمة المسلمين “؛ يعني با امامشان يك رو؛ دلسوز و كاملاً مطعيش باشند.
سوم، نوع رابطه‌شان با ساير شيعيان است. شيعيان بايد وظيفه خودشان بدانند كه به ساير شيعيان كمك كنند؛ از هر نوع كمكي كه از دستشان برمي‌آيد. اين را وظيفه‌ الهي، اخلاقي و انساني براي خودشان تلقي كنند.
پس؛ اول مَا أَحْسَنُوا النَّظَرَ فِيمَا بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ خَالِقِهِمْ؛ يعني خوب به رابطه‌شان با خدا نگاه مي‌كنند، دوم: صَحَّتْ نِيَّاتُهُمْ لِأَئِمَّتِهِمْ؛ نيت‌شان در مقابل امامشان درست باشد؛ يعني غل و غشي نداشته و كاملاً مطيع باشند. تصميم داشته باشند اوامر امام را اطاعت كنند و تخلفي نكنند. سوم، وَ بَرُّوا إِخْوَانَهُمْ فَعَطَفُوا عَلَى ضَعِيفِهِمْ وَ تَصَدَّقُوا عَلَى ذَوِي الْفَاقَةِ مِنْهُمْ؛ رابطه‌شان را با برادران ايماني‌شان تقويت كنند و به ضعفاي شيعه توجه داشته باشند و به آنهايي كه احتياج مالي دارند احسان و خدمت كنند.
منبع:http://kanon14masom.blogfa.com/



موضوعات: مناسبتهاي روز
 [ 03:53:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ارزش ایه الکرسی ...

امام علی (ع) فرمودند: اگر شما از آثار معنوی آیه الکرسی آگاه بودید در هیچ حال خواندن آن را ترک نمیکردید.

امام محمد باقر (ع) فرمودند: هر کس یک بار آیه الکرسی را بخواند خداوند هزار ناراحتی از ناراحتی های دنیا و هزار سختی آخرت رااز او دور می کند که کمترین ناراحتی دنیا فقر و کمترین سختی آخرت فشار قبر است.

رسول خدا (ص) فرمودند: هرکس آیه الکرسی را یک بار بخواند اسم او از دیوان اشقیا و انسان های بد محو می شود.

امام رضا (ع) به نقل از پیامبر فرمودند: هر کس 100 مرتبه آیه الکرسی را بخواند چنان باشد که همه عمر خود را عبادت کرده باشد.

پیامبر فرمودند: هر کس آیه الکرسی را بعد از نماز بخواند هفت آسمان شکافته گردد و به هم نیاید تا خداوند متعال به سوی خواننده آیت الکرسی نظر رحمت افکند و فرشته ای را بر انگیزد که از آن زمان تا فردای آن کارهای خوبش را بنویسد و کارهای بدش را محو کند.

رسول اکرم (ص) فرمود: یا علی بر تو باد به خواندن آیه الکرسی بعد از هر نماز واجب. زیرا به غیر از پیغمبر و صدیق و شهید کسی به خواندن آن بعد از هر نماز محافظت نمی کند و هر کس بعد از هر نماز آیه الکرسی را بخواند به جز خداوند متعال کسی او را قبض روح نمی کند و مانند کسی باشد که همراه پیامبران خدا جهاد کرده تا شهید شده است و فرمود: بعد از مرگ بلا فاصله داخل بهشت می شود و به جز انسان صدیق و عابد کسی بر خواندن آیه الکرسی مواظبت نمی کند.

خداوند به موسی بن عمران وحی فرمود: کسی که بعد از نماز واجبش آیه الکرسی بخواند خداوند متعال به او قلب شاکرین - اجر انبیا و عمل صدیقین را عطا فرماید و چیزی جز مرگ از داخل شدن او به بهشت جلوگیری نمی نماید. مداومت نمی نماید به آن مگر پیامبر یا صدیق یا کسی که از او راضی شده ام و یا شخصی که شهادت را روزی او می نمایم.


موضوعات: باقرآن
 [ 03:44:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  اسم های خداوند به زبان فارسی و انگلیسی ...

الله
خدا
The Name Of God

الرحیم

مهربان
The Mercifull

الرحمن

بخشاینده
The Beneficent

الملک

پادشاه
The King

القدوس

مقدس
The Holy

الجبار

توانگر
The Compeller

العزیز

باشکوه
The Mighty

المهیمن

نگهدارنده
The Protector

المؤمن

اطمینان دهنده
The Guardian Of Faith

السلام

پاک و سلامتی بخش عالم
The Source Of Peace

الغفار

همیشه بخشاینده
The Forgiver

المصور

نگارگر، صورتگر
The Fashioner

البارئ

درست
The Evolver

الخالق

آفریننده
The Creator

المتكبر

بسیار بزرگ
The Majestic

العلیم

داناترین
The All Knowning

الفتاح

گشاینده (پیروزکننده)
The Opner

الرزاق

همیشه روزی دهنده
The Provider

الوهاب

نیک بخشاینده
The Bestover

القهار

فروکاهنده
The Subduer

المعز

عزیزکننده
The Honourer

الرافع

(به سوی خود) بالا برنده
The Exalter

الخافض

پست کننده، خوار کننده
The Abaser

الباسط

گستراننده، فراخ کننده روزی
The Expender

القابض

می‌راننده، بیرون کشنده جان‌ها
The Constrictor

العدل

بینهایت عادل
The Just

الحكم

دادگر
The Judge

البصیر

بیناترین
The All Seeing

السمیع

شنواترین
The All Hearing

المذل

خوارکننده
The Dishonourer

الغفور

بسیار بخشاینده
The All-Forgiving

العظیم

بی‌انتها
The Great One

الحلیم

بسیار بردبار
The Forbearing One

الخبیر

آگاه‌ترین
The Aware

اللطیف

آن‌که بر بندگانش لطف دارد
The Subtle One

المغیث

نگاه دارنده، یاور
The Maintainer

الحفیظ

نگهدارنده
The Preserver

الكبیر

بزرگ‌ترین
The Most Great

العالی

بلند مرتبه
The Most High

الشكور

بسیار سپاسگزار (پاداش دهنده بزرگ است عمل کوچک را)
The Appreciative

المجیب

پاسخگو
The Responsive

الرقیب

نگهبان، بیننده و آماده
The Watchfull

الكریم

بسیار بخشنده
The Generous One

الجلیل

بسیار گرانقدر
The Sublime One

الحسیب

شمارنده
The Reckoner

الباعث

برانگیزنده مردگان
The Resurrector

المجید

بسیار لایق ستایش (در ذات و صفات خود عظیم و نسبت به بندگان بسیار با خیر و احسان است)
The Most Glorious One

الودود

دوست
The Loving

الحكیم

فرزانه، بسیار خردمند
The Wise

الواسع

گسترده، وسیع
The Far-Reaching

المتین

سخت (و نیز پاینده)
The Firm One

القوی

پرزور
The Most Strong

الوكیل

عهده دار همه امور بندگان و موجودات
The Trustee

الحق

راست، درست
The Truth

الشهید

بیننده
The Witness

المعید

بازگرداننده، دوباره زنده کننده
The Restorer

المبدئ

نخستین آفریننده
The Originator

المحصی

شمارنده
The Reckoner

الحمید

ستوده
The Praiseworthy

الواجد

یابنده
The Finder

القیوم

قائم به ذات (همه-آفریننده‌ای که کسی او را نیافرید)، پاینده
The Self-subsisting

الحی

زنده
The Alive

الممیت

می‌راننده، نابود کننده
The Creator Of Death

المحیی

زندگی بخش، هستی بخش
The Giver Of Life

القادر

توانا
The Able

الصمد

بی‌نیاز
The Eternal

الاحد

یگانه (خدایی جز او نیست)
The One

الواحد

یکتا سرپرستی که همه ولایتها از اوست
The Unique

الماجد

بزرگوار
The Noble

الأخر

واپسین، آخر فناکننده موجود
The Last

الاول

نخستین، اول پدیدارکننده وجود
The First

المؤخر

فراپس دارنده، پس گذارنده چیزها و نهنده آن‌ها بجای آن‌ها
The Delayer

المقدم

فراپیش کشنده
The Expediter

المقتدر

تعیین کننده (قضا و قدر)، فراتر
The Powerful

البر

نیکوترین
The Source Of All Goodness

المتعالی

خود ستوده
The Most Exalted

الولی

دوست، یار و نگهبان
The Governor

الباطن

پنهان، همه دربرگیرنده
The Hiddeen

الظاهر

آشکار(پدیدار، هویدا)، همیشه پیروز
The Manifest

مالك الملك

فرمانروای جهان
The Eternal Owner Of Sovereignty

الرؤوف

بسیار دلسوز و مهربان
The Compassionate

العفو

درگذرنده(آمرزنده)، ناپدیدکننده گناهان
The Pardoner

المنتقم

انتقام گیر
The Avenger

التواب

همیشه توبه پذیر
The Acceptor Of Repentance

المغنی

بی‌نیاز کننده، بسنده
The Enricher

الغنی

توانگر
The Self-Sufficient

الجامع

گردآورنده
The Gatherer

المقسط

عادل
The Equitable

ذو الجلال والاكرام

دارای شکوه و بخشش
The Lord Of Majesty and Bounty

الهادی

رهنما
The Guide

النور

روشنی
The Light

النافع

سودمند
The Beneficial

الضار

آزار دهنده (این صفت تنها در احادیث یافت می‌شود)
The Distresser

المانع

بازدارنده
The Preventer

الصبور

شکیبا
The Patient

الرشید

راهنما، آموزگار و دانای بی‌خطا
The Guide To The Right Path

الوارث

مالک نهایی تمام مخلوقات
The Supreme Inheritor

الباقی

ماندگار و واگردان نشدنی (تغییر ناپذیر)
The Everlasting

البدیع

سنجش ناپذیر، آفریننده
The Incomparable



موضوعات: باقرآن
 [ 03:42:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شديدترين مصيبت ها ...

بیان اخلاقی حجه الاسلام سیدمجتبی نورمفیدی رئیس هیأت امنای مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان

«لما سئل علي(ع) عن أشد المصائب قال: المصيبة بالدين» وقتي از اميرالمؤمنين علي(ع) درباره اشد مصائب سؤال شد حضرت فرمودند: مصيبت به دين از أشد مصائب است.

مصيبت لازمه زندگی مادی است و انواع مصائب هم فرق مي­کند و هميشه بر انسان در زندگی شخصي­اش منقصت­هايی وارد مي­شود مثل نقص مالي، نقص جاني، نقص جسمي، فقر و غيره که همه اين موارد مصيبت است که بر انسان وارد مي­شود. بر مصائب صبر کردن اجر و پاداش دارد ولی اين به معنای اين نيست که کسی تلاش نکند تا مصائب را برطرف کند. مصائبی که برای انسان پيش مي­آيد گاهی به اختيار و اراده خود انسان است يعنی منشأ آن مصائب خود انسان است و گاهی اراده و مشيت انسان در تحميل اين مصائب مدخليت ندارد که ما فعلاً نمي­خواهيم وارد مباحثی که مربوط به شعب و شقوق مصيبت است بشويم لکن اگر بخواهيم مصائب را از حيث شدت بسنجيم و از اين زاويه بخواهيم قضاوت کنيم طبق فرمايش اميرالمؤمنين(ع) سخت­ترين مصيبت­ها مصيبت به دين است. واقع اين است که ما به عنوان طلبه و روحانی بايد مصيبت بر دين را أشد المصائب بدانيم يعنی ما بايد مصيبت­هايی که به زندگی شخصی ما وارد مي­شود را تحمل کنيم و بر آنها صبر کنيم اما به عنوان متکفل امر دين و کسانی که وظيفه تبيين دين و مرزبانی عقيده و اخلاق جامعه را داريم مصيبت بر دين بايد از همه مصائب بر ما سخت­تر و گران­تر باشد، حال بايد ببينيم چقدر مصيبت بر دين برای ما سخت است؟ آيا مصيبتی که بر زندگی شخصی ما وارد مي­شود بر ما سخت­تر است يا مصيبتی که بر دين ما وارد مي­شود. به­هرحال ما بايد در درجه اول توجه داشته باشيم و بدانيم که برای ما به عنوان متوليان امر دين أشد المصائب بايد مصيبت بر دين باشد و با تمام توان تلاش کنيم تا مصيبتی بر دين وارد نشود. معلوم است که چرا مصيبت بر دين از أشد مصائب است، اگر مصيبتی بر دين انسان وارد شود و دين او ضعيف شود و عقيده او سست شود و اخلاقش تغيير کند و از دين فاصله بگيرد بدترين مصائب شامل حال او شده و از اينکه انسان فرزند خود را از دست دهد سخت­تر است چون وقتی انسان از دين فاصله بگيرد راه سعادت را به سوی خود مي­بندد. مصيبت مادی و نقص مالی قابل جبران است اما از دست رفتن دين قابل جبران نيست، در جامعه هم به همين شکل است يعنی اگر مصيبت اقتصادی برای مردم پيش بيايد قابل جبران است اما اگر به دين مردم نقصی وارد شود از أشد مصائب است و قابل جبران نيست. انشاء الله خداوند متعال به همه ما توفيق دهد که نسبت به دين خود و ديگران اهتمام داشته باشيم. «والحمد لله رب العالمين»

 


موضوعات: نکات اخلاقی
 [ 08:58:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  نشانه هاي مومن ...

بیان اخلاقی حجه الاسلام سیدمجتبی نورمفیدی رئیس هیأت امنای مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان

امام زين العابدين(ع) مي فرمايند: «علامات المؤمن خمس، الورعُ في الخَلوة و الصّدقة في القلّة و الصّبر عند المصيبة و الحلم عند الغَضب و الصّدق عند الخُوف» پنج چيز نشانه ايمان و علامت مؤمن دانسته شده

يکی ورع و پرهيزگاری در خلوت، در انظار ديگران همه اهل ورع و تقوا هستند اما ورع واقعی به اين است که انسان در خلوت خدا را ناظر بر اعمال خود بداند ولی ما انسان­ها معمولاً برای نظر ديگران بيشتر از نظر خداوند متعال احترام قائليم، جلو ديگران کار حرام از ما سر نمي­زند اما در خلوت راحت­تر حرام و معصيت را مرتکب مي­شويم. دومين علامت اين است که انسان در حالی که تنگ­دست است صدقه بدهد وگرنه کسی که تمکن مالی داشته باشد و صدقه بدهد خيلی هنر نکرده است. سومين علامت اين است که در مصائب صبر کند و تا مصيبتی برای انسان پيش نيايد درجه ايمان او مشخص نمي­شود. چهارمين علامت اين است که وقتی که خشمگين مي­شود کظم غيظ کند، حليم و بردبار باشد وگرنه در شرائط عادی حليم بودن خيلی سخت نيست و پنجمين علامت برای مؤمن اين است که وقتی انسان مي­ترسد، راست بگويد وگرنه راست گويی در شرائط عادی که هيچ خسارتی را متوجه انسان نمي­کند خيلی مشکل نيست پس راست گويی وقتی سخت است که منافع انسان در خطر باشد و راست بگويد وگرنه اگر درجايی منافعش در خطر باشد دروغ بگويد مؤمن نيست که در روايت داريم که «الاعتياد بالکذب يورث الفقر» اگر دروغ در رفتار يک فرد عادت شود برای انسان فقر را به دنبال دارد و هم­چنين اگر در يک جامعه­ای دروغ شيوع پيدا کند آن جامعه مبتلا به فقر خواهد شد.

«والحمد لله رب العالمين»

موضوعات: نکات اخلاقی
[دوشنبه 1392-05-28] [ 08:34:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  کودتای ۲۸ مرداد ...


طرفداران مصدق که از اقدام شاه خشمگین بودند با تظاهرات و سخنرانی احساسات خود را بیان کردند. حزب توده نیز که در روزهای گذشته از احتمال کودتا خبرداده بود شروع به سازماندهی تظاهرات در تهران و شهرستان‌ها کرد. عوامل بریتانیا و آمریکا در نقش طرفداران مصدق یا حزب توده با استفاده از این جو به شایعه پراکنی و اقدامات تندروانه از قبیل تهدید روحانیون و توهین به مقدسات مذهبی مردم و درخواست الغای سلطنت و حتی رئیس‌جمهور شدن مصدق پرداختند. مصدق که تظاهرات را در خدمت کودتاگران می‌دانست دستور جلوگیری از تظاهرات را به پلیس و ارتش ابلاغ کرد.

از ساعات اولیه صبح ۲۸ امرداد جمعیتی از سمت جنوب به سمت مرکز شهر تهران به راه افتادند.

خودرو فضل‌الله زاهدی (سیاه رنگ) در خلال کودتای ۲۸ امرداد ۱۳۳۲ که توسط خودروهای نظامی اسکورت شده‌است.

با شروع تظاهرات، گروههایی از مردم نیز تحت تأثیر این جوّ به صف شعاردهندگان علیه مصدق پیوستند و از سوی دیگر، نظامیانی که با دریافت پول به شرکت در کودتا رضایت داده بودند، همراه جمعیت شدند. اسناد منتشر شده در آمریکا نشان می‌دهد که در همین زمان، بیشتر مقامهای ارشد نظامی و حتی خود فضل‌الله زاهدی مخفی شده یا به آمریکاییها پناه برده بودند.

چند ساعت پس از شروع تظاهرات، غوغاگران به پشتگرمی تانکها دفتر نزدیکان به مصدق و روزنامه‌های هوادار او را غارت کردند. در این میان، دفتر حزب توده نیز از یورش «شاهدوستان» و «کمونیسم ستیزان» در امان نماند. دولت مصدق و حتی حامیان او در ارتش واکنشی به این تحولات نشان ندادند.

روایتهای متعددی از دلایل بی تحرکی مصدق و هواداران او شده‌است: جدی نگرفتن خطر، ضعف در تصمیمگیری بموقع، عدم ارتباط مناسب در سطوح بالا یا فرسودگی توأم با نا امیدی مصدق و یارانش، نمونه‌هایی از این روایات است. به هر روی، ساعاتی پس از ظهر درگیریهای بین طرفداران و مخالفان مصدق به اطراف خانه او کشیده شد. عده اندکی از نظامیان وفادار به مصدق با همه توان در برابر یورش جمعیت و نظامیان حامی کودتا مقاومت کردند اما تصرف ساختمان رادیو، پایان واقعی ماجرا بود. در ساعات پایانی روز، مقاومت در اطراف خانه نخست وزیر هم شکسته شد، جمعیت خانه مصدق را غارت کردند و او از طریق بام خانه‌اش جان به در برد.

عوامل کودتا با پیگیری و خرج کردن مبلغ زیادی پول نیروهائی از اوباش و زنان بدنام محلات مختلف را بسیج کردند و صبح روز چهارشنبه ۲۸ امرداد سال ۱۳۳۲ خیابان‌های تهران شاهد حرکت این نیروها و نیروهای نظامی با شعار «جاوید شاه» بود. تا بعد از ظهر خیابان‌ها در کنترل اوباشی بود که به طرفداران مصدق حمله می‌کردند. دفترهای احزاب و نشریات طرف‌دار مصدق یا حزب توده غارت شد و به آتش کشیده شد. منزل دکتر مصدق نیز با تانک و مسلسل مورد حمله نیروهای نظامی کودتا قرار گرفت و مصدق دستور عدم مقاومت به نیروی محافظ نخست‌وزیری داد و در خانه همسایه‌اش پناه گرفت. اوباش و نظامیان به غارت منزل دکتر مصدق پرداختند. میراشرافی فرمان عزل مصدق و نصب زاهدی را از رادیو خواند. سرلشکر زاهدی که در این مدت نزد ماموران آمریکائی مخفی بود از مخفیگاه به در آمد. مردم با سکوت و حیرت این رویدادها را ناظر بودند. نه مصدق، نه طرفداران مصدق و نه حزب توده که وعده “تبدیل کودتا به ضد کودتاً را در روزهای گذشته می‌داد اقدامی برای مقابله نکردند و کودتا پیروز شد.



دو سرباز ارتش در حال شلیک به خانه دکتر محمد مصدق. (سمت چپ)
خروج دکتر محمد مصدق از منزل به وسیله نردبان، مصدق روز بعد در باشگاه افسران مقر اردشیر زاهدی، خود را تسلیم کرد. (سمت راست)

موضوعات: مناسبتهاي روز
 [ 04:05:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت
 
مداحی های محرم