مقاله حجه الاسلام والمسلمین سیدمجتبی نورمفیدی رئیس هیأت امنای مدرسه علمیه الزهرا(س)

ادله قائلين به انفکاک دين و سياست:
مجموعه مقدمات و ادله کسانی که قائل به اين نظريه مي‌باشند را مي‌توان به چند دليل تقسيم کرد.
1-دين ثابت است و نيازها متغير
انسان دائماً در حال تحول است و شرائط و روابط اجتماعی تغيير مي‌کند براين اساس نسبت وی با محيط اطرافش نيز دگرگون مي‌شود. مثلاً مناسبات حاکم بر جوامع صنعتی با جوامع بدوی فرق دارد. اين تغييرات زمينه اجرای حدود و احکام دينی را محدود مي‌کند. چون برای حل اين مشکل يا بايد هرآن وحی جديدی نازل شود که بطلان آن روشن است و يا بايد هر روز هر ساعت متناسب با اين تغييرات حکم جديدی استنباط شود که در اين صورت سبب تغيير مستمر احکام شده و اين با ثابت بودن دين سازگاری ندارد. لذا بهترين راه حل اين است که دين دامن خود را دخالت در شئون دنيايی بر چيند و احکام و مناسبات اجتماعی و سياسی به عقلا سپرده شود تا بدين وسيله هم دين حفظ شود و هم دستاوردهای فکر بشری باقی بماند.
به اين دليل پاسخ هايی داده شده که ما را درصدد ارزيابی اين پاسخ‌ها نيستيم و صرفا مي‌خواهيم به موضع امام دراين رابطه بپردازيم. ولی اجمالاً آنچه مي‌توان در پاسخ به اين دليل اشاره کرد اين است که اولاً نيازهای بشری اگر چه در طول زمان‌های مختلف به اشکال گوناگون بروز مي‌کند و براين اساس مناسبات تازه‌ای شکل مي‌گيرد ولی از طرفی اصل نيازها ثابت است.
و ازسوی ديگر همان گونه که در ابتدای بحث اشاره شد از آنجا که دين دارای يک هويت جامع است و به همه ابعاد انسانی توجه دارد لذا به نيازهای مختلف انسان به صورت کلی توجه کرده و قواعدی را ارائه داده است يعنی قرار نيست تمام جزئيات زندگی بشر دردين آمده باشد بلکه مهم اين است که دين ظرفيت و توانايی لازم برای پاسخ گويی به اين نيازها را درادوار مختلف داشته باشد.
امام ضمن آنکه بر جامعيت دين تاکيد دارن اما هيچ گاه نقش عقل را در اين رابطه انکارنکردن مثلاً در تعريف فقه امام مي‌گويند: فقه عبارت از قانون معاش و معاد است برای قرب به خدا پس از علم به معارف. بديهی است اين نوع نگاه به فقه قلمرو آن را بسيار گسترده و وسيع قرار مي‌دهد و طبعاً اگر اين قانون بخواهد فراگير باشد بايد ابزار لازم را در اختيار داشته باشد اين تعريف خاص امام از فقه خلاف مشهور فقها است لوازمی هم درديد امام دارد که امام به آن تصريح مي‌کند. مسئله زمان و مکان و مصلحت و دخالت اين امور در اجتهاد از جمله مسائل مهمی است که ظرفيت بالايی برای فقه ايجاد مي‌کند که بتواند در شرايط مختلف پاسخگوی نيازهای بشری باشد بسياری از فتاوای سال‌های اخير امام بر اساس همين ديدگاه شکل گرفت و اگر اين راه باز نشود بديهی است بن بست ايجاد شده قابل گشودن نخواهد بود.
اين نظرامام بسيار مترقيانه تر از نظر امثال شهيد صدر است که فقط در منطقه الفراغ قائل به اين قابليت هستند ولی امام نه تنها در منطقه الفراغ بلکه در عرض همه احکام اوليه اين امور را دخالت مي‌دهند.
در فقه که تأکيد عمده بر مسائل فردی و عبادی است و فقيهانی که در مسائل بسياری احتياط‌های ناصواب پيش مي‌گيرند اين نظريه امام فقه اهل بيت را تبديل به يک فقه پويا مي‌کند که نجات بخش انسان هاست در حالی که برخی فقها به هر گونه عمل جهادی به خاطر ترس از ريختن خون انسانها اشکال مي‌کردند و مي‌کنند چون عادت کرده بودند در مسئله حياتی جامعه اسلامی احتياط کنند امام در زمره فقهايی است که توانست با نظر به مصالح عمومی جامعه، بالندگی دين را احياء کند.
2-کاهش منزلت دين
دليل ديگری که قائلين به اين نظريه اقامه مي‌کنند اين است که دخالت دين در امور سياسی و اجتماعی سبب تقدس زدائی از دين شده و منجر به کاهش منزلت دين مي‌شود. به عقيده اينان، از آنجا که مسائل اجتماعی و سياسی فراز و نشيب‌های بسياری درپی دارد و سبب حب و بغض‌های بسياری مي‌شود. موجب مي‌گردد شأن دين و عالمان دينی تنزل پيدا کند.
امام در مقابل اين عقيده به شدت موضع گيری کرده و نه تنها دخالت دين در سياست را سبب کاهش منزلت دين نمي‌دانند بلکه عزت دين و ديانت و مسلمين را در گرو ورود به اين عرصه‌ها مي‌داند شاهد اين مدعا نهضت بيداری اسلامی است که در سالهای اخير در بين جوامع اسلامی پديد آمده و ريشه آن هم در ورود عالمان دينی و متفکران اسلامی در عرصه‌های سياسی و اجتماعی است. هرچه دين رو به انعزال و کنارگيری بياورد قهراً از کانون توجهات جوامع خارج خواهد شد و اثرگذاری خود را از دست مي‌دهد.
3-استدلال به قرآن و سنت
برخی از قائلين به انفکاک به بعضی آيات قرآنی مثل «قل لست عليکم بوکيل» يا «ان عليکم الا البلاغ» و سنت پيامبر استلال کرده اند. به عقيده ايشان طبق اين آيات پيامبر، حفيظ  و وکيل و جبار و مسيطر بر مردم نيست  و وظيفه اش صرفا يک مسئوليت دينی و ابلاغ پيام الهی است.
بر اساس اين ديدگاه حکومت پيامبر اکرم ناشی از شرايط و اوضاع عصر پيدايش و رشد اسلام است يعنی غرضی که در برپايی دولت اسلامی دنبال مي‌شده مربوط به برپايی دين و تحکيم پايه‌های آن مربوط مي‌شود و از آنجا که اين اغراض منتفی شده ديگر نياز به دولت اسلامی منتفی است. گروهی ديگر دولت پيامبر را صرفا يک تصادف تاريخی مي‌دانند که برای مقطع کوتاهی سبب وحدت رهبری معنوی و رهبری سياسی در شخص پيامبر گرديد.
به طورکلی در اين ديدگاه مقامات سياسی جزئی از وحی الهی نيست و به مناسبت ضرورت‌های زمان و مکان به پيامبر عرضه شده است.
امام در مقابل اين ديدگاه مي‌فرمايد: قرآن کريم و سنت پيامبر آنقدر که در حکومت و سياست احکام دارند در ساير چيزها ندارند بلکه بسياری از احکام عبادی اسلام، عباي- سياسی است که غفلت از اينها اين مصيبت را به بار آورده است. (صحيفه نور ج 21 ص 178)
به عقيده امام نه تنها پيامبر مکرم اسلام بلکه همه انبياء دارای اين شأن مي‌باشند.
در اين باره ايشان مي‌فرمايند: بنای انبيا و اهل بيت عليهم السلام اين نبوده است که از مردم کناره گيری کنند. آنان با مردم بودند و هر وقت دستشان مي‌رسيد حکومت مي‌گرفتند (صحيفه نور ج 19 ص118)
در جای ديگر مي‌فرمايد: يک همچو عيسائی نمي‌نشيند توی خانه و مسئله بگويد تا چه بشود. اگر مسئله مي‌خواست بگويد و مسئله گو بود ديگر چرا اذيتش مي‌کردند (صحيفه نور ج 20 ص 158)
ايشان بطور قاطع تصادفی بودن حکومت پيامبر و اينکه يک ضرورت مربوط به زمان پيدايش دين بوده است را رد کرده و اين مسئله را يکی از ارکان دين و وحی آسمانی مي‌دانند.
نتيجه گيري:
بدون ترديد مي‌توان گفت در نظر امام دين در ذات و جوهر خودش آميختگی و پيوستگی با سياست را داراست و اساساًٌ منکرين پيوند دين و سياست را نا آشنای به اسلام و اين ايده را جنگ با اسلام مي‌داند. اما آنچه در پايان اين مقاله ذکرش ضروری است و توجه به آن لازم است اين است که امام در دو بعد ايجابی که بيشتر به اين موضوع پرداخته اند واين مسئله حاکی از هوشمندی و درايت خاص اوست در بعد ايجابی که بيشتر به زمان قبل از انقلاب و مربوط به آن مقطع است تاکيد ايشان بر اتحاد دين و سياست و پيوند اين دو مقوله است. در اين سطح همه تلاش ايشان مصروف ارائه تصويری صحيح از دين و زدودن برداشت‌های نادرست از متن دين مي‌باشد او با بيان و دلايل محکمی در لابلای کتب علمی و خطابه‌های خويش سعی دارد بر اين نکته پای فشارد که اين دو مقوله به هيچ وجه جدا شدنی نيستند و ضمن ريشه يابی طرز تفکر جدائی دين از سياست به آثار شوم و مخرب اين عقيده اشاره مي‌کند و اين ايده را باعث شکست مسلمين و سلطه اجانب مي‌داند.
اما از سوی ديگر و در بعد سلبی که چه بسا بتوان گفت بيشتر مربوط به مقطع پس از انقلاب و دوران استقرار حکومت دينی است تلاش مي‌کند مانع قيموميت عالمان دينی و قدرت مطلقه شدن روحانيت و دخالت بيش از اندازه حکومت دينی در زندگی مردم شود. حضرت امام  با تفطن به آفت هايی که ممکن است از رهگذر حکومت دينی پديدآيد با تدبير خاصی در مواقع مختلف مي‌خواستند مانع تکرار تجربه تلخ کليسا در دوران قرون وسطي، و تجربه نام موفق حکومت‌های دينی اسلامی در طول تاريخ شوند. اين آفت‌ها اجمالاً عبارتند از ابزاری شدن دين و سوء استفاده از حرمت و قداست دين برای گريز از ناتواني‌ها  و پرده پوشی ضعف‌های خويش، قدسی شدن حاکمان حکومت ايجاد انحصار در تفسير و فهم دين، استبداد ديني، جزم انديشی و مطلق انگاري، استفاده از حربه تکفير و ارتداد برای سرکوبی مخلفان، ايجاد محدوديت برای اقليت‌ها و سلب آزادي‌های مدنی و اجتماعي. در گفتار و رفتار امام موارد بيشماری يافت مي‌شود که ايشان گويا با دقت و تيزبينی خاص خويش درصدد جلوگيری از ايجاد زمينه‌های ظهور مجدد و تقويت ايده جدايی دين از سياست بوده اند.
به نظر اينجانب بسياری از گفته‌ها و اقدامات امام در اين راستا شکل گرفت تا مبادا از ناحيه حکومت دينی که در ايران مستقر شده شاهدی برای مخالفان خاموش پيوند دين و سياست که در حوزه‌های علميه کم نبودند پيدا شود. و همچنين مويدی برای جريان روشنفکری مخالف حضور دين در عرصه سياست و اجتماع پديدار نگردد. البته اين مطلب بدين معنی نيست که اساساًٌ همه حرکتهای آن دوران کاملاً صحيح بوده چه اين که خود امام امکان بروز اشتباه در جمهوری اسلامی را نفی نکرده اند. لاکن مسئله اساسی اين است که در بسياری از موارد ايشان جلوی بسياری از آفت‌ها ايستادگی کردند.
به عنوان نمونه مواردی ذکر مي‌گردد.
1- در جريان تاسيس حزب جمهوری اسلامی ايشان با تاسيس آن مخالف بودند زيرا از اينکه روحانيت حاکم در قالب يک حزب به عنوان يک قدرت مسلط مطلقه ظاهر شود بيمناک بودند.
2- امام به انحاء مختلف مانع بروز پديده قدسی شدن حاکمان مي‌شدند حق انتقاد از حاکمان و حتی از خويشتن را به همه گوشزد مي‌کردند و اساساً در مسئله امر به معروف و نهی از منکر که ايشان به نوعی مبسوط تر از ديگران بدان پرداخته اند، اين حق را برای مردم محفوظ مي‌داند.
3- جلوگيری از دخالت بعضی از تشکل‌های روحانی برای فرستادن نمايندگان به مجلس از سراسر کشور با اين استدلال که روحانيت قيم مردم نيست. ايشان به طور کلی با نگاه قيم مآبانه با مردم به ويژه از سوی عالمان دينی برخورد مي‌کردند.
4- نامه هايی که به ايشان نوشته مي‌شد از سوی بعضی افراد، علما، تشکل ها، که امام اجازه برخورد با نويسندگان اين نامه‌ها را حتی اگر به صورت تندی نوشته شده بود نمي‌دادند (جريانی از حضرت آيت الله موسوی اردبيلی شنيدم که ايشان مي‌فرمود: يکی از علمای بزرگ نامه‌ای به امام نوشته بودند که در آن چيزی از اهانت و توهين فروگذار نکرده بودند. به امام پيشنهاد شد ايشان دستگير شود و با او برخورد کنند. امام فرمودند او به اسلام که چيزی نگفته بلکه به من بد و بيرا گفته من که اسلام نيستم.)
5- جلوگيری از دخالت بيش از اندازه حکومت دينی در زندگی مردم (فرمان8 ماده اي.)
6- جلوگيری از بد فهمی از دستورات دينی (کشيدن ديوار در دانشگاه بين دختر و پسر).
و دهها مورد ديگر که ذکرآن از حوصله اين بحث خارج است.
امام اگر چه به تبليغات استعماری به عنوان يکی از عوامل پيدايش و شکل گيری نظريه جدايی دين و سياست توجه داشتن و نسبت به آن هشدار مي‌دادند ولی از سوی ديگر سعی مي‌کردند عوامل درونی شکل گيری و تقويت اين ايده را بستر حکومت دينی تازه تاسيس ايران از ميان بردارند.
به راستی چرا هميشه وقتی در اين مقوله سخن رانده مي‌شود بحث  از اراده خارجی در ايجاد جدائی بين دين و سياست است و هيچ گاه به عوامل درونی آن اشاره نمي‌شود امروز بايد به اين واقعيت تلخ اعتراف کنيم که رگه هايی از اين ايده در درون روشنفکران ايرانی مسلمان در بستر جمهوری اسلامی در حال شکل گيری و پررنگ تر شدن است. آن هم از سوی کسانی که خود روزی مدعی اصلی و دو آتشه اتحاد ذاتی بين دين و سياست بوده اند.
آيا وقت آن نرسيده که سهم خود را اين داستان بشناسيم  و بدانيم خود ما در ايجاد اين بستر تا چه اندازه مقصر بوده ايم.


موضوعات: مقالات
   سه شنبه 12 شهریور 1392نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

اگر دوست شدن با یک دختری باعث شود که او با حجاب وسنگین شود ودست ازکار های خود برادرد، آیا شرعی است که این کار را انجام دهم؟

ازاینکه به فکر هدایت دیگران هستید ، باعث خوشبخحتی است وداشتن چنین روحیه ای ، بیانگر روحیه ی مسئولیت پذیری وتعهد وپایبندی شما به موازین شرعی است .امیدوارم که همواره در صراط مستقیم حافظ حریم الهی والگوی مناسب برای هدایت جوانان باشید .همانطور که میدانید ، اسلام برای جلو گیری از گناه ونشر وگسترش کارهای شایسته راه کارهایی را ارائه می دهد که اگر ازآن طریق ، وارد عمل شویم ، هم با عث جلو گیری از گناه میشود وهم خودمان از آلوده شدن به گناه مصون خواهیم ماند .راه کار اسلام تحت عنوان امر به معروف ونهیا از منکر، وظیفه مارا مشخص نموده است وما مجاز نیستیم، از هر راهی جلوی گناه دیگران را بگیریم!شمابرای اینکه وظیفه خودرا انجام داده باشید،می توانید آن دختر را نهی از منکر کنید .انجام چنیمن کاری،مستلزم طی کردن مراحلی است که در زیر به آن اشاره میشود.

1-مودبانه ازا وبخواهید از آن گناه پرهیز کند

2-اگر تاثیر نگذاشت ، به صورت جدی تر به او تذکر دهید؛اگر دیدید برخورد مودبانه ومنطقی وجدی شما موثر واقع نشده ،مسئله را به مراجع ذی صلاح تذکر دهید که انها اقدام کنند ووظیفه شماهمین است.

اگر موثر واقع شد قطعا شما نزد خداوند اجر وپاداش دارید واگر هم هدایت نشد ، باز هم به دلیل اینکه وظیفه شرعی خورد را انجام داده اید ،نزد خداوند مأجور هستید.

اما اینکه نوشته اید:"آیا از طریق دوستی با او، میتوانید جلو گناه اورا بگیرید وباعث شوید که اود ختری با حجاب وسنگین شود"پاسخ منفی است!چرا اینکه اولا اسلام دوستی با نانحرم را منع کرده است وفرموده است :با زنان یا دختران دوست نشوید.دوم اینکه ،این دوستی م میتواند تبدیل به دامی برای خود شما گردد وما حق نداریم خودمان را با دست خودمان به هلاکت اندازیم."لا تلقوا بایدکم الی التهلکه"(بقره/195)

علت اینکه اسلام حتی قرار گرفتن زیر یک سقف ودریک جای تنها با نامحرم را -اگر احتمال گناه داده شود-حرام میداند واگر احتمال گناه داده نشود مکرو ه میشمارد ؛نشانگر حساسیت ارتباط بین زن ومرد نامحرم است ،وراهی خطر ناک است .پس بکوشید فقط از طریق امر به معروف ونهی از منکر، وارد شوید؛ آن هم در صورت موثر واقع شدن ، در غیر اینصورت شما تکلیفی ندارید.



موضوعات: پرسش وپاسخ
   دوشنبه 11 شهریور 13921 نظر »
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: هاتف [بازدید کننده]
هاتف
5 stars

سلام
بخش پرسش و پاسخ تون عالیه.
مطلب و مورد سوال بسیار ضروری گزینش شد پاسخ شما در باب هر دو طرف چه پسر با دختر و چ دختر باپسر کاملا قانع کننده است.متشکر
اما
کاش در ابتدای سوال توضیح می دادید که روی سخن به دوستی بین دو نامحرم است زیرا گاهی دوستی یک دختر محجبه و آگاه با دختر خانم دیگر که آگاهی اندکی در ارزش و قداست زن دارد موجب تعالی و ظهور تغییرات مثبت می شود.
پایدار باشید

1392/06/12 @ 01:58


فرم در حال بارگذاری ...

به نقل از خبرگزاری حوزه ؛ يكي از رذايل اخلاقي و موانع خودسازي غيبت مي باشد. غيبت، يعني پشت سر مسلماني حرفي بزنيم كه اگر به گوش او برسد ناراحت شود. فرقي نيست در حرمت غيبت، ميان كنايه و تصريح، بلكه چه بسا كه كنايه بدتر باشد. بعضي از غيبت كنندگان هستند كه چون مي خواهند غيبت كنند با حالت اندوه، حال او را اظهار مي كنند در صورتي كه اندوهي اصلا ندارند. مثلا مي گويند چقدر ناراحت شدم براي فلان كس كه بي آبرو شد در صورتي كه قصد آنها تنها فاش نمودن بي آبرويي آن شخص است.

مي دانيم كه سرمايه انسان در زندگي حيثيت و آبرو و شخصيت اوست و هر چيزي آن را به خطر مي اندازد. گويي جان او را به خطر انداخته، بلكه گاه مي شود كه ترور شخصيت از ترور فیزیکی مهمتر است و اين جاست كه گناه آن از قتل سنگين تر مي شود. پس شخص غيبت كننده هر گاه بخواهد اين عمل ويرانگر را ترك كند بايد از خداوند كمك و ياري بگيرد و با همتي والا نفس سركش خود را مهار و سركوب نمايد و بداند كه غيبت شديدترين و بدترين گناهان است.

غيبت وقتي به صورت ملكه در آمد، براي غيبت كننده لذت بخش مي شود و در اين صورت معالجه چنين شخصي بسيار دشوار است در اين جا بايد غيبت كننده قبل از هر چيز به درمان انگيزه هاي دروني غيبت بپردازد و از طريق خودسازي و تفكر در عواقب سوء اين صفات زشت، اين آلودگي ها را از جان و دل بشويد تا بتواند زبان را از غيبت باز دارد و در مقام توبه برآيد. او بايد در آيات و رواياتي كه در مورد اين عمل زشت وارد شده بينديشد و روزقيامت و صحراي محشر و غضب خداوند را در نظر آورد و ببيند كه اين صفت زشت چه مفسده هايي به وجود مي آورد. چه بسا ممكن است كه غيبت شده آن را بشنود و دشمني او را به دل بگيرد و درصدد تلافي برآيد.

شخص مسلمان مومن و منصف هر چه را براي خود نمي خواهد بايد براي ديگران هم نخواهد و حواس خود را جمع كرده و هر گاه خواست لب به غيبت بگشايد فورا توبه و استغفار نمايد،البته اين توبه بايد قلبي باشد تا حق آن را بپذيرد و آن قدر اين عمل را تكرار كند و به سرزنش خود بپردازد تا به راحتي بتواند آن را ترك كند.

يكي از بدترين صفات تهمت است چون تهمت شامل غيبت هم هست. كسي كه به مسلماني تهمت مي زند هم دروغ گفته و هم غيبت نموده است. چنين كسي مورد تنفرمردم قرار مي گيرد و علت پرهيز دادن مردم از اين عمل زشت، آن است كه دشمني به وجود مي آورد و چه بسا در صورت شنيدن طرف مقابل، باعث عكس العمل او شود. خداوند مي فرمايد؛كسي كه برادرمسلمانش را متهم كند ايمان در قلب او ذوب مي شود همانند ذوب شدن نمك درآب.

تهمت از بدترين انواع دروغ و كذب است، زيرا هم مفاسد عظيم كذب را دارد و هم زيان هاي غيبت را. لذا پيامبر(ص) نقل شده كه فرمود؛كسي كه به مرد يا زن با ايماني تهمت بزند و يا درباره او چيزي بگويد كه در او نيست، خداوند در روز قيامت او را توده اي از آتش قرار مي دهد تا از مسئوليت آنچه گفته است برآيد.

با وجود اين دو صفت رذيله و ديگر رذايل انسان به بارگاه الهي راه نمي يابد و هر لحظه از درگاه او دورتر مي شود و در صورت تكرار و عدم توبه كارش به جايي مي رسد كه مصداق آيه"ختم الله علي قلوبهم"مي شود و ديگر نور ايمان در آن راهي ندارد و با سرعتي عجيب به اسفل السافلين وارد مي شود و هر گاه در اثر معصيت به اين مرحله رسيد ديگر اميدي به هدايت او نيست. البته خداوند ارحم الراحمين است و اگر بنده صدبار توبه كرد و شكست، مي تواند بازآيد چرا كه در گه او،درگه نوميدي نيست. پس، با هر گناهي كه دارد به درگاه او رو آورد و با توبه اي صادقانه و عزمي راسخ، بر سر ناملايمات نفساني خويش گام گذارد و گذشته ها را جبران كند و ديگر گرد معاصي چون غيبت و تهمت نگردد كه در اين صورت،رحمت و عفو الهي شامل حال او خواهد شد.

رسول خدا(ص) فرمود: واي برشما، دوري كنيد از غيبت زيرا بدتر از زناست، چرا كه زناكار هرگاه توبه كند خداوند توبه اش را قبول مي فرمايد، ولي غيبت كننده را خدا نمي آمرزد تا آن كه غيبت شده از او درگذرد.

در نتيجه مي توان گفت يكي از فلسفه هاي حرمت غيبت اين است كه حرمت اشخاص درهم شكسته نشود و احترام آنان حفظ شود و سرمايه بزرگ آبرو، بر باد نرود.يكي ديگر از عوامل تحريم غيبت آفريدن بدبيني است و اين كه پيوندهاي اجتماعي را سست مي كند.سرمايه اعتماد را از بين مي برد و پايه هاي تعاون و همكاري متزلزل مي شود.



موضوعات: نکات اخلاقی
   دوشنبه 11 شهریور 13921 نظر »
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: صدرا [بازدید کننده]
صدرا
5 stars

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحيمٌ (حجرات:12)
کمی در آیات تامل کنیم
از مطلبتون متشکرم

1392/06/12 @ 02:19


فرم در حال بارگذاری ...

سالروز شهادت ششمین شمع روشنگر و وصی پیمبر(ص) ، چشمه جود و سخاوت، کوه حلم و بردباری ، تجسم اخلاص و صبر و دریای عمیق علم لدنی حضرت امام صادق (ع) بر پیروان راهش تسلیت باد.

ای ششمین ستاره تابناک امامت و ولایت صادق آل محمد(ص) ، نامت را با افتخار به دل های غریبمان می سپاریم تا یادت آرام بخش سینه های بی تابمان باشد. خدایا بحق امام صادق(ع) ، ایمان عارفانه و عمل صادقانه به ما عنایت فرما.



موضوعات: مناسبتهاي روز
   دوشنبه 11 شهریور 13923 نظر »
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: ماحی [بازدید کننده]
ماحی
5 stars

من هم شهادت امام صادق(ع)راتسلیت عرض می کنم.
امام صادق(ع)
برای مومن شایسته نیست که در مجلسی بنشیند که در آن معصیت خداوند انجام می شود و او توانایی تغییر آن را ندارد.

شاید یکی از مصادیق مجالس گناه گردش در سایت ها و خواندن مطالب نامناسب است نسبت به اطرافمان هوشیارتر باشیم.

1392/06/12 @ 02:30
نظر از: مرادی [عضو] 

سلام

دلم هواى بقیع دارد و غم صادق
عزا گرفته دل من ز ماتم صادق
دوباره بیرق مشکى به دست دل گیرم
زنم به سینه که آمد محرم صادق

شهادت جانسوز رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق علیه السلام تسلیت باد.

اللهم عجل لولیک الفرج

1392/06/11 @ 17:18
نظر از: ادیبی [بازدید کننده]
ادیبی

باعرض سلام وتسلیت شهادت امام صادق (ع) .
از امام صادق علیه السلام پرسیدند برنامه زندگی خود را بر چه بنا کرديد؟ فرمودند بر چهار اصل:

1. دانستم که کار مرا دیگری انجام نمی‌دهد، پس تلاش کردم؛

2. و دانستم که خدا مرا می‌بیند، پس حیا کردم؛

3. و دانستم رزق مرا دیگری نمی‌خورد، پس آرام شدم؛

4. و دانستم که پایان کارم مرگ است، پس مهیا شدم.

1392/06/11 @ 11:31


فرم در حال بارگذاری ...

آيت الله سيدكاظم نورمفيدي مؤسس مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان: آمريكا به خوبي مي داند كه با حمله به سوريه به اهدافش نمي رسد و ممكن است حتي جواب هاي دندان شكن تري از ارتش سوريه دريافت كند.
به گفته وي، از سوي ديگر طرح مساله حمله به سوريه از سوي آمريكا، بيشتر براي دلداري و قوت قلب به تروريست هائي كه در اين كشور حضور دارند و نتوانسته اند اهداف و ماموريت هائي كه از سوي آمريكا به آنها سپرده شده است، را به خوبي به پايان برسانند صورت مي گيرد .
وي تصريح كرد: از سوي ديگر چندي پيش عكاس آمريكائي در ويتنام عكس هائي را به تصوير كشيد كه آثار و نتايج حمله شيميائي ۶۰ سال گذشته آمريكا به اين كشور را نشان مي دهد و اين خود مساله اي است كه كساني امروز مدعي حقوق بشر هستند كه در گذشته با بمباران شيميائي، تلفات سنگيني را امروز بر جاي گذاشته اند.
وي ادامه داد: امروز مساله سوريه بيش از ۲۹ ماه است كه بطول كشيده و تروريست ها به بهانه هاي مختلف مردم را به خاك و خون كشيده اند و آمريكا مدعي استفاده ارتش از سلاح هاي شيميائي است و به همين دليل بهانه حمله به سوريه را به وجود آورده تا بتواند به اهداف و ماموريت هاي تروريست هاي خود در اين كشور دست يابد.
نماينده مردم گلستان در مجلس خبرگان رهبري افزود: اخيرا ارتش سوريه با همكاري حزب الله به موفقيت هاي خوبي در برابر تروريست ها دست يافته اند و بر اوضاع مسلط شده اند كه همين مساله آمريكا را نگران كرده است.
آيت الله نورمفيدي گفت: آمريكا اين مساله را به سازمان ملل و شوراي امنيت گزارش داده و آنان بازرساني را به اين كشور فرستاده اند، اما آمريكا مي خواهد قبل از گزارش بازرسان مساله حمله را اجرائي كند، زيرا مي داند طرح آنان در سازمان ملل و شوراي امنيت با حق وتو چين و روسيه راي نخواهد آورد.
وي در بخش ديگري از سخنان خود با تسليت فرا رسيدن سالروز شهادت ششمين اختر تابناك آسمان امامت و ولايت گفت: برخي مدعي اين هستند كه آن امام همام به عنوان رئيس مذهب تشييع به فكر امامت نبود و با كسي بر سر خلافت به مبارزه نپرداخته، هر چند اين مساله شايد درست باشد، اما اصل اين مساله اين است كه امام صادق (ع) به فكر تثبيت امامت و راهي كه رسول خدا (ص) نشان داده بودند، پيگير بودند و در واقع يك جنگ نرم و فرهنگي ايجاد كرده بودند.
وي يادآور شد: آن حضرت هيچگاه به خلفاي جور كنار نيامدند و حتي فقهاي خود را از ارتباط با دستگاه و خلفاي بني عباس منع كرده بودند و اجازه رفت و آمد با آنان را نمي دادند.
آيت الله نورمفيدي تاكيد كرد: امام صادق (ع) تمام عمرش را براي اثبات امامت و مساله اسلام و بقاء و تداوم آن گذاشتند تا اين كه توسط منصور به شهادت رسيد.
نماينده ولي فقيه در گلستان در خطبه اول با اشاره به خطبه ۱۴۷ نهج البلاغه از سخنان گوهربار امام علي (ع) گفت: به فرموده ايشان آرزوهاي دراز و فراموش كردن اجل و مرگ دو اصل مهم باعث هلاكت ملت هاي گذشته شده است.
وي ادامه داد: اين دو مساله انسان را سخت وابسته به دنيا، شهوات نفساني و اميال و اغراض مي كند و وقتي انسان به اين دو مساله وابسته شد، به هلاكت خواهد رسيد.
وي خاطرنشان كرد: انسان تا قبل از مرگ از ياد خدا غافل شده و عذرخواهي و توبه نمي كند، اما به مرگ كه نزديك مي شود، ياد توبه مي افتد كه ديگر اثري نخواهد داشت و آنگاه گرفتاري و عذاب كوبنده بر سر او وارد مي شود.
امام جمعه گرگان اظهار كرد: كسي كه عظمت و قدرت خدا را بداند در برابر خداوند خود را كوچك مي داند و خداوند نيز در برابر ديگران او را با عظمت مي كند.


   دوشنبه 11 شهریور 13921 نظر »
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: سلما [بازدید کننده]
سلما
5 stars

سلام
بسیار عالی بود همان گونه که اشاره شد از جمله ادعاهای که امروزه می شود این است که امام صادق(ع)به دنبال حکومت و یا به عبارتی سیاست نبودند که پاسخ در بیانات حضرت آیت الله نورمفیدی آمد کاش علما و فضلای دیگر نیز بصورت تخصصی به این مهم بپردازند.
خوبست به بهانه ی این ایام کمی هم ذهن مردم را نسبت به شخصیت و اعمال ابومسلم خراسانی آگاه سازیم چنان که امام صادق(ع)ایشان را از شیعیان خویش نمی دانند.
متشکرم

1392/06/12 @ 02:42


فرم در حال بارگذاری ...

بیان اخلاقی حجه الاسلام سیدمجتبی نورمفیدی رئیس هیأت امنای مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان

امام صادق(ع) فرموده اند:«المؤمن يَحقِدُ مادام في مَجلسه فإذا قام ذهب عنه الحِقد» بنا به فرمايش امام صادق(ع) يکي از علامات ايمان اين است که مؤمن اهل حقد و کينه نيست.

امام صادق(ع) فرموده­اند:«المؤمن يَحقِدُ مادام فی مَجلسه فإذا قام ذهب عنه الحِقد» [1] بنا به فرمايش امام صادق(ع) يکی از علامات ايمان اين است که مؤمن اهل حقد و کينه نيست. روايات ديگری هم به همين مضمون وارد شده که مي­فرمايد اگر در دل انسان حقد و کينه نباشد نشانه ايمان است. امام صادق(ع) مي­فرمايند: کينه و حقد مؤمن تا زمانی است که در مجلس حضور دارد اما وقتی از مجلس برخاست و بيرون رفت حقد و کينه هم از او زائل مي­شود. در مجلسی که سبب کدورت مي­شود و موجب يک سری تنفرها و کينه­ها مي­شود و گاهی دشمني­هايی در دل افراد نسبت به هم ايجاد مي­شود؛ مثلاً فرض کنيد کسی به حق يا ناحق رفتاری انجام مي­دهد يا سخنی مي­گويد که انسان خوشش نمي­آيد که اين کراهت و خوش نيامدن موجب مي­شود انسان در درون خودش آن محبتی که بايد و شايد نسبت به آن طرف نداشته باشد و تبديل به کينه و نفرت شود، از علامات ايمان اين است که اگر چنين حالتی در نفس انسان پيدا شد زود زائل شود؛ يعنی هر چه هست وقتی که از مجلس بيرون رفت تمام شود و چيزی در دلش باقی نماند. مؤمن هيچ وقت از برادر مؤمنش چيزی به دل نمي­گيرد، پس يکی از علامات ايمان اين است که انسان حقد و کينه برادر مؤمنش را در دل نداشته باشد و انسان برای پيشگيری از حقد و کينه و تنفر درونی بايد رفتار و گفتار ديگران را حمل بر صحت کند و سعی نکند برای رفتار و گفتار ديگران وجوهی را بتراشد که خود اين کار حقد و کينه و دشمنی را بيشتر کند بلکه تا مي­تواند بايد رفتار و گفتار ديگران را حمل بر صحت کند که اين حمل بر صحت کردن به مرور انسان را خوش بين مي­کند و اين خوش بينی به ديگران باعث مي­شود که انسان روابط سالمی با ديگران داشته باشد و راحت تر زندگی کند و آرامش بيشتری داشته باشد. انشاء الله خداوند متعال به ما توفيق دهد که حداقل مراتب پائينی از علامات ايمان را در خودمان ايجاد کنيم.

«والحمد لله رب العالمين»


[1] . تحف العقول، ح310.


موضوعات: نکات اخلاقی
   دوشنبه 11 شهریور 13921 نظر »
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: ادیبی [بازدید کننده]
ادیبی
5 stars

سلام مطلب زیبای بود .همانطور که فرمودید مومن اهل کنیه نیست چون باور دارد قلبش جایگاه خداست .وباور دارد به کلام خداوند حکیم ” قساوت قلب و سنگدلی از آثار و پیامدهای نفرین است. (یونس، آیات 88 تا 09) همچنین هلاکت و نیستی (مومنون، آیات 32 تا 72 و قمر، آیات 9 تا 61) از دیگر آثار نفرین حق و اهل حق است.
قرآن به مؤمنان هشدار می دهد که نسبت به مؤمنان و یکدیگر کینه و بغض نداشته باشند، زیرا عامل این کار شیطان و یا غل (کینه) در قلوب است که می بایست از آن رهایی یابند. (حشر، آیه۱۰)
موفق باشید .یا علی

1392/06/11 @ 11:25


فرم در حال بارگذاری ...

آیت الله نورمفیدی:بیان اینکه حج باید بر روی افراد اثر گذار باشد، گفت: سفر حج باید حاجی را تضمین، عذاب قبر فرد را از وی رها و آینده حاجی را تا آخر عمر بیمه کند.

نماینده ولی فقیه در گلستان و امام جمعه گرگان، در همایش متمرکز زائران حج تمتع استان گلستان در مصلی وحدت گرگان با اشاره به فلسفه وجودی کعبه، گفت: بنای کعبه برای به پاخیزی مردم و نزدیکی به خدا ایجاد شده است.

وی افزود: ارتباط با خدا مهمترین نکته ای است که باعث قوام انسان و محکم شدن انسان در زندگی و دنیا می شود.

آیت الله نورمفیدی با اشاره به طواف خانه خدا توسط زائران در این سفر معنوی، تصریح کرد: باید تمام هم و غم حاجیان محکم تر کردن یاد خدا در دل خود باشد.

وی ادامه داد: اگر حاجیان در اعمال خود در سعی، منی، عرفات به این نکته توجه نکنند و یاد خدا در دلشان نباشد، حج آنها قبول نیست و نمی توان به آنها لقب حاجی داد.
نماینده ولی فقیه در گلستان با بیان اینکه پیامبر اسلام (ص) حاجیان را به سه دسته مشخص کرده اند، اظهارداشت: بالاترین درجه برای حاجی هایی است که در آن جا به طور کلی پاک پاک می شوند.

حج باید بر روی افراد اثر گذار باشد

وی افزود: حج باید بر روی افراد اثر گذار باشد، حاجی را تضمین کرده و عذاب قبر فرد را از وی رها کند و آینده حاجی را تا آخر عمر بیمه کند.

آیت الله نورمفیدی با اشاره به اینکه درجه دوم جبران کردن گذشته با رفتن به مکه و درجه سوم بهره بردن از حج است، گفت: حاجیان سعی کنند حاجی درجه یک باشند و مواظب آینده خود باشند.

وی در خصوص بخشی دیگر از اعمال حج، افزود: حاجیانی که ندای لبیک را سر می دهند باید این ندا را به طور کامل قبول کرده و در همه حال پذیرش و اطاعت از امر و خواسته خدا باشند.

حفظ وحدت یکی از مسائل ضروری در سفر معنوی حج

نماینده مردم گلستان در مجلس خبرگان رهبری، حفظ وحدت را یکی از مسائل ضروری در این سفر معنوی خواند و تاکید کرد: زائرانی که از کشور ایران اسلامی به عربستان سعودی اعزام می شوند، نماینده و نشانگر یک ملت و کشور هستند و باید حرمت این کشور را در آن منطقه به خوبی حفظ کنند.

وی با بیان اینکه برخورد زائران در این سفربا دیگران نیز بسیار مهم و سنگین است، اضافه کرد: زائران در این سفر مقررات آن کشور را رعایت کنند و مسئولان عربستانی را عصبانی نکنند.

حاجیان با فروش زعفران و تسبیح حجشان را بی خاصیت نکنند

آیت الله نورمفیدی خاطرنشان کرد: صیانت از عزت جمهوری اسلامی؛ مهمترین وظیفه حاجیان در عربستان است که زائران باید به آن توجه جدی داشته باشند.



   یکشنبه 10 شهریور 13924 نظر »
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(3)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
3 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: سلما [بازدید کننده]
سلما
5 stars

خداوند دعوت مى‏كند، ولى منّت نمى‏كشد. خداوند نيازى به اعمال ما نداردفايده‏ ى انجام دستورات الهى، به خود انسان برمى‏گردد.«وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ»، «وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ»آل عمران:97

1392/06/12 @ 01:45
نظر از: طلبه زینبیه [عضو] 
5 stars

سلام،خداقوت،خداوند به ایشان عمر باعزت عطا فرماید.به خوب مسئله ای اشاره نمودند به ویژه اینکه برخی از کسانی که به حج می روند کارشان فقط خرید از بازارهای عربستان است.
یا علی

1392/06/11 @ 20:51
نظر از: ذره و آفتاب [عضو] 
5 stars

سلام و سپاس از حضور شما. با مطلب ” کلیپ صوتی از زندگی شهید بابایی ” به روزم خوشحال میشم ضمن بازدید نظرتان را نیز بیان نمایید.
در ضمن شما با افتخار لینک شدید.
یا علی

1392/06/11 @ 19:17
نظر از: زارع [عضو] 

سلام

دلم هواى بقیع دارد و غم صادق
عزا گرفته دل من ز ماتم صادق
دوباره بیرق مشکى به دست دل گیرم
زنم به سینه که آمد محرم صادق

شهادت جانسوز رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق علیه السلام تسلیت باد
موفق باشید

1392/06/11 @ 18:56


فرم در حال بارگذاری ...

1 ... 148 149 150 ...151 ... 153 ...155 ...156 157 158 ... 257

جستجو
تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          
 
مداحی های محرم