راه بازگشت به درگاه الهی وجود دارد(شمیم سحر10) | ... | |
سخنرانی حضرت آیت الله نورمفیدی مؤسس مدرسه علمیه الزهرا(س)گرگان درشب دهم ماه مبارک رمضان بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب العالمین الصلاه والسلام علی سیدنا و نبینا محمد و علی اهل بیت الطیبین الطاهرین و سحبه المنتجبین سیما بقیه الله و امام العصر (عج) و لعنت الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین صحبت شب گذشته من در مورد مناجات الخائفین و بحث ترس و امید بود عرض کردم از احادیث اینگونه استنباط میشود که مومن اگر میخواهد نجات پیدا کند باید در دل او هم نور ترس و هم نور امید باشد. در حدیثی از امام صادق (ع) آمده است که روزی یکی از اصحاب از ایشان پرسید: یابن رسول الله وصایای لقمان به فرزندش چه مطالبی داشت؟ آن حضرت فرمود: مطالب عجیبی در این وصایا بود که عجیبترین آنها این نکته بود که گفت: آنچنان از پروردگار بترس که اگر تمام عبادات ثقلین را به پیشگاه عظمت الهی ببری تو را عذاب میکند و از آن طرف امیدی به لطف و رحمت الهی داشته باش که اگر گناه ثقلین را با خود ببری باز پروردگار تو را مورد لطف و رحمت خودش قرار میدهد. امام صادق (ع) بعد از آنکه این بیان را برای شاگرد خود از لقمان نقل کرد به نقل پدر خود، امام محمد باقر (ع)، فرمود: هیچ بنده مومنی نیست مگر اینکه دو نور باید در او باشد؛ یکی نور ترس و دیگری نور امید. درگاه ذات اقدس الهی بر خلاف قدرتمندان عالم نیست که اگر فردی مورد غضب آنها قرار گیرد جز ترس هیچ راه بازگشتی نداشته باشد. درگاه عدل الهی اینگونه است که اگر کاری کنیم پروردگار از ما خشمگین شود راه بازگشت وجود دارد. خود پروردگار این راه را برای ما باز گذاشته است. اگر کاری کردیم که پروردگار را به خشم آوردیم در عین حال نباید از رحمت و لطف او ناامید شویم. بنابراین دو نور ترس و امید باید در ما وجود داشته باشد. امام صادق (ع) به نقل از امام محمد باقر (ع) میفرماید: دو نور ترس و امید باید به یک اندازه در انسان وجود داشته باشند. ترس مراتب دارد، ما هم باید گرفتار ترس باشیم. اولیاء الهی، حتی معصومین و پیامبران و کسانی که منزه از گناه هستند از پیامبر (ص) گرفته تا همه در درگاه الهی ناله میزنند و اشک میریزند. همه این ترس را داریم. ترس ما از گناه است. از عملکرد گذشته خود باید بترسیم. مومنی را اذیت و هتاکی کردیم، غیبت کردیم، دروغ گفتیم و تهمت زدیم، مال کسی را بدون حق برداشتیم. امثال ما افراد معمولی از این چیزها می ترسیم. انبیاء و اولیاء الهی که گناه نمیکنند ترسشان از این است که مبادا با ترک اولی مورد سرزنش پروردگار قرار گیرند. گروهی دیگر از این میترسند که گرفتار فراغ شوند و در پرده قرار گیرند. امام علی (ع) در دعای کمیل میفرماید: پروردگارا! اگر مرا در آتش جهنم بیندازی و در آنجا بسوزم با فراغ تو چکار کنم؟ برای معصومین (ع) که گناه نمیکنند درد هجران موجب ترس است. امام زین العابدین در دعای ابوحمزه ثمالی چقدر به درگاه پروردگار سوز و آه دارد که ناشی از ترس فراغ است؟ اینها از مراتب و عوامل ترس هستند. ترس از مقام ربوبی مراتب و عوامل دیگری هم دارد. اگر انسان اهل معنا، معرفت، عشق و محبت به ذات اقدس الهی باشد علاوه بر اینکه باید از مقام ربوبی بترسد با نگاه به گناهان خود باید به این نکات هم توجه کند: آیا میتواند حق بندگی را به نحو شایسته به جا آورد؟ چون پروردگار دائم الربوبیه است آیا ما میتوانیم دائم العبودیه باشیم؟ ما نمیتوانیم اینگونه باشیم بنابراین باید در ما ترس وجود داشته باشد. امشب وفات بانوی بزرگوار اسلام حضرت خدیجه کبری (س) است. خدیجه مورد محبت پیامبر گرامی اسلام (ص) بود و در حالی که همه او را تنها گذاشته بودند گذشت و فداکاری زیادی در راه اهداف مقدس پیامبر گرامی اسلام (ص) کرد. حضرت خدیجه (س) آنقدر محبوب پیامبر عظیم الشان اسلام (ص) بود که وقتی گلوبند او را به مناسبتی آورده بودند یاد خدیجه (س) آتش درونی رسولالله (ص) را شعله ور کرد و اشک پیامبر جاری شد. چهار بانو در جهان بی نظیر بودند: حضرت مریم، مادر حضرت عیسی (ع)، آسیه، همسر فرعون که جان موسی پیامبر (ع) را در دربار فرعون نجات داد، خدیجه کبری (س) و حضرت فاطمه (س). امشب سالروز شب وفات حضرت خدیجه کبری(س) در سال دهم هجرت است. همان سالی که عموی پیامبر اسلام (ص) نیز درگذشت و آن سال به قدری ناراحت کننده بود که آن سال را سال عالم الحزن نام نهاد.
[شنبه 1392-04-29] [ 05:56:00 ب.ظ ]
لینک ثابت |